بهتر است که این توجه به بیت کوین در زمینه دیگر انجام شود
آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو و حقایقی جدید از هویت واقعی او
تابه حال از خود پرسیدهاید خالق بیتکوین این رمز ارز جذاب و پولساز، کیست؟ بیتکوین اولین بار در سال ۲۰۰۸ توسط مقالهای در نیویورک تایمز معرفی شد. این مقاله توسط فردی به نام ساتوشی ناکاموتو منتشر شد. آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو ده سال پیش منتشر شد و تا کنون خبر دیگری از این فرد در دست نیست. در مورد ساتوشی ناکاموتو شایعههای زیادی در جریان است و هنوز کسی از هویت واقعی او باخبر نیست. خواندن این مقاله بخشی از سوالات شما در مورد او و آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو را برطرف میکند.
- آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو چه بود؟
- رمز گشایی از اولین و اخرین پیام ساتوشی ناکاموتو
- ساتوشی ناکاموتو کیست؟
آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو چه بود؟
نام ساتوشی ناکاموتو، به عنوان یکی از مرموزترین افراد در کره زمین شناخته شده است. او را معمولا به عنوان خالق بیتکوین میشناسند. با وجود دهها تئوری مختلف تاکنون کسی از هویت واقعی این فرد باخبر نشده است. آخرین پیام ساتوشی در ۱۰ سال پیش یعنی در ۲۶ آپریل ۲۰۱۱ منتشر شد که در آن گفته است در حال حاضر مشغول انجام کار دیگری است و دیگر به جامعه ارز دیجیتال کاری ندارد. این پیام در حقیقت یک پیام خداحافظی محسوب میشد که پس از انتشار آن هم کسی نتوانست او را ردیابی کند.
من به کار دیگری مشغول هستم
آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو
تصویر زیر، متن اخرین پیام ناکاموتو است:
ترجمه اخرین پیام
متن کامل پیام او به شرح زیر است:
“I’ve moved on to other things. It’s in good hands with Gavin and everyone.
I do hope your BitcoinJ continues to be developed into an alternative client. It gives Java devs something to work on, and it’s easier with a simpler foundation that doesn’t have to do everything. It’ll get critical mass when impatient new users can get started using it while the other one is still downloading the block chain.”
او در این پیام از بیت کوین ابراز خرسندی کرده است و مستندسازی شبکه و کنترل سورس را به گوین اندرسون سپرده است و اعلام کرد که دیگر در پروژه بیت کوین مشارکتی نخواهد داشت.
چرا ساتوشی ناکاموتو پیام آخر را منتشر کرد؟
در این مورد توضیحات بسیاری وجود دارد اما بخشی از دلایل این امر، درگیری ناکاموتو با ویکی لیکس است.
ویکی لیکس، ساتوشی ناکاموتو و آخرین پیام
ویکی لیکس به عنوان یکی از مطرح ترین سایتها در زمینه افشاگری علیه دولتمردان در همه جهان است. در سال ۲۰۱۲ ادوارد اسنودن فعالیت بسیار زیادی داشت و این امر سبب شد تا وزارت خزانه داری آمریکا این سایت را تحریم کند. نتیجه این امر عدم توانایی ویکی لیکس در استفاده از پیپل و ویزا و مسترکارت بود. نهایتا مالکان ویکیلیکس تصمیم گرفتند از بیتکوین برای پرداختهای مالی مورد نیاز خود استفاده کنند.
تصمیم نهایی ساتوشی ناکاموتو
مهم ترین فرضیه در این زمینه آن است که ناکاموتو پس از درگیری با ویکیلیکس، متوجه تغییرات بیتکوین شده بود و میدانست که این ارز به زودی نقش بسیار مهمی در زندگی افراد مختلف ایفا میکند، و این موضوع باعث خارج شدن کنترل از دست وی میشود.
بهتر است که این توجه به بیت کوین در زمینه دیگر انجام شود
نتیجه این موضوع، تصمیم ناکاموتو برای خالق تتر کیست؟ ناپدید شدن از چشم تمامی افراد بود. ساتوشی ناکاموتو تصمیم گرفت تا آخرین پیام خود را منتشر کند و سپس برای همیشه از چشم جامعه دور شود و اجازه دهد بیتکوین مسیر خود را طی کند و مردم برای سرانجام آن تصمیم بگیرند. در واقع اعتقاد ناکاموتو بر آن بود که لازم است بیتکوین با سرعت کمتری مورد توجه مردم قرار گیرد و روند کنونی شتاب بسیار زیادی دارد.
رمز گشایی از اولین و آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو
اولین پیام ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۸ در جنسیس بلاک منتشر شد. قبل از پرداختن به این موضوع باید بدانید جنسیس بلاک، اولین بلاک در زنجیره بلاکچین است. در واقع اولین بلاک استخراج شده در جهان است که توسط ساتوشی ناکاموتو استخراج شد.
متن این پیام در جنسیس بلاک به شرح زیر است.
sknab roftuoliab dnoces fo knirb no rollecnahc ۹۰۰۲/naJ/۳۰ semiT ehT
با رمزگشایی و برگرداندن رمز به پیام زیر میرسیم:
The Times ۰۳/Jan/۲۰۰۹ Chancellor on brink of second bailout for banks
ترجمه تحت اللفظی اولین پیام ساتوشی ناکاموتو به صورت زیر است:
تایمز ۲۰۱۹/۱/۳ صدر اعظم در صدد کمک مالی دوم به بانکها
اشاره این پیام به تیتر روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ذکر شده است. از این شماره از روزنامه تایمز تعداد محدودی وجود دارد و قیمت چندین میلیون دلاری دارد.
در مورد هدف ناکاموتو از ارسال این پیام، فرضیات مختلفی بیان شده است اما مهمترین دلیل احتمالا تمایل ناکاموتو به تغییر روند بانکداری و سرمایهگذاری دولتی در زمان انتشار پیام است.
ساتوشی ناکاموتو کیست؟
اینکه ساتوشی ناکاموتو خالق بیت کوین کیست و چرا پس از انتشار آخرین پیام از نظرها ناپدید شد و وی در حال حاضر مشغول به چه کاریست، موضوعی است که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. عدهای معتقدند ساتوشی ناکاموتو در واقع گروهی از توسعه دهندگان است که اقدام به ساختن بیت کوین (برای اطلاع از همه چیز درباره بیت کوین به این مقاله مراجعه کنید)کرده اند و الزاما اشاره به فرد خاصی ندارد. از طرفی عده دیگر بر این باورند که ساتوشی ناکاموتو در واقع یکی از افراد مشهور جهان است. در ادامه به فهرستی از افراد که بیشترین شایعات در زمینه ارتباط انها با ساتوشی ناکاموتو وجود دارد میپردازیم
اما قبل از هرچیز با ساتوشی ناکاموتو آشنا شویم.
اگر در گوگل اسم Satoshi Nakamoto را جست و جو کنید با پیرمرد۷۰ ساله آسیایی مواجه میشوید که در لس آنجلس زندگی میکند. وی بارها و بارها اعلام کرده است که ناکاموتو مد نظر نیست و این فقط یک تشابه اسمی است در واقع اسم کامل این فرد دوریان.اس.ناکاموتو است.
ایلان ماسک
اصلی ترین شخص که همه به عنوان ساتوشی ناکاموتو میشناسند. مالک افسانهای کمپانی تسلا، ایلان ماسک است.
ماسک بارها این تئوری را رد کرده اما به گفته ساحل گوپتا کارآموز ماسک در پروژه اسپیس ایکس، ماسک همان ناکاموتو است که با اسم مستعار فعالیت میکند.
نکته قابل توجه آن است که بدون در نظر گرفتن آنکه ایلان ماسک همان ساتوشی ناکاموتو مرموز است یا خیر، سرمایه گذاری ۱.۵ میلیارد دلاری کمپانی تسلا بر روی پروژه بیت کوین باعث افزایش قیمت و ارزش ناگهانی این ارز تا بیش از ۱۶ درصد شد. علاقه ماسک به بیت کوین تا آنجایی پیشرفت که برنامهای برای پرداخت حقوق کارمندان به صورت بیت کوین تنظیم کرد. اما پس از مدتی ماسک علاوه بر بیت کوین تمایل زیادی به دوج کوین پیدا کرد .در مقاله مزایا و معایب سرمایه گذاری بر دوج کوین، به تمامی نکات در مورد این رمز ارز پرداخته شده است
گوین اندرسون
دومین مظنون در این زمینه، گوین اندرسون است. وی یکی از معروفترین توسعهدهندگان نرم افزار در ماساچوست امریکا است. او اطلاعات بسیار زیادی نسبت به بیت کوین دارد و سبک نوشتههای منتشر شده توسط او، به سبک آخرین پیام ساتوشی ناکاموتو بسیار شبیه است به همین دلیل بسیاری معتقدند اندرسون همان ناکاموتو است. در مورد اندرسون گفته شده بسیاری از آموزشهای مربوط به رمز ارزها را به مامورین CIA اموزش داده است. البته گوین اندرسون و دیگر توسعه دهندگان پروژه بیت کوین، بارها این موضوع را تکذیب کردهاند و اذعان داشتند اندرسون ناکاموتو نیست.
هال فینی
وایت پیپر در واقع مجموعه گزارشات پیرامون یک پروژه است. هال فینی جز اولین افرادی بود که وایت پیپیر مربوط به پروژه بیت کوین را دریافت کرد. فینی در واقع یکی از رمزنگارهای بسیار مطرح در جهان است. فینی بارها و بارها اعلام کرده در پروژه بیت کوین فعالیت داشته و بسیاری از تستهای اولیه با کمک وی گرفته شده است. این موضوع سبب ایجاد شایعه ای شد که فینی همان ساتوشی ناکاموتو است. اما فینی نیز بارها اعلام کرد ساتوشی ناکاموتو نیست. وی حتی تصاویر مربوط به ایمیلهای منتشر شده بین خود و ناکاموتو را منتشر کرد تا این شائبه از بین برود. اما باز هم عدهای اعتقاد دارند فینی همان ناکاموتو است و تمامی این کارها به عنوان تاکتیک برای فریب اذهان عمومی بوده است.
کریگ رایت
یکی از افرادی که خود را به عنوان ساتوشی ناکاموتو معرفی کرده است، کریگ رایت کار آفرین استرالیایی است. کریگ بارها مورد سنجش و محک قرار گرفته است. در آخرین محک پیترتاد (توسعه دهنده پروژه های بلاک چین) از وی سوالاتی کرد و مدارکی درخواست کرد. بعد از گذشت چند سال رایت هنوز نتوانسته مدارک مورد نظر تاد را فراهم کند و فقط در وبلاگ شخص خود اعلام کرد تمایلی برای ادامه بحث ندارد.
سخن آخر
در این مقاله به تمامی حواشی مربوط به اولین وآخرین پیام ساتوشی ناکاموتو، شخصیت وی و تمامی افرادی که به عنوان ساتوشی ناکاموتو شناخته شدهاند، پرداختیم. ساتوشی ناکاموتو چه یک فرد باشد و چه گروهی از متفکران در نهایت باید در نظر داشت این فرد یا افراد موفق به ساخت یکی از عظیم ترین پروژههای جهان شدهاند و بازارهای مالی را تحت تاثیر بسیاری قرارداده اند.
کلامی برتر از كلام مخلوق و پایین تر از كلام خالق
- نویسنده كتاب «الطراز» (امیر یحیى علوى) در كتاب خود جملهاى از جاحظ نقل مىكند، مىگوید: «این مرد كه یكّه تاز میدان فصاحت و بلاغت بود، در سخنى چنین گفته: هرگز كلامى بعد از كلام خدا و پیامبرش به گوش من نخورده، مگر این كه با آن مقابله به مثل كردهام، جز كلمات امیر المؤمنین «كرّم اللّه وجهه» كه من توان مبارزه با آن را هرگز در خود نیافتم، سخنانى همچون: «ما هلك امرء عرف قدره، كسى كه ارزش وجود خود را بشناسد هرگز هلاك نمىشود»، «من عرف نفسه عرف ربّه، آن كس كه خویش را بشناسد پروردگارش را شناخته است»، «المرء عدوّ ما جهل، انسان دشمن چیزى است كه نمىداند» و «و استغن عمّن شئت تكن نظیره و احسن الى من شئت تكن امیره و احتج الى من شئت تكن اسیره، از هر كس مىخواهى بىنیاز شو تا همانند او باشى و به هر كس مىخواهى نیكى كن تا امیر او باشى و به هر كس مىخواهى نیازمند باش تا اسیرش شوى»!
«محمّد غزالى» نویسنده معروف، در كتاب «نظرات فی القرآن» جملهاى از یازجى در سفارش به فرزندش نقل مىكند كه عین عبارت این است: «اذا شئت ان تفوق اقرانك فى العلم و الادب و صناعة الانشاء فعلیك بحفظ القرآن و نهج البلاغة، اگر مىخواهى از اقران و همطرازان در علم و ادب و نویسندگى برتر باشى در حفظ قرآن و نهج البلاغه بكوش»
سپس مىافزاید: «به انصاف جاحظ در این گفتارش نگاه كن و این دلیلى ندارد جز این كه بلاغت سخنان على (علیه السلام) پردههاى گوش او را تكان داده و عقل او را به خاطر اعجاز و فصاحتش حیران ساخته، هنگامى كه جاحظ با آن ید بیضایى كه در بلاغت دارد چنین باشد تكلیف دیگران روشن است». [الطراز، جلد 1، صفحه 165- 168] بىجهت نیست كه همین دانشمند زیدى (صاحب كتاب الطّراز) اظهار شگفتى مىكند از بزرگان علماى معانى و بیان كه در طریق دستیابى به فصاحت و بلاغت بعد از كلام خدا و كلام پیامبر (صلی الله و علیه خالق تتر کیست؟ وآله) تكیه بر دیوانهاى شعراى عرب و كلمات خطبا كردهاند و كلمات على (علیه السلام) را به دست فراموشى سپردهاند، در حالى كه مىدانستهاند در بالاترین سطح فصاحت و بلاغت است و آنچه مىخواهند در آن موجود است استعاره، تمثیل، كنایه، مجازهاى زیبا و معانى دقیق همه در آن جمع است. [همان مدرك]
- «محمّد غزالى» نویسنده معروف، در كتاب «نظرات فی القرآن» جملهاى از یازجى در سفارش به فرزندش نقل مىكند كه عین عبارت این است: «اذا شئت ان تفوق اقرانك فى العلم و الادب و صناعة الانشاء فعلیك بحفظ القرآن و نهج البلاغة، اگر مىخواهى از اقران و همطرازان در علم و ادب و نویسندگى برتر باشى در حفظ قرآن و نهج البلاغه بكوش». [نظرات فى القرآن، صفحه 154، طبق نقل نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 91]
- درست به همین دلیل «شهاب الدین آلوسى» مفسّر معروف- هنگامى كه به نام نهج البلاغه مىرسد- مىگوید: «انتخاب این نام براى این كتاب، به خاطر آن است كه مشتمل بر سخنانى است كه انسان تصوّر مىكند برتر از كلام مخلوق و پایینتر از كلام خالق متعال است، سخنانى كه به مرحله اعجاز نزدیك شده و ابداعات و ابتكاراتى در حقیقت و مجاز دارد». [از كتاب «الجریدة الغیبیة» به نقل از مصادر نهج البلاغه، جلد 1]
- استاد «محمّد محیى الدین عبد الحمید» در توصیف نهج البلاغه چنین مىگوید:
«كتابى است كه در درون خود چشمههاى جوشان بلاغت و فنون آن را جاى داده و اسباب فصاحت را براى بینندگان فراهم ساخته و زمان چیدن میوههاى شیرینش فرا رسیده، زیرا از سخنان فصیحترین خلق خدا بعد از رسول اللّه تراوش كرده، كسى كه قدرتش از همه بیشتر و منطقش قویتر و تسلّطش بر لغات از همه فزونتر است، به طورى كه هر گونه مىخواست آنها را به گردش در مىآورد، حكیمى كه فنون حكمت از بیانش خارج مىشود، خطیبى كه سحر بیانش دلها را پر مىكند، عالم و دانشمندى كه بر اثر همنشینى با پیامبر و كتابت وحى و دفاع از دین با شمشیر و زبان از طفولیتش چنان امكاناتى براى او فراهم شده كه براى غیر او دست نداده است». [مصادر نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 96] منبع:
پیام امام امیر المومنین علیه السلام نویسنده : ناصر مكارم شیرازى جلد : 1 خالق تتر کیست؟ صفحه : 35
ویتالیک بوترین کیست
در این مطلب از مجله ارز دیجیتال به معرفی ویتالیک بوترین برنامهنویس و نویسنده روسیکانادایی میپردازیم .
ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) کیست و چقدر ثروت دارد؟ در این مطلب با بیوگرافی کامل خالق روسی – کانادایی اتریوم (Ethereum) آشنا خواهیم شد.
ویتالیک بوترین از سال ۲۰۱۱، با همکاری در تأسیس و نگارش مقالات مجله بیت کوین، در جامعه خرید و فروش بیت کوین مشارکت داشته است. اما ویتالیک بیشتر به عنوان پسر نابغه طراح اتریوم (دومین پلتفرم ارز دیجیتال باارزش و مشهور دنیا پس از بیت کوین)، شناخته میشود. در زمان نگارش این متن، پروژه رویایی او، به دلیل رسیدن به سقف بالای بازار (بیش از ۶۵ میلیارد دلار)، به خود میبالد و به رشد خود ادامه میدهد. در ضمن، ویتالیک فقط ۲۵ سال سن دارد و طرحهای بسیار زیاد و دور و درازی برای ابداع خود، در سر میپروراند.
ثروت ویتالیک بوترین چقدر است؟
دارایی وی چیزی حدود ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشود. بخشی زیادی از دارایی او در قالب اتریوم است. گفته میشود خالق اتریوم، حدود ۳۵۰ هزار واحد از این ارز دیجیتال را در والت الکترونیکی خود نگهداری میکند.
دوران کودکی ویتالیک بوترین
ویتالیک بوترین خالق اتریوم در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۴، در شهر کولومنا واقع در استان مسکو کشور روسیه به دنیا آمد. او تا ۶ سالگی در روسیه زندگی کرد و سپس والدین او تصمیم گرفتند برای جستجوی فرصتهای شغلی بهتر به کانادا مهاجرت کنند. زمانی که او کلاس سوم ابتدایی را در یک مدرسه کانادایی سپری میکرد، در برنامه ای که مخصوص افراد با استعداد بود، شرکت داده شد. با توجه به اینکه دستیابی به یک جایگاه در این برنامه، به معنای فرصتهای یادگیری بیشتر بود، به طور ناگهانی از دوستانش جدا شد. در طول این برنامه، ویتالیک متوجه شد که مجموعه خاصی از مهارتها و استعدادهای او، تا حدی مورد توجه اطرافیان و حتی معلمان قرار گرفته است.
او به صورت ذاتی، مستعد ریاضیات و برنامه نویسی بود و علاقه شدیدی به اقتصاد داشت و میتوانست اعداد سه رقمی را به صورت ذهنی با سرعتی دو برابر بیشتر از میانگین ذهن انسانهای هم سن خود، جمع کند.
در آن زمان، ویتالیک بوترین تعجب میکرد که چرا نمیتواند با میانگین ۷۵ درصدی، مانند دیگران، انسان معمولی باشد. برخی ممکن است بگویند که ویتالیک، با توجه به ذهن عجیب و استعدادهای باور نکردنیاش که او را از همسالان خود دورتر میکرد، برای اینکه بتواند به یک کشور جدید و فرهنگ آن عادت کند دوران سختی را پشت سر گذاشت. در نتیجه او به صورت عمیق، درگیر فرآیند یادگیری مانند اینترنت شد، جایی که بیشتر روابط حرفهای و شخصی خود را در آن ایجاد کرد.
او سپس چهار سال را در مدرسه Aberald، یک دبیرستان خصوصی در تورنتو، سپری کرد. ویتالیک از آن دوران، به عنوان جذابترین و سازندهترین سالهای زندگی خود یاد میکند. این مدرسه، نگاه او به تحصیل را تغییر داد، به طوری که با گذشت زمان کمی از شروع تحصیل در آن مدرسه، خالق تتر کیست؟ نگرش و نتایج آن به شدت تغییر کردند. در Aberald بود که اشتیاق نام تجاری خود را برای یادگیری، توسعه داد که اساساً به هدف اصلی او در زندگی تبدیل شد.
نمرات ویتالیک بوترین همیشه خوب بود، اما مدتی زمان خود را به جای انجام تکالیف مدرسه، برای رسیدن به سطوح بالاتر بازی World of Warcraft، اختصاص داد. او از زمانی که ۱۳ سال داشت World of Warcraft را با خوشحالی بازی میکرد تا اینکه یک روز در سال ۲۰۱۰، شخصیت ویتالیک به دلیل به روزرسانی Blizzard تغییر کرد. آن شب تا زمانی که خوابش برد، گریه کرد و بعدا متوجه شد که سرویسهای غیر متمرکز چقدر میتوانند ترسناک باشند و World of Warcraft را کلا ترک کرد!
زندگی دانشجویی خالق اتریوم
شاید جستجو برای یک اشتیاق جدید در زندگی بود که Vitalik Buterin را به سمت دنیای ارزهای دیجیتال کشاند. او نخستین بار، از پدرش در مورد بیت کوین شنید. پدر ویتالیک در سال ۲۰۱۳، یک استارتاپ پشتیبانی نرم افزار داشت. ویتالیک بلافاصله وارد این کار نشد. علاوه بر این، او ابتدا فکر می کرد که یک ارز دیجیتال حتما با شکست مواجه خواهد شد، چرا که هیچ ارزش ذاتی ندارد. اما بعدها که دفعات بیشتری در مورد آن شنید، علاقهاش افزایش یافت.
ویتالیک بوترین خالق اتریوم همیشه بر این باور بود که اگر در مورد چیزی دوبار شنیدید، ممکن است ایده خوبی برای سرمایه گذاری زمانی و تحقیق بیشتر باشد. در آن زمان، ویتالیک هر چیزی که با مقررات دولتی یا کنترل جمعی انجام میشد را به صورت یک چیز بد معمولی میدید. در این میان ماهیت غیرمتمرکز و غیرقابل کنترل بیت کوین علاقه او را به خود جلب کرد. با وجود اینکه بعد از آن زمان، سیاست او در مورد خوب و بد، به طور قابل توجهی بهروز شده است، اما ویتالیک هنوز با اعتقاد خود که راهی برای قدرت بیشتر در دستان خود دارد، پیش میرود.
Vitalik Buterin زمانی را که به جستجوی شبکهای در فرومهای مختلف مرتبط با بیت کوین اختصاص میداد خاتمه داد. در ابتدا تنها عامل، ارز دیجیتال این شبکه بود که توجه او را جلب کرد. اما سپس هرچه مشارکت او با این جامعه بیشتر شد، شروع به درک پتانسیل نامحدود تکنولوژی مجازی بیت کوین کرد.
او قصد داشت با در اختیار داشتن تعدادی توکن، به طور رسمی به این اقتصاد جدید و تجربی بپیوندد، اما نه قدرت محاسبه برای استخراج داشت نه پولی برای خرید بیت کوین. بنابر این در فرومهای مختلف به دنبال کارهایی بود که پرداختی آنها به صورت بیت کوین باشد. در نهایت، شروع به نوشتن مقاله برای یک بلاگ کرد که دستمزدش به ازای هر مقاله ۵ بیت کوین بود.
همکای خالق اتریوم با نشریات
ویتالیک تلاش میکرد از طریق فروم کاری و مقالههای خود، درک و تجربه بیشتری در مورد بیت کوین بدست آورد و همچنین کمی در معرض جامعه قرار بگیرد. در همان زمان، او جنبه های مختلف اقتصادی، فنی و سیاسی ارزهای دیجیتال را بررسی میکرد. مقاله های او، توجه Mihai Alisie، یک طرفدار اهل رومانی بیت کوین، را به خود جلب کرد که منجر به هماهنگی فعال دو نفره و همکاری در مجله بیت کوین (در اواخر سال ۲۰۱۱) شد.
ویتالیک بوترین نویسنده ارشد مجله بود و همچنین شغل پاره وقت دیگری نیز به عنوان دستیار تحقیق ایان گلدبرگ (Ian Goldberg) بر عهده داشت. علاوه بر این، ویتالیک، به صورت همزمان، پنج دوره پیشرفته را در دانشگاه واترلو (waterloo) سپری میکرد. او در می سال ۲۰۱۳، در سفری که به سن خوزه کالیفرنیا داشت، به عنوان نماینده مجله بیت کوین در کنفرانسی در همین زمینه شرکت کرد. این اولین باری بود که بوترین با چشم خود میدید که جامعهی اطراف ارز دیجیتال، زنده و سرحال است و خالق تتر کیست؟ همین امر او را متقاعد کرد که این پروژه، واقعاً ارزش مشارکت دارد.
سال بعد، ویتالیک بوترین از دانشگاه اخراج شد و تعدادی از بیت کوین هایی که برای سفر دور دنیا، جمع کرده بود را خرج کرد و افرادی که سعی داشتند قابلیت های شبکه بیت کوین را توسعه دهند و به نسخه بزرگتر و کارآمدتری تبدیل کنند را، ملاقات کرد.
فعالیت های ویتالیک بوترین خالق اتریوم
ویتالیک در سفرهایی که داشت، پروژه های مرتبط با بیت کوین زیادی را مشاهده کرد. از مغازه های کوچک در نیوهمپشایر و رستورانها در برلین گرفته که بیت کوین ها را می پذیرفتند، تا ATMهای بیت کوین و جوامع کوچک مختلف در سرتاسر جهان. با این وجود، همه آنها بیشتر بر این مورد تمرکز داشتند که چگونه میتوان عملکرد بیت کوین را مانند پول ارتقا و بهبود بخشید.
در اکتبر سال ۲۰۱۳، او به اسرائیل رفت و افرادی که طراح پروژههای CovertCoins و MasterCoin بودند را ملاقات کرد. این پروژه ها، استفاده از بلاک چین را برای کاربردهای متنوع دیگری بررسی میکردند.
به عنوان مثال، صدور توکنهای دیگری علاوه بر بیت کوین، امکان استفاده از قراردادهای مالی برای کاربران را فراهم میکند. اگرچه آنها هنوز از بلاکچین بنیادی بیت کوین استفاده میکردند، اما ویژگی های جدیدی را به تراکنشهای بیت کوین اختصاص میدادند. بعد از دیدن پروتکلهای مورد استفاده این پروژهها، ویتالیک متوجه شد که با جایگزینی کارکرد آنها توسط یک زبان برنامه نویسی Turing-complete، میتوان کاری که پروتکلها انجام میدهند را به مقدار زیادی توسعه داد.
در علوم کامپیوتر، یک زبان برنامه نویسی Turing-complete عاملی است که کامپیوتر را قادر به حل مسائل خاص می کند. در واقع یک الگوریتم مناسب و مقادیر لازم زمان و حافظه را ارائه میدهد. در ابتدا او ایده خود را با پروژههای موجود در میان گذاشت، اما همه به او گفتند که اگرچه که ایده جالبی است، هنوز زمان مناسبی برای انجام چنین اقدامهای بزرگی نیست. بنابراین Vitalik Buterin تصمیم گرفت که خودش این کار را انجام دهد.
اتریوم سرانجام متولد شد
در اواخر سال ۲۰۱۳، ویتالیک بوترین خالق اتریوم ایده خود را در یک برگه سفید (وایت پیپر) توضیح داد و برای تعداد کمی از دوستانش ارسال کرد و آنها نیز به نوبه خود برای دیگران فرستادند. در نهایت، ۳۰ نفر داوطلب شدند تا با ویتالیک خالق اتریوم در مورد این مفهوم، مذاکره کنند. ویتالیک منتظر نظرات انتقادی مردم و اشتباهاتی که از دید آنها در مورد این مفهوم وجود داشت، بود، اما هرگز این اتفاق نیفتاد.
حتی در آن زمان، مفهوم اتریوم هنوز در مورد پول رایج بود. این ایده، با گذر زمان و در طی جلسات و ملاقاتهایی که با افرادی که کاملاً در جریان آن بودند، تغییر کرد و شکل گرفت. زمانی که آنها زبان برنامه نویسی داشتند، هر هفته روش های جدیدی را برای استفاده از آن مطرح میکردند.
تا پایان ژانویه ۲۰۱۴، تیم متوجه شد که ایجاد یک مکان ذخیره سازی غیرمتمرکز، کار نسبتاً آسانی است و مفاهیمی مانند ثبت نام را میتوان تنها با چند خط برنامه نویسی، به وجود آورد.
همانطور که از این موارد استفاده میکردند، آنها به آرامی ایده ویتالیک را تغییر دادند و به تدریج آن را به سمت آنچه که امروز اتریوم نام دارد، سوق دادند. این پروژه در ژانویه ۲۰۱۴ به اعلام عمومی رسید و تیم مرکزی آن از جو لوبین، چارلز هاسکینسون (خالق کاردانو)، آنتونی دی یورو، میهای آلیسی، ویتایک بوترین و گوین وود تشکیل شد.
ویالیک بوترین خالق اتریوم در یکی از کنفرانسهای بیت کوین که در میامی برگزار میشد، اتریوم را معرفی کرد و بعد از چند ماه، تیم تصمیم به برگزاری فروش جمعی اتر، توکن اختصاصی این شبکه، گرفت تا سرمایه آن افزایش یابد. در همان زمان، ویتالیک کمک هزینه Thiel را نیز به مبلغ ۱۰۰،۰۰۰ دلار دریافت کرد.
از طریق فروش جمعی که در آن اتر به ازای بیت کوینها فروخته میشد، تیم موفق به افزایش بیش از ۳۱،۰۰۰ بیت کوین از جامعه ارز دیجیتال شد، که در آن زمان به ارزش ۱۸ میلیون دلار بود. هرچند در زمان فروش جمعی، بیت کوین حدوداً ۶۵۰ دلار معامله میشد اما بلافاصله پس از اینکه قیمت آن کاهش یافت، تیم مجبور شد با از دست دادن قابل اجتناب دلار رو به رو شود. با این وجود، تیم اتریوم با پولهای جمع آوری شده، بنیاد اتریوم را که یک سازمان غیر انتفاعی مستقر در سوئیس است و بر توسعه نرم افزارهای متن باز اتریوم نظارت دارد، را تأسیس کرد.
بیوگرافی گیدو ون روسوم؛ خالق خالق تتر کیست؟ پایتون
در دوران خلق پایتون، مشغول دیدن برنامه تلویزیونی Monty Python بود که از شبکه ی تلویزیونی BBC پخش می شد و یک سریال کمدی دهه 70 بود.
گیدو ون روسوم (guido van rossum) به این فکر کرد که برای چیزی که خلق کرده است به یک اسم کوتاه و خاص احتیاج دارد و چی بهتر از پایتون! اینجا شروع رسمی قصه ی زبان برنامه نویسی پایتون بود.
امروز پایتون یکی از زبان های اصلی برنامه نویسی در کل دنیا است و مثل همه ی آثار هنری و دستاوردهای بزرگ انسان های تاثیرگذار، داستانش از یک نقطه ی ساده شروع شد.
اما خالق پایتون (Python) کیست و چه مسیری را برای رسیدن به خلق پایتون طی کرد؟ در این مقاله به این سوال ها پاسخ داده ایم، با ما همراه باشید.
از فارغ التحصیلی جوان، تا خالق پایتون!
قطعا این سوال در ذهنتان نقش بسته است که پایتون از کجا آمده و خالق پایتون چه کسی است! برای پاسخ این سوال باید به سال های خیلی دور، لابه لای یکی از روز های سال 1982 برویم. زمانی که فارغ التحصیل جوان دانشگاه آمستردام، گیدو ون روسوم، کار خود را در موسسه تحقیقاتی مرکز ریاضیات و علوم کامپیوتری (CWI) به عنوان برنامه نویس تازه وارد در تیم ABC شروع کرد.
گروه ABC بر روی یک ایده کار می کرد، آن هم خلق زبان برنامه نویسی ای با مشخصه های قدرت، خوانایی، ظرافت و در عین حال سادگی بود. اما ABC در مدت 4 یا 5 سال فعالیت خودش روی این پروژه نتوانست موفقیت های چشمگیری را از آن خود کند و به این ترتیب این پروژه بسته شد.
پس از آن گیدو ون روسوم به تیم Amoeba در CWI می پیوندد و کار خود را در توسعه سیستم عاملی با عنوان کِرنِل Amoeba آغاز می کند. اما پس از مدتی در سال 1991، مدیر پروژه Amoeba به جهت نشستن بر روی صندلی استادی در دانشگاه، گروه را ترک می کند و این پروژه نیز به پایان می رسد و پس از آن گیدو ون روسوم به تیم مالتی مدیا در CWI می پیوندد.
تولد زبان برنامه نویسی پایتون
شاید این سوال در ذهنتان نقش بسته باشد که خلق پایتون چه ارتباطی با ABC و Amoeba داشته است! در واقع پایتون نتیجه سال ها کار و تلاش گیدو ون روسوم بر روی دو پروژه Amoeba و ABC است، در حقیقت آنها الهام بخش او در نوشتن زبان پایتون بوده اند!
گیدو ون روسوم، از همان ابتدا به دنبال تحقق بخشیدن اهداف ABC و تولید زبانی ساده و با ظرافت، در عین حال قابل رقابت با زبان های سطح بالا مانند C بوده است. در واقع او به دنبال ساخت زبان برنامه نویسی ای بود که شکست ه ا و مشکلات ABC را نداشته باشد!
نیاز به زبانی سطح بالاتر از C در پروژه Amoeba، انگیزه ای بود تا گیدو ون روسوم بیشتر از قبل برای ساخت زبانی ساده و در عین حال قدرتمند تلاش کند. بنابراین پایتون به یکی از مهم ترین ابزار های گروه Amoeba به جهت توسعه و رشد سیستم عامل Amoeba تبدیل شد، اما در CWI هیچ بودجه ای به جهت توسعه پایتون تخصیص نیافت.
ترکیب ABC و انگیزه Amoeba، سبب شد تا گیدو ون روسوم به دنبال تحقق رویای خود برود و تبدیل به خالق پایتون شود! تولد پایتون به روز های تعطیل قبل از کریسمس در دسامبر سال ۱۹۸۹ برمی گردد، زمانی که گیدو ون رسون در خانه خود به دنبال پروژه ای بود تا با استفاده از فعالیت مورد علاقه اش، اوقات فراغت خود را در تعطیلات عید بگذارند!
از آنجایی که پایتون زاده ی ABC است، گیدو در ابتدا تصمیم گرفت نام آن را B بگذارد، اما متوجه شد پیش از این یک زبان برنامه نویسی با این نام وجود داشته است.
بنابراین همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، تصمیم گرفت نامی جسورانه بر مبنای برنامه محبوبش یعنی Monty Python’s Flying Circus انتخاب کند و این چنین شد که او تبدیل به خالق پایتون گشت!
پس از انتخاب نام، او کار خود را در اواخر دسامبر 1989 بر روی پروژه ای که نامش را پایتون گذاشته بود به صورت جدی تر آغاز کرد و درست در حدود یک سال بعد، در سال 1990 اولین نسخه پایتون را خلق کرد، که در پروژه Amoeba در CWI مورد استفاده قرار گرفت.
یک سال پس از کار با نسخه اولیه در CWI، گیدو اولین توزیع عمومی از پایتون را در سال 1991، به عنوان زبان اوپن سورس، به دنیا عرضه کرد تا هر برنامه نویسی بتواند در توسعه پایتون او را همراهی کند.
از خلق پایتون تا مایکروسافت
پس از این مرحله او در موسسه ملی استاندارد و فناوری ایالات متحده آمریکا (NIST) و شرکت ابتکارات تحقیقاتی ملی (CNRI) نیز به کار مشغول شد.
او در سال 1999، درخواست اختصاص دادن بودجه ای برای پروژه توسعه ی زبان برنامه نویسی پایتون را ارائه داد. او اهداف خود از پروژه ی “زبان برنامه نویسی برای همه” را اینگونه بیان کرد:
- پایتون زبانی منبع باز است، بنابراین هر کسی می تواند در توسعه آن کمک کند.
- زبان پایتون به اندازه زبان انگلیسی ساده و قابل درک است.
- مناسب برای کارهای روزمره است و زمان توسعه ی کوتاه را فراهم می کند.
پس از آن در سال 2000 او CNRI را به همراه سه توسعه دهنده ی اصلی این کمپانی به جهت توسعه استارتاپ Be Open ترک کرد. اما این استارتاپ نتوانست مدت زیادی دوام بیاورد و در مدت زمان کوتاهی از رده خارج شد. پس از آن او به تیم توسعه دهنده در Zope پیوست و مدت سه سال در این شرکت مشغول به کار شد.
در سال 2003 نیز او Zope را به مقصد Elemental Security ترک کرد تا بر روی زبان برنامه نویسی سفارشی این سازمان، کار کند.
دو سال بعد در سال 2005 او به گوگل پیوست و سال های طلایی توسعه پایتون را رقم زد و نیمی از وقت خود را از سال 2005 تا سال 2012 در گوگل مشغول به توسعه پایتون بود.
همچنین روسوم در گوگل، ابزار بررسی کد داخلی Mondrian را توسعه بخشید و در بخش App Engine کار میکرد.
پس از گوگل، روسوم در سال 2013 به تیم توسعه دهندگان Dropbox پیوست و سال ها در این تیم مشغول به کار شد و در اکتبر سال 2019 اعلام بازنشستگی کرد. اما مدت زیادی از بازنشستگی او نگذشته بود که همه را با خبر پیوستنش به گروه مایکروسافت سورپرایز کرد.
گیدو ون روسوم را بسیاری از افراد به عنوان خالق پایتون می شناسند و به او لقب دیکتاتور خیرخواه جاویدان را داده اند. زیرا او همواره به دنبال توسعه پایتون است و در زمان های لازم، بهترین تصمیمات را برای پایتون می گیرد.
زبان برنامه نویسی پایتون یک زبان جذاب است که شاید با خواندن این مقاله و آگاهی از سادگی و کاربردی بودن آن بیش از پیش به یادگیری زبان پایتون علاقه پیدا کرده باشید.
می توانید استارت یادگیری خود را از دوره آموزشی پایتون در مپصا بزنید! مپصا اچ آر یکی از موسسات معتبر در زمینه ی برگزاری دوره ها و بوت کمپ برنامه نویسی است.
شما در این موسسه توسط اساتید خبره آموزش می بینید و تجربه ی کار بر روی پروژه های واقعی را خواهید داشت تا برای ورود به بازار کار بیشترین آمادگی را داشته باشید.
پس از گذراندن موفقیت آمیز بوت کمپ ها و دوره های آموزش برنامه نویسی در مپصا اچ آر، شما به شرکت های معتبر برای استخدام معرفی می شوید.
زندگینامه جی کی رولینگ – نویسنده کتاب های هری پاتر
دوستان عزیز همراهان همیشگی سایت پرورش افکار، در این مقاله قصد داریم به شرح زندگینامه جی کی رولینگ، نویسنده مشهور و پرفروش سری کتاب های هری پاتر بپردازیم. طرفداران کتاب های هری پاتر، حتما این جمله را بارها شنیده اند که هری پاتر بر روی دستمال کاغذی متولد شد. درواقع معنی این جمله این است که جی کی رولینگ در آن زمان وضعیت مالی مناسبی نداشت و به علّت فقر نمی توانست کاغذ بخرد! بنابراین هرروز به یک کافه می رفت و بر روی دستمال کاغذی های آن کافه، صفحات اول هری پاتر را نوشت.
بیوگرافی جی کی رولینگ (زندگینامه بزرگان)
برای مطالعه زندگینامه ی جذاب این بانوی نویسنده که یک باره توانست از وضعیت رقت بار خود، به یکی از معروف ترین و ثروتمندترین نویسنده های دنیا تبدیل شود، با ما همراه باشید.
دوران کودکی
در زندگی نامه جی کی رولینگ اینگونه آمده است که : جوآن رولینگ متولد 31 جولای 1965 در انگلستان است. او عمدتاً کودکی شادی داشت و از همان دوران به نام خانوادگی پاتر علاقه خاصی داشت. از همان کودکی دوست داشته است نویسنده باشد و هرازگاهی هم می نوشت اما اوایل کمتر موفق می شد که نوشته ی خوبی ارائه دهد.
وقتی 6 ساله شد یک داستان جالب درباره یک خرگوش نوشت و نام آن را «خرگوشی به نام خرگوش» گذاشت. وقتی مادرش از داستان خوشش آمد و از آن تعریف کرد، رولینگ به او جواب داد: «پس چاپش کنیم!» خود رولینگ در ادامه این خاطره می گوید، گفتن این حرف از زبان یک کودک 6 ساله بسیار عجیب بود اما من واقعا نمی دانم آن موقع این حرف از کجا آمده است!
جی کی رولینگ تو اتوبیوگرافی خود نوشته است: «برای نخستین بار یکی از دوستانش به نام سین او را بسیار تشویق کرد و به او گفت که باید یک روز نویسنده ی بزرگی شود». سین یک اتومبیل فورد قدیمی داشت که در کتاب های هری پاتر به عنوان ماشین پرنده وارد می شود.
پس از این که رولینگ مدرسه اش را تمام کرد، در امتحان ورودی دانشگاه آکسفورد شرکت کرد اما پذیرفته نشد! پدر و مادرش او را تشویق کردند تا در دانشگاه اِکستر انگلستان، زبان فرانسه بخواند. خود رولینگ بعضی اوقات با حسرت می گوید که بسیار علاقه داشته در دانشگاه زبان انگلیسی بخواند؛ اما پدر و مادرش خیلی دوست داشتند او یک زبان پرکاربرد تر از انگلیسی یاد بگیرد.
شکل گیری ایده ی هری پاتر
در سال 1990 اولین ایده ی هری پاتر به ذهن او رسید. بنا به گفته های خودش در یک سفر طولانی با قطار این ایده به ذهن او رسید و همان جا شخصیت های داستان را پرداخت کرد. اولین چیزی که به ذهن رولینگ رسید، داستان یک پسربچه بود که خودش نمی دانست جادوگر است.
قطار حدود چهار ساعت تاخیر داشت و رولینگ هم هیچ خودکار یا مدادی همراهش نبود. خودش می گوید برایم خیلی سخت بود، چون هیچ خودکاری نداشتم و خجالت می کشیدم آن را از کسی قرض بگیرم. به محض این که به مقصد رسید و وارد آپارتمانش شد، سریع دست به کار شده و شروع به نوشتن کرد و چند سال هم برای ویرایش آن زمان صرف کرد.
در سال 1990 بود که مادر رولینگ از دنیا رفت. در جریان فوت مادرش، رولینگ خیلی آزرده خاطر شد و این آزردگی را توانست به صورتی کاملا هنرمندانه به ماجرای مرگ مادر هری پاتر منتقلش کرد. ازنظر خودش یکی از زیباترین و دوست داشتنی ترین صحنه های فیلم هری پاتر، آن موقع است که هری، پدر و مادر خودش را در آیینه می بیند.
ازدواج و جدایی رولینگ
در سال 1990 پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در سازمان عفو بین الملل به عنوان منشی و مترجم مشغول به کار شد و بعد از دو سال با یک روزنامه نگار پرتغالی به نام «ژورگه آرانتس» آشنا شد. هردوی آن ها به سبک نویسندگی جین آستین علاقه داشتند. رولینگ با هزاران امید و آرزو به ژورگه علاقه مند شد و در همان زمان باهم ازدواج کردند.
حاصل این ازدواج دختری به نام «جسیکا» بود. اما پس از گذشت دو سال، جوآن متوجه شد همسرش مرد رویاهای او نیست به این دلیل که ژورگه با او به شدت بدرفتاری می کرد به اندازه ای که خشونت و رفتارهای او سبب کلافگی و عصبی شدن رولینگ شده بود. سرانجام در سال 1993 آن دو پس از یک دعوای سخت، که باعث شد همسرش او را از خانه بیرون کند، از یکدیگر جدا شدند.
طلاق رولینگ روی روحیات او تاثیرات منفی زیادی برجای گذاشت و باعث شد شغل خود را از دست دهد.
او در سال 1993 به ادینبرو اسکاتلند رفت در حالی که افسردگی و سختی های زندگی او را به سختی تحت فشار قرار داده بود. به اندازه ای که چندبار اقدام به خودکشی کرد اما هربار خودکشی هایش ناموفق بود.
وضعیت روحی رولینگ به قدری وخیم بود که مدتی در درمانگاه افسردگی بستری شد. او شغلی نداشت به همین دلیل دخترش را با کمک هایی که از خیریه می گرفت، بزرگ می کرد.
دیدگاه شما