ای استخدام : آشنایی با شغل تحلیل گر مالی
اگر قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داشته و به بازارهای مالی علاقه زیادی دارید، شغل تحلیل گر مالی برای شما ایده آل است. هرچند که تحلیل گری مالی (البته فقط به عنوان شغل) در ایران جدید است و به اندازه کافی توسعه نیافته است ولی شما به عنوان تحلیل گر مالی اطلاعات و گزارشات مالی را در اختیار مشتریان خود قرار می دهید تا بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند.
مشتریان یا کارفرمای شما می توانند بانک ها، شرکت های بیمه، کارگزاری های بورس و یا افراد و شرکت های سرمایه گذار باشند که از شما به عنوان تحلیل گر مالی بابت نحوه سرمایه گذاری خود مشورت می گیرند.
برای موفقیت در شغل تحلیل گر مالی باید علم اقتصاد و کسب و کار را بشناسید. همچنین در ارتباطات، ریاضیات و فناوری اطلاعات مسلط بوده و توان تحمل فشار کاری زیاد را داشته باشید.
متخصص و تحلیل گر مالی راهنمایی های لازم را به شرکت ها و افراد در خصوص تصمیم گیری های سرمایه گذاری ارائه می دهد. آنها سرمایه گذاری در سهام، اوراق قرضه، طلا، مسکن و سایر انواع سرمایه گذاری را ارزیابی می کنند و به کارفرما یا مشتریان خود مشورت لازم را ارائه می دهند.
شما به عنوان تحلیل گر مالی معمولا در ادارات، شرکت ها و یا دفاتر کار خود فعالیت می کنید. ساعت کاری شما معمولا نامشخص و گاهی بسیار فشرده و طولانی می باشد.
در ادامه با وظایف تحلیل گر مالی، توانایی ها و مهارتها، نحوه ورود به شغل تحلیل گری مالی، بازارکار و درآمد تحلیل گران مالی و تیپ های شخصیتی مناسب شغل تحلیل گر مالی آشنا می شوید.
مسئولیت ها و وظایف تحلیل گر مالی
- توصیه زمینه های سرمایه گذاری مناسب به افراد و شرکت ها به منظور کمک به سرمایه گذاری بهتر آنها
- ارزیابی داده های جاری و گذشته
- مطالعه روندهای اقتصادی و سیاسی موثر بر بازارهای مالی به منظور ارائه مشورت بهتر و دقیق تر به مراجعین و کارفرمای خود
- مطالعه صورت های مالی و تحلیل قیمت کالاها، فروش ها، هزینه ها، مخارج و نرخ های بیمه برای تعیین ارزش شرکت بوسیله پیش بینی درآمد آینده آن
- ملاقات با مقامات شرکت برای کسب دید بهتر از چشم انداز شرکت و ارزیابی دقیق تر آن
- تهیه گزارشات مکتوب و ارائه به مخاطبین خود
- ملاقات باسرمایه گذاران برای توضیح در مورد پیشنهاد ها و توصیه ها
دانش و مهارت مورد نیاز تحلیل گر مالی
- مهارت عالی در تحقیق و بررسی به منظور ارزیابی کامل و دقیق بازار
- داشتن ذهن تحلیل گر
- درک خوب از اقتصاد، کسب و کار و بازارهای مالی
- مهارت های ارتباطی نوشتاری و گفتاری بسیار خوب
- مهارت در ریاضیات و فناوری اطلاعات به منظور استفاده مناسب از ابزارهای نرم افزاری و ارائه پیشنهادهای دقیق تر و علمی تر
- توان گزارش نویسی به منظور ارائه گزارش های مکتوب به کارفرما یا مشتریان خود
- توان ارائه مطالب و سخنرانی خوب – زیرا بسیاری از تحلیل گران مالی نظرات و تحلیل های خود را در جوامع علمی و دانشگاهی و یا شرکت ها و سازمان ها رائه می دهند
- توانایی تحمل فشار کاری – به دلیل تغییرات ناگهانی قیمت ها در برخی از بازارها همچون بورس اوراق بهادار و نیاز به تصمیم گیری های سریع و پرخطر توسط سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی
- اعتماد به نفس به منظور امکان اخذ تصمیم توسط تحلیلگر مالی و پشتیبانی و دفاع از تصمیم خود در مقابل سرمایه گذاراران
- توانایی کار تیمی با حفظ ابتکار فردی – زیرا گاهی اوقات تصمیمات مدیریت ارشد یک شرکت، کارگزاری یا بانک بر اساس نظر جمعی کارشناسان و تحلیل گران مالی است
تحصیلات مورد نیاز و نحوه ورود به شغل تحلیل گری مالی
فارغ التحصیلان رشته های زیر (مطقع کارشناسی) بهترین کسانی هستند که از اطلاعات پایه و نظری مناسبی برای کار در این حوزه برخوردارند و مزایای معامله گر بودن در صورت داشتن استعداد مناسب و ویژگی های شخصیتی مرتبط می توانند بسیار موفق شوند :
- مدیریت مالی
- مدیریت بازرگانی
- حسابداری
- اقتصاد
بدیهی است که فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد در هر یک از رشته های فوق از قدرت تخصصی بالاتری برای تحلیل مسایل برخوردار می باشند که می توانید با عناوین و سرفصل دروس هر یک از آنها در بخش معرفی رشته های دانشگاه مقطع کارشناسی ارشد بیشتر آشنا شوید.
همچنین کسب مدارک بین المللی مثل CFA که فرد را به عنوان تحلیل گر خبره مالی و سرمایه گذاری در سطح بین المللی معرفی می کند از اهمیت قابل توجهی برای علاقه مندان به این شغل برخوردار است.
در سطح دیگری گذراندن دوره تحلیل گر بازارهای مالی بین الملل در سازمان آموزش فنی و حرفه ای برای علاقه مندان کاربرد زیادی دارد و آنها را با ابزارهای مالی و سرمایه گذاری و نحوه استفاده از آنها در حد تعریف شده در دوره آشنا می کند.
فرصت های شغلی و بازار کار تحلیل گر مالی
صنعت بیمه، کارگزاری ها، بانکها، موسسات اعتباری و سایر صنایع خصوصی و دولتی از مکان های اشتغال تحلیل گران مالی هستند. همچنین شما به عنوان تحلیل گر مالی می توانید به صورت مستقل کار کنید و به عنوان مثال از خرید و فروش سهام شرکت ها در بازار بورس اوراق بهادار کسب درآمد نمایید.
اما به طور کلی اطلاعات و آمار دقیقی در زمینه میزان استخدام متخصصین این شغل در ایران وجود ندارد اما پیش بینی می شود با توجه به توسعه بازارهای مالی و سرمایه گذاری در کشور در سال های اخیر و تصمیم مدیران ارشد اقتصادی کشور به توسعه هرچه بیشتر این بازارها و همچنین استفاده از ابزارهای مختلف مالی در معاملات بازار بورس و روش های جدید تامین سرمایه در کشور، بازار کار مناسبی برای متخصصین و تحلیل گران مالی در آینده شکل بگیرد.
وضعیت استخدام این شغل در برخی از کشورهای جهان
آمریکا - میزان رشد استخدام تحلیل گران مالی در مزایای معامله گر بودن سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، ۲۳ درصد خواهد بود. در حالی که متوسط رشد استخدام همه مشاغل ۱۴ درصد پیش بینی شده است.
استرالیا - میزان استخدام تحلیل گران مالی در ۵ سال گذشته رشد ۱۶.۹ درصدی داشته و رشد متوسطی در آینده برای آن پیش بینی شده است.
میزان حقوق و درآمد تحلیل گران مالی
در شرایطی که به دلیل سیاست های نادرست اقتصادی و یا عوامل دیگر، ثبات پولی و مالی در کشور برقرار نباشد قیمت کالاهای اساسی، مسکن، طلا و سهام به تبع آن دچار نوسانات زیادی خواهند شد و در این بین تحلیل گران مالی که از تخصص بالایی در این زمینه برخوردارند، می توانند سرمایه گذاری های مناسبی در این خصوص انجام داده و درآمد قابل توجهی کسب نمایند.
میزان تخصص تحلیل گر مالی در درآمد آن تاثیر زیادی دارد، میزان تجربه و مهارت آنها از عوامل عمده تعیین کننده حقوق و دستمزد و یا درآمد آنهاست.
در جدیدترین پژوهش صورت گرفته در اواخر سال ۱۳۹۲ توسط تعدادی از متخصصان شغلی کشور، گروه های مختلف شغلی از نظر درآمدی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس متوسط حقوق و درآمد تحلیل گر مالی در سمت های مختلف شغلی و در رده های مختلف سازمانی (کارشناس، سرپرست و مدیر) استخراج شده است.
برخی از سمت هایی که در این پژوهش برای تحلیل گر مالی در نظر گرفته شده اند شامل کارشناس امور مالی،تحلیل گر مالی، سرپرست مالی، مدیر مالی و . می باشند که یک تحلیل گر مالی می تواند در هر یک از آنها استخدام شده و فعالیت نماید.
برای تحلیل گر مالی در هر سمت و در هر رده سازمانی حداقل، حداکثر و متوسط درآمد ماهیانه ذکر شده است. به عنوان مثال تحلیل گر مالی که در سمت تحلیل گر مالی در رده کارشناس کار می کند، در اواخر سال ۱۳۹۲، حداقل درآمد ۶۴۰۰۰۰ تومان، حداکثر درآمد ۱۸۰۰۰۰۰ تومان و متوسط درآمد ماهیانه ۱۰۰۰۰۰۰ تومان را داشته است.
درآمد تحلیل گر مالی در برخی از کشورهای جهان
آمریکا - متوسط حقوق و درآمد سالانه این شغل ۷۴,۳۵۰ دلار (برای همه مشاغل ۳۳.۸۴۰ دلار) در سال ۲۰۱۰ و مطابق با آخرین آمارها در سال ۲۰۱۳، ۷۷,۰۰۰ دلار بوده است.
انگلستان - متوسط درآمد سالیانه برای افراد تازه کار بین ۳۸.۰۰۰ تا ۴۶.۰۰۰ دلار، افراد با تجربه بین ۷۶.۰۰۰ تا ۱۰۷.۰۰۰ دلار و برای تحلیل گران ارشد و متخصص تا ۱۵۲.۵۰۰ دلار یا بیشتر می باشد.
استرالیا - متوسط درآمد سالیانه برای تحلیل گران مالی ۶۰.۰۰۰ دلار (قبل از کسر مالیات) می باشد.
شخصیت های مناسب این شغل تحلیل گر مالی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و . برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
لبه معاملاتی
لبه معاملاتی یا Trading Edge در فرهنگ معاملهگری شرایطی را بیان میکند که در آن، احتمال رخ دادن یک رویداد بیشتر از رویداد دیگر است. به زبان سادهتر میتوان گفت که احتمال برد در یک معامله بیشتر از شکست در آن باشد. یک معاملهی موفق زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر، توان شناخت عناصری در بازار را پیدا میکند که به او مزیت یا بینشی در خصوص چگونگی عملکرد در یک معامله را میدهد. لبه معاملاتی دلیلی برای جستجوی سیستمها و استراتژیهای معاملاتی است. سودآوری افراد را علاقهمند میکند تا به عنوان سرمایهگذار وارد بازارهای سرمایه شوند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط مستقیم دارد؛ اما لبه معاملاتی را فراتر از یک استراتژی مجزا میدانند. حرفهایها در بازار سرمایه از متدهای مخصوص به خود استفاده میکنند؛ این روشها ترکیبی از عوامل مختلف میباشند. معاملهگران ساعتها، روزها و یا حتی سالها را برای یافتن لبه معاملاتی خود در استراتژیهای معاملاتی و روشهای اختیاری صرف میکنند.
لبه معاملاتی چیزی است که بین سود و زیان تمایز قائل است، اما مشکل این است که بیشتر معاملهگران مفهوم لبه معاملاتی را اشتباه درک میکنند. معاملهگران تازه وارد و بیتجربه اغلب به دلیل تمرکز بر خوشبینیهای روانشناسی، با طرز فکری مثبت فریب میخورند. اکثر معاملهگران تصور میکنند که در صورت حل مسائل روانشناختی خود و یافتن یک سیستم معاملاتی مناسب و همچنین با چند معامله موفق و وارد شدن پول به حساب معاملاتیشان، لبه دارند و این همان لبه معاملاتی میباشد. ولی در واقع هیچ کدام، لبه معاملاتی نیستند. بخشهای مهم یک استراتژی معاملاتی تفکر مثبت، مدیریت ریسک، نظم و انضباط و روانشناسی مناسب است.
برای داشتن لبه معاملاتی چه شرایطی را باید داشته باشیم؟
معمولاً لبه معاملاتی برای معاملهگران و به خصوص معاملهگران تازه وارد به دنیای بورس به خوبی قابل درک نیست، پس شاید بهتر است در ابتدا به توضیح دقیق لبه معاملاتی بپردازیم. معاملهگر موفق، کسی است که از روش مشخص و تجربه شده، راهی را بیابد که فرصتهای مناسب در بازار سرمایه را به خوبی شناسایی کند و در بلند مدت، بر اساس این روشها، نتایج مثبتی از معاملات بدست آورد. این فرصتهای مناسب همان لبه معاملاتی میباشند.
به برخی از مواردی که باعث موفقیت در معاملات تجاری میشوند، توجه کنید:
- شما باید یک نظم تجاری داشته باشید که نرخ برد بالایی داشته باشد.
- نکتهای که باعث ایجاد مشکل در این لبهها میشود، تبدیل شدن به یک آدم ریزبین است که خیلی سریع به معاملات وارد و یا خارج میشود. این کار با کارمزد و هزینههای مبادلهای، میتواند بسیار گران باشد. به طور کلی انجام این کار برای معاملهگران جدید توصیه نمیشود.
اهمیت لبه معاملاتی در چیست؟
- در بیشتر مواقع شما در خدمت نیروهای بازار هستید و همچنان میتوانید خوب عمل کنید، اما بینش کمتری نسبت به معاملاتی که در بازار رخ میدهد، دارید.
- برتری منظم بودن در معاملات این است که لبه معاملاتی در اختیار شما قرار میدهد تا نسبت به سایر سرمایهگذاران متفاوت عمل کنید.
- انجام کارهای مشابه با دیگران، نتایج مشابه به همراه خواهد داشت که باعث میشود در این مسیر، سرمایهگذار با شکست مواجه شود. لبه معاملاتی شما، مولفه اساسی استراتژی و طرز تفکر شماست که شما را از سایر معاملهگران متمایز میسازد.
مولفههای شکلدهنده لبه معاملاتی
توجه و تمرکز بر روی نقاط ورود به معامله و غفلت از سایر مولفهها که در شکلگیری لبه معاملاتی تأثیرگذار میباشند، از اشتباهات رایج بین معاملهگران است. بسیاری از معاملهگران این استنباط را دارند که اگر قدرت شناسایی نقاط ورود به معامله را داشته باشند، معاملات موفقی را در پیش خواهند داشت؛ اما برخی از دیگر مولفهها بسیار تأثیرگذار است و در شکلگیری لبه معاملاتی موثر میباشد.
بطور کلی سرمایهگذاران مولفههای شکلدهنده لبه معاملاتی را تحت سه عنوان کلی دستهبندی میکنند:
- مولفههای مربوط به روانشناسی معاملهگری
- مولفههای مربوط به مدیریت سرمایه
- مولفههای مربوط مزایای معامله گر بودن به استراتژی معاملاتی
زمان انجام یا عدم انجام معاملات، قاب زمانی انجام معامله، مقدمات انجام معامله، تکنیکهای ورود و خروج از معاملات و غیره، از عناوینی هستند که علاوه بر مولفههای ذکر شده در بالا به آنها نیز توجه میشود.
چطور میتوان لبه معاملاتی مخصوص به تجارت خود را یافت؟
لبه معاملاتی خیلی پیچیده نیست و برای ایجاد یک الگوریتم که فعالیت شما را در بازار تضمین کند، نیازی به فرمولهای پیچیده ریاضی ندارید. بهتر است در ابتدا نقاط قوت خود را شناسایی کنید سپس مزایای قابل توجهی از این نقاط بدست میآورید و این موضوع عملکرد شما را با دیگر معاملهگران متفاوت میکند. شما ممکن است چندین لبه را برای تجارت خود انتخاب نمایید. معاملهگران برای تعیین کاری که دقیقا در حال انجام آن هستند، لیستی را برای خود ایجاد میکنند که با کمک آن فعالیت روزانه خود را مدیریت و هدایت میکنند.
تکنیک ریسک فری چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟
مهمترین نکتهای که باید بدانید این است که هیچ بازار سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد. اما، راهحلهایی وجود دارد که میتوانید ریسک معاملات را کاهش دهید. اگر به خوبی متوجه شوید نحوه اجرای ریسک فری در ارز دیجیتال چیست؟ میتوانید عملکردی موفقیت آمیز در کاهش ریسک معاملات خود داشته باشید. در یک تعریف ساده، ریسک فری به معنی سرمایه گذاری و معامله بدون ریسک است. اگر تصور میکننید انجام معاملات بدون ریسک غیرممکن است، کاملا اشتباه است. آشنایی با برخی تکنیکها و اجرای آنها میتواند ریسک معاملات را به حداقل برساند.
معامله ریسک فری (Risk free) یعنی معامله بدون ریسک. در واقع معامله بدون ریسک یک آرزوی دست نیافتنی برای معامله گران روزانه است. اما همیشه هم اینطور نیست! اگر اصول معاملاتی را بدانید، ریسک فری بودن دیگر دست نیافتنی نیست. خوشبختانه ، من در این مقاله قصد دارم به شما نشان دهم که چگونه یک معامله بدون ریسک یا با حداقل ریسک را تجربه کنید .همچنین مزایای استفاده از یک حساب آزمایشی را هم برای شما خواهم گفت. پس با من همراه باشید.
فهرست مطالب این مقاله
مفهوم کلی معامله ریسک فری
من باید موضوعی را به صورت واضح برای شما بیان کنم: هیچ نوع معامله ای در بازار ۱۰۰٪ بدون ریسک نیست. به طور معمول ، وقتی ما از اصطلاح ریسک فری استفاده می کنیم ، به معاملات باینری آپشن اشاره داریم و همه این ها واقعاً به این معناست که ریسک معاملات شما تا حد ممکن کاهش می یابد.
چگونه می توان معاملات را تا حد امکان ریسک فری انجام داد؟
می توانید معامله باینری آپشن ( Binary options) را انتخاب کنید. به زبان ساده تر ، “باینری آپشن” به معنی معامله ای است که نتیجه آن پاسخ “باینری” بله یا خیر باشد.
در صورت پیروزی ، این آپشن ها مبلغ مشخصی را به شما پرداخت می کنند. با این حال ، متاسفانه اگر معامله باینری درست از آب در نیاید ، پول شما از بین می رود. اگر نمی دانید چطور ، باید بگویم که باینری آپشن از همه عوامل زمینه ای مشابه آپشن های سنتی استفاده می کند. یعنی به طور مشابه، برای تعیین مقدار آن هنگام قیمت گذاری از همان ورودی ها استفاده می شود.
تنها چیزی که در باینری آپشن با گزینه های استاندارد تفاوت دارد، ساختار باز پرداخت آن ها در تاریخ انقضای معاملات است.
یک استراتژی معاملاتی ریسک فری باینری آپشن
تا حد ممکن برای به حداقل رساندن ریسک معاملات ، تریدر ها دو گزینه در یک گزینه و در جهات مختلف خریداری می کنند. در همان زمان ، آن ها یک گزینه را می فروشند تا از هر یک بهره مند شوند.
شما با معامله در روند صحیح سود می کنید . در حالت ایده آل ، اگر استراتژی را درست پیاده سازی کنید ، می توانید ضرر های خود را به حداقل رسانده و معامله سودآوری داشته باشید.
آیا این اتفاق همیشه رخ می دهد؟ خیر ، ولی در بسیاری از مواقع اتفاق می افتد و مطمئناً فرصتی برای شما فراهم می کند تا کمی سود کسب کنید.
به همین دلیل معامله از این طریق را معاملات ریسک فری می نامند.معامله رابین هود آپشن هم می تواند در اینجا مورد استفاده قرار گیرد.
نحوه انجام گام به گام معامله ریسک فری باینری آپشن
- یک آپشن call انجام داده و سپس بلافاصله بعد از آن آپشن put را فعال کنید.
- منتظر جهت یک روند واضح باشید.
- آپشنی را که در مسیر قیمت فعلی روندندارد ، به سرعت بفروشید . اگر هرچه سریع تر این کار را انجام دهید ، ضرر کمتری خواهید کرد. با فروش سریع گزینه ای که روند چندانی نداشته باشد ، معمولاً ضرر های شما کمتر از ۲۵٪ نگه داشته می شود.
- تا حد ممکن تا به پایان رسیدن دومین آپشن خود صبر کنید.
نکته : یک آپشن Call در واقع زمانی تشکیل می شود که شما بر روی بالا رفتن قیمت از یک قیمت مشخص در یک تاریخ مشخص، شرطبندی کرده و سرمایهگذاری کنید.
یک آپشن Put دقیقا برعکس Call عمل می کند. و زمانی شکل میگیرد که شما بر روی پایین آمدن قیمت از یک قیمت مشخص در یک تاریخ مشخص، سرمایهگذاری میکنید.
چطور می توان در معامله ریسک فری باینری آپشن به حداکثر سود رسید؟
– بگذارید معامله به پایان برسد.
وقتی قیمت بر خلاف انتظارات شما عمل می کند چه کاری باید انجام دهید؟
متناوباً ، شما فرصتی برای فروش سودآور هر دو گزینه را دارید. بیایید سناریویی را تصور کنیم که در آن قیمت به شدت کاهش یابد. فرض کنیم یک معامله گر در حالی که منتظر تغییر روند بازار است ، گزینه ” put” را با سود به فروش می رساند. سرانجام ، پس از چرخش بازار ، او از دومین گزینه ” call ” سود می برد.
معامله ریسک فری چیست؟
حساب معاملاتی شبیه سازی شده به همان اندازه که معاملات واقعی می توانند بدون ریسک باشد، ریسک فری است؛ چون شما از پول خودتان استفاده نمی کنید. بعضی از مردم از نداشتن پول کافی در زمان معامله چندان خوشحال نیستند .با این حال ، این یک روش عالی برای تکمیل استراتژی معاملاتی قبل از شروع به ترید است. در نتیجه ، دیگر در زمان معامله با حساب واقعی متحمل ضرر نخواهید شد.
اشکالات معامله ریسک فری با آپشن ها
تعهد زمانی:
یکی از مهمترین اشکالات در معامله های بدون خطر آپشن ها، ردیابی مداوم تاریخ انقضای معاملات است. بهتر است خیلی دقت کنید؛ چون باید آپشن را درست قبل از تاریخ اتمام آن بفروشید.
رویکرد معامله ریسک فری جایگزین شده با گزینه ها: اسپرد گزینه های پروانه ریسک خنثی
اسپرد گزینه پروانه یک استراتژی گزینه های ریسک خنثی با خطر نزولی محدود است. ما این کار را با ترکیب اسپرد call صعودی و نزولی هنگامی که قیمت پایه زیاد تغییر نمی کند به دست می آوریم.
آنچه این استراتژی را بسیار محبوب می کند ، قرار گرفتن در معرض ریسک فری بودن است. حتی اگر پتانسیل سود شما تا حدودی محدود است ، می توانید شب راحت بخوابید. علاوه بر این ، این آپشن یکی از معدود گزینه های استراتژی است که در یک حساب کوچک به خوبی کار می کند.
روش تعیین اسپرد گزینه پروانه ای
- مرحله ۱:یک قرارداد با تاریخ انقضای ۴۵ تا ۵۵ روز کمی کمتر از پول در بازار سهام ETF مانند SPY را بخرید.
- مرحله ۲:اگر قیمت معاملات اساسی بیشتر است ، قرارداد دوم را بخرید. با این کار تاریخ انقضا طولانی تر شده و اگر قیمت ها همچنان بالا روند ، می توانید وارد اولین پروانه شوید.
هدف کلی شما این است که روند بازار را در زیر خطوط تاریخ انقضا به دام بیندازید؛ در حالی که متحمل ضرر زیادی هم نخواهید شد و همانطور که می دانید ، نام این بازی محدود کردن ضرر ها و محافظت از حساب است.
از آنجا که نسبت ریسک به ریوارد تقریباً مطلوب است ، این استراتژی برای معامله گر جدید سودآور تر عمل می کند. یکی دیگر از مزایای معامله با این استراتژی اینست که این پوزیشن به دلیل مورب بودن به طور معمول در روند نزولی سود می دهد. در اینجا خیلی به جزئیات کاری نداریم ، اما برای توصیف نوسانات ضمنی گزینه ها در جهت های مختلف از خط مورب استفاده می کنیم.
مزایای استفاده از حساب آزمایشی برای کاهش ریسک
۱. ارزیابی
همانطور که قبلاً گفتیم، دلیل اینکه کارگزاران تحت نظارت شروع به ارائه حساب های آزمایشی می کردند این بود که به مشتریان این امکان را می دهند تا قبل از ثبت نام پلتفرم های خود را آزمایش کنند. این کار به مشتری این امکان را می دهد تا کارگزاری را ارزیابی کرده و مطمئن شود که در واقع با استراتژی معاملاتی اش متناسب است یا نه. در کل، به کارگزاران کمک کرد تا نرخ ثبت نام بالاتر و مشتریان راضی بیشتری کسب کنند.
۲. تمرین کردن
یکی از امتیازات یک حساب آزمایشی این است که می تواند به موازات یک حساب معاملاتی معمولی مورد استفاده قرار بگیرد که برای مبتدیان بسیار مناسب است.
بعد از اینکه یک مبتدی از حساب آزمایشی برای کار با یک کارگزاری استفاده کرد، او می تواند یک حساب منظم باز کرده و با مقادیر کمتری پول با دقت معامله را شروع کند. برای محدود کردن ضرر ها، آن ها می توانند از حساب آزمایشی برای انجام معاملات همزمان نیز استفاده کنند.
در گذشته، هیچ وقت به معامله گران فرصت داده نمی شد تا اول خود را آزماش و بعد شروع به معامله واقعی کنند و اغلب ضرر های زیادی را متحمل می شدند. امروزه، معامله گران از این مزیت استفاده می کنند تا با مهارت و تجربه مفید وارد بازار شوند. این بدان معنی است که می توانند فرصت های سودآور خود را افزایش داده و ضرر های خود را محدود کنند.
۳. تدوین استراتژی
معامله گران باتجربه و حرفه ای نیز می توانند با استفاده از حساب های آزمایشی سود زیادی ببرند. درست مانند یک مبتدی که می تواند با اکانت خود معامله کند، تریدر حرفه ای هم می تواند با استفاده از یک حساب ریسک فری استراتژی هایش را آزمایش کرده و روش های جدیدی را بدون هیچ گونه خطری آزمایش کند. به عبارت دیگر، بهینه سازی مهارت ها و افزایش سود به لطف حساب های رایگان برای افراد حرفه ای خیلی آسان تر شده است.
برای مطالعه بیشتر نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را پیشنهاد میکنیم.
توضیح حد ضرر متحرک
حدضرر متحرک یا Trailing Stop Loss نوعی حد ضرر است که مدیریت ریسک و مدیریت معامله را با یکدیگر ترکیب میکند. در برخی موارد از این حد به عنوان حد ضرر محافظتکننده از سود نیز استفاده میشود. تنظیم این حدضرر به معاملهگر کمک میکند بتواند از معمالاتی که به خوبی انجام نداده نیز سود کسب کند. بسیاری از نرمافزارهایی که برای انجام معاملات جفت ارز در بازارهای بین المللی استفاده میشوند نیز دارای قابیلت تنظیم تریلینگ استاپ هستند.
کارکرد حدضرر متحرک در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست
در ابتدا میتوانید حد ضرر را به عنوان یک حدضرر معمولی در سامانه معاملات ثبت کنید. در چنین حالتی، وقتی معاملهگر سفارش فروش را ثبت میکند بر اساس حد ضرر تعیین شده قیمت فروش کمتر از قیمت خرید خواهد بود. تفاوت اصلی حد ضرر متحرک با حد ضرر این است که حد ضرر متحرک همواره با قیمت معاملات حرکت میکند. برای اینکه بدانید نقش حد ضرر متحرک در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست، نگران نباشید درک این موضوع بسیار ساده است. اگر سهام شما ۵ درصد رشد کند، حد ضرر متحرک نیز ۵ درصد افزایش خواهد یافت.
فراموش نکنید حد ضرر همیشه در جهت معاملات حرکت میکند. بنابراین، اگر قیمتی سهام شما افت کرد هرگز نباید خودتان حدضرر را جابهجا کنید. حرکت حدضرر با قیمت معاملات تا زمانی ادامه مییابد که شما به سود دلخواه دست یافته و از مزایای معامله گر بودن معامله خارج شوید. در مرحله Short معاملهگر انتظار افت قیمت را دارد. در چنین حالتی حد ضرر در بالای قیمت معامله قرار گرفته و با افت قیمت، حد ضرر نیز به مرور کاهش مییابد.
اشتباهات در تعیین حدضرر متحرک
قرار دادن حد ضرر نزدیک به قیمت معامله: نوسانات زیادی در سهام شرکتها وجود دارد. نزدیک بودن حد ضرر به قیمت معامله سبب میشود که با کمترین نوسانات نرخ ضرر فعال شود. حد ضرر را در نقطهای قرار دهید که مزایای معامله گر بودن تنها در صرت تغییر روند بازار فعال شود. اگر نوسانات حدود ۱۰ درصد باشد اما خدشهای در معاملات ایجاد نکند باید حد ضرر متحرک را بالاتر از ۱۰ درصد قرار دهید. هدف اصلی از حد ضرر جلوگیری از کاهش سود است. پس باید زمانی فعال شود که احتمال تغییر کلی روند فعلی بازار وجود دارد.
روشهای تعیین حد ضرر در این تکنیک
یکی از مرحله های اصلی در استفاده از تکنیک فری ریسک، مشخص کردن حد ضرر است. اما سوال اصلی این است که روش تعیین حد ضرر در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست؟ روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید از آنها برای تعیین حد ضرر استفاده کنید. مهمترین روشها عبارتند از:
- روش کلاسیک: در این روش حد ضرر در پشت قله ها و کف های موجود در بازار تعیین میشود.
- روش عرضه و تقاضا: یکی از مهمترین نکات در معامله ارزهای دیجیتال، آگاهی از نقاط عرضه و تقاضا است. در این روش، زمانی که معامله وارد سود می شود باید حد ضرر را در محلهای عرضه و تقاضا قرار دهید.
- روش پرایس اکشن: برای اجرای این روش به شناخت کافی از سیگنال بار و کی بار نیاز دارید. پس از آن باید حد ضرر خود را پشت سیگنال های بار و کی بار قرار دهید.
- روش ایچیموکو: ایچیموکر روشی مبتی بر تحلیلهای تکنیکال است. در این روش، یک اندیکاتور چندین نمودار به ما ارائه میدهد. ممکن است تحلیل این نمودار برای افراد مبتدی کمی پیچیده به نظر برسد. به همین دلیل توصیه میکنیم که برای افزایش مهارت خود حتما از اندیکاتورهای سادهتر استفاده کنید. فراموش نکنید در روش ایچیموکر زمانی که معامله وارد سود میشود باید حد ضرر پشت سنکو اسپین A و B قرار بگیرد.
سخن نهایی
معامله با یک حساب دمو برای همه افراد مزایایی دارد. از کارگزاری گرفته تا فرد مبتدی و حتی معامله گر حرفه ای روزانه، به همین دلیل است که شما هم باید یک حساب آزمایشی باز کنید.
امروز، همه کارگزاران برتر جهان حساب های آزمایشی را به یک شکل ارائه می دهند و آن ها معمولاً نامحدود هستند. به این معنی که مقدار پول مجازی بی پایان و همچنین رایگان است.
بنابراین، چه یک فرد مبتدی در جستجوی کارگزاری باشید و چه بخواهید پلتفرم های مختلف را آزمایش کنید، یا یک تریدر حرفه ای که باید استراتژی های سرمایه گذاری خود را قبل از به کار گیری در یک سیستم عامل واقعی بهینه کند، توصیه می کنیم همین امروز یک حساب آزمایشی باز کنید.
عدم آگاهی از نحوه معاملات و مدیریت ریسک میتواند سرمایه شما را به نابودی بکشاند. با این حال، برای اجرای تکنیکهای مختلف باید عملکردی کاملا واقعبینانه داشته باشید. هدف اصلی ما از صحبت درباره ریسک فری این است که بتوانید در دوره رکود نیز سود معقولی به دست آورید. اگر مطالب فوق را مطالعه کرده باشید بهخوبی میدانید ریسک فری در ارز دیجیتال چیست و این تکنیک برای تعیین حد ضرر از چه روشهایی استفاده میکند. با این حال فراموش نکنید که قبل از اجرای این تکنیک حتما مهارتهای لازم را به دست آورید. تنها در این صورت است که مدیریت معاملات و مدیریت ریسک آسان خواهد شد.
15 توصیه کلیدی از 15 نفر معامله گر حرفه ای
در این مقاله توصیه ها و نکاتی مهم منتشر کردیم از 15 نفر که در دنیای معامله گری حرفی برای گرفتند دارند.
حتما به این نکات توجه کنید چرا که میتوانند در یکی معامله و فعالیت یک فرد تاثیر زیادی داشته باشند.
ویلیام اکهارت
بیشتر پیشرفتی که در دانش حاصل شده، از تلاش برای رد نظریات مان به دست آمده نه اثبات آن ها بنابراین باید بکوشید تا سیستم معاملاتی خود را نابود کنید یعنی به هر جای آن که مشکوک هستید فکر کنید. در این دنیا بدون درد نمی شود زندگی کرد اگر درد ضرر کردن را حس نمیکنید احتمال بقای شما بسیار کم خواهد بود. اگر معامله گری نمی داند چرا زیان میکند تلاش برای تغییر بی فایده است. (فراچارت: منظور این است که به دنبال عوامل بیرونی برای توجیه ضرر نباشید و عوامل درونی را بیابید) دل نبستن به سود های کلان خیلی مهم است، هنگامی که پشت سر هم موفق میشوید وسوسه میشوید که فکر کنید کار خاصی انجام میدهید که به شما امکان می دهد خیلی سریع پیشرفت کنید و به تدریج فکر میکنید می توانید با دقت کم، تصمیم گیری کنید. و به عنوان یک قاعده کلی ضررها شما را قدرتمند و سودها شما را تضعیف میکنند.
بیل لیپ شات
از دست دادن یک فرصت به اندازه معامله در خلاف جهت بازار، بد است. خیلی پر حجم معامله نمیکنم و به تدریج به حجم معامله اضافه میکنم. باید راهی را بیابید که تنها با 20 تا 30 درصد تحلیل درست، بتوانید سود کنید. هنگامی که نمیدانید چه چیزی در حال رخ دادن است اصلا عاقلانه نیست که بخواهید معامله تان را باز بگذارید. بهترین معامله گرانی که من میشنایم واقعا باهوش اند و همگی سخت کوش اند، وقتی از سخت کوشی سخن میگویم منظورم تعهد در کار و تمرکز است و اصلا ربطی به این ندارد که چند ساعت کار میکنید. بسیاری از مردم فکر میکنند داد و ستد را میتوان در چند قاعده خلاصه کرد. از نظر من در داد و ستد، همیشه نداریم بلکه بسته به شرایط باید تصمیمات متفاوت گرفت.
رندی مک لین
فلسفه معاملاتی من گرفتن بخش های آسان است و بخش میانی حرکت همان بخش آسان است. اگرهنگامی که بازار شدیدا در خلاف جهت پیش بینی شما عمل میکند، معطل نکنید، دیر یا زود بازنده خواهید شد. هر معامله گر موفقی باید سرانجام به شیوه معاملاتی دست یابد که با ویژگی های شخصیتی اش سازگار است. فراچارت: آشنایی کامال با رندی در این لینک موجود است.
اگر برای ارضای هیجانات خود وارد بازار شوید محکوم به شکست خواهید بود زیرا چیزی که به نظر خوشایند می آید معمولا اشتباه است. اکثر مردم حتی از کسی هم که کاملا تصادفی معامله میکند بدتر معامله میکنند. نخستین گام برای اینکه یک معامله گر موفق شویم این است که رفتارمان را از نو بررسی کنیم تا بتوانیم کارهای درست را انجام دهیم نه کارهایی که احساس خوبی را به ارمغان می آورند.
هوارد سایدلر
اگر با اندازه حجمی معامله کنید که شما را بترساند موفق نخواهید شد. تفاوت میان ترس و احتیاط در برابر بازار، بسیار اهمیت دارد اگر از ضرر کردن بترسید موفق نخواهید شد زیرا ترس شما را از تصمیم های درست باز میدارد.
مونرو تراوت
هر چه بهتر عمل کنم با حجم بیشتر معامله میکنم و هر چه وضعیتم بدتر شود باحجم کمتر. مردم فکر میکنند با کار خیلی کم می توان پول پارو کرد. فکر میکنند با اندکی تحقیق در تعطیلات آخر هفته میتوانند سالانه 100درصد بازگشت داشته باشند و این واقعا مسخره است. کسی که ایده خوبی برای معامله داشته باشد هنگامی که برای اولین بار میخواهد آن را آزمایش کند باید با حجم خیلی کم معامله کند در غیر اینصورت ورشکست میشود. برای اینکه معامله گر موفقی باشید باید تمام وقت کار کنید.
آموزش معامله در باینری آپشن
استنلی دراکن میلر
در روشی که برای تحلیل تکنیکال به کار میگیرم عامل کاتالیزگر را که همان نقدینگی است در نظر میگیرم. مهم نیست پیش بینی درست باشد یا غلط ، بلکه مهم این است که هنگام پیش بینی درست چقدر سود کسب میکنید و هنگام پیش بینی نادرست چقد پول از دست میدهید.
برای اینکه واقعا عملکرد خوبی داشته باشید باید از موقعیتهای بسیار سودمند حداکثر استفاده را ببرید و این به این معناست که در شرایط نادری که اعتقاد زیادی به یک معامله دارید روی آن حجم زیاد اعمال کنید. توجه داشته باشید که اگر مجبور باشید که ببرید نمیتوانید ببرید.
ریچارد دریهاوس
سرمایه گذاری طولانی مدت مزایا وآرامش بیشتری نسبت به سرمایه گذاری کوتاه مدت دارد. تحلیل تکنیکال در بازاری که کاملا احساسی است دیدی نسبتا غیراحساسی به تحلیلگرارائه میدهد. خرید سهامی که P/E آنها متوسط یا زیر متوسط است خود به خود بسیاری از سهامی را که عملکرد خوبی دارد حذف میکند. هنگامی که اعتماد بالایی به یک معامله دارید با حجم بالاتری معامله کنید و این معاملات را به اندازه ای باز نگه دارید که بتوانید بیشترین سود را به دست آورید. اگر شرایط بنیادی و تکنیکال هنوز به نرخ های بالاتر اشاره دارند و سود سهام دوبرابر یا حتی سه برابر شده، نباید سود خود را بگیرید و باید با این میل مبارزه کنید.
گیل بلیک
هر بار که معامله ای را باز میکنم ترجیح می دهم که تصور کنم که در بدترین حالت چه اتفاقی می افتددر اینصورت کمتر دستپاچه میشوم. اگر قاعده سیستم معاملاتی را یک بار نادیده بگیرید بار دیگر تخلف از آن آسان تر خواهد بود همانند شکستن رژیم غذایی. داد و ستد روی نقطه ضعف انسان ها فشار می آورد . گویی که پاشنه آشیل هر فرد را پیدا می کند. باید ایده های معاملاتی خود را به قواعد خشک معاملاتی تبدیل کنید وآنها را به کار بگیرید. بر استراتژی ها، ابزار و بازه هایی تمرکز کنید که با ویژگی های فردی تان هم خوانی دارد.
ویکتور اسپراندیو
تعیین نقطه خروج پیش از باز کردن معامله راهی برای ایجاد انضباط هیجانی است. وقتی با بزرگترین حجم ممکن خود معامله میکنید باید معامله تان فورا سودآور باشد چون در اینصورت میزان ضرر بسیار زیاد خواهد بود. کلید موفقیت در داد و ستد انضباط هیجانی است. پول درآوردن به هوش ربط ندارد. در داد و ستد کسی که به سادگی می پذیرد اشتباه کرده موفق خواهد شد. برای یک معامله گر توجیه کاری مسیری است که بی برو برگرد به شکست منتهی می شود. اگر خسته و کلافه شده اید کار درستی نیست که به معامله کردن ادامه دهید. عامل اصلی در کسب ثروت حفظ سرمایه و انتظار کشیدن تا زمان مناسب برای به دست آوردن سودهای استثنایی است.
تام باسو
اگر یک معامله خاص ضرر ده باشد یا سود ده چه اهمیتی دارد؟ معامله دیگری هم وجود دارد. اگر از یک معامله ضرر ده چیزی یاد بگیرید دیگر به آن ضرر گفته نمی شود.
جو ریچی
بهتر است احمق باشیم و سود بگیریم تا اینکه تیز باشیم و ضرر کنیم. تحلیلی ترین افراد، بدترین معامله گرها هستند چرا که باعث می شود بیشتر ویژگی های فردی، ذاتی و توانایی هایشان پوشیده بماند.
جف یاس
با مفهوم بتا آشنا شوید. هر چیزی که آشکار به چشم می آید باید دوباره بررسی شود. احتمال ورشکستگی همیشه بالاتر از احتمال افزایش ناگهانی و امید یک شبه است.
چالرز فاکنر
ذهن ما نمی تواند چیزی را که به شکل منفی گفته می شود بفهمد برای اینکه بفهمد به چه چیزی نباید بیاندیشد، نخست مجبور است به آن بیاندیشد. مثلا به جای گفتن جمله به پول فکر نکن از عبارت روی این تمرکز کن که روشت را دنبال کنی استفاده کنید. هدف باید با جملات مثبت بیان شود مثلا اینگونه نباشد که بگویید من نمی خواهم پول را از دست بدهم.
الیشر اسمانوف
در سرمایهگذاری اول از همه من از غریزهام پیروی میکنم، تجربیاتی که طی سالیان بدست آوردم و احساسی که میگوید چه زمانی، وقت خرید سهام است، همان چیزی است که شم اقتصادی مینامم.
راب بوکر
هرگز بیشتر از 10% سبدتان را به یک سهام اختصاص ندهید. هرگز بطور احساسی وارد بازار نشوید. همیشه پیش از گرفتن پوزیشن حدود پانزده دقیقه تا یک ساعت بازار را زیر نظر داشته باشید تا توان روحی ترید کردن در شما بوجود بیاید. عجله برای گرفتن پوزیشن معمولاً به ترید احساسی و ضرردهی منجر میشود. فراموش نکنید که بازار همیشه هست.
۱۲ درس معاملهگری که بعد از ۱۲ میلیون دلار ضرر آموختم!
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و مزایای معامله گر بودن اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.
استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان مزایای معامله گر بودن واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت مزایای معامله گر بودن افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.
تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم.
تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
دیدگاه شما