اصول بنیادی عرضه و تقاضا


supply-and-demand-of-money

اصول و مبانی اقتصاد

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

با توجه به رشد روز افزون علم و آموزشهای کوتاه مدت ، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله آموزشی اصول و مبانی اقتصاد را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است
اقتصاد خرد

اقتصاد خرد (به انگلیسی: Microeconomics) شاخه‌ای از مبانی اقتصاد است که به مطالعه منحصر به فرد اقتصاد، تجزیه و تحلیل بازار، رفتار مصرف‌کنندگان و خانوارها و بنگاه‌ها می‌پردازد و اساس آن مدل‌های ریاضی است. در اقتصاد خرد چگونگی رفتار انسان‌ها و انتخاب‌هایشان را در سطح واحدهای خرد یا کوچک اقتصادی مانند یک فرد، یک بنگاه، یک صنعت یا بازار یک کالای خاص بررسی می‌کند و به چگونگی تعامل بین خریداران و مصرف‌کنندگان و عوامل مؤثر در انتخاب خریداران می‌پردازد. اقتصاد خرد به‌خصوص به الگوی عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات و همچنین تعیین قیمت خروجی در بازارهای خاص توجه دارد و معمولاً در بازارهایی که در آن کالاها در حال خرید و فروش هستند کاربرد دارد.

اقتصاد كلان
اقتصاد کلان، بررسی وضع اقتصادی در سطح کل است و برخلاف مبانی اقتصاد خرد که به بررسی قیمت‌ها، مقدار خرید، فروش، هزینه، درآمد و غیره در سطح بنگاهها و بازارهای فردی می‌پردازد، اقتصاد کلان مجموعه نظریه‌هایی است که پدیده‌های اقتصادی را در سطح مقادیر جمعی تجزیه و تحلیل می‌کند و مجموع رفتارها و واکنشهای اقتصادی و نیز دورانهای بازرگانی و تغییرات ایجادشده در بازارهای کالاها و خدمات، کار، سرمایه و پول را مورد مطالعه قرار می‌دهد. دامنه اقتصاد کلان بسیار گسترده و مشتمل بر نظریه‌های سرمایه‌گذاری، تولید، درآمد، اشتغال، بیکاری، تورم، مصرف، سطح عمومی قیمت‌ها، نظریه‌های پولی و نرخهای بهره، سود، هزینه‌ها و بدهیهای دولت، کسری بودجه، تجارت خارجی و به‌طورکلی شامل مجموعه سیاست‌های مالی و پولی و رشد اقتصادی و حتی پیش بینی تغییر آنها در آینده است.
هدفهای اقتصاد کلان در گذشته و امروز گرچه تفاوتهای عمده‌ای را به ویژه از نظر سیاست‌گذاری‌ها و دخالت دولتها در امور اقتصادی داشته است، اما کلیت آنها در جامعه تغییر چندانی نکرده است. مهمترین هدفهای اقتصاد کلان دستیابی و یا نزدیک شدن به موارد زیر است:

1-اشتغال کامل: وضعیتی که در آن بیکاری غیر ارادی (نوعا در مورد نیروی انسانی) وجود نداشته باشد و یا در حداقل ممکن و قابل قبول باشد.

2-ثبات قیمت‌ها: یعنی سیاست‌گذاران اقتصادی با سیاست‌گذاریها و تصمیم‌های خود سعی کنند با اقدامات مناسب طوری عمل کنند که قیمت‌ها (قیمت کالاها، خدمات، عوامل تولید و غیره) نوسانات زیادی نداشته باشند.

3-توزیع عادلانه درآمد در جامعه: دسترسی همه آحاد جامعه به امکانات با تبعیض و تمایز نباشد، به‌طوری که شکافهای موجود بین دهکهای درآمدی جمعیت کشور کم شود و یا حداقل، زیادتر نشود.

4-رشد و توسعه اقتصادی مداوم: که همان هدف‌غایی مادی و معنوی همه اقتصادهای دنیاست.
عرضه، تقاضا، تعادل بازار
عَرضه و تقاضا( Supply and demand) یک مدل اقتصادی می‌باشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی می‌کند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف‌کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه‌کنندگان اثر می‌گذارد. در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل می‌رسد. سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه می‌شوند.

اصول و مبانی اقتصاد

اصول بنیادی
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده‌است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمی‌توانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند، و قیمت به صورت یک داده‌است. مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرف‌کننده، وابسته به قیمت محصول در بازار است. قانون عرضه می‌گوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود. و قانون تقاضا نیز می‌گوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمت‌های بالا تقاضا کمتر و در قیمت‌های پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین می‌شود. قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که مصرف‌کنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند. در قیمت‌های بالاتر کمبود تقاضا اتفاق و باعث مازاد عرضه می‌شود. این اضافه عرضه به قیمت فشار می‌آورد و باعث می‌شود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد. در قیمت‌های پایین‌تر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر می‌شود و باعث مازاد تقاضا می‌شود. این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) می‌شود. پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی‌ماندن دارد.
عرضه
عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا. همچنین می‌توان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:
۱-درآمد
۲-هزینه تولید
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد می‌شود که به قانون عرضه شهرت دارد.
انتقال تابع عرضه
در تعریف منحنی عرضه بعضی عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاههای تولیدی، فناوری تولید٬قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت درنظر گرفته شده‌است. در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاهها یا بهبود فناوری یا کاهش قیمت عوامل تولید و یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل می‌شود. در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش می‌یابد و بلعکس..
منحنی عرضه عمودی
بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است. یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد. چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند. در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد. مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است. و قیمت بالاتر نمی‌تواند باعث شود که زمین بیشتری بوجود آید. و حتی اگر تقاضا کننده‌ای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد. در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است.

تعادل در بازار

تا به حال از عرضه و تقاضا به تنهایی سخن گفتیم، حال باید از مفهومی مهمتر سخن بگوییم. آن مفهوم، مفهوم تعادل است. تعادل وضعیتی است که عرضه و تقاضا در تناسب با یکدیگر به سر می برند. به عبارت دیگر نقطه تعادل بازار نقطه ای است که مقدار عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر می شوند و مازاد یا کمبودی در بازار وجود ندارد.

در واقع اگر نمودار عرضه و اصول و مبانی اقتصاد را بر روی یک چارت قرار دهیم، نقطه تعادل نقطه ای است که این دو منحنی یکدیگر را قطع می کنند. قیمت تعادل قیمتی است که در آن میزان و عرضه و تقاضا با یکدیگر برابرند. کمیت تعادل کمیتی است که در آن میزان عرضه و میزان تقاضا با یکدیگر برابرند. قیمت تعادل و کمیت تعادل در شکل زیر به ترتیب با *p و *q نشان داده شده اند.
قیمت تعادل را گاه قیمت تسویه بازار (Market Clearing Price) هم می خوانند چرا که در این قیمت همه راضی هستند. فروشندگان هر آنچه می خواسته اند را فروخته اند و خریداران هر آنچه می خواسته اند را خریده اند. به عبارت دیگر قیمت تعادل قیمتی است که در آن خریداران می خواهند و می توانند دقیقا به آن میزان از کالا بخرند که فروشندگان می توانند و می خواهند از آن کالا بفروشند.
چگونه می توانیم قیمت و کمیت تعادل را بیابیم؟ بگذارید با یک مثال عددی مسئله را توضیح دهیم.
فرض کنید در یک بازار معادله های عرضه و تقاضا به شکل زیر هستند.
Demand: Qd=120-2P
Supply: Qs=P
قیمت تعادل چقدر است؟
خوب یک بار دیگر به منحنی نگاه کنید، قیمت تعادل در کجا واقع شده است؟ پاسخ این بود که قیمت تعادل نقطه ای است که در آن میزان عرضه و میزان تقاضا با هم برابر هستند. به عبارتی برای به دست آوردن قیمت تعادل باید این معادله را حل کنیم.
Qd=Qs
در بالا داریم که
Qd=120-2P و Qs=P.
بنابراین قرار می دهیم:
P=120-2P --> 3P=120 --> P=40
بنابراین قیمت تعادل برابر است با ۴۰ دلار.

کمیت تعادل چقدر است؟
حال که قیمت تعادل را به دست آوردیم می توانیم کمیت تعادل را از طریق قرار دادن قیمت تعادل در معادله عرضه یا تقاضا به دست بیاوریم. اگر ۴۰ را در معادله تقاضا بگذاریم، کمیت تعادل را برابر با ۴۰ می شود. می توان همین کار را با استفاده از معادله عرضه انجام داد.
عملکرد فروشندگان و خریداران به صورت طبیعی بازار را به سمت نقطه تعادل هدایت می کند. یعنی هر گاه بازار از نقطه تعادل خارج شود، دوباره به سمت یک تعادل حرکت خواهد کرد. برای درک اینکه چرا این اتفاق می افتد، بگذارید مسئله را بهتر برسی کنیم. فرض کنید قیمت کالا بیشتر از قیمت تعادل در نظر گرفته شده باشد. در اینجا قیمت تعادل با P2 نشان داده شده است و قیمت کالا با P1.
به عبارتی فرض کنید داریم:
P1>P2
در این شرایط چنان که بر روی نمودار مشخص است، میزان عرضه از میزان تقاضا بیشتر خواهد بود. به چنین شرایطی، شرایط وجود مازاد در بازار گفته می شود. یعنی کالا یا خدمات به میزان زیاد در بازار وجود دارد اما خریداری برای آن وجود ندارد. در چنین شرایطی طبیعی است که فروشندگان از قیمت کالا بکاهند تا خریداران راضی شوند از آنان کالا بخرند.

حال فرض کنید که قیمت کمتر از قیمت بازار باشد، به عبارتی در حالتی باشیم که قیمت برابر با P3 باشد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟
به نمودار نگاه کنید. یک خط افقی از روی نقطه P3 عمود بر منحنی قیمت رسم کنید تا نمودار عرضه و تقاضا را قطع کنید. در این شرایط میزان تقاضا از میزان عرضه بیشتر است. معنی این شرایط چیست؟
در این شرایط فروشندگان به میزانی که خریداران می خواهند و می توانند کالا بخرند کالا عرضه نمی کنند، به عبارتی ما در شرایط کمبود کالا به سر می بریم. در شرایط کمبود چه اتفاقی رخ می دهد؟ بله درست می گویید، قیمت بالا می رود.
چنان که در این دو مثال دیدیم، هر وقت بازار از شرایط تعادل خارج شود به سمت شرایط تعادل اصول بنیادی عرضه و تقاضا بر می گردد. شرط بروز این اتفاق البته این است که بازار آزاد باشد و این فروشنگان و خریداران باشند که با یکدیگر در تعامل هستند. هر قدر قیمت ها سریع تر متناسب با میزان عرضه و تقاضا تغییر کنند بازار سریع تر به حالت تعادل می رسد. قانون عرضه و تقاضا بیان می کند که قیمت در واقع ابزاری است که میزان عرضه و تقاضا را به شرایط تعادل بازار رهنمون می سازد.
در بحث قبلی شرایطی را بررسی کردیم که منحنی عرضه و تقاضا تغییر نمی کند و فقط صحبت از تغییر در قیمت به میان آوردیم. حال می خواهیم شرایطی را بررسی کنیم که منحنی های عرضه و تقاضا تغییر می کنند. بگذارید برای یادآوری نگاهی کوتاه به درس های جلسات قبلی بیندازیم.

چنانکه می بینید با تغییر برخی شرایط ما شاهد تغییر در منحنی عرضه یا تقاضا خواهیم بود. وقتی درآمد افراد زیاد می شود، منحنی تقاضا به سمت راست جابه جا می شود. وقتی درآمد افراد کم می شود، این منحنی به سمت چپ جابه جا می شود.
افزایش قیمت کالای جایگزین، منحنی تقاضا را به سمت راست و کاهش قیمت آن، منحنی تقاضا را به سمت چپ جابه جا خواهد کرد. افزایش قیمت کالای مکمل موجب جابه جایی منحنی تقاضا به سمت چپ و کاهش قیمت کالای مکمل، موجب جابه جایی منحنی تقاضا به سمت راست خواهد شد. یا اگر قیمت مواد اولیه کاهش یابد، منحنی عرضه به سمت راست جابجا شده و عرضه افزایش می یابد چرا که عرضه هر واحد کالا سوددهی بیشتری خواهد داشت. وقتی می خواهیم تاثیر یک تغییر یا اتفاق را بر تعادل بازار بررسی کنیم می بایست این کار را در سه مرحله انجام بدهیم:
۱- نخست، باید تصمیم بگیریم که آیا آن اتفاق یا تغییر موجب جابه جایی منحنی تقاضا، منحنی عرضه یا هر دوی آنها می شود.
۲-سپس باید تصمیم بگیریم که آیا آن اتفاق منحنی را به سمت راست جابه جا می کند یا به سمت چپ.
۳- اصول بنیادی عرضه و تقاضا در مرحله سوم با رسم منحنی عرضه و تقاضای جدید می توانیم معین کنیم که این اتفاق چه اثری بر قیمت و کمیت تعادل خواهد داشت.

نظریه ی رفتار تولید کننده

تولید کننده برای اینکه روند تولید مقرون به صرفه باشد باید عوامل تولید در دسترس خود را طوری با یکدیگر ترکیب کند که بیشترین مقدار تولید را با حداقل هزینه به دست آورد تا بتواند با فروش تولیدات خود، در بازار منتفع شده و به تولید ادامه دهد. بنابراین می اصول بنیادی عرضه و تقاضا توان نتیجه گرفت که هزینه های تولید (قیمت عوامل تولید) برای تولید کننده از اهمیت خاصی برخوردار است. چون اختلاف بین درآمدها و هزینه های تولید مساوی سود خواهد بود، چنانچه تولید کننده بتواند هزینه های تولید را به حداقل برساند، قادر خواهد بود سود خود را افزایش دهد. نتیجه اینکه هزینه تولید و به طوری که بعداً خواهیم دید «هزینه نهایی» با عرضه کالا رابطه ی مستقیم خواهد داشت. در این مقاله ابتدا روند تولید و سپس انواع هزینه را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.
1- تولید
تولید را می توان از یک طرف ایجاد فایده و مطلوبیت برای ارضاء خواسته ها و نیازهای بشر تلقی کرد و از طرف دیگر، تولید می تواند به عنوان رشته ای از فعالیت هایی تصور شود که به وسیله آنها عوامل تولید با یکدیگر ترکیب شده و به کالاها و خدمات تبدیل می گردند. رابطه ای که بین مقدار تولید و عوامل تولید وجود دارد را در اقتصاد «تابع تولید» می نامند. چنانچه عوامل تولید سرمایه، نیروی کار و زمین در تولید مشارکت داشته باشد، تابع تولید را می توان به شکل زیر نوشت:
Q = f(K, V, L)
یا
(زمین، نیروی کار، سرمایه) Q= F
برای سهولت فرض می کنیم که مقدار دو عامل زمین و سرمایه در روند تولید ثابت باشد، می خواهیم اثر تغییرات عامل نیروی کار را در مقدار تولید ارزیابی کنیم. در این صورت تابع تولید ما به صورت زیرخواهد بود.
Q = f(V)
یا
(مقدار عالم نیروی کار) f= مقدار تولید
این تابع به ما می گوید که چنانچه عامل نیروی کار را یک واحد افزایش یا کاهش دهیم، چه تغییری در مقدار تولید ایجاد خواهد شد. فرض می کنیم که مقدار زمین ثابتی به علاوه مقداری ماشین آلات کشاورزی در اخیتار داریم. ابتدا یک کارگر را استخدام می کنیم که بر روی زمین کار کند. می بینیم که او بعد از یک دوره زمانی معین، مقدار مثلاً 20 کیلوگرم گندم کشت و تولید خواهد کرد. چنانچه کارگر دوم را نیز استخدام نمائیم (یعنی جمعاً در یک زمان دو کارگر روی زمین کارکنند) مقدار محصول به 50 کیلوگرم افزایش خواهد یافت. اگر کارگرهای بعدی را یک، یک اضافه کنیم، مقادیر تولید براساس جدول فرضی 14 تغییر خواهد کرد

مقاله ی مبانی اقتصاد حاضر توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است.

عرضه و تقاضای پول چیست؟

همه دانشجویان رشته مدیریت و اقتصاد با مفاهیمی مانند عرضه و تقاضا آشنایی کاملی دارند. عرضه و تقاضای پول یک.

همه دانشجویان رشته مدیریت و اقتصاد با مفاهیمی مانند عرضه و تقاضا آشنایی کاملی دارند. عرضه و تقاضای پول یک یاز مدل های اقتصادی است که تغییرات آن نقش بسیار مهمی در اقتصاد هر کشوری دارند. اگر می خواهید بدانید عرضه و تقاضای پول چیست؟ این بخش آسمونی را تا پایان دنبال نمایید.

عرضه و تقاضای پول چیست؟

عَرضه و تقاضا (Supply and demand) یک مدل اقتصادی می‌باشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی می‌کند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف‌کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه‌کنندگان اثر می‌گذارد. در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل می‌رسد. سایر عوامل مؤثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه می‌شوند.

اصول بنیادی عرضه و تقاضای پول

مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده‌است که در آن هیچ‌یک از خریداران و فروشندگان نمی‌توانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند، و قیمت به صورت یک داده‌است. مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرف‌کننده، وابسته به قیمت محصول در بازار است. قانون عرضه می‌گوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود؛ و قانون تقاضا نیز می‌گوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمت‌های بالا تقاضا کمتر و در قیمت‌های پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.

در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین می‌شود. قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که مصرف‌کنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند. در قیمت‌های بالاتر کمبود تقاضا اتفاق و باعث مازاد عرضه می‌شود. این اضافه عرضه به قیمت فشار می‌آورد و باعث می‌شود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد. در قیمت‌های پایین‌تر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر می‌شود و باعث مازاد تقاضا می‌شود. این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) می‌شود. پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی‌ماندن دارد.

عرضه و تقاضای پول چیست؟

عرضه و تقاضای پول چیست؟

عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا. همچنین می‌توان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:

همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد می‌شود که به قانون عرضه شهرت دارد.

انتقال تابع عرضه

در تعریف منحنی عرضه بعضی عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاه‌های تولیدی، فناوری تولید٬قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت درنظر گرفته شده‌است. در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاه‌ها یا بهبود فناوری یا کاهش قیمت عوامل تولید یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل می‌شود. در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش می‌یابد و بلعکس.

منحنی عرضه عمودی

بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است. یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد. چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند. در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد. مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است؛ و قیمت بالاتر نمی‌تواند باعث شود که زمین بیشتری بوجود آید؛ و حتی اگر تقاضا کننده‌ای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد. در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است.

supply-and-demand-of-money

supply-and-demand-of-money

تقاضا

مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان با توجه به قیمت کالا درخواست می‌کنند تابع تقاضا را تشکیل می‌دهد.

انتقال منحنی تقاضا

در صورتی که مصرف کنندگان به ازاری هر قیمت مشخص مقادیر بیشتری (کمتری) از کالا را درخواست کنند، منحنی تقاضا به سمت راست (چپ) منتقل می‌شود. این مساله می‌تواند منجر به افزایش (کاهش) قیمت در نقطه تعادل گردد. حرکت روی منحنی تقاضا را تغیر در مقدار مورد تقاضا و حرکت منحنی به چپ و راست را تغییر در تقاضا می نامند. تقاضا می‌تواند در اثر دلایل مختلف مانند تغییر در سلایق مصرف یا تغییر در عرضه کالاهای جایگزین تغییر کند

۴- عرضه و تقاضا در اقتصاد بازار آزاد

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که نقش بازارها در زندگی ما چیست؟ اینکه محصولات مورد نیاز ما از کجا می آیند و چگونه تولید می‌شوند، موضوع مهمی است اما نقش بازار نیز در این بین کم اهمیت نیست. بازار در زندگی ما و رفع نیازهای ما نقش مهمی دارد اما سیستم بازار چطور کار می‌کند؟ چه عواملی بر این سیستم اثر می‌گذارد؟ در این ویدئو و مقاله می‌خواهیم در مورد بازار، چگونگی تولید و پخش محصولات و عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت کنیم.

برای مطالعه‌ی بیشتر پیرامون سایر مفاهیم اقتصادی به دوره‌ی آموزشی اقتصاد آکادمی دانایان رجوع کنید.

بازار و مفهوم مبادله‌ی اختیاری در بحث عرضه و تقاضا در اقتصاد

بازار جایی است که خریدار و فروشنده به اختیار خود، برای خریدوفروش کالا و خدمات در آن حضور دارند. نکته‌ی مهم و اصلی درباره‌ی بازار، همین مفهوم مبادله‌ی اختیاری است. یعنی خریدار و فروشنده به میل و خواسته‌ی خود، تصمیم به انجام معامله می‌گیرند. برای فروشنده، ارزش هزینه‌ای که بابت فروش کالا می‌گیرد از خود کالا مهم‌تر است و برای خریدار، ارزش کالایی که خریداری کرده است از هزینه‌ای که پرداخت کرده اهمیت بیشتری دارد. این یک معامله‌ی دو سر برد اختیاری است که هم فروشنده و هم خریدار به آنچه می‌خواستند رسیده‌اند. در بازار همیشه همین اتفاق می‌افتد و هر شخصی به ارزش کار خود فکر می‌کند. به عنوان مثال صاحب یک مغازه، به صندوقدار مغازه‌اش حقوق می‌دهد و ارزش خدماتی که صندوقدار برای مغازه‌دار انجام می‌دهد، بیشتر از مبلغی است که بابت حقوق به او پرداخت می‌شود. این موضوع تا بالاترین زنجیره‌ی تولید ادامه پیدا می‌کند و ارزش کاری که هرشخص انجام می‌دهد، برایش از همه چیز مهم‌تر است. بازارها همه‌جا هستند و بیشتر آن‌ها هم بر اساس مبادله‌ی اختیاری پیش می‌روند.

توجه به میزان کارایی و سیگنال قیمت در بازار

موضوع مهمی که مردم نادیده می‌گیرند، میزان کارایی سیستم بازار آزاد و مبادله‌ی اختیاری است. بازارهای رقابتی ثابت کردند که در توزیع و اختصاص منابع نامحدود برای استفاده، بسیار کارآمد هستند. برای مثال اگر کشاورزی مقدار زیادی توت‌فرنگی تولید کند، قیمت آن پایین می‌آید تا بتواند تمام آن‌ها را بفروشد. قیمت پایین یعنی سود کمتر برای کشاورز؛ درنتیجه، کشاورز انگیزه می‌گیرد تا محصول دیگری مانند کاهو تولید کند. همچنین اگر کشاورز به‌اندازه‌ی کافی توت‌فرنگی تولید نکند، خریداران قیمت را بالا می‌برند و کشاورزان هم تولید را بیشتر می‌کنند که باعث پایین آمدن قیمت می‌شود. اقتصاددان‌ها به اطلاعاتی که بازارها به وجود می‌آوردند تا توزیع منابع را راهنمایی کنند، سیگنال قیمت می‌گویند. بازارها از تولید محصولات باکیفیت بالا استقبال می‌کنند؛ به عنوان نمونه، در مثال توت فرنگی‌ها اگر توت‌فرنگی‌هایی که کشاورز تولید می‌کند قهوه‌ای و بی‌کیفیت باشند، هیچ‌کس آن‌ها را نمی‌خرد و اگر تراکتور کشاورز بی‌کیفیت باشد به او می‌گویند که تراکتور دیگری تهیه کند. نتیجه‌ی مبادله‌ی اختیاری این است که وضعیت فروشنده در صورتی بهتر می‌شود که با ارائه‌ی محصولاتش، خریدار در وضعیت بهتری قرار بگیرد. معمولاً از شرکت‌های بزرگ به‌خوبی یاد نمی‌شود و این‌طور به نظر می‌آید که آن‌ها از خریداران سوءاستفاده می‌کنند. اما اگر بازارها شفاف باشند و خریداران آزادانه انتخاب کنند، مشاغل به‌سختی می‌توانند سو استفاده کنند.

نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد و تشریح آن

نمودار عرضه(Supply) و تقاضا(Demand)

نمودار عرضه (Supply) و تقاضا (Demand)

برای بررسی اینکه قیمت محصولات از کجا می‌آید و چه کسی روی آن‌ها قیمت می‌گذارد، باید به سراغ نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد برویم. محور y نمایانگر قیمت محصول و محور x نشان‌دهنده‌ی تعداد محصول است. ابتدا با واکنش خریداران به تغییر قیمت شروع می‌کنیم؛ اگر قیمت محصول موردنظر افزایش پیدا کند، تعدادی از خریداران به سراغ خرید محصول دیگری می‌روند و یا خرید نمی‌کنند. اگر قیمت محصول موردنظر کاهش پیدا کند، خریداران از آن محصول بیشتر استقبال و خرید می‌کنند. همچنین زمانی که قیمت بالا برود، مردم کمتر برای خرید آن کالا اقدام می‌کنند و وقتی قیمت پایین بیاید بیشتر از آن می‌خرند. این همان قانون تقاضا است که به‌وسیله‌ی منحنی تقاضا در اقتصاد با شیب منفی نشان داده می‌شود. حال بیاییم از دید فروشندگان بررسی کنیم. اگر قیمت محصول بالا برود، فروشنده و یا تولیدکننده، سود بیشتری می‌کند؛ درنتیجه، انگیزه پیدا می‌کند تا محصول بیشتری تولید کند. به همین صورت اگر قیمت محصول پایین بیاید، تولیدش را کمتر می‌کند. این همان قانون عرضه است که در نمودار با شیب مثبت نشان داده می‌شود.

اصطلاحات مهم در عرضه و تقاضا در اقتصاد

اگر قیمت کالایی بالا رفته باشد، تولیدکننده بیشتر تولید می‌کند و درنتیجه‌ی آن، خریدار کمتر خرید می‌کند. به این عدم تطابق، مازاد یا Surplus می‌گویند. اگر قیمت پایین بیاید، خریدار از آن کالا تعداد زیادی می‌خرد؛ در نتیجه، تولیدکننده تعداد تولیداتش را کم می‌کند و دوباره عدم تطابق به وجود می‌آید. اما این بار به این عدم تطابق، کمبود یا Shortage می‌گویند. تنها یک نقطه است که باعث می‌شود تقاضای خریدار و عرضه‌ی تولیدکننده یکسان شود که به قیمت آن نقطه، قیمت تعادلی و به تعداد آن تعداد تعادلی می‌گویند.

عوامل مؤثر بر عرضه در اقتصاد

هزینه‌های تولید از جمله مواردی است که می‌تواند عرضه‌ را تحت تاثیر قرار دهد. اگر مواد اولیه کمیاب یا گران شود، قیمت محصول تولیدشده هم بالا می‌رود. در صورتی که بتوان قیمت نهایی محصول را بالا نگه داشت، عرضه افزایش پیدا می‌کند اما اگر این اتفاق نیفتد و قیمت تولید بیشتر از قیمت فروش باشد، عرضه کاهش می‌یابد. درحالی که، اگر مواد اولیه باقیمت مناسب در دسترس باشد، تولیدکنندگان به‌راحتی می‌توانند محصولات خود را تولید و عرضه کنند. همانطور که می‌دانید، باید در بازار یک مزیت رقابتی ایجاد کرد تا محصول شما مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. این مزیت می‌تواند کم بودن قیمت‌ها نسبت به رقبا باشد. رقبای شرکت‌ها می‌توانند با تولید محصولات مشابه اما با قیمت کمتر، مشتری‌های دیگر شرکت‌ها را جذب کنند؛ درنتیجه، آن‌ها سود می‌کنند و بیشتر تولید و عرضه می‌کنند و شرکتی که محصولاتش گران‌تر است، سود کمتری می‌برد و کمتر تولید و عرضه می‌کند.

عوامل مؤثر بر تقاضا در اقتصاد

یکی از عوامل موثر بر تقاضا در اقتصاد، درآمد خریدار است. زمانی که خریدار قدرت خرید بالایی دارد، می‌تواند کالاهای بیشتری تهیه کند و این اتفاق بر تقاضای کالا تأثیر می‌گذارد. علاوه بر این، خریدارانی که درآمد بالایی دارند، برای تهیه‌ی کالاهای باکیفیت اقدام می‌کنند و این موضوع نیز بر کیفیت محصولات، تأثیرگذار است. مورد دیگر این است که اگر خریدار متوجه شود کالایی ممکن است کمیاب یا گران شود، تعداد بیشتری از آن را خریداری می‌کند و این باعث می‌شود که تقاضا برای کالای موردنظر بالا برود. تغییر سلایق مردم هم یکی دیگر از موارد موثر بر تقاضا است. زمانی که کالایی با ساختاری تازه و بر پایه‌ی مد روز تولید می‌شود، خریداران به سمت آن جذب‌شده و تعداد مشتریان کالای محبوب بالا می‌رود که این همان افزایش تقاضاست. همچنین اگر کالایی در ابتدا باکیفیت بالا تولید می‌شده است اما حالا بی‌کیفیت تولید می‌شود، مشتری‌های ثابت خود را از دست می‌دهد و تقاضا برای آن پایین می‌آید.

عوامل مؤثر بر نوسان قیمت در بازار براساس عرضه و تقاضا

قیمت محصولات همیشه ثابت نیست و گاهی به دلایل مختلف نوسان دارد. برای مثال ممکن است قیمت توت‌فرنگی‌های ارگانیک یا قیمت توت‌فرنگی که در فروشگاه‌های گران‌قیمت فروخته می‌شود، بیشتر از توت‌فرنگی‌های دیگر باشد. همچنین فشارهای خارجی و تغییرات آب و هوا می‌توانند روی قیمت کالاها اثر بگذارند و نمودار عرضه و تقاضا را حرکت دهند. به عنوان مثال رشد توت‌فرنگی‌هایی که عنوان کردیم، در هوای سرد سخت‌تر است و این اتفاق باعث می‌شود نمودار عرضه به سمت چپ ‌برود. دلیل این اتفاق این است که این محصول هر قیمتی هم که داشته باشد، تعداد بسیاری کمی تولید می‌شود. این نمودار وسیله‌ای است که اقتصاددان‌ها یا هر شخص دیگری برای نشان‌دادن تغییرات در بازار از آن استفاده می‌کند. معمولاً خریدار، قیمت کم را منصفانه می‌داند درصورتی‌که در نظر فروشنده برعکس است. به همین دلیل اقتصاد دان‌ها تمایلی ندارند که درباره‌ی قیمت‌ها صحبت کنند. درنتیجه‌ی آنچه تا اینجا گفته‌ایم، چهار اتفاق در بازار ممکن است رخ بدهد:

  • عرضه کم شود
  • عرضه زیاد شود
  • تقاضا کم شود
  • تقاضا زیاد شود

تحلیل عرضه و تقاضا در بنزین

نمودار عرضه و تقاضا مربوط به کاهش قیمت بنزین سال 2014

نمودار عرضه و تقاضا مربوط به کاهش قیمت بنزین سال 2014

قیمت بنزین به نوسان داشتن معروف است که این تغییرات قیمتی به دلیل عرضه و تقاضا در اقتصاد رخ می‌دهد. برای مثال در سال2014، قیمت بنزین در آمریکا به دلیل عرضه‌ی بالا، بسیار افت کرد. اقتصاد چین و اروپا ضعیف شد و این باعث کم‌شدن تقاضا و رفتن نمودار آن به سمت چپ شد. در همان حال فنّاوری جدید استخراج و ذخیره‌ی سوخت در عراق و لیبی باعث شد عرضه‌ی بنزین افزایش یابد و نمودار عرضه به سمت راست برود. مجموع این دو اتفاق، باعث پایین آمدن 40 درصدی قیمت هر گالن بنزین شد.

اهمیت سیستم بازار رقابتی و عرضه و تقاضا در اقتصاد

برای اینکه بازار رقابتی را بررسی کنیم، از بازار خریدوفروش اعضای بدن کمک می‌گیریم. می‌دانیم که هرساله هزاران نفر در انتظار دریافت عضو موردنیاز برای بدنشان هستند. متأسفانه خیلی‌ها در این بین، جان خود را از دست می‌دهند؛ درنتیجه، یک بازار رقابتی به وجود می‌آید که بازار آزاد از آن استقبال می‌کند. اگر یک نفر مبلغ بیشتری برای کلیه‌اش درخواست کند، سریعتر می‌تواند آن را دریافت کند. منصفانه نیست که یک انسان به دلیل شرایط نداشتن پول کافی، نتواند کلیه بخرد و جانش را از دست بدهد درحالی‌که انسانی دیگر به‌راحتی مبلغ را پرداخت و به زندگی‌اش ادامه دهد. این اتفاق می‌تواند نتیجه‌ی بازار بی‌قانون کلیه باشد که تنها با نظام اخلاقی می‌توان جلوی رخ دادن آن را گرفت. مشکل بعدی قانون عرضه است چرا که وقتی قیمت کلیه بالا می‌رود، موجب دزدیدن کلیه می‌شود؛ در نتیجه، به دلیل کمبود اعضای بدن در بازار، در خریدوفروش آن رقابت به وجود می‌آید و قیمت عضو بالا می‌رود. سازمان اهدای عضو جهانی می‌گوید: پرداخت برای قشر ضعیف جامعه برای اعضای بدن ناعادلانه است. بااین‌حال، 70 درصد از اقتصاددان‌های عضو اتحادیه‌ی آمریکا از پرداخت هزینه برای اعضای بدن حمایت می‌کنند. دلیل این حمایت این است که با این کار می‌توان برخی از مشکلات موجود در بازار را حل کرد، با این حال باید یک سری قانون مشخص وجود داشته باشد تا از بروز مشکلات احتمالی در این زمینه نیز، جلوگیری شود.

نتیجه‌گیری آکادمی دانایان

ما درباره‌ی مبادله‌ی اختیاری و اهمیت عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت و نمودار آن را بررسی کردیم. بازارها بسیار اهمیت دارند و نباید نسبت به آن بی‌توجه بود اما باید بدانیم که بازار نیاز به قانون دارد. اقتصاددان‌ها به تبادلات بین عرضه و تقاضا به چشم قانون نگاه می‌کنند و نگاه ما به آن ‌هم همین‌طور است. اما نکته‌ای که اهمیت دارد این است که درنهایت همه چیز به انتخاب انسان‌ها بستگی دارد؛ عرضه و تقاضا در اقتصاد وابسته به تصمیمات خریداران و فروشندگان است. بادقت در تصمیمات و همین‌طور قانون‌گذاری صحیح، می‌توان بازار را کنترل کرد. برای مطالعه‌ی بیشتر پیرامون مباحث مالی و سرمایه‌گذاری اینجا کلیک کنید.

عرضه و تقاضا ( Supply and demand ) چیست؟

خود کلمه “عرضه” به تعداد کل سهامدارانی که خواهان فروش سهام خود با هر قیمتی هستند گفته می شود.

“تقاضا” در معنی کل خریداران بالقوه سهام که مایل به خرید سهام با هر قیمتی هستند است. عرضه و تقاضا

در همه بازارها یکی از مهم ترین عوامل تایید قیمت عرضه و تقاضا است که در آن عرضه کنندگان حاضرند و می توان کالای مورد نظر را بخرند.

تعادل بازار خود نقطه ای است که در آن عرضه و تقاضا برابر باشند.

یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی می‌کند. عرضه و تقاضا

قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف‌کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه‌کنندگان اثر می‌گذارد. عرضه و تقاضا

اصول بنیادی عرضه و تقاضا

مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده‌است که در آن هیچ‌یک از خریداران و فروشندگان نمی‌توانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند، و قیمت به صورت یک داده‌است. عرضه و تقاضا

قانون عرضه می‌گوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر، عرضه بیشتر و در قیمت پایین تر، عرضه کمتر خواهد بود.

قانون تقاضا نیز می‌گوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمت‌های بالا، تقاضا کمتر و در قیمت‌های پایین، تقاضا بیشتر خواهد بود.

در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین می‌شود.

قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که مصرف‌کنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.

مازاد عرضه عرضه و تقاضا

در قیمت‌های بالاتر کمبود تقاضا اتفاق و باعث مازاد عرضه می‌شود.

این اضافه عرضه به قیمت فشار می‌آورد و باعث می‌شود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.

در قیمت‌های پایین‌تر نیز، مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر می‌شود و باعث مازاد تقاضا می‌شود.

مازاد تقاضا عرضه و تقاضا

این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) می‌شود.

پس از اینکه قیمت به تعادل رسید، این قیمت میل به استمرار و باقی‌ماندن دارد.

عرضه و تقاضا

عرضه (Supply)

عَرضه عبارتست از جریان کالا – خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا.

همچنین می‌توان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهند.

عرضه بستگی به دو عامل دارد: عرضه و تقاضا

قانون عرضه عرضه و تقاضا عرضه و تقاضاعرضه و تقاضا

قانون عرضه نشان‌دهنده‌ی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش می‌رسد.

اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه‌ی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش می‌گذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر می‌شود.

تولیدکنندگان در قیمت‌های بالاتر عرضه را بیشتر می‌کنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر می‌کند.

انتقال تابع عرضه عرضه و تقاضا

در تعریف منحنی عرضه بعضی عوامل مثل تعداد و اندازه بنگاه‌های تولیدی، فناوری تولید،قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت در نظر گرفته شده‌است.

در صورت افزایش تعداد و اندازه بنگاه‌ها یا بهبود فناوری یا کاهش قیمت عوامل تولید یا قیمت کالاهای مرتبط منحنی عرضه به سمت پایین و راست منتقل می‌شود.

در این صورت قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش می‌یابد و بلعکس.

منحنی عرضه عمودی عرضه و تقاضا

بعضی وقتها منحنی عرضه عمودی است. یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد.

چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند.

در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری بر روی میزان عرضه ندارد. مانند مقدار زمین بر روی دنیا که ثابت است.

قیمت بالاتر نمی‌تواند باعث شود که زمین بیشتری به وجود آید؛ و حتی اگر تقاضا کننده‌ای برای زمین نباشد باز زمین وجود دارد.

در واقع کشش منحنی عمودی عرضه برابر با صفر است.

زمان و عرضه

بر خلاف رابطه‌ی تقاضا، رابطه‌ی عرضه عنصری از زمان به حساب می‌آید.

زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمین‌کنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه.

بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجه‌ی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.

تقاضا(Demand)

مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان با توجه به قیمت کالا درخواست می‌کنند تابع تقاضا را تشکیل می‌دهد.

تعادل

وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند) به نقطه‌ی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل می‌گویند.

در این نقطه، تخصیص کالاها در کارآمدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضه‌شده دقیقاً برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند.

در یک قیمت مشخص، عرضه‌کنندگان همه‌ی کالاهای تولیدشده را به فروش می‌رسانند و مصرف‌کنندگان همه‌ی کالای مورد تقاضای خود را به دست می‌آورند.

انتقال منحنی تقاضا

در صورتی که مصرف‌کنندگان به ازای هر قیمت مشخص مقادیر بیشتری (کمتری) از کالا را درخواست کنند، منحنی تقاضا به سمت راست (چپ) منتقل می‌شود.

این مسئله می‌تواند منجر به افزایش (کاهش) قیمت در نقطه تعادل گردد.

حرکت روی منحنی تقاضا را تغیر در مقدار مورد تقاضا و حرکت منحنی به چپ و راست را تغییر در تقاضا می‌نامند.

قاضا می‌تواند در اثر دلایل مختلف مانند تغییر در سلایق مصرف یا تغییر در عرضه کالاهای جایگزین تغییر کند .

قانون تقاضا

قانون تقاضا بیان می‌کند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود.

مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر می‌خرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینه‌ی فرصت خرید آن کالا نیز بالا می‌رود.

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه هم تاثیری مشابه بر سایر بازارها دارد.

یعنی عرضه و تقاضا با تعیین قیمت، تمامی سهم‌ها را در بازار تحت تاثیر قرار می‌دهند.

به‌طور کلی عرضه و تقاضا از عوامل اصلی تعیین‌کننده قیمت سهام و سایر اوراق بهادار هستند.

چگونه عرضه و تقاضا باعث ایجاد یک قیمت تعادلی می‌شوند؟

قیمت تعادلی قیمتی است که در آن، تولیدکننده می‌تواند همه محصولاتی که اصول بنیادی عرضه و تقاضا قصد فروش دارد را بفروشد و خریدار می‌تواند همه محصولاتی که می‌خواهد را بخرد.

برای درک چگونگی کارکرد عرضه و تقاضا برای موازنه قیمت، تصور کنید یک کسب و کار، محصولی جدید را ارائه کرده است. قیمت بالاتری برای محصول در نظر گرفته می‌شود ولی خریداران کمی آنرا خریداری می‌کنند.

آن کسب و کار پیش‌بینی کرده که تعداد بیشتری از محصول را خواهد فروخت ولی به دلیل کمبود علاقه خریداران، انبارهایش پر از محصول می شود.

به خاطر وجود عرضه زیاد، آن کسب و کار قیمت محصول را پایین می‌آورد.

تقاضا بالا می‌رود ولی با کاهش تدریجی عرضه، کسب ‌و کار قیمت را افزایش می‌دهد.

تا زمانی که یک قیمت خوب و تعادلی برای تنظیم میزان عرضه محصول و تقاضای مشتری بیابد.

عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار چه تاثیری می‌گذارد؟

عرضه در بورس، توسط سهامداران یک سهام که می‌خواهند آن را با قیمت‌های مختلف بفروشند مشخص می‌شود. و تقاضا را خریداران آن سهم که می‌خواهند آن را با قیمت‌های مختلف بخرند،مشخص می‌کنند.

طبیعتا در هنگام فروش یک نفر خواهان بیشترین قیمت ممکن است. در خرید هم، خریدار می‌خواهد به کمترین قیمت ممکن آن کالا را تهیه کند.

پس هرچه قیمت یک سهم بالاتر برود، عرضه آن بیشتر می‌شود و هرچه قیمت یک سهم پایین‌تر بیاید تقاضا برای خرید آن بیشتر می‌شود.

وقتی قیمت یک سهم بالا می‌رود، سهامداران سهم خود را می‌فروشند که باعث افزایش عرضه می‌شود.

افزایش عرضه باعث کاهش قیمت سهم می‌شود که در نتیجه کاهش قیمت باعث افزایش تقاضا می‌شود.

این چرخه عرضه و تقاضا باعث تغییرات قیمت در بازارهای مالی مختلف از جمله بورس شود. می‌توان گفت یکی از دلایل اصلی تغییر قیمت در بازار سرمایه، همین اصل عرضه و تقاضا است.

عرضه و تقاضا

عواملی که روی قیمت سهام تاثیر می گذارد:

الف)عوامل محیطی:

  1. وضعیت اقتصادی و سیاسی: ثبات یا عدم ثبات در وضعیت اقتصادی و سیاسی در عرصه داخلی و خارجی می تواند بر روی وضعیت بازار تاثیر گذار باشد.
  2. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی: نحوه مخارج و در آمدهای ارزی یک شرکت اهمیت زیادی داردبرای مثال افزایش نرخ ارز برای شرکت های صادراتی باعث افزایش سودآوری می شود و در نقطه مقابل شرکت هایی که مواد اولیه خود را از خارج تامین می کنند، با افزایش هزینه ها و کاهش سودآوری مواجه خواهند شد.
  3. قوانین و مقررات: به طور کلی وجود ثبات در قوانین و مقررات امکان تصمیم گیری بهتر و دقیق تر برای سرمایه گذاران را فراهم میکند.
  4. بودجه سالیانه کشور: نشان دهنده ی میزان توجه دولت به صنایع مختلف است.

ب)عوامل مرتبط با صنعت:

۱-نحوه قیمت گذاری محصولات: نحوه ی قیمت گذاری محصولات در شرکت های بورسی متفاوت است.

برای مثال می تواند بر اساس نرخ های جهانی که این نرخ های جهانی شامل هزینه انتقال آن کالا به کشور مربوطه، تعرفه های گمرکی، مالیات بر مصرف، هزینه های انبارداری و توزیع به مصرف کننده نهایی، سود شرکتهای وارد کننده، سود شرکت های حمل و نقل و توزیع و ….. میشود یا توسط شورای رقابت مشخص شود.

رصد نحوه قیمت گذاری و تغییرات بسیار مهم است و می تواند قیمت سهام شرکت را تحت تاثیر قرار دهد.

۲-میزان عرضه و تقاضا برای محصولات: در بازه های زمانی مختلف بسته به شرایط ممکن است تقاضا برای محصولات صنعت خاصی افزایش یابد.

۳-رقابتی یا انحصاری بودن صنعت: برخی از شرکت ها محصولات انحصاری تولید می کنند و بازار تضمین شده ای دارند، اما برخی دیگر برای فروش محصولات و خدمات خود در بازار رقابت می کنند.

شرکت های دارای بازار انحصاری معمولا برای فروش خوود مشکلی نداشته و سودآوری مناسبی نیز دارند.

۴-حجم سرمایه گذاری در صنعت: هر چه حجم سرمایه گذاری در یک صنعت بیشتر باشد، نشان دهنده انتظار سوددهی مناسب آن در آینده خواهد بود.

۵-وضعیت صنایع مرتبط: رونق یا رکود یک صنعت می تواند بر روی صنایع مرتبط دیگر هم اثرگذار باشد.

۶-تحولات فناوری: سالانه پیشرفت و تحول فناوری سرعت بسیاری دارد، صنایعتی که بتوانند از این تحولات بیشتر بهره ببرند قطعا در بلند مدت رشد خوبی خواهند تجربه کرد.

ج)عوامل درونی

۱-میزان سوداوری و ثبات آن: برای سرمایه‌گذاران مهم است که شرکت مورد نظر چه میزان سود را در هر سال به دست می‌آورد.

همه عواملی که تا پیش از این نیز در مورد آن‌ها بحث شد تاثیر خود را ابتدا در سودسازی شرکت و نهایتا در قیمت سهام آن نشان می‌دهند.

دیگر عامل مهم، تداوم روند سودآوری و چشم‌انداز مناسب شرکت در آینده است.

همچنین بررسی وضعیت دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت نیز می‌تواند کمک شایانی به پیش‌بینی وضعیت شرکت در آینده نماید.

۲-نسبت قیمت به درآمد: این نسبت نشان دهنده دوره بازگشت سرمایه سهام شرکت است.

۳-قابلیت نقدشوندگی سهام: در بازار بورس هر چه تعداد معاملات و حجم سهام معامله شده یک شرکت بیشتر باشد، نشان دهنده قابلیت نقد شوندگی بالای آن سهم می باشد.

۴-طرح های توسعه کشور: برنامه ریزی شرکت برای اجرای طرح های توسعه می تواند نشان دهنده رشد و پویایی آن شرکت و ارزنده بودن سهام آن باشد.

البته که سرمایه گذار باید هدف و اثرات انجام سرح توسعه را کاملا مورد بررسی قرار دهد، زیرا تاثیر همه سرح های توسعه مشابه یکدیگر نیست.

۵-سهام شناور: به معنای بخشی از سهام شرکت که در اختیار عموم مردم و سهامداران خرد قرار دارد است.

۶-ترکیب سهامداران شرکت: در واقع تصمیم گیرندگان اصلی یک شرکت هستند.

شورای رقابت چیست؟

شورای رقابت با هدف تسهیل کنندگی فعالیت بخش خصوصی و به طور کلی تر عرصه اقتصادی و نوعی عامل برای کاهش ریسک در این بخش شکل گرفت تا بخش خصوصی با ورود به بازار نگران انحصارات و رقبای انحصارگر خود نباشند.

با عرضه و تقاضا آشنا شویم | عرضه و تقاضا چیست؟

همه چیز در رابطه با عرضه و تقاضا

همه چیز در رابطه با عرضه و تقاضا

قانون عرضه و تقاضا در واقع یک نظریه اقتصادی است که توسط آدام اسمیت در سال 1776 رایج شد. اصول در پیش‌‌بینی رفتار بازار بسیار موثر نشان داده شده است. با این حال، چندین عامل دیگر وجود دارد که بر بازارها در سطح اقتصاد خرد و کلان تأثیر می گذارد. قانون موردبحث به شدت رفتار بازار را هدایت می کند، اما به‌طور کامل آن را تعیین نمی کند.

بنیادی ترین مفاهیم اقتصاد متشکل از این قانون هستند. فارغ از اینکه شما یک دانشگاهی، کشاورز، تولیدکننده دارو یا صرفاً یک مصرف‌کننده هستید، فرض اصلی آن در اقدامات روزانه شما ادغام شده است و تنها پس از درک اصول اولیه این مدل‌ها می توان بر جنبه‌های پیچیده‌تر اقتصاد تسلط یافت.

نمودارهای عرضه از دیدگاه تولیدکننده ترسیم می‌شود و تقاضا از دیدگاه مصرف‌کننده به تصویر کشیده می شود.

با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای محصول کاهش می یابد؛ در حالی که با افزایش قیمت، تولیدکنندگان برای دستیابی به سود بیشتر مایل به تولید بیشتر محصول هستند. به همین ترتیب، کاهش قیمت‌ها باعث کاهش تولید می‌شود، چرا که تولیدکنندگان ممکن است نتوانند هزینه‌های ورودی خود را پس از فروش کالای نهایی پوشش دهند.

زمانی که قیمت‌ها بالاتر است، تولیدکنندگان تشویق به افزایش فعالیت خود، به‌منظور بالا بردن بهره‌وری می‌شوند. در این هنگام، مصرف‌کنندگان به‌دنبال کمترین هزینه هستند. به طور طبیعی، قیمت ایده آلی که یک مصرف‌کننده برای یک کالا می‌پردازد «صفر دلار» خواهد بود. با این حال، چنین پدیده‌ای غیرممکن است؛ چرا که تولیدکنندگان نمی‌توانند در تجارت باقی بمانند. تولیدکنندگان، به‌دنبال فروش محصولات خود تا حد امکان هستند. با این حال، زمانی که قیمت‌ها نامعقول شود، مصرف‌کنندگان ترجیحات خود را تغییر داده و از محصول دور می‌شوند. باید تعادل مناسبی حاصل شود که به موجب آن هر دو طرف بتوانند در معاملات تجاری مستمر به‌نفع مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان شرکت کنند. (از لحاظ نظری، قیمت بهینه‌ای که منجر به دستیابی تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان به حداکثر سطح مطلوبیت ترکیبی می شود، در قیمتی رخ می‌دهد که خطوط تلاقی می کنند.)

اصول این قانون به طور مکرر در طول قرن ها در شرایط مختلف بازار به تصویر کشیده شده است. با این حال، اقتصاد کنونی جهانی‌تر از گذشته است و پیش‌بینی نیروهای کلان اقتصادی دشوار است. این اصول شاخص‌های مؤثری هستند، اما پیش‌بینی‌کننده مشخص نیستند.

این تئوری نه‌تنها به محصولات فیزیکی، بلکه به دستمزدها و حرکت نیروی کار نیز مربوط می‌شود. تئوری‌های پیشرفته‌تر اقتصاد خرد و کلان اغلب مفروضات و ظاهر منحنی عرضه و تقاضا را برای نشان دادن درست مفاهیمی مانند مازاد اقتصادی، سیاست پولی، عوامل خارجی، عرضه کل، محرک‌های مالی، کشش و کسری تنظیم می‌کنند.

عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا

منحنی تقاضا

در تحلیل اساسی اقتصادی، اغلب تمام عوامل به‌جز قیمت کالا ثابت نگه داشته می‌شوند. سپس تجزیه و تحلیل شامل بررسی رابطه بین سطوح مختلف قیمت و حداکثر مقداری است که به‌طور بالقوه توسط مصرف‌کنندگان در هر یک از آن قیمت‌ها خریداری می‌شود. ترکیب قیمت-مقدار ممکن است بر روی یک منحنی، که به‌عنوان منحنی تقاضا شناخته می‌شود، رسم شود. در این نمودار قیمت در محور عمودی نمایش داده می‌شود و مقدار نشان داده شده در محور افقی، منحنی تقاضا، تقریباً همیشه رو‌به‌پایین است که نشان‌دهنده تمایل مصرف‌کنندگان برای خرید بیشتر کالا در سطوح قیمت پایین‌تر است. هرگونه تغییر در عوامل غیرقیمتی باعث تغییر در منحنی تقاضا می‌شود، در حالی که تغییرات در قیمت کالا را می‌توان در امتداد یک منحنی تقاضای ثابت ردیابی کرد.

منحنی عرضه

مقدار کالایی که در بازار عرضه می شود نه تنها به قیمت قابل دستیابی آن کالا، بلکه به عوامل بالقوه بسیار دیگری نیز بستگی دارد.

در تحلیل اساسی اقتصادی، تجزیه و تحلیل عرضه شامل بررسی رابطه بین قیمت‌های مختلف و مقدار پیشنهادی بالقوه توسط تولیدکنندگان در هر قیمت و همچنین تمام عوامل دیگری که می‌توانند بر ثابت نگه داشتن قیمت موثر باشند، می‌شود. این ترکیبات قیمت و کمیت ممکن است بر روی یک منحنی ترسیم شوند که به‌عنوان منحنی عرضه شناخته می شود. با قیمت نشان داده شده در محور عمودی و مقدار نشان داده شده در محور افقی، منحنی عرضه که معمولاً رو‌به‌بالا است، نشان‌دهنده تمایل تولیدکنندگان برای فروش بیشتر کالایی است که در بازاری با قیمت‌های بالاتر، تولید می‌کنند. در بازاری با قیمت‌های بالاتر هر گونه تغییر در عوامل غیر قیمتی باعث تغییر در منحنی عرضه می شود، در حالی که تغییرات در قیمت کالا را می توان در امتداد یک منحنی عرضه ثابت ردیابی کرد.

بر اساس آنچه گفته شد، عرضه مربوط به این است که تولیدکنندگان یک محصول یا خدمات چقدر مایل به تولید هستند و می توانند با مقدار محدود منابع موجود به بازار عرضه کنند. در حالی که تقاضا عبارت است از اینکه خریداران مایلند چه مقدار از آن محصول یا خدمات را از بازار داشته باشند.

از آنجایی که تقاضاهای خریداران بی پایان است، به دلیل کمبود منابع، نمی توان تمام مطالبات را تامین کرد. اینجاست که رابطه عرضه و تقاضا نقش مهمی ایفا می کند و امکان تخصیص کارآمد منابع و تعیین قیمت بازار برای محصول یا خدمات را فراهم می کند که به عنوان قیمت تعادلی شناخته می شود . این قیمت نشان دهنده قیمتی اصول بنیادی عرضه و تقاضا است که تامین کنندگان مایل به عرضه هستند و خریداران مایل به خرید از بازار هستند.

یک مغازه دار یک جعبه شکلات به قیمت 20 دلار عرضه می کرد که توانست به طور متوسط ​​هر هفته 50 جعبه را بفروشد. او تصمیم گرفت 50٪ تخفیف ارائه دهد و قیمت را به 10 دلار کاهش دهد. این منجر به افزایش فروش او به 100 جعبه در هر هفته شد.

طبق قانون عرضه ، با افزایش قیمت یک محصول، عرضه‌کنندگان تمایل بیشتری به عرضه آن محصول خواهند داشت، زیرا می‌توانند با فروش آن محصول یا خدمات از سود بیشتری برخوردار شوند.

جدولی که مقدار تقاضا در هر قیمت را نشان می‌دهد، برنامه زمان‌بندی تقاضا نامیده می‌شود. برای نمونه می‌توان بازار بنزین را به‌صورت جدول یا نمودار نمایش داد. در این نمونه، قیمت هر گالن بنزین به دلار اندازه‌گیری می‌شود. مقدار تقاضا در میلیون‌ها گالن در یک دوره زمانی و برخی مناطق جغرافیایی اندازه‌گیری می‌شود.

آیا تقاضا همان مقدار تقاضا است؟

در اصطلاح اقتصادی، تقاضا با مقدار تقاضا یکسان نیست. هنگامی که اقتصاددانان پیرامون تقاضا صحبت می‌کنند، منظور رابطه بین طیفی از قیمت‌ها و مقادیر مورد‌تقاضا در آن قیمت‌ها است اما هنگام صحبت درمورد مقدار تقاضا، منظور تنها یک نقطه معین از منحنی و مقداری در جدول تقاضا است. به بیان ساده، تقاضا به خود منحنی و مقدار تقاضا به نقطه (خاص) منحنی اشاره دارد.

آیا عرضه همان مقدار عرضه است؟

در اصطلاح اقتصادی، عرضه و مقدار عرضه یکسان نیستند. هنگامی که اقتصاددانان به عرضه اشاره می‌کنند، منظور آن‌ها رابطه بین طیفی از قیمت‌ها و مقادیر عرضه‌شده در آن قیمت‌ها است. رابطه‌ای که می‌توان آن را با یک منحنی عرضه یا یک جدول عرضه نشان داد اما هنگام اشاره به مقدار عرضه، منظور تنها نقطه‌ای مشخص از منحنی عرضه یا یک مقدار معین برنامه عرضه است. به بیان ساده، عرضه به منحنی و مقدار عرضه شده به نقطه (خاص) منحنی اشاره دارد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با عرضه و تقاضا میتوانید از ویدئو زیر دیدن نمائید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.