بازار هدف چیست؟


تحقیقات بازار و بازاریابی

نیچ مارکتینگ چیست؟ 10 مثال واقعی از بازاریابی گوشه ای!

ممکن است قصد ورود به یک بازار تازه را داشته باشید اما وجود رقبای قدرتمند و قدیمی در حوزه کاری شما چالشی جدی برای کسب و کارتان باشد. رقبایی که هزینه تبلیغاتشان با سود فروش سالانه شما برابر است. در این صورت ورود به یک بازار گوشه میتواند تصمیمی هوشمندانه باشد. گوشه ای از یک بازار که پیش از آن شرکت های بزرگ به دلایل مختلف نخواستند، نتوانستند و یا به آن توجه نکردند به همین دلیل میتواند بخش خوبی برای ورود باشد.

نیچ مارکتینگ چیست؟ بازاریابی گوشه ای چیست؟

در جواب سوال” نیچ مارکتینگ چیست “باید گفت به این بخش از بازار که برندهای بزرگ هنوز در آنها وارد نشدند و همچنان بکر مانده نیچ مارکت و شرکت هایی که استراتژی بازاریابی خود را بر پایه این بازارها بنا میکنند و نیازهای آنها را تامین می‌کنند، نیچ مارکتینگ می‌گویند.

نیچ مارکتینگ یک فرصت مناسب و استراتژی کاربردی برای کسب و کارهای کوچکتر است که میتوانند با بودجه کمتر خدمات یا محصولشان را به مشتریان خاص معرفی کنند.

نیچ مارکتینگ از واژه Niche گرفته شده که با دو تلفظ متفاوت نیچ و نیش خوانده میشه که هر دو صحیح است و در فارسی هم به بازاریابی گوشه یا جاویژه معنی شده است. در این مقاله ما با ویژگی ها و اهمیت نیچ مارکتینگ و چگونگی پیدا کردن مشتریان هدف آشنا می‌شویم.

وکتور آمار انسانی از نیچ مارکتینگ

اگر می‌خواهید خدمات یا محصول شما دیده شود ، ابتدا باید شکافی را پیدا کنید که نیاز مشترک گروهی از مخاطبان در آن نهفته است و تا امروز کمتر کسی در صدد رفع آن بوده است یا گاهی ممکن است گوشه کاملا بکر باشد و شما بعنوان اولین نفر این نیاز را شناسایی کرده باشید.

هنگامی که هویت خود را در یک صنعت یا بازار تثبیت می‌کنید، می توانید از استراتژی های بازاریابی هدفمند استفاده کنید تا پیام خود را مستقیماً به مشتریان ایده آل خود برسانید به گونه ای که مورد توجه آنها قرار گیرد.

بازاریابی گوشه‌ای تلاشی برای تبلیغ و فروش محصولات برای هدف قرار دادن مشتری در بازار کوچک تر است. شرکت‌ها ترکیب بازاریابی و استراتژی‌های بازاریابی خود را برای پاسخگویی به خواسته‌ها و نیازهای خاص در آن بازار تطبیق می‌دهند.

اندازه نیچ مارکت کوچک است زیرا تعداد مشتریان کمتر است. مصرف کنندگان در این بازارها نیازها، ترجیحات یا سلیقه های منحصر به فرد خود را دارند. برندهای لوکس در سراسر دنیا مانند لوئیس ویتون، شانل و هرمس برای کسب درآمد به این استراتژی اعتماد می‌کنند. به همین ترتیب، بازار مواد غذایی ارگانیک نمونه خوبی از بازار گوشه است. فروش در این بازار در مقایسه با مارکت انبوه نسبتاً محدود است.

مزایای نیچ مارکتینگ چیست؟

تمرکز و حفظ منابع بیشتر: از آنجا که خدمات در این روش برای مشتریان کمتری ارائه می‌شود، شرکت ها می توانند منابع بیشتری را برای شناسایی بازار هدف خود در نظر بگیرند که منجر به اثربخشی بیشتر بازاریابی می‌شود.

رقابت کمتر: استراتژی بازاریابی شامل هدف قرار دادن بازارهای خارج از بازار اصلی است. این شرکت بخشهای خاصی از بازار را هدف قرار خواهد داد كه شركت‌های بزرگ علاقه چندانی به ورود آنها ندارند.

شرکت‌های بزرگ تمایل ندارند وارد بازاری شوند که نرخ سود بالقوه به اندازه تجارت در آنها پایین باشد. از این رو، از سطح رقابت کمتری برخوردار است و به شرکت ها امکان می‌دهد قیمت‌های اختصاصی خود را تعیین کنند.

حاشیه سود بالا: فشار کم رقابتی به شرکت ها امکان می دهد تا با قیمت‌های بالا بفروشند و حاشیه سود بالایی کسب کنند. آنها محصولات انحصاری را ارائه می‌دهند که مصرف کنندگان معمولا حاضر به پرداخت قیمت‌های بالاتری هستند.

وفاداری بالا: در نیچ مارکت شرکت‌ها شانس بیشتری برای جلب رضایت مشتری دارند. آنها در رفع نیازها و خواسته های خاص مصرف کنندگان تخصص دارند. موفقیت در بهره برداری از بازار رابطه مستحکم تری بین مشتریان و شرکت و برند ایجاد می‌کند. پیشنهاد می‌شود دوره بیزینس کوچینگ علی‌مس‌چی را دنبال کنید.

بازاریابی عمومی در برابر بازایابی گوشه ای

تفاوت بین بازاریابی گوشه و بازاریابی عمومی

در بازاریابی گوشه‌ ای، شرکت‌ها محصولات و استراتژی بازاریابی خود را بر قشر خاصی از مخاطبان معطوف می‌ کنند. آنها به جای استاندارد سازی بازاریابی برای ورود به بازار انبوه، از رویکرد تمایز بازاریابی استفاده می‌ کنند.

نیازهای بازار بی شمار هستند. مشتریان ممکن است به دنبال ترکیبی خاص از مزایای یک محصول باشند. شرکت ها برای کسب دانش عمیق در مورد مخاطب هدف به کمپین های بازاریابی متمرکز اعتماد می‌کنند. به این ترتیب، آنها می‌ توانند اطمینان حاصل کنند که محصول تولید شده متناسب با سلیقه مشتری است.

در مقابل، در بازاریابی انبوه، شرکت ها بدون در نظر گرفتن میکس مارکتینگ و نیاز مشتری هدف برای ارائه محصولات متفاوت، به همه مصرف کنندگان در واقع یک نوع خدمات یا محصول ارائه می‌دهند. آنها بازار هدف خود را به بخشهای جداگانه و كوچكتر بازار تقسیم نمی‌كنند. در بازار انبوه، شرکت ها به فروش محصولات استاندارد متکی هستند. آنها برای جبران حاشیه سود کم در هر واحد، روی حجم بالای فروش تمرکز می‌کنند.

نکات منفی در بازاریابی گوشه ای

مقیاس کوچکتر بازار: بازار به دلیل تقاضاها و نیازهای خاص مشتری کمتری دارد. بنابراین برای شرکت ها دشوار است که با افزایش حجم فروش و تولید، به هزینه های متوسط را ​​پایین تر بیاورند.

موانع کم برای ورود: شرایط ورود نسبتاً کم است زیرا به سرمایه گذاری قابل توجه سرمایه اعتماد نمی کنند. بنابراین در برخی از بازارها، شرکت ها با ورود رقبای جدید به بازار با افزایش رقابت مستقیم مواجه هستند.

کمالگرایی در محصول: بازار نیاز به شرکت‌ هایی با استراتژی های کامل و راه حل های بهتر دارد. از آنجا که چشم انداز کمتری وجود دارد، فضای کمتری هم برای خطا وجود دارد. شرکت‌ها باید بتواند محصولاتی با ویژگی‌ها و مشخصاتی که مشتری می‌خواهد را ارائه دهد.

تا اینجا متوجه شدیم که بازاریابی گوشه‌ ای یا همان نیچ مارکتینگ چیست و مخاطب هدف کوچکی دارد. مثلاً اگر شما لباس‌های زنانه بفروشید، بالقوه حداقل نیمی از جامعه می‌توانند مشتری شما باشند. اما اگر بخواهید لباس‌هایی با تم الیاف طبیعی بفروشید، قطعاً باید در میان کسانی مشتری یابی کنید که به این مدل لباس‌ ها علاقه‌ مند هستند.

آنچه در ادامه می‌آید، برخی از زمینه‌ هایی است که بازاریابی گوشه‌ ای (یا نیچ مارکتینگ)‌ ها در دنیا در آن فعالیت می‌کنند. و ما،در اینجا به مثال‌ هایی از نیچ مارکتینگ می پردازیم:

مثال برای نیچ مارکتینگ

هر شهر پر از رستوران‌ ها، فست‌ فود‌ها و کیترینگ‌ های رنگارنگ است که خوراکی‌ های متنوعی را به مردم عرضه می‌ کنند. اما یقیناً تعداد کمی از تولیدکنندگان مواد غذایی به تأمین نیاز گیاهخواران می‌پردازند. درصد گیاهخواران در هر جامعه کم است، اما آن‌ها می‌دانند که برای مواد غذایی متفاوتی که دریافت می‌کنند باید پول بیشتری بپردازند.

در ضمن آن‌ها به احتمال زیاد همیشه وگان خواهند ماند و مشتری ثابت هستند. ولی از طرفی هم احتمال کمی وجود دارد که تعداد گیاهخواران در جامعه آنقدر زیاد شود که تولید برای آن‌ها تبدیل به یک تجارت سراسری شود.

طرفداران هدایای ویژه

مردم کمی هستند که به شما سفارش دهند عروسک معشوقشان را درست کنید. همین‌طور یک دسته‌گل اختصاصی با طرح نام گیرنده و حتی یک دست‌سازهٔ چوبی که یک شعر خاص رویش نوشته شده است، طرفداران زیادی ندارد. یا لااقل همهٔ مردم حاضر نیستند برایش هزینه کنند. ولی به هر حال کسانی که دنبال چنین هدایای منحصر به فردی باشند در جامعه کم نیست.

بنابراین این یک بازار مطمئن و گاهی پرسود است. شما بازار هدف چیست؟ هنری دارید که بخواهید با آن هدایای مردم را شخصی‌سازی کنید؟

فروشندگان محصولات ارگانیک و محلی این روز‌ها راه خودشان را برای شناسایی مشتری و فروش یافته‌اند. شاید دلیل این ماجرا این باشد که در کشور ما به صورت سنتی مردم برخی از محصولات را بیشتر از تولیدکنندگان محلی می‌خرند. محصولاتی مثل عسل، سبزیجات محلی آماده شده، خشکبار، حتی روغن‌ های حیوانی و برنج و زعفران.

کسانی که زیاد سفر ‌می‌روند تجهیزات خاصی دارند. از کوله‌ پشتی‌ های پیچیدهٔ بک پکر‌ها گرفته تا کسانی که ون لایفر هستند و زندگی مینیمالی دارند. و حتی کوهنوردان و کویرپیمایان. وسایلی که آن‌ها نیاز دارند هرجایی پیدا نمی‌ شود. گاهی برای خرید آن‌ها از برند‌های خارجی مشکل دارند و گاهی نمی‌توانند خودشان تجهیزاتشان را بسازند. این بازار خوب و با حاشیهٔ امنی برای کسانی است که دستی در کار فنی دارند.

پاندمی کرونا، ثابت کرد بسیاری از مشاغل را می‌توان در خانه انجام داد. بنابراین مردم زیادی به فکر افتادند که برای خودشان یک هوم آفیس داشته باشند. پیشنهاد می‌شود درباره مشاوره کسب و کار بیشتر بدانید.

معایب نیچ مارکتینگ

وسایلی از جمله میز‌های کوچک کار تا چراغ‌ های ویژهٔ مطالعه و نیز پارتیشن‌ ها و وسایل و نرم‌افزار‌های الکترونیکی ارتباط مجازی، طیف گسترده‌ای از نیاز‌هایی هستند که کارمندان از راه دور به فکر تأمین آن‌ ها هستند. البته نباید از نیاز آن‌ها به تغییر دکور و ایجاد فضای فیزیکی مناسب در خانه غافل شد.

یکی دیگر از خدمات گوشه‌ ای که امروز مخاطبان رو به افزایشی دارد، آموزش‌ های مجازی است. طیف مخاطبان این دسته بیزینس‌ ها نیز بسیار زیاد است. کسانی که می‌خواهند از خانه ورزش کنند. کسانی که دوست دارند نقاشی آبرنگ را شروع کنند. کودکان و نوجوانانی که نیاز به معلم خصوصی زبان انگلیسی و موسیقی و حتی آموزش مهارت‌های عملی مثل پرورش خلاقیت هنری، هوش مالی و … دارند.

اقلیت‌ ها همیشه سوژه‌ های جالبی برای طرفداران نیچ مارکتینگ هستند. به دو دلیل. اولاً تعدادشان کم است. ثانیاً، ارائهٔ خدمات به آن‌ها معمولاً کم است.

پس اگر می‌توانید خدمات روزمره به نابینایان، چپ‌ دست‌ ها، اقلیت‌ های مذهبی و …ارائه کنید دست به کار شوید و ایدهٔ خود را روی کاغذ بیاورید.

خدمات حضوری مربوط به سالمندان

سالمندان مثل گذشته در خانواده‌ های بزرگ زندگی نمی‌کنند. رسیدگی به آن‌ها یک بازار با حاشیهٔ سود کم ولی مطمئن است. مهم‌ترین نیاز آن‌ها خدمات بهداشتی و سلامت است. مثلاً اینکه کسی به صورت روزانه دارو‌های آن‌ها را چک کند یا خدمات فیزیوتراپی برایشان انجام دهد.

شاید هم کسی که کار‌های اداری و بانکی‌شان را انجام دهد و به امور منزل مثل خرید و تعمیر وسایل رسیدگی کند.

شاید شما بخواهید بازار هدف چیست؟ استارتاپی داشته باشید که در آن برای سالمندان کتاب بخوانید یا با آن‌ها برقصید. پیشنهاد می‌شود مقاله دیگر ما درباره اهمال کاری را بخوانید.

خدمات گردشگری و بومگردی

اقامتگاه‌ های بومگردی مثال‌ های بسیار خوبی برای نیچ مارکتینگ هستند که این روز‌ها اتفاقاً بسیار هم پرطرفدار هستند. کسی که باغ کوچک خود در روستا را تبدیل به یک اقامتگاه بومگردی می‌کند، به احتمال زیاد چشم‌اندازی برای تبدیل شدن به صاحب یک هتل بین‌المللی را ندارد.

مسافران در بومگردی او غذای خانگی می‌خورند و از آسمان زیبای شب لذت می‌برند. در کنارش اقتصاد روستا فعال می‌شود و محصولاتش به فروش می‌رود. بدون اینکه شلوغی و آلودگی مقاصد گردشگری بزرگ دامن آن را بگیرد.

البته کسی که به دنبال ارائهٔ خدمات گردشگری در سطح کوچک ولی با کیفیت است باید زندگی به این سبک را دوست داشته باشد.

روز به روز علاقه مردم به حیوانات خانگی بیشتر و البته عجیب‌تر می‌شود. ناگفته پیداست که ارائهٔ خدمات روزانه (مثل خدمات بهداشتی) و خدمات لوکس (مثل اصلاح موی سگی از نژادی خاص) سود خوبی دارد که این روز‌ها بسیاری را وسوسه کرده است به سمت آن بروند.


کلام آخر

همانطور که گفته شد ورود به بازار های گوشه ای یا نیچ مارکت مزایا و معایب خودش رو داره ونه می توان معایب نیچ مارکتینگ و نه مزایای آن را نادیده گرفت و همه اینها به محصول و خدمات و همینطور استراتژی شما بستگی دارد. بازار گوشه ای یک فرصت برای شرکت ها و کسب و کارهای کوچک محسوب می‌شود که با برنامه ریزی میتوان در آن بازارها حرفی برای گفتن داشت.

پس اگر خدمات یا محصولی برای قشر خاصی از مخاطبان رو می‌ توانید به شکل با کیفیت ارائه دهید بهتون تبریک میگم شما شانس حضور در نیچ مارکت رو دارید.

در این مطلب سعی شد به طور کامل بازاریابی گوشه ای توضیح داده شود، گفتیم بازار گوشه ای چیست یا به عبارتی گوشه بازار چیست و مثال برای نیچ مارکتینگ زدیم. سوالات و تجربیات خود را پیرامون این موضوع با ما به اشتراک بگذارید. از نظر شما معایب نیچ مارکتینگ چیست؟

برخی از سوالات متداول

نیچ مارکتینگ چیست؟

به این بخش از بازار که برندهای بزرگ هنوز در آنها وارد نشدند و همچنان بکر مانده نیچ مارکت و شرکت هایی که استراتژی بازاریابی خود را بر پایه این بازارها بنا میکنند و نیازهای آنها را تامین می‌کنند، نیچ مارکتینگ می‌گویند.

تفاوت بین بازاریابی عمومی و بازاریابی گوشه ای چیست؟

در بازاریابی گوشه‌ ای، شرکت‌ها محصولات و استراتژی بازاریابی خود را بر قشر خاصی از مخاطبان معطوف می‌ کنند. در مقابل، در بازاریابی انبوه، شرکت ها بدون در نظر گرفتن میکس مارکتینگ و نیاز مشتری هدف برای ارائه محصولات متفاوت، به همه مصرف کنندگان در واقع یک نوع خدمات یا محصول ارائه می‌دهند. آنها بازار هدف خود را به بخشهای جداگانه و كوچكتر بازار تقسیم نمی‌كنند. در بازار انبوه، شرکت ها به فروش محصولات استاندارد متکی هستند.

تحقیقات بازار

تحقیقات بازار

تحقیقات بازار ( Market Research ) فرآیندی است برای تعیین میزان ماندگاری یک خدمت یا محصول جدید از طریق تحقیقاتی که مستقیماً با مشتریان بالقوه انجام شده است.

تحقیقات بازار به یک شرکت امکان می دهد تا بازار هدف را کشف کرده و نظرات و بازخورد دیگر مصرف کنندگان را در مورد علاقه آنها به محصول یا خدمات دریافت کند. با درک مشکلات خریدار و راه حل ها ، می توانید به درستی محصول یا خدمات خود را بسازید تا به طور طبیعی مورد توجه آنها قرار گیرد.

درک تحقیقات بازار

هدف از مطالعات بازاریابی بررسی بازار مرتبط با کالای خاص یا خدمات برای اطمینان از چگونگی دریافت مخاطبان از آن است.

این می تواند شامل جمع آوری اطلاعات به منظور تقسیم بازار و تمایز محصول باشد ، که می تواند برای متناسب کردن تبلیغات یا تعیین ویژگی هایی که به عنوان یک اولویت برای مصرف کننده محسوب می شوند، مورد استفاده قرار گیرد.

تحقیقات بازار ابزاری اساسی در کمک به شرکت ها برای درک خواستۀ مصرف‌کنندگان و تولید محصولی است که مصرف کنندگان از آن استفاده می کنند و همچنین حفظ مزیت رقابتی نسبت به سایر شرکت های صنعت خود.

تاریخچه تحقیقات بازار

  • تحقیقات رسمی بازار در دهه 1920 در آلمان آغاز شد. تقریباً در همان زمان ، تحقیقات بازار در ایالات متحده در زمان رونق تبلیغات دوران طلایی رادیو ، به اوج خود رسید.
  • مصاحبه های حضوری
  • از آنجا شرکتی ایجاد شد که با مردم در خیابان در مورد نشریات و تبلیغات موجود در آن‌ها که می خواندند مصاحبه می کرد. داده های جمع آوری شده از این مصاحبه ها با تیراژ نشریه مقایسه شد تا ببینیم این تبلیغات چقدر موثر هستند.
  • تحقیقات تلفنی

سپس جمع آوری داده ها به تلفن منتقل شد و تماس حضوری غیرضروری شد.

یک اپراتور تلفنی می تواند اطلاعات را جمع آوری کند و این کار را به سرعت و به صورت سازمان یافته تر و منظم تر انجام دهد.

  • تحقیقات آنلاین بازار

با صرف وقت بیشتر افراد در اینترنت ، بسیاری از فعالیت های تحقیق در بازار نیز به صورت آنلاین انجام می‌گیرند.

تحقیقات بازار

تحقیقات بازار و بازاریابی

انواع تحقیقات بازار

دو نوع تحقیق اصلی در بازار وجود دارد که تجارت شما می تواند برای جمع آوری اطلاعات عملی درباره محصولات شما از جمله تحقیقات اولیه و تحقیقات ثانویه انجام دهد.

تحقیقات اولیه

تحقیقات اولیه عبارت است از دستیابی به اطلاعات دست اول در مورد بازار شما و مشتریان در مارکت شما. این هنگام تقسیم بازار و ایجاد مشخصات خریدار مفید است. تحقیقات اولیه بازار معمولاً در یکی از دو سطر قرار می گیرد: تحقیقات اکتشافی و تحقیق خاص.

  • تحقیقات اولیه اکتشافی

این نوع تحقیقات اولیه در بازار کمتر به روندهای قابل اندازه گیری مشتری و بیشتر به مشکلات احتمالی مربوط می شود. این به طور معمول به عنوان اولین مرحله – قبل از انجام هر تحقیق خاصی – انجام می شود.

  • تحقیقات اولیه خاص

تحقیقات خاص اولیه بازار اغلب در ادامه تحقیقات اکتشافی هستند موضوعات یا فرصت هایی قبلاً مهم تشخیص داده اند ، مورد استفاده قرار می گیرد. در تحقیقات خاص ، مشاغل می توانند بخش کوچکتر یا دقیق تری از مخاطبان خود را در نظر بگیرند.

تحقیقات ثانویه

تحقیق ثانویه ، کلیه داده ها و سوابق عمومی است که شما برای نتیجه گیری در اختیار دارید. تحقیقات ثانویه به ویژه برای تحلیل رقبای شما بسیار مفید است. تحقیقات بازار ثانویه شامل موارد زیر است:

این منابع در هنگام انجام تحقیقات بازاریابی ثانویه ، اولین و در دسترس ترین لایه مطالب شما هستند. آنها در پیدا کردن و بازبینی اغلب آزاد هستند – صدای جنجالی زیادی که در اینجا خواهید دید.

این منابع غالباً به صورت گزارشات بازاریابی ، متشکل از روند های صنعت که توسط یک آژانس تحقیقاتی جمع آوری می شود ، ارائه می شوند. از آنجا که این اطلاعات بسیار قابل حمل و توزیع هستند ، بارگیری و بدست آوردن آن معمولاً هزینه بر است.

به عنوان مثال ، شرکتی که قصد ورود به تجارت را دارد ، ممکن است تحقیقات بازار را برای آزمایش دوام محصول یا خدمات خود انجام دهد. اگر تحقیقات بازاریابی علاقه مشتری را تأیید کند ، تجارت می تواند با اطمینان با طرح کسب و کار (business plan) پیش برود. در غیر این صورت ، شرکت باید از نتایج تحقیقات بازار برای ایجاد مطابقت با خواسته های مشتری ، محصول را تنظیم کند.

استراتژی stp چیست؟ با stp کسب و کار خود را از رقبا متمایز کنید

استراتژی stp

امروز می‌خواهیم راجع به استراتژی بازاریابی stp صحبت کنیم. مدلی که می‌تواند کسب و کار شما را متحول و شانس موفقیت شما را چند برابر کند! با ما همراه باشید تا به شما بگوییم استراژی stp چیست و چطور می‌توانید به کمک آن خود را از رقبا متمایز کنید.

استراتژی stp چیست؟

مدل بازاریابی STP شکل مختصر سه کلمه Segmentation: بخش بندی، Targeting: هدف گیری و Positioning: موقعیت یابی است. این استراتژی به عنوان یک رویکرد راهبردی در بازاریابی مدرن مطرح شده و به دلیل عملکرد کارآمد و موثر، مدیران بازاریابی آن را بسیار معتبر می‌دانند.

در این مدل، فرآیند بخش بندی (S)، هدف گذاری (T) و موقعیت یابی (P)، نشان دهنده ارتباط بین کل بازار و نحوه انتخاب یک کسب و کار برای رقابت در آن بازار است. این فرآیند در ابتدا تقسیم بندی می‌کند، سپس یک یا چند بازار هدف را انتخاب می‌کند و در نهایت به بررسی جایگاه و موقعیت آن‌ها می‌پردازد. مدل بازاریابی stp به شما کمک می‌کند تا بارزش‌ترین و خاص‌ترین مشتریان خود را شناسایی کرده و به توسعه استراتژی بازاریابی محصولات بپردازید.

خوب است بدانید که هدف استراتژی stp هدایت سازمان به سمت توسعه و اجرای یک ترکیب بازاریابی کارآمد و مناسب است. با استفاده از این استراتژی، برند شما می‌تواند موثرتر از گذشته با مخاطبان بازار هدف ارتباط برقرار کند و از فعالیت‌های بازاریابی‌اش بازخورد بهتری را انتظار داشته باشد.

stp چیست

عناصر مدل stp چیست؟

مدل بازاریابی stp به 3 بخش تقسیم می‌شود:

بخش بندی بازار (Segmentation)

در بازاریابی stp ، تقسیم بندی و گروه بندی محصولات و مشتریان، گام مهمی در تعیین بازار هدف است، چرا که اولویت‌های گروه مشتریان را مشخص می‌کند.

بخش بندی بازار، به معنی آماده سازی عملیات بازاریابی برای بخش کوچکی از بازار است. در واقع باید بازار را از ابعاد گوناگون بررسی کرده و آن را از نظر مصرف کننده و خریدار تقسیم بندی کنیم. بخش بندی بازار به دو قسمت، شامل بخش بندی مشتریان و بخش بندی محصول تقسیم می‌شود.

بخش بندی مشتریان

برای بخش بندی مشتریان باید 4 متغیر زیر را در نظر بگیرید:

متغیرهای جمعیت شناختی: طبقه بندی افراد بر اساس شاخص‌هایی مانند سن، جنس، شغل، میزان درآمد و…

متغیرهای جغرافیایی: طبقه بندی بر اساس فاکتورهای جغرافیایی مانند منطقه زندگی

متغیرهای رفتاری: طبقه بندی مشتریان بر اساس شاخص‌های رفتاری مانند الگوی خرید، رفتار خرید، انگیزه خرید و…

متغیرهای روان شناختی: طبقه بندی مصرف کنندگان بر اساس فاکتورهای روان شناختی مانند شیوه زندگی، وضعیت اجتماعی، نوع شخصیت، نوع تفریحات و…

بخش بندی محصول

برای آسان‌تر شدن استفاده از نمونه تحلیل stp ، لازم است تقسیم بندی مناسبی از محصولات وجود داشته باشد. بخش بندی محصول در صنعت به روش‌های مختلف انجام می‌شود که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم.

وقتی ویژگی‌های محصولات کاملا مجزا باشد، در طبقه بندی‌های مشخصی قرار می‌گیرند. در واقع، هر محصول به صورت جداگانه در یک گروه از محصولات قرار داده می‌شود. برخی مواقع، محصول به دلیل تمایل و علاقه مشتریان، از اهمیت ویژه‌ای برای آنها برخوردار است. در این صورت نیز آن محصول به صورت مجزا در یک گروه قرار می‌گیرد.

روش تولید برخی محصولات به صورتی است که با افزودن یک سری از ویژگی‌های خاص، کارایی آن تعیین شده و مخاطبان مختلفی را به خود جذب می‌کند.

در برخی صنایع، برند محصول، کیفیت، کارایی و قیمت آن را تعیین می‌کند. بر این اساس، محصولات بر اساس برند سازنده آن‌ها از یکدیگر تفکیک می‌شوند. مثلا بازار گوشی‌های موبایل را در نظر بگیرید، افرادی که گوشی آیفون را انتخاب می‌کنند، صرفا به خاطر نام این برند متقاضی استفاده از آن هستند.

عامل مهم دیگر در بخش بندی محصولات، کاربرد آن‌ها است که بر اساس موارد استفاده از محصولات به گروه بندی آن‌ها می‌پردازد.

مزایای بخش بندی مشتریان در استراتژی stp چیست؟

تا اینجا دانستیم فایل stp چیست و به چند بخش تقسیم می‌شود. در این بخش ویژگی بخش بندی مشتریان در stp را معرفی و بررسی می‌کنیم. با انجام این کار:

می‌توانید به شکل مطلوب و مناسب به نیازهای مشتریان خود رسیدگی کنید

برای موفقیت در بازاریابی محصولات و خدمات، سعی کنید بین انواع گروه‌های مشتریان در چگونگی ارائه خدمات تفاوت در نظر بگیرید. به این ترتیب می‌توانید انگیزه و نیاز مشتریان را فعال کرده و حس اعتماد و رضایتمندی آنان را افزایش دهید.. به عنوان مثال برای نمونه ای از stp ، می‌توانید برای آن‌ها یک دوره 3 روزه استفاده رایگان از محصولات خود را در نظر بگیرید.

سطح کیفی خرید مشتریان را افزایش دهید

وقتی مشتریان به محصولات و خدمات شما عادت کرده‌اند و از نوع ارائه محصولات نیز راضی هستند، سعی کنید با افزایش کیفیت تولیدات خود، نسخه بهتر و کامل‌تری از محصولات و خدمات را به همان مشتریان ارائه دهید.

قدرت خرید مشتریان را به تفکیک قیمت افزایش دهید

اکثر مواقع شما نمی‌توانید قیمت محصولات و خدمات خود را به طور مستقیم افزایش دهید، اما می‌توانید گروهی از مشتریان که حاضرند برای استفاده از محصولات شما هزینه بیشتری بپردازند را هدف قرار دهید. مثلا می‌توانید تعدادی خدمات فرعی و جانبی یا حتی نقاط فروش انحصاری و پشتیبانی یک محصول را به مشتریان معرفی کنید. به خاطر داشته باشید که سود شما در صورتی افزایش پیدا می‌کند که بخش‌های مختلف بازار را درست تشخیص دهید.

گروه‌های جدیدی از مشتریان را جذب کنید

برای دستیابی به مشتریان بالقوه باید برای بخش‌های خاصی از جامعه هدف یک برنامه ریزی مناسب انجام دهید. می‌توانید با پیشنهاد و ارائه یک محصول خاص و ویژه آن‌ها را به مشتریان دائمی و انحصاری خود تبدیل کنید.

بخش بندی مشتریان

هدف گیری (Targeting)

پس از بخش بندی، انتخاب بخش یا بخش‌های مورد نظر، همان هدف گیری بازار است. باید سعی کنید قسمت‌هایی که برای کسب و کار شما چندان جذاب نیست را سریع پیدا کنید. در این مرحله درک نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها بسیار مهم است.

بخش مناسب و ایده آل شما بخشی است که به طور فعال در حال رشد است، سودآوری بالا و هزینه خرید پایینی دارد:

اندازه

میزان بزرگی بخش و پتانسیل رشد آینده آن را در نظر بگیرید.

سود آوری

بررسی کنید کدام ‌یک از بخش‌ها تمایل دارند پول بیشتری برای محصولات و خدمات شما اختصاص دهند. باید ارزش طول عمر مشتریان را در هر بخش تعیین و مقایسه کنید.

دسترسی

با تلاش‌های بازاریابی صورت گرفته، رسیدن به هر بخش، چقدر آسان و چقدر سخت است؟ هزینه‌های جذب مشتری (CAC) را برای هر بخش در نظر بگیرید. CAC بالاتر به معنی سود کمتر است.

به طور کلی، مطمئن شوید هر چیزی که در نظر می‌گیرید با مشتریان هدف و نیازهای آن‌ها کاملا مطابقت دارد.

موقعیت یابی (Positioning)

موقعیت یابی، آخرین بخش از استراتژی بازاریابی stp است. این بخش بر مزیت لایه‌ها و بخش‌های هدف متمرکز است به اصطلاح به آن «موقعیت نمادین کسب و کار در بازار رقابت» گفته می‌شود. هدف این است که با ایجاد تصویری شفاف و مثبت در ذهن مشتریان، میزان ارزش و سودمندی محصول را بررسی کنید.

برای جایگاه یابی برند، معمولا از مدل‌های مختلفی استفاده می‌شود. به عنوان نمونه، تحلیل بازار می‌تواند به برندها برای رسیدن به جایگاه مناسب در بازار کمک کند.

تحلیل بازار

موقعیت برند از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد که یکی از آن‌ها تعیین شرایط برند با توجه به موقعیت آن در بازار، موقعیت آن نسبت به رقبا و توانمندی آن در تامین نیاز مشتریان است.

آن بخش از نیاز مشتریان که صرفا توسط رقبا تامین می‌شود، بخش از دست رفته بازار است.

آن بخش که رقبا به همراه برند مشغول تامین نیاز مشتریان هستند، اقیانوس قرمز نام دارد و رقابت در آن به شدت سخت است.

بخشی که صرفا برند، نیاز مشتریان را تامین می‌کند، اقیانوس آبی نام دارد. رقابت در این بخش کم‌تر است و برند شما می‌تواند در بازار شاخص باشد.

چگونه نقشه موقعیت یابی ایجاد کنیم؟

یکی از راهکارهای دستیابی به موقعیت، ایجاد نقشه موقعیت یابی است. این ابزار تصویری نشان می‌دهد که در هر بخش، مشتری چگونه برند شما را نسبت به سایر رقبا درک می‌کند. برای ایجاد نقشه موقعیت یابی، ابتدا باید تمام اطلاعاتی که در مورد بازار دارید را جمع آوری کنید. می‌توانید این اطلاعات را با پاسخ دادن به سوالات زیر به دست آورید:

  • برای بازار هدف شما چه چیزی اهمیت بیشتری دارد؟
  • کدام ویژگی محصول شما از همه مهم‌تر است؟
  • رقبای شما چه کسانی هستند؟
  • مشتریان شما در مورد رقبایتان چه نظری دارند؟
  • مشتریان محصولات شما را در مقابل محصولات رقبا چگونه ارزیابی می‌کنند؟
  • نتایج تحقیقات بازار شما چیست؟

در مرحله بعد دو مزیت اصلی محصول در محورهای افقی و عمودی یک نمودار قرار می‌گیرد. این مزایا بر اساس آنچه برای مصرف کننده مهم است، بیان می‌شود. به عنوان مثال، اگر شما محصولات انرژی زا تولید می‌کنید، محور افقی را بر اساس کمترین قیمت – بیشترین قیمت و محور عمودی را بر اساس بیشترین مقدار پروتئین موجود در محصول – کم‌ترین پروتئین موجود در محصول، تنظیم کنید. سپس تمام رقبای خود را بر اساس مزایایی که محصولات رقابتی ارائه می‌دهند، بر روی نقشه قرار دهید.

نمودار

با نقشه برداری از سایر رقبا و بررسی شرایط موجود، ممکن است متوجه شوید که می‌توانید محصول خود را با کمترین قیمت و بیشترین میزان پروتئین از سایر رقبا متمایز کنید.

بنابراین، موقعیت شما به این صورت تعریف می‌شود: محصولی با بیشترین میزان پروتئین و کم‌ترین قیمت در بازار.

مزایای استراتژی stp چیست؟

اگر هنوز متقاعد نشده‌اید که روش بازاریابی stp قادر است کسب و کار شما را متحول کند، مزایای مهم این روش را بخوانید.

با استفاده از استراتژی stp ، پیام‌های برند شما خصوصی‌تر و صمیمانه‌تر می‌شود، چرا که شما شخصیت مشتریان خود را به خوبی می‌شناسید و می‌دانید قرار است با چه کسی صحبت کنید.

آمیخته بازاریابی شما ملموس‌تر و برجسته‌تر می‌شود و بازگشت سرمایه بیشتری به همراه دارد. زیرا دیگر بودجه خود را برای قسمت‌هایی که مخاطبان به راحتی نادیده می‌گیرند، هدر نمی‌دهید.

تحقیقات بازار و نوآوری محصول شما موثرتر و کارآمدتر می‌شود، چون دقیقا می‌دانید از چه کسی مشاوره و بازخورد بخواهید.

راجع به آمیخته بازاریابی در مطالب آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.

با سامانه bms راهبران، تمامی پروژه‌ها، فعالیت‌ها و وظایف کسب و کار خود را در یک سیستم متمرکز تعریف و اجرای آن‌ها را به طور کامل رصد کنید.

چگونه یک استراتژی بازاریابی stp ایجاد کنیم؟

اما نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی stp چیست؟ در این بخش به جزئیات ایجاد یک استراتژی بازاریابی stp بازار هدف چیست؟ بازار هدف چیست؟ در 7 مرحله می‌پردازیم.

1. بازار را تعریف کنید

می‌دانیم که بازار جهانی بسیار بزرگ و گسترده است. بنابراین بهتر است آن را به تکه‌های کوچکتر تقسیم کرده و بخشی که با آن سروکار دارید را به وضوح مشخص کنید.

برای ارزیابی و بررسی فرصت‌های تجاری باید TAM، SAM و SOM خود را نیز تعریف کنید.

SOM: بخشی از بازار است که می‌توانید به طور موثر به آن دسترسی پیدا کنید.

SAM: بخشی از کل بازار موجود است که متناسب با محصولات و خدمات شما است.

TAM: کل بازار موجود است. در واقع، فرصت درآمدی کلی است که در صورت دستیابی به 100% سهم بازار برای یک محصول ایجاد می‌شود.

2. مخاطبان را بخش بندی کنید

وقتی بازار هدف را تعریف کردید، باید آن را با توجه به متغیرهای جغرافیایی، جمعیتی، رفتاری و روان‌شناختی تقسیم بندی کنید.

متغیرهای تقسیم بندی به شما کمک می‌کنند تا مخاطبان خود را از ابعاد مختلف بررسی کرده، هماهنگی‌های لازم را به وجود آورید و بخش‌های ویژه و مناسب آن‌ها را ایجاد کنید.

به عنوان مثال، شاید جامعه هدف شما خانم‌هایی(جمعیت شناسی) در شهر شیراز (متغیر جغرافیایی) هستند که از وب سایت شما بازدید کرده (متغیر رفتاری) و ترجیح می‌دهند محصولات زیبایی پوست و مو (روان‌شناسی) را از شما خریداری کنند.

همان طور که ملاحظه می‌کنید، با این روش می‌توانید یک بخش مخاطب متمرکز ایجاد کنید و برای آنها تجربه‌های بسیار شخصی فراهم کنید. انجام این کارها بر موفقیت تلاش‌های بازاریابی شما بسیار موثر است.

3. نمایه‌های بخش را بسازید و توسعه دهید

اکنون زمان آن رسیده که پروفایل‌های بخش را بسازید و توسعه دهید. نیازها، رفتارها، جمعیت شناسی، ترجیحات برند، ویژگی‌های خرید و… را به طور کامل شرح دهید. هر نمایه باید تا حد امکان دقیق باشد تا به شما و بازار هدف چیست؟ کسب و کارتان درک خوبی از افراد هر بخش بدهد.

نمایه‌های بخش به شخصیت‌های مشتری ایده آل شما بسیار نزدیک بوده و به عنوان زیرمجموعه‌های شخصیت اصلی شما عمل می‌کنند، چرا که شامل توضیحات مفصلی از افراد هر بخش هستند. نمایه‌ها به شما امکان می‌دهند تا بخش‌ها را برای اهداف استراتژیک به راحتی مقایسه کنید.

4. جذابیت و توانمندی هر بخش را ارزیابی کنید

بررسی کنید که کدام‌ یک از بخش‌هایی که ساخته‌اید می‌تواند بیشترین بازدهی را برای سرمایه گذاری داشته باشد. عواملی مانند اندازه بخش، نرخ رشد، حساسیت قیمت و وفاداری به برند را در نظر بگیرید تا بتوانید جذابیت و توانمندی هر بخش را از لحاظ پولی ارزیابی کنید.

5. مخاطبان را انتخاب کنید

انتخاب مخاطب

حالا که اطلاعات دقیقی راجع به تمام بخش‌ها دارید، باید بررسی کنید که کدام یک برای استفاده به عنوان مخاطب هدف مفیدترتر و سودآورتر است. سعی کنید استراتژی کلی کسب و کار، جذابیت بخش و میزان رقابت آن بخش را در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که بخش ایده آل شما بزرگ و در حال رشد است و می‌توانید با تلاش‌های بازاریابی خود به آن دسترسی پیدا کنید.

بهترین راهکار برای تعیین بادوام ترین بخش، انجام تحلیل خوشه‌ای است. به این معنی که برای شناسایی گروه‌هایی از مشتریان که شباهت بیشتری به هم دارند، از مدل‌های ریاضی استفاده کنید.

6. یک استراتژی موقعیت یابی ایجاد کنید

در این مرحله باید یک استراتژی موقعیت یابی ایجاد کنید که بهترین مزیت را برای رقابت در میان مخاطبان هدف در اختیار شما قرار دهد. سایر رقبا را در نظر بگیرید، نحوه موقعیت یابی موثر محصول را تعیین کنید و بر این موضوع متمرکز شوید که موقعیت شما چگونه می‌تواند بیشترین سهم بازار را به دست آورد.

7. آمیخته بازاریابی خود را انتخاب کنید

آخرین مرحله، اجرای واقعی استراتژی شما است. برای این کار لازم است یک آمیخته بازاریابی تعیین کنید که از موقعیت شما پشتیبانی کرده و به شما کمک کند به مخاطبان هدفی که انتخاب کرده‌اید برسید.

و در انتها…

امروز به بررسی مدل stp پرداختیم و یادگرفتیم این استراتژی برای کسب و کار شما مانند یک نقشه راه عمل می‌کند و چگونگی پیاده سازی آن، می‌تواند نتایج شگفت انگیزی به همراه داشته باشد.

هدف از مدیریت بازاریابی و فروش چیست؟

با mba مدیریت بازاریابی و فروش می توانید برنامه های بازاریابی را پیاده سازی کنید و به طور مداوم تاثیر بازاریابی را ارزیابی نمایید. با شرکت در دوره mba مدیریت بازاریابی و فروش قادر خواهید بود نواقص موجود در اجرای برنامه های بازاریابی، سیاست ها و رویه ها را شناسایی و آن ها را حذف کنید.

مدیریت، فرآیند انجام کارها به شیوه ای سازمان یافته و کارآمد است. مدیریت بازاریابی با هدف کارآیی فعالیت های بازاریابی انجام می شود. مدیریت بازاریابی و فروش روند مبادله مالکیت کالا و خدمات را از فروشنده به خریدار آسان ترمی کند. مدیریت بازاریابی و فروش، مانند سایر زمینه های مدیریت، شامل عملکرد برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی و کنترل است.

دوره mba مدیریت بازاریابی و فروش

دوره mba مدیریت بازاریابی و فروش شامل چه مواردی است؟

  • تعیین اهداف و اهداف بازاریابی
  • تدوین برنامه بازاریابی
  • سازماندهی عملکرد بازاریابی
  • قرار دادن برنامه بازاریابی در مرحله عمل
  • کنترل برنامه بازاریابی

mba مدیریت بازاریابی و فروش چه عملکردی دارد؟

  • ارزیابی فرصت های بازاریابی و فروش

تعیین اهداف بازاریابی و فروش و همچنین ارزیابی فرصت های بازاریابی، یکی از مهم ترین عملکرد های مدیریت بازاریابی و فروش است. شرایط و فرصت های دائماً در حال تغییر بازار، مدیریت بازاریابی و فروش را برای دستیابی به چالش ها و استفاده از فرصت ها ضروری می سازد.

برنامه ریزی یک عملکرد مهم مدیریتی است. برنامه ریزی فعالیت های بازاریابی یک کار مهم است و مراحل متعددی را در بر می گیرد که شامل برنامه ریزی های موثر استراتژی ها برای دستیابی به اهداف بازاریابی است. این امر مربوط به تدوین سیاست های مربوط به محصول، قیمت، کانال های توزیع، اقدامات تبلیغاتی و پیش بینی فروش است.

یکی دیگر از کارکردهای مهم بازاریابی، سازماندهی است که به معنای تعیین فعالیت های مختلفی است که باید انجام شود و اختصاص این فعالیت ها به شخص مناسب موجب می شود به اهداف بازاریابی دست یابید. با توجه به تغییر مفهوم بازاریابی، لازم است ساختار سازمان انعطاف پذیر و پذیرای تغییر باشد تا تعامل بهتر بین سازمان و محیط صورت گیرد.

  • هماهنگی فعالیت های مختلف سرمایه گذاری

حتی با وجود بهترین برنامه ریزی اگر هماهنگی مناسبی بین فعالیت های مختلف سازمان نباشد، دست یافتن به اهداف امکان پذیر نیست. بازاریابی شامل فعالیت های مختلفی است که این فعالیت ها به هم پیوسته و وابسته هستند. تصمیمات مربوط به محصول و استراتژی های قیمت گذاری همگی نیاز به هماهنگی مناسب دارند که فقط در این صورت می توان به اهداف دست یافت.

مسیر و جهت خوب برای اجرای موثر عملکرد های بازاریابی و فروش ضروری است. داشتن مسیر و جهت در اجرای صحیح کار موثر است. رئیس به کارمندان خود جهت می دهد و از طریق نظارت موثر بر آن ها طبق برنامه ریزی از پیش تعیین شده به اهداف سازمان دست می یابد. در عین حال لازم است که کارفرمایان انگیزه زیادی داشته باشند. انگیزه نه تنها به عملکرد بهتر کارمند کمک می کند بلکه ماندن او در سازمان را تا حدودی تضمین می کند.
این روزها سازمان ها تا آن جا که به سیاست های ایجاد انگیزه مربوط می شود بسیار جدی هستند. روش های جدید ایجاد انگیزه به گونه ای معرفی می شود که کارمندان بهترین خدمات خود را انجام دهند.

  • ارزیابی و کنترل تلاش های بازاریابی

برای داشتن یک سرمایه گذاری سود آور، مدیریت بازاریابی و فروش باید به طور مداوم تلاش های بازاریابی را ارزیابی کند. این امر به شما کمک می کند نواقص را بشناسید، آن ها را اصلاح کنید و خود را تغییرات محیط هماهنگ سازید. کنترل نیز یک عملکرد مدیریتی است که با مقایسه عملکرد واقعی با عملکرد استاندارد و پیدا کردن کاستی ها در صورت وجود، اقدامات اصلاحی برای رفع نواقص صورت می گیرد.

دوره mba مدیریت بازاریابی و فروش چه اهدافی را دنبال می کند؟

مدیریت بازاریابی، مانند سایر زمینه های مدیریت، شامل عملکرد برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت هماهنگی و کنترل است.

تحقیقات بازاریابی شامل شناسایی نیازها، سلایق و ترجیحات مشتری است. مدیریت بازاریابی و فروش، رفتار مصرف کننده را نسبت به استراتژی های ترکیبی بازاریابی و محیط کسب و کار تجزیه و تحلیل می کند.

مدیریت بازاریابی و فروش، وظیفه تعیین اهداف بازاریابی را به عهده دارد. اهداف بازاریابی و فروش مطابق با اهداف کلی سازمان که حداکثر سود است، تعیین می شود. اهداف بازاریابی مربوط به جذب مشتری جدید، حفظ مشتری فعلی، معرفی محصول جدید، بهبود محصول قدیمی و غیره است. مدیریت بازاریابی و فروش با جلب رضایت مشتریان به آن ها ارزش می بخشد.

برنامه ریزی در دستیابی به اهداف به صورت منظم کمک می کند. برنامه ریزی فعالیت های بازاریابی و فروش مربوط به تعیین استراتژی های خط تولید، برنامه ریزی برای متنوع سازی محصول، تبلیغات و فعالیت های تبلیغاتی، برنامه ریزی مربوط به فرآیند فروش و توزیع است. برنامه ریزی ممکن است بسته به الزامات ، به صورت کوتاه مدت و بلند مدت انجام شود. برنامه ها باید انعطاف پذیر باشند تا با محیط متغیر، سازگار شوند.

محصول، عنصر اصلی بازاریابی است. محصولات، کالاها یا خدماتی هستند که به منظور رفع نیازها و خواسته های مشتری ارائه می شوند. محصولات بر محور ترجیحات و خواسته های مشتری تولید می شوند. برنامه ریزی محصول شامل توسعه محصول جدید، نوآوری محصول و برنامه متنوع سازی آن است.

قیمت گذاری یک عملکرد پیچیده در مدیریت بازاریابی و فروش است. در بیشتر موارد قیمت ها، معیار تصمیم گیری برای خرید هستند. تصمیمات مربوط به قیمت گذاری براساس هزینه تولید و توزیع محصول، استراتژی قیمت گذاری رقبا، تمایل مشتری به پرداخت برای محصول و درک مشتری از محصول می باشد.

تبلیغات به منظور حداکثر رساندن میزان فروش ضروری است. تبلیغات برای ارائه اطلاعات به مشتریان در مورد محصول، جذب مشتری جدید، یادآوری مشتری در مورد محصول و ترغیب او به خرید مجدد، ارائه اطلاعات در مورد بهبود محصول یا معرفی برند جدید ضروری است. مدیریت بازاریابی و فروش تکنیک ها و ابزارهای جدیدی را برای تبلیغ محصولات ایجاد می کند.

فرآیند توزیع، دسترسی آسان کالا و خدمات به مشتریان را در زمان و مکان مناسب تسهیل می کند. انتخاب کانال توزیع به ماهیت محصول، قیمت محصول و در دسترس بودن واسطه ها برای توزیع همگی شامل بازار هدف چیست؟ فرآیند توزیع می باشند.

آموزش mba بازاریابی و فروش

چرا باید گواهینامه mba بازاریابی و فروش موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان را اخذ کنیم؟

با توجه به اهمیت مدیریت بازاریابی و فروش در حداکثر رساندن سود و نیاز بازار به مهارت های مدیریتی در عرصه فروش و بازاریابی، موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان دوره mba بازاریابی و فروش را برگزار کرده است. موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با برخورداری از اساتید برتر و مجرب از سراسر کشور و به روزترین آموزش mba بازاریابی و فروش شما را برای ورود به بازار کار آماده می کند. با مدرک mba بازاریابی و فروش موسسه ما می توانید در شغل خود پیشرفت کنید و درآمد بیشتری داشته باشید. گواهینامه mba بازاریابی و فروش ارزش بین المللی دارد و مورد تایید سازمان wes کانادا می باشد که می توانید از آن برای مهاجرت به کشور کانادا استفاده کنید. مشاورین ما 24 ساعته آماده پاسخ گویی به تمامی سوالات شما هستند.

برچسب ها : آموزش MBA بازاریابی و فروش ، مدرک MBA بازاریابی و فروش ، گواهینامه MBA بازاریابی و فروش ، دوره MBA بازاریابی و فروش

درباره فن پردازان

مؤسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، با اخذ مجوز قطعی به شماره ۲۲/۶۰۷۴ از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۸۸ فعالیت خود را با مدیریت میثم شکری ساز آغاز کرد. مأموریت اصلی این مؤسسه، برگزاری دوره های تخصصی و حرفه ای درحوزه مدیریت است.

linkedin telegram twitter instagram

دسته بندی دوره ها

درباره فن پردازان

به جمع هزاران نفری بپیوندید که همراه ما هستند و از خبرنامه فن پردازان استفاده میکنند

با استفاده از مشاوره های رایگان فن پردازان مسیر پیشرفت شغلی خود را سریعتر پیدا کنید

کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان محفوظ است

بازار هدف چیست؟ انواع استراتژی انتخاب بازارهای هدف | روانشناسی موفقیت

کاترین کوک، بانوی کارآفرین جوان و صاحب وب سایت MyYearbook.com است. استارتاپ او حالا ۵ میلیون عضو دارد و در نوع خود بسیار موفق بوده است. او در نوجوانی از آن بچه هایی بود که هم مهارت اجتماعی نداشت و هم از نظر دیگران آدم خسته کننده ای بود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

توضیح تصویری برای هوش

البته خانم کوک الان نه تنها از این موضوع ناراحت نیست که به آن افتخار هم می کند. او ژیمناستیک کار کرده و به شرکت در رویدادهایی مانند انجمن رهبری جوانان در دفاع، هوش و دیپلماسی علاقه مند است.

ایده اولیه MyYearbook.com در ۱۵ سالگی به ذهن او و دیگر بنیانگذار این شبکه اجتماعی یعنی دیوید کوک که آن زمان ۱۶ سال داشت، رسید. این جرقه در واقع تلنگری بود که با دیدن یک روزنگار معمولی از یک دبیرستان در ماه مارس سال ۲۰۰۵ برای آنها زده شد.

توصیه کاترین به کسانی که می خواهند وبسایت هایی با این محتوا راه اندازی کنند این است که در یک حوزه خاص ثابت بمانند. بهترین کار برای باقی ماندن در این عرصه این است که چیزی بیشتر از «دوست یابی» در شبکه اجتماعی خود به کاربر ارائه کنید.

برای مثال، myyearbook برای نوجوانان است. در این وب سایت امکانات ویژه ای برای نوجوانان ارائه شده که از آن جمله می توان به نبردها و سرگرمی ها اشاره کرد.

سایر وب سایت های موفق هم هر کدام یک ویژگی دارند. مثال بارزش لینکدین است که در اصل برای کاریابی درست شده و اختصاص به دنیای مشاغل دارد.

Myyearbook اکنون بیش از ۵ میلیون عضو دارد و روزانه ۲۰ هزار نفر دیگر عضو آن می شوند. روش ما برای دستیابی به این رشد، مهندسی گردش اطلاعات، عکس ها و ویدئوها است.

در این شبکه اجتماعی همه محتواها به خوبی کنترل و به خواسته های کاربران کاملا توجه می شود.

عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

هر نوع امکانات تازه ای که در این شبکه اجتماعی اضافه می شود، می تواند در سایر شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک، مای اسپیس، زانگا و… پست شود. در نتیجه درباره این سایت و کیفیت خدماتش در جاهای مختلف زیاد شنیده می شود.

ایده امکانات تازه هم خیلی وقت ها از کاربران می آید. مسئولان این شبکه اجتماعی خواسته های اعضا را کنار هم می گذارند و آنها را به سایت اضافه می کنند. یکی از محبوب ترین امکانات این سایت بخش «نبردها» است که برآمده از ایده کاربران است. مشخص است که یکی از دلایل محبوبیت این شبکه اجتماعی گوش جان سپردن به خواسته های کاربران است.

او پول هایش را با ولخرجی مصرف نمی کند. بیشتر پولی که کاترین به دست می آورد هزینه رفت و آمدش می شود و برای رسیدگی به سایت یا خریدن کتاب درسی می رود. از وقتی به جای خوابگاه در خانه زندگی می کند دیگر نیاز به خرج های آنچنانی ندارد.

به نظر کاترین کارآفرینی چیزی نیست که صرفا ذاتی باشد و می توان آن را فراگرفت البته تنها به این شرط که یک معلم و راهنمای خوب در کنارتان باشد و بتواند با راهنمایی های درستش شما را به سمت مسیر اصلی هدایت کند.

او از وجود برادر بزرگ ترش بهره می برد و اطمینان دارد که اگر راهنمایی های جف نباشد به سادگی نمی تواند از پس سروکله زدن با سرمایه گذارها و بالابردن سرمایه و مسائلی از این قبیل بر بیاید.

او جف، برادرش را الگوی خود می داند: جف نخستین بار وقتی یک دانشجوی سال دوم کالج بود، شرکتش را تاسیس کرد. من او را می دیدم که کم کم داشت به یک کسب و کاردار موفق تبدیل می شد. همین انگیزه من بود برای اینکه همواره به کارآفرین موفق شدن فکر کنم.

بهترین توصیه ای که کاترین تا به حال شنیده شاید این باشد که هرگز کار را رها نکنید. گاهی اوقات پیش می آید که پیشبرد کار سایت و درس برای کاترین بسیار مشکل می شود، اما از دیگران کمک می گیرد و کار را رها نمی کند.

از طرف دیگر، بهترین توصیه ای که کاترین به علاقه مندان کارآفرینی دارد این است که از توصیه شنیدن نترسند و از تمام منابع در دسترس شان برای یافتن راه شان استفاده کنند.

برنامه کاترین برای آینده گسترش دادن هرچه بیشتر Myyearbook است. او البته بعد از پایان تحصیلاتش قصد دارد یک کار دیگر هم راه بیندازد و قصدی برای خداحافظی از دنیای کارآفرینی ندارد./ روزنامه فرصت امروز



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.