فلسفه تحلیل تکنیکال
فلسفه تحلیل تکنیکال
در سال های اخیر سرمایه گذاران و تحلیلگران بازار بورس توجه زیادی به تحلیل تکنیکال نشان داده اند. آنها دریافته اند که قیمت اوراق بهادار به صورت تصادفی تغییر نمی کند، بلکه تغییرات بر اساس یک روند تکرارپذیر و قابل تشخیص صورت می گیرد. بنابراین تحلیلگران سعی می کنند از این اطلاعات جهت پیشی گرفتن از سایرین بهره ببرند.
پیش از شروع به یادگیری ابزارها و روش های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، لازم است ابتدا با سه اصل مهم که تحلیل های تکنیکال بر اساس آنها پایه گذاری شده اند آشنا شوید:
- همه عوامل اقتصادی مربوط به سهام، در قیمت های بازار آنها مستتر بوده و در این قیمت ها منعکس شده اند.
- قیمت ها بر اساس روندهای مشخص حرکت می کنند و این روندها ادامه می یابند.
- بازار معمولاً رفتارهای خود را تکرار می کند.
ساده نگاه کردن، بهترین قانون سرمایه گذاری است. ما به جای ساده نگاه کردن، مسائل را پیچیده می کنیم، از جمعیت پیروی می نماییم، عاشق داستان یک سهم می شویم، اجازه می دهیم احساسات مان تصمیم را به ما دیکته کند، بر اساس توصیه ها و حدس ها خرید و فروش می کنیم و به هر سرمایه گذاری به صورت مورد به مورد نزدیک می شویم، بدون اینکه هیچ گونه یکپارچگی یا راهکار زیر بنایی داشته باشیم. شما می توانید با اصول تحلیل تکنیکال برای دستیابی به موفقیت، بیشتر آشنا شوید.
اصول تحلیل تکنیکال
اولین و مهم ترین اصل این است که «همه عوامل اقتصادی در قیمت یک سهم مستتر بوده و انعکاس می یابد.» تحلیلگران تکنیکال، معتقدند که تمام اطلاعات حائز اهمیت اعم از وضعیت بنیادین شرکت (وضعیت سود و زیان، ترازنامه و…)، عوامل اقتصادی، سیاسی، روانی و… در قیمت سهام منعکس می گردند. تحلیلگران تکنیکال بر خلاف افرادی که تحلیل بنیادی را مورد استفاده قرار می دهند، معتقدند که مطالعه صورت وضعیت مالی، گزارش های سود و زیان، توسعه صنعت و سایر اطلاعات، برای محاسبه ارزش ذاتی یک سهم بی فایده است. چرا که فاصله قابل توجهی بین ارزش واقعی یک سهم و قیمت آن سهم در بازار وجود دارد و بسیار اتفاق می افتد که سهام شرکتی به میزان قابل توجهی بالاتر و یا پایین تر از قیمت اسمی آن معامله گردد.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که ارزش واقعی یک سهم و یا هرگونه سند مالی قابل معامله در بازار صرفاً تابع عرضه و تقاضای موجود برای آن سند می باشد که این اطلاعات نیز در گزارش های معاملات منعکس می گردد.
تغییرات قیمت نیز صرفاً انعکاسی از تغییرات عرضه و تقاضا می باشند. تحلیلگر تکنیکال توجهی به منشاء اصلی تغییرات عرضه و تقاضا ندارد و به جای آن، تنها به بررسی آنچه که در حال روی دادن است می پردازد. اگر عرضه بیش از تقاضا باشد قیمت کاهش خواهد یافت و بالعکس، اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت افزایش خواهد یافت. بنابراین تنها مطلب ضروری، بررسی تغییرات قیمت و حجم معاملات سهام در بازار می باشد.
یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت می گوید: «زمانی که اخبار خوب شنیده می شود زمان فروش است.»
دلیل اینکه باید در زمان شنیدن اخبار خوب، سهام را فروخت چیست؟ زیرا اگر خبر خوب واقعیت داشته باشد، طبیعتاً در همان زمان تاثیر خود را روی قیمت گذاشته است و نباید انتظار داشت که در اثر انتشار خبر، افزایش بیشتری در قیمت سهام به وجود بیاید.
دومین اصلی که تحلیل تکنیکال بر مبنای آن قرار گرفته، این است که تغییرات قیمت تابع روندهای مشخصی می باشد و این روندها ثابت مانده و بدون دلیل مشخص تغییر نمی کنند. زمانی که قیمت، روند کاهشی یا افزایشی را آغاز نمود، این روند آنقدر ادامه می یابد تا به دلیل مشخصی، به پایان برسد. به عنوان مثال، زمانی که قیمت سهام رو به افزایش می گذارد، این افزایش ادامه می یابد تا زمانی که به صورت جدی وضعیت عمومی بازار معکوس شود. در زمان کاهش قیمت ها نیز همین روند مشاهده می شود و روند کاهشی معمولاً ادامه می یابد تا زمانی که به دلیل خاصی، روند وارونه شود.
با یک مثال می توان اصل دوم را به صورت بهتر تصور نمود. زمانی که یک اتومبیل در پارکینگ متوقف است، این اتومبیل روند و جهت حرکت خاصی ندارد. حال اتومبیلی را در نظر بگیرید که در جاده به سمت شمال در حال حرکت است. سرعت حرکت در ابتدا کم می باشد اما به تدریج افزایش می یابد و فرضاً به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت می رسد. جهت حرکت که می توانیم آن را روند نیز بنامیم به سمت شمال می فلسفه تحليل تكنيكال باشد. برای تغییر جهت حرکت (روند) به سمت جنوب، ابتدا باید سرعت به صورت تدریجی مثلاً تا 10 کیلومتر بر ساعت کم شود. سپس اتومبیل دور زده و در جهت جنوب به حرکت خود ادامه دهد.
بنابراین اتومبیل نمی تواند به صورت ناگهانی روند فلسفه تحليل تكنيكال حرکت خود را تغییر دهد و همین کاهش سرعت تدریجی برای اتومبیل های پشت سر، به منزله علامتی برای تغییر جهت احتمالی اتومبیل جلویی محسوب خواهد گردید. قیمت یک سهم نیز به روش مشابهی تغییر می کند. قیمت ابتدا در یک جهت (افزایشی یا کاهشی) شروع به تغییر کرده و یک روند را ایجاد می نماید. این روند ادامه می یابد تا زمانی که نرخ حرکت کند شده و با این کند شدن علائم اخطاری مربوط به تغییر روند به وجود بیاید. در چنین شرایطی به تدریج روندی جدید آغاز خواهد گردید.
روندها را می توان به سادگی روی نمودارهای قیمت سهم مشاهده نمود. نمودار قیمت نشان دهنده تعادل بین عرضه و تقاضای یک سهم خاص یا هر نوع کالا و اوراق بهادار دیگر می باشد.
ضرب المثل قدیمی دیگری در وال استریت می گوید: «روند دوست شما است.» زیرا به محض اینکه روند خاصی آغاز شد به احتمال بسیار زیاد ادامه خواهد یافت. با تعقیب روند بازار می توان احتمال سودآوری سرمایه گذاری را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داد.
آخرین نکته کلیدی که تحلیل تکنیکال بر مبنای آن قرار داده شده، این است که رفتار بازار حالت تکراری دارد. الگوهای مشخصی، بارها و بارها روی نمودارهای قیمت تکرار می گردند. وجود این الگوهای تکراری می تواند به عنوان وسیله ای برای پیش بینی روند احتمالی تغییرات قیمت در آینده مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه این نوع نگاه، عاری از اشتباه و خطا نمی باشد، اما در اکثر مواقع اشتباهات نیز به نفع این نوع دیدگاه اتفاق می افتند!
طبیعت انسان ها به این گونه است که نسبت به شرایط مشابه، پاسخ های مشابهی از خود بروز می دهند. با توجه به اینکه بازار بورس صرفاً انعکاسی از رفتار انسان ها می باشد، تحلیلگران تکنیکال تلاش می کنند رفتار انسان ها را تحت شرایط مشخص پیش بینی نموده و توسط آن روند تغییرات قیمت اوراق بهادار را پیش بینی کنند. تحلیلگران تکنیکال با تحلیل تکرار رفتارها و بررسی ویژگی های مشابه آنها در طول زمان، تلاش می کنند تا به تخمین مناسبی از سقف و کف محتمل قیمت ها در بازار دست یابند.
تعریف تحلیل تکنیکال
با در نظر گرفتن نکات فوق، می توان تحلیل تکنیکال را به صورت «بررسی رفتار قیمت اوراق بهادار و نیز کل بازار با توجه به وضعیت عرضه و تقاضا» تعریف نمود. تحلیلگران تکنیکال تغییرات قیمت و حجم معاملات را (معمولاً به صورت نمودار) ثبت نموده و با استفاده از فلسفه تحليل تكنيكال تصویری که از گذشته ترسیم نموده اند، روند احتمالی قیمت ها در آینده را استخراج و پیش بینی می کنند.
تطبیق با شرایط مختلف و افق های زمانی متفاوت
زیبایی تحلیل تکنیکال در این است که می توان آن را تقریباً با هر نوع بازار و فضای معاملاتی و هر نوع افق زمانی تطبیق داد. یک تحلیلگر تکنیکال می تواند روند تغییرات قیمت سهام، اوراق مشارکت، کالاها، سود سرمایه گذاری، نسبت قیمت ارزها و… را تحلیل نماید. این تحلیل ها را می توان در بازه های زمانی مختلف اعم از لحظه ای، روزانه، هفتگی و ماهانه مورد استفاده قرار داد. بنابراین بازه زمانی تحلیل تکنیکال می تواند از بسیار کوتاه مدت تا کاملاً بلندمدت تغییر کند.
انتخاب بهترین روش تحلیل در یک بازار تابع این است که تحلیلگر با چه نگاهی بازار را مورد مطالعه قرار دهد. باید این نکته را مد نظر قرار داد که هر فرد، سرمایه گذاری را به روشی متفاوت با دیگری انجام می دهد. هر یک از ما سطح متفاوتی از استرس، نوع متفاوتی از خلق و خو و مقادیر متفاوتی سرمایه را دارا هستیم. روش های تحلیل تکنیکال باید به گونه ای انتخاب شده و مورد استفاده قرار گیرند که به نوعی مکمل شخصیت هر فرد و مطابق با فلسفه سرمایه گذاری وی باشند.
بدیهی است افرادی که زمان، اعصاب و سرمایه محدودی دارند ترجیح می دهند از معاملات کوتاه مدت و سریع، نظیر معاملات روزانه صرف نظر نموده و از تحلیل های تکنیکال بلندمدت تر استفاده نمایند. تحلیلگران تکنیکال باید با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف و ویژگی های شخصیتی هر فرد، سهام مناسب و افق زمانی متناسب که بیشترین تطبیق را با ویژگی های آن شخص دارد، انتخاب و توصیه نمایند.
ما این راه را تجربه کرده ایم و به شما پیشنهاد می کنیم: بخشی از درآمد ماهیانه تان را به سرمایه گذاری اختصاص دهید. حتی اگر درآمد کمی دارید و همین الان هم کفاف زندگی تان را نمی دهد؛ باز هم سرمایه گذاری کنید. مطمئن باشید پاداش این روزهای سخت را خواهید گرفت.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «فلسفه تحلیل تکنیکال»، نتیجه ی نگارش جناب آقای حمیدرضا خداپرست می باشد. در این راستا دو کتاب کسب درآمد از بازار بورس ایران با 2200 تومان!، نوشته ی حمیدرضا خداپرست – محمّدعلی خداپرست – خسرو اسفندیاری صفا و حبیب اله دهقان از انتشارات تایماز، منتشر شده در آذر 1392 با شابک 3-45-6776-600-978 و پیش بینی قیمت سهام در بورس به روش تحلیل تکنیکال، نوشته ی توماس میرز و ترجمه شادی سمیعی فر و محمدرضا شعبانعلی از انتشارات نص، منتشر شده در خرداد 1390 با شابک 0-053-410-964-978 به عنوان منابع اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند.
فلسفه تحلیل تکنیکال؛آموزش تحلیل فلسفه تحليل تكنيكال تکنیکال ارزهای دیجیتال!
اجازه دهید در ابتدا با طرح این مسئله آغاز کنیم که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها است. این توصیفی از تحلیل تکنیکال بوده که تقریبا مورد قبول تمامی صاحبنظران است.
فلسفه و پایه تحلیل تکنیکال
به صورت کلی، 3 اصل وجود دارد که تحلیل تکنیکال بر پایه آنها استوار است. این اصول شامل:
جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس فلسفه تحلیل تکنیکال است. این جمله به این معناست که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد شامل، فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و سایر فاکتورها در قیمت لحاظ شده است. باور به این جمله، به نوعی مقدمه تحلیل تکنیکال محسوب میشود. پس از پذیرش این جمله به این نتیجه میرسیم که تحلیل قیمتها تمام آن چیزی است که برای بررسی بازارها به آن نیاز داریم.
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند.
قیمتها بر اساس روندها حرکت میکند. به عبارتی قیمتها دوست دارند به جای آنکه تغییر جهت بدهند، روند فعلی خود را حفظ کنند. این قانون به نوعی بیانی از قانون اول نیوتن در مورد حرکت بوده که قیمتها به روند فعلی خود ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
فلسفه تحلیل تکنیکال، مطالعه گذشته قیمت و انتظار تکرار آن در آینده است. بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم: تاریخ تکرار میشود و این کلیدی برای پیشبینی آینده از طریق تحلیل گذشته است. به بیان دیگر، آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست.
تحلیل Technical در برابر تحلیل فاندامنتال (Fundamental)
در بخش اول به این سوال پاسخ دادیم که تحلیل تکنیکال و فلسفه آن چیست. در این بخش به تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال اشارهای خواهیم کرد.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند. مسئله واحد، پیشبینی جهت حرکت قیمت است. به عبارت دیگر، اینکه قیمت تمایل دارد در چه جهتی حرکت کند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد. در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت میپردازد.
همانطور که در فلسفه تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی تغییرات قیمت است، در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تاثیر میگذارد و باعث میشود قیمت تغییر کند.
روند در تحلیل تکنیکال؛ قسمت دوم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
روند ها در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در ارز های دیجیتال مانند بیت کوین و سایر رمز ارزها دارد؟ در دومین قسمت از آموزش، به روندها میپردازیم.
مفهوم روندها به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال است. تمام ابزارهایی که ما در ادامه آموزش خواهیم داد، از قیبل الگوها، اسیلاتورها، سطح حمایت و سطح مقاومت، اندیکاتورها و… با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت بهوجود آمدهاند. حتی اگر مدت کوتاهی است که وارد بازار شدهاید حتما این جملهها را شنیدهاید، “روند دوست شماست” ، “همیشه در جهت روند معامله کنید”، “هرگز با روند نجنگید”. اینها جملههای رایجی است که در بازار به کرات میشنوید. پس لازم است زمانی را برای تعریف روند صرف کنیم و انواع آنرا بشناسیم.
نمودار قیمت بیت کوین متشکل از روندهای صعودی، نزولی و خنثی
جان مورفی در کتاب ارزشمند “تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی”، روند را اینطور معرفی میکند:
هرگز بازار در یک خط صاف حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری حرکات زیگزاگ مشخص میشود. ما این حرکات زیگزاگ بازار را موج مینامیم. برآیند حرکت این موجها، روند را تشکیل میدهد.
دسته بندی روند ها در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، روندهای بازار به سه دسته اصلی تقسیم میشوند. این دستهها عبارتاند از:
روند صعودی به عنوان یکسری موجهای بالارونده تعریف میشوند. چالرز داو روند صعودی را به این صورت تعریف میکند: “هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک موج نزولی بالاتر از موج نزولی پیش از آن قرار بگیرد، یک روند صعودی داریم.” به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات روبهبالاست.
روند صعودی، نشانگر قدرت بیشتر تقاضا یا خرید بر عرضه یا فروش است، “بازار گاوی” به این روند اطلاق میشود.
- روند نزولی
روند نزولی به عنوان یکسری موجهای پایینرونده تشکیل شده است. چالرز داو روند نزولی را دقیقا برعکس آنچه در مورد روند صعودی بیان شد، معرفی کرده است. به این معنی که، هرگاه قیمت در یک موج نزولی پایینتر ازموج نزولی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک موج صعودی پایینتر از موج صعودی پیش از خود قرار گیرد، یک روند نزولی داریم.
روند نزولی، نشانگر قدرت بیشتر عرضه یا فروش بر تقاضا یا خرید است، “بازار خرسی” به این روند اطلاق میشود.
- روند خنثی
روند خنثی شامل موج یا موجهای صعودی و نزولی است که جهت مستقیم دارند. به عبارت دیگر، اگر قیمت نتواند بالاتر از قله موج صعودی پیش از خود برود و یا قیمت نتواند پایینتر از قعر موج نزولی پیش از خود برود، یک روند خنثی داریم.
روند خنثی، نشانگر تعادل نسبی بین قدرت خریدار و فروشنده یا عرضه و تقاضا در بازار است. “بازار خنثی” به این روند اطلاق میشود.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال، از برآیند چند موج خنثی ایجاد شده است
تا اینجا به تعریف مفهوم روند در بازارهای مالی پرداختیم. ممکن است در بازار روند را مشخص کنیم اما نیاز داشته باشیم ابزار دیگری باشد تا تشخیص ما را تایید کند، حجم معاملات، همان ابزاری است که به آن نیاز داریم. به عقیده داو حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی است که از تحلیل قیمت به دست آمدهاند.
به طور کلی در ذهن داشته باشید که حجم معاملات بایستی همسو با جهت روند اصلی باشد.
در روند صعودی؛ هر موج صعودی با افزایش حجم و هر موج نزولی با کاهش حجم همراه است.
حجم معاملات بایستی یک روند صعودی را تایید کند
در روند نزولی؛ هر موج نزولی با افزایش حجم و هر موج صعودی با کاهش حجم همراه است.
فلسفه و منطق تحلیل تکنیکال در بازار بورس چیست؟
برای تحلیل بازارهای مالی، از روش های متفاوتی استفاده میشود؛ مرسوم ترین این روش ها تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال میباشند. در تحلیل فاندامنتال، کاربران بازارهای مالی با نگاه ویژه به اخبار و داده های عرضه و تقاضا به معامله میپردازند. اما تحلیل گران تکنیکال با دریافت مستقیم اطلاعات از خود بازار که همان حرکت قیمت در گذشته است، به پیش بینی آینده قیمتی بازار میپردازند. ما در ادامه به معرفی چیستی تحلیل تکنیکال، ابزارهای تحلیل تکنیکال و استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار بورس میپردازیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک هنر است نه علم، زمانی که دو نفر به یک تصویر واحد نگاه میکنند؛ دریافت متفاوتی پیدا میکنند؛ این موضوع عیناً در خصوص نمودارهای تکنیکال نیز صادق است. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که داده های زیادی برای آنالیز داشته و داده های را برای ورود انتخاب میکنند که از نظر آن ها حیاتی است؛ تحلیلگران تکنیکال تنها یک نمودار واحد به عنوان داده داشته و بر اساس این نمودار متفاوت، تحلیل های مختلفی ارائه میدهند.
مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال
برای درک عمیق تر از تحلیل های تکنیکال باید با مفاهیم اولیه این حوزه که در نمودار ها نیز مشهود است آشنا شویم:
قیمت باز: اولین قیمت ثبت شده در فلسفه تحليل تكنيكال یک بازه معاملاتی
قیمت بسته : آخرین قیمت ثبت شده در یک بازه معاملاتی
قیمت بالا : بیشترین قیمت ثبت شده در یک بازه معاملاتی
قیمت پایین : کمترین قیمت ثبت شده در یک بازه معاملاتی
نمودار ها در تحلیل تکنیکال
شاکله اصلی نمودار های تکنیکال تغییر قیمتی یک متغیر در طول بازه زمانی است و نتیجه تحلیل نهایی نیز چیزی جز پیش بینی آینده قیمتی آن نخواهد بود. به طور کلی سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال بازارهای سرمایه استفاده میشود که عبارت اند از:
- نمودار خطی
- نمودار میله ای
- نمودار کندل
نمودار خطی
قیمت های بسته شده در هرروز، معیار ترسیم نمودارهای خطی است. این نمودار ابزاری عالیی برای نمایش روند های بلند مدت است؛ با این وجود به علت فقدان اطلاعات اساسی مورد نیاز، به ندرت برای تجزیه تحلیل های پیچیده به کار میرود.
نمودار میله ای
نمودار فلسفه تحليل تكنيكال میله ای شکل کامل تری از نمودار خطی است که اطلاعات حیاتی برای تحلیل تکنیکال را اعم از قیمت باز، قیمت بسته، قیمت های بالا و پایین معاملاتی در دوره را در خود جا داده است، این دوره میتواند بنا به نیاز دقیقه، روز، هفته، ماه و یا حتی سال باشد.
رنگ خطوط نمایانگر رشد و یا کاهش کلی قیمت مورد نظر است؛ چنانکه سبز باشد در آن برهه رشد را تجربه کرده و به هنگام قرمز بودن کاهش را تجربه کرده است.
نمودار کندل
نمودارهای کندل، همان اطلاعات نمودارهای میله ای را به ما نشان میدهند ولی به شکلی آسان تر. در این نمودار نیز قیمت های باز، بسته، بالا و پایین درج شده اند و رنگ قرمز کاهش قیمت بسته نسبت به قیمت باز و رنگ سبز افزایش در این امر را نشان میدهد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
فرمول ها ابزارهای زیادی برای تحلیل روی نمودارهای فوق الذکر وجود دارد که توضیح هرکدام از آن ها به زمان زیادی نیاز دارد که ما فقط به نام بردن از آن ها اکتفا میکنیم.
- فیبوناچی
- چنگال اندروز
- چارت پترن
- الگوهای هارمونیک
- امواج الیوت
- اندیکاتورها و اسیلاتورها و …
تحلیل تکنیکال در بازار بورس
با توجه به گستردگی کاربرد تحلیل های تکنیکال در بازارهای مالی، پوشش گسترده ای نیز بر انواع آن دارد که بازار بورس نیز از آن مستثنی نیست. اما توجه به این موضوع که تحلیل های تکنیکال تنها به پیشبینی قیمت های آینده بر حسب قیمت های گذشته میپردازد و احتمال وقوع اتفاقات خاص خارج از نمودار که بر روند رشد و یا کاهش استاندارد قیمت تاثیر میگذارد را در بر نمیگیرد، به لزوم تلفیق تحلیلهای تکنیکال با تحلیل فاندامنتال تاکید میکند.
فلسفه تحليل تكنيكال
آموزش فلسفه تحلیل تکنیکال بورس، امروز تیم میهن دانلود برای شما کاربران عزیز یکی دیگر از آموزش های بازارسرمایه را آماده کرده است.در امور مالی،یک روش تجزیه و تحلیل برای پیشبینی جهت قیمتها از طریق مطالعهی دادههای قیمتی گذشتهٔ بازار است. تحلیلگران تکنیکال با استدلال آن که عرضه و تقاضا در نهایت باعث کشف قیمت میشود، با بررسی و مطابقت گذشته نمودار قیمتی و پیدا کردن الگوهای متفاوت و تکرارشونده آینده قیمت یک دارایی را پیشبینی میکنند.تحلیل تکنیکال در بازار های مالی روشی برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق داده های گذشته همچون قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات و … است. این روش در تمام بازار هایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت می کنند کاربرد دارد، بازار هایی همچون ارزهای خارجی، بورس اوراق بهادار و بازار طلا، فلزات گران بها و مسکن را با استفاده از این روش می توان تحلیل کرد. تحلیلگران تکنیکال بر خلاف تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، آنها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتار آتی قیمت را پیش بینی می کند.هم اکنون می توانید این دوره آموزشی را به طور مستقیم از سایت میهن دانلود دریافت نمایید.
فلسفه تحلیل تکنیکال؛آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال!
اجازه دهید در ابتدا با طرح این مسئله آغاز کنیم که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها است. این توصیفی از تحلیل تکنیکال بوده که تقریبا مورد قبول تمامی صاحبنظران است.
فلسفه و پایه تحلیل تکنیکال
به صورت کلی، 3 اصل وجود دارد که تحلیل تکنیکال بر پایه آنها استوار است. این اصول شامل:
جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس فلسفه تحلیل تکنیکال است. این جمله به این معناست که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد شامل، فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و سایر فاکتورها در قیمت لحاظ شده است. باور به این جمله، به نوعی مقدمه تحلیل تکنیکال محسوب میشود. پس از پذیرش این جمله به این نتیجه میرسیم که تحلیل قیمتها تمام آن چیزی است که برای بررسی بازارها به آن نیاز داریم.
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند.
قیمتها بر اساس روندها حرکت میکند. به عبارتی قیمتها دوست دارند به جای آنکه تغییر جهت بدهند، روند فعلی خود را حفظ کنند. این قانون به نوعی بیانی از قانون اول نیوتن در مورد حرکت بوده که قیمتها به روند فعلی خود ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
فلسفه تحلیل تکنیکال، مطالعه گذشته قیمت و انتظار تکرار آن در آینده است. بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم: تاریخ تکرار میشود و این کلیدی برای پیشبینی آینده از طریق تحلیل گذشته است. به بیان دیگر، آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست.
تحلیل Technical در برابر تحلیل فاندامنتال (Fundamental)
در بخش اول به این سوال پاسخ دادیم که تحلیل تکنیکال و فلسفه آن چیست. در این بخش به تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال اشارهای خواهیم کرد.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند. مسئله واحد، پیشبینی جهت حرکت قیمت است. به عبارت دیگر، اینکه قیمت تمایل دارد در چه جهتی حرکت کند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد. در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت میپردازد.
همانطور که در فلسفه تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی تغییرات قیمت است، در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تاثیر میگذارد و باعث میشود قیمت تغییر کند.
روند در تحلیل تکنیکال؛ قسمت دوم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
روند ها در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در ارز های دیجیتال مانند بیت کوین و سایر رمز ارزها دارد؟ در دومین قسمت از آموزش، به روندها میپردازیم.
مفهوم روندها به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال است. تمام ابزارهایی که ما در ادامه آموزش خواهیم داد، از قیبل الگوها، اسیلاتورها، سطح حمایت و سطح مقاومت، اندیکاتورها و… با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت بهوجود آمدهاند. حتی اگر مدت کوتاهی است که وارد بازار شدهاید حتما این جملهها را شنیدهاید، “روند دوست شماست” ، “همیشه در جهت روند معامله کنید”، “هرگز با روند نجنگید”. اینها جملههای رایجی است که در بازار به کرات میشنوید. پس لازم است زمانی را برای تعریف روند صرف کنیم و انواع آنرا بشناسیم.
نمودار قیمت بیت کوین متشکل از روندهای صعودی، نزولی و خنثی
جان مورفی در کتاب ارزشمند “تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی”، روند را اینطور معرفی میکند:
هرگز بازار در یک خط صاف حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری حرکات زیگزاگ مشخص میشود. ما این حرکات زیگزاگ بازار را موج مینامیم. برآیند حرکت این موجها، روند را تشکیل میدهد.
دسته بندی فلسفه تحليل تكنيكال روند ها در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، روندهای بازار به سه دسته اصلی تقسیم میشوند. این دستهها عبارتاند از:
روند صعودی به عنوان یکسری موجهای بالارونده تعریف میشوند. چالرز داو روند صعودی را به این صورت تعریف میکند: “هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک موج نزولی بالاتر از موج نزولی پیش از آن قرار بگیرد، یک روند صعودی داریم.” به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات روبهبالاست.
روند صعودی، نشانگر قدرت بیشتر تقاضا یا خرید بر عرضه یا فروش است، “بازار گاوی” به این روند اطلاق میشود.
- روند نزولی
روند نزولی به عنوان یکسری موجهای پایینرونده تشکیل شده است. چالرز داو روند نزولی را دقیقا برعکس آنچه در مورد روند صعودی بیان شد، معرفی کرده است. به این معنی که، هرگاه قیمت در یک موج نزولی پایینتر ازموج نزولی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک موج صعودی پایینتر از موج صعودی پیش از خود قرار گیرد، یک روند نزولی داریم.
روند نزولی، نشانگر قدرت بیشتر عرضه یا فروش بر تقاضا یا خرید است، “بازار خرسی” به این روند اطلاق میشود.
- روند خنثی
روند خنثی شامل موج یا موجهای صعودی و نزولی است که جهت مستقیم دارند. به عبارت دیگر، اگر قیمت نتواند بالاتر از قله موج صعودی پیش از خود برود و یا قیمت نتواند پایینتر از قعر موج نزولی پیش از خود برود، یک روند خنثی داریم.
روند خنثی، نشانگر تعادل نسبی بین قدرت خریدار و فروشنده یا عرضه و تقاضا در بازار است. “بازار خنثی” به این روند اطلاق میشود.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال، از برآیند چند موج خنثی ایجاد شده است
تا اینجا به تعریف مفهوم روند در بازارهای مالی پرداختیم. ممکن است در بازار روند را مشخص کنیم اما نیاز داشته باشیم ابزار دیگری باشد تا تشخیص ما را تایید کند، حجم معاملات، همان ابزاری است که به آن نیاز داریم. به عقیده داو حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی است که از تحلیل قیمت به دست آمدهاند.
به طور کلی در ذهن داشته باشید که حجم معاملات بایستی همسو با جهت روند اصلی باشد.
در روند صعودی؛ هر موج صعودی با افزایش حجم و هر موج نزولی با کاهش حجم همراه است.
حجم معاملات بایستی یک روند صعودی را تایید کند
در روند نزولی؛ هر موج نزولی با افزایش حجم و هر موج صعودی با کاهش حجم همراه است.
دیدگاه شما