نقاط ورود حد سود و حدضرر


حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

امروز درباره‌ی تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی صحبت خواهیم کرد.

مطمئناً اینکه بدانیم حد ضرر را در کجا قرار دهیم، به اندازه‌ی دانستن مکان ورود یا کسب سود مفید است.

نمی‌توانید تنها بر اساس سطوح فیبوناچی و بدون دانستن زمان خروج، وارد معامله شوید.

حسابتان دود می‌شود و به هوا می‌رود و شما با مقصر دانستن فیبوناچی به او فحش‌های ایتالیایی می‌دهید.

در این آموزش دو تکنیک‌ یاد می‌گیریم که چطور وقتی قصد داریم از سطوح فیبوناچی استفاده کنیم، حد ضرر تعیین کنیم.

این‌ها روشی‌هایی ساده برای قرار دادن حد ضرر و اساس هر یک از این متد‌هاست.

متد 1: حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید

متد اول این است که حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید.

اگر قصد دارید در سطح فیبوناچی 38.2% وارد شوید، آن وقت باید حد ضرر را در سطح 50.0% قرار دهید.

اگر حس کردید که سطح 50.0% پایدار باقی می‌ماند، آن وقت حد ضرر را در سطح 61.8% قرار می‌دهید و به همین ترتیب. ساده است، مگر نه؟

بیایید دوباره به نمودار 4 ساعته‌ی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) نگاهی بیندازیم که در آموزش سطوح اصلاحی فیبوناچی بررسی کردیم.

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

اگر در سطح 50.0% ‌فروخته‌اید، می‌توانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید

اگر در سطح 50.0% ‌فروخته‌اید، می‌توانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید.

منطق این متدِ تعیینِ حدِ ضرر این است که باور دارید سطح 50.0% به عنوان یک نقطه‌ی مقاومت، پایدار باقی می‌ماند. بنابراین اگر قیمت از این حد بیشتر شود، ایده‌ی معاملاتی شما اعتبارش را از دست می‌دهد.

مشکل این متد این است که کاملاً به ورود بی‌عیب و نقص شما وابسته است.

قرار دادن حد ضرر، بعد از سطح اصلاحی فیبوناچی بعدی، کاملاً بر این اساس است که شما مطمئن هستید که نواحی حمایت و مقاومت پایدار باقی می‌مانند. و همان‌طور که بارها اشاره کرده‌ایم، استفاده از ابزار ترسیم نمودار کاملاً دقیق نیستند.

شاید بازار حرکت کند، به حد ضرر شما برسد و در نهایت در همان مسیر شما ادامه دهد. معمولاً این همان‌جایی است که به گوشه‌ای رفته و سرمان را به دیوار می‌کوبیم.

تنها قصد داریم بهتان هشدار دهیم که این اتفاقات گاهی می‌افتند. پس حد ضررهایتان را تعیین ‌کنید و اجازه دهید که برنده‌هایتان با روند پیش بروند.

بهتر است که از این متدِ تعیینِ حدِ ضرر برای معاملات یک روزه و کوتاه‌مدت استفاده کنید.

متد 2: حد ضرر را بعد از نوسان بالا/پایین اخیر قرار دهید

اگر دوست دارید کمی امن‌تر عمل کنید، روش دیگر این است که حد ضرر را بعد از نوسان بالا یا پایین اخیر قرار دهید.

مثلا، وفتی قیمت روند صعودی دارد و پوزیشن شما خرید است، می توانید حد ضرر را زیر نوسان پایین اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح حمایت عمل خواهد کرد.

وفتی قیمت روند نزولی دارد و پوزیشن شما فروش است، می توانید حد ضرر را بالای نوسان بالا اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح مقاومت عمل خواهد کرد.

این متد انعطاف بیشتری به معاملات شما می‌دهد و شانس حرکت بازار به نفع معاملات‌تان نیز بیشتر می‌شود.

تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی

حد ضرر را بالای نوسان بالا قرار دهید

اگر قیمت بازار در حال عبور از نوسان بالا یا پایین بود، درواقع برگشت روند در حال وقوع است.

به عبارتی ایده‌ی معاملاتی شما دیگر معتبر نیست و برای اقدام دیر شده است.

قرار دادن حدود ضرر بزرگ‌تر احتمالاً برای معاملات دراز‌مدت و براساس نوسان مناسب است. هم‌چنین می‌توانید از آن در کنار متد “افزایش حجم پوزیشن” استفاده کنید که بعداً درباره‌اش آموزش می‌دهیم.

البته باید یادتان باشد که در حد ضرر بزرگ‌تر، اندازه‌ی پوزیشن را نیز مطابق با آن تنظیم کنید.

اگر با اندازه‌ی پوزیشن قبل معامله کنید، ممکن است با ضررهای بزرگی مواجه شوید، مخصوصاً اگر در سطوح اولیه‌تر فیبوناچی وارد شده باشید.

این مسئله هم‌چنین ممکن است نسبت‌های پاداش به ریسک (سود به زیان) نامناسبی را به همراه داشته باشد، چون حد ضرر بزرگی دارید که مناسبِ اندازه‌ی پاداش‌تان نیست.

خُب، حالا کدام روش بهتر است؟

حقیقت این است که این مسئله هم مثلِ ترکیب ابزار اصلاحی فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و کندل‌هاست تا بتوانیم نقطه‌ی ورود بهتری پیدا کنیم. بهتر است که از اطلاعات‌تان درباره‌ی این ابزار برای تحلیل محیط کنونی استفاده کنید تا بتوانید حد ضرر خوبی را پیدا کنید.

تا حد امکان بهتر است حد ضرر را تنها بر اساس سطوح فیبوناچی به عنوان نقاط حمایت و مقاومت انتخاب نکنید.

یادتان باشد که تعیین حد ضرر عملی قطعی نیست.

اما اگر بتوانید با ترکیب ابزار مختلف از شرایط به نفع خود استفاده کنید، آن وقت نقطه‌ی خروج بهتری دارید، معاملات‌تان منعطف‌تر هستند و احتمالاً نسبت پاداش به ریسک بهتری نیز به‌دست می‌آورید.

درآخر، ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که، این تکنیک‌ها در خرید و فروش بیت کوین بسیار موثر است.

حد ضرر به چه معناست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟

حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری

حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایه‌گذاری

هنگامی که فعالیت خود را در عرصه بورس شروع می کنید باید حواستان باشد تا ضرر نکنید و این امری طبیعی است. پس باید برای سهام خود حد سود و حد ضرر مشخص کنید. اما حد ضرر در بورس یعنی چه و نحوه محاسبه حد ضرر چگونه است؟

حد نقاط ورود حد سود و حدضرر نقاط ورود حد سود و حدضرر ضرر در بورس چیست؟

حد ضرر یا حد توقف که به آن استاپ لاس (Stop Loss) یا به اختصار SL نیز می گویند به این معناست که اگر قیمت سهام به حد ضرر یا حد توقف مشخص شده رسید باید سهام مورد نظر را بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید در اصل هدفتان باید کاهش زیان و افزایش سود باشد. البته به این موضوع هم توجه داشته باشید که حتی کم شدن سود هم میتواند نوعی ضرر باشد. برای مشخص کردن حد ضرر باید عواملی را در نظر بگیرید که در ذیل به آنها اشاره می شود.

تعریف حد ضرر به زبان ساده

حد ضرر در بورس را به زبان ساده می توانیم مقدار پولی که بابت افت قیمت از دست می دهیم در نظر بگیریم و در همین زمان است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر حد ضرر را تعیین می کنیم به عبارتی مقدار درصدی که از قیمت خرید کم میشود تا بیشتر از آن ضرر اتفاق نیوفتد همان درصد حدضرر است.

چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری‌
  • کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه
  • ‌جابه‌جایی حد ضرر

تعیین حد شناور یا متغیر چیست؟ زمانی که موقعیت حد ضرر در بورس تغیر می کند و به نقطه ای بالاتر یا پایین تر پیش روی می کند را حد شناور یا متغیر می گویند.

نکاتی که در تعیین حد ضرر میتواند مفید باشد:

هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر در معاملات بورسی وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکته‌های قابل‌ توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • زمانی‌ که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از اشتباهات رایج اشخاص این است که بدون دلیل فنی و منظقی حد ضرر را تغیر می دهند
  • برای تعیین حد ضرر در بورس باید به این نکته توجه داشته باشید که حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد به این معنی که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • تعیین حد برای معامله‌های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله‌های بلند مدت متفاوت است.
  • البته باید گفت که هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد و تعیین نقطه توقف یا حدضرر احتیاج به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد

امکان دارد شخصی که هدفش نوسان گیری باشد حد ضرر خود را 5 درصد زیر قیمت خرید بگذارد این در صورتی است که، شخی که هدفش سرمایه گذاری بلند مدت است 15 درصد زیر قیمت خرید حد ضرر را قرار می دهد.

پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر

  1. تعیین حد ضرر ثابت
  2. حد ضرر مکانیکال
  3. حدضرر تکنیکال و ترسیمی

روش محاسبه حد ضرر چگونه است؟ تعیین حد ضرر ثابت به دو روش زیر است:

تعیین مقدار ثابت عددی که شخص عددی ثابت و مشخص را برای حد ضرر خود مشخص می کند.

تعیین مقدار ثابت درصدی مانند مقدار ثابت عددی عمل می کند با این تفاوت که شخص درصد مشخصی را برای حد ضرر مشخص کرده و زمانی که قیمت سهم مد نظر به همان درصد و یا همان عدد ثابت حد ضرر رسید اقدام به فروش آن سهام می کند.

تعیین حد ضرر مکانیکال هم به انواع مختلفی تقسیم میشود که عبارت اند از:

چه زمانی سهم را بفروشیم؟

در بسیاری از مواقع معامله‌گران بیشتر به‌دنبال تشخیص نقاط مناسب برای خرید سهم هستند و با کسب دانش و تجربه، بسیاری از وقت خود را برای پیدا کردن این نقاط صرف می‌کنند اما غافل از اینکه ورود مناسب به سهم کافی نیست و یک معامله‌گر زمانی به سود می‌رسد که در یک مکان مناسب نیز سهم را به فروش برساند.

اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این نقاط ورود حد سود و حدضرر یادداشت کوتاه به «چه زمانی سهم را بفروشیم؟» می پردازیم.

متاسفانه تعداد کثیری از فعالان بازار سهام برای معاملات خوب برنامه و استراتژی خاصی ندارند و اگر هم داشته باشند، آن را فقط صرف معاملات خرید می‌کنند و در مورد فروش سهم بیشتر به‌صورت حسی اقدام می‌کنند. به‌عنوان مثال افراد بعد از خریداری سهم و کسب سود معمولا به ۲ صورت عمل می‌کنند؛ یا بعد از کسب سود ناچیز به سرعت سهم را می‌فروشند زیرا ترس از برگشت سهم دارند یا آنقدر طمع می‌کنند و آن سهم را نمی‌فروشند که ناگهان سهم بعد از یک صعود وارد یک فاز اصلاحی یا ریزشی می‌شود که در این حالت افراد مقداری از سود خود یا حتی تمام سود خود را از دست می‌دهند. مشکل اساسی این نوع سرمایه‌گذاران نداشتن حد سود در معاملات خود است، در واقع یک معامله‌گر زمانی سهم خود را به‌فروش می‌رساند که سهم به حد سود خود رسیده باشد. حد سود را می‌توان با متغیر‌های تحلیل تکنیکال همچون سطوح مقاومتی داینامیک و استاتیک و همچنین با استفاده از ابزارهای پر کاربرد فیبوناچی به‌دست آورد.حال فرض کنید سهم بعد از خریداری، روند صعودی به خود نگرفت و ما وارد زیان شدیم؛ آیا باید اصرار بر پایبندی به حد سود داشته باشیم و سهم را همچنان نگهداری کنیم؟ در واقع در این حالت نقش حد ضرر پررنگ‌تر می‌شود و دومین حالتی که ما ممکن است یک سهم را به فروش برسانیم زمانی است که حد ضرر ما فعال شده باشد.اما باید دقت داشت که حد ضرر و حد سود به‌تنهایی برای یک فروش مناسب و به‌موقع کافی نیست و نکته دیگر و کمی پیشرفته‌تری که باید به آن توجه شود، بعد زمان است! متاسفانه بسیاری از فعالان بازار و حتی تحلیلگران به زمان توجهی ندارند و در تحلیل‌های خود آن را لحاظ نمی‌کنند. در تحلیل تکنیکال با استفاده از ابزار‌های تحلیل زمانی این موضوع را نیز می‌توان تحلیل کرد.به‌عنوان مثال فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کردیم و حد ضرر را ۹۰۰ تومان و حد سود را ۱۳۰۰ تومان تعیین کردیم، همچنین بازه زمانی مدنظر را ۲۰ روز در نظر گرفتیم، زمانی این سهم را به فروش می‌رسانیم که یکی از این سه مورد فعال شده باشند، البته گاهی با فعال‌شدن حد سود ممکن است اقدام به فروش نکنیم و آن زمانی است که سهم زود‌تر از موعد زمانی به حد سود رسیده باشد که گاهی این امر می‌تواند نشانه قدرت خریداران و ادامه داشتن روند صعودی باشد.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders Pattern)

الگوی نموداری سر و شانه ها یک الگوی محبوب در تحلیل تکنیکال است و در عین حال ساده جهت نشانه گذاری برای معامله گران است. این الگو یک پایه با سه قله را نشان می دهد که قله میانی بالاترین اوج قیمتی را نشان می دهد و از دو قله دیگر بلند تر است. نمودار سر و شانه ها یک روند بازگشت صعودی به نزولی را نشان می دهد و نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.

این الگو در کلیه تایم فریم ها ظاهر می شود و بنابراین می تواند توسط همه معامله گران و سرمایه گذاران استفاده شود. سطوح ورود ، سطوح حد ضرر و اهداف قیمت ، نحوه شکل گیری آن را آسان می کند ، و مشاهده سطوح مهم در این الگوی نموداری آسان است.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)

این الگو به چه شکل است و چگونه به نظر می رسد

ابتدا به شکل گیری الگوی سر و شانه ها و سپس الگوی معکوس سر و شانه ها خواهیم پرداخت.

الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders)

در اوج بازار دیده می شود.

شکل الگو:

شانه سمت چپ: قیمت پس از یک روند افزایشی دوباره کاهش می ‌یابد و قله ای را تشکیل می‌دهد.

سر: قیمت دوباره افزایش می‌یابد و یک قله بلندتر شکل می‌گیرد.

شانه سمت راست : یک قله دیگر در سمت راست سر تشکیل می‌شود که ارتفاع آن کمتر از ارتفاع قله سر است.

این شکل گیری ها به ندرت به طور دقیق انجام می شوند ، به این معنی که ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.

شکل ۱: نمودار روزانه SOLF – سر و شانه ها

الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders)

در کف بازار و در روند نزولی دیده می شود.

شانه سمت چپ: قیمت کاهش یافته و سپس افزایش می ‌یابد.

سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و کف پایین تری را تشکیل می دهد.

شانه سمت راست: قیمت بار دیگر افزایش می یابد ، و سپس برای تشکیل کف سمت راست دوباره کاهش می یابد.

و باز هم ، این شکل گیری ها به ندرت کامل و دقیق هستند. ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.

شکل ۲: نمودار روزانه SPY – سر و شانه معکوس

قرار گیری خط گردن (Neckline)

خط گردن سطح پشتیبانی یا مقاومتی است که معامله کنندگان از آن برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش (order) استفاده می کنند. برای تعیین خط گردن ، اولین قدم ، پیدا کردن شانه سمت چپ ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی استاندارد سر و شانه ها (در اوج بازار) کف قیمتی یا (low) که پس از شانه چپ ایجاد شده را به کف قیمتی (low) ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. به این صورت “خط گردن” ما شکل می گیرد – خط زرد روی نمودار. در بخش زیر درباره اهمیت خط گردن صحبت خواهیم کرد. در الگوی سر و شانه های معکوس ، سقف قیمتی یا (high) ایجاد شده بعد از شانه چپ را به سقف قیمتی که بعد از سر ایجاد شده است وصل می کنیم ، و به این صورت خط گردن این الگو را ایجاد می کنیم.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)

نحوه معامله از طریق الگو

این نکته مهم است که معامله گران برای معامله تا کامل شدن الگو منتظر بمانند. این امر به این دلیل است که یک الگو ممکن است به طور کلی توسعه نیابد یا ممکن است قسمت توسعه یافته ای از الگو در آینده کامل نشود ، بنابراین نباید فرض کنیم که الگو مسیر خود را ادامه خواهد داد و پیش از موعد وارد معامله شویم. به الگوهای ناتمام یا در حال تکمیل باید دقت کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد ، اما تا زمانی که قیمت ها با حجم بالای معاملات به خط گردن نفوذ نکنند و خط گردن توسط الگو شکسته نشده باشد ، نباید معامله ای انجام شود.

در الگوی سر و شانه ها ، باید منتظر بمانیم تا قیمت پس از تشکیل قله در شانه راست از خط گردن به سمت پایین عبور کند. برای الگوی سر و شانه های معکوس ، باید تا زمان تشکیل شدن شانه راست و عبور قیمت از خط گردن به سمت بالا منتظر بمانیم.

پس از تکمیل شدن الگو ، معامله می تواند انجام شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل از انجام معامله باید نقاط ورود ، حد سود و حد ضرر را تعیین کرده باشید و به هر گونه تغییراتی که می‌توانند حد ضرر یا سود شما را جا به جا کنند توجه داشته باشید.

متداول ‌ترین زمان ورود وقتی است که شکست خط گردن رخ می ‌دهد سپس معامله انجام می‌شود. نقطه دیگر ورود نیاز به صبر بیشتری دارد و این احتمال وجود دارد که حرکت به طور کل از دست رفته باشد. این حالت شامل صبر کردن برای پولبک (pullback) به خط گردن و شکستی است که از قبل رخ داده باشد. این روش محافظه کارانه تر است زیرا می نقاط ورود حد سود و حدضرر توانیم ببینیم که پولبک متوقف می شود و مسیر اصلی شکست از سر گرفته می شود ، در صورت ادامه حرکت در جهت شکست ، معامله ممکن است از دست برود. هر دو روش در شکل ۳ نشان داده شده است.

شکل ۳: نمودار روزانه SPY – نقاط ورود احتمالی

قرارگیری حد ضرر

در یک الگوی استاندارد سقف بازار ، حد ضرر در بالای شانه راست الگو پس از نفوذ به خط گردن قرار می‌گیرد ، از طرف دیگر می توان سر الگو را به عنوان حد ضرر قرار داد که معمولا این حالت شامل ریسک زیادی است به این دلیل که میزان ریسک به ریوارد الگو را کاهش می‌دهد. در الگوی معکوس ، حد ضرر دقیقاً زیر شانه راست قرار می گیرد. باز هم ، حد ضرر می تواند در سر الگو قرار گیرد ، اگرچه این امر معامله گر را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهد. در شکل ۳ ، هنگامی که معامله انجام شد ، نقاط ورود حد سود و حدضرر حد ضرر در ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) قرار می گیرد.

قرارگیری حد سود

برای قراردادن حد سود در این الگو باید اختلاف قیمت بین سر و کف هر یک از شانه ها را اندازه گیری کرد. سپس میزان اختلاف را از سطح شکست خط گردن (در سقف بازار) کم کرد و هدف قیمت را در سمت پایین قرار داد.برای کف بازار ، میزان اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه می شود تا بتوان هدف قیمت را در سمت بالا قرار داد.

از آنجا که (SPY) یک (ETF) است که به میزان زیادی معامله می شود و بازار گسترده ای را ارائه می دهد ، حد سود الگوی سر و شانه معکوس در شکل ۲ به این صورت می باشد:

$ ۱۱۳٫۲۰ (این سقف قیمت پس از شانه چپ است) – ۱۰۱٫۱۳ $ (این کف قیمت سر است) = ۱۲٫۰۷ $

این اختلاف پس از آن به قیمت شکست اضافه می شود (در الگوی معمولی سر و شانه ها کم می شود). قیمت شکست درست در حدود ۱۱۳٫۲۵ دلار است ، و به ما حد سود $ ۱۲۵٫۳۲ (۱۱۳٫۲۵ $ + ۱۲٫۰۷ $) را می دهد.

بعضی اوقات سرمایه گذاران باید مدت زمان طولانی – تا چند ماه – بین شناسایی شکست و رسیدن به حد سود ایده آل صبر کنند. نظارت بر معاملات شما به طور مداوم می تواند به شما در پیش بینی نتایج آنها کمک کند.

چرا الگوی سر و شانه ها کارآمد است

هیچ الگویی کامل نیست و همیشه به درستی کار نمی کند. با این وجود دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد الگوی نموداری به صورت تئوری کار می کند (از سقف بازار در این استدلال استفاده می شود ، اما برای هر دو مورد کاربرد دارد):

هنگامی که قیمت از سقف بازار (سر) سقوط می کند ، فروشندگان شروع به ورود به بازار می کنند و خرید تهاجمی کمتری اتفاق می افتد.

با نزدیک شدن به خط گردن ، بسیاری از افرادی که در موج نهایی سقف ، خریدی انجام داده اند و یا در افزایش قیمت در شانه راست اقدام به خرید کرده اند ، تصمیم اشتباهی گرفته اند و با ضررهای بزرگی روبرو هستند – این گروه بزرگ در این موقعیت از پوزیشن های خود خارج می شوند و قیمت را به سمت حد سود سوق می دهند.

حد ضرر بالاتر از شانه راست منطقی است زیرا روند به سمت پایین تغییر کرده است – شانه سمت راست پایین تر از سر است – و بنابراین شانه سمت راست تا زمان از سرگیری مجدد شکسته نمی شود.

حد سود فرض می کند که افرادی که اشتباه کرده اند یا در زمان کوتاهی اقدام به خریداری کرده اند ، مجبور خواهند شد از پوزیشن های خود خارج شوند ، در نتیجه بازگشت بزرگی مشابه با الگوی سقفی که به تازگی رخ داده است ایجاد می شود.

خط گردن نقطه ای است که در آن بسیاری از معامله گران ضرری را تجربه می کنند و مجبور به خروج از پوزیشن هایشان می شوند ، بنابراین قیمت را به سمت هدف قیمت سوق می دهند.

حجم معاملات را نیز می توان مشاهده کرد. در الگوهای معکوس سر و شانه ها (کف بازار) ، ما به طور ایده آل دوست داریم که با وقوع یک شکست حجم معاملات گسترش یابد. این افزایش علاقه به خرید را نشان می دهد که قیمت را به سمت هدف سوق می دهد. کاهش حجم ، عدم علاقه به حرکت صعودی را نشان می دهد و شک و تردید را تضمین می کند.

مشکلات غیر منتظره در الگوی سر و شانه ها

همان طور که گفته شد این یک الگوی کامل نیست. در اینجا برخی مشکلات احتمالی در معامله از طریق الگوی سر و شانه ذکر شده است :

شما باید الگوها را پیدا کنید و صبر کنید تا توسعه یابند ، اما تا زمانی که الگو کامل نشده است ، نباید بر اساس آن معامله کنید. بنابراین این می تواند به معنای انتظار طولانی مدت باشد.

این الگو در تمام مواقع کار نخواهد کرد و بعضی اوقات حد ضرر صدمه خواهد دید.

حد سود همیشه قابل دسترسی نیست ، بنابراین احتمالا لازم است معامله گران چگونگی تأثیر تغییرات بازار بر خروجشان را بررسی کنند.

این الگو همیشه قابل معامله نیست. به عنوان مثال ، اگر به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیش بینی ، افت بزرگی روی یکی از شانه ها رخ دهد ، احتمالاً اهداف قیمت محاسبه شده مورد اصابت قرار نمی گیرند.

الگوها می توانند فردی و ذهنی باشند. ممکن است یک معامله گر شانه ای را ببیند ، در حالی که دیگری آن را نبیند. هنگام استفاده از الگوهای معاملاتی ، با توجه به دستورالعمل های کلی که در بالا ذکر شد ، آنچه را که از الگو دریافت می کنید تعریف کنید.

نتیجه گیری

الگوهای سر و شانه در تمام تایم فریم ها رخ می دهند و به صورت بصری دیده می شوند. در حالی که گاهی اوقات ذهنی هستند ، الگوی کامل اهداف سود و ضرر و ورودی ها را فراهم می کند و اجرای استراتژی معاملات را آسان می کند. این الگو از یک شانه سمت چپ و سر تشکیل شده است ، سپس با یک شانه در سمت راست ادامه می یابد. شایع ترین نقطه ورود ، شکست از خط گردن با یک حد ضرر در بالا (سقف بازار) یا پایین (کف بازار) شانه سمت راست است. حد سود عبارت است از میزان اختلاف اوج و کف با الگویی که به قیمت شکست اضافه می شود (کف بازار) یا از آن کم می شود (سقف بازار) . این سیستم بی نقص نیست ، اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.

حد سود و ضرر در بورس

تعیین حد سود و ضرر در بورس

دغدغه ی سرمایه گذاران بازار بورس این است که چگونه سودآوری خود را افزایش و میزان ضرردهی خود را کاهش دهند. یکی از بهترین کارها تعیین کردن حد سود (تیک پروفیت) و ضرر ( استاپ لاس) است. اما چگونه می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد؟ آیا این کار اهمیتی هم دارد؟

بله اهمیت این موضوع سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی به بررسی آن بپردازد. پس با آن همراه باشید.

فهرست محتوای مقاله

MA (موینگ اوریج)

Cot (اندیکاتور برتر)

Lfx (جریان سفارش معامله)

  • ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
  • جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس

حد سود چیست؟

آن یعنی مشخص کردن بالاترین میزان سود برای سهم مورد نظر. هر تریدر تیک پروفیت متفاوتی را مشخص می کند.

دلیلش هم این است که سبک معاملاتی و توقع مالی افراد با هم متفاوت است. کسانی به منفعت کم تر قانع هستند و کسانی هم سود بیش تر را ترجیح می دهند.

این امر سبب می شود نقطه ی مشخص شده ی حد سود متفاوت باشد. این نقطه بیان کننده ی این است که منفعت تا همین جا کافی است. پس سهم باید در این نقطه به فروش برسد.

پس نقطه ی تیک پروفیت، زمان فروش را مشخص می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم وجود دارد.

حد سود چیست؟

در حقیقت این نقطه ی تیک پروفیت که قیمت مشخصی را نشان می دهد باعث سودآوری بیش تر می شود؛ چون سهم به موقع در موقعیت مناسب به فروش می رسد.

حتی تریدر می تواند با این کار به راحتی از بازار نوسان گیری کند.

در نقاط تعیین شده ی حد سود، سهمش را با قیمت بالا بفروشد و با پایین آمدن قیمت (البته با توجه به بررسی همه جانبه) دوباره آن سهم را با قیمت پایین تر و تعداد بیش تری خریداری نماید.

معامله گر بهتر است چندین حد منفعت برای خود مشخص کند و به صورت پله ای فروش سهمش را با تعداد مشخص انجام دهد.

این کار علاوه بر این که سودآوری بیش تری به همراه دارد، باعث می شود تا در صورت تحلیل اشتباهی، تریدر تا حدودی سود از دست رفته اش را جبران کند.

حد ضرر چیست؟

آن یعنی مشخص کردن قیمتی که تریدر اگر سهمش را در این قیمت نفروشد، زیان می کند.

حد ضرر چیست؟

هر معامله گری هم استاپ لاس متفاوتی را مشخص می نماید؛ مثلا عده ای از افراد سهم را همچون بچه شان دوست دارند و حاضرند کمی زیان کنند ولی آن را نفروشند.

پس حد ضررشان متفاوت است. به امید این که دوباره قیمت بالا برود. اما کار عاقلانه این است که استاپ لاس روی قیمتی باشد که فرد اصلا زیان نکند.

این نقطه بیان کننده ی این است که سهم باید حتما در این نقطه به فروش برسد.

پس نقطه ی استاپ لاس هم زمان فروش را تعیین می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم تا حد ضرردهی سنگین وجود دارد.

در حقیقت این نقطه ی حد زیان سبب می شود تریدر لااقل ضرر نکند یا کم تر زیان کند.

تعیین حد ضرر در ورس

تریدر می تواند در نقطه ی تعیین شده سهم را بفروشد و در زمان بهبود بازار دوباره سهم را در کف قیمتی بخرد.

تصمیم درست این است که معامله گر چندین استاپ لاس را مشخص کند تا به تدریج، با تعداد و قیمت معین سهمش را بفروشد.

این کار سبب می شود میزان ضرردهی کم تر شود و تریدر در موقعیت مناسب از بازار خارج گردد.

اندیکاتورهای تعیین حد سود و ضرر در بورس

برای تحلیل بازار بورس، اندیکاتورهای زیادی وجود دارند. هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش تعدادی از آن ها را انتخاب می کند.

اندیکاتورهای تعیین حد سود و زیان در بورس

در حقیقت هر تریدر از تعدادی اندیکاتورها بیش تر استفاده می کند؛ چون قلق آن اندیکاتورها بیش تر دستش آمده است.

برای تعیین تیک منفعت و ضرر، تریدر می تواند از این اندیکاتورها استفاده کند. اندیکاتورها محاسباتی هستند و فرمول دارند. البته تنظیمات پیش فرض دارند که می توانند طبق نظر تریدر تغییر کنند.

از جمله ی این اندیکاتورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

MA (موینگ اوریج)

برای تعیین حد منفعت و زیان، تریدر می تواند از اندیکاتورهایی که حمایت مقاومت های داینامیک می دهند، استفاده کند.

این حمایت ها و مقاومت ها می توانند نقاط حد منفعت و زیان او را مشخص کنند.

داینامیک به معنای پویا یا در حال تغییر است؛ همچون اندیکاتور موینگ اوریج (MA) که دقیقا این گونه است.

موینگ اوریج میانگین متحرک، نوسانات قیمتی را حذف می کند. با این کار تحلیل گر بازار می تواند متوسط قیمت و روند آن را تشخیص دهد و حد منفعت و ضررش را مشخص کند.

اندیکاتورهای تعیین حد سود و زیان در بورس

در واقع میانگین متحرک، میانگین قیمت های دوره ی زمانی مشخص شده را به صورت یک خط روند روی چارت سهام نشان می دهد.

Cot (اندیکاتور برتر)

Cot یکی از اندیکاتورهای برتر است که 6 قسمت مجزا دارد. یعنی هر کدام از قسمت ها به صورت مجزا بر روی چارت قیمت نمایش داده می شوند.

آن 6 قسمت عبارتند از میزان شاخص، وضعیت قدرت خرید، اختلاف میان شاخص حال و پیشین، موقعیت اپراتورهای مختلف از جمله تجاری، تغییرهای اندازه گیری شاخص، سهم های باز.

بررسی این موارد می تواند در تعیین حد منفعت و زیان به تریدرها کمک بسیار زیادی کند.

اندیکاتورهای تعیین حد سود و زیان در بورس

Lfx (جریان سفارش معامله)

یکی دیگر از اندیکاتورهایی که معامله گر می تواند با کمک آن حد منفعت و زیان را مشخص کند، اندیکاتور Lfx است.

Lfx به اندیکاتور جریان سفارش معامله شهرت دارد. آن به صورت سایه ای است که بر روی چارت قیمتی سهم می افتد.

سپس فلش ها یا پیکان هایی روی آن نمایش داده می شود که برای خرید و فروش هشدار می دهند.

استفاده از Lfx خیلی راحت است. تریدر می تواند با کمک این اندیکاتور در جریان سفارشات قیمت را نیز تخمین بزند.

پس با Lfx این امکان برای تریدر فراهم می شود تا او روند آینده ی بازار را تخمین بزند و پس از آن حد منفعت و ضررش را به سادگی مشخص کند.

اندیکاتورهای تعیین حد سود و زیان در بورس

ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس

ابزارها نظیر ابزارهایی که می شود با آن ها خط روند کشید و حمایت مقاومت ها را مشخص کرد.

این سطوح حمایت و مقاومتی که توسط ابزار کشیده می شوند، استاتیک (ایستا) هستند؛ به این معنا که در یک خط افقی یا مورب با تناسب مشخصی پیش می روند.

این سطوح حمایت و مقاومتی هم در تعیین حد سود و ضرر به معامله گر کمک زیادی می کنند. به این صورت که می تواند سطوح مقاومتی، تیک پروفیت و سطوح حمایتی، استاپ لاس را تعیین کند.

جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس

دانستید که تیک پروفیت به معنای مشخص کردن قیمتی مشخص برای فروش سهم است. این قیمت بیان کننده ی این است که سود تا همین جا کفایت می کند؛ چون احتمال پایین آمدن قیمت وجود دارد.

تعیین حد سود و ضرر در بورس

استاپ لاس هم به معنای مشخص کردن قیمتی معین برای فروش سهم است. این قیمت نشان دهنده ی این است که احتمال ضرر کردن یا بیش تر ضرر کردن وجود دارد.

هر تریدر می تواند برای بالا رفتن سوددهی و کم کردن ضررش، چندین حد سود و ضرر را برای خود مشخص کند تا فروش های پله ای با تعداد سهام و قیمت مشخص را داشته باشد.

برای تعیین حد سود و ضرر هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش روش های مختلفی را در تحلیلی خود پیش می گیرد.

از جمله ی این روش ها می توان به اندیکاتورهایی همچون MA (موینگ اوریج)، Cot (اندیکاتور برتر)، Lfx (جریان سفارش معامله) اشاره کرد.

علاوه بر این اندیکاتورها، ابزارهایی هم هستند که می تواند تریدر به کمک آن ها خط روند نقاط ورود حد سود و حدضرر بکشد و سطوح حمایت و مقاومتی را مشخص نماید تا بر اساس آن ها حد سود و ضررش را مشخص کند.

سطوح حمایتی، حد ضرر و سطوح مقاومتی، حد سود را نشان می دهند. این سطوح به معامله گر هشدار می دهند که زمان فروش سهم فرا رسیده است.

تعیین حد سود و ضرر در بورس

تعداد اندیکاتورها و ابزارها برای به کارگیری در تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی بسیارند که در این مقاله مجال گفتنشان نیست.

اما اگر تمایل دارید با بهترین و سودمندترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بازار آشنا شوید، می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و آن ها را برای موفقیت در بازارهای مالی فرا بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.