بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخشهای متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیمبندی میشود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواستههای یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوهای مشابه پاسخ میدهند. بخشبندی بازار کمک میکند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان بهطور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر
بازار خریدار – تعریف ، استراتژی و ویژگی های بازار خریدار – Buyer’s Market
بازار خریدار (Buyer’s Market) وضعیتی است که عرضه از تقاضا فراتر می رود و به خریداران اجازه می دهد در مذاکرات قیمت نسبت به فروشندگان برتری داشته باشند. از این رو، زمانی که وضعیتی رخ می دهد که در آن عرضه افزایش می یابد و تقاضا کاهش می یابد، بازار خریدار رخ می دهد. این یک نوع شرایط بازار است که به نفع خریداران است.
این اصطلاح معمولاً برای توصیف شرایط بازار املاک و مستغلات استفاده می شود که در آن خانه های بیشتری در بازار در مقایسه با تعداد خریداران خانه وجود دارد. بنابراین، اگر در دسترس بودن خانه ها از تقاضا بیشتر باشد، یک مشاور املاک در بازار خریدار املاک کار می کند.
در مجموع، این یک وضعیت اقتصادی است که در آن کالاها/محصولات در تعداد زیاد هستند و این به خریداران بستگی دارد که قیمت ها را پایین یا بالا نگه دارند. چنین بازاری نسبت به خریداران واقعی که ممکن است علاقه مند باشند و بتوانند آن را بخرند دارایی بیشتری برای فروش خواهد داشت. به عبارت ساده، این بدان معناست که برعکس بازار فروشنده است، جایی که فروشنده مزیت نامناسبی نسبت به شرایط بازار دارد.
بازار خریدار چیست؟
تعریف : بازار خریدار به عنوان شرایط بازاری تعریف می شود که عرضه محصولات یا خدمات در یک بازار از تقاضا بیشتر باشد. چنین شرایطی به خریداران اجازه می دهد تا بر فروشندگان اهرم وارد کنند. بازار املاک و مستغلات به طور کلی با چنین شرایطی روبرو می شود که بنگاه های املاک دارای موجودی املاک بالایی هستند به این معنی که خانه های زیادی برای فروش خواهند داشت، اما کمبود خریداران علاقه مند وجود خواهد داشت.
از این رو، بازارهای املاک و مستغلات خریداران یا بازار مسکن ممکن است شاهد کاهش قیمت املاک و مستغلات باشند، به علاوه خانه ها نیز در چنین بازاری مدت بیشتری در بازار باقی می مانند. فروشندگان را وادار می کند تا با یکدیگر رقابت کنند تا خریداران را از طریق جنگ های پیشنهادی جلب کنند.
به طور کلی، یک فروشنده قیمت درخواستی را کاهش می دهد تا در معامله املاک و مستغلات برای تبدیل خریداران احتمالی مزیتی کسب کند. هزینه های بسته شدن در چنین شرایطی با در نظر گرفتن منفعت و تمایل خریدار علاقه مند تعیین می شود.
بازار خریدار جایی است که خریداران در مذاکرات قیمت نسبت به فروشندگان برتری/مزیت دارند. هنگامی که افزایش عرضه، کاهش تقاضا یا هر دو وجود دارد، بازار خریدار رخ می دهد. بازار خریدار را می توان برای هر موقعیت بازاری که شرایط به نفع خریداران باشد، اعمال کرد. از سوی دیگر، بازار فروشنده برای انتخاب فروشندگان استفاده می شود.
درک بازار خریدار
تغییرات مختلفی در محیط بازار اتفاق می افتد. شرایط بازار خریدار زمانی پدیدار می شود که قدرت و فوریت از فروشنده به خریدار منتقل شود. بازار خریدار زمانی اتفاق می افتد که فروشندگان برای فروش محصولات خود تحریک می شوند در حالی که خریداران نیاز مبرمی به خرید این محصولات ندارند. در چنین شرایطی، بازار خریدار تشکیل می شود.
این نظریه در علم اقتصاد به عنوان نظریه عرضه و تقاضا نیز شناخته می شود. این بدان معنی است که اگر عرضه با تقاضای کمتر افزایش یابد یا عرضه با سفارش بیشتر کاهش یابد، ممکن است قیمت ها به شدت کاهش یابد. بازار خریدار معمولا در زمینه املاک و مستغلات استفاده می شود. با این حال، تقریباً برای هر حوزه ای از تجارت و کسب و کار که در آنجا وجود دارد، جایی که یک محصول بسیار بیشتر از تقاضای مردم و خریداران در دسترس است، کاربرد دارد.
عواملی که شرایط را برای بازار خریدار افزایش می دهد
عوامل مختلفی می توانند محیطی مساعد برای خریداران ایجاد کنند و بازار خریدار را شکل دهند. اینها ممکن است:
- افزایش عرضه
- ورودهای جدید به بازار در همان صنعت منجر به تولید مقادیر بیش از حد محصولات می شود.
- افزایش تقاضا برای کالاهای جایگزین
- خروج خریداران از نیازهای فعلی صنعت و محیط بازار
- تغییر پارادایم در ترجیحات مشتری
- بازار خریدار در مقابل بازار فروشنده
- بازار خریدار به نفع خریداران است در حالی که بازار فروشنده که دقیقاً مخالف آن است به نفع فروشندگان است.
در بازار فروشنده، در مقایسه با خانه های فروش، خریداران بیشتری وجود خواهد داشت. این به فروشندگان اجازه می دهد قدرت مذاکره بیشتری داشته باشند. قیمت ها در بازار خریدار روند کاهشی دارند در حالی که در بازار فروشنده روند افزایشی دارند.
اجازه دهید به برخی از ویژگی های هر دوی این شرایط بازار نگاهی بیندازیم.
۱. ویژگی های بازار خریدار
با در نظر گرفتن املاک و مستغلات به عنوان مثال برای بازار خریدار، خانه های مختلف تمایل دارند با نرخ بسیار پایینتری نسبت به آنچه که فروشنده می خواست آن را بفروشد، بفروشند، و ممکن است ملک قبل از اینکه واقعاً فروخته شود، برای مدت طولانی در بازار بماند. .
فروشندگان مختلف شروع به رقابت می کنند و تخفیف های شدید می دهند و پیشنهاد می دهند که فروش ملک خود را به پایان برسانند و یک جنگ قیمتی عمیق را شروع کنند تا مطمئن شوند که خریداران ملک خاص خود را می خرند و بازار خریدار را در محل ایجاد می کنند.
قیمت خانه ها شروع به کاهش می کند و املاک مختلف به آرامی شروع به فروش می کنند. هنگامی که خانه ها و املاک گران قیمت با نرخ های پایین تر وارد فهرست می شوند، تخفیف ها و امتیازات زیادی توسط خریداران ارائه می شود.
برخی از ویژگی های قابل توجهی که می تواند به شما کمک کند بگوییم بازار، بازار خریدار است.
خانه هایی که به کندی به فروش می روند
فروش خانه به قیمت لیست یا کمتر از آن
کاهش قیمت مسکن
در دسترس بودن تعداد زیادی خانه در بازار وجود دارد
۲. ویژگی های بازار فروشنده
خانه ها بسیار سریع فروخته می شوند و قیمت ها در حال افزایش است. تنها چند خانه در بازار وجود دارد و انجام مذاکره بسیار دشوار می شود.
حتی املاک و خانه های ارزان قیمت نیز با قیمت های بالا فروخته می شود و هر ملکی به سرعت به فروش می رسد.
ویژگی های کلیدی بازار فروشندگان-
فروش سریع خانه
فروش خانه با قیمت فهرست یا بالاتر
افزایش قیمت مسکن
در دسترس بودن تعداد کمی خانه در بازار
خریداران چگونه می توانند از بازار خریدار به نفع خود استفاده کنند؟
بازار خریدار زمان مناسبی برای خریدارانی است که می خواهند با سرمایه محدود در خانه یا ملک جدید سرمایه گذاری کنند.
بازار خریدار زمان زیادی را به خریداران می دهد تا انواع و پیشنهادات موجود در برابر خود را انتخاب و تجزیه و تحلیل کنند. از آنجایی که زمان زیادی در دسترس است، نگرانی کمتری در مورد از دست دادن ملک به شخص دیگری و اتخاذ تصمیمات منطقی و هوشمندانه وجود دارد.
از آنجایی که در بازار خریدار زمان زیادی در دسترس است، زمان مناسبی برای خریداران است که تا جایی که می توانند ملک را ببینند و تصویر واضح تری از نیازها و ملزومات خود به آنها ارائه دهند و همچنین به آنها زمان برای چانه زدن و مذاکره در مورد قیمت ها بدهند. نه تنها با یکی، بلکه با بسیاری از فروشندگان و نمایندگان.
فرض کنید ملکی برای مدت طولانی در بازار خریدار بوده است. در آن صورت، مذاکره را برای خریدار آسان تر می کند، زیرا خریدار قدرت بیشتری نسبت به فروشنده ای دارد که هدفش فروش ملک قدیمی به شخصی با نرخ قابل توجهی است.
چگونه فروشندگان می توانند از بازار خریدار به نفع خود استفاده کنند؟
فروشندگان می توانند از بازار خریدار به عنوان فرصتی عالی برای برجسته کردن اموال و محصولات خود به عنوان بهترین ها در میان انواع مختلف استفاده کنند.
فروشندگان اکنون وقت دارند تا تعمیرات و سایر اصلاحات لازم را انجام دهند تا ملک خود را انتخاب بهتری نسبت به دیگران کنند.
همچنین به فروشنده زمان می دهد تا اشیا را بازسازی کند، همه چیز را دور بریزد و ظاهر جدیدی به ملک بدهد.
فروشندگان می توانند از این فرصت عالی برای کار بیشتر بر روی مهارت ها و تاکتیک های بازاریابی خود استفاده کنند و روش ها و راه های مختلف بازاریابی جدید را آزمایش کنند. همچنین این دوره زمانی است که فروشندگان می توانند با خریداران تعامل داشته باشند و سعی کنند نیازها و خواسته های آنها را درک کنند و به نوبه خود آن نیازها را در استراتژی های فروش خود بگنجانند.
این زمان مناسبی برای فروشندگان است که قیمت های سایر فروشندگان رقیب را در این زمینه مقایسه کنند و قیمت های اصلاح شده جدید و برنامه های قیمت گذاری برای فروش ملک خود را ارائه دهند. بازار خریدار زمان بسیار خوبی برای رفتن و مقایسه سایر املاک، امکانات رفاهی آنها، نرخ ها و مقایسه سایر دارایی ها با دارایی های شما و ایجاد هر گونه تغییرات لازم و همچنین استفاده از آن به عنوان نقطه عطفی در هنگام تبلیغ و فروش ملک خود به خریداران است.
چرا بازار خریدار زمان لازم برای سرمایه گذاری در ملک است؟
ممکن است تعجب کنید که آیا شرایط فعلی بازار، بازار خریدار است یا بازار فروشنده، تفاوتی دارد. اما تفاوت زیادی ایجاد می کند زیرا خریداران در بازار خریدار دست بالا را دارند. خرید ملک در این مدت می تواند مزایای مختلفی به تجربه خرید شما بدهد و هزینه های زیادی را کاهش دهد.
هنگام خرید ملک، خریدار انتخاب های مختلفی دارد، در حالی که در بازار فروشنده، گزینه های محدودی وجود دارد و خریداران باید با تعداد محدودی از انتخاب هایی که در مقابل آنها قرار می گیرد، خوب عمل کنند.
املاک با قیمت بسیار پایین تری در مقایسه با سایر شرایط بازار در بازار خریدار فروخته می شود. دارایی بیشتری در اختیار خریدار قرار می گیرد و به خریدار طیف گسترده تری از گزینه ها را می دهد تا بدون ایجاد هر گونه مصالحه در نیازها و خواسته های خود، انتخاب کند.
در طول بازار خریدار، خریداران امتیاز اهرمی بالاتری دارند. و می توانند از آن برای گرفتن امتیاز از فروشندگانی که می خواهند ملک را از دستشان خارج کنند، استفاده کنند. فروشندگان بیش از این تمایل دارند که تخفیف ها، پیشنهادات را انتخاب کنند. و مایلند برای فروش دارایی خود به یک خریدار مایل، هزینه های زیادی را از جیب خود بپردازند.
فرضیه بازار کارآمد
بر اساس این فرضیه، قیمت های بازار اوراق بهادار از جمله سهام، در برگیرنده همه اطلاعات موجود و منتشر شده هستند. به عبارت دیگر، قیمت ها بازتاب و انعکاسی از همه اطلاعات موجود در بازار هستند. فرضیه مذکور نمی گوید که همه سرمایه گذاران رفتار معقول دارند و یا تک تک آن ها به جزء جزء اطلاعات دسترسی دارند، بلکه صرفا بیان می کند که همه اطلاعات منتشر شده در بازار در قیمت اوراق بهادار بازتاب دارد. این فرضیه در سه سطح ضعیف، نیمه قوی و قوی تعریف می شود.
انواع سطوح فرضیه بازار کارآمد:
شکل ضعیف:
در شکل ضعیف بازار کارآمد، فرض می شود که تنها اطلاعات تاریخی درباره شرکت ها در بازار وجود دارد و بنابراین قیمت اوراق بهادار فقط منعکس کننده اطلاعات قدیمی و تاریخی است. بنابراین، سرمایه گذار با مطالعه روند تاریخی ثبت اوراق بهادار (مثلا قیمت سهام) قادر نیست قیمت آینده را پیش بینی کند. زیرا بازار سهام حافظه ای ندارد و قیمت سهام روند خاصی ندارد و به صورت تصادفی تغییر می کند.
شکل نیمه قوی:
در شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارآمد، فرض می شود که قیمت سهام، منعکس کننده همه قیمت های عام و منتشر شده است. در اینجا، اطلاعات عام محدود به اطلاعات گذشته نیست بلکه اطلاعات زمان حال را هم شامل می شود و در برگیرنده هر اطلاعاتی درباره شرکت و صنعت آن شرکت است. اگر اطلاعات تازه ای درباره شرکت یا صنعت و یا اقتصاد به بازار مخابره شود، در آن صورت قیمت بلافاصله تعدیل می شود.
شکل قوی:
در این حالت فرض می شود که تمام اطلاعات مربوط و موجود، اعم از اطلاعات محرمانه و اطلاعات در دسترس عموم در قیمت اوراق بهادار منعکس است. به عبارت دیگر، قیمت اوراق بهادار حتی منعکس کننده تمام اطلاعات محرمانه جاری و تاریخی است. در این شکل از بازار کارآمد، اگر اتفاقی در شرکت رخ دهد، دیگر نمی شود گفت که فقط مدیران شرکت از آن باخبر هستند و دیگران از آن بی اطلاع هستند. برخی از محققین معتقدند که شکل قوی بازار سرمایه کارآمد، عملی نیست. زیرا تمایز میان اطلاعات محرمانه و غیر محرمانه میسر نمی باشد و بعلاوه از شدت محرمانه بودن اطلاعات در طول زمان کاسته می شود. همچنین، ممکن است موضوعی که امروز محرمانه است، فردا غیر محرمانه تلقی شود. به علاوه تا کنون آزمون دقیقی درباره تاثیر اطلاعات محرمانه بر قیمت اوراق بهادار انجام نشده است.
انواع سطوح فرضیه بازار کارآمد
تاکنون تحقیقات بازار سرمایه در حسابداری که در مخارج از ایران انجام شده است، فرض می کنند که بازار های سرمایه از نوع بازار نیمه قوی هستند . یعنی، همه اطلاعات قابل دسترس عموم، شامل آن دسته از اطلاعاتی که از طریق صورت های مالی و سایر گزارش های مالی افشا می شوند، سریعا و به طور کامل به محض انتشار به طریق بی طرفانه و بدونه جانبداری در قیمت های سهام ضبط و منعکس می شوند و اطلاعات مربوط توسط بازار نادیده گرفته نمی شوند. ادامه این فصل تحقیقات حسابداری در حوزه بازار سرمایه را مورد بررسی قرار می دهد.
برگرفته از کتاب: تئوری حسابداری
تالیف: دکتر هاشم نیکو مرام، دکتر بهمن بنی مهد
انتشارات: آثار نفیس
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله هزینه های مالی را تعریف بازار و انواع آن به شما پیشنهاد می کنیم.
بخش بندی بازار (تقسیم بازار)
بخشبندی بازار Market Segmentation فرایند تقسیم یک بازار ناهمگن به بخشهای همگن برای انتخاب بخش هدف میباشد. در واقع تقسیم بازار به فرایندی گفته میشود که طی آن بازار هدف محصول یا خدمت، به گروههایی متجانس از مشتریان تقسیم میشود. در هر گروه مشتریانی قرار دارد که رفتارهای خرید مشابهی از خود بروز میدهند.
یکی از عوامل بسیار مهمی که منجر به افزایش توجه به تقسیم بازار در استراتژی بازاریابی سازمان، افزایش رقابت و تعداد رقبا است. در اکثر موارد، کل بازار بالقوه برای محصول بیشتر از حد متنوع یا ناهمگن است که به عنوان یک بازار هدف در نظر گرفته شود. تقسیم بازار فرآیندی است که از طریق آن کل بازار بالقوه برای یک محصول به بخشها یا اجزاء کوچکتری تقسیم میگردد.
تقسیم بازار هسته مرکزی استراتژی بازاریابی است. استراتژی بازاریابی شامل گزینش بازار هدف و توسعه و تدوین برنامه بازاریابی موثر برای موفقیت در بازار هدف میباشد. از این رو بخشبندی بازار روندی برای تشخیص و تفکیک ویژگیهای خریداران است جهت انتخاب بازارهایی که سازمان میخواهد یا میتواند محصولات و خدماتش را به آن عرضه کند. همچنین طراحی محصولات و برنامههای بازاریابی برای پاسخگویی به احتیجات خریداران مورد نظر از طریق فرایند بخشبندی بازار قابل حصول است. وقتی تعداد مصرفکنندگان محصول یا خدمتی زیاد باشد باید بازار را تقسیم کرد. این امر سبب میشود بازار نامتجانس به خردهبازارهایی با خصوصیات متجانس تقسیم شود. در این مقاله بخش بندی بازار مورد تشریح قرار گرفته است.
تعریف بخش بندی بازار
بخشها بر طبق گروهبندی مشتریان به لحاظ ویژگیها یا نیازهای یکسان ایجاد میشوند. بخشهای حاصله بدین ترتیب با توجه به ابعاد مذکور، همگن قلمداد میگردند. یعنی خریداران بالقوه هر بخش با توجه به ابعاد کلیدی بیش از خریداران سایر بخشها به یکدیگر شبیه هستند. هدف در اینجا شناسایی گروههایی است که به شیوهای مشابه نسبت به برنامههای بازاریابی واکنش نشان میدهند.
بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخشهای متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیمبندی میشود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواستههای یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوهای مشابه پاسخ میدهند. بخشبندی بازار کمک میکند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان بهطور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر
بهطور کلی یک مدل STP بازاریابی از سه مرحله تشکیل میشود که عبارتند از:
- تقسیم بازار : شناسایی نیازهای مشتریان و بخشهای بازار؛ تعیین دقیقتر خصوصیات هر کدام از بخشها : تعیین جذابیت هر کدام از بخشها؛ انتخاب بخشهای هدف : شناسایی مزیتهای متمایزکننده هر بخش؛ توسعه و انتخاب موقعیت مورد نظر
براساس این الگو شرکت در برنامهریزی استراتژیک خود نخست باید بازار را به درستی به بخشهای مختلف تقسیم کند. سپس بخشهای مختلف بازار براساس اهداف و توانمندیهای شرکت ارزیابی میشود تا بهترین بخش بازار انتخاب شود. سپس با شناخت دقیق بازار هدف باید نفوذ در بازار و تثبیت جایگاه شرکت در آن بازار صورت بپذیرد.
مراحل تقسیم بازار
مزیت اصلی تقسیم بازارها آن است که به بازاریابان اجازه میدهد تا محصولات را بهتر با نیازهای انواع مختلف مشتریان انطباق دهند. توسعه آمیخته بازاریابی مناسب برای بازار هدف، منجر به کسب مزیت رقابتی برای شرکت میگردد. این مزیت ماحصل متناسب سازی طراحی محصول، تلاشهای تبلیغاتی، قیمتگذاری و توزیع با ارجحیتهای مشتریان میباشد.
فرآیند تقسیم بازارها در دو مرحله انجام میگیرد:
در مرحله اول، متغیرهای تقسیم انتخاب شده و بازار بر طبق این ابعاد تقسیم میگردد. بدین ترتیب، گروههایی از مشتریان شناسایی میشوند که به آمیختههای بازاریابی مجزایی نیاز دارند.
دومین مرحله به تقسیم بازار به خرده بازارها از بخشهای حاصله معطوف میشود. خرده بازارهای هر بخش منطبق با ویژگیهای متمایز جمعیت شناختی و رفتاری آن میباشد. پس از تکمیل فرآیند تقسیم، هر بخش حاصله بر طبق جذابیتش برای شرکت مورد ارزیابی قرار میگیرد. بازارهای هدف شرکت بر مبنای این ارزیابی انتخاب میشود از این مرحله به عنوان انتخاب بازار هدف یاد میشود.
برای شناسایی بخشهای بازار با پاسخ همگن نسبت به برنامههای بازاریابی، سه شرط باید برآورده شوند:
۱- ابعاد یا مبناهای به کار رفته برای تقسیم بازار باید قابل سنجش باشند.
۲- هر بخش بازار باید از طریق کانالهای موجود قابل دسترسی باشد. این کانالها عبارتند از: رسانههای تبلیغاتی، کانالهای توزیع و نیروی فروش شرکت.
۳- هر بخش باید بقدر کافی بزرگ باشد تا سودده قلمداد شود. سودده بودن یک بخش تحت تأثیر بسیاری از عوامل قرار میگیرد از جمله ماهیت صنعت اندازه شرکت و ساختار قیمتگذاری آن.
بخش بندی بازار (تقسیم بازار)
فواید بخش بندی بازار
در صورتی که بخشبندی بازار توسط یک شرکت به خوبی انجام شده و به خوبی به کار گرفته شود، فواید زیادی را متوجه شرکت خواهد کرد؛ از جمله:
تسهیل انتخاب بازار هدف: از آنجا که بخشبندی بازار نیازمند شناسایی دقیق مشخصات گروههای موجود در بازار است، لذا آشنایی با این خصوصیات انتخاب بین آنها را برای شرکت تسهیل میکند.
افزایش سودآوری: گاهی امکان افزایش قیمتها در ازای ارائه خدمات جدید برای کل بازار میسر نیست. در این حالت تعریف بخشهای خاصی که مشتاق استفاده از خدمات جدید هستند، میتواند راهگشا باشد.
شکلدهی به نیازها: بخشبندی به شرکت کمک میکند تا بتواند نیازهای جدیدی را در گروههای خاصی از مشتریانش برانگیزد و همچنین پیشبینی بهتری از آینده آن بخش داشته باشد.
ایجاد نوآوری: توجه به کل بازار بهصورت یکجا باعث میشود خصوصیات آن بهطور کلی و بدون جزییات در نظر گرفته شود.
افزایش کارایی بازاریابی: از آنجا که منابع هر شرکتی دارای محدودیت است، لذا تعریف دقیق نیازهای مشتریان و انجام فعالیتهای بازاریابی مطابق با آن الزامی است.
سودمندی مشتریان: ارائه محصولات کاملتری که مطابقت بیشتری با نیازهای مشتریان داشته باشد، نه تنها به نفع شرکت است، بلکه نفع مشتریان را نیز در پی خواهد داشت.تعریف بازار و انواع آن
رابطه پایدار با مشتری: از آنجا که نیازهای مشتریان در طول زمان تغییر میکند، بخشبندی بازار به تولیدکننده کمک میکند که از نزدیک در جریان این تغییرات باشد و محصولات خود را متناسب با نیازهای جدید آنها ارائه کند.
افزایش در سهم بازار: بهدست آوردن سهم بالای بازار یکی از فواید مستقیم و مهم تقسیم بازار محسوب میشود. از آنجا که تقسیم بازار باعث میشود بخشهای خاصی از بازار برای تولیدکننده دارای اولویت باشد، لذا تمرکز تولیدکننده در آن بخش موجب افزایش سهم وی از آن بخش و کل بازار میشود.
سطوح مختلف تقسیم بازار
تقسیم بازار میتواند در چند سطح مختلف صورت گیرد. در واقع هر شرکتی با توجه به نیازهای خود سطحی از تقسیم بازار را انجام میدهد.
در بازاریابی انبوه، در واقع هیچ گونه تقسیم بازاری صورت نگرفته و بازار هدف یک شرکت بهصورت یک کل در نظر گرفته میشود. این حالت معمولاً زمانی رخ میدهد که یک شرکت رقیبی نداشته و نیازی به تقسیم بازار و شناسایی نیازها و خصوصیات مشتریان خود نمیبیند. همچنین ممکن است یک شرکت دارای مشتریان خاصی باشد که تقسیم بازار در مورد آن مصداق نداشته باشد.
در بازاریابی بخشی، بازار بر اساس برخی نیازهای همگن اجزای آن، به چند قسمت تقسیم میشود. برخی گروههای خاص در بازار که دارای خصوصیات مشخصی هستند شناسایی شده و متناسب با آنها محصول و خدمت ارائه میگردد. مرحله اولیه تقسیم بازار از بازاریابی بخشی شروع میشود.
در بازاریابی موقعیتی، بخشهایی در نظر گرفته میشوند که پتانسیل فراوانی برای شرکت در آنها وجود دارد و بازار هدف سایر شرکتها قرار نگرفتهاند. این مرحله نیازمند آن است که بازار با دقت بیشتری تحلیل شود. علاوه بر خصوصیات بارز گروههای موجود در بازار، خصوصیات سایر اجزای بازار نیز که امکان تبدیل به مشخصه یک بخش را دارد، مد نظر قرار میگیرد.
آخرین و عمیقترین سطح تقسیم بازار عبارت است از بازاریابی خرد که در آن شرکت، خصوصیات منحصربهفرد همه مشتریان را در نظر میگیرد و علایق و ترجیحات آنها را در تعیین بخشهای بازار دخیل میکند. تفاوت این نوع بخشبندی با حالت ایدهآل بازاریابی که در آن محصول مطابق با نیازها و علایق تکتک مشتریان تولید میشود، در این است که در اینجا شناسایی علایق مشتریان برای ایجاد بخشهایی صورت میگیرد که محصول مطابق با خصوصیات مشترک اعضای آن تولید میشود.
مبانی تقسیم بازار
تقسیم بازار علاوه بر اینکه در سطوح مختلفی صورت میگیرد، میتواند مبانی مختلفی نیز داشته باشد. عموماً تقسیم بازار مبنای جغرافیایی، آماری، روانی و رفتاری دارد. مبنای جغرافیایی بخشهای بازار میتواند کشورها، استانها، شهرها و یا مناطق شهری باشد. مبانی آماری نیز شامل مواردی مثل سن، جنس، درآمد، اشتغال، دین، طبقه اجتماعی و اندازه خانواده است. این تقسیمبندی میتواند بر اساس یکی از این موارد باشد، برای مثال، افراد بین ۲۰ تا ۳۰ سال به عنوان یک بخش بازار شناخته شود؛ یا ترکیبی از این موارد مانند زنان مسلمان بالای ۴۰ سال به عنوان یک بخش بازار تعریف شود.
مبنای روانی تقسیم بازار پیچیدهتر از دو مورد قبلی است و معمولاً در سطوح بالاتر تقسیم بازار مطرح میشود. در این حالت، مواردی مثل شیوه زندگی، شخصیت فردی و اجتماعی، ارزشها و اعتقادات مد نظر قرار میگیرد. برای مثال، افرادی که علاقه و اشتیاق به استفاده از تکنولوژیهای نو دارند، بخشی را تشکیل میدهند که عموماً رفتارهای مشابهی را در مقابل برخی محصولات و خدمات بروز میدهند. همچنین افرادی که دارای برخی اعتقادات خاص هستند، ممکن است فارغ از مشخصات آماری و جغرافیاییشان رفتارهای خرید معینی داشته باشند.
یکی دیگر از مواردی که میتواند مبنای تقسیم بازار باشد، خصوصیات رفتاری مشتریان است. این خصوصیات میتواند ناشی از موقعیت، منفعت، اخلاق و… باشد که همچنانکه مشخص است شناسایی و تشخیص آنها، بهدلیل خصوصی بودنشان کار آسانی نیست. لذا میزان مصرف، زمان مصرف و متغیرهایی مانند آن میتواند نشانگر خوبی برای این مورد باشد. آنچه تا اینجا گفته شد، خلاصهای در مورد استراتژی تقسیم بازار، فواید و مبانی آن بود. در بخش دوم این نوشته، به بررسی این استراتژی، امکان اجرا و روشهای مختلف اجرای آن در حوزه اپراتوری موبایل با تأکید بر بازار ایران خواهیم پرداخت.
جمع بندی بحث
به دلایل مختلف، نقش بخشبندی بازار افزایش یافته است. اولاً روند رشد جمعیت کند شده و بیشتر بازار –محصولها رو به بلوغ هستند که این امر موجب افزایش رقابت شده است چراکه شرکتها رشد خود را در کسب سهم بازار بیشتر و همچنین در افزایش انواع محصولات تحت یک نام تجاری جستجو میکنند. ثانیاً عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش سطح درآمدهای خالص، ارتقای سطح تحصیلات و افزایش آگاهی مردم، موجب شده است نیازها، خواستهها، سلائق و سبکهای زندگی مشتریان نسبت به قبل متنوعتر و پیچیدهتر شود. این امر موجب افزایش تعداد و تنوع کالاها و خدماتی شده است که با یکدیگر بر سر جلب گروهی از مشتریان رقابت میکنند.
بخشبندی بازار علاوه بر این که شرکتها را به پذیرش واقعیتهای بازار وا میدارد، منافع زیر را نیز به آنها عرضه میکند: فرصتهای تولید محصولات جدید را شناسایی میکند. بخش بندی میتواند تجزیه و تحلیل دقیقی از گروههای مشتریان بالقوهای که نیازهای آنها توسط محصولات فعلی به خوبی تامین نشده است ارائه کند. این بخشهای پنهان و کشف نشده میتوانند فرصتهای جذابی برای طراحی و تولید محصولات جدید یا روشهای نوین بازاریابی فراهم آورند.
به طراحی طرحهای بازاریابی که برای دستیابی به گروههای همگن مصرفکنندگان، موثرتر است کمک میکند. فرایند تخصیص استراتژیک منابع بازاریابی را بهبود میبخشد. گاهی به منافع استراتژیک بخشبندی توجه کافی نمیشود. چنانچه انتخاب محصولات قابل عرضه در بخشهای مختلف به خوبی تعریف و مشخص شوند، آنگاه این بخشها میتوانند به مثابه مراکز سرمایهگذاری یک فعالیت عمل کنند. بیشتر استراتژیهای تجاری موفق بر مبنای بخشبندی بازار و تمرکز منابع در بخشهای جذابتر استوار هستند.
منبع: اصول سه گانه مدیریت بازاریابی؛ بخش بندی بازار کتاب اصول بازاریابی کاتلر
انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام ؛ تعریف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
در مطالب قبل به تعریف معامله گر و سرمایه گذار در بورس اشاره شد. در این مطلب قصد داریم به انواع تحلیل های قابل استفاده جهت معامله گری و سرمایه گذاری در بورس اشاره نمایم.
در مطالب قبل به تعریف معامله گر و سرمایه گذار در بورس اشاره شد. در این مطلب قصد داریم به انواع تحلیل های قابل استفاده جهت معامله گری و سرمایه گذاری در بورس اشاره نمایم. در ادامه با انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام با نت نوشت همراه باشید.
انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام
تحلیل بنیادی
برای شروع بررسی و مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت روش تجزیه و تحلیل سهام ها بر اساس عوامل مالی بنیادین شرکت مثل فروش، درآمد، هزینه و یا عوامل غیرمالی مثل ارزیابی مدیریت، محصول و غیره سعی در ارزیابی و ارزشگذاری سهام شرکت دارد تحلیل بنیادی نامیده می شود.
در تحلیل بنیادی تمامی عوامل موثر در ارزیابی سهام شرکت مثل مسائل اقتصادی، صنعتی و غیره مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
هدف اصلی تحلیل گر بنیادی این است که با ارزیابی اطلاعات شرکت ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرده و نسبت به مقایسه آن با ارزش جاری سهام تصمیم صحیح را اتخاذ نماید.
در ادامه مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت تحلیل بنیادی از طریق بررسی صورت های مالی ارائه شده از سوی شرکت ها قابل بررسی می باشد. در این صورت های مالی می توان با بررسی اعداد و ارقام ارائه شده در صورت های مالی پیش بینی وضعیت سهم را در طی یک سال و سال های آینده مورد بررسی قرار داد.
تحلیل تکنیکال
روش تجزیه و تحلیل بر اساس عملکرد قیمت بر روی نمودار است. تحلیل تکنیکال یعنی تحلیل برایند رفتار عرضه و تقاضا در بازار که خود را به نحو موثر روی نمودار ظاهر می سازد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند تمامی اثرات اتفاقات مختلف در ابزارهای مالی روی رفتار قیمت خود را نشان می دهد.
در ادامه مرور انواع تحلیل های کاربردی بازار سهام باید گفت بنابراین ترسیم رفتار قیمت تحلیل تکنیکال نامیده می شود. اساس این نوع تحلیل بر این امر استوار است که ابتدا عملی بر روی قیمت اتفاق می افتد و سپس معامله گر نسبت به آن عمل، عکس العمل نشان می دهد. یعنی بازار به معامله گر دیکته می کند که قدم بعدی را چگونه بردارد. بنابراین از تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه مدت و یا با هدف نوسان گیری استفاده می شود و بهترین ابزار برای تشخیص نقاط ورود و خروج می باشد.
تجربه در بازار سهام نشان داده است یک معامله گر یا سرمایه گذار هر چقدر به دو تحلیل تکنیکال و بنیادی مسلط باشد تنها ۱۰ درصد از راه را طی کرده است. ۹۰ درصد موفقیت در بازار بورس تحلیل روانشناختی می باشد. به جرات می توان گفت در صورتی که یک معامله گر به این تحلیل روانشناختی مسلط نباشد، معاملات صورت گرفته محکوم به شکست و زیان خواهد شد. با توجه به اهمیت این نوع تحلیل در مطلب آینده به معرفی این نوع تحلیل خواهم پرداخت.
بازار اول و دوم بورس چیست | تفاوت شاخص بازار اول و دوم
امروزه تقریباً اکثر افرادی که بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند به بازده حاصل از سرمایهگذاری و سود آن میاندیشند شاید کمتر سرمایهگذاری بداند تعریف شاخص بورس چیست؟ چند شاخص در بازار وجود دارد؟ منظور از شاخص بازار اول و دوم بورس چیست؟ تفاوت بازار اول و دوم بورس چیست؟ اصلاً فرقی با یکدیگر دارند؟ سهام کدام بازار بهتر است؟ بازار اول بورس بهتر است یا بازار دوم؟ فرق بازار اول و دوم فرابورس چیست ؟
در این مقاله به بررسی تفاوت بازار اول و دوم بورس و اینکه بازار اول بورس بهتر است یا بازار دوم خواهیم پرداخت.
بازار اول (primary market) و دوم(secondary market) بورس چیست؟
فرق بازار اول و دوم بورس چیست ؟ کلمه “بازار” معانی مختلفی میتواند تداعی کند، اما در بیشتر اوقات برای اینکه هم بازار اصلی و هم بازار ثانویه را شامل شود، بهعنوان اصطلاح همهگیر استفاده میشود. در واقع، “بازار اول” و “بازار دوم” هر دو اصطلاحات متمایزی هستند. در مطلبی دیگر در مورد “بازار بورس چیست” صحبت کرده ایم.
بازار اصلی به بازاری که اوراق بهادار در آن ایجاد میشود اطلاق میشود، درحالیکه بازار ثانویه بازاری است که در آن بین سرمایهگذاران معامله میشود.
دانستن اینکه بازارهای اولیه و ثانویه چگونه کار میکنند کلیدی در درک چگونگی معاملات سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار است.
ما به شما کمک خواهیم کرد که چگونگی عملکرد این بازارها و ارتباط آنها با هر یک از سرمایهگذاران را درک کنید.
دستهبندی بازارها از اقداماتی است که در بورسهای دیگر نیز اجرا میشود. در واقع طبقهبندی بازار به بازار اول و دوم و بورس اقدامی است که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران جهت شفافیت اطلاعاتی شرکتها، مشخصشدن میزان نقدشوندگی سهام و درصد شناوریشان و … که بر اساس معیارهای مشخصی انجام میشود، صورت گرفت.
بازار اول (تابلوی اصلی و فرعی بورس) و بازار دوم چیست؟
بازار اصلی یا اول محلی است که اوراق بهادار ایجاد میشود، درحالیکه بازار ثانویه محلی است که این اوراق توسط سرمایهگذاران معامله میشود.
در بازار اولیه، شرکتها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولینبار به مردم میفروشند، مانند عرضه اولیه (IPO).
بازار ثانویه در اصل بازار سهام است و به بورس اوراق بهادار نیویورک، نزدک و سایر صرافیهای سراسر جهان اشاره دارد.
بازار اولیه
بازار اصلی یا اولیه جایی است که اوراق بهادار ایجاد میشود. در این بازار است که شرکتها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولینبار به مردم میفروشند.
عرضه اولیه یا IPO نمونهای از بازار اولیه است. این معاملات فرصتی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند تا اوراق بهادار را از بانکی خریداری کنند که پذیرهنویسی اولیه را برای یک سهام خاص انجام داده است. IPO زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت خصوصی برای اولینبار سهام عمومی را منتشر کند.
این اولین فرصتی است که سرمایهگذاران از طریق خرید سهام به سرمایه شرکت کمک میکنند. در واقع سرمایه سهام شرکت از وجوه حاصل از فروش سهام در بازار اولیه تشکیل شده است.
به همین ترتیب، مشاغل و دولتهایی که میخواهند سرمایه بدهی تولید کنند میتوانند انتشار اوراق قرضه کوتاهمدت و بلندمدت در بازار اولیه را انتخاب کنند.
نکته مهمی که باید در مورد بازار اصلی بدانید این است که اوراق بهادار مستقیماً از یک ناشر خریداری میشود.
بازار ثانویه
معمولاً از بازار ثانویه برای خرید سهام از بورس سهام، یاد میشود. مشخصه معین بازار ثانویه این است که سرمایهگذاران بین خود معامله میکنند.
یعنی در بازار ثانویه، سرمایهگذاران اوراق بهادار منتشر شده را بدون دخالت شرکتهای صادرکننده معامله میکنند. بهعنوانمثال، اگر به سراغ خرید سهام شرکتی بروید، فقط با یک سرمایهگذار دیگر که سهام آن را در اختیار دارد معامله میکنید. د ر مورد شاخص بازار دوم بورس بیشتر بخوانید.
بازار فرابورس
تفاوت بازار اول و دوم فرابورس چیست ؟ بعضی اوقات میشنوید که از سهمی بهعنوان سهم بازار فرابورس (OTC) یاد میشود. این اصطلاح در اصل به معنای یک سیستم نسبتاً غیر سازمانیافته بود که در آن معاملات در یک مکان فیزیکی انجام نمیشد. در مقاله ای دیگر به تعریف بازار فرابورس پرداخته ایم .
این اصطلاح بهاحتمال زیاد از معاملات خارج والاستریت حاصل شده بود که در طی بازار بزرگ گاو نر در دهه 1920 رونق گرفت، و در آن سهام “بدون نسخه” در مغازههای سهام فروخته میشد. بهعبارتدیگر، سهام در بورس اوراق بهادار ذکر نشدهاند، آنها “بدون لیست” بودند.
امروزه، اصطلاح “فرابورس” بهطورکلی به سهامهایی گفته میشود که در بورس اوراق بهادار یا بورس سهام معامله نمیشوند.
اگرچه سهام یکی از اوراق بهادار است که بیشتر مورد معامله قرار میگیرد، اما انواع دیگری از بازارهای ثانویه نیز وجود دارد. بهعنوانمثال، بانکهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران شرکتی و فردی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و اوراق قرضه را در بازارهای ثانویه خریداری و میفروشند.
در بازارهای ثانویه، سرمایهگذاران بهجای اینکه با نهاد صادرکننده با یکدیگر مبادله کنند.
از طریق یکسری معاملات مستقل و درعینحال بههمپیوسته، بازار ثانویه قیمت اوراق بهادار را به سمت ارزش واقعی آنها سوق میدهد.
شاخص بازار اول و دوم چیست؟
بهطورکلی شاخص بورس TEPIX بیانگر سطح عمومی قیمتها میباشد. شاخص انواع مختلفی دارد، مانند شاخص کل، شاخص هموزن، شاخص صنعت و…
همانطور که گفته شد، شرکتها در دودسته اولیه و ثانویه دستهبندی میشوند. به همین خاطر شاخص هر یک از بازارها به طور جداگانه نیز به تفکیک بررسی میشود.
شاخص بازار اول بیانگر سطح عمومی قیمت شرکتهای پذیرفته شده در بازار اول و شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمتهای پذیرفته شده در بازار ثانویه یا دوم میباشد
شاخص بازار اول و دوم بر اساس درصد بیان میشود و با بررسی شاخص بازار اول و دوم و مقایسه آن با شاخص کل بورس متوجه خواهیم شد که بازار به کدام سمت تمایل دارد حرکت کند. هرچند که تأثیر سهام بازار اولیه بر شاخص کل بیش از سهام بازار ثانویه میباشد.
به همین خاطر در ارزیابی سهام پورتفوی بورسی علاوه بر توجه به شاخص کل بورس، شاخص بازار اول و دوم را نیز باید مدنظر قرار دهید.
بالا بودن درصد شناوری بیشتر سهام بازار اولیه نسبت به سهام بازار دوم موجب افزایش نقدشوندگی سهام این بازار شده است که مزیت بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه محسوب میشود.
شاخص بازار اول بورس چیست؟
بازار بورس تهران، شامل 8 شاخص است که بر اساس آن، یک نظم خاصی در آن حاکم شده است. بهطور کلی هر یک از این شاخصها بیانگر بازدهی جزئی از بازار است و در نهایت به سهامدار کمک میکند تا بتواند دید بهتری نسبت به بازار پیدا کند. شاخصهای بازار بورس اوراق بهادار تهران شامل، شاخص بازار اول و دوم بورس، شاخص کل، هم وزن و چند مورد دیگر میشود.
شاخصها به طور کلی میتوانند بر اساس ریسکپذیری، میزان کل سرمایه، شناوری سهام یا نقدشوندگی، وضعیت سود سالانه یا سودآوری کلی و حقوق صاحبان سهام، شرکتهایی را در زیر مجموعه خود قرار دهند. بهصورت کلی، سهامهایی که در شاخص بازار اول بورس قرار میگیرند، از لحاظ بنیادی و نقد شوندگی، در رتبههای اول بازار قرار دارند.
به همین دلیل نیز معمولا شاخصهای دیگر، روند به اصطلاح شارپتری دارند و دارای ریسک بیشتری به نسبت شاخص اول بورس هستند. معمولا این دسته از سهامها رشد خیلی آرام و پیوستهای دارند و سهام شرکتهای بزرگ، صنعت فلزات اساسی و پتروشیمی را شامل میشوند.
بهطور کلی، شاخص اول بازار، بسیار شبیه به شاخص 30 شرکت برتر عمل میکند، زیرا سهام مشترک زیادی در این دو گروه قرار میگیرد. اگر قصد این را دارید که سهام به اصطلاح شاخصساز و کم ریسک خریداری کنید، بهتر است تا شاخص 30 شرکت برتر یا بازار اول را تحلیل تکنیکال و بنیادی کنید تا به نتیجه خوبی دست پیدا کنید.
همچنین اگر قصد این را دارید که بدانید در یک روز معاملاتی اوراق بورس بهادار تهران، بهطور میانگین عملکرد سهامهای یزرگ بازار به چه نحو بوده است، لازم نیست تا بهصورت تک تک سهامها را بررسی کنید، زیرا شاخص بازار اول، میانگین مناسبی از این شرکتها را در هر روز معاملاتی نشان خواهد داد.
سهامهایی که در این گروه قرار میگیرند، معمولا همبستگی زیادی به نوسانات قیمت دلار نیز دارد، زیرا اکثر این سهامها دلار محور هستند و با رشد قیمت دلار، فروش و در نتیجه سودآوری شرکتهای موجود در شاخص بازار اول افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.
به عنوان نکته آخر، میتوان گفت که عملکرد این شاخص یا شاخصهای دیگر، به تنهایی نشان دهنده عملکرد کل بازار نیست، زیرا در بیشتر موارد شاخص بازار اول میتواند مثبت باشد و اکثریت بازار قرمزپوش باشند یا اینکه بالعکس آن اتفاق بیفند، پس ملاکی برای قضاوت در ارتباط با کل بازار نیست. اگر به دنبال شاخصی هستید که میانگین عملکرد بازار را به شما نشان دهد، بهتر است تا شاخص هم وزن را دنبال کنید، زیرا در حرکت این شاخص، هر سهمی میتواند تاثیر یکسانی بر آن داشته باشد.
تفاوت بازار اول و دوم بورس چیست؟
درک تمایز بین بازار اول و بازار دوم مهم است. وقتی شرکتی برای اولینبار سهام یا اوراق قرضه منتشر میکند و این اوراق را مستقیماً به سرمایهگذاران میفروشد، این معامله در بازار اصلی یا اول اتفاق میافتد.
برخی از رایجترین و مشهورترین معاملات بازار اولیه، عرضه اولیه سهام یا عرضههای اولیه است. در حین عرضه سهام، یک معامله در بازار اولیه بین سرمایهگذار خریدار و بانک سرمایهگذاری تعهد کننده IPO اتفاق میافتد.
هرگونه درآمد حاصل از فروش سهام بازار اولیه پس از محاسبه هزینههای اداری بانک، به شرکت صادرکننده سهام میرسد.
اگر بعداً این سرمایهگذاران اولیه تصمیم به فروش سهام خود در شرکت بگیرند، میتوانند این کار را در بازار ثانویه انجام دهند.
هرگونه معامله در بازار ثانویه بین سرمایهگذاران اتفاق میافتد و عواید حاصل از هر فروش به سرمایهگذار فروش میرسد نه به شرکتی که سهام را صادر کرده است یا به بانک پذیرهنویسی.
قیمتهای بازار اولیه اغلب از قبل تعیین میشوند، درحالیکه قیمتها در بازار ثانویه توسط نیروهای اساسی عرضه و تقاضا تعیین میشود.
اگر اکثریت سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار معتقد باشند که ارزش سهمی افزایش خواهد یافت، برای خرید آن اقدام میکنند و قیمت سهام به طور معمول افزایش مییابد. اگر شرکتی سرمایه خود را از دست بدهد یا نتواند درآمد کافی را به دست آورد، با کاهش تقاضا برای آن سهم، قیمت سهام آن کاهش مییابد.
همانطور که در تصویر فوق هم مشخص شده است، سرمایه ثبتی شرکتهای بازار ثانویه بورس باید حداقل 200 میلیارد ریال، درصد شناوری آنها حداقل 10% و سهامی عام باشند.
همچنین شرکتهایی که سرمایه و سودآوری و درصد شناوری آزاد مناسبی دارند (طبق جدول فوق) که نشان از چشمانداز مثبت و سودآوری مناسب شرکت دارد، در بازار اول پذیرفته میشوند.
تشخیص بازار اول و دوم
در تابلوی هر سهم بازاری که شرکت در آن پذیرش شده است، مشخص است و از قسمت مشخص شده در تصاویر می توانید نوع بازاری نماد را متوجه شوید.
برای مثال بانک ملت با نماد “وبملت” در بازار اول بورس تعریف بازار و انواع آن و خودرو سازی سایپا با نماد “خساپا” در بازار دوم بورس قرار دارند.
خلاصهای از تعریف و تمایز بازار اول و دوم بورس
شرکتها و سهام در بورس اوراق بهادار تهران به دو دسته بازار اول و دوم (اصلی و ثانویه) تقسیم میشود. تقسیمبندی شرکتها بر اساس معیارهای سازمان بورس است که درصد شناوری، میزان سرمایه، تعداد سهامداران، سابقه فعالیت از جمله معیارهای مهم دستهبندی شرکتها میباشد.
در بازارهای سرمایه اولیه، سهام یا اوراق بهادار جدید معامله میشوند که آنها را از طریق عرضه اولیه (IPO) به خریداران یا شرکتهای علاقهمند منتقل میکنند.
بازار ثانویه، بازاری است که سهام پذیرش شده از قبل، بین سرمایهگذاران معامله میشود. برخلاف بازار سرمایه اولیه که سرمایهگذاران مستقیماً از فروشنده خرید میکنند، سرمایهگذاران اوراق بهاداری را که قبلاً در بازار ثانویه دارند معامله میکنند.
بازارهای ثانویه سرمایه محدود به IPOS نیستند، هر سرمایهگذار میتواند در این بازار اوراق بهادار را معامله یا خریداری کند.
بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) ، بورس اوراق بهادار لندن و نزدک نمونههایی از بازارهای ثانویه هستند.
برخلاف بازار اصلی که شرکتها میخواهند در مدتزمان کوتاهی اوراق بهادار خود را بفروشند تا حجم موردنیاز را برآورده کنند، حجم اوراق بهادار معامله شده در بازار ثانویه با نوسان یا ثبات یا تقاضا و عرضه تعیین میشود و این نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارد.
دستهبندی بازارها از اقداماتی است که در بورسهای دیگر نیز اجرا میشود. در واقع طبقهبندی بازار به بازار اول و دوم و بورس اقدامی است که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران جهت شفافیت اطلاعاتی شرکتها، مشخصشدن میزان نقدشوندگی سهام و درصد شناوریشان و . که بر اساس معیارهای مشخصی انجام میشود، صورت گرفت.
دیدگاه شما