الیوت بیان کرد که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسان ها در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فراکتال یا «امواج» در بازارهای مالی ظاهر می شود. نظریه الیوت تا حدودی به «نظریه داو» (Dow Theory) شباهت دارد، زیرا هر دو می گویند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می کند. از آنجا که الیوت ماهیت «فراکتالی» بازارها را نیز به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی هستند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار تکرار می شوند. الیوت کشف کرد که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس به همان گونه است. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده استفاده کرد.
دانلود پاورپوینت سازه های طبیعی و هندسه فراکتال
شرکت مگ ایرانز ضمانت می کند تا 48 ساعت ،اگر به هر دلیلی از خرید خود ناراضی بودید ، مبلغ آن به صورت کامل و بدون چون و چرا، برگشت داده شود .جهت درخواست برگشت وجه ، با پشتیبانی تماس بگیرید .
بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
¢اين امر تقريبا قطعي است که سازنده هاي ابتدايي که توسط انسان هاي ماقبل تاريخ مورد استفاده قرار مي گرفتند، فرم هاي طبيعي بودند. بيش از آن که انسان بتواند دنياي اطراف خود را مطابق با خواسته ها و نيازهاي خويش تغيير دهد ، براي رفع احتياجاتش از غار ها به عنوان سر پناهي براي محافظت در برابر عوامل طبيعي،از درختان براي محافظت در برابر حيوانات درنده و يا محلي براي مخفي شدن به هنگام شکار و همچنين از درختان سقوط کرده براي عبور از رودخانه ها و سيلاب ها استفاده مي کرد.شايد اجداد ما بدون درک واقعي فرم هاي طبيعي،از يکي از بهترين معلمان يعني طبيعت ، استفاده از فرم هاي سازه اي موجود در آن را مي آموختند. طبيعت براي اطمينان از اين که سازه ها به خوبي پاسخگوي اهداف عملکردي شان مي باشند يا خير ، روش مخصوص به خود را دارد، هر چيزي که به اندازه کافي قوي نيست محکوم به نابودي است. به عنوان مثال فرسايش در غارها به تدريج ابعاد دهانه غار ار افزايش داد که صخره روي آن مي بايست اين دهانه را بپوشاند ، نتيجه اينکه در اثر تنش زياد ، سقف غار فرو مي ريخت ، يا در مورد درختاني که ريشه هاي آنان به اندازه کافي در زمين فرو نرفته باشد، با وزش بادهايي قوي از بين مي روند. بيش از صدها هزار سال انسان اوليه به تدريج از يک مصرف کننده بدون تفکر آن چه طبيعت در اختيار وي قرار مي داد، به يک موجود فني و تکنيکي تبديل شد که مي توانست براي مشکلات و مسائل خود راه حلي را بيابد. در اين مرحله گذار و تحول انسان اوليه ، انسان از طبيعت تقليد مي کرد و پس از آن به قبول و پذيرش نمونه هايي از دنياي طبيعي پرداخت.
اسلاید 2 :
¢اين آموزه ها امروزه هم بيان مي شوند و مورد استفاده قرار مي گيرندو طيف وسيعي از دانش مربوط به کارايي سازه اي و تمرينات عملي به شکل فرم هاي زيبا و طبيعي را شامل مي گردند. سلول هر موجود زنده ساختاري دارد و بايد فرم سازه اي مشخصي داشته باشد. در استفاه از فرم هاي مناسب براي عملکردهاي مشخص ، طبيعت نيز مانند طراحان ساختمان با مجموعه اي از مسائل و مشکلات روبروست. يک فرم قوي تر و پايدار تر ممکن است مقاومت بيشتري را براي موجود زنده فراهم کند ولي در عين حال نياز به مواد خام بيشتري داشته باشد(که ادامه اين کار به دور باطل مي انجامد. جايي که وزن بيشتر نياز به سازه اي مقاوم تر براي آنکه آن را حفظ کند ، دارد و براي پاسخگويي به اين نياز ، به وزن بيشتر احتياج است ).
¢يک اشتباه جزيي در طرح هاي طبيعي ، نتيجه اي بي رحمانه در پي خواهد داشت. حيوان شکار چي که وزن زيادي دارد و نمي تواند به اندازه کافي سريع حرکت کند تا شکار خود را به چنگ آورد ، مدت زيادي زنده نخواهد ماند. همچنين شکاري که وزن مناسب نداشته باشد، نمي تواند از دست شکارچي در امان باشد. در طبيعت فرم هاي سازه اي کارا الويت بيشتري دارند، زيرا طبيعت مي تواند بارهاي وارده در يک ساختاررا به روش حسي انتقال دهد و ديگر اينکه طبيعت با کارايي مؤثر يک موجود زنده هيچگونه سازشي ندارد.اين امر يکي از کليدهاي موفقيتي است که طراحان ساختمان سعي در به دست آوردن آن دارند.آيا هدف از طراحي بهينه چيزي جز رسيدن به بهترين دستاورد با صرف کمترين سرمايه گذاري است؟
اسلاید 3 :
¢طبيعت ترکيب زيبايي و فرم سازه اي
¢هنگامي که به يک گل نگاه مي کنيم ، تحت تاثير بوي خوش و فرم زيباي آن قرار مي گيريم . ولي اگر با دقت بيشتري به آن نگاه کنيم و در مورد فرم آن تفکر نماييم ، شايد بيشتر تحت تاثير اين موضوع قرار گيريم که چگونه يک گل هنگام وزش نسيم نوسان مي کند، ولي نمي شکند و دوباره به حالت اول خود باز مي گردد. اين موضوع در گياهاني که داراي مفصل هستند، بيشتر به چشم مي خورد. به دليل وجود مفصل، اين گياهان هنگام وزش باد، انعطاف پذير مي باشند. موضوع جالب توجه اين است که با اينکه مصالح سخت کننده در مفاصل به ميزان حداقل مي باشند، در عين حال در کاراترين و مؤثرترين شکل خود بکار برده شده اند. دليل اين امر اين است که طبيعت چيزي را هدر نمي دهد.
¢امروزه درس هاي زيادي براي آموختن در طبيعت وجود ندارد، آموزه هاي طبيعي به سوي مراحلي عميق تر و دقيق تر پيش مي روند. با کوشش و درک قوانين طبيعت و ديدن ، احساس کردن، شنيدن و يا استشمام فرم هاي طبيعي شايد بتوان به زيبايي عملکردي طبيعي دست يافت( به طور مثال زيبايي از طريق حداکثر کارايي در مصالح و فرم حاصل مي شود).
¢براي توسعه و پرورش فرم هاي سازه اي که در طبيعت
¢وجود دارند، قوانين اساسي وجود دارد که مي توان
¢آنها را در اغلب سازه هاي نوين به کار برد.
¢بسياري از بهترين مهندسان و معماران با استفاده از
¢ اين قوانين طرح هاي زيبا خلق کرده اند.
اسلاید 4 :
¢هنگام در نظر گرفتن يک فرم طبيعي ، معماران سعي کرد در درک تناسبات ، فرم هاي منحني ، شکل و حجم آن را دارند، در حالي که مهندسان قوانين مقاومت مصالح ، ايستايي و حرکت در آن را تحليل مي کنند و قوانين موجود در آن را براي ايجاد فرم هاي جديد مورد بررسي قرار مي دهند. شايد با توضيحات فوق بتوان کلمه ًطبيعت ً را از نمودار شماره 1 حذف کرد و بجاي آن از کلمه ًطراحي ً استفاده کرد.
¢شايد آنچه مخلوقات طبيعي را بسيار خاص مي سازد اين باشد که کارايي سازه اي و زيبايي فرم در آنها همزمان اتفاق مي افتد. در تمامي سازه ها بدون استثنا منطقي روشن وجود دارد که به نوعي در مسير جادويي، فرم هاي زيبا ايجاد مي کنند که همگان مشتاق به ديدن و تحسين آنها هستند. تشابه ، تناسب و تفاوت هايي را مي توان بين فرم هايي موجود در طبيعت و فرم هاي دست ساخته انسان پيدا کرد.
¢از نظر فلسفي، طبيعت ارتباطي است بين استدلال سازه اي ، کارايي ، بهترين استفاده از مصالح با توجه به خصوصيات آنها، تناسبات عملکردي و زيبايي شناسانه، رنگ ، شکل و حجم در سطحي که دست ساخته هاي انسان تاکنون به آن حد نرسيده اند. ولي از نظر عملي، بسياري از ً مفاهيم موجود در طبيعت ً به زيبايي و فرم هاي ساخته شده کارا ترجمه شده اند. با درک قوانين موجود در طبيعت و کاربرد آنها ، انسان توانسته است سازه هايي با کارايي بالا و شکل و تناسباتي ايجاد نمايد که مي توان آنها را ً زيبا ً ناميد.هنگامي که زيبايي و کارايي در يک فرم سازه اي با پيروي از قوانين موجود در طبيعت ترکيب مي شوند ، مي توان ادعا کرد که اين نوع از سازه ها کاملا به نمونه هاي طبيعي نزديک شده اند.
اسلاید 5 :
¢آن چه که در مورد فرم ، زيبايي و ساختار درختان وجود دارد، بسيار منطقي و طبيعي است. با نگاهي دقيق به ساختار يک درخت در مي يابيم که تنه درخت در پايين پهن تر بوده و شاخه هاي آن هر قدر به سمت بالا مي روند ، نازک تر مي شوند. درختان نکات زيادي را در مورد طراحي و ساخت هاي کارا به ما آموزش مي دهند. در حقيقت درخت يک طره عمودي بسيار بزرگ است که در يک انتها توسط ريشه هاي آن نگاه داشته مي شود. همچنين شاخه ها نيز هر يک طره اي کوچک تراند که به تنه درخت و يا شاخه هاي بزرگ تر متصل شده اند. در يک طره مقدار تنش در تکيه گاه بيشتر است و به سمت انتهاي طره کاهش مي يابد. با چنين استدلالي ، مصالح در طره ها بايد در تکيه گاه متمرکز شوند و به سمت انتهاي آن کاهش يابند. اين چيزي است که به طور واقعي مي توان در شکل طبيعي درخت مشاهده کرد.
اسلاید 6 :
طراحان چنين قانوني را از زمان هاي بسيار دور در طرح هاي خود استفاده کرده اند، مانند ماريو سالوادوري که در کتاب با ارزش خود در مورد مهندسي سازه به اين امر اشاره کرده است(1990، salvadori).لازم نيست به مهندس معمار و سازه آموزش داد تا محاسبه نمايد که تير طره اي نشان داده شده در تصوير شماره 5 کارايي ندارد، زيرا چنين فرمي اساسا از نظر زيبايي شناسي ً ناصحيح ً و ًنا خوشايند ً است و داراي آرايش ً غير منطقي ً است. دليل اينکه ما مي دانيم طراحي تصوير شماره 5 صحيح نيست ، چيست؟ آيا به اين دليل نيست که شکل آن را در درختان مشاهده مي کنيم؟
منطق موجود در ساختار درخت منبع اصلي نوآوري و ابداع در بسياري از فرم هاي سازه اي بوده است که تعدادي از آنها در ادامه و فرودگاه استنستد در انگلستان که به شکل ستون هاي درختي است.
اسلاید 7 :
¢قوس هاي طبيعي سنگي
¢در بسياري از نقاط در سراسر جهان، طبيعت به ما مي آموزد که چگونه يک قوس مي تواند بارهاي وارده در طول يک دهانه را تحمل نمايد. پونت د آرک در فرانسه ، پل رين باو در آريزونا و قوس لنداسکيپ در يوتا امريکا از بزرگ ترين و مشهورترين نمونه ها هستند، هر چند که نمونه هاي کوچک تر طبيعي را نيز مي توان در جايي که صخره هاي سنگي به وسيله آب دچار فرسايش شده اند، مشاهده کرد.
¢رمز بقاي چنين سيستمي شکل آن است. صخره ها در برابر فشار مقاوم هستند ولي در برابر کشش ضعيف مي باشند. به همين دليل قوس بهترين فرم براي انتقال بارهاي وارده در طول يک دهانه است که تحت فشار خالص است. باعث تعجب نيست که در طبيعت صخره هاي صاف و يا به شکل قوس معکوس پيدا نمي کنيم ، زيرا در اين صورت چنين فرمي دچار خرابي شده و فرو مي ريزد.
اسلاید 8 :
پوسته تخم پرندگان
پوسته تخم پرندگان نمونه زيبايي از قانون استفاده از حداقل مصالح با حداکثر کارايي است. در پوسته تخم پرندگان عملکرد اصلي حفاظت از جوجه درون آن است که به نياز با استفاده از مصالح بيشتر، هم به بدن مادر صدمه وارد مي شود و هم وزن پوسته زياد شده و مانع از شکسته شدن آن توسط جوجه مي شود.پوسته تخم پرندگان را مي توان به عنوان فرم قوسي سه بعدي در نظر گرفت که در آن نيروها به شکل فشاري منتقل مي شوند. چنين فرم قوسي شکل سه بعدي عامل اساسي طراحي ساختمان ها با استفاده از گنبد و فرم هاي پوسته اي بوده است.
اسلاید 9 :
¢در بسياري از موارد به دليل فرم بدن موجود زنده نياز به مقاومت خمشي مي باشد و استفاده از فرم هاي قوسي ميسر نيست. مسئله اي که در اين رابطه پيش مي آيد ، استفاده از مصالح حداقل با حداکثر کارايي است. يک صفحه کاغذ صاف را بر داشته و آن را خم مي کنيم به وضوح مي توان مشاهده کرد که اين صفحه کاغذ در برابر خمش هيچ گونه مقاومتي ندارد. ولي اگر در همين صفحه تا خوردگي هاي متعدد ايجاد نماييم، متوجه خواهيم شد که کاغذ در برابر نيروهاي خمشي مقاومت قابل توجهي دارد. اين امر در طبيعت نيز بدون پاسخ باقي نمانده و طبيعت باز هم ما را مغلوب خود نموده است.در صدف هاي دريايي چين خوردگي هايي وجود داردکه با حداقل مصالح مقاومت خمشي مناسبي را تامين مي نمايد.
اسلاید 10 :
¢بعضي از نمونه هاي سازه هاي طبيعي تاثيري مستقيم بر انسان هاي اوليه نداشته اند ، مانند آرايش مولکولي در ترکيبات شيميايي که جستجوي طبيعت براي دستيابي به سادگي، مقاومت و زيبايي را در سطح ميکروسکوپي نشان مي دهد. پريمو لوي شيميدان معروف ايتاليايي که بعد ها نويسنده اي موفقي نيز شد ، يک ايده ساده ولي الهام بخش از زيبايي شناسي حاصل از ً صحت و درستي ً در فرم هاي سازه اي مولکولهاي کربن را اينگونه توضيح داده است :
¢[در حقيقت آن چه در شيمي اتفاق مي افتد مشابه چيزي است که در معماري مشاهده مي شود در معماري ساختمان هاي بزرگ و " زيبا " که ساده و متقارن هستند، محکم و نيرومند نيز مي باشند به طور خلاصه ، همان چيزي که در مولکول ها اتفاق مي افتد همان چيزي است که در گنبد کليساي جامع و يا قوس يک پل مي بينيم.همچنين مي توان اين گونه توضيح داد که به کار بردن کلمه " زيبايي " مانند کلمه " مطلوب و خوشايند" نه بعيد است و نه متا فيزيکي.
بررسی امواج الیوت و کاربرد آن در بورس
ساعد نیوز: «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را توسعه داد. الیوت معتقد بود بازار بورس که تصور میشد رفتاری تصادفی و آشوبناک دارد، در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند.نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است.
الیوت بیان کرد که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسان ها در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فراکتال یا «امواج» در نگاهی دقیق تر به فراکتال بازارهای مالی ظاهر می شود. نظریه الیوت تا حدودی به «نظریه داو» (Dow Theory) شباهت دارد، زیرا هر دو می گویند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می کند. از آنجا که الیوت ماهیت «فراکتالی» بازارها را نیز به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی هستند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار تکرار می شوند. الیوت کشف کرد که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس به همان گونه است. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده استفاده کرد.
اصل اولیه تئوری امواج الیوت سال 1930
اگر بخواهم به طور ساده بگویم، حرکت در مسیر یک روند و در راستای آن به 5 موج خلاصه می شود که به آن ها امواج حرکتی(MOTIVE) گفته می شود و سه موج هم بر خلاف جهت یک روند وجود دارند که به آن ها امواج تصحیحی (Correction) گفته می شود.
در تصویر بالا به طور ساده این امواج نشان داده شده اند؛ اما در تصویر زیر به طول دقیق تر مشخص شده اند. امواج حرکتی با اعداد 1 تا 5 نشان داده شده و امواج تصحیحی با حروف A، B و C مشخص هستند. این الگوها هم در فریم های زمانی طولانی مدت و هم کوتاه مدت خود را نشان می دهند.بحث فراکتال بودن طبیعت بازار نیز از همینجا نشات می گیرد. یک کلم بروکلی را در نظر بگیرید. اگر یک کلم بروکلی بزرگ را به چند تیکه تقسیم کنید، هرکدام از آن تیکه ها خود شبیه همان نگاهی دقیق تر به فراکتال کلم بروکلی بزرگ هستند.
امواج الیوت نیز به همین شکل هستند برای مثال با مشاهده و دقت در الگوهای یک ماهه می توان چندین الگوی امواج الیوت روزانه را نیز در ابعاد کوچکتر درون آن ها مشاهده کرد که در این مورد بعدا بیشتر توضیح خواهیم داد. این اطلاعات در کنار روابط فیبوناچی بین امواج به معامله گرها فرصت های معامله بسیار خوبی را نشان می دهند.
درجه امواج الیوت
اَبَرچرخه بزرگ (Grand Supercycle)
- ابرچرخه (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اصلی یا اولیه (Primary)
- متوسط (Intermediate)
- ریز (Minor)
- بسیار ریز (Minuette)
- کوچک تر از بسیار ریز (Sub-Minuette)
انواع موج در الیوت
در حالت کلی موج ها به دو دسته کلی یعنی موج های جنبشی و موج های اصلاحی تقسیم می گردند. موج های جنبشی هم راستا با روند هستند مانند یک موج پنج تایی صعودی در یک روند صعودی و موج های اصلاحی در خلاف جهت روند هستند و عموماً از ۳ موج تشکیل می گردند که برآیند آن ها به عنوان موج اصلاحی نام گذاری می گردد.
موج های اصلاحی:
همان طور که گفته شد امواج اصلاحی، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موج های قبلی خود را اصلاح می کنند. حال شایان ذکر است که امواج اصلاحی حالت های مختلفی دارند که شناسایی نوع آن ها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر می کند.ا لگوی اصلاح به ۲ دسته متفاوت تقسیم می شود که شامل اصلاح ساده و اصلاح ترکیبی می باشد.
اصلاح ساده
در اصطلاح ساده فقط یک الگو وجود دارد. این الگو اصلاح زیگزاگ نامیده می شود. یک الگوی اصلاح زیگزاگ شامل الگوی سه موجی می باشد. که موج B نمی تواند بیش از ۷۵% از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Low جدید را زیر موج A ایجاد می کند. معمولاً موج A از یک اصلاح زیگزاگ، الگوی ۵ موجی دارد. در ۲ مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی ۳ موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما می توانید انتظار داشته باشید که اصلاح، با الگوی زیگزاگ پایان یابد.
اصلاح ترکیبی- مسطح، نامنظم، مثلث
گروه اصلاح ترکیبی شامل سه قسمت است: ۱- مسطح ۲- نامنظم ۳- مثلث
الگوی اصلاحی مثلث یا triangle
این الگو دارای ۵ موج است که هرکدام از ۳ موج فرعی تشکیل شده اند و عموماً با ریتم (۳-۳-۳-۳-۳) ظاهر می گردند و با حروف a, b, c, d, e نام گذاری می شوند. برای درک بهتر تصویر این الگو اگر از a به c و از b به d خطی فرضی را امتداد دهیم این شکل حاصل می گردد.
همچنین امواج ۵ گانه این الگو عموماً اورلپ هستند یعنی به حریم نگاهی دقیق تر به فراکتال هم دیگر وارد می شوند. مثلث ها در حالت کلی به ۲ نوع همگرا و واگرا تقسیم می شوند که خود مثلث های همگرا دارای ۳ دسته یعنی متقارن، کاهشی و افزایشی هستند:
درواقع مثلث های متقارن به شکل افقی و مثلث های کاهشی و افزایشی به شکل مورب ظاهر می شوند که چارتی است برای تفکیک بهتر این دو از واژه مثلث و کنج استفاده می کند.
اصلاح نامنظم
در این نوع از اصلاح موج B یک High جدید ایجاد می کند. در نهایت نیز موج C می تواند به نقطه شروع A یا پائین تر از آن برسد
اصلاح مسطح
در یک اصلاح مسطح طول موج ها با یکدیگر یکسان است. بعد از یک الگوی حرکت ۵ موجی بازار به موج A می رسد. سپس موج B که تشکیل شد به نقطه High موج A قبلی می رسد. در نهایت نیز بازار در موج C به Low قبلی خود در A می رسد.
امواج ایمپالسی
موج های ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل می شوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت می کنند.این الگو رایج ترین موج محرک است و بسیار ساده می توان آن را در بازار تشخیص داد.مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید می کنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمی توان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نام گذاری شود. این قوانین عبارتند از:
موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
نسبت ها و اندازه گیری موج
طول هر موج از طریق اندازه گیری فاصله عمودی شروع موج تا پایان آن محاسبه می شود. طول بر اساس یک نقطه از قیمت بیان می شود.
امواج الیوت چه چیزی را نشان می دهند
برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.این فرضیه می گوید حرکات قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده ای به نام امواج شکل می گیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایه گذار است.
در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معامله گران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمی کنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمی دانند.خود نظریه تحلیل موج را نیز نمی توان به سادگی تعریف کرد.برخلاف بسیاری از نظریه های شکل گیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعده مند نیست تا بتوان دستورالعمل های آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه می دهد و کمک می کند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیع تر و عمیق تر درک کنید.
قواعد امواج الیوت
در هر زمان، ممکن است بازار در الگوی اصلی پنج موج قرار داشته باشد و از آنجا که الگوی پنج موج شکل اصلی روند بازار است، تمام الگوهای دیگر را نیز تحت تأثیر آن هستند.«قوانین» خاصی وجود دارد که حاکم بر الگوی پنج موج است. این سه قانون به شرح زیر هستند:
قانون اول: موج 2 نمی تواند بیش از 100 درصد موج 1 تغییر کند. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است موج ۲ موج اصلاحی قابل انتظار نباشد و در واقع می تواند در جهت یک موج انگیزشی با درجه بزرگ تر قرار گیرد.
- قانون دوم: موج 3، که اغلب نمایانگر قوی ترین قسمت چرخه است، نمی تواند از موج 1 و موج 5 کوتاه تر باشد.
- قانون سوم: موج 4 نمی تواند از سقف موج ۱ عبور کند. اگر این اتفاق بیفتد، آخرین حرکت بازار باید بخشی از یک موج انگیزشی بزرگ تر باشد که می تواند به بالاتر یا پایین تر پیشرفت کند.
پیش بینی های بازار براساس الگوهای موجی
الیوت پیش بینی های دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگی های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت می کند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان می دهد.با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت می کند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را می توان یافت. و این الگو تا بی نهایت خود را در مقیاس های کوچکتر و کوچکتر تکرار می کند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دهه ها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتال ها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.
ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاح های قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان می دهند درحالیکه اصلاح ها برخلاف روندها حرکت می کنند.
الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالس ها و اصلاح ها مشخص می کند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبت های فیبوناچی را نشان می دهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کرده اند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شده اند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.
این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیش بینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دوره ای و 34 دوره ای ارائه می دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعمل های موج الیوت را روی داده ها اعمال می کند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.
معرفی امواج الیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال – استراتژی فارکس
الیوت معتقد است، روند قیمت ها در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس یا بازار بورس، از یک روانشاسی مشترکی بین سرمایه گذاران و معامله گران ناشی می شود. او دریافت که از لحاظ روانشناسی جمعی یا عمومی، نوسان قیمت نگاهی دقیق تر به فراکتال ها همیشه در یک الگوی فراکتال تکراری در بازارهای مالی ظاهر می شود.
تئوری الیوت شباهت زیادی به تئوری داو “Dow theory” دارد. در هر دوی این تئوری ها قیمت ها حرکتی موجی دارند. از آنجاییکه الیوت علاوه بر ماهیت موجی، ماهیت فراکتالی بازار را نیز شناسایی کرده است، تئوری او می تواند برای تحلیل دقیق تر و جزئی تر بازار مورد استفاده قرار گیرد. او سپس تحقیق کرد که آیا شاخص کلی بازارها نیز در همان الگو قابل تحلیل است یا خیر. همچنین او مطالعات زیادی برروی شناسایی تکرار الگوها برای پیش بینی حرکات آینده بازار انجام داده است.
استراتژی امواج الیوت برای پیش بینی بازار
وقتیکه ما صحبت از تحلیل یک بازار مالی می کنیم این بازار می تواند فارکس، بورس یا دیگر بازارهای مالی باشد. استراتژی فارکس با استراتژی بورس از لحاظ اصول تکنیکی تفاوت اساسی ندارد. بنابراین ما از امواج الیوت می توانیم هم در تحلیل فارکس و هم بورس و دیگر بازارهای مالی استفاده نماییم.
الیوت پیشبینی های دقیقی از بازار سهام بر مبنای یافته های خود در الگوی امواج انجام داد. یک موج انگیزشی یا Impulse wave در همان جهت که یک روند طولانی تر در حال پیشروی است، حرکت می کنند، و همیشه پنج موج در الگوی خود دارد. از طرفی، یک موج اصلاحی در جهتی مخالف روند اصلی حرکت می کند. در یک مقیاس کوچکتر، در هر یک از امواج انگیزشی نیز پنج موج قابل پیش بینی است.
یکی از جملات رایج در بین معامله گران در بازارهای مالی این است که چیزی که بالا می رود باید پایین بیاید. به عبارت دیگر وقتیکه قیمتی به سمت بالا حرکت می کند یا با اصطلاح بازار “رالی” می کند، باید به زودی منتظر حرکت قیمت به سمت پایین باشیم. همچنین برعکس وقتی که قیمت در حال نزول است، باید منتظر تغییر جهت به سمت بالا باشیم. پرایس اکشن به روندها و اصلاح ها تقسیم شده است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان می دهند و اصلاح ها امواج کوتاه مدت مخالف با روند اصلی هستند.
تحلیل تئوری امواج الیوت
مبنای تئوری امواج الیوت به شرح زیر است :
- پنج موج در مسیر اصلی روند اتفاق می افتد که با سه موج در یک اصلاح همراه است. این امواج سپس به دو زیربخش در حرکت موج بالاتر بعدی تبدیل می شود.
- مبنای الگوی امواج همیشه ثابت می ماند در حالیکه طول زمان هر موج ممکن است که متفاوت باشد.
بیایید تا نگاهی به این چارت بیندازیم که از 8 موج تشکیل شده است ( 5 موج صعودی و 3 موج نزولی) که به ترتیب با 1،2،3،4،5 و A,B,C نشان داده شده است.
امواج 1،2،3،4، و 5 انگیزشی و امواج A,B,C اصلاح را تشکیل می دهند. 5 موج انگیزشی نیز به نوبه خود، موج 1 را در الگوی بزرگتر بعدی تشکیل می دهند، و 3 موج اصلاحی نیز موج 2 را در الگوی بزرگتر بعدی تشکیل می دهند.
موج اصلاحی اغلب دارای 3 حرکت مشخص در قیمت است که 2 تای آنها در جهت اصلی (A,C) و یکی از آنها در جهت مخالف جهت اصلی (B) است. امواج 2 و 4 در تصویر بالا اصلاحات هستند. این امواج معمولا دارای ساختار زیر هستند :
توجه داشته باشید که در این تصویر امواج A و C در جهت روند در یک درجه بزرگتر حرکت می کنند و بنابراین انگیزشی هستند و از 5 موج تشکیل شده اند. موج B مخالف روند است و بنابراین به آن موج اصلاحی می گوییم که از 3 موج تشکیل شده است.
تشکیل یک موج انگیزشی و در دنباله یک موج اصلاحی، یک موج الیوت را می سازد که از روندها و ضد روندها تشکیل شده است.
همانگونه که در الگوی نمایش داده شده در تصویر ملاحظه می کنید، همیشه حرکت خالص پنج موج به سمت بالا نمی باشد و حرکت سه موج نیز همیشه به سمت پایین نیست. برای مثال وقتیکه که روند بلندتر نزولی است.
درجات امواج
- Grand Supercycle – چرخه بسیار بزرگ
- Supercycle – چرخه بزرگ
- Cycle – چرخه
- Primary – اولیه
- Intermediate – متوسط
- Minor – کوپک
- Minute – ناچیز
- Minuette – بسیار ناچیز
- Sub-Minuette – زیر گروه – بسیار ناچیز
نکته : از آنجاییکه امواج الیوت فراکتال هستند، درجات امواج الیوت می توانند بیشتر از آنچه در بالا گفته شد بزرگتر و ناچیزتر شوند.
برای استفاده از این تئوری در معاملات روزانه، معامله گر ممکن است یک موج انگیزشی را در یک روند صعودی شناسایی کند، خرید خود را انجام دهد و سپس زمانیکه الگو پنج موج را کامل کرد بفروشد. این روش یک استراتژی فراکس برای افرادی است که معاملات روزانه انجام می دهند.
مقبولیت تئوری امواج الیوت
در دهه 1970 قوانین امواج الیوت پس از کار مشترک A.J. Frost و Robert Prechter مقبولیت و شهرت زیادی کسب کرد. آنها در کتاب خود به نام Elliott Wave Principle : Key to Market Behavior توانستند از طریق همان تئوری بازار خرسی دهه 1980 را پیش بینی کنند. همچنین Prechter چند روز قبل از سقوط بازارها در سال 1987 دوباره با کمک تئوری امواج الیوت پیشنهاد فروش سهام داد.
نتیجه گیری
طرفداران امواج الیوت تاکید می کنند که فقط بخاطر اینکه بازار فراکتال است باعث نمی شود تا بتوان آن را پیش بینی کرد. دانشمندان یک درخت را نیز فراکتال می دانند، اما هرگز نمی توانید جهت رشد هر یک از شاخه ها را از قبل پیش بینی کنید. از جنبه عملی نیز قواعد امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل تکنیکال کاستی ها و نقایص خود را دارد.
یکی از نقاط ضعف بارز این تئوری این است که طرفداران آن همیشه اشتباهات تصمیم گیری را به دلیل عدم خواندن دقیق و تحلیل نادرست می دانند نه ضعف تئوری یا سیستم. پیشنهاد تجارت آفرین این است که استراتژی فارکس یا بورس خود را تنها بر مبنای امواج الیوت نگذارید و به دنبال اندیکاتورهای دیگر تحلیل تکنیکال برای اطمینان بخشی به تصمیم خود باشید. همچنین اخبار مربوط و موارد فاندامنتال را نیز در نظر بگیرید.
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل نگاهی دقیق تر به فراکتال گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
فی توو
دانلود پاورپوینت سازه های طبیعی و هندسه فراکتال
از ابتدای تمدن بشری ، دنیای پر جاذبه طبیعی منبعی بسیار غنی برای نو آوری و الهام بخشی بزرگ ترین نقاشان ، مجسمه سازان ، موسیقی دانان ، فیلسوفان ، شاعران ، طراحان و مهندسان بوده است. صدای حرکت آب در رودخانه ، رنگ های خیره کننده رنگین کمان ، ریتم منظم برخورد امواج دریا با صخره های اطراف آن فریبندگی بوی خوش گل های سرخ ، ساختار هوشمند کندوی عسل ، غنای رنگ در فصل پاییز ، آسمان زیبا به هنگام طوفان و شکسته شدن نور خورشید در یک روز برفی زمستانی تنها تعداد اندکی از عجایب طبیعی اند که باعث الهام بخشی و نو آوری در آثار دست ساخت انسان شده اند. تعجب برانگیز نخواهد بود اگر بگوییم که دنیای طبیعی پیرامون ما در حال حاضر به سطح بالایی از توسعه در طول میلیون ها سال تکامل تدریجی خود رسیده است و دنیای امروز از دوران تغییرات طولانی عبور کرده است تا به سطحی از زیبایی که ما امروزه آن را می بینیم و درک می کنیم ، دست یابد. در این فرآیند ، فقط کارا ترین ، قوی ترین و قابل انعطاف ترین فرم های طبیعی در طول میلیون ها سال باقی مانده اند. در تکوین دنیای امروزی ، میراثی چند میلیون ساله از پیشرفت هایی که در طول سالیان دراز حاصل شده است ، وجود دارد. ارسطو ، فیلسوف دوران باستان ، از نخستین افرادی بود که در مورد طبیعت به عنوان منبع عظیم الهام بخشی نوشت. او بیان کرد که زیبایی عملکردی حتی در مخلوقات بسیار کوچک نیز وجود دارد. در اکثر موارد ما از طبیعت از طریق احساس زیبایی طبیعی با استنشاق بوی خوش ، رنگ ، شکل ، فرم و صدا الهام می گیریم. غالب اوقات بدون جستجو برای معنای عمیق تر و بدون سوال از فرم های طبیعی ، به طور حسی از ذات طبیعی خود پیروی می نمائیم و اصوات ، رنگ ها و فرم هایی را که ما را احاطه کرده اند ، تقلید می کنیم . بدون شک تعدادی از بهترین قطعات موسیقی کلاسیک و بهترین آثار نقاشی از این طریق خلق شده اند.
این امر تقریبا قطعی است که سازنده های ابتدایی که توسط انسان های ماقبل تاریخ مورد استفاده قرار می گرفتند، فرم های طبیعی بودند. بیش از آن که انسان بتواند دنیای اطراف خود را مطابق با خواسته ها و نیازهای خویش تغییر دهد ، برای رفع احتیاجاتش از غار ها به عنوان سر پناهی برای محافظت در برابر عوامل طبیعی،از درختان برای محافظت در برابر حیوانات درنده و یا محلی برای مخفی شدن به هنگام شکار و همچنین از درختان سقوط کرده برای عبور از رودخانه ها و سیلاب ها استفاده می کرد.شاید اجداد ما بدون درک واقعی فرم های طبیعی،از یکی از بهترین معلمان یعنی طبیعت ، استفاده از فرم های سازه ای موجود در آن را می آموختند. طبیعت برای اطمینان از این که سازه ها به خوبی پاسخگوی اهداف عملکردی شان می باشند یا خیر ، روش مخصوص به خود را دارد، هر چیزی که به اندازه کافی قوی نیست محکوم به نابودی است. به عنوان مثال فرسایش در غارها به تدریج ابعاد دهانه غار ار افزایش داد که صخره روی آن می بایست این دهانه را بپوشاند ، نتیجه اینکه در اثر تنش زیاد ، سقف غار فرو می ریخت ، یا در مورد درختانی که ریشه های آنان به اندازه کافی در زمین فرو نرفته باشد، با وزش بادهایی قوی از بین می روند. بیش از صدها هزار سال انسان اولیه به تدریج از یک مصرف کننده بدون تفکر آن چه طبیعت در اختیار وی قرار می داد، به یک موجود فنی و تکنیکی تبدیل شد که می توانست برای مشکلات و مسائل خود راه حلی را بیابد. در این مرحله گذار و تحول انسان اولیه ، انسان از طبیعت تقلید می کرد و پس از آن به قبول و پذیرش نمونه هایی از دنیای طبیعی پرداخت.
این آموزه ها امروزه هم بیان می شوند و مورد استفاده قرار می گیرندو طیف وسیعی از دانش مربوط به کارایی سازه ای و تمرینات عملی به شکل فرم های زیبا و طبیعی را شامل می گردند. سلول هر موجود زنده ساختاری دارد و باید فرم سازه ای مشخصی داشته باشد. در استفاه از فرم های مناسب برای عملکردهای مشخص ، طبیعت نیز مانند طراحان ساختمان با مجموعه ای از مسائل و مشکلات روبروست. یک فرم قوی تر و پایدار تر ممکن است مقاومت بیشتری را برای موجود زنده فراهم کند ولی در عین حال نیاز به مواد خام بیشتری داشته باشد(که ادامه این کار به دور باطل می انجامد. جایی که وزن بیشتر نیاز به سازه ای مقاوم تر برای آنکه آن را حفظ کند ، دارد و برای پاسخگویی به این نیاز ، به وزن بیشتر احتیاج است ).
یک اشتباه جزیی در طرح های طبیعی ، نتیجه ای بی رحمانه در پی خواهد داشت. حیوان شکار چی که وزن زیادی دارد و نمی تواند به اندازه کافی سریع حرکت کند تا شکار خود را به چنگ آورد ، مدت زیادی زنده نخواهد ماند. همچنین شکاری که وزن مناسب نداشته باشد، نمی تواند از دست شکارچی در امان باشد. در طبیعت فرم های سازه ای کارا الویت بیشتری دارند، زیرا طبیعت می تواند بارهای وارده در یک ساختاررا به روش حسی انتقال دهد و دیگر اینکه طبیعت با کارایی مؤثر یک موجود زنده هیچگونه سازشی ندارد.این امر یکی از کلیدهای موفقیتی است که طراحان ساختمان سعی در به دست آوردن آن دارند.آیا هدف از طراحی بهینه چیزی جز رسیدن به بهترین دستاورد با صرف کمترین سرمایه گذاری است؟
هنگامی که به یک گل نگاه می کنیم ، تحت تاثیر بوی خوش و فرم زیبای آن قرار می گیریم . ولی اگر با دقت بیشتری به آن نگاه کنیم و در مورد فرم آن تفکر نماییم ، شاید بیشتر تحت تاثیر این موضوع قرار گیریم که چگونه یک گل هنگام وزش نسیم نوسان می کند، ولی نمی شکند و دوباره به حالت اول خود باز می گردد. این موضوع در گیاهانی که دارای مفصل هستند، بیشتر به چشم می خورد. به دلیل وجود مفصل، این گیاهان هنگام وزش باد، انعطاف پذیر می باشند. موضوع جالب توجه این است که با اینکه مصالح سخت کننده در مفاصل به میزان حداقل می باشند، در عین حال در کاراترین و مؤثرترین شکل خود بکار برده شده اند. دلیل این امر این است که طبیعت چیزی را هدر نمی دهد.
امروزه درس های زیادی برای آموختن در طبیعت وجود ندارد، آموزه های طبیعی به سوی مراحلی عمیق تر و دقیق تر پیش می روند. با کوشش و درک قوانین طبیعت و دیدن ، احساس کردن، شنیدن و یا استشمام فرم های طبیعی شاید بتوان به زیبایی عملکردی طبیعی دست یافت( به طور مثال زیبایی از طریق حداکثر کارایی در مصالح و فرم حاصل می شود). برای توسعه و پرورش فرم های سازه ای که در طبیعت وجود دارند، قوانین اساسی وجود دارد که می توان آنها را در اغلب سازه های نوین به کار برد. بسیاری از بهترین مهندسان و معماران با استفاده از این قوانین طرح های زیبا خلق کرده اند.
هنگام در نظر گرفتن یک فرم طبیعی ، معماران سعی کرد در درک تناسبات ، فرم های منحنی ، شکل و حجم آن را دارند، در حالی که مهندسان قوانین مقاومت مصالح ، ایستایی و حرکت در آن را تحلیل می کنند و قوانین موجود در آن را برای ایجاد فرم های جدید مورد بررسی قرار می دهند. شاید با توضیحات فوق بتوان کلمه ًطبیعت ً را از نمودار شماره 1 حذف کرد و بجای آن از کلمه ًطراحی ً استفاده کرد.
شاید آنچه مخلوقات طبیعی را بسیار خاص می سازد این باشد که کارایی سازه ای و زیبایی فرم در آنها همزمان اتفاق می افتد. در تمامی سازه ها بدون استثنا منطقی روشن وجود دارد که به نوعی در مسیر جادویی، فرم های زیبا ایجاد می کنند که همگان مشتاق به دیدن و تحسین آنها هستند. تشابه ، تناسب و تفاوت هایی را می توان بین فرم هایی موجود در طبیعت و فرم های دست ساخته انسان پیدا کرد.
از نظر فلسفی، طبیعت ارتباطی است بین استدلال سازه ای ، کارایی ، بهترین استفاده از مصالح با توجه به خصوصیات آنها، تناسبات عملکردی و زیبایی شناسانه، رنگ ، شکل و حجم در سطحی که دست ساخته های انسان تاکنون به آن حد نرسیده اند. ولی از نظر عملی، بسیاری از ً مفاهیم موجود در طبیعت ً به زیبایی و فرم های ساخته شده کارا ترجمه شده اند. با درک قوانین موجود در طبیعت و کاربرد آنها ، انسان توانسته است سازه هایی با کارایی بالا و شکل و تناسباتی ایجاد نماید که می توان آنها را ً زیبا ً نامید.هنگامی که زیبایی و کارایی در یک فرم سازه ای با پیروی از قوانین موجود در طبیعت ترکیب می شوند ، می توان ادعا کرد که این نوع از سازه ها کاملا به نمونه های طبیعی نزدیک شده اند.
آن چه که در مورد فرم ، زیبایی و ساختار درختان وجود دارد، بسیار منطقی و طبیعی است. با نگاهی دقیق به ساختار یک درخت در می یابیم که تنه درخت در پایین پهن تر بوده و شاخه های آن هر قدر به سمت بالا می روند ، نازک تر می شوند. درختان نکات زیادی را در مورد طراحی و ساخت های کارا به ما آموزش می دهند. در حقیقت درخت یک طره عمودی بسیار بزرگ است که در یک انتها توسط ریشه های آن نگاه داشته می شود. همچنین شاخه ها نیز هر یک طره ای کوچک تراند که به تنه درخت و یا شاخه های بزرگ تر متصل شده اند. در یک طره مقدار تنش در تکیه گاه بیشتر است و به سمت انتهای طره کاهش می یابد. با چنین استدلالی ، مصالح در طره ها باید در تکیه گاه متمرکز شوند و به سمت انتهای آن کاهش یابند. این چیزی است که به طور واقعی می توان در شکل طبیعی درخت مشاهده کرد.
دیدگاه شما