دو پیشبینی جالب از قیمت سکه/ منتظر سقوط سکه به زیر کانال ۱۰ میلیون باشیم؟
بررسی عملکرد یک سال گذشته بازار سکه، از افزایش اندک قیمتها حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بازار سکه یک هفته پرنوسانی را پشت سر گذاشت. منحنی قیمتها در طول یک هفته گذشته، از ورود قیمت سکه امامی به کانال ۱۴ میلیون تومان و بازگشت دوباره به کانال ۱۳ میلیون تومان حکایت دارد.
در حال حاضر هر قطعه سکه امامی در بازار ۱۳ میلیون و ۹۷۹ هزار تومان قیمت دارد. این در شرایطی است که دهم شهریور ماه با قیمت ۱۳ میلیون و ۶۸۲ هزار تومان به فروش میرفت. این یعنی هر قطعه سکه امامی در طول یک هفته گذشته ۲۹۷ هزار تومان افزایش قیمت داشته است.
براین اساس در هفتهای که گذشت، بهای سکههای طرح قدیم بدون تغییر باقی ماند و در آخرین معاملات هفته، ۱۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان قیمت داشت. نیم سکه نیز در یک هفته اخیر، ۵۰ هزار تومان رشد داشت و به هفت میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید. اما ربع سکه و سکههای یک گرمی نیز نسبت به ابتدای هفته، تغییر قیمت نداشته است. در پایان هفته، همچنان ربع سکه چهار میلیون و ۹۵۰ هزار تومان و سکههای گرمی سه میلیون تومان قیمتگذاری شدند.در این میان، گزارشها حاکی از آن است که حباب سکه امامی به یک میلیون و ۷۰۸ هزار تومان رسیده است.
بیشتر بخوانید:
بازار سکه هفته آینده را چگونه میگذراند؟
اما بازار سکه هفته پیش رو را چگونه خواهد گذراند؟ فعالان بازار پیشبینی میکنن در طول روزهای آینده با توجه به توقف مذاکرات هستهای و تعطیلی بازارهای جهانی، حداقل تا روز دوشنبه قیمت ارز، طلا و سکه تغییر محسوسی را نداشته باشد.
به اعتقاد آنها، احتمالا از روز دوشنبه با توجه به تغییرات قیمت اونس جهانی طلا و سیاستهایی که اعلام خواهد شد و همچنین روند تغییر قیمت ارز در کشور، شاهد واکنش بازار طلا و سکه نیز خواهیم بود.
احتمال رسیدن قیمت سکه به زیر ۱۰ میلیون تومان وجود دارد؟
در این میان، ابراهیم محمدولی،رییس اتحادیه طلا و جواهر تهران در تازهترین اظهار نظر درباره اینکه آیا در صورت برقرار آرامش در بازارها، احتمال کاهش قیمت سکه به ۱۰ میلیون تومان وجود دارد، گفت: فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد زیرا همانطور که گفتم نرخ دلار تأثیر مستقیم بر نرخ سکه میگذارد و وقتی سقف قیمت دلار در بودجه بالای ۲۰ هزار تومان تعیین شده، اگر نرخ دلار پایینتر از ۲۰ هزار تومان بیاید دولت ضرر میکند.
وی به ایسنا گفت: از سویی دیگر نیز فعلا قیمتها در بازار سکه روی همین اعداد بالای ۱۱ و ۱۲ میلیون تومان تثبیت شده است؛ اگر قرار باشد نرخ به ۱۰ میلیون تومان و یا پایینتر برسد نیاز به مرور زمان و ثبات در مباحث اقتصادی دارد.
حضور در جشنوارههای خارجی؛ آری یا خیر؟
تهران- ایرنا- حاشیههای حضور سینمای ایران در جشنوارههای خارجی همواره پررنگتر از متن آن بوده است. گستردگی و جذابیت اخبار حاشیهای این مراسم همواره از چنان وسعتی برخوردار بوده که مانع از توجه به موضوع فیلمها و سیاستگذاریهای جشنوارهها شده است.
در چنین شرایطی مروری بر مفاهیم آثار راه یافته به جشنوارههای خارجی میتواند تا حدودی نگاه و خواست دستاندرکاران جشنوارهها را روشن کند. سینمای ایرانی در سال ۱۳۳۷ با فیلم کوتاه مینیاتورهای ایرانی ساخته مصطفی فرزانه در جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کرد. پس از آن، ابراهیم گلستان با فیلمهای یک آتش، خراب آباد و موج، مرجان، خارا در ونیز حضور یافت. فیلمهای گاو و پستچی ساخته داریوش مهرجویی، رگبار ساخته بهرام بیضایی، آرامش در حضور دیگران ناصر تقوایی از جمله آثار شناخته شده سینمای ایران پیش از انقلاب بودند که در بخشهای مختلف جشنواره ونیز حضور پیدا کردند.
فیلمهای مذکور همگی از جمله مهمترین آثار سینمای ایران به شمار میروند که در زمان خود نگاهی منتقدانه نسبت به معضلات جامعه داشتند. این آثار اگر چه از منظر ساختاری، بازی و فیلمنامه، فیلمهای شاخصی بودند لکن آنچه آنها را از دیگر آثار زمان خود متمایز کرده بود، به مفاهیم انتقادآمیز فیلم نسبت به ضعفها و مشکلات موجود در آن دوران بازمیگردد که یکی از دلایل انتخابشان توسط جشنواره ونیز بود.
پس از پیروزی انقلاب فیلم دونده ساخته امیر نادری نخستین فیلمی بود که در بخش خارج از مسابقه جشنواره ونیز حضور پیدا کرد. فیلم گروهبان مسعود کیمیایی، دت یعنی دختر ابوالفضل جلیلی، باد ما را خواهد برد عباس کیارستمی و باران و بومی ساخته رخشان بنیاعتماد به ترتیب در جشنواره ونیز حضور یافتند.
با تعلق گرفتن جایزه شیر طلایی به فیلم دایره ساخته جعفر پناهی در پنجاه و هفتمین دوره جشنواره فیلم ونیز در سال ۱۳۷۹ اتفاق تازهای برای سینمای ایران رقم خورد، اتفاقی که برای سینمای ایران بسیار مهم بود.
فیلم رای مخفی بابک پیامی، زندان زنان منیژه حکمت، ساکنین سرزمین سکوت سامان سالور، باز هم سیب داری ساخته بایرام فضلی و قصهها ساخته رخشان بنیاعتماد که جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد، همه و همه آثاری هستند که همچون آثار پیش از خود، نگاهی منتقدانه به ضعفها و کاستیهای موجود در جامعه داشتهاند. بسیاری از این آثار اگر چه از منظر ساختاری و بازیگری هنرمندانه و قابل توجه بودند لکن آنچه آنها را نسبت به سایر آثار متمایز و مطلوب حضور در جشنوارههای خارجی ساخته است به یقین به نگاه منتقدانه سازندگان این آثار به کاستیها و ضعفهای موجود در جامعه بازمیگردد.
سوم) حضور در جشنوارههای خارجی چه منافعی برای ایران دارد؟ جشنوارهها چه سیاستهایی را دنبال میکنند؟ نحوه حضور سینمای ایران در جشنوارههای خارجی چگونه باید باشد؟ آیا به نمایش درآوردن کاستیها و ضعفهای جامعه، سیاهنمایی محسوب میشود؟ پاسخ به این پرسشها و پرسشهای مشابه، تنها راه خارج شدن از وضعیت نابسامانی است که رسانههای داخلی و خارجی هر ساله با شروع هر جشنواره تیترهای خود را تا مدتها به آنها اختصاص میدهند.
اینکه بخش عمده آثار راه یافته به جشنوارههای خارجی، آثاری هستند که به نحوی نسبت به کمبودها، مشکلات و ضعفهای جامعه نگاهی منتقدانه دارند، امر مسلم و انکارناپذیری است که بایستی مورد واکاوی قرار گیرد. در این میان نیز از نقش رسانهها نباید غافل بود؛ نقشی که در صورت پرهیز از سو گیریهای جناحی و حزبی میتواند جامعه را با خود همراه سازد.
اما اینکه آیا طرح هر انتقاد و گلایهای از ضعفها و کاستیهای جامعه و تصمیمات مسئولان، سیاهنمایی محسوب میشود و در مسیر تخریب چارچوبهای نظام گام برمیدارد، پرسشی است که پاسخ آن کلید حل بسیاری از مشکلات پیش آمده است. اینکه اساسا معیار نقد و انتقاد چیست و فرق آن با سیاهنمایی کدام است، پرسش مهمی است که صاحبنظران جامعه اعم از جامعهشناسان، روانشناسان و اندیشمندان حوزههای دین و فلسفه کمتر به آن پرداختهاند که بیشک ریشه در کمکاری رسانهها دارد.
پرسشی که سالهاست ذهن نگارنده را به خود مشغول داشته آن است که در جامعهای که همگان از مردم عادی تا سیاستمدران اعم از دانشگاهیان، نمایندگان مجلس، امامان جماعت و جمعه، وزیران و حتی رئیسان محترم جمهور از سیاستهای رقیبان خود به راحتی انتقاد میکنند و یکدیگر را عامل بالا رفتن نرخ تورم، گسترش فقر، بالا رفتن آمار طلاق و اعتیاد، مهاجرت نخبگان و سایر مشکلات مردم معرفی میکنند چرا سینماگران حق انتقاد از مشکلات را ندارند و در صورت هرگونه انتقادی فورا به سیاهنمایی متهم میشوند؟ آیا نمایش آثار شوم فقر و اعتیاد در جامعه و یا مشکلات دختران فراری و زنان مطلقه و فرزندانی که مورد ستم احتمالی والدین خود قرار گرفتهاند، سیاهنمایی است یا میتواند هشداری هوشمندانه برای جامعه و مسئولانی باشد که فشار و سنگینی کارها آنان را از توجه به آنها مغفول داشته است؟امروزه نمایش مشکلات یک جامعه که در قالب گونه (ژانر) سینمای اجتماعی به تصویر کشیده میشود نه تنها در هیچ کجای جهان به عنوان روشی در مسیر تخریب یک حکومت و نظام ارزیابی نمیشود بلکه سینمای اجتماعی را نحوه نگاه یک سینماگر به معضلات اجتماعی میشناسند.
اینکه برخی منتقدان و رسانهها، فیلمها با موضوع انتقادهای اجتماعی را متهم به سیاهنمایی کرده و واکنشهای تندی از خود نشان میدهند در واقع آب به آسیاب دشمنانی میریزند که قصد بهرهبرداری سیاسی و تاختن به سیاستهای کلان کشور را دارند.
به جرات میتوان ادعا کرد که سینماگران اجتماعی نه تنها در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا، اپو.یسیونهای نظام شناخته نمیشوند و آثارشان نیز در حوزه فیلمهایی با معنای مخالفت با حکومت دستهبندی نمیشود. گونه فیلمهای سیاسی تنها گونهای از سینمای جهان به شمار میآید که در آن سینماگر نسبت به سیاستهای کلان یک حکومت اعتراضات خود را به تصویر میکشد. در واقع لطمه برخی از این قبیل واکنشها بسیار بیشتر از متن و موضوع خود فیلم بوده و گاه باعث شده تا برخی سینماگران رفتارهایی از خود بروز دهند که شایسته آنان نیست.
چهارم) آنچه در این میان باید به آن توجه داشت به آن دسته از فیلمهایی بازمیگردد که خارج از چارچوب ضوابط و مقررات سینمای ایران به تصویر درآمده و در جشنوارهها به نمایش گذاشته میشوند. این آثار را میتوان در ۲ گروه دستهبندی کرد، نخست آثاری که در خارج از ایران توسط کارگردانانی چون مخملباف، نادری و مشکینی که جلای وطن کردهاند، ساخته میشوند که تکلیفشان روشن است. این بازار خرسی یعنی چه؟ آثار هیچ ربطی به سینمای ایران نداشته و رسانهها موظف به روشنگری در قبال آنها هستند. عنکبوت مقدس آخرین نمونه از این دسته آثار است که سازمان سینمایی و رسانه های داخلی واکنش مناسبی در قبال آن داشتند.
دسته دوم به آثاری بازمیگردد که بدون اخذ مجوزهای لازم تصویربرداری شده و یا بهرغم داشتن مجوز ساخت، بدون اخذ مجوزهای لازم در جشنوارهها حضور پیدا میکنند. بیشک سازمان سینمایی در مواجهه با چنین اقداماتی باید از تمامی ابزار و امکانات قانونی خود استفاده کرده و از رفتارهای مغایر با قانون جلوگیری به عمل آورد.
اما به باور نگارنده چنانچه نگاه جامعه و رسانهها به فیلمهای اجتماعی تغییر یافته و از متهم کردن فیلمهای انتقادی تحت عنوان فیلمهای مخالف نظام، پرهیز کنند نه تنها شرایط برای اعمال نظارت صحیح و دقیق سازمان سینمایی فراهمتر میشود بلکه از بسیاری از جوسازیهایی که هر ساله شاهد آن هستیم جلوگیری به عمل میآورند.
به هر حال حضور در جشنواره های خارجی فرصت مغتنمی برای سینمای ایران است که نمی توان نسبت به آن بی توجه بود اما به حداقل رساندن تهدیدهای احتمالی سیاستی است که با تدبیر صورت خواهد پذیرفت.
بازار طلای جهانی در هفته اول مهر 1401 صعود می کند یا سقوط؟
طلا از بالاترین قیمت روزانه نزدیک به ۴۰ دلار ریزش کرد و به کم ترین سطح بیش از دو سال اخیر رسید. طلای جهانی صعود می کتد یا صعود؟
به گزارش صفحه اقتصاد، طلا پس از ناکامی در حفظ سطح ۱۷۰۰ دلار در هر اونس در اوایل این هفته، بیشتر از این عقبنشینی کرد. بازار طلا حمایت بحرانی را در حدود ۱۶۷۵ دلار در هر اونس حفظ کرده است زیرا احساسات مصرفکننده همچنان درحال بهبود و انتظارات تورمی ثابت مانده است.
دانشگاه میشیگان اعلام کرد که برآورد اولیه از نظرسنجی احساسات مصرفکننده در مقایسه با ۵۸.۲ در آگوست به ۵۹.۵ رسیده است. دادهها نسبتاً مطابق با انتظارات بود.
بازار طلا در واکنش اولیه نسبت به آخرین دادههای احساسی، اندکی تسکین یافته است. معاملات آتی طلا در دسامبر به سمت قلمروی بیطرف پیش رفت و نزدیک به بالاترین سطح معاملات در ۱۶۷۸ دلار و ۱۰ سنت در هر اونس معامله شد. اگرچه احساسات نسبتاً پایدار است اما گزارش اشاره کرد که هنوز سطح بالایی از عدم اطمینان در بین مصرفکنندگان وجود دارد.
جوآن هسو، مدیر نظرسنجی مصرف کنندگان در UofM گفت: پس از بهبود قابل توجه احساسات در ماه اگوست، مصرفکنندگان نشانههایی از عدم اطمینان در مورد مسیر اقتصاد را نشان دادند. این نظرسنجی که برای بازار طلا مثبت است، کاهش انتظارات تورمی را برجسته کرد.
در این گزارش آمده است که مصرفکنندگان شاهد افزایش ۴.۶ درصدی تورم تا سال آینده هستند که نسبت به پیشبینی قبلی ۴.۸ درصد کاهش یافته است. این کمترین پیشبینی تورم در یک سال گذشته است. انتظارات تورمی پنج ساله به ۲.۹ درصد کاهش یافته است.
هسو گفت: با این حال، مشخص نیست که آیا این بهبودها ادامه خواهند داشت یا خیر زیرا مصرفکنندگان همچنان در مورد مسیر آینده قیمتها عدم اطمینان قابلتوجهی را نشان میدهند.
اقتصاددانان افزودند که اگر انتظارات تورمی ثابت بماند، فدرال رزرو میتواند سرعت سیاست پولی تهاجمی خود را کاهش دهد. آدام باتن، استراتژیست ارشد ارز در فارکسلایو گفت: افت در آنجا آرامشی را برای فدرال رزرو فراهم میکند زیرا به نظر میرسد با افزایش قیمتها مبارزه کند.
بازارها انتظار دارند که فدرال رزرو در هفته آینده نرخ بهره صندوق های فدرال رزرو را ۷۵ واحد پایه افزایش دهد. با این حال، بازارها همچنان نرخ پایانی بسیار بالاتری را نزدیک به ۵ درصد مشاهده میکنند که به گفته برخی تحلیلگران میتواند قیمت طلا را کاهش دهد.
فیل استریبل، استراتژیست ارشد بازار Blue Line Futures به کیتکو نیوز گفت: طلا در حال مبارزه با دلار آمریکاست و انتظارات افزایش ۷۵ واحدی دیگر نرخ بهره از سوی فدرال رزرو وجود دارد.
به نظر میرسد که فدرال رزرو علاوه بر انتظارات سپتامبر، تا پایان سال به افزایش نرخ بهره ادامه خواهد داد و این بر طلا تاثیر گذاشته است.
کاهش چشمگیر حجم معاملات اوپن سی : پیشبینی آینده NFTها
زمستان کریپتویی اثرات مخربی بر صنعت ارزهای دیجیتال و NFT داشته است. از جمله این اثرات میتوان به کاهش 85 درصدی حجم معاملات اوپن سی اشاره کرد.
حجم معاملات اوپن سی در آگوست 2022 به پایینترین حد بلندمدت خود رسیده و رقیب بزرگ اوپن سی یعنی X2Y2 از لحاظ میزان حجم معاملات ماهانه از OpenSea پیشی گرفته است. این پلتفرم در ماه گذشته حجم معاملات 500 میلیون دلاری را ثبت نمود.
کاهش حجم معاملات اوپن سی
حجم معاملات اوپن سی در ماه آگوست به دلیل ریزش عمیق بازار کریپتوکارنسی به شدت کاهش یافته و زمستان کریپتویی تأثیر شدیدی بر فروش بازار جهانی NFT داشته است.
OpeanSea در چهار و نیم سال گذشته به بزرگترین بازار توکنهای غیرمثلی (NFT) تبدیل شده است. این پلتفرم خرید و فروش کلکسیونهای دیجیتال به همراه رقبای خود به شدت تحت تأثیر چشم انداز منفی بازار ارزهای دیجیتال در سال جاری قرار گرفتهاند.
فروش پلتفرم اوپن سی پس از رسیدن به اوج 5 میلیارد دلاری در ماه ژانویه، به شدت کاهش یافت. حجم معاملات اوپن سی نیز با کاهش 89 درصدی طی هفت ماه به 502 میلیون دلار رسیده است.
رکورد کنونی بالاترین میزان معاملات OpenSea به ژانویه 2022 تعلق دارد. در سال 2021 بیشترین حجم معاملات پلتفرم اوپن سی حدود 3 میلیارد دلار بود. حجم معاملات آگوست 2022 این پلتفرم نیز نسبت به سال 2021 حدود 85 درصد کاهش یافته است. در حال حاضر حجم معاملات اوپن سی برابر با 529 میلیون دلار است.
مجموعههای برتر OpenSea شامل Bored Ape Yacht Club، Otherdeed، Mutant Ape Yacht Club، CryptoPunks و Moonbirds هستند. تعداد خریداران منحصر به فرد مجموعه Bored Ape در ماه گذشته به کمترین میزان خود رسید. Bored Ape در حال حاضر دومین مجموعه برتر NFT پلتفرم اوپن سی به شمار میرود.
میانگین قیمت فروش آثار Bored Ape Yacht Club از 110 هزار دلار در ماه ژوئن به 132598 دلار در ماه آگوست رسید. علیرغم افزایش میانگین قیمت فروش، مجموع تراکنشهای کلکسیون زیر 500 عدد باقی مانده است. Bored Ape برای دومین ماه متوالی فروش زیر 60 میلیون دلار را تجربه میکند.
CryptoPunks همچنان برترین مجموعه NFT اوپن سی به شمار میرود. حجم فروش این مجموعه نیز در طول سال 2022 کاهش یافته است. فروش ماهانه کریپتو پانکس در حال حاضر 25 میلیون دلار است. رکورد فروش ماهانه این مجموعه در سال 2022 به ماه ژانویه باز میگردد. در آن زمان فروش ماهانه CryptoPunks حدود 124 میلیون دلار بود.
از دیگر کلکسیونهای محبوب OpenSea میتوان به Otherdeed اشاره کرد. این کلکسیون متعلق به متاورس Otherside است. آدردید در ماه می چندین رکورد مختلف از خود به جای گذاشت. در آن زمان حجم فروش این مجموعه حدود 944 میلیون دلار بود. پروژه Otherdeed نیز مانند سایر پروژههای محبوب اوپن سی با کاهش شدید حجم فروش مواجه شده است.
بهترین مارکت پلیس NFT کدام است؟
تعداد کمی از پروژههای NFT در شروع کار خود بیش از 20 هزار خریدار منحصر به فرد دارند. میانگین ارزش فروش این پروژهها حدود 20 هزار دلار است. فروش Otherdeed در ماه آگوست با کاهش 97 درصدی به زیر 30 میلیون دلار رسید. در همین مدت، کلکسیونهای Moonbirds و Mutant Ape بازار خرسی یعنی چه؟ Yacht Club نیز به ترتیب با کاهش فروش 96 درصدی و 90 درصدی مواجه شدند.
حجم معاملات اوپن سی در ماه آگوست حدود 502 میلیون دلار بود. حجم فروش جهانی NFTها نیز با کاهش 7 درصدی به 634 میلیون دلار رسیده است. اوپن سی علیرغم کاهش 80 درصدی حجم معاملات، همچنان برترین مارکت پلیس NFT به شمار میرود.
مارکت پلیس اوپن سی حدود 82 درصد از کل حجم فروش NFTها در جهان را به نام خود ثبت کرده است. 502 میلیون دلار از کل فروش 613 میلیون دلاری NFTها در ماه آگوست نیز به OpenSea تعلق دارد. مارکت پلیس Magic Eden با حجم معاملات 66 میلیون دلاری در جایگاه دوم قرار گرفت. سایر رقبای اوپن سی نظیر LooksRare، Solanart Foundation و Nifty Gateway حجم معاملات کمتری را ثبت کردهاند.
مارکت پلیس X2Y2 در ماه فوریه راهاندازی شد. این مارکت پلیس NFT در 30 روز گذشته از نظر حجم از OpenSea پیشی گرفته است. X2Y2 حجمی معادل 340 دلار را به نام خود ثبت نمود. در ماه گذشته 80 هزار تراکنش و 19 هزار کاربر از خدمات X2Y2 استفاده کردهاند. در بازه زمانی مشابه، OpenSea حجمی معادل 334 میلیون دلار از 265 هزار کاربر و 1.6 میلیون تراکنش به دست آورد.
پیشبینی آینده بازار NFT
X2Y2 عمده حجم خود را مدیون راهاندازی Tokenomics 2.0 است. توکنومیکز کارمزد تراکنشها را به 0 کاهش داده است. این کار جهت تشویق فهرستبندیها و تجارت کلکسیونهای تجاری با کیفیت بالا صورت گرفت. از دیگر فواید Tokenmics 2.0 میتوان به امکان پاداشدهی به کاربران فعال پلتفرم اشاره کرد.
در حال حاضر، اوپن سی همچنان پادشاه پلتفرمهای NFT به شمار میرود. تنها زمان نشان خواهد داد که آیا X2Y2 یا دیگر بازارهای سولانا قادر به رقابت با OpenSea هستند یا خیر.
پارسا عباسی، بنیانگذار LivelyVerse، آینده بازار NFT را پیشبینی کرده، وی در مصاحبه با BeinCrypto گفته: «ما نمیتوانیم روند نزولی بازار را انکار کنیم. بازار خرسی بر کل فضای کریپتو تأثیر منفی میگذارد. NFTها نیز بخشی از این فضا هستند. این نکته را نباید فراموش کرد که رفتار دستهجمعی نقش زیادی در رشد یک پروژه دارد. وقتی یک سهم، توکن یا اثر NFT شروع به رشد میکند، بازار خرسی یعنی چه؟ افراد دیگر بدون دلیل خاصی به امید سود بیشتر سرمایه خود را وارد پروژه میکنند. این موضوع باعث سقوط بازار خواهد شد».
- نحوه ساخت توکن NFT چگونه است؟
- بهترین توکن های NFT کدامند؟
- بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری 2022
- آینده ارزهای دیجیتال در سال 2022
- آینده ریپل در سال 2022 چگونه است؟
نظر شما درباره کاهش چشمگیر حجم معاملات اوپن سی چیست؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنتها با تکراتو به اشتراک بگذارید.
چارلی چاپلین از چه واهمه داشت؟/ در محیطی جادویی بزرگ شدم
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، بهزاد فراهانی ۷۷ ساله طی دو جلسه در خانه تئاتر نشست و با خبرنگار ایرنا گفت و گو کرد. مصاحبه ای که در آن از خیلی چیزها صحبت شد. چون فراهانی کار سینما را از تئاتر و گویندگی صدا در رادیو آغاز کرده، در بخش قابل توجهی از این گفت و گو علاوه بر سینما؛ به تئاتر، گویندگی صدا و همین طور سریال های تلویزیونی نیز پرداخته شده است. بخش نخست مصاحبه با استاد بهزاد فراهانی در پی می آید: درباره شما گفته می شود که علاقه شدیدی به سبک رئالیسم جادویی دارید و این سبک تاثیر زیادی روی آثار شما داشته است؟ فراهانی: بله درست است. من تمامی آثار ادبی سبک رئالیسم جادویی آمریکای لاتین را خوانده و از آنها تاثیر گرفته ام. شیفته ادبیات جادویی بیشتر تحت تاثیر کدام نویسنده این سبک بوده اید؟ فراهانی: گابریل گارسیا مارکز، خورخه لوئیس بورخس و چند نفر دیگر. چرا عاشق این سبک هستید؟ فراهانی: چون در یک محیط جادویی بزرگ شدم. چطور؟ فراهانی: نه تنها من، بلکه تمام روستائیان قدیم چنین وضعی را داشتند. ما شب ها حق نداشتیم کاسه آب را بیرون بریزیم. گابریل گارسیا مارکز. فراهانی شیفته آثار او و خورخه لوئیس بورخس است. ترس از اجنه چرا؟ فراهانی: بزرگترهای ما می گفتند این آب روی جن ها می ریزد و باعث خشم آنها می شود یا این که شب ها مرد می خواست که حتی با چراغ به قبرستان ده برود. ما یک باربند در انتهای حیاط بزرگ خانه مان داشتیم که در آن گوسفندها، اسب ها و خرهایمان را نگهداری می کردیم. خیلی جای تاریکی بود و حتی در روز هم باید با چراغ به آنجا می رفتیم. وقتی سایه هامان روی دیوار باربند می افتاد این باور که جن و آل وجود دارد در ما تقویت می شد و وحشت می کردیم. به خصوص این که شنیده بودیم جن ها سم دارند ما را می ترساند. برای همین اصلا به آنجا نمی رفتیم مگر به زور کتک. یک مستراح هم ته باربند داشتیم که برای قضای حاجت باید به آنجا می رفتیم. پدرم ۷ فرزند داشت. هر وقت می خواستیم به مستراح برویم یکی دو نفر از خواهرها و برادرهایمان را همراه خودمان می بردیم تا بیایند و ما به دستشوئی برویم. یا هنگام خواب، سرمان را که روی متکا می گذاشتیم این شعر را می خواندیم: سر را نهادم بر زمین/ ای زمین نازنین/ کس نیاید بالا سرم/ غیر از امیرالمومنین اعتقاد داشتیم با خواندن این شعر دیگر هیچ جنی نمی تواند بالای سرمان بیاید چون امیرالمومنین آنجا بود. همه این موارد را در کتابم به نام ۵۵ داستان کوتاه نوشته ام. بهزاد فراهانی در جلسه گفت و گو با ایرنا شما در یک روستا در اطراف اراک به دنیا آمدید و آن طور که می دانم زندگی فقیرانه ای داشته اید؟ فراهانی: در آن روزگار همه روستاهای ایران دچار فقر بودند. تمام شب های زمستان آبگوشت می خوردیم، ظهرهای تابستان آبدوغ پس شما فقیر نبوده اید؟ نه فقیر نبودیم اما زندگی فقر آلودی داشتیم. آن زمان در روستاهای بخش مرکزی و جنوب ایران، برنج وجود نداشت. چطور می شد که شب تحویل سال نو، خانواده ای دو مشت برنج داشته باشد و اعضای آن بتوانند برای شب عید پلو بخورند. یادم است وقتی با بچه های ده بازی می کردیم بعضی شب ها، دور قلعه ارباب می رفتیم، در خانه ارباب چلو می پختند. چون برنج را آبکش می کردند عطر آن در اطراف قلعه پخش می شد و ما با ولع این بوی خوب را استنشاق می کردیم. پس بعضی خوراکی ها اصلا نبود؟ فراهانی: بله نبود. ما تمام شب های زمستان آبگوشت می خوردیم و سراسر ظهرهای تابستان آبدوغ خیار. سایر امکانات چه؟ فراهانی: شاید باورتان نشود ما سه نوع نوشتن در مکتب خانه روستایمان داشتیم. در مرتبه نخست، درس و مشق مان را با مداد روی کاغذ می نوشتیم. برای این که بتوانیم از این کاغذ دوباره استفاده کنیم نوشته ها را از روی کاغذ با پاک کن، پاک می کردیم. در مرحله دوم با قلم مرکب روی آن می نوشتیم. سپس مقداری آب به آن کاغذ می زدیم و آن را جلوی آفتاب می گذاشتیم. نور خورشید یواش یواش سیاهه جوهر را از بین می برد و کاغذ سفید می شد. برای بار سوم هم با قلم درشت روی آن می نوشتیم. یا در مورد کتاب، کتاب در ده کم بود و نوبتی می چرخید. یادم است کتاب بازار خرسی یعنی چه؟ حسین کرد شبستری را هر کس سه یا چهار روز می توانست همراه خود داشته باشد و باید آن را به دیگری می داد تا همه بتوانند آن را مطالعه کنند. این مقدمات را گفتم تا به این نکته برسم که ما تنگدست نبودیم ولی زندگی فقرآلودی را با حفظ آبرو بازار خرسی یعنی چه؟ می گذراندیم. خاطرم است پدربزرگم به من می گفت لطفی ببین زنگ تفریح مکتب، کدام دانش آموز نان جو می خورد و بیا به من بگو. اسم شناسنامه ای من لطف الله است. من هم به پدربزرگ اسامی هم کلاسی هایی که نان جو می خوردند را می دادم. آن موقع اوایل بهار دیگر ذخیره آرد گندم بعضی از روستائیان ته می کشید. آنها دور از چشم همسایه ها جو را می کوبیدند و با آرد آن نان جو درست می کردند. حوالی نصفه شب، من و پدربزرگ یک خورجین برمی داشتیم و داخل آن را پر از نان گندم می کردیم و سراغ خانه هایی می رفتیم که نان جو می خوردند. پدربزرگ می گفت لطفی من نمی توانم مثل تو بدوم. سر کوچه می ایستم تا نترسی. برو خورجین را در خانه این ها بگذار و درشان را محکوم بکوب و بدو بدو بیا پیش من تا نفهمند چه کسی کمک کرده است. این قبیل اتفاقات به کرات در دهکده ما می افتاد تا کسی گرسنه نماند. چارلی چاپلین از چه می ترسید؟ شما در این شرایط فقرآلود بزرگ شدید. به نظر شما فقر چه تاثیری می تواند بر کشف و شکوفایی انواع استعدادهای مثبت داشته باشد؟ فراهانی: من خودم را انگشت کوچک چارلی چاپلین هم نمی دانم. یکبار از او پرسیدند اکنون که هم شهرت داری هم پول؛ از چه می ترسی؟ چارلی گفت: از فقر و گرسنگی. با این شرایط و امکانات قلیل، چگونه تصمیم گرفتید بازیگر شوید؟ فراهانی: من عضو خانواده ای بودم که همه شان اهل ادب بودند. پدربزرگ من که از او یاد کردم آثار نظامی و سهروردی را می خواند. او تمام تلاشش را کرده بود که فرزندانش با سواد و معلومات شوند. پدرم هم شهادت خوان تعزیه بود. خانواده ما نذر کرده بودند هر سال در دهه محرم تعزیه بخوانند. خود پدربزرگم کرسیه نشین بازار خرسی یعنی چه؟ بود. کرسیه نشین ها شخصیت های منفی تعزیه یعنی شمربن ذی الجوشن، ابن زیاد، عمر سعد و از این قبیل هستند. آنها در گوشه ی از صحنه تعزیه بیتوته می کنند. کل سکو هم در اختیار امام حسین(ع) است که به این ها اولیاء می گویند. من از ۶ سالگی در تعزیه علی اکبرخوانی می کردم و بعداز مدتی شروع به مخالف خوانی کردم. ۸ سال بیشتر نداشتم که دایی ام که از روشنفکران ایران بود و در دادگستری پست بزرگی داشت، ظاهرا در من استعدادی دید. او به پدر و مادرم گفت لطف الله را به تهران می برم تا آنجا درس بخواند. والدینم استقبال کرده و با خوشحالی مرا دست دایی ام سپردند. تندیس چارلی چاپلین پدر و مادر مرحومتان چرا خوشحال شدند؟ فراهانی: آخر من سه سال در مکتبخانه درس خوانده بودم و همه آن چه که می شد از مکتب آموخت را آموخته بودم. مثلا گلستان سعدی را تقریبا حفظ کرده بودم. پدر و مادرم هم دوست داشتند من تحصیلم را ادامه دهم. نزد دایی ام ر فتم و تا کلاس نهم درس خواندم. بعد هم از خانه دایی ام رفتم و یک خانه مجردی ارزان قیمت در خیابان شهباز اجاره کردم. من خود را بچه چهارصد بازار خرسی یعنی چه؟ دستگاه و میدان ژاله می دانم. روزها کارگری می کردم تا خرج زندگی ام را درآورم. در کلاس دهم با آقایان مرتضی عقیلی، بهمن مفید و رضا میرلوحی آشنا و رفیق شدم و جمعی تئاتری را به نام گروه مفید تشکیل دادیم. در این گروه هم از دانش پدر بهمن بازار خرسی یعنی چه؟ مفید بهره گرفتیم، هم از سواد برادر خدابیامرزش بیژن مفید و هم از معلومات تئاتری زنده یاد بهمن. همه ما زیر نظر بیژن با اصول آکادمیک تئاتر آشنا شدیم. در ۲۱ سالگی برای ادامه تئاتر به همراه گروه مفید به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم، سرکیسیان بنیانگذار تئاتر ملی بود. شاهین سرکیسیان دوست صادق هدایت آقای سرکیسیان چه تاثیری روی شما گذاشت؟ اصلا چطور آدمی بود؟ فراهانی: او انسانی شیفته تئاتر بود. در پاریس درس این رشته هنری را خوانده بود. همیشه تئاتر می دید؛ چه در دانشگاه چه در تئاترهای عام. عاشق کنستانتین سرگئی استانیسلاوسکی (از بزرگان تاریخ تئاتر) بود. مکتبش هم مکتب آنتوان چخوف و در مجموع آدمی تنها و عزلت گزیده بود. وقتی گروه هنر ملی را به اتفاق آقایان عباس جوانمرد، علی نصیریان، بیژن مفید، احمد براتلو تشکیل داد، اعضای این گروه چون جوان بودند شاهین را برنتافتند. شاهین مرد بسیار بسیار افسرده و عارف پیشه ای بود. او دوست صادق هدایت هم بود و در بانک مرکزی در یک اتاق با هم کار می کردند. هر دو زبان فرانسه را می دانستند. علت جدایی شاهین از این گروه را نمی توانم بگویم چون اولا عباس جوانمرد و بیژن مفید از استادان من بودند در ثانی اتفاقاتی در این گروه افتاد که برازنده تئاتر کشور نبود. من سال ۱۳۴۱ کارم را با شاهین شروع کردم. من با شاگردی شاهین فهمیدم بازی درونی یعنی چه؟ او نوشته های استانیسلاوسکی را به فارسی ترجمه می کرد. شاهین درون پویی و تحلیل های بسیارعمیقی از شخصیت و موقعیت در تئاتر را یاد ما داد. ما هم که جوان بودیم و عاشق تئاتر، حرف ها و آموزش های او را با جان دل گوش می دادیم. هر روز از چهار صددستگاه پیاده راه می افتادیم و تا خیابان خردمند شمالی در خیابان کریم خان زند که خانه شاهین در آن بود می آمدیم. بعد بازار خرسی یعنی چه؟ از کلاس هم قدم زنان به خانه برمی گشتیم. ما با شاهین کارهای تئاتری زیادی انجام دادیم اما به بیشتر این تئاترها مجال اجرا داده نشد؛ البته بهتر بگویم به شاهین این فرصت داده نمی شد. صادق هدایت چرا؟ فراهانی: چون موضع گیری شاهین سرکیسیان با بعضی از شاگردانش همسو و یکسان نبود. دق کردن از غصه این اتفاقات پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اتفاق افتاد یا قبل از آن؟ فراهانی: بعد از آن. اکبر رادی یعنی اجازه پخش هیچ کدام از آثارش به او یا اعضای تیمش داده نشد؟ فراهانی: شاهین با کمک های دکتر فروغ رییس دانشکده دراماتیک و دوستان دیگری که داشت اجراهایی را با نقش آفرینی ما در انجمن ایران و آمریکا داشت. ایشان همچنین با حمایت دکتر سیحون تئاترهایی را در مدرسه ادبیات دانشگاه تهران برگزار کرد. او در سال ۱۳۴۴ به خاطر اجرای نمایشنامه روزنه آبی اکبر رادی، یخچالش را هم فروخت. نمایشنامه های فراوان او روی دستش مانده بود. تنگدست بود. این که به او اجازه درسالن تئاتر سنگلج نمی دادند به شدت او را می آزرد. این غصه مندی آنقدر او را اذیت کرد که در سال ۱۳۴۵ فوت کرد. آربی آوانسیان ما دو پرده از این نمایشنامه را کار کرده بودیم که ایشان درگذشت. روزنه آبی حداقل برای آن زمان، اثر تئاتری بسیار نو و باطراوتی بود. آربی آوانسیان با شنیدن خبر فوت شاهین از انگلستان به ایران آمد. چون خود آربی طراحی این اثر را انجام داده بود ما را جمع کرد و این کار را در انجمن ایران و آمریکا به اجرا گذاشت. روزنه آبی اولین نمایشنامه زنده یاد اکبر رادی بود. شاهین رفت و درگذشت او غصه مندی تلخی داشت. او در تمام عمرش چه در ایران و چه در فرانسه، شادکام نبود. یک همدم و همخانه به نام سیف الله داشت که در کار خانه کمک او می کرد. شاهین آنقدر انسان منزه، سالم و شریفی بود که از دست دادنش برای ما ضربه روحی بزرگی بود. بعد از شاهین من در گروه های مختلف تئاتر نقش بازی کردم تا این که سر از گروه هنر ملی درآوردیم، گروهی که آقایان عباس جوانمرد و بهرام بیضایی آن را می چرخاندند.
دیدگاه شما