پیوت پوینت چیست؟ بررسی کاربردها و نحوه استفاده
فارکس بزرگترین بازار مالی جهان با ارزش تجارت روزانه بالای 7 میلیارد دلار است. این بازار یکی از جذاب ترین بازارهای مالی برای کسب درآمد و ثروت می باشد. همانطور که می دانید، در بازار فارکس ابزارهای بسیار قدرتمندی وجود دارد که هر تریدری باید نسبت به آنها آگاه باشد.
به این ابزارها اصطلاحا تحلیل های تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و احساسات یا روانشناسی بازار در فارکس گفته می شود. اگر با تحلیل تکنیکال که پیش شرط و لازمه ورود به دنیای فارکس است آشنا باشید، خوب می دانید که یکی از ابزارهای پایه ای این تحلیل، خطوط مقاوت و حمایت است. خطوط مقاومت و حمایت، نقاط احتمالی بازگشت قیمت را به شما نشان می دهند.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چه ربطی بین پیوت پوینت و این خطوط وجود دارد. وقت آن رسیده که بدانید حرفه ای های بازار، از پیوت پوینت نیز برای نقاط احتمالی بازگشتی در بازار به عنوان سطوح مقاومت و حمایت استفاده می کنند.
در این مقاله آموزشی از سری مقالات جذاب وبسایت دنیای ترید در خدمت شما هستیم تا موضوعات مهم زیر را برای شما شرح دهیم.
پیوت پوینت چیست؟ تاریخچه پیوت پوینت، اصطلاح شناسی نقاط پیوت، توضیح سطوح پیوت پوینت ها، نحوه استفاده از پیوت پوینت ها، انواع پیوت پوینت ها، استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها، محدودیتهای پیوت پوینت و نتیجه گیری.
پیوت پوینت چیست؟
پیوت پوینت یکی دیگر از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن دوره قبل (بسته به تایم فریم شما مثلا روزانه، ساعتی و . ) را به منظور تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، نشان می دهد. در حقیقت با استفاده از پیوت پوینت، شما نقاط حد سود و حد ضررتان را پیدا خواهید کرد. به زبانی ساده تر، پیوت پوینت مرزهای حرکات احتمالی قیمت دارایی مورد نظر شما را مشخص می کند. زمانی که شما پیوت پوینت را به درستی روی چارت خود رسم می کنید، قیمت با نزدیک شدن به آنها یا باز می گردد و یا آنها را شکسته و احتمالا تا سطح حمایت و مقاومت بعدی، حرکت می کند. شاید بگویید اینکه شبیه فیبوناچی است! بله برخی تریدرها باور دارند که پیوت پوینت، شبیه به سطوح فیبوناچی می باشد. تمام کاری که شما بعد از رسم پیوت پوینت باید بکنید این است که چشمتان مدام به سطوح مهم آن باشد.
تاریخچه پیوت پوینت
تاریخچه پیوت پوینت در حقیقت به اتاق های فیزیکی بازار سهام که به آنها Floor گفته می شود، بر می گردد. آنها بالاترین قیمت، پایین ترین و بسته شدن قیمت سهام های روز قبلشان را برای محاسبه قیمت روز جاری، حساب می کردند.
این مسئله به آنها کمک کرد تا بتوانند سطوح مهم معاملاتشان را به دست بیاورند. به باور معامله گران بازار سهام، پیوت پوینت ها در حقیقت اندیکاتور آینده نگر هستند زیرا می توانند نقاط احتمالی بازگشت یا شکست قیمت را به شما نشان دهند.
اصطلاح شناسی نقاط پیوت پوینت
منظور ما از اصطلاح شناسی، تفسیر کلمه پیوت پوینت است. همانطور که جلوتر توضیح دادیم، پیوت پوینت از هفت سطح تشکیل شده است. سطح میانی، PP یا همان Pivot Point است. سه خط یا سطح در بالا و سه سطح در پایین قرار دارند. سه سطح بالایی با R به معنی Resistance یا همان مقاومت و سه سطح پایینی با S به معنی Support یا همان حمایت می باشد.
توضیح سطوح پیوت پوینت ها
زمانی که پیوت پونت را رسم می کنید، در واقع 7 سطح پایه ای روی چارت مشاهده می کنید. خطی که درست در وسط این هفت سطوح می بینید خود پیوت پوینت است که با PP مشخص شده است. سه خط بالای پیوت پوینت، سطوح مقاومت شما است که با R2، R1 و R3 مشخص شده است. سه خط پایین پیوت پوینت سطوح حمایت شما می باشد که با S2، S1 و S3 نشان داده شده است (به خاطر داشته باشید که این S ها و R ها می توانند بجای 2 یا 3 عدد، انواع نقاط پیوت تا 5 یا 6 سطح، ادامه داشته باشند).
نحوه استفاده از پیوت پوینت ها
فراموش نکنید که تعدادی از پلتفرم های معاملاتی هستند که پیوت پوینت را ارائه نمی دهند. پس اگر مثلا در نرم افزار متاتریدر 4 یا 5 گشتید و این ابزار را پیدا نکردید، نگران نباشید. شما باید پیوت پوینت را از بروکرتان درخواست کنید و آنها به شما کمک می کنند. راه دیگر، گشتن در موتور قدرتمند گوگل است و بعد از پیدا کردن از یک منبع معتبر، لطفا آن را دانلود کرده و روی پلتفرم معاملاتی تان، نصب کنید. در این راستا برای کمک می توانید از ویدئوهای یوتیوپ استفاده کنید. حال، به جعبه ابزار معاملاتی خود در پلتفرم تان رفته و پیوت پوینت را رسم کنید. درست مثل نقاط حمایت و مقاومت، قیمت به احتمال زیاد پس از برخورد با این سطوح، دچار تغییر می شود. هرچه تعداد برخورد قیمت با این سطوح بیشتر باشد و این خطوط باعث بازگشت آنها شود، این سطوح قوی تر و قابل اعتماد تر هستند.
لطفا به نمودار 15 دقیقه پوند به دلار زیر نگاهی بیاندازید.
در این تصویر، قیمت چند بار به سطح حمایت S1 برخورد کرده است. اگر فکر می کنید که این بار هم قیمت پس از برخورد با آن بر می گردد، می توانید آن را بخرید و حد ضرر خود را در S2 بگذارید. تارگت احتمالی شما، می تواند جایی بین خود پیوت پوینت PP و R1 باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوت پوینت ها انواع مختلفی دارند که بهتر است شما نیز با آنها آشنا شوید. اولین نوعی که ما قصد داریم به شما معرفی کنیم، پیوت پوینت استاندارد است.
پیوت پوینت استاندارد
پیوت پوینت استاندارد، ابتدایی ترین و ساده ترین نوع پیوت پوینت است که تریدرهای روزانه، از آن استفاده می کنند. این نوع پیوت پوینت، در حقیقت میانگین قیمت بالا، پایین انواع نقاط پیوت و بسته شدن دوره قبل است.
پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت فیبوناچی احتمالا مشهورترین نوع پیوت پوینت بین تریدرها می باشد. همانطور که می دانید استفاده از فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی، اصلاحی و پروجکشن در فارکس بسیار متداول است. نکته مهمی که شما باید در این قسمت بدانید، سطوح مهم و کلیدی فیبوناچی در پیوت پوینت است.
کلیدی ترین سطوحی که تریدرها نسبت به آنها خیلی حساس هستند، سطوح 38.2% و 61.8% فیبوناچی اصلاحی است.
پیوت پوینت Woodie’s
یکی دیگر از انواع پیوت پوینت، Woodie’s است. این نوع پیوت پوینت، وزن سنگین تر یا تاثیر بیشتری روی قیمت بسته شدن دارایی می گذارد. ولی یادتان باشد که نحوه محاسبه آن، درست مثل پیوت پوینت استاندارد است. پیوت پوینت Woodie’s فقط دو سطح مقاومت و حمایت دارد.
پیوت پوینت کمریلا Camarilla
نوع دیگر پیوت پوینت، کمریلا است. مخترع آن نیک اسکات در سال 1980 میلادی بود. کمریلا شباهت زیادی به پیوت پوینت Woodie’s دارد. تنها تفاوت آن این است که در کمریلا، چهار نوع حمایت و مقاومت وجود دارد.
پیوت پوینت دمارک Demark
آخرین پیوت پوینتی که قصد داریم برای شما شرح دهیم، پیوت پوینت دمارک است. این پیوت پوینت، ارتباط متفاوتی بین نقطه باز و بسته شدن قیمتش وجود دارد. این پیوت پوینت توسط تام دمارک اختراع شد. دمارک در این نوع پیوت پوینت، عدد X را برای محاسبه سطح پایینی و سطح مقاومت بالایی استفاده می کند. او همچنین روی رفتار قیمت اخیر نیز تاکید می کند.
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
همانطور که تا اینجای این مقاله متوجه شدید، شما می توانید از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح مقاومت و حمایت، استفاده کنید. استفاده از این سطوح، در هر بازه ای استراتژی مخصوص خودش را دارد. همانگونه که مطلع هستید، بازارها یا دارای روند هستند و یا اصطلاحا رنج و بدون روند می باشند. ما در زیر، با دو مثال استراتژی هر دوی این مارکت ها را برای شما توضیح می دهیم.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت رنج
اگر شما با مارکتی مواجه هستید که بدون روند و رنج می باشد، کافی است با رسم پیوت پوینت، سطوحی که قیمت بین آنها بالا و پایین می شود را، روی پیوت پوینت پیدا کنید. در حقیقت این سطوح درست نقش مقاومت و حمایت را برای شما بازی می کنند. شاید شما کلمه Pivoting را شنیده باشد، معنی این کلمه یعنی برخورد قیمت با مقاومت و حمایت و سپس برگشتن.
استراتژی که شما می توانید در اینگونه مواقع از آن استفاده کنید، دو نوع است:
اگر قیمت نزدیک سطح مقاومت بالایی شما بود، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را بفروشید و حد ضررتان را بالای سطح مقاومت مربوطه بگذارید.
اگر قیمت به سطح حمایت شما نزدیک شد، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را خریده و حد ضررتان را پایین سطح حمایت مربوطه بگذارید.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت روند
حال اگر شما با مارکتی مواجه هستید که دارای روند است، کافی است ابزار پیوت پوینت را رسم کرده و قیمت را رصد کنید. به عنوان مثال اگر بازار صعودی است، کافی است که قیمت را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید. اگر قیمت بتواند آن خط را بشکند و شما تاییدیه شکست را هم مشاهده کردید، در پوزیشن خرید بمانید و بازار را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
همانطور که در توضیحات مزایای پیوت پوینت و کارایی اصلی آن برای شما توضیح دادیم، هدف اصلی استفاده از پیوت پوینت، تشخیص نقاط مقاومت و حمایت برای گذاشتن حد سود و ضرر است. بسیاری از تریدرها از این ابزار در تحلیل هایشان بهره مند می شوند. تنها کاری که شما باید انجام دهید، رسم کردن این ابزار از جعبه ابزار معاملاتی تان است.
لطفا به تصویر زیر نگاهی بیاندازید و سعی کنید هربار که پیوت پوینت را رسم می کنید، دنبال بازگشت ها و یا شکست های آن باشید. پیوت پوینت ها در واقع کار معامله گران را برای کشیدن خطوط حمایت و مقاومت، ساده کرده اند.
محدودیت یا معایب پیوت پوینت ها
درست مثل هر ابزار دیگری، پیوت پوینت ها معایبی نیز دارند. فراموش نکنید که مارکت تحت تاثیر فاکتورهای زیادی است. در حقیقت تریدرها ایرادی بر خود پیوت پوینت ها نمی گیرند بلکه بیشترین مشکل، در تفکر خود معامله گران است.
نکته مهمی که باید درباره پیوت پوینت ها بدانید، این است که هیچ ضمانتی وجود ندارد که به محض رسیدن قیمت به پیوت پوینت، حتما باید قیمت برگردد، آن سطح مهم حمایتی یا مقاومتی را بشکند و حتما تا سطح بعدی حرکت کند. قیمت می تواند تا مدتی بین دو سطح پیوت پوینت، رنج بزند و هیچ حرکت خاصی انجام ندهد. پس مواظب تله های ذهنی خودتان نسبت به ابزارهای تحلیل تکنیکال باشید.
از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟
پیوت پوینت توسط تریدرها به عنوان یک اندیکاتور پیش بینی کننده استفاده میشود و نشان دهنده سطوح مهم تکنیکال است.هنگامی که همراه با اندیکاتورهای تکنیکال دیگر مثل خطوط حمایت و مقاومت و یا فیبوناچی ترکیب میشود، پیوت پونت ها می توانند یک ابزار بسیار موثر برای ترید کردن باشند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت ها اینگونه است که : از بالا، پایین و بسته شدن روز، هفته و ماه قبل، استفاده میکنند.
سه سطح متفاوت حمایت و مقاومت در بالا و پایین پیوت پوینت قرار دارند.سطوح مقاوت R2 ،R1 و R3 و سطوح حمایت S2 ،S1 و S3 نام دارند.زمانیکه قیمت حال حاضر بازار بالای پیوت پوینت روزانه معامله می شود، سیگنالی برای خرید آن دارایی میباشد و بالعکس زمانیکه قیمت حال حاضر بازار زیر پیوت پوینت روزانه معامله شود، سیگنالی برای فروش آن دارایی محسوب میشود.
از سطوح حمایت و مقاومت به عنوان خروج از معامله استفاده میکنیم.برای مثال اگر قیمت بازار بالای پیوت پوینت باشد، از R1 و R2 میتوان بعنوان تارگت های ترید استفاده کرد.در صورت حرکت بازار به سمت R3 اگر سایر اندیکاتورهای تکنیکال روند معکوس بزرگی را نشان بدهند، ممکن است معامله گران از معامله خرید خارج شده، و حتی وضعیت معامله را معکوس کنند.
نتیجه گیری
فراموش نکنید که پیوت پوینت ها نیز مثل خیلی از ابزار دیگر تحلیل تکنیکال، اگر به تنهایی استفاده شوند کارایی مفیدی نخواهند داشت. معامله گران از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح حمایت و مقاومت و نقاط حد ضرر و حد سود استفاده می کنند.
یادتان باشد که این ابزار هم مثل بقیه ابزار تکنیکال، می تواند آینده قیمت را اشتباه محاسبه کند. بازارهای مالی هر لحظه تحت تاثیر موضوعات مختلف فاندامنتالی و غیره، می توانند تغییر کنند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که وقتی قیمت به فلان سطح پیوت پوینت رسید حتما باید برگردد یا از آن عبور کند.
درست مثل بقیه اندیکاتورها، استفاده از پیوت پوینت ها باید قسمت کوچکی از استراتژی و طرح معاملاتی شما باشد.
نقاط پیوت چیست؟
ابزارهای تکنیکال امروزه توسط طیف وسیعی از معاملهگران و تحلیلگران بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. هدف نهایی استفاده از ابزارهای مختلف تکنیکال پیشبینی حرکت آینده قیمت است. این پیشبینی منجر به تدوین یک استراتژی معاملاتی میشود. یکی از ابزارهای تکنیکال که میتوان با استفاده از آن استراتژی معاملاتی توسعه داد، نقاط پیوت است.
نقاط پیوت نیز مانند بسیاری از ابزارهای تکنیکال، سطوحی از قیمت را مشخص میکند که قیمت نسبت به آن حساس است و ممکن است نسبت به آن واکنش نشان دهد. سطوح معرفی شده با استفاده از نقاط پیوت نقش انواع نقاط پیوت حمایتی و مقاومتی دارند. در ادامه این مقاله به تعریف نقاط پیوت و انواع آن میپردازیم. سپس مزایا و معیب نقاط پیوت به همراه روشهای معامله با استفاده از این ابزار توضیح داده خواهد شد.
تعریف نقاط پیوت و انواع آن
تعریف نقطه پیوت با توجه به نوع آن فرق میکند. پیوتی که به وسیله سه قیمت کمترین، بیشترین و قیمت بسته شدن تشکیل میشود، پیوت محاسباتی نام دارد و سطحی از قیمت را نشان میدهد که برای تشخیص روند از این سطح استفاده میشود. نوعی دیگر از پیوت، پیوت قیمتی است که در نمودار قیمت میتوان به سادگی آن را تشخیص داد. نقاطی که چرخش روند حرکت قیمت رخ داده است و قلهها و درهها تشکیل شدهاند، نقاط پیوت قیمتی نام دارند و دو نوع ماژور و مینور دارند. در ادامه به تعریف دقیقتر هر یک از نقاط پیوت پرداخته میشود.
پیوت محاسباتی
در پیوت محاسباتی ابتدا سطح پیوت با استفاده از بیشترین، کمترین و قیمت بسته شدن محاسبه میشود. نقطه پیوت برابر میانگین این سه قیمت است. به همراه این نقطه دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت دیگر هم تعریف میشود که به ترتیب زیر است :
نقطه پیوت = (بیشترین قیمت روز قبل + کمترین قیمت روز قبل + قیمت بسته شدن روز قبل) * 1 / 3
حمایت اول = بیشترین قیمت روز قبل - (نقطه پیوت) * 2
حمایت دوم = (کمترین قیمت روز قبل - بیشترین قیمت روز قبل) - نقطه پیوت
مقاومت اول = کمترین قیمت روز قبل - (نقطه پیوت) * 2
مقاومت دوم = (کمترین قیمت روز قبل - بیشترین قیمت روز قبل) + نقطه پیوت
نکته مورد توجه این است که نقطه پیوت امروز از قیمت دیروز بدست میآید. اگر قیمت امروز بالاتر از نقطه پیوت باشد روند قیمت در امروز صعودی است و اگر قیمت پایین نقطه پیوت باشد، روند قیمت در امروز نزولی است. از سطوح حمایت و مقاومت برای انجام معاملات استفاده میشود که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
پیوت قیمتی
همانطور که اشاره شد، پیوت قیمتی از روی نمودار قابل تشخیص است. تعریف دقیق فنی آن به این صورت است: نقاطی از قیمت که در آن مینیمم (دره) و ماکزیمم (قله) موضعی قیمت تشکیل میشود، پیوت قیمتی را تشکیل میدهد. یکی از کاربردهای این نوع پیوت رسم چنگال اندروز است که در مقاله « چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست؟ » به طور مفصل شرح داده شده است. پیوتهای قیمتی دو نوع دارند که عبارتند از :
- پیوت ماژور: نوعی از چرخش قیمت که در اکثر مواقع در مسیر روند اصلی حرکت قیمت قرار دارد. در پیوت ماژور تغییر قیمت عمدهتر و بیشتر از پیوت مینور است.
- پیوت مینور: نوعی از چرخش قیمت که در اکثر مواقع در مسیر روند اصلی حرکت، نوعی اصلاح کوچک است و تغییر روند را نشان نمیدهد.
راه تشخیص پیوت ماژور از پیوت مینور
دو راه برای تشخیص پیوت ماژور از پیوت مینور وجود دارد اولین راه توجه به اسیلاتور مکدی است. اگر در تشکیل نقطه پیوت، تقاطع خطوط مکدی نیز اتفاق افتاد، پیوت از نوع ماژور میباشد. راه دیگر استفاده از ابزار فیبوناچی بازگشتی است. اگر در مسیر تشکیل نقطه پیوت، بازگشت قیمت 38 درصد موج قبلی یا بیش از این مقدار باشد، نقطه پیوت ماژور است. در غیر این صورت پیوت از نوع مینور میباشد. در نمودار قیمت زیر برای نماد دماوند میتوانید نقاط پیوت ماژور و مینور را مشاهده کنید.
روش انجام معامله با استفاده از نقاط پیوت
همانطور که عنوان شد، در پیوت محاسباتی دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت نیز محاسبه میشود. یک استراتژی ساده برای معامله روزانه تشخیص روند روزانه با استفاده از نقطه پیوت است. در این روش با توجه به نحوه قرار گیری قیمت امروز نسبت به نقطه پیوت برای انجام معامله اقدام میشود. اگر قیمت بالای نقطه پیوت بود خرید انجام میشود و نقطه حمایتی با توجه به مدیریت سرمایه به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. معاملات با این روش ریسک زیادی دارد و بهتر است با سایر ابزارها و روشهای تحلیلی بهبود یابد.
نکته حائر اهمیت بازه زمانی است که قیمت پیوت محاسبه میشود. اگر نقطه پیوت در بازه زمانی بزرگتری از زمان محاسبه شود، اعتبار نقطه پیوت بیشتر است. اگر به عنوان مثال نقاط پیوت و سطوح حمایت در بازه چند ماهه یا یک ساله تعریف شود، معتبرتر است و قیمت نسبت به این سطوح رفتار معنادارتری نشان میدهد.
یک روش دیگر معامله، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت میباشد. اگر قیمت به سطوح حمایت رسید و نشانههای بازگشت مانند واگرایی یا سایه های کندلی دیده شد، نوعی سیگنال خرید توسط این روش صادر شده است. در نقاط مقاومت نیز اگر کندلهای قیمتی، پر قدرت سطوح مقاومت را شکستند، سیگنال خرید صادر شده است. حد ضرر نیز در نقاط حمایتی یا پایینتر بسته به سیستم مدیریت سرمایه انتخاب میشود.
مزایا و معایب استفاده از نقاط پیوت
نقاط پیوت قیمتی و محاسباتی اصول سادهای دارند و روش تشخیص آنها ساده است. امروزه پیوتهای محاسباتی به وسیله اندیکاتورهای تکنیکال در بسترهای معاملاتی آنلاین نشان داده میشوند. بعضا حالت توسعهیافته آنها که شامل سطوح حمایت و مقاومت بیشتری است مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از محدودیتها و معایب نقاط پیوت این است که به طور کامل قابل اعتماد نیستند و موارد بسیاری وجود دارد که نقاط پیوت کمکی به پیشبینی روند نمیکند. لذا بهتر است به طور کامل به این ابزار تکیه نکنید و این ابزار را با سایر روشها ترکیب کنید.
کلام آخر
در این مقاله نقاط پیوت و انواع آن شرح داده شد. نقاط پیوت سطوحی از قیمت را نشان میدهند که به پیشبینی جهت حرکت و نحوه رفتار قیمت کمک میکند. پیوتهای قیمتی از روی حرکت کندلهای قیمتی قابل تشخیص است، ولی پیوتهای محاسباتی از روی قیمتهای گذشته بدست میآید. در پیوتهای قیمتی، پیوت ماژور از اهمیت بیشتری برخوردار است و اکثر تحلیلگران برای تشخیص روند و سطوح حمایت و مقاومت از این پیوت استفاده میکنند.
آشنایی با نقاط پیوت (Pivot Points) در تحلیل تکنیکال و نحوهی محاسبه
معاملهگران حرفهای از نقاط پیوت برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت بالقوه استفاده می کنند.
به بیان ساده، نقطهی پیوت و سطوح مقاومت آن بخشهایی هستند که در آنها احتمال تغییر جهت روند قیمت وجود دارد.
چرا نقاط پیوت مهم هستند؟
نقاط پیوت شباهتهای زیادی به سطوح فیبوناچی دارند.
در واقع چون در نمودار به خوبی قابل مشاهده هستند در نتیجه بیشتر توسطه معامله گران مورد استفاده قرار میگیرند.
تفاوت اصلی بین نقاط پیوت و حمایت مقاومت آن است انواع نقاط پیوت که در نقاط پیوت معمولا همه از روش یکسانی برای محاسبه استفاده میکنند.
تریدرهای زیادی بر اساس سطوح پیوت معامله میکنند و بهتر است شما هم همین کار را بکنید.
نقاط پیوت به ویژه برای تریدرهای کوتاهمدتی که به دنبال نوسانگیری هستند مفید است.
نحوهی محاسبهی نقاط پیوت
اولین چیزی که یاد میگیرید نحوهی محاسبهی سطوح نقاط پیوت است.
نقطهی پیوت و سطوح مرتبط حمایت و مقاومت، با استفاده از آخرین قیمت باز شده، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدهی معامله محاسبه میشود.
از آنجا که بازار فارکس به صورت ۲۴ ساعته است، بیشتر تریدرها از زمان بسته شدن بازار نیویورک یعنی ۴ بعد از ظهر (ساعت استاندارد شرق امریکا) به عنوان زمان بسته شدن روز قبل استفاده میکنند.
آموزش پیوت فارکس
محاسبه برای نقطهی پیوت در زیر نشان داده شده است:
نقطهی پیوت (PP) = (بالاقیمت به پایین به بسته) /۳
سطوح حمایت و مقاومت به این صورت از نقطهی پیوت محاسبه میشوند:
حمایت و مقاومت سطح اول:
اولین مقاومت (PP x ۲) = (R1) – پایین
اولین حمایت (PPx۲) = (S1) – بالا
دومین سطح حمایت و مقاومت:
دومین مقاومت (R2) = (بالا – پایین) + PP
دومین حمایت (S2) = (بالا – پایین) – PP
سومین سطح حمایت و مقاومت:
سومین مقاومت (R3) = بالا + ۲ (PP – پایین)
سومین حمایت (S3) = پایین – ۲ (بالا – PP)
به یاد داشته باشید که انواع نقاط پیوت برخی از اندیکاتورها، چندین سطح برای پیوت در نمودار رسم میکنند که به عنوان سطوح متوسط و میانی شناخته میشود. در واقع سطوح کوچکتر بین پیوت اصلی و حمایت و مقاومت هستند که احتمال واکنش قیمت به آنها وجود دارد .
اگر از ریاضی متنفرید، نگران نباشید چون لازم نیست خودتان به محاسبه این پیوت ها بپردازید . بیشتر اندیکاتورهای رسم نمودار به صورت اتوماتیک این کار را برای شما انجام میدهند.
فقط مطمئن شوید که تنظیماتتان را درست انجام دادهاید تا از زمان بسته شدن وباز شدن قیمت درست استفاده شود.
اندیکاتورها میتوانند برایتان مفید باشند و سرعت شما را افزایش دهند، مخصوصا اگر نیاز به بک تست از اطلاعات تاریخی گذشته دارید و یا میخواهید نحوه عکسالعمل قیمت به پیوتها را بررسی کنید.
معامله در محدوده قیمتی با کمک نقاط پیوت
سادهترین راه استفاده از سطوح نقاط پیوت این است که از آنها درست مانند سطوح حمایت و مقاومتتان استفاده کنید.
درست مانند یک سطح حمایت و مقاومت کلاسیک، قیمت به طور مکرر سطوح را میآزماید.
هر چه قیمت دفعات بیشتری به سطح پیوت برسد و سپس برگردد، سطح قدرتمندتر است.
اگر قیمت به سطح مقاومت بالایی نزدیک میشود، میتوانید یک معامله فروش باز کنید و حد ضرر را درست بالای مقاومت قرار دهید؛ زیرا به احتمال زیاد پس از برخورد به مقاومت، دوباره قیمت به سمت پایین باز میگردد و اگر هم قیمت قدرت شکست مقاومت را داشته باشد با گذاشتن حد ضرر کمی بالاتر از مقاومت، از ضرر کنترل نشده جلوگیری میشود.
اگر قیمت به سطح حمایت نزدیک شود نیز، خرید انجام میدهید زیرا به احتمال زیاد ، قیمت پس از برخورد به سطح حمایت به سمت بالا برمیگردد. در این جا هم حد ضررتان را درست زیر سطح حمایت قرار میدهید.
استفاده از پیوتها دقیقا شبیه استفاده از سطوح حمایت و مقاومت است.
به مثال زیر توجه کنید. یک نمودار ۱۵ دقیقهای از پوند/ دلار امریکا.
در نمودار فوق میبینید که قیمت، سطح حمایت S1 را میآزماید. اگر فکر میکنید این حالت باقی میماند، کاری که میتوانید انجام دهید این است که وارد پوزیشن خرید شوید و حد ضرر را بعد از سطح حمایت دوم قرار دهید تا در صورت پولبک قمیت به حمایت اول، حد ضررتان سریعا فعال نشود .
اگر خیلی محافظهکار هستید، میتوانید حد ضرر را درست انواع نقاط پیوت زیر S2 قرار دهید. اگر قیمت از S2 بگذرد، این احتمال وجود دارد که دیگر برنگردد، چرا که S1 و S2 هر دو به سطوح مقاومت تبدیل میشوند.
اگر کمی ریسکپذیرتر باشید و مطمئن باشید که حمایت در S1 باقی میماند، میتوانید توقفتان را درست زیر S1 قرار دهید.
در مورد نقاط کسب سود میتوانید PP یا R1 را هدف قرار دهید که آن هم نوعی مقاومت فراهم میسازد.
بیایید ببینیم اگر در بازار خرید انواع نقاط پیوت میکردید چه اتفاقی میافتاد.
ظاهرا S1 به عنوان حمایت باقی ماند! اگر PP را به عنوان نقطهی کسب سود هدف قرار میدادید، TP را زده بودید.
نکات مهم در استفاده از پیوتها!
نباید فقط و فقط به نقاط پیوت اکتفا کنید.
باید توجه داشته باشید که آیا سطوح نقاط پیوت با سطوح قبلی حمایت و مقاومت هماهنگ هستند یا خیر.
میتوانید از انواع دیگر اندیکاتورها برای تایید استفاده کنید تا مطمئنتر شوید.
مثلاً اگر میبینید که یک کندل دوجی در بالای S1 شکل گرفته نشان دهندهی شرایط فروش بیش از حد است؛ بنابراین احتمال این میرود که S1 به عنوان حمایت باقی بماند.
به علاوه بیشتر اوقات مبادلات، معمولاً بین اولین سطوح حمایت و مقاومت اتفاق می افتد.
گاهی قیمت دومین سطح را میآزماید و هر چند وقت یک بار سومین سطح مورد آزمایش قرار میگیرند.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
پیوت در بورس به چه معناست؟ معرفی انواع پیوت در بورس به زبان ساده
یکی از مباحث مهم که به شما کمک میکند در ترسیم الگوهای تحلیلی دچار ضعف و اشتباه نشوید، پیوت است. باید گفت که این مبحث دارای چنان اهمیت بالایی است که در واقع اگر به درستی آن را درک نکنیم تقریبا قادر به ترسیم هیچ الگویی نخواهیم بود. که خب این مسئله میتواند باعث شود که تحلیل اکثر معاملات شما در بورس اشتباه از آب در بیاید. پس برای آشنایی با پیوت و کاربرد پیوت در بورس و درک بهتر آن، توصیه میکنیم که این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
پیوت به چه معناست؟
یکی از اصلیترین ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند اندیکاتورها هستند. یکی از پرکاربردیترین این اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت را در نمودار مشخص میکند، پیوت نامیده میشود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمانهای مختلف کاربرد دارد. نقاط پیوت سطوح قیمتی هستند که معاملهگران برای یافتن حرکات احتمالی بازار از آنها استفاده میکنند. پیوت در واقع، میانگین بالاترین نرخ قیمت، پایینترین نرخ قیمت و قیمت نهایی در یک روز پیشین معاملاتی است که معاملهگران با توجه به پیوت یک روز، قیمت را در روز بعدی معاملاتی ارزیابی میکنند و با توجه به این ارزیابی اقدام به خرید و یا فروش میکنند. پس میتوان گفت که، اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، روند صعودی خود را طی میکنند و اگر پایینتر از پیوت قرار بگیرند روند نزولی خواهند داشت. درست است که دادههای پیوت برای بازه زمانی یک روزه مناسب است اما گاها میتوان از دادههای هفته گذشته نیز برای محاسبات هفته آینده نیز استفاده کرد. لازم به ذکر است که، با استفاده از نقاط پیوت، تریدرها میتوانند زمان ورود و خروج به بازار را به درستی تشخیص دهند. پس، استفاده از نقاط پیوت و همچنین استفاده از دیگر اندیکاتورها میتواند تمرین خوبی باشد که معاملهگران را به موفقیت در زمینه بورس نزدیکتر کند.
انواع پیوت ها
یکی از شاخصهای پیشبینی روند بازار که توسط معاملهگران و تحلیلگران به کار گرفته میشود، پیوت ها هستند. پیوت زمانی شکل میگیرد که بین عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند. با یک نگاه به نمودار قیمت یک سهام، با تعداد زیادی پیوت مواجه میشوید. شما برای استفاده از پیوت ابتدا باید آن را به درستی تشخیص دهید و مهارت تمیز دادن آنها از یکدیگر را دارا باشید. در واقع، انواع نقاط پیوت پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیمبندی میشوند.
پیوت قیمتی
پیوت قیمتی را اینگونه میتوان تعریف کرد که، نقاط برگشت قیمت که موجب تغییر روند قیمت سهام در بازار میشود را پیوت قیمتی میگویند. زمانی که بازار در مدت زمان مشخصی در یک جهت حرکت کند و پس از به وجود آمدن سقف و کف، تغییر جهت داده و با روندی قوی به جهت مخالف حرکت کند، در واقع پیوت قیمتی شکل گرفته است. برای تشخیص پیوت قیمتی شما نیاز به ابزار خاصی ندارید و تنها با تکیه بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و با مشاهدات عینی میتوانید پیوت قیمتی را تشخیص دهید. در حال حاضر، جامعترین تعریف برای پیوت قیمتی این است که چنانچه قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند، یک نقطه بازگشت مطمئن یا پیوت قیمتی خواهیم داشت.
پیوت محاسباتی
پیوت محاسباتی، نوع دیگر از پیوت بر اساس ماهیت است که در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در تشخیص این نوع از پیوت شما نیازی به جزئیات تحرکات قیمت در بازار ندارید. در واقع، این پیوت با استفاده از فرمولهای ریاضی و محاسبه دادههای قیمتی به دست میآید. از اصلیترین نکات این پیوت بازه زمانی میباشد. چرا که، دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار داده میشوند که گزینه زمان نیز در آنها موجود است. پیوت محاسباتی خود به انواع گوناگون دیگری تقسیم میشوند که دو نمونه از مهمترین آنها را ما برایتان ذکر میکنیم.
پیوت پوینت (Pivot Point)
چنانچه قیمت بالاتر از نقطه PP قرار بگیرد روند صعودی بوده و باید با توجه به واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی اقدام به خرید کنید و چنانچه قیمت کمتر از PP باشد روند نزولی بوده و باید اقدام به فروش نمایید. برای محاسبه پیوت پوینت باید مطابق فرمول پایین عمل کنید و قیمت سقف، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول جایگذاری کنید.
نقطه پیوت (PP) = (قیمت سقف + قیمت کف + قیمت پایانی) / 3
سپس، سطح حمایتی و مقاومتی نسبت به نقطه پیوت را اینگونه محاسبه کنید:
مقاومت اول (R1)= (2 x PP) – قیمت کف
حمایت اول (S1)= (2 x PP) – قیمت سقف
مقاومت دوم (R2)= PP + (قیمت سقف – قیمت کف)
حمایت دوم (S2)= PP – (قیمت سقف – قیمت کف)
مقاومت سوم (R3)= قیمت سقف + 2 (PP – قیمت کف)
حمایت سوم (S3)= قیمت کف – 2 (قیمت سقف – PP)
باید توجه داشته باشید که، دو حرف اختصاری دیگر به جز PP در فرمول محاسباتی وجود که شما باید مفاهیم آنها را بدانید تا چنانچه با آنها برخورد کردید با مشکل مواجه نشوید. 《R》مخفف واژه Resistance بوده که به معنای سطوح مقاومتی بوده و《S》مخفف واژه support بوده که معنای نواحی حمایتی نمودار میباشد.
خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
در محاسبه خطوط کاماریلا نقاط دقیق و کلیدی همچون PP وجود ندارد. اما میتوان با توجه به تعداد نواحی مقاومت و حمایت، به تشخیص درست و قدرتمند روند دست پیدا کرد و معاملات دقیقتری را انجام داد. پس میتوان گفت که، زمانی که قیمت به سطح ۳ و یا ۴ از نظر مقاومتی (R) و حمایتی (S) برسد این معنی را میدهد که قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
لازم به ذکر است که، محاسبهگر نقاط پیوت در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی به شکل اندیکاتورهای پیشفرض وجود دارد. حتی اگر وجود نداشت میتوان آن را به صورت رایگان دانلود و نصب کرد. هم اکنون در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی پیوت ها و ابزارهای دیگر مانند میانگینهای متحرک و خطوط روند تحت عنوان ابزارهای اصلی به کار گرفته میشوند.
H4 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2)) ➕ Close
H3 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4)) ➕ Close
H2 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6)) ➕ Close
H1 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12)) ➕ Close
(L1 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12
(L2 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6
(L3 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4
(L4 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2
پیوت ماژور
در تعریف پیوت ماژور باید گفت که، ماژور همان نقاطی است در نمودار که تغییر روندهای نزولی به صعودی یا بالعکس به صورت عظیم و چشمگیر رخ میدهند. این تحرکات قیمتی که در اصطلاح به آنها پیوت ماژور گفته میشود از اعتبار مخصوصی بین تحلیلگران برخوردار هستند. این نقاط بسیار با اهمیت هستند. زیرا، نقاط ماژور روندهای جدید و رسم الگوهای قیمتی و ابزارها با توجه به این نقاط ترسیم میشوند. شناسایی نقاط ماژور امر مهمی است که، توسط تکنیکالیستها انجام میشود. باید دقت داشته باشید که، در این نقاط روندها تغییر جهت میدهند و این تغییر جهت هدف ما به عنوان یک معاملهگر است.
پیوت مینور
پیوت های مینور در واقع نقطه عکس پیوت های ماژور هستند. پیوت مینور نقاط برگشت ضعیفی هستند که به آن نوسانات کوچک نیز گفته میشود. در واقع مینورها در تحلیل تکنیکال از ارزش خاصی برخوردار نیستند و نمیتوان با تکیه بر پیوت مینور روند و الگوی جدیدی ترسیم کرد. مینور، بیشتر مورد توجه نوسانگیران قرار میگیرد و در نمودارهایی با دورههای زمانی کوتاه مشاهده میشود. به همین دلیل است که، توانایی زیادی در ایجاد تغییرات در روند و ایجاد تحرکات قیمتی را ندارد. پیوت های مینور بیشتر به صورت تصادفی به انواع نقاط پیوت وجود میآیند و از قانون خاصی نیز پیروی نمیکنند.
تشخیص پیوت ماژور و مینور
یکی از پرکاربردترین روشهای تشخیص دادن پیوت ماژور و مینور، استفاده از روشهای بصری و مشاهده است. این روش مهارتی است که نیاز به هیچگونه ابزاری ندارد و تنها با کسب تجربه و آزمون و خطا به دست میآید. اما، این روش بیشتر مورد استفاده افراد حرفهای است که به اندازه کافی تجربه کسب کردهاند. اما روشهای دیگری نیز برای تمیز دادن و تشخیص این دو پیوت وجود دارد که افراد مبتدیتر به راحتی میتوانند با به کارگیری آنها پیوت مینور و ماژور را از یکدیگر تشخیص دهند. ما در ادامه دو نمونه از پرکاربردترین آنها را به شما معرفی میکنیم.
اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین
برای استفاده از این روش نیاز به ابزارهای اصلاحی همچون فیبوناچی دارید. چنانچه اصلاح انجام شده شما کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد، پیوتی که تشکیل شده است، پیوت مینور خواهد بود و چنانچه اصلاح انجام شده بیشتر باشد، پیوت تشکیل شده ماژور است.
تغییر فاز MACD در هنگام تشکیل پیوت در بورس
در استفاده از این روش شما باید یک فاز مکدی (مثبت یا منفی) را در نظر بگیرید، تا زمانی که فاز از واگرا به همگرا تغییر کند و شما آن نقطه را شناسایی کنید. لازم به ذکر است که، چنانچه هیستوگرام مکدی بالای خط صفر باشد فاز مثبت است و چنانچه هیستوگرام مکدی در زیر خط صفر باشد را فاز منفی میگویند.
* جهت کسب دانش بیشتر در زمینه MACD کلیک کنید.
نتیجهگیری
سرمایهگذاریهای موفق در بازار بورس حاصل تشخیص درست روند بازار بوده است. همین جمله میتواند اهمیت پیوت را به صورت آشکارا نشان دهد. پیوت ها ابزار بسیار ارزشمندی هستند که مسیر درست را به شما نشان میدهند. پیوت در کنار دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزارهای جادویی هستند که شما باید به عنوان یک تریدر در بورس به درستی با مفاهیم آنها آشنا باشید تا به موفقیت در این زمینه دست پیدا کنید. لازم به ذکر است که، پیوت نیز مانند دیگر ابزار معاملهگری در بورس خالی از خطا نیست و ممکن ااست گاهی اشتباه کند. در واقع این شما هستید که، با انتخاب استراتژیهای معاملاتی درست و دقیق و روشهای نوین تحلیل درصد خطا را تا حد زیادی کاهش میدهید. پس با افزایش دانش خود و با به کارگیری ابزارهای موجود مسیر موفقیت را به درستی و ایمن طی کنید.
یکی از پرکاربردترین اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت را در نمودار مشخص میکنند، پیوت نامیده میشود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمان های مختلف کاربرد دارد.
پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و براساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیم بندی میشوند.
دیدگاه شما