تحليل تكنيكال چيست؟


2. میله‌‎ای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازه‌ی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میله‌ها قیمت معاملات در آن بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهند که تا سقف و کف آن چه بوده.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟

به ‌طور معمول راه‌های متفاوتی به‌ منظور سرمایه‌گذاری وجود دارد که در اصطلاح شامل بازارهای متفاوتی هستند که به آن‌ها بازارهای سرمایه‌گذاری موازی نیز گفته می‌شود. در همین راستا بازار سرمایه به ‌عنوان یکی از پرسودترین بازارهای سرمایه‌گذاری شناخته‌ شده است و در دهه‌های اخیر افراد زیادی سرمایه خود را به‌ منظور کسب سود در این بازار تزریق کرده‌اند. یکی از شروط مهم و پایه‌ای در بازار بورس داشتن مهارت کافی و لازم در این حوزه است که افراد با کسب این مهارت‌ها قادرند به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را چند تحليل تكنيكال چيست؟ برابر کنند. البته در کنار مهارت‌های موردنیاز آشنایی با بازار و اخبار مهم و در ارتباط بودن با اشخاص حرفه‌ای و فعالین بازار نیز جزو ارکان این نوع از سرمایه‌گذاری نیز محسوب می‌شود. از قدیم از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به‌عنوان دو بازوی قدرتمند تحلیل سهام و بارز بورس یاد می‌شده که در زمان حال نیز همین تعریف صادق است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

همان‌طور که از اسم تکنیکال مشخص است، تحلیل تکنیکال با استفاده از داده‌های نظیر نمودار، قیمت و حجم معاملات و ابزارهای مختلف به ارزیابی و تحلیل سهام و روند آن در روزهای آینده می‌پردازد. در اصل از تحلیل تکنیکال به‌ عنوان یک نوع استراتژی معاملاتی به ‌منظور ارزیابی سهم موردنظر و شناسایی فرصت‌های خوب برای ورود و خروج به سهم یاد می‌شود. شما از تحلیل تکنیکال می‌توانید بر روی تمام اوراق بهادری که دارای تاریخچه هستند و سوابق نوسانات و امور سرمایه‌گذاری آن قابل‌دسترس باشد استفاده نمایید. از تحلیل تکنیکال در اوراق سهم، بازار آتی و سایر اوراق استفاده می‌شود اما در نظر داشته باشید که عمده استفاده از این روش بیشتر در تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس کاربرد دارد.

می‌توان حدس زد که از زمان گذشته فرآیند تحلیل تکنیکال دستخوش تغییرات فراوانی بوده و اظهار نظرات بسیاری در این تکنیک پیاده‌سازی شده و در نهایت قالب اصلی آن در اختیار عموم گذاشته شد. تحلیل‌گران معمولاً از الگوهای متفاوتی در این پروسه از تحلیل سهام استفاده می‌کنند و به نتیجه دلخواه خود دست می‌یابند. در ادامه قصد داریم شما را با این الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تاریخچه تحلیل تکنیکال برمیگردد به شخصی به نام چارلز داو که او به ‌عنوان متخصص امور مالی در گذشته از جایگاه بالایی بهره‌مند بود و جالب این است که از او به‌عنوان روزنامه‌نگار و کارآفرین یاد می‌شده. آقای داو بنیان‌گذار نشریه معروف وال‌استریت ژورنال نیز بوده و همچنین درگذر زمان شاخص صنعتی داو جونز نیز توسط وی تأسیس شد. چارلز داو به دنبال موفقیت‌های پی‌درپی در صنعت سرمایه‌گذاری، جزو اولین اشخاصی بود که قدم به عرصه تحلیل تکنیکال نهاد او با تشخیص و تعیین قیمت متوسط روزانه و هفتگی و ماهانه و نظم و ترتیب دادن به برخی الگوها به جریانات بازار پرداخت. بعدها با حضور اشخاص برجسته در بازار سرمایه و ارائه نظرات علمی و دقیق، تحلیل تکنیکال به ‌عنوان پایه و اساس شناخت سهم و روند آن در آینده مشخص شد.

چگونه تحلیل تکنیکال کنیم

معمولاً در این حوزه تحلیلگر تکنیکال با تمام حواس و دانسته‌های خود در تلاش است که روند حرکت سهم در آینده و تغییرات قیمتی سهم را پیش‌بینی کند. در کنار داده‌های مختلف به‌ منظور تحلیل، تحلیل‌گر می‌تواند از دو عامل قیمت و حجم معاملات سهم موردنظر ارزیابی خود را پیش ببرد. معمولاً برای انجام فرآیند تحلیل تکنیکال می‌توان از نظریه‌ها و الگوهای بی‌شماری استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه رسید اما هر تحلیلگری با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات خود در حوزه بازار بورس از این علم مهم در ارزیابی‌های خود استفاده می‌کند. جالب است بدانید که از بین تمامی ابزارهای موجود و معرفی‌شده در حوزه تحلیل تکنیکال، برخی از آن‌ها بر روند کنونی و در حال حاضر سهم تمرکز دارند و برخی از آن‌ها مختص پیش‌بینی روند آینده سهم هستند.

بررسی فرضیات مهم در تحلیل تکنیکال

در قسمت‌های قبلی مقاله با چارلز داو آشنا شدید در این قسمت یک نقل ‌قولی از داو وجود دارد که بیان داشت، مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را مشخص می‌کند. در صورت آشنایی با بازار بورس و شناخت فن‌های تحلیل تکنیکال متوجه خواهید شد که این نوع از تحلیل بیشتر بر تحلیل آماری نوسانات قیمت سهم تکیه دارد و در تلاش است که با بررسی الگوهای گذشته و روندهایی که طی کرده و وضعیت کنونی سهم، به پیش‌بینی قیمتی سهم بپردازد. شما به ‌عنوان یک معامله‌گر باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که امکان دارد معادلات در نظر گرفته‌ شده شما با انتشار یک خبر یا تزریق هیجانات در بازار جور درنیاید و روند سهم برخلاف پیش‌بینی شما حرکت کند.

نظریه بعدی در مورد تحلیل تکنیکال که توسط داو مطرح شد به این شکل است که نوسانات قیمتی بازار به‌ صورت تصادفی نبوده و الگوها و روند آن در طی زمان تکرار خواهد شد. بر اساس این نظریه متوجه می‌شوید که این روندها ممکن است در بازه زمانی کوتاه‌مدت و یا بلندمدت خود را نشان دهند و در همین راستا شما با مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال قادر هستید که در این بازه‌های زمانی از سرمایه خود در بازار بورس سود کسب کنید. در حال حاضر تحلیل تکنیکال مهم شناخته می‌شود که در ادامه به تشریح آن‌ها می‌پردازیم.

  1. قیمت همه‌چیز را مشخص می‌کند: در دنیای تحلیل تکنیکال طبیعتاً عده‌ای هم منتقد وجود خواهند داشت که بر اساس اظهارنظر آن‌ها این موضوع که تنها در نظر گرفتن نوسانات قیمتی یک سهم برای پیش‌بینی روند آن سهم کافی است را قبول ندارند. اصل تحلیل تکنیکال بر این معتقد است که همه موارد از جمله فرآیند اصول بنیادی نیز در قیمت یک سهم مشخص بوده، در ادامه تنها چیزی که بسیار مهم واقع می‌شود تحرکات قیمتی سهم است که با استفاده از آن می‌توان میزان عرضه و تقاضای بازار را سنجید.
  2. قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند: تحلیلگران تکنیکالی بر این اصل معتقد هستند که قیمت‌ها در روندهای زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در حال حرکت‌اند و روال گذشته را تکرار می‌کنند.
  3. گذشته تمایل به تکرار دارد: معمولاً با فعالیت در بازار بورس و بررسی اجمالی نمودارهای سهم‌های متفاوت متوجه خواهید شد که روند قیمت از گذشته تاکنون تکرار می‌شود. در اصل مواردی نظیر برخورد احساسی و تزریق هیجانات منفی تحليل تكنيكال چيست؟ و مثبت در بازار بورس منجر به ایجاد این تکرار می‌شوند.

معرفی سطوح مختلف تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

سطح اول: بررسی انواع نمودارها

نمودار یک جدول است که بر روی آن خطوط گرافیکی‌ای درج می‌شوند تا بتوان تاریخچه‌ی قیمت‌ها را مشاهده کرد، نمودارها پایه و اساس تحلیل را شکل می‌دهند که قبل از هرچیزی لازم است ابتدا به آن‌ها توجه شود.
در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار معروف وجود دارند که در ادامه برای هرکدام مثال‌هایی خواهیم آورد:

1. خطی

نمودار خطی

نمودار خطی، یک خط زیگزاگی است که نقاط بسته شدن معاملات سهام شرکت را در بازه‌ی زمانی نشان می‌دهد.
وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد می‌شود که وضعیت کلی را به ما نشان می‌دهد.

نمودار میله‌ای

2. میله‌‎ای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازه‌ی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میله‌ها قیمت معاملات در آن بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهند که تا سقف و کف آن چه بوده.

نمودار شمعی

3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میله‌ای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما می‌دهد.
هر شمع به معنای یک بازه‌ی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم می‌شوند، بیانگر صعود یا نزول قیمت‌ها است. اندازه‌ی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان می‌دهد که هر شکلی یک معنی به‌خصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفاده‌ترین نوع نمودار شمعی است که میان معامله‌گران و تحلیل‌گران بورس، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان می‌کند.

سطح دوم: حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت

این سطح یکی از با ارزش‌ترین سطوحی است که بعد از شناخت نمودارها، لازم است آن را فرا بگیرید، حمایت به معنای نزول قیمت بوده و مقاومت به معنای صعود قیمت است که حال جمع بندی‌شان نیز یک روند حمایتی یا مقاومتی را بیان می‌کند.
در تصویر فوق، کلیت نمودار مقاومتی است اما سطوح حمایتی نیز در آن دیده می‌شوند که پیش‌بینی این سطوح اجمالاً به همین درس مربوط است و اساس کلی آن در این سطح بررسی می‌شوند تا شخص بتواند اصول اولیه پیش‌بینی را بیاموزد.

سطح سوم: خطوط روند و رسم کانال

خطوط روند و رسم کانال

رسم خطوط روند باعث ایجاد کانال‌هایی می‌شوند که می‌توان با استفاده از آن‌ها بازار را بهتر روانشناسی کرد.
هر نمودار می‌تواند در برگیرنده‌ی سه نوع کانال باشد:
یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانال‌ها با توجه به سطوح مقاومتی و تحليل تكنيكال چيست؟ حمایتی روند رسم می‌شوند و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه داده می‌شوند.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
در حقیقت چیزی که این کانال‌ها به معامله‌گران می‌گویند: بیان الگوهای تکرار شونده مثل «امواج الیوت» هستند که درک‌شان را تسهیل بخشیده و پیش‌بینی روند یک نمودار را ساده می‌کنند.

سطح چهارم: علوم فیبوناچی

بحثی که برای استفاده‌ی حرفه‌ای از دانسته‌های مربوط به نمودارها لازم است، آموزش اندیکاتور فیبوناچی می‌باشد.
شما بعد از شناخت کلی نمودارها، سطوح نموداری و کانال‌ها، لازم است اصول و نسبت‌هایی که برای تحلیل لازم هستند را بیاموزید که متعارفاً سرفصل‌های آن به فیبوناچی باز می‌گردد.
فیبوناچی، سطوحی هستند که برای شناخت فرصت‌های ورود و خروج از سهام را نشان می‌دهند که به نسبت‌های ریاضی مربوط می‌شود.

سطح پنجم: خواندن شاخص‌ها

«شاخص» در حقیقت به معنای رقمی است که در یک بازه‌ی زمانی به ‌عنوان سود یا ضرر میانگین چند مشترک تعیین می‌شود. این مساله در بورس نیز همین معنی را می‌دهد.
به‌طور‌ کلی در بازار بورس ایران تعدادی زیادی شاخص اصلی و‌ فرعی مختلف داریم که هر کدام طبق دسته‌بندی خود وضعیت مجموعه‌ای از شرکت‌ها را نشان می‌دهند. این سطح به بررسی این شاخص‌ها و شناخت‌شان می‌پردازد.

سطح ششم: مرور تخصصی یا استفاده پیشرفته

همانطور که می‌دانید، هر علمی یا دانشی در سطوح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تدریس می‌شود و یادگیری هر علم به همین شکل صورت می‌پذیرد. یعنی؛ نکات پیشرفته را لازم است بعد از طی کرن سطوح نامبرده انجام داد، اما چرا؟
اگر به کارکرد یادگیری انسان نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مغز، ابتدا موارد ساده را از میان اطلاعات بررسی کرده، ذخیره می‌کند و سپس به سراغ موارد پیشرفته می‌رود. اگر در سطوح آموزشیِ تحلیلِ تکنیکال، در هر سطح به موضوعات پیشرفته یا پیچیده نیز پرداخته شود، مغز در یادگیری آن اطلاعات و طبقه‌بندی آن‌ها دچار اشکال شده و همان موضوعات پایه را نیز فراموش می‌کند.
به همین سبب سطوح پیشرفته اغلب برای انتهای هر آموزش استفاده می‌شوند تا شخص بتواند ساختار یافته‌تر آن علم را آموخته و استفاده موثرتری از آن داشته باشد.

تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟

همان‌طور که در قسمت‌های ابتدایی به این اصل اشاره کردیم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از بهترین و پرکاربردترین روش‌های معاملاتی در بازار بورس هستند. از هر کدام از این روش‌ها به‌ منظور تحلیل، بررسی داده‌ها، ارزیابی موقعیت فعلی و پیش‌بینی قیمتی آینده سهم استفاده می‌شود که همانند عرصه‌های مختلف در حوزه مالی و سرمایه‌گذاری دارای حامیان و منتقدان خاص خود است.

در تحلیل بنیادی به‌ طور معمول به ارزش ذاتی سهم پرداخته ‌شده و مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این ارزیابی از داده‌های اقتصادی، صنایع و شرایط مالی شرکت‌ها و … استفاده می‌کند تا به تحلیل بنیادی سهم بپردازد. تحلیل تکنیکال از این‌ جهت با تحلیل بنیادی متفاوت است که عامل قیمت و حجم سهم موردنظر، به‌عنوان تنها ورودی‌های ارزیابی یا تحلیل به شمار می‌آیند. در تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی سهم پرداخته نمی‌شود اما در عوض از نمودار سهام استفاده می‌شود که با تعیین الگوهای آن، رفتار سهم را در آینده نمایش داده شود.

سخن آخر

با توجه به مطالب ارائه ‌شده در مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال به تنهایی پتانسیل بسیار بالایی برای ارزیابی بازار و روند قیمتی سهم داشته و می‌توان با تکیه ‌بر آن تصمیم‌گیری‌های معقول‌تری به‌منظور سرمایه‌گذاری در این بازار اتخاذ کرد. یکی از مزیت‌های تحلیل تکنیکال وجود الگوها و ابزارهای متنوع در آن است که هر فردی با تکیه ‌بر دانش و تخصص خود در آن حوزه یا الگوی به‌ خصوص قادر به انجام ارزیابی یا تحلیل سهم‌ها خواهد بود. پیشنهاد می‌کنیم به‌ منظور شروع سرمایه‌گذاری موفق در بازار بورس و کسب سود عالی از فن‌های تحلیل تکنیکال بهره‌مند شوید.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال (به انگلیسی Technical Analysis یا TA) به مطالعات آکادمیکی گویند که بر اساس روند منحنی در گذشته و رفتار گذشته دارایی‌ها (سهام) انجام می‌پذیرد. در این روش با توجه به رفتار گذشته دارایی (سهام) و حجم معاملات در هر نقطه از قیمت قیمت آینده دارایی پیش‌بینی می‌شود.

یادگیری تحلیل تکنیکال برای افرادی که قصد ورود به بازارهای مالی را دارند، یک امر ضروری است؛ چراکه اگر یک معامله‌گر الگوهای قبلی بازار را به خوبی شناسایی کند، می‌تواند پیش‌بینی نسبتا دقیقی از حرکات قیمت در آینده داشته باشد و بدین وسیله، سود خوبی به دست آورد.

در این مقاله به این موضوع می‌پردازیم که تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربرد و محدودیت‌هایی برای معامله‌گران دارد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

یک عضو جدایی ناپذیر در بازارهای مالی که می‌توان گفت تمام معاملات براساس آن صورت می‌گیرد!

تحلیل تکنیکال روشی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است که باعث می‌شود معامله‌گر، قیمت و روند بازار را براساس تاریخچه قیمت یا روندهای موجود در گذشته، پیش‌بینی کند.

توجه داشته باشید که این نوع تحلیل، در بازارهایی که بر پایه عرضه و تقاضا هستند، به کار گرفته می‌شود.

اگر بخواهیم مفهوم تحلیل تکنیکال را به شکل ساده‌تری بیان کنیم، باید بگوییم که یک معامله‌گر به کمک آن، مهارت پیدا کردن نقاط ورود و خروج از بازار را به دست می‌آورد که با این کار، سرمایه‌گذاری او مطمئن‌تر و معاملات او با کسب سود بیشتری همراه خواهد بود.

TA یک مفهوم عمومی برای انواع مختلفی از استراتژی‌ها است که عملکرد قیمت در بازار را تفسیر می‌کند. در واقع؛ تحلیلگران تکنیکال از استراتژی‌ها و اندیکاتورهای مختلف مانند میانگین متحرک، خطوط روند، RSI، باند بولینگر یا ترکیبی از ابزارها برای تشخیص نقاط ورود و خروج احتمالی در معاملات خود، استفاده می‌کنند.

تمام مقالات مربوط به تحلیل تکنیکال در بورسینس را می‌توانید در این صفحه ببینید: آموزش تحلیل تکنیکال

تاریخچه‌ای از این نوع تحلیل

در سال‌های آغازین، روش‌های موجود برای استفاده از تحليل تكنيكال چيست؟ تحلیل تکنیکال ابتدایی بود و تمام محاسبات به صورت دستی و بر روی صفحات کاغذ انجام می‌شد. اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن و امروزی کامپیوترها، تحلیل فنی با سرعت بیشتری گسترش یافت و حالا یکی از ابزارهای مهم برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شده است.

اگرچه تاریخچه آن به قرن هفدهم میلادی در آمستردام و قرن هجدهم میلادی در ژاپن برمی‌گردد؛ اما روش‌های تحلیل تکنیکالی که امروزه توسط معامله‌گران به کار گرفته می‌شود، حاصل تلاش‌های چارلز داو (Charles Dow) است.

آقای چارلز اولین کار خود را در این حوزه، در بخش مالی یک دفتر روزنامه‌گاری آغاز کرد که بعد از آن، وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را تاسیس نمود. او از اولین نفراتی بود که رفتار قیمتی مشابهی را بین دارایی‌های خاص پیدا کرد و متوجه شد که این رفتارها از روندهای خاصی پیروی می‌کنند. بعدها، کارهای او با عنوان “تئوری داو (Dow Theory)”، اساس تحلیل‌ تکنیکال امروزی را شکل داد.

در سال‌های اولیه که استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال باب شد، تمام محاسبات به شکل دستی و بر روی کاغذ انجام می‌شد؛ اما رفته‌رفته با پیشرفت تکنولوژی و روی کار آمدن محاسبات مدرن کامپیوترها، TA با سرعت بیشتری بین معامله‌گران گسترش یافت و اکنون یکی از ابزارهای مهم برای بسیاری از تریدرها است.

تحلیل تکنیکال چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟

اکثر معامله‌گرانی که به تازگی با بازارهای مالی آشنا شده‌اند، این سوال برایشان پیش می‌آید که تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در چیست؟

در پاسخ به این سوال باید بگوییم که دو روش برای تجزیه و تحلیل یک سهم یا دارایی و تصمیم برای سرمایه‌گذاری در آن وجود دارد؛ تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی. تحلیل بنیادی، به معنای تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی و پیشینیه شرکت یا پروژه فعال در بازار مالی است؛ اما تحلیل فنی به سوابق پروژه ارتباطی ندارد؛ بلکه همانطور که گفتیم، تجزیه و تحلیل رفتار قیمت در نمودار، با استفاده از اندیکاتور و ابزارهای تکنیکال است.

تحلیل تکنیکال در بازار بورس

TA روشی است که بر روی انواع مختلفی از اوراق بهادار موجود در بازارهای مالی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال؛ شما می‌توانید این تحلیل را در بازار سهام، بازار تحليل تكنيكال چيست؟ ارزهای دیجیتال، بازار فارکس، قراردادهای آتی و … به کار ببرید.

همانطور که اشاره کردیم؛ ابزارهای اولیه در تحلیل تکنیکال، نمودارها و اندیکاتورها هستند. نمودارها نمایانگر داده‌های قیمت و حجم، و اندیکاتورها رویکردهایی جهت تجزیه و تحلیل نمودارها هستند. چند نمودار اصلی در این نوع تحلیل وجود دارد که عبارتند از: نمودارهای میله‌ای، نمودارهای خطی و نمودارهای شمعی.

نمودارهای قیمتی در بازار بورس، اطلاعاتی درباره رفتار قیمت ارائه می‌دهند و شرایطی را برای پیش‌بینی قیمت در آینده فراهم می‌کنند.

شما می‌توانید به منظور استفاده از TA در معاملات بازار بورس، از رویکرد بالا به پایین یا از پایین به بالا برای تجزیه و تحلیل رفتار یک سهم استفاده کنید. در واقع؛ تحلیل‌گر تکنیکال می‌تواند با ارائه ایده‌های سرمایه‌گذاری از طریق تجزیه و تحلیل از بالا به پایین یا از پایین به بالا، به یک تیم سرمایه‌گذاری سیگنال خرید یا فروش بدهد. همچنین؛ تحلیل فنی با ارائه اطلاعاتی در مورد زمان خرید یا فروش یک سهم، کمک خوبی در تحلیل بنیادی به شمار می‌آید.

تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال

با افزایش محبوبیت بیت‌کوین و ارزهای دیجیتال، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بسیاری در این حوزه قدم گذاشته‌اند تا با نوسانات زیادی که در بازار کریپتو وجود دارد، سود خوبی به دست آورند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که برای موفقیت در این راه، نباید تنها به شانس اکتفا کنید؛ بلکه بایستی با تجزیه و تحلیل بازار ارزهای دیجیتال، به شکل اصولی خرید و فروش دارایی مورد نظرتان را انجام دهید.

امروزه، تحلیل تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال نیز به شکل گسترده‌ای در میان معامله‌گران مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع شما با استفاده از این نوع تحلیل ارزهای دیجیتال، می‌توانید زمان و نحوه معامله یک ارز خاص و تغییرات احتمالی قیمت آن را پیش‌بینی کنید. لازم به ذکر است که ابزارها و اندیکاتورها در بازار ارزهای دیجیتال، همانند اندیکاتورهای قابل استفاده در بازار فارکس و بازار بورس هستند.

کتاب‌های مناسب جهت یادگیری

در این زمینه، کتاب‌هایی وجود دارند که اصول آن را به خوبی به معامله‌گران آموزش می‌دهند.

در ادامه به معرفی منابع معتبر که در پیشنهادات تحلیل‌گران حرفه‌ای وجود دارد، می‌پردازیم:

  • چگونه در سهام کسب درآمد کنیم؛ نوشته ویلیام اونیل
  • شروع تحلیل تکنیکال؛ نوشته جک شواگر
  • تحلیل تکنیکال بازارهای مالی؛ نوشته جان مورفی
  • تحلیل فنی؛ نوشته مارتین پرینگ
  • دایره‌المعارف الگوهای نموداری؛ نوشته توماس بولکوفسکی
  • تحلیل فنی با استفاده از تایم‌فریم‌های متعدد؛ نوشته برایان شانون
  • تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی؛ نوشته استیو نیسون

معایب تحلیل تکنیکال

اگرچه TA مزایای بسیاری برای معامله‌گران دارد، اما محدودیت‌هایی هم در این روش وجود دارد که به شرح زیر است:

  • تفسیر اشتباه روند بازار
  • تاثیرپذیری تحلیلگر و تصمیم‌گیری از روی احساسات
  • وجود تفسیر و دیدگاه‌های مختلف بر روی یک نمودار
  • رسیدن به نتیجه دلخواه در بلندمدت

تحلیل تکنیکال، روشی است که موجب می‌شود معامله‌گران با توجه به تغییرات قیمت در بازار خرید و فروش کنند و با شناسایی درست روندها و سطوح قیمتی، سود خوبی به دست آورند. مطالعه و تحلیل نمودار، به شما در پیدا کردن موقعیت‌های مناسب خرید یا فروش کمک می‌کند؛ البته فراموش نکنید که این نوع تحلیل، محدودیت‌های خاص خودش را دارد و 100 درصد موثر نیست.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار می کند؟

technical analysis

تحلیل تکنیکال که اغلب از آن به عنوان تحلیل نمودار یاد می شود، نوعی تحلیل است که هدفش پیش بینی آینده روند بازار بر اساس عملکرد قبلی قیمت و داده های حجم است. از این نوع تحلیل در بازارهای سهام و سایر دارایی ها در بازارهای مالی سنتی استفاده می کنند. تحلیل تکنیکال یک مولفه جدایی ناپذیر در معاملات ارزهای دیجتال و بازار ارز رمزنگاری نیز هست.

بر خلاف تحلیل های فاندامنتال که چندین عامل را در مورد پیش بینی قیمت یک دارایی بررسی می کنند، تمرکز تحلیل تکنیکال دقیقا بر روی پیشینه حرکت قیمت است. بنابراین، تحلیل تکنیکال ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت یک دارایی و داده های حجم است و معامله گران از آن برای شناسایی روند ها و فرصت های معاملاتی استفاده می کنند.

اَشکال ابتدایی تحلیل تکنیکال در قرن 17 در آمستردام و در قرن 18 در ژاپن ظهور کردند و شکل جدید آن به کار چارلز داو بر می گردد. داو که یک روزنامه نگار مالی و بنیانگذار وال استریت است جزو اولین کسانی بود که فهمید دارایی های منحصر بفرد و بازارها اغلب روندهایی دارند که می توانند تفکیک و بررسی شوند. او بعدا نظریه داو را مطرح کرد که محرک بیشتر تحولات در تحلیل تکنیکال بود.

در مراحل ابتدایی، تحلیل های تکنیکال بر روی کاغذ انجام می شدند و محاسبات دستی بودند، اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن، این تحلیل رواج یافت و اکنون تبدیل به ابزاری مهم برای بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می کند؟

همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال بررسی قیمت های فعلی و قبلی یک دارایی است. فرض اصلی در تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی تصادفی نیستند و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می شوند.

در اصل، تحلیل تکنیکال، تحلیل نیروهای عرضه و تقاضا در بازار است که نمایانگر احساسات کلی بازار هستند. به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی بازتابی از نیروهای مخالف خرید و فروش است و این نیروها با احساسات معامله گران و سرمایه گذاران ( اساسا ترس و طمع) ارتباط نزدیکی دارند.

نکته قابل توجه، تحلیل تکنیکال در بازارهایی که در شرایط عادی فعالیت می کنند و دارای حجم و نقدینگی بالا هستند، قابل اطمینان تر و موثرتر است. بازارهای با حجم بالا کمتر در معرض دستکاری قیمت قرار می گیرند و تاثیرات غیرطبیعی خارجی که می توانند سیگنال های غلط ایجاد کنند، این تحلیل را بی اثر می کنند.

معامله گران برای بررسی قیمت ها و در نهایت یافتن فرصت های معاملاتی مطلوب از انواع مختلف الگوهای نموداری (موسوم به شاخص ها) استفاده می کنند. معامله گران با کمک شاخص های تکنیکال می توانند روندهای موجود را شناسایی کنند. این شاخص ها همچنین اطلاعات واضحی از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، ارائه می دهند. چون شاخص های تحلیل تکنیکال جایزالخطا هستند، برخی معامله گران چندین شاخص را به کار می برند تا ریسک را کاهش دهند.

شاخص های متداول تحلیل تکنیکال

معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، شاخص ها و معیار های مختلفی را برای بررسی روند بازار ( بر اساس نمودارها و اقدامات تاریخی قیمت) به کار می گیرند. در بین بسیاری از شاخص های تکنیکال، میانگین متحرک ساده یکی از پرکاربردترین و معروف ترین شاخص ها است. همانطور که از نامش پیداست، این میانگین متحرک براساس قیمت های بسته شده یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می شود. میانگین متحرک نمایی یک نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده است که قیمت های بسته شده اخیر را بهتر از نسخه های قدیمی تر ارزیابی می کند.

یکی دیگر از شاخص های متداول، شاخص قدرت نسبی است و در کلاس شاخص های معروف به نوسان سنج قرار دارد. بر خلاف میانگین متحرک های ساده که تغییرات قیمت را با گذشت زمان ردیابی می کنند، نوسان سنج ها از فرمول های ریاضی برای داده های قیمت استفاده می کنند و عدد هایی ارائه می دهند که در دامنه های از پیش تعیین شده قرار دارند. این دامنه در شاخص قدرت نسبی از 0 تا 100 است.

شاخص باند بولینگر یکی دیگر از شاخص های نوسان سنج است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران دارد. این شاخص از دو باند جانبی تشکیل شده که به دور یک خط میانگین متحرک می چرخند. برای تعیین شرایط احتمالی اشباع خرید و اشباع فروش در بازار از شاخص باند بولینگر استفاده تحليل تكنيكال چيست؟ می شود.

علاوه بر ابزارهای ساده تر و پایه ای تحلیل تکنیکال، برخی از شاخص ها وجود دارند که برای ارائه داده ها به شاخص های دیگر متکی هستند.برای مثال، شاخص قدرت نسبی استوکاستیک (تصادفی) با استفاده از فرمول ریاضی شاخص قدرت نسبی معمولی محاسبه می شود. شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی یکی دیگر از نمونه های متداول این شاخص ها است. این میانگین متحرک از تفریق دو میانگین متحرک نمایی محاسبه می شود تا خط اصلی بوجود آید. سپس از خط اول برای تولید یک میانگین متحرک نمایی دیگر استفاده می کنند که منجر به ایجاد خط دوم می شود (معروف به خط سیگنال). بعلاوه، هیستوگرام میانگین متحرک همگرایی واگرایی نیز وجود دارد که از تفاضل آن دو خط محاسبه می شود.

سیگنال های معاملاتی

در حالی که شاخص ها برای شناسایی روندهای کلی مفید هستند، می توان از آنها برای بدست آوردن اطلاعات درباره نقاط احتمالی ورود و خروج ( سیگنال های خرید یا فروش) استفاده کرد. این سیگنال‌ها ممکن است هنگام وقوع وقایع خاص در نمودار شاخص ایجاد شوند. برای مثال، وقتی که شاخص قدرت نسبی عدد 70 یا بیشتر را نشان می دهد، بیانگر قرار گرفتن بازار در شرایط اشباع خرید است. با رسیدن شاخص قدرت نسبی به عدد 30 یا کمتر از آن، بازار در شرایط اشباع فروش قرار می گیرد.

همانطور که قبلا بحث شد، همیشه سیگنال های معاملاتی ارائه شده توسط تحلیل تکنیکال دقیق نیستند و شاخص های تکنیکال گاهی اوقات سیگنال های کاذب تولید می کنند. این امر به ویژه در بازار ارز های رمزنگاری که نسبتا کوچکتر و بی ثبات تر از بازار های سنتی هستند، می تواند نگران کننده باشد.

انتقادهای وارد شده به تحلیل تکنیکال

اگرچه در تمام بازارها از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، اما بسیاری از متخصصان آن را روشی غیرقابل اعتماد و بحث برانگیز می دانند و اغلب از آن به عنوان “پیشگویی خود محقق کننده” یاد می شود. چنین اصطلاحی برای توصیف اتفاقاتی استفاده می شود که فقط اتفاق می افتند، زیرا افراد زیادی حدس می زنند که آنها رخ خواهند داد.

منتقدین معتقدند که در شرایط بازارهای مالی، اگر تعداد زیادی از معامله گران و سرمایه گذاران به شاخص های مشابهی مانند سطوح حمایت یا مقاومت تکیه کنند، احتمال کارایی این شاخص ها افزایش می یابد.

در مقابل، بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال، استدلال می کنند که هر یک از تحلیلگران روش مشخصی برای تجزیه و تحلیل نمودارها دارند و از شاخص های زیادی استفاده می کنند. یعنی غیر ممکن است که بسیاری از معامله گران یک استراتژی مشابه برای پیش بینی به کار گیرند.

تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال

فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت های بازار منعکس کننده تمام فاکتورهای فاندامنتال مربوط به یک دارایی خاص هستند. تحلیل تکنیکال عمدتا روی داده های تاریخی و حجم (نمودارهای بازار) تمرکز دارد ولی تحلیل فاندامنتال از یک استراتژی تحقیق جامع تری استفاده می کند که تاکید زیادی بر فاکتورهای کیفی دارد.

تحلیل فاندامنتال فرض می کند که عملکرد آینده یک دارایی به داده های بسیار زیادی بستگی دارد. در اصل این روشی است که از آن برای برآورد ارزش ذاتی شرکت، تجارت یا دارایی مبتنی بر طیف گسترده ای از شرایط خُرد و کلان اقتصادی، مانند مدیریت شرکت و اعتبار، رقابت در بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت استفاده می شود.

از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می کنند، در حالی که تحلیل فاندامنتال شرایط و پتانسیل یک دارایی را بررسی و تعیین می کند که آیا این دارایی بیش از حد ارزش گذاری شده است یا نه. معامله گران کوتاه مدت بیشتر تحلیل تکنیکال را برای پیش بینی قیمت ها به کار می برند و مدیران صندوق ها و سرمایه گذاران بلندمدت تحلیل فاندامنتال را ترجیح می دهند.

یکی از مزایای قابل توجه تحلیل تکنیکال استناد به داده های کمّی است. بنابراین، این تحلیل چارچوبی برای بررسی عینی تاریخچه قیمت فراهم می کند و برخی از حدس های حاصل از روش فاندامنتال را منتفی می کند.

با وجود این که تحلیل تکنیکال با داده های تجربی سرو کار دارد، هنوز تحت تاثیر یک جانبه گرایی و ذهنیت شخصی قرار دارد. برای مثال، معامله گری که به شدت تمایل دارد به نتیجه گیری خاصی در مورد یک دارایی برسد، احتمالا می تواند برای پشتیبانی از جانبداری و انعکاس نظرات خود، ابزارهای تحلیل تکنیکال را دستکاری کند و در بیشتر موارد، این کار بدون اطلاع آنها اتفاق می افتد. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در دوره هایی که بازار الگو یا روند مشخصی ندارد، کارآمد نیست.

حرف آخر

علاوه بر انتقادات و بحث های جنجالی طولانی مدت در مورد این که کدام روش بهتر است، ترکیبی از هر دو رویکرد تکنیکال و فاندامنتال گزینه ای منطقی تر به نظر می رسد. در حالی که تحلیل فاندامنتال مربوط به استراتژی های سرمایه گذاری بلند مدت است، تحلیل تکنیکال اطلاعات نافذی درباره شرایط بازار در کوتاه مدت ارائه می دهد که احتمالا برای معامله گران و سرمایه گذاران نیز مفید هستند( برای مثال، برای تعیین نقاط ورود و خروج مورد نظر).

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

اگر جزو دسته کسایی هستید که تازه وارد دنیای کریپتوکارنسی، بورس و یا کلا مارکت شدند حتما دو عبارت تکنیکال و فاندامنتال را شنیدید. شاید ندونید که دقیقا این دو چی هستند و به چه دردی می خورند. در این مقاله قصد داریم تا همه چیزی که لازمه درباره تحلیل تکنیکال بدونید و با آن آشنا شید را به صورت خلاصه و مفید در اختیار شما دوستان عزیز بزاریم.

آنچه در این مقاله می‌خوانید

تحلیل تکنیکال یا بازی با نمودار و اعداد

به صورت خلاصه بخوام بگم می تونیم تحلیل تکنیکال را بعد منطق و اعداد و تحلیل تکنیکال را بعد روانشناسی بازار بدانیم.

در تحلیل تکنیکال شما با چارت قیمت، عملکرد گذشته قیمت، اندیکارتوها، اسیلاتورها، خطوط مقاومت، خطوط حمایت و مثال هایی از این قبیل سر و کار دارید و باید به علم تکنیکال مسلط شوید در اصل لازمه بقا در یک مارکت تسلط به هر دو اصل تکنیکال و فاندامنتال است. اما فراگیری علم تکنیکال زمان و حوصله بیشتری می طلبه، شما باید منابع آموزشی متفاوتی را دنبال کنید، کتاب بخوانید و روزانه تمرین کنید تا به علم تکنیکال مسلط شوید. علم تکنیکال علمی است که تنها با آموزش و تمرین بهش مسلط می شید و فکر یک شبه فراگیری این علمو کامل از ذهنتون خارج کنید.

تحلیل تکنیکال چیست؟ | معرفی شاخص های مهم تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟ معرفی شاخص های مهم تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیش بینی احتمالی تغییرات قیمت در بازارهای مالی مانند بازار بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و تحليل تكنيكال چيست؟ غیره به کار می رود. تحلیل تکنیکال مبتنی بر این نظریه است که قیمت های گذشته شاخصی برای عملکرد آینده هستند. همچنین این نظریه اضافه می کند که قیمت های موجود در بازار منعکس کننده تمام عوامل اثر گذار بر آن است.

تحلیل تکنیکال بر این اصل استوار است که پرایس اکشن فعلی و گذشته در بازار، قابل اعتمادترین شاخص برای درک پرایس اکشن آینده است. یعنی با بررسی قیمت های تحليل تكنيكال چيست؟ موجود در گذشته و قیمت فعلی می توان حرکت آینده قیمت ها را پیش بینی کرد.

جالب است که بدانید، تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه بسیاری از معامله گران فاندامنتال که تحلیل فاندامنتال را مبنای تصمیم گیرهای خود قرار میدهند از تحلیل تکنیکال برای هدفگیری خرید خوب و بهترین زمان ورود استفاده می کنند. حالا که متوجه شدید تحلیل تکنیکال چیست، به سراغ اجزای آن میرویم.

بازه زمانی در تحلیل تکنیکال

معامله گران تکنیکال، نمودارهای قیمت را برای پیش بینی حرکت آینده قیمت ها آنالیز می کنند. متغیرهای اصلی برای تحلیل تکنیکال عبارتند از بازه زمانی یا Time Frame، پرایس اکشن و اندیکاتورها.

تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال از بازه های زمانی یک دقیقه ای تا ماهانه و حتی سالانه متغیر هستند. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال بیشتر از همه استفاده می کنند شامل موارد زیر است:

  • نمودار ۵ دقیقه ای
  • نمودار ۱۵ دقیقه ای
  • نمودار ساعتی
  • نمودار ۴ ساعتی
  • نمودار روزانه

بازه زمانی که یک معامله گر برای بررسی و مطالعه انتخاب می کند معمولا بر اساس سبک معامله فردی آن شخص تعیین می شود. معامله گران روزانه یعنی افرادی که پوزیشن های معامله را در یک روز باز کرده و در همان روز می بندند از بازه های زمانی کوتاه مانند ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه سود می برند.

معامله گران میان مدت که پوزیشن های خود را برای چند شبانه روز باز نگه می دارند بیشتر مایل هستند بازار را با استفاده از نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته، روزانه و حتی هفتگی تحلیل کنند.

تغییرات قیمت که طی یک بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای رخ می دهد میتواند برای یک معامله گر روزانه که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت طی روز می گردد، بسیار مهم باشد. با این وجود، این تغییرات قیمت برای یک معامله گر که می خواهد یک پوزیشن میان مدت یا بلند مدت باز کند خیلی چشمگیر یا مهم نیست.

نمودار شمعی یا کندل استیک

نمودار شمعی ژاپنی مهمترین ابزار برای نشان دادن تغییرات قیمت روی یک چارت است. از این نوع نمودار می توان در انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بازار سهام، ارزهای دیجیتال، باینری آپشن و غیره استفاده کرد.

نمودار شمعی از پرایس اکشن طی یک بازه زمانی شکل می گیرد. هر شمع روی نمودار ساعتی نشان دهنده پرایس اکشن برای یک ساعت است در حالی که هر شمع بر روی نمودار ۴ ساعته، نشان دهنده پرایس اکشن طی یک بازه ۴ ساعته است.

نمودارهای شمعی به این صورت خوانده میشوند : بالاترین نقطه هر شمع نشان دهنده بالاترین قیمت سهام معامله شده طی آن دوره زمانی و پایین ترین نقطه شمع هم نشان دهنده پایین ترین قیمت طی آن مدت زمان است. بدنه شمع (مستطیل های قرمز یا سبز یا بخش قطور هر شمع که در نمودارهای بالا نشان داده شد)، قیمت های آغازین و پایانی در آن دوره زمانی را نشان می دهد.

اگر یک بدنه شمع سبزباشد نشان می دهد که قیمت پایانی (بالای بدنه شمع) بالاتر از قیمت آغازین (انتهای بدنه شمع) بوده است یا بعبارتی قیمت صعودی بوده است؛‌ بالعکس اگر بدنه یک شمع قرمز باشد یعنی قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین بوده است یا بعبارتی بازار نزولی بوده است.

تحلیل تکنیکال با نمودار شمعی

البته رنگ شمع ها ممکن است که در پلتفرم های مختلف متفاوت باشد و همچنین شما می توانید بنابر علاقه خود از رنگ های متفاوت برای شمع صعودی و نزولی نیز استفاده کنید. بعضی از معامله گران از رنگ های سفید و تحليل تكنيكال چيست؟ سیاه برای تنه شمع استفاده می کنند (این فرمت رنگ پیش فرض بوده و به همین دلیل بیشتر استفاده می شود)؛ بعضی دیگر از معامله گران از رنگ های سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده می کنند.

هر رنگی که انتخاب شود، با یک نگاه می توان فهمید آیا قیمت در انتهای دوره زمانی با قیمتی پایین تر بسته شده است یا بالاتر. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب آسان تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است چون تحلیلگران الگوها و سرنخ های تصویری بیشتری دریافت می کنند.

اندیکاتورها

اندیکاتور چیست ؟

اگر میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و چگونه باید به یک تحلیلگر تکنیکال تبدیل شد باید در ابتدای کار با اندیکاتورها آشنا شوید. اندیکاتورها با بررسی داده های تاریخی بازار، مانند حجم معاملات، عملکرد بازار و نوسانات، اطلاعاتی درباره حال و آینده بازار در اختیار معامله گر قرار میدهند. در اینجا تعدادی از مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی میکنیم.

میانگین متحرک

مووینگ اوریج یا میانگین متحرک، شاید یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال باشد. بسیاری از استراتژی های خرید و فروش از یک یا چند Moving Average استفاده می کنند. اگر ویدئوی آموزشی اندیکاتور Moving Average در تجارت آفرین را مشاهده کرده باشید حتما به روش کار این ابزار مهم تحلیل تکنیکال آشنا هستید. MA را می توان یکی از بهترین اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش دانست.

در کنار دریافت سیگنال شما می توانید از این اندیکاتور برای شناسایی روندها در بازه های مختلف استفاده نمایید. همچنین از آن می توان برای شناسایی نقاط بازگشت بازار نیز استفاه کرد.

تحلیل تکنیکال چیست

شاخص قدرت نسبی

تقریبا تمام افرادی که کمی از تحلیل تکنیکال می دانند از اندیکاتور RSI برای معاملات خود استفاده می کنند. از این ابزار برای شناسایی تکانه ها یا مومنتوم، دریافت سیگنال خرید و فروش و شناسایی واگرایی استفاده می کنند. RSI بین دو بازه 0 تا 100 حرکت می کند.

اگر RSI در حدود یا بالای سطح 70 باشد یعنی در ناحیه خرید افراطی قرار گرفته ایم. برعکس زمانیکه این ابزار در سطح زیر 30 قرار دارید یعنی در ناحیه فروش افراطی قرار گرفته ایم.

فیبوناچی

حتی اگر با اندیکاتور فیبوناچی آشنا نباشید، حتما نام فیبوناچی را شنیده اید. این ابزار تحلیل تکنیکال می تواند سطوح دقیقی برای تغییرات قیمت نمایش دهد. اصلاحی یا retracement زمانی است که بازار دچار افت موقت شود – همچنین به عنوان بازگشت نیز شناخته می شود.

معامله گرانی که فکر می کنند بازار درحال حرکت است از فیبوناچی اصلاحی برای تایید نظر خود استفاده می کنند. زیرا این ابزار سطوح مقاومت و حمایت احتمالی را شناسایی می کند که نشان دهنده روند صعودی و نزولی است.

مک دی

یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال اندیکاتور MACD است. اندیکاتور مک دی ابزاری بسیار مفید برای دریافت سیگنال خرید و فروش است. برای آشنایی و یادگیری با آن حتما پست آموزش تصویری اندیکاتور MACD را مشاهده نمایید. این اندیکاتور تکانه های بازار را شناسایی می کند و به تریدرها کمک می کند که خطوط مقاومت و حمایت داینامیکی برای بازار ترسیم کنند.

بولینجر تحليل تكنيكال چيست؟ تحليل تكنيكال چيست؟ بندز

اندیکاتور بعدی بولینجر بندز است که یک ابزار مهم برای تحلیل تکنیکال بازار بشمار میرود. این ابزار بازه ای را برای شما مشخص می کند که قیمت ها معمولا بین آن بالا و پایین می روند. افزایش و کاهش پهنای این باند میزان نوسانات اخیر را بازگو می کند.

هرچقدر که باندها به یکدیگر نزدیکتر شوند یا به عبارتی پنها کمتر شود، یعنی نوسانات کم شده است و هرچقدر که باندها از یکدیگر دور شوند یعنی نوسانات افزایش یافته اند. برای استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از پست آموزش اندیکاتور بولینجر بندز در تجارت آفرین استفاده نمایید.

زمانیکه قیمت در خارج از این باند حرکت کند، یعنی قیمت ها در نقطه خرید یا فروش افراطی قرار دارند. از این اندیکاتور می توان برای شناسایی روند بازار نیز در کنار دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کرد.

شاخص Average directional index قدرت یک روند را نشان می دهد. این اندیکاتور در بازه بین 0 تا 100 حرکت می کند، جاییکه بالای 25 نشان دهنده روند قدرتمند و زیر 25 نشان دهنده تضعیف روند است.

معامله گران می توانند از این اندیکاتور برای جمع آوری اطلاعات درمورد روند بازار استفاده کنند و متوجه شوند که آیا روند کنونی با قدرت ادامه پیدا می کند و یا اینکه قیمت ها به زودی با تغییر روند مواجه خواهند شد.

این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای آشنایی با ADX فیلم آموزش اندیکاتور ADX را در سایت تجارت آفرین مشاهده کنید.

در ادامه مقاله تحلیل تکنیکال چیست به اندیکاتور ATR میرسیم. اندیکاتور ATR یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. از ATR میتوان در معاملات انواع بازارهای مالی مانند بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

ATR مخفف واژه Average True Range است که به فارسی می توان آن را میانگین محدوده واقعی ترجمه کرد. از این اندیکاتور میتوان برای شناسایی و اندازه گیری میزان نوسانات بازارها استفاده کرد.

همچنین اندیکاتور ATR در استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و آشنایی با آن برای یادگیری و درک این استراتژی ها بسیار مهم است. اگر میخواهید وارد دنیای معامله گری در بازارهای مالی شوید حتما باید این اندیکاتور را بشناسید و استراتژی های استفاده از آن را یاد بگیرید. برای آشنایی با این اندیکاتور، آموزش تصویری اندیکاتور ATR را در سایت تجارت آفرین تماشا نمایید.

الگوهای شمع و چارت

حالا به یکی دیگر از مهمترین بخش ها در “تحلیل تکنیکال چیست” میرسیم و آن بخش الگوهاست. الگوها در تحلیل تکنیکال به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. این دسته ها عبارتند از الگوهای شمع و الگوهای چارت که در زبان انگلیسی به آنها CandleStick Patterns و Chart Patterns گفته میشود.

الگوهای شمع یا کندل استیک

الگوی کندل استیک حرکتی در قیمت هاست که به صورت گرافیکی در نمودار کندل استیک نشان داده میشود. برخی معتقدند این الگوهای فرضی می توانند حرکت بازار خاصی را پیش بینی کنند. از جمله محبوب ترین الگوهای شمع میتوان به این الگوها اشاره کرد:

  • دوجی – Doji
  • شمع پوششی صعودی – Bullish Engulfing candle
  • شمع پوششی نزولی – Bearish Engulfing Candle
  • ستاره صبحگاهی – Morning Star
  • ستاره شامگاهی – Evening Star

الگوهای چارت

الگوهای چارت، اشکلا فرضی و متمایز ایجاد شده در حرکت قیمت ها روی نمودار هستند. یک الگوی چارت با خطوطی که نقاط قیمتی مشخصی را به هم متصل می‌کند، شناخته میشود. از محبوبترین الگوهای چارت میتوان به این موارد اشاره کرد:

نتیجه گیری

تحلیل تکنیکال یک روش متمایز برای بررسی بازارهای مالی و انجام معاملات است. این نوع تحلیل به معامله گران اجازه میدهد تا شرایط بازار را بهتر درک کنند و برای آینده بازار نشانه هایی دریافت کنند. آشنایی با نمودار شمعی، اندیکاتورها و الگوها که از پرایس اکشن ناشی میشوند، اساس تحلیل تکنیکال است.

با این وجود شما نیازی ندارید تا از تمام اندیکاتورها، الگوها و غیره را به صورت همزمان برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده کنید، اما باید از بین آنها چند مورد را که برای استراتژی معاملاتی شما مناسب است را بخوبی درک کنید. بنابراین، پس از آشنایی با نمودارها، شمع ها، اندیکاتورها و الگوها شما نیاز دارید آنها را در یک استراتژی مناسب بگنجانید، تا بتوانید معاملات پرسودی انجام دهید و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید.

ما در تجارت آفرین سعی کردیم تا در بخش آموزش فارکس، تحلیل تکنیکال را بصورت جز به جز آموزش دهیم. همچنین در بخش آموزش رایگان فارکس، میتوانید با روش معاملات و استفاده از اندیکاتورهای و الگوها بصورت تصویری آشنا شوید.

در اتنها باید به این نکته اشاره کنیم که هیچ شاخص تکنیکالی بی نقص نیست. سیگنال ها تکنیکال هیچ کدام در همه مواقع صحیح نیستند. باهوش ترین معامله گران همیشه میدانند که سیگنال های تکنیکال ممکن است اشتباه راهنمایی کند. اما اگر یک استراتژی تحلیل تکنیکال به خوبی اجرا شود، می تواند قابلیت کسب سو را بالا ببرد.

چنانچه میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و میخواهید با بهترین اندیکاتورها و استراتژی های این نوع تحلیل آشنا شوید حتما کانال یوتیوب ما را دنبال کنید تا با ویدئوهای آموزشی موجود در آن بهتیر بتوانید بازارهای مالی را تحلیل کنید.

هشدار: انجام معاملات در بازارهای مالی ریسک بالایی دارد، بنابراین قبل از انجام معامله و ورود به دنیای تریدینگ حتما خود را برای قبول این ریسک آماده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.