پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
ارزش دفتری چه نقشی در تحلیل بنیادی دارد؟
محاسبه «ارزش»، مهمترین دغدغه سرمایهگذاران است و استراتژی سرمایهگذاران زیادی بر همین اساس بنا شده است. برخی به دنبال خرید سهامی هستند که زیر ارزش واقعی آن، قیمتگذاری شده است؛ روشی که وارن بافت بزرگ در این چند دهه دنبال کرده است. برخی نیز در جستجوی سهامی هستند که ارزش آن روز به روز افزایش یابد، همانند آنچه که برای شرکت تسلا و مالک آن، ایلان ماسک رخ داده است. در واقع مبنای بسیاری از تصمیمات انسان بر پایه «ارزشدار» بودن کار یا تصمیمی است.
برای محاسبه ارزش، راهها و فرمولهای متعددی وجود دارد اما یکی از پرکاربردترین انواع ارزش، ارزش دفتری یا Book value است. ارزش دفتری در زمینههای متفاوتی کاربرد دارد. در مورد داراییها، اصطلاح ارزش دفتری به معنای هزینه اصلی یک دارایی منهای استهلاک انباشته آن است. همچنین در مورد یک شرکت، اگر بدهیها را از ارزش کل داراییهای شرکت کسر کنیم، آن چه باقی میماند همان ارزش دفتری است. به عبارت سادهتر ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست میآید. این نسبت نشان میدهد در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهیها به ازای هر سهم، چه میزان نصیب سهامداران میشود. این ارزش را میتوان به عنوان ارزش خالص دارایی (NAV) یک شرکت نیز در نظر گرفت که به عنوان کل داراییهای آن منهای داراییهای نامشهود (حق ثبت اختراع، سرقفلی) و بدهیها محاسبه میشود. برای هزینه اولیه سرمایهگذاری، ارزش دفتری ممکن است خالص یا ناخالص هزینههایی مانند هزینههای تجارت، مالیات فروش، هزینه خدمات و غیره باشد.
برای درک بهتر موضوع فرض کنید مجموع ارزش داراییهای (داراییهای جاری و غیرجاری) شرکت الف در پایان سال اول فعالیت آن، 100 میلیارد تومان است. این شرکت همچنین در مجموع هفتاد میلیارد تومان به بانکها و سایر شرکتها، بدهی (جاری و غیرجاری) دارد؛ بنابراین، مجموع حقوق صاحبان سهام این شرکت سی میلیارد تومان خواهد بود. حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد ۲۰ میلیون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتری هر سهم این شرکت1500 تومان خواهد بود.
دلیل ذکر کلمه «دفتر» در ارزش دفتری سهم هم این است که اعداد و ارقام مربوط به داراییها و بدهیهای شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداری شرکت، مدنظر قرار میگیرند. یکی از نسبتهای مورد استفاده در تحلیل بنیادی، نسبت P/B است که از تقسیم قیمت روز یک سهم به ارزش دفتری آن به دست میآید. سرمایهگذاران میتوانند با مقایسه ارزش دفتری هر سهم با قیمت بازار آن به یک آگاهی نسبی برای گران بودن یا ارزان بودن قیمت بازار سهم، نسبت به ارزش واقعی آن برسند. اگر ارزش دفتری سهم کمتر از قیمت فعلی (قیمت بازار) سهم باشد، سهم گران بهحساب میآید. اما در شرایط معمولی و عادی یک شرکت، اگر ارزش دفتری بیش از ارزش بازاری آن باشد، یعنی یک سهم ارزنده زیر قیمت در حال معامله است.
ارتباط هزینه استهلاک و استهلاک انباشته چیست؟
استهلاک انباشته، کل مبلغی است که شرکت داراییهای خود را مستهلک کرده است، در حالی که هزینه استهلاک میزان استهلاک داراییهای شرکت برای یک دوره مالی است. اساساَ، استهلاک انباشته، کل هزینهایست که شرکت از زمان استفاده از دارایی به هزینه استهلاک اختصاص داده است.
استهلاک انباشته چیست؟
حساب استهلاک انباشته یک حساب متعلق به دارایی در ترازنامه است اما با ماهیت بستانکار. بدین معنی که ماندهی این حساب بستانکار خواهد بود. این حساب در ترازنامه به عنوان کاهنده از مبلغ ناخالص داراییهای ثابت گزارش داده میشود.
مقدار استهلاک انباشته برای یک دارایی یا گروهی از داراییها در طول زمان افزایش مییابد، چرا که هزینه استهلاک در برابر داراییها ادامه دارد. هنگامی که یک دارایی در نهایت به فروش می رسد یا بدون استفاده میشود، مقدار استهلاک انباشته شده مرتبط با آن دارایی معکوس خواهد شد، که منجر به حذف کلی رکورد آن دارایی از ترازنامه شرکت میشود.
هزینه استهلاک چیست؟
هزینه استهلاک عبارت است از تخصیص مبلغ استهلاکپذیر به داراییهای ثابت شرکت برای یک دوره مالی. هزینه استهلاک در صورت سود و زیان به عنوان هزینه غیرنقدی شناخته شده که سود خالص شرکت را کاهش می دهد. برای مقاصد حسابداری، هزینه استهلاك بدهکار و استهلاک انباشته بستانکار میشود.
هزینه استهلاک یک هزینه غیر نقدی محسوب می شود، زیرا ثبت استهلاک ماهانه شامل معامله نقدی نیست. از این جهت، در تهیه گزارش صورت جریان وجوه نقد تحت روش غیر مستقیم، هزینه استهلاک برای محاسبه جریان نقدی اضافه میشود. روشهای معمول محاسبه استهلاک شامل خط مستقیم، روش مانده نزولی، روش مبتنی بر فعالیت، روش ساعت کار، روش میزان تولید، روش تسریعی و روش مجموع سنوات میباشد.
مطابق بخشنامه ۲۰۰/۹۵/۷۸ مربوط به مقررات و نحوه محاسبه استهلاک داراییهای ثابت مشهود و نامشهود که بر اساس متن ماده ۱۴۹ قانون مالیاتهای مستقیم ایجاد شده است تنها سه روش زیر برای محاسبه استهلاک مورد قبول است:
۱٫ روش خط مستقیم
۲٫ روش نزولی
۳٫ روش تعداد تولید
مثال محاسبه هزینه استهلاک به روش خط مستقیم
در روش خط مستقیم یک مقدار ثابت هر ساله به عنوان هزینه استهلاک به صورت زیر محاسبه میگردد:
ارزش دفتری چیست ؟
StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra levitra canada free shipping Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11
تبلیغات
نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام
بيشتر تحقيقات به اهميت نقش نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام (BV/MV) تاكيد دارند. ارزش دفتري) BV ( ازجمع كل حقوق صاحبان سهام كه در تراز نامه عنوان شده است حاصل ميشود و ارزش بازار سهام (MV) از ارزش بازار ( قيمت تابلو ) در تعداد سهام بدست مي آيد
2-14 نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام :
بيشتر تحقيقات به اهميت نقش نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام (BV/MV) تاكيد دارند. ارزش دفتري) BV ( ازجمع كل حقوق صاحبان سهام كه در تراز نامه عنوان شده است حاصل ميشود و ارزش بازار سهام (MV) از ارزش بازار ( قيمت تابلو ) در تعداد سهام بدست مي آيد.
شركتهايي كه نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام BV/MV بزرگتري دارند احتمالاً ريسك بيشتري هم خواهند داشت، زيرا با يك شوك در بازار مقدار MV مساوي BV و يا نزديك به BVخواهد شد. پس منطقاً ميتوان اينگونه حدس زد كه بزرگتر ريسك بيشتري را به همراه دارد و ريسك بيشتر مستلزم بازده بيشتر است.
از ديدگاه ديگري هر چقدر اين نسبت كوچكتر باشد ميتواند نشانگر اين موضوع باشد كه مدت زمان زيادي از تأسيس شركت گذشته و از آنجائيكه اكثر قريب به اتفاق شركتها به علت مسائل مالياتي نميخواهند داراييها را تجديد ارزيابي نمايند لذا اين موضوع باعث تفاوت فاحش بين MV و ارزش دفتری چیست ؟ BV ميشود. شركتي، پس از گذشت ساليان زياد شهرت كسب كرده در صورتيكه اين حسن شهرت در دفاتر مالي ثبت نشده ولي در ارزش بازار خودش را نشان ميدهد و باعث تفاوت ارزش دفتري با ارزش بازار سهام ميشود. پس هر چقدر اين نسبت كوچكتر باشد محتملاً شركت قدرت مالي بيشتر و ريسك كميدارد پس بالطبع بازده كمتري هم خواهد داشت.
از ديدگاهي ديگر، هرچقدر نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار سهام كمتر باشد، نشان دهندة سهام رشدي است وهرچقدر مقدار آن نسبت، بيشتر باشد، بيانگر سهام ارزشي است.(بيك،1381)
2-15 ارزش دفتري سهام (BOOK VALUE):
يك معيار براي ارزش سهام، ميتواند ارزش دفتري باشد كه معرف خالص داراييها است. ارزش دفتري كل شركت معمولاً به اندازه ارزش دفتري هر سهم اهميت ندارد، به ويژه هنگاميكه بيش از يك نوع سهام منتشر شده باشد. ارزش دفتري يك سهم معمولاً با ارزش بازار آن برابر نيست زيرا ارزش دفتري سهام مبتني بر ارزش داراييهاي ثبت شده درتراز نامه است، در حالي كه ارزش بازار برمبناي ارزيابيهاي سرمايهگذاران از ارزش متعارف داراييهاي شركت و نحوه عمليات آن تعيين ميگردد.
محاسبه ارزش دفتري بسيار ساده است. اگر سرمايه شركت كلاً از طريق انتشار سهام عادي تامين شده باشد، جمع سرمايه برتعداد كل سهام منتشر شده ارزش دفتری چیست ؟ تقسيم ميگردد. اگر سرمايه شركت از طريق انتشار بيش از يك نوع سهم تامين شده باشد، مانده حسابهاي سهام ممتاز بايد ابتدا از جمع سرمايه كسر و سپس ارزش دفتري سهام عادي محاسبه گردد.
محاسبه ارزش دفتري سهام عادي براين فرض مبتني است، كه مانده حساب سود انباشته كلاً به سهامداران عادي تعلق دارد. هر چند، اگر سود سهام معوق براي سهام ممتاز با سود انباشته وجود داشته باشد، مقداري از سود انباشته متعلق به سهامداران ممتاز خواهد بود. بنابراين در صورت وجود سود سهام معوق، لازم است كه ابتدا مبلغ اين سود سهام از مانده سود انباشته كسر و سپس ارزش دفتري سهام عادي ( با احتساب مبلغ باقيمانده سود انباشته ) محاسبه گردد .(حسابداري مالي ، نشريه شماره 81 )
2-16 ارزش بازارسهام (Market Value):
ارزش بازار سهام به عنوان معياري از ارزش سرمايهگذاري، براي سهامداران حائز اهميت است، ارزش بازار كليه سهام منتشر شده معرف ارزش جاري شركت است.
رویداد مالی چیست؟ + چند مثال
رویداد مالی، معامله یا تراکنشی است که بتوان مبلغ آن را به گونهای قابلاتکا، اندازهگیری کرد و بر صورتهای مالی واحد تجاری تاثیر داشته باشد. به عبارت دیگر، رویداد مالی رخدادی است که بر معادله حسابداری تاثیر داشته باشد.
دارایی = بدهی + حقوق مالکانه (سرمایه)
واحد تجاری باید هر معامله یا رویدادی را که بر امور مالی شرکت تأثیر گذار است را در دفاتر یا سیستم حسابداری خود ثبت کند. نمونههایی از رویدادهای مالی شامل مواردی مانند پرداخت حقوق به پرسنل، پرداخت سود سهام به سرمایهگذاران ، خرید مواد از یک تأمینکننده و فروش کالا به مشتری است.
یک رویداد مالی، باید دارای دو شرط زیر باشد :
1- بتوانیم مبلغ آن را به صورت قابلاتکا اندازهگیری کنیم.
2- بر معادله حسابداری تاثیر گذار باشد.
درک رویداد مالی
هر رویدادی که بر صورتهای مالی شرکت تأثیر گذار باشد، میتواند رویداد مالی باشد. برای ثبت این رویدادها باید از معادله حسابداری پیروی کنیم، معادله حسابداری نشان میدهد که جمع بدهیها و حقوق مالکانه (سرمایه) مساوی داراییها است. (داراییها = بدهیها + حقوق مالکانه).
به عنوان مثال فروش کالا به طور نسیه، موجودی کالا را کاهش میدهد و حساب های دریافتنی را افزایش میدهد. از آنجا که این معامله بر سود تأثیر گذار است، بر حقوق مالکانه نیز تأثیر دارد. به همین ترتیب، هزینه استهلاک، ارزش دفتری یک دارایی را کاهش میدهد و سود خالص و سود انباشته را کاهش میدهد. بنابراین حقوق مالکانه را نیز کاهش میدهد.
رویدادهای مالی فقط آن دسته از رویدادها را در بر میگیرد که از نظر پولی قابل اندازه گیری باشند. رویدادهایی که مانند بلایای طبیعی که به داراییهای شرکت آسیب برسانند، امکان دارد به عنوان رویدادهای مالی ثبت شوند، زیرا ممکن است بتوان میزان خسارت را از نظر پولی اندازهگیری کرد.
همه اتفاقات تجاری به عنوان یک رویداد مالی در نظر گرفته نمیشوند. به عنوان مثال، امضای قرارداد تولید یا قرارداد اجاره معمولاً به هیچ وجه معادله حسابداری را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
همچنین، برخی از موارد را نمیتوان به طور معقول اندازهگیری کرد. به عنوان مثال، یک دعوی قضایی که در حال رسیدگی است و احتمال دارد تأثیری منفی بر شرکت داشته باشد، شاید قابل ارزیابی مالی نباشد، بنابراین در صورتهای مالی یا در دفاتر شرکت ثبت نمیشود.
رویدادهای مالی نیز میتوانند در داخل یک شرکت و بین بخشهای مختلف آن اتفاق بیافتد. انتقال مواد از انبار اولیه به خط تولید، و انتقال کالای تولید شده به انبار کالای ساخته شده، نمونه ای از این رویدادها است.
تاثیر رویداد مالی بر حسابداری
همه رویدادها در سیستم حسابداری به عنوان یک ورودی در دفاتر حسابداری ثبت میشوند. طبق حسابداری دوطرفه، هر رویدادی باعث میشود به صورت همزمان یک حساب بدهکار و حساب بستانکار شود. به عنوان مثال، خرید مواد اولیه به صورت نقد، باعث میشود که حساب موجودی کالا بدهکار و حساب موجودی نقد بستانکار شود.
فقط رویدادهایی که مبلغ آنها قابل اندازه گیری باشند و بر معادله حسابداری تأثیر گذار باشند، رویدادهای مالی محسوب میشوند.
ارزش اسمی، ذاتی، دفتری و بازاری؛ کدام مهمتر است؟
بازارهای مالی پر از اصطلاحات و لغاتی هستند که ممکن است در ابتدا پیچیده و گیجکننده به نظر برسند. یکی از این موارد انواع ارزش سهام است. بسیاری از افرادی که دست به معامله سهام مختلف میزنند، آگاهی چندانی در خصوص روشهای مختلف ارزشگذاری ندارند. تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری و فرق آن با ارزش ذاتی و بازاری خود از جمله مسائلی است که شاید بسیاری از افراد درک صحیحی از آن نداشته باشند.
احتمالا بپرسید مگر میشود یک سهام واحد چند نوع ارزش داشته باشد؟ برای اینکه بتوانیم تفاوت میان شیوههای ارزشگذاری سهام را بهتر درک کنیم، بهتر ارزش دفتری چیست ؟ است ابتدا به مفهوم ارزشگذاری بپردازیم و در ادامه هر یک از شیوههای مذکور را به طور مختصر شرح دهیم. به این ترتیب تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری، ذاتی و بازاری را بهتر متوجه خواهیم شد.
ارزش سهام به چه معناست؟
برای بیان این مسئله بیایید ابتدا نگاهی ساده به بازار سهام داشته باشیم. افراد با قصد سودآوری وارد این بازار میشوند. یعنی هدف همه این است که به کمک معامله سهام مختلف کسب سود کنند. به همین ترتیب شرکتهای پذیرفتهشده در این بازار، سهام خود را به عنوان دارایی به سهامداران و سرمایهگذاران میفروشند.
سهام مذکور که به عنوان بخشی از دارایی یک شرکت محسوب میشود، در اختیار سرمایهگذاران قرار خواهد گرفت تا آن را معامله کنند. اما این دارایی تنها یک ارزش ندارد. به طور کلی با توجه به شرایط و دلایلی مختلفی که وجود دارد، ارزشگذاری سهام به شیوههای مختلفی انجام خواهد شد. در ادامه چند نوع از این شیوهها را با هم بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید
انواع ارزش سهام در بورس اوراق بهادار
اکنون که متوجه ارزش سهام شدیم لازم است به انواع ارزشگذاری سهام بپردازیم. در بورس اوراق بهادار ایران، سهام دارای سه نوع ارزش رسمی و یک نوع ارزش غیررسمی هستند. در نتیجه چهار نوع ارزشگذاری مختلف برای سهام داریم. هر یک از این شیوههای ارزشگذاری در موارد خاصی مورد استفاده قرار میگیرند. این چهار ارزش عبارتند از:
- ارزش اسمی
- ارزش بازاری
- ارزش ذاتی
- ارزش دفتری
در ادامه هر یک از این چهار شیوه را بررسی خواهیم کرد.
ارزش اسمی
یکی از مهمترین و نخستین شیوههای ارزشگذاری سهام در بورس ارزش اسمی نام دارد. برای اینکه بهتر بتوانیم این مسئله را درک کنیم باید به زمان پذیرش یک شرکت در بازار بورس توجه کنیم. در واقع زمانی که یک شرکت سهام خود را برای عرضه در بازار بورس ارائه میکند، باید درصدی از مالکیتش را از طریق عرضه اولیه به فروش برساند. به این ترتیب سرمایهگذاران میتوانند سهام مذکور را خریداری کنند.
در علوم مالی ارزش اسمی را معادل ارزش صوری یک برگه سهام میدانند. هنگام تاسیس شرکت و انتشار سهام، این ارزش برای هر برگه سهام مشخص میشود. سپس در اساسنامه نیز قید میشود.
ارزش اسمی برابر است با سرمایه شرکت تقسیم بر تعداد برگههای سهام. در بازار بورس ایران، ارزش اسمی برابر است با هزار ریال یا ۱۰۰ تومان.
ارزش بازاری
زمانی که یک شرکت در بازار بورس پذیرفته شود، یا به عبارت دیگر در قالب یک شرکت سهامی شناخته شود و سهامداران اقدام به خرید و فروش سهام آن کنند، طبیعی است که قیمت سهم دیگر با آن قیمت اولیه برابر نخواهد بود. یعنی در جریان معامله سهام، قیمت آن ممکن است افزایش پیدا کند.
این امر ناشی از اثر عرضه و تقاضا در بازار سهام است. اگر تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد، این مسئله نشاندهنده تقاضای بیشتر در سهم است. به این ترتیب فروشندگان قیمت سهام را بالا میبرند تا از این طریق سود بیشتری نصیبشان شود. قیمتی که در چنین شرایطی بر روی سهام گذاشته میشود ارزش بازاری آن نام دارد. به همین ترتیب اگر خریداران کم شوند این امر نشان از کاهش تقاضا خواهد داشت. در این صورت فروشندگان بیشتر خواهند شد و در نتیجه ارزش بازاری سهام کم میشود.
این افتوخیز قیمتی، نوسان نام دارد. نوسان قیمتی در نمودار سهام و توسط نرمافزارهای مختلف قابل مشاهده است. تحلیلگران بازار سرمایه ارزش دفتری چیست ؟ برای تحلیل و آنالیز سهام شرکتها، به این موارد توجه میکنند.
اما پیشتر در خصوص تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به طور مفصل مطالبی را بیان کردهایم. ارزش بازاری سهام در تحلیل تکنیکال ارزش دفتری چیست ؟ حائز اهمیت است. در این شیوه تحلیلی با استفاده از ارزش بازاری سهام، ارزش ذاتی آن پیشبینی میشود. تحلیل بنیادی نیز با تکیه بر اخبار سیاسی و عوامل محیطی سعی در یافتن ارزش ذاتی سهام دارد.
بیشتر بخوانید
ارزش ذاتی
برای درک بهتر ارزش اسمی و دفتری و ذاتی سهام مختلف، در این قسمت توضیح میدهیم که ارزش ذاتی چیست. ارزش ذاتی نشاندهنده ارزش سهام در آینده است و رسما در جایی ثبت و ترسیم نمیشود. همانگونه که اشاره شد، افراد و تحلیلگران مختلفی این ارزش را تحلیل میکنند.
برای درک بهتر این نوع از ارزشگذاری سهام، اجازه دهید به همان نقطه ابتدایی بازگردیم. یعنی زمانی که شرکتی تازه وارد بازار بورس میشود. فرض کنید سهام یک شرکت پس از مدتی، از سوی سرمایهگذاران مورد استقبال قرار میگیرد. اینگونه در نظر بگیرید که ارزش بازاری آن پس از مدتی به عدد ۱۵۰ تومان برسد. اکنون تصور کنید شرکت مذکور در زمینه صادرات فرش مشغول فعالیت باشد. بعد از یک ماه اخبار مربوط به تحریم صادرات ایران به کشورهای دیگر به گوش میرسد. این امر به آن معنا خواهد بود که هیچیک از شرکتها دیگر نمیتوانند محصولات خود را به خارج از کشور صادر کنند. در نتیجه تمام شرکتهایی که در زمینه صادرات انواع کالاهای گوناگون فعالیت دارند، ورشکسته خواهند شد.
درست در همین شرایط است که سرمایهگذارانی که سهام شرکت مذکور را دارند و اخبار آن را دنبال میکنند، زودتر از سایرین اقدام به فروش سهام خود میکنند. در ادامه سایر سرمایهگذاران نیز که این اخبار را شنیدهاند، سهام آن شرکت را نخواهند خرید. در نتیجه روند معامله سهام این شرکت دستخوش تغییر خواهد شد. در این زمان و به دلیل عدم خرید سهام، عرضه از تقاضا پیشی خواهد گرفت و ارزش سهام کم خواهد شد. در نتیجه به همان ۱۰۰ تومان اولیه خواهد رسید. در این مثال، گفتیم که ارزش بازاری برابر ۱۵۰ تومان است ولی ارزش ذاتی سهام مذکور در ماه بعدی ۱۰۰ تومان خواهد بود.
بیشتر بخوانید
ارزش دفتری
اما آخرین مورد از ارزشگذاری سهام، ارزش دفتری است. بسیاری از افراد از تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری آگاه نیستند. زمانی که شرکتی به هر دلیلی منحل یا ورشکسته شود، سهامداران آن در پی فهمیدن این مطلب خواهند بود که سرمایهشان چه خواهد شد؟ آیا ارزش آن کم میشود؟ سوالاتی از این قبیل همواره دغدغه سهامداران در چنین شرایطی است.
اما ارزش دفتری با تقسیم حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام محاسبه میشود. به این ترتیب مشخص میشود که اگر شرکت منحل یا ورشکسته شود، پس از اینکه تمام بدهیهای آن پرداخت شد، سهم سرمایهگذاران و سهامداران چه خواهد بود و چه مبلغی نصیب آنان خواهد شد.
به بیان دیگر با کسر مجموع بدهیهای شرکت از مجموع داراییهای آن، رقمی به دست میآید که ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به عبارت دیگر حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد. سپس با تقسیم ارزش سرمایه سهامداران شرکت بر تعداد سهام منتشره، ارزش دفتری هر سهم به دست میآید.
جمعبندی
در این مطلب در خصوص تفاوت میان شیوههای ارزشگذاری سهام در بازار بورس ایران صحبت کردیم. گفتیم که به طور کلی چهار شیوه برای این منظور وجود دارد که طبق آن ارزش دفتری، ارزش ذاتی، ارزش اسمی و ارزش بازاری سهام مشخص میشود. آنچه در این میان مهم است درک تفاوت میان این ارزشهاست.
گفتیم که ارزش اسمی ارزشی است که در ابتدای عرضه سهام شرکتی در بازار برای آن تعیین میشود. این ارزش در بورس ایران برابر با ۱۰۰ تومان است. ارزش بازاری ارزشی است که طی معاملات سهام و در نتیجه عرضه و تقاضا در بازار بر آن گذارده میشود. ارزش ذاتی اما ارزشی است که قیمت سهام به آن میل میکند. ارزش دفتری نیز قیمتی است که از تقسیم حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام به دست میآید.
با توجه به نسبتهای مالی به ویژه نسبتهای نقدینگی که در محاسبه ارزش دفتری میتوانند به کار آیند، میتوانید در خصوص اینکه تا چه زمانی در سهام بمانید و کی از آن خارج شوید، تصمیم بگیرید.
دیدگاه شما