۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
اندیکاتور CCI
اندیکاتور cci که مخفف کلمات” commodity channel index ” میباشد و از آن به عنوان شاخص کانال کالا یاد میشود، یک اندیکاتور از گروه اسیلاتورها یا نوسان نماها میباشد و در فرمول خود از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده میکند و مانند اندیکاتورهای گروه اسیلاتور مثل اندیکاتور macd و اندیکاتور rsi یکی از ابزارهای قدرتمندی است که تحلیلگران تکنیکالی بازار سرمایه از آن بهره میبرند.
این ابزار تحلیل تکنیکال درجه بندی ای دارد که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن ۱۰۰- و حد بالای آن ۱۰۰+ است که بیشتر نوسانات اندیکاتور در این محدوده انجام میشود و نوسانات خارج از این محدودهها نشاندهنده ی اشباع خرید و فروش است.
در طراحی cci ابتدا میانگین متحرک ۲۰ روزه در نظر گرفته می شد اما امروزه بازه دوره زمانی میانگین متحرک در اسیلاتور cci را معمولا ۱۴ روزه استفاده میکنند؛ و همانند دیگر میانگین متحرکها اگر این عدد کوچکتر در نظر گرفته شود اسیلاتور cci نوسانات بیشتری میکند و سیگنالهای اشتباه بیشتری را صادر میکند و هر چقدر عدد بزرگتر در نظر گرفته شود اسیلاتور cci حساسیت کمتری دارد و کندتر عمل میکند و با نوسانات کمتر و سیگنالهای کمتر ممکن است موقعیتهای مناسب خرید و فروش زیادی از دست برود پس بهترین انتخاب یک عدد متوسط و مناسب است.
برای محاسبه این اندیکاتور از موارد زیر استفاده میشود:
نحوه محاسبهاندیکاتور CCI
- تعیین کنید که CCI شما، چند دوره را تجزیه و تحلیل خواهد کرد. در بورس معمولا ۲۰ پریود استفاده میشود. تعیین دورههای کمتر، شاخص را بیثبات میکند. در حالی که پریودهای بیشتر، اندیکاتور را صافتر میسازد. در اینجا ما ۲۰ دوره را در نظر میگیریم. اگر از تعداد دوره دیگری استفاده میکنید، محاسبه را تنطیم کرده و با شرایط جدید تطبیق دهید.
- در یک صفحه گسترده، مقادیر کم، زیاد و نزدیک را به برای مدت ۲۰ دوره ردیابی کرده و قیمت معمولی را محاسبه کنید.
- پس از ۲۰ دوره، میانگین متحرک قیمت معمول را با جمع کردن ۲۰ قیمت معمول آخر و تقسیم کردن آن بر ۲۰ به دست آورید.
- میانگین انحراف را با کمکردن میانگین متحرک از قیمت معمول در ۲۰ دوره گذشته محاسبه کنید. مقادیر مطلق را جمع کنید (علامتهای منفی را در نظر نگیرید) و سپس عدد به دست آمده را بر ۲۰ تقسیم کنید.
- قیمت معمول فعلی، میانگین متحرک و میانگین انحراف را در فرمول بالا قرار دهید تا مقدار فعلی CCI محاسبه شود.
یک استراتژی ساده از CCI
حرکت این اندیکاتور به بالای ۱۰۰+ سیگنال خرید
حرکتاندیکاتور به پایین ۱۰۰- سیگنال فروش
سرمایهگذاران شاید به دنبال گرفتن سیگنال خرید از ایناندیکاتور باشند، سپس وقتی سیگنال فروش از طرف ایناندیکاتور صادر شد، از معامله خرید خارج شوند.
نمودار زیر سیگنالهای صادر شده از اندیکاتور CCI را نشان میدهد:
نمودارها هفتگی فوق، وقتی CCI به زیر ۱۰۰- رسیده، یک سیگنال فروش را در سال ۲۰۱۱ صادر کرده است. این موضوع به سرمایهگذاران بلندمدتی اینرا میرساند که یک روند نزولی احتمالی در پیش است.
اما معاملهگرانی که فعالیت بیشتری دارند، میتوانستند از ایناندیکاتور برای دریافت سیگنالهای کوتاهمدتی استفاده کنند.
کاربرد اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI هم مثل سایر اسیلاتورها مانند RSI و MACD میتواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنالهای خرید و فروش باشد؛ البته این نکته را باید در نظر گرفت کهاندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشند.
مزیت اصلیاندیکاتور cci این است که تغییرات مسیر حرکت قیمت دارایی را بررسی میکند و با شناسایی حرکت و جهت روند سهمها نقاط ورود و خروج مناسب را برای سهامداران تعیین میکند.
از جمله سیگنالهایی که ایناندیکاتور صادر میکند عبارت است از:
- شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش
- شکستن شدن خط روند CCI
واگرایی در اندیکاتور CCI
در بورس و در اندیکاتور CCI واگرایی نیز دیده میشود. سیگنال واگرایی، نشاندهنده نقطه بازگشت احتمالی است زیرا حرکت جهت دار، قیمت را تأیید نمیکند. واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت در یک جهت حرکت میکند اما شاخص، در جهت دیگری در حال حرکت است. اگر قیمت در حال افزایش و مقدار CCI در حال کاهش است، این میتواند نشاندهنده ضعف در روند باشد.
وقتی یک واگرایی مدت زیادی باقی بماند واگرایی ضعیفی اتفاق افتاده است پس واگراییها همیشه منجر به معکوس شدن قیمت نمیشوند. اما میتواند به معاملهگر هشدار دهد که امکان معکوس شدن قیمت وجود دارد. با استفاده از این تحلیل تکنیکال، معاملهگران بورس میتوانند جلوی ضرر بیشتر را بگیرند یا معاملات جدید را در جهت روند قیمت متوقف سازند.
واگرایی مثبت:
واگرایی مثبت هنگامی رخ میدهد که قیمت یک دارایی (کالا، سهام، ارز) یک کف جدید پایینتر از کف قبلی ایجاد کرده باشد امااندیکاتور آن کف را تایید نکند و کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد و صعود داشته باشد (واگرایی مثبت سیگنال خرید محسوب میشود)
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت سهم کفی پایینتر از کف قبلی خود را ایجاد کرده اما اندیکاتور این کف را تایید نکرده و کفی بالاتر از کف قبلی خود زده است، اینجا شاهد واگرایی مثبت هستیم که پس از آن قیمت صعود داشته است و سیگنالی برای خرید محسوب میشود.
واگرایی منفی:
واگرایی منفی زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی سقفی بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد کند اما اندیکاتور آن سقف را تایید نکند و یک سقف پایینتر از سقف قبلی خود بسازد که این واگرایی منفی یک سیگنال برای فروش محسوب میشود.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت سهم سقفی بالاتر از سقف قبلی خود را ایجاد کرده اما اندیکاتور آن سقف را تایید نکرده و سقفی پایینتر از سقف قبلی خود ایجاد کرده است، در نتیجه شاهد واگرایی منفی هستیم که پس از آن قیمت نزول داشته است و سیگنالی برای فروش محسوب میشود.
سیگنالهای خرید و فروش دراندیکاتور cci
سیگنال خرید: سیگنال خرید دراندیکاتور cci زمانی صادر خواهد شد که نمودار بالای حد +۱۰۰ قرار داشته باشد و به امید ایجاد روند صعودی قوی این سیگنال برای شما صادر خواهد شد.
سیگنال فروش: سیگنال فروش دراندیکاتور cci وقتی صادر خواهد شد که نمودار از حد پایین یعنی -۱۰۰ پایینتر قرار گیرد و از پیشبینی ایجاد روند نزولی قوی برای شما صادر خواهد شد.
خط روند دراندیکاتور cci
از نکتههای مهم این اسیلاتور این است که میتوان برای آن خط روند رسم کرد، شکست خط روند دراندیکاتور cci نشان از تغییر روند سهم و شروع یک روند صعودی یا نزولی جدید میباشد، که این خود میتواند یکی دیگر از کاربردهای این اسیلاتور باشد.
کافیست بر روی کفها یا سقفهای cci خط روند رسم شود اگر خط روند کف به سمت پایین شکسته شود آغاز یک روند نزولی وسیگنالی برای فروش است و اگر خط روند سقف به سمت بالا شکسته شود، نوید بخش آغاز یک روند صعودی است و سیگنالی برای خرید صادر میشود.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید شکست خط روند کف به سمت پایین صورت گرفته است که پس از آن روند سهم نزولی شده است و خود سیگنالی برای فروش محسوب میشود.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید روند سهم پس از شکست خط روند سقف به سمت بالا صعودی شده است و سیگنالی برای خرید محسوب میشود.
انحرافات استراتژی معاملات CCI
در نظر داشته باشید که در استفاده از اندیکاتور CCI قادر هستید، قوانین را سخت گیرانهتر یا ملایمتر لحاظ کنید. به عنوان مثال، زمانی که چندین تایم فریم را مورد استفاده قرار می دهید، قادر هستید در تایم فریم کوتاه مدتیتر، تنها زمانی اقدام به خرید کنید که CCI به بیش از ۱۰۰+ رسیده است و در حقیقت با این کار تعداد سیگنالها را کاهش خواهید داد، اما اطمینان پیدا خواهید کرد که روندی که وارد آن شدهاید، از قدرت کافی برخوردار است. قوانین ورود و خروج از معاملات در بازههای زمانی کوتاه مدت تر هم میتوانند در نظر گرفته شوند.
به عنوان مثال چنانچه روند در نمودار بلند مدتتر صعودی است، قادر هستید در نمودار کوتاه مدتتر، پیش از این که برای خرید اقدام کنید، اجازه دهید CCI به پایینتر از ۱۰۰- برسد و در ادامه مجددا به بالای ۰ باز گردد، که در واقع این کار احتمالا موجب خواهد شد تا خرید را در قیمت بالاتری انجام دهید، اما اطمینان شما از پایان یافتن پولبک کوتاه مدتی و ادامه روند بلند مدت، بیشتر خواهد بود.
برای فروش، این توانایی رو دارید که اجازه دهید قیمت به بیش از ۱۰۰+ برسد و در ادامه تا زیر صفر پاییناید و آن زمان برای فروش اقدام کنید که در واقع با این کار این امکان وجود دارد که مجبور شوید دارایی را در زمان چندین پولبک کوچک نگهداری نمایید، اما به احتمال زیاد در صورت وجود یک روند قوی، سود شما از معامله افزایش پیدا خواهد کرد.
در خصوص با انتخاب تایم فریمهای معاملاتی باید این طور گفت که ترکیب دیگر نمودارها با بازههای زمانی گوناگون میتواند مناسب باشد، به عنوان مثال ترکیب نمودار روزانه و ۱ ساعته یا ترکیب نمودار ۱۵ دقیقهای و ۱ دقیقهای اغلب مناسب خواهد بود و چنانچه سیگنالهای خیلی زیاد یا خیلی کمی را به شما داد، باید دوره CCI را عوض کنید و ببینید مشکل حل میشود یا خیر.
تفاوت بیناندیکاتور CCI واندیکاتور RSI
«شاخص قدرت نسبی» ( Relative Strength Index ) یا همان RSI یک اسیلاتور شناخته شده تحلیل تکنیکال است که همانند CCI برای تشخیص رفتار افراطی قیمت استفاده میشود. با این تفاوت که CCI روی انحراف از میانگین متحرک قیمت یک دارایی تمرکز میکند تا واگرایی از خط روند را تشخیص دهد.
RSI به مقایسه رابطه بین میانگین قیمت بستهشدن بالا و میانگین قیمت بستهشدن پایین در طول دوره زمانی معین (به طور معمول ۱۴ روز) میپردازد. مقادیر محاسبه شده توسط RSI ، سپس روی خط متحرکی زیر چارت قیمتی قرار میگیرند. تمام مقادیر بین صفر و صد نوسان میکنند و نقطه میانی ۵۰ است. استفاده از اندیکاتور RSI امکان تشخیص بیشخرید احتمالی (بالای ۷۰) و بیشفروش (پایین ۳۰) را برای معاملهگر فراهم میکند.
RSI برخلاف CCI بدون کران نیست و احتمالاً دریافت اطلاعات از آن سادهتر است. از آنجا که هر دوی شاخصهای قدرت نسبی و کانال کالا اندیکاتورهای شتاب روند هستند، میتوانند سیگنال واگرایی صعودی یا نزولی را بدهند. این اتفاق زمانی میافتد که قیمت جدید به قله میرسد و درهها به وسیله قلهها و درههای اندیکاتور انعکاس پیدا نکردهاند. این دوگانگیها نشانی از معکوس شدن احتمالی روندها هستند. به صورت کلی، در بیشتر بازارها، RSI ابزار قابل اعتمادتری نسبت به CCI است و بسیاری از معاملهگران سادگی نسبی آن را ترجیح میدهند.
اگر اطمینان ندارید که برای تشخیص سطوح بیشخرید یا بیشفروش از کدامیک از این اندیکاتورها استفاده کنید، میتوانید هر دو شاخص را همزمان با توجه به مدل معاملهتان در نظر بگیرید. این اسیلاتورها دادههای یکسانی را نمایش میدهند.
باید در نظر داشته باشیم که RSI سرعت تغییرات قیمت را در نظر میگیرد، حال آنکه هدف اولیه CCI این است که انحرافهای دورهای را پیگیری کند. از هر دوی این شاخصها میتوانید برای استراتژیهای معاملاتی مختلف استفاده کنید. همچنین، این امکان وجود دارد که این دو را با هم ترکیب کنید و یک استراتژی معاملاتی به وجود آورید که نتایج حیرتانگیزی به دنبال داشته باشد.
نکات مهم در خصوص بااندیکاتور cci
- دراندیکاتور cci میتوان خط روند کشید و آن را مورد استفاده قرار داد.
- چنانچه از سطح +۱۰۰ بالاتر رود، به معنای احتمال حرکت صعودی بیشتر است.
- چنانچه CCI از سطح -۱۰۰ بالاتر رود، به معنای حرکت نزولی بیشتر آن دارایی خواهد بود.
- چنانچه CCI از سطح +۱۰۰ پایینتر برود، به معنای تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای است و سینگال فروش محسوب خواهد شد.
- چنانچه CCI از سطح -۱۰۰ پایینتر رود، به معنای تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای است و سیگنال خرید محسوب خواهد شد.
- چنانچه از پایین و به شکل صعودی خط میانی صفر را قطع نماید، به معنی تایید ورود به آن سهم خواهد بود.
- چنانچه از بالا و به شکل نزولی خط میانی صفر را قطع نماید، به معنی تائید خروج از آن سهم خواهد بود.
- اندیکاتور CCI برای ردیابی تغییرات بازار مورد استفاده قرار می گیرد که نشاندهنده خرید و فروش میباشد.
- اندیکاتور CCI قیمت فعلی را با قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص مورد ارزیابی قرار میدهد.
- اندیکاتور CCI در چندین تایم فریم برای شناسایی مهم ترین خط روند، پول بک یا نقاط ورود به آن خط روند هم کاربرد خواهد داشت.
- بعضی از استراتژیهای معاملاتی مبتنی براندیکاتور CCI وقتی قوانین شرایط نقض شود، قادرند چندین سیگنالهای اشتباه یا معاملات ضررده را صادر نماید و باید حواستان جمع باشد.
- مثل دیگر ابزارهای تکنیکال از cci هم نمیتوان به تنهایی به منظور ورود و خروج در سهام استفاده کرد، بلکه از این ابزار باید در کنار آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی بهره گرفت تا ریسک را کاهش داده و اطمینان تحلیل را بیشتر نماید.
کاستیهایاندیکاتور CCI
- با اینکه این شاخص برای تعیین موقعیتهای بیشفروش و بیشخرید است، این امکان وجود دارد که این تشخیص به شدت وابسته به تحلیل و تصور خود شخص معاملهکننده باشد.
- این شاخص تاخیر دارد، به این معنی که بعضی اوقات این امکان وجود دارد که سیگنال ضعیفی ارائه دهد. ممکن است که یک افزایش قیمت در شرف وقوع باشد، اما سیگنال آن را دیر دریافت کنیم و زمانی که بخواهیم اقدامی انجام دهیم، قیمت در حال اصلاح باشد و موقعیت خود را برای معامله از دست بدهیم.
در نتیجه، بهتر است در کناراندیکاتور CCI ، از تحلیل قیمتی و دیگر ابزارها و شاخصهای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنیم تا ببینیم آیا باید سیگنالهای دریافتی از شاخص CCI را جدی بگیریم یا نه.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با استفاده از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات است. این نوع تحلیل سعی دارد از نمودارها و سایر ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده کند و پیشنهادهایی برای آینده ارائه دهد. در این مطلب به توضیح اندیکاتور چیست؟ انواع آن و کاربردشان میپردازیم.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، ازجمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه میدهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده میشود که در نهایت و با بهکارگیری اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش میگردد. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند.
اندیکاتورهای پیشرو بهطور معمول همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتورهای دنبالهرو معمولاً با تأخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیشبینی لازم را اعلام میکنند.
کاربردهای اندیکاتور (indicator)
بهطورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده میشود:
۱- هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش میدهند. پس یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.
۲- پیشبینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیشبینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.
۳- تایید: مهمترین استفادهای که از اندیکاتورها میشود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیلگر بر اساس دادههای تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیشبینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده میکند.
انواع اندیکاتور
در این بخش به معرفی مهم ترین انواع اندیکاتورها میپردازیم، در ادامه همراه ما باشید.
۱/ اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند. زمانی که میزان نوسانات افزایش یابد، باندهای این اندیکاتور پهنتر میشوند و زمانی که نوسانات کاهش مییابد، فاصله باندها از هم کمتر میشود. در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها بهعنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار میآید. ذات پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.
ساختار باندهای بولینگر
۱ – میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم میشود.
۲ – باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳ – باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر
- باندهای بولینگر پایین را میتوان بهعنوان محدوده حمایت در نظر داشت. برخورد قیمت به باندهای پایین، حاصل افزایش فشار فروش بوده و در این محدوده معمولاً تمایل به خرید سهم در بازار افزایش پیدا میکند.
سطح مقاومت احتمالی را نیز میتوان از باندهای بولینگر تشخیص داد. - از طرفی برخورد قیمت به باندهای بالایی نشاندهنده افزایش تقاضاست و معمولاً پس از برخورد قیمت به باند بالایی، تمایل به فروش در بازار افزایش مییابد.
- ترکیب این اندیکاتور با اسیلاتورهایی مانند RSI باعث کارایی بیشتر تحلیل میشود.
۲/ اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو که با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته میشود یک اندیکاتور همهکاره است که برای تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و در نهایت یافتن سیگنالهای معاملاتی به کار میرود. این اندیکاتور توسط یک روزنامهنگار ژاپنی به نام «گیوچی هوسودا» توسعه داده شده و در کتاب هوسودا در سال ۱۹۶۹ انتشار یافته است. ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) به معنی “نمودار تعادلی در یک نگاه” است، چون در یک نگاه، تحلیلگر تکنیکال میتواند روند را تشخیص دهد و سیگنالهای احتمالی را در آن روند بیابد.
شاید اندیکاتور ابر ایچیموکو روی نمودار به نظر کمی پیچیده باشد، اما در واقع یک اندیکاتور ساده و بسیار کاربردی است، در مجموع این اندیکاتور دارای مفاهیم ساده و قابل درک بوده و سیگنالها نیز کاملاً تعریف شده هستند.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو
- شناسایی روند سهم
- شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
- شناسایی جهت و قدرت روند
- کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
- سیگنالهای ورود و خروج از سهم
- تعیین حد ضرر
- شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم
۳/ اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک، از اندیکاتورهای روندی است که از دادههای قیمت بهره میبرد. در نظر داشته باشید که اندیکاتور میانگین متحرک قیمت آینده را پیشبینی نمیکند، بلکه مسیر فعلی را مشخص مینماید. تحرک و نوسان میانگینهای متحرک نسبت به قیمت کمتر است؛ زیرا بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میگردند. پس میانگینهای متحرک کمک میکنند تا حرکات قیمت بهصورت نرم و هموارتر مشاهده شوند و نویزهای قیمت نیز گرفته شود.
این اندیکاتور پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر نظیر باندهای بولینگر، مکدی و … هستند. اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، دو نوع میانگین متحرک پرطرفدار به شمار میآیند. این میانگینهای متحرک معمولاً برای تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن مناطق احتمالی مقاومت و حمایت به کار برده میشوند.
بهطور خلاصه میانگین متحرک، یک اندیکاتور پیرو روندی است و به همین خاطر در سیگنال دهی با تأخیر عمل میکند. شاید در نگاه اول برای بسیاری از معاملهگرانی که به دنبال سیگنالیابی هستند، چنین ویژگی خیلی خوشایند نباشد؛ اما اگر شما هم جزو افرادی هستید که با روند معامله میکنند، میانگین متحرک میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار دهد. میانگینهای متحرک شما را مجاب خواهد کرد که همراه با روند معامله کنید. همانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نباید از اندیکاتور MA بهتنهایی استفاده کنید، شاید ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور RSI بتواند سیگنالهای بهتری صادر کند. سعی کنید در کنار اندیکاتور یا سبکی که برای تحلیل و معامله استفاده میکنید، میانگین متحرک را هم اضافه کنید. بهمرور زمان به مزایای استفاده از میانگین متحرک پی خواهید برد.
۴/ اندیکاتور MACD
این اندیکاتور (از نوع اسیلاتورها) مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است و بین دو بازه نوسان میکند. به عبارتی بالای خط بودن آن، نشانگر روندی صعودی و قوی است و معمولاً پایین بودنش بیانگر روندی نزولی و فروش است. نقطه چرخش از فاز مثبت به منفی و بالعکس، نشانه تغییر روند در سهم است.
۵/اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI (از نوع اسیلاتورها) نشانگر قدرت روند بوده و بین صفر تا صد نوسان میکند. معمولاً اگر این اندیکاتور زیر عدد ۳۰ باشد، نشانه اشباع در فروش و اگر بالای ۷۰ باشد، نشانه اشباع در خرید است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد rsi، میتوانید آموزش rsi را مطالعه فرمایید.
۶/ اندیکاتور COT
این اندیکاتور مورد استفاده در بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری بوده و بازده سالیانه سرمایه را نشان میدهد. این اندیکاتور موقعیت پیشین و فعلی بازار را ترسیم میکند.
تفاوت اندیکاتورها با اسیلاتورها در چیست؟
۱. اسیلاتورها تفاوت بین واگرایی و تائید در اکثر مواقع در پنجرهای جدید زیر چارت نمایان میشوند نظیر مکدی، آر اس آی، استوکاستیک، اندیکاتور cci و….
۲. اسیلاتورها دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش میباشند که معمولاً عددی بین ۰ تا ۱۰۰ را شامل میشود، بهعنوان مثال اسیلاتور RSI که اگر زیر خط ۳۰ قرار گرفته باشد، به معنی اشباع فروش است. همین مورد یک سیگنال بسیار عالی برای وارد شدن به یک پوزیشن خرید است، جالب این است که تنها در اسیلاتورها این قابلیت وجود دارد.
۳. یکی دیگر از تفاوتهای میان اندیکاتورها و اسیلاتورها در تشخیص دادن واگرایی است. توجه داشته باشید که فقط در Oscillator ها میتوان واگرایی را تشخیص داد. از کاربردیترین اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی میتوان به RSI و MACD اشاره کرد.
نکته: در نظر داشته باشید که حتماً باید از این دو ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنید. تشخیص اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر بازدهی بالایی دارد را باید با تجربه چندین ماهه و گاهی چندساله به دست آورد. در مجموع میتوان اندیکاتور و اسیلاتور را در کنار هم به کار برد و تائید ورود و خروج از سهم را بسیار قویتر کرد.
سخن آخر
در این مطلب به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها پرداختیم. همینطور در انتهای مطلب، به تفاوتهای میان اندیکاتورها و اسیلاتورها اشاره شد. این ابزارها در بیشتر نرمافزارهای تحلیل تکنیکال موجود هستند (ازجمله نرمافزار تحلیل تکنیکال تحت وب آسا) و میبایست در زمان و موقعیت مناسب به کار گرفته شوند. مباحث اندیکاتورها بسیار گسترده است، درصورتیکه قصد دارید جزئیات بیشتری در مورد اندیکاتورها و اسیلاتورها و نحوه استفاده از آنها فرابگیرید، میتوانید از کلاسهای آموزشی تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه استفاده نمایید یا از فیلمهای آموزشی رایگان بورس موجود در بآشگاه بهره بگیرید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در فارکس
آشنایی با تفاوت های بین تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در معاملات فارکس
در مورد اینکه کدام نوع تحلیل برای یک معاملهگر مناسبتر است، بحثهای زیادی شده است. آیا بهتر است یک معاملهگرِ فاندامنتال باشیم یا معاملهگر تکنیکال؟ در این درس بررسی میکنیم که تفاوت بین این دو نوع معاملهگر چیست و معاملهگران معمولاً به دنبال کدامیک از این تحلیل ها هستند.
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
تحلیل تکنیکال | تحلیل فاندامنتال | |
تعریف | پیش بینی حرکت های قیمت با استفاده از الگوهای تفاوت بین واگرایی و تائید نموداری | اطلاعات اقتصادی مختلف برای تائید ارزش یا قیمت هدف |
داده های مورد بررسی | رفتار قیمت (نمودارها) | تورم، GDP ، نرخ بهره و غیره |
افق زمانی | کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت | میان مدت و بلند مدت |
مهارت های مورد نیاز | تحلیل نمودار | تحلیل اقتصاد و آمار |
تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال، شامل ارزیابی رفاه اقتصادی یک کشور و همچنین ارز آن کشور میباشد. در این تحلیل، حرکت های قیمت ارز در نظر گرفته نمی شود. در عوض، معاملهگران فاندامنتال فارکس از نقاط داده ها (data points) استفاده میکنند تا قدرت یک ارز خاص را تعیین کنند.
معاملهگر فاندامنتال فارکس، تورم کشور، تراز معامله، تولید ناخالص داخلی، رشد اشتغال و حتی نرخ بهره معیار بانک مرکزی را تحلیل میکند.
در ادامه نمونهای از یک تقویم اقتصادی ارائه شده است که معاملهگر میتواند به وسیله آن از انتشار آخرین اطلاعات آگاهی یابد. بسیاری از اطلاعات در روز خاصی منتشر میشوند و به همین دلیل معاملهگران باید بدانند چگونه تقویم را فیلتر کنند تا فقط اطلاعات مورد نظرشان را نشان دهد.
با ارزیابی روند نسبی این داده ها و نقاط داده های دیگر، معاملهگر سلامت اقتصاد کشور را تحلیل میکند و تصمیم میگیرد که آیا حرکت آینده ارز آن کشور را معامله کند یا نه.
تاثیر کلیای که اطلاعات متفاوت اقتصادی بر قدرت یک ارز میگذارند، در جدول زیر به طور خلاصه ارائه شده است. با این وجود، این موارد تضمین شده نیستند چرا که عوامل بسیاری وجود دارند که بر حرکت های ارز تاثیر میگذارند.
داده های اقتصادی چگونه بر ارزها تاثیر میگذارند
انتظارات | تاثیر بر روی ارز | |
تولید ناخالص داخلی (GDP) | بالاتر از حد انتظار | مثبت |
تورم قیمت مصرف کننده (CPI) | بالاتر از حد انتظار | مثبت* |
تراز معامله | کسری معامله (واردات> صادرات) | منفی |
نرخ معیار بانک مرکزی | افزایش در نرخ بهره | مثبت |
شاخص تولید ISM | بالاتر از حد انتظار | مثبت |
شاخص قیمت تولید کنند PPI | بالاتر از حد انتظار | مثبت |
*کشورهای توسعه یافته از تورم متوسط استقبال میکنند چرا که نشانهای از یک اقتصاد در حال رشد است. کشورهای در حال توسعه کاهش یا حفظ تورم را یک آمار مثبت میدانند زیرا سطح قیمت را تحت کنترل قرار میدهد.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال شامل شناخت الگو بر روی یک نمودار قیمت است. معاملهگران تکنیکال به دنبال الگوهای قیمت نظیر مثلث ها (triangle)، پرچم ها (flag) و کف های دوقلو (double bottom) هستند. یک معاملهگر بر اساس الگو، نقاط ورودی و خروج را تعیین میکند. برخلاف معاملهگران فاندامنتال، یک معاملهگر تکنیکال، نگرانِ دلیل حرکت چیزی نیست چون روندها و الگوهای روی نمودار، سیگنالهای آنها هستند.
در ادامه مثالی از یک الگوی نموداری ( الگوی کف دوقلو) ارائه شده است. بازار اولین کف خود را میسازد، و قبل از اینکه کف جدید خود را بسازد، تا حدی برگشت مییابد و در نهایت هنگامی که روند معکوس میشود، حرکت صعودی به خود میگیرد. معاملهگران تکنیکال به دنبال این هستند که حد ضرر خود را در آخرین کف (پایین تر) بگذارند و قبل از اینکه معامله خرید خود را ثبت کنند، منتظر میمانند تا بازار سقف ها و کف های بالاتری بزند.
عملاً همانگونه که در ادامه بر روی جفت ارز روزانه USD/JPY نشان داده شده است، با تشکیل شکل W، معاملهگران تکنیکال باید الگو را شناسایی کنند.
معاملهگر تکنیکال فارکس، پرایس اکشن، روند و سطح های حمایت و مقاومت مشاهده شده از روی نمودار را ارزیابی میکند. بسیاری از الگوهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال بازارهای فارکس میتوانند برای سایر بازارها نیز استفاده شوند.
علاوه براین، معاملهگران از اندیکاتورها (indicator) و اوسیلاتورها (oscillators) استفاده میکنند و در هنگام تحلیل بازارهای ارز خارجی میتوانند آنها را به نمودارهای قیمت اضافه نمایند. میانگین متحرک (Moving average)، بولینگر باند (Bollinger Band)، MACD، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک (stochastic) معمولاً بعضی از متداولترین ابزارها در جعبه ابزار معاملهگران تکنیکال هستند. معاملهگران اندیکاتورها را ترجیح میدهند چون استفاده از آنها آسان است و سیگنالهای واضحی ارائه میدهند.
فصل ۱۵: واگرایی چیست؟ انواع واگرایی
اندیکاتور مکدی اندیکاتوری دنبال کننده روند و نشان دهنده مومنتوم است که برای مشخص کردن روند از دو میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۶ و ۱۲ استفاده میکند و همین طور برای نشان دادن مومنتوم از یک میانگین متحرک ساده با دوره ۹ استفاده میکند که به عنوان صادر کننده سیگنال های خرید و فروش از آن استفاده می شود. اندیکاتور مکدی به ما کمک میکند تا خلاف روند ترید نکنیم. این اندیکاتور یکی از کاراترین اندیکاتورها برای مشخص کردن جهت فعلی قیمت و توان یا ضعف قیمت در ادامه روند کنونی است.
از تایم ۲ دقیقه و ۶ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی را روی چارت توضیح می دهند.
در اندیکاتور مکدی خطوط میله ای خط مکدی یا Main گفته می شود و اختلاف میانگین متحرک ها با دوره های ۱۲ و ۲۶ است:
EMA12 - EMA26 = Main MACD
خط ساده در اندیکاتور مکدی خط سیگنال نام دارد. لازم به ذکر است که با کمک اندیکاتور مکدی می توانیم خطاها و اشتباهات خودمان را فیلتر کنیم
چگونگی استفاده از MACD
- برای تعیین جهت روند ( با توجه به موقعیت مکدی نسبت به خط صفر)
- برای صدور سیگنال های خرید و فروش
- برای تشخیص کم شدن قدرت روند، احتمال برگشت روند و واگرایی ها
۱ استفاده برای تعیین جهت روند Trend Determination
از تایم ۱۰ دقیقه و ۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تعیین جهت روند را روی چارت توضیح می دهند.
عبور خط مکدی از خط صفر نشانه تغییر روند است. زمانی که خط مکدی بالای خط صفر است به معنی وجود روند صعودی و زمانی که خط مکدی زیر خط صفر باشد به معنی وجود روند نزولی است. به دلیل تاخیر میانگین متحرک نسبت به قیمت، در لحظه تغییر جهت روند نمی توان از مکدی تائید گرفت. با استفاده از دو تایم فریم می توانیم روند را بهتر تشخیص دهیم. به این صورت که اگر در تایم فریم بالاتر مکدی بالای خط صفر بود ولی در تایم فریم پایینتر مکدی زیر خط صفر بود یعنی روند کلی صعودی است. ولی در تایم فریم پایینتر موقتا روند نزولی داریم و شاهد اصلاح بودیم پس احتمالا قیمت مجددا بالا خواهد رفت.
۲. برای صدور سیگنال های خرید و فروش Buy and sell Signals
از تایم ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای صدور سیگنال های خرید و فروش را روی چارت توضیح میدهند.
نکته مهم : لطفا دقت کنید که بیان این مطالب برای گرفتن سیگنال فقط جنبه آموزشی دارد.
شیب خط مکدی برای گرفتن سیگنال بسیار مهم است. یکی از نقاط ورود به معامله تقاطع خط مکدی و خط سیگنال است. زمانی که میله های تشکیل دهنده قله ارتفاع کمتری را ایجاد کردند نشانه تغییر روند است.
البته نباید فراموش کرد که استفاده صرف از اندیکاتور ها می تواند زیان ده باشد. تاخیری بودن اندیکاتور ها باعث می شود که همیشه سیگنال های آنها دیرتر صادر شود.
٣. برای تشخیص واگرایی Divergence Recognition
یکی از موارد استفاده از مکدی استفاده برای تشخیص واگرایی است. و همچنین برای تشخیص کم شدن قدرت روند و احتمال برگشت روند نیز استفاده از این اندیکاتور کاربرد دارد و مناسب است.
واگرایی چیست؟
در تحلیل تکنیکال، هرگونه تفاوت جهت حرکت بین قیمت و اندیکاتور، واگرایی نامیده می شود. در واقع زمانی که جهت حرکت اندیکاتور خلاف جهت حرکت قیمت یک کالا یا جفت ارز باشد. به اصطلاح میگویند در آن کالا یا جفت ارز واگرایی رخ داده است. واگرایی یکی تفاوت بین واگرایی و تائید از نشانه های احتمال خستگی قیمت و احتمال تغییر مسیر قیمت در جهت عکس مسیر فعلی است.
از تایم ۲۷ دقیقه و ۱۹ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی را روی چارت توضیح می دهند.
برای تشخیص واگرایی می توان از اندیکاتور RSI هم استفاده کرد.
واگرایی ها به دو دسته تقسیم می شوند:
واگرایی معمولی (RD)
واگرایی معمولی زمانی تشکیل می شود که قیمت، یک قله یا کف جدید می سازد ولی اندیکاتور قادر به ساختن قله یا کف فراتر از قله یا کف قبلی خود نیست. واگرایی معمولی خود به دو نوع تقسیم می شود:
۱٫ واگرایی معمولی مثبت :
در کف ها و زمانی که قیمت کف قبلی را رد می کند ولی اندیکاتور نمی تواند کف قبلی خود را رد کند تشکیل می شود، در این حالت احتمال تغییر جهت قیمت به سمت صعود و مثبت وجود دارد و به همین دلیل به آن +RD گفته می شود.
RD+ or Bullish Divergence
۲. واگرایی معمولی منفی:
در سقف ها و زمانی که قیمت سقف قبلی را رد می کند ولی اندیکاتور نمی تواند سقف قبلی خود را رد کند تشکیل می شود. در این حالت احتمال تغییر جهت قیمت به سمت نزول و منفی وجود دارد و به همین دلیل به آن -RD گفته می شود.
RD- or Bearish Divergence
از تایم ۳۲ دقیقه و ۶ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی معمولی را روی چارت توضیح می دهند.
واگرایی مخفی (HD)
واگرایی مخفی عملا عکس واگرایی معمولی است و زمانی تشکیل می شود که اندیکاتور از نظر ساخت کف یا سقف جدید نسبت به قیمت تقدم دارد. واگرایی مخفی خود به دو نوع تقسیم می شود:
١. واگرایی مخفی مثبت (+HD):
در کف ها و زمانی که اندیکاتور کف قبلی را رد می کند ولی قیمت کف قبلی خود را رد نمی کند تشکیل می شود.
۲. واگرایی مخفی منفی (-HD):
در سقف ها و زمانی که اندیکاتور سقف قبلی را رد میکند ولی قیمت سقف قبلی خود را رد نمیکنند تشکیل می شود.
از تایم ۴۵ دقیقه و ۴۸ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور مکدی برای تشخیص واگرایی مخفی را روی چارت توضیح می دهند.
در واگرایی مخفی قیمت به ادامه روند قبلی خود تمایل دارد ولی در واگرایی معمولی قیمت خستگی خودش را نشان میدهد. در واگرایی مخفی قیمت باید حتما با تغییر فاز تائید بدهد. این تغییر فاز به صورت تغییر ناحیه مثبت و منفی اندیکاتور مثلا مکدی است. بنابراین واگرایی مخفی تائید کننده روند خودش است. در مثال های آقای گلشاهیان از اندیکاتور مکدی استفاده شده است و بین دو قله ای که از آنها برای تشخیص واگرایی مخفی استفاده شده است. قله یا قله هایی در ناحیه ی مخالف مکدی وجود دارد. در +HD قله های مکدی در ناحیه منفی هستند و در -HD قله های مکدی در ناحیه مثبت هستند. مکدی قابلیت تبدیل به اسیلاتور را هم دارد یعنی می توانیم حد بالا و پایین برایش تعریف کنیم.
یکی از هدف های تریدرها استفاده از چارت بدون اندیکاتورهاست که این امر فقط با تمرین و تکرار زیاد قابل دستیابی است.
ترکیب واگرایی و تحلیل تکنیکال
از تایم ۵۵ دقیقه و ۳۹ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان ترکیب واگرایی و تحلیل تکنیکال را روی چارت توضیح میدهند.
لازم به یادآوری است که نمی توان از واگرایی ها به تنهایی برای گرفتن پوزیشن استفاده کرد بلکه یکی از تائیدها می باشد. و در صورت رخ دادن سایر تائیدها مثلا شکستن خط روند و کندل فرمیشن می توان اطمینان بیشتری پیدا کرد. از واگرایی ها می توان به همراه تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند به صورت ترکیبی استفاده کرد.
در واگرایی معمولی حتما باید قله های مکدی پشت سر هم باشند. اگر قیمت نزدیک خط روند باشد و واگرایی معمولی در مکدی در حال شکل گرفتن بود نباید در جهت روند پوزیشن گیری کرد. و باید منتظر ماند و در صورتی که خط روند شکسته شد و واگرایی معمولی تکمیل شد. و کندل فرمیشن هم تائید داد می توان وارد پوزیشن عکس روند قبلی شد که تغییر فاز مکدی تائیدی بر درستی پوزیشن ما خواهد بود.
وقوع واگرایی ها در زون های همپوشانی فیبوناچی بسیار مهم است. کم شدن مومنتوم تائید دیگری بر درستی واگرایی است. برای تشخیص واگرایی می توان از شکست روند تایم فریم پایینتر هم کمک گرفت. نباید فراموش کرد تا زمانی که شکست روند تائید نشده است گرفتن پوزیشن خلاف روند ریسک بالایی دارد. حتما ابتدا باید با تحلیل تکنیکال نقاط و زون های مهم را تشخیص داد سپس واگرایی را زیر نظر قرار داد در غیر اینصورت واگرایی گول زننده خواهد بود.
در فصل بعدی یکی از معروفترین آندیکاتورها یعنی فصل ۱۶: RSI آموزش داده خواهد شد
استراتژی RSI (بخش دوم)
همانطور که در قسمت اول مقاله توضیح دادیم، بعضا در استراتژیهای معاملاتی، درک درستی از مفهوم استراتژی RSI دیده نمیشود. در این مقاله سعی میکنیم با بررسی ادامه این استراتژیهای معاملاتی، درک بهتری از استراتژی RSI بهدست آوریم.
استراتژی RSI: استفاده از الگوهای تکنیکال در RSI
در خیلی از کتابهای تحلیل تکنیکال توصیه شده که الگوهای تکنیکال قیمتی مختلف نظیر مثلث و خطوط روند و سقف و کف دوقلو و. را بهجای قیمت، بر روی مومنتوم RSI رسم کنند. دلیل اینکار را هم این نکته میدانند که این الگوها در مومنتوم RSI زودتر از قیمت واکنش نشان میدهند و حتی در بعضی از موارد این الگوها فقط در RSI نمایان میشوند و در قیمت دیده نمیشوند!
نمونهای از سیگنالها، توسط این استراتژی را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید:
نحوه عملکرد سیگنال با خط روند RSI
از آنجایی که قرار است ما با شما رو راست باشیم، پس نمیتوان منکر این نکته شد که بعضا این روش میتواند سودآور باشد. اما بعضی از واقعیتها نیز در این استراتژی وجود دارد که در این کتابها به شما نمیگویند.
واقعیت این است که، بهطورکلی RSI با فرمولی بدست میآید که نهایتا از قیمت نشأت میگیرد. دقیقا همانطور که عدد 10 بعد از 9 میآید. پس به یاد داشته باشید که هرآنچه در مفهوم RSI نمایان شود نیز، قبل آن در نمودار قیمت میتوان دید!
نکته بعدی هم در مفهوم RSI این است که در این روش، هرچه میزان نویز (پارازیت) RSI بیشتر باشد، مقدار خطای این استراتژی نیز بیشتر میشود. به همین دلیل خیلی از معاملهگران در این روش از تایمفریمهای بالاتر استفاده میکنند که کار عاقلانهتری هم است. یا برای اینکه گرفتار این پارازیتها نشوند، نموداری را برای معامله انتخاب میکنند، که حجم معاملات بیشتری داشته باشد. زیرا هرچه حجم معاملات بیشتر باشد، مقدار پارازیت در RSI نیز کاهش مییابد.
از آنجایی که فرمول RSI طوری است که همواره بین اعداد 0 تا 100 درحال نوسان است، پس در هر لحظه میتواند جدا از قیمت حرکتهای معکوس روند قیمت نیز از خود نشان دهد. این نیز نکته دیگری است که در این روش به شما نمیگویند.
به عبارت دیگر وقتیکه در RSI خط روند شکسته میشود (Breakout)، شما با خیال راحت وارد معامله میشوید ولی بعد از آن RSI دوباره به مسیر قبلی خود بازمیگردد. نمونهای از این نقضها را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
نحوه ایجاد پارازیت در سیگنال
استراتژی RSI: اصلاح تنظیمات اندیکاتور
دسته دیگری از معاملهگران که از عدم واکنش به سطوح 30 و 70 به ستوه آمده بودند، برای بهینهتر کردن مقدار محاسباتیRSI و همچنین کاهش پارازیتها، تنظیمات آنرا تغییر میدهند. یکی از این نتظیمات مقدار دوره محاسباتی است.
تغییر دوره RSI
بهطور استاندارد در فرمول RSI، این مقدار بر روی میانگین 14 دوره است. پس اگر ما فرمول را در دورههای بزرگتری بررسی کنیم، درواقع مقدار حساسیت RSI را کمتر کردیم (پارازیت کمتر میشود).
مقایسه RSI 14 دوره و RSI 50 دوره
بعضی دیگر از معاملهگران برای اینکه جزئیات بهتری از قیمت را در تایمفریمهای پایینتر بررسی کنند، مقدار معادل دوره مربوطه را در تایمفریم پایینتر استفاده میکردند. شاید این موضوع در مفهوم RSI کمی پیچیده بهنظر بیاید. اما ما برای شما با مثالی این موضوع را روشنتر بیان میکنیم.
به طور مثال در تایم فریم 1 ساعته مقدار دورههای استاندارد RSI روی 14 دوره تنظیم شده. به عبارت دیگر، فرمول RSI در این تایمفریم، برای 14 کندل 1 ساعته محاسبه میشود. حال میخواهیم مقدار معادل دوره RSI آن را در تایمفریم 30 دقیقه در نظر بگیریم.
به دلیل اینکه هر کندل 1 ساعته از دو کندل 30 دقیقه تشکیل میشود، پس طبیعی است که برای درنظر گرفتن معادل آن باید مقدار دوره RSI را به دوبرابر (28 دوره) افزایش دهیم. با اینکار شما میتوانید جزئیات بیشتری از نوسانات قیمتی را درهمان تایمفریم قبلی مشاهده کنید.
در عکس فوق نمودار پوند/دلار استرالیا (GBP/AUD) را در تایمفریم یکساعته و با دوره RSI 14 مشاهده میکنید.
در عکس فوق نمودار پوند/دلار استرالیا (GBP/AUD) را در تایمفریم یکساعته و با دوره RSI 14 مشاهده میکنید.
عکس فوق مقدار معادل عکس قبل را در تایمفریم سیدقیقه با دوره RSI 28 مشاهده میکنید. همانطور که میبینیم مقدار جزپیات بیشتری را در تایمفریم معادل میتوانیم ببینیم.
استفاده از hlc/3 در استراتژی RSI
یکیدیگر از تغییراتی که در فرمول RSI برای بهینهتر شدن استفاده میشود، استفاده از hlc/3 بهجای قیمت Close کندل است. اما این به چه معنی است؟
همانطور که میدانیم کندلها در نمودار 4 اطلاعات مهم قیمتی را به ما میدهند. بهطور مثال در تایمفریم یکساعته، درواقع در هر ساعت یک کندل جدید تشکیل میشود که اطلاعات زیر را به ما نشان میدهند:
- Open همان قیمت ابتدای شروع کندل است (O).
- Close همان قیمت پایانی کندل است (C).
- High بیشترین قیمت معامله شده در یک کندل (H).
- Low کمترین قیمت معامله شده در یک کندل (L).
همانطور که در مفهوم RSI تعریف کردیم، مقدار قیمتی که در فرمول استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد، درواقع همان قیمت Close است. بعضا معاملهگران برای اینکه به مقدار بهینهتری از فرمول دستیابند، به جای اینکه از قیمت انتهایی کندل (Close) اشتفاده کنند. از قیمت جدیدی به نام hlc/3 استفاده میکنند.
hlc/3 = ((High+Low+Close)/3
نکته: اینکار خیلی بهتر از روش دستکاری در مقدار دورههای RSI به شما جواب میدهد!
نکته بسیار مهمتر: ما به شما پیشنهاد میکنیم این است که برای درک بهتر حرکات قیمتی، از چند نمودار در تایمفریمهای مختلف بهطور همزمان درکنار هم استفاده کنید. زیرا تایمفریمهای بزرگ همواره دارای تاخیر هستند. ما میتوانیم این کمبود را با استفاده از تایمفریمهای کوچکتر درکنار آنها جبران کنیم. همچنین تایمفریمهای کوچکتر هم ممکن است پارازیت داشته باشند و یا ما را گرفتار واگراییها کنند که خطای کار ما را بالا میبرند.
همواره برای پیدا کردن روندهای صعودی، باید در تایمفریمهای بزرگتر دنبال علائم صعود بگردیم و بعد اثرات آنرا در تایمفرمیهای پایینتر لحاظ کنیم. اما برای پیدا کردن روندهای نزولی این موضوع معکوس است و ما باید از تایمفریمهای کوچکتر، علائم ریزش را شناسایی کنیم و بعد از شناسایی آن را در تایمفریم بالاتر مدنظر قرار دهیم.
اما این نکته را فراموش نکنیم که تایمفریم بزرگتر همواره بر تایمفریم کوچکتر، حق تقدم دارد!
نمودار پوند/دلار تایم روزانه
نمودار پوند/دلار تایم ۴ساعته
سوال: با توجه به نمودارهای تایم روزانه و 4ساعته بالا سهم را نگه داریم یا بفروشیم؟
- همچنان روند صعودی ادامه دارد و فروش سهم حرام است
- با توجه به واگرایی و شکست روند RSI در تایم 4 ساعته نگهداری سهم حرام است
- نمیتوان با قطعیت گفت
جواب: اشخاصی که فکر میکنند که سیگنال نزولی داریم و از سهم خارج میشوند، همواره از کسانی هستند که بعد از خروج از سهم، روزی 100 مرتبه خود را نفرین میکنند. در عکس زیر میتوانید ادامه قیمت را مشاهده کنید.
نمودار پوند/دلار تایم ۴ساعته
اما دلیل این امر چیست؟
در چنین مواقعی همواره اینکه سهم را نگهداریم و یا خارج شویم، برای اکثر معاملهگران تبدیل به تصمیم کبری میشود. آن دسته از افرادی که در مثال بالا سیگنال خروجی تشخیص دادند، درواقع هنوز عملکرد رابطه بین تایمفریمها را درک نکردهاند. لازم به ذکر است که برای تسلط بر این موضوع نیاز به تمرین بسیار زیاد است. درواقع ما باید یاد بگیریم که از هر تایمفریمی به اندازه خودش انتظار داشته باشیم (بهطور مثال با سیگنال نزولی تایم 5 دقیقه نمیتوانیم انتظار ریزش در تایم روزانه را داشته باشیم). در نمودار فوق نیز این مسئله صدق میکند. اینکه علائم نزولی در تایمفریم 4ساعته کاملا مشهود است شکی نیست. اما همانطور که گفتیم از آنجایی که همواره تایمفریم بزرگتر ارجعیت دارد، در مثال قبل نیز، تایم فریم روزانه همچنان صعودی بود و هیچ علائمی از ریزش در آن نبود. حتی RSI نیز در روند صعودی قرار داشت.
بهعبارتیدیگر ریزشی که در تایمفریم 4ساعته دیدیم، علائم آن از تایمهای پایینتر (تایمفریم ۵دقیقه) شروع و تا تایمفریم 4ساعته نیز گسترش مییابد. اما در تایمفریم روزانه همهچی معکوس میشود و قیمت به تایمفریم بزرگتر احترام میگذارد (مگر اینکه علائم ریزشی در تایمفریم روزانه نیز مشاهده میشد).
RMI و Morris RSI
دانشمندان زیادی بعد از آقای ویدلر سعی کردند مدلهای پیشرفتهتری از مفهوم RSI را به بازار ارائه کنند. معروفترین آنها همین دو موردی است که بهطور خلاصه در این مقاله به آنها میپردازیم.
اندیکاتور RMI
این اندیکاتور اصلاح شده برای اولینبار توسط آقای راجر آلتمن مورد استفاده قرار گرفت. او بر این باور بود که نوسانات RSI بین نقاط اشباع خرید و یا فروش بهصورت ناپیوسته است. او برای ایجاد این پیوستگی در نمودار RSI، تغییر کوچکی در فرمول آن ایجاد کرد. به این شکل که در RSI استاندارد تغییرات قیمت نسبت به gain/loss بهصورت کندل به کندل محاسبه میشود. اما در مدل آلتمن این تغییرات از n مین در گذشته حساب میشود.
این فرمول جدید در اندیکاتورها با نام RMI - Relative Momentum Index شهرت یافته و بسیاری از معاملهگران نیز این مدل را به مدل استاندارد ترجیح میدهند. در عکس زیر تفاوت بین RSI و RMI را در یک نمودار میتوانید مشاهده کنید:
نمودار قیمتی سهام اپل در تایم روزانه و مقایسه RSI و RMI
همانطور که در عکس مشخص است، RMI دارای نوسانات کمتر و همچنین نقاط کف و سقفهای پیوستهتری، نسبت به فرمول استاندارد را نشان میدهد.
Morris RSI
این نوع RSI اصلاح یافته برای اولینبار توسط آقای مورریس به بازار معرفی شد. درواقع آقای ویدلر در فرمول RSI از مقدارمیانگین متحرک ساده (MA) استفاده کرده بود. اما در مدل اصلاح یافته مورریس از میانگین متحرکت نمایی (EMA) استفاده شده. اینکار باعث میشود دندانه دار شدن نمودار RSI میشود که در نهایت باعث تعداد واگرایی بیشتر و همچنین موقعیت ستاپهای معاملاتی بیشتری برای معاملهگران میشود.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم شما را با درک صحیح از مفهوم RSI بیشتر آشنا کنیم و انواع استراتژی RSI را باهم بررسی کنیم. قابل درک است که مفاهیم این مقاله برای تعداد زیادی از عزیزانی که تازه وارد این حوزه شدند و یا مدتهاست با اندیکاتور RSI بهصورت اشتباه کار میکنند، سخت باشد.
ما به شما توصیه میکنیم که همواره هر سهم را بهصورت جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تائید تحلیل خود استفاده کنید و نه بهعنوان سیگنال. این دلیل اصلی انقراض اکثر معاملهگرانی است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند.
وقتی به حرفهای بعد از انقراض این معاملهگران گوش میکنیم، همواره میگویند: باید اینطور میشد! و یا نباید آنطور میشد! یکی دیگر از خصوصیات بازر معاملهگران منقرض شده این است که بدون تحقیق و درک مطلب، سعی در استفاده از هر ابزاری برای معاملهگری هستند.
پس سعی کنیم با وقت گذاشتن برای آموزش بیشتر، درصد موفقیت خود را در آینده بالا ببریم. همچنین یادمان باشد که بازار همیشه برقرار است و هیچگاه فرار نمیکند که برای وارد شدن به آن بخواهیم عجله کنیم.
اگر مطلب فوق برایتان مفید بوده لطفا آنرا با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
لطفا اگر سوالی دارید در قسمت کامنتها بپرسید،حتما جواب داده خواهد شد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
دیدگاه شما