نقاط خروج از معامله
یکی از عوامل حیاتی بقای معاملهگران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل میباشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است. به عبارت دیگر، در صورتی که حین ورود به موقعیت معاملاتی، برنامه خروج احتمالی ما مشخص نشده باشد؛ نمیتوان حجم معاملاتی منطقی تعیین نمود و در نتیجه عملاً قادر به مدیریت سرمایه خود نخواهیم بود. تعیین نقاط خروج از موقعیتهای معاملاتی، یکی از مهم ترین مهارتهای معاملهگری است که به باور برخی کارشناسان اهمیت این موضوع از نحوه ورود به معامله نیز بیشتر است زیرا، حتی اگر در بهترین زمان ممکن نیز وارد بازار شده باشیم؛ اما نتوانیم برای خروج از معامله تصمیم درستی اتخاذ کنیم، قطعاً معاملات پرسودی نخواهیم داشت!
به طور کلی حین خروج از معاملات، نتایجی جز سود، زیان و در مواقع نادری خنثی(نقطه سر به سر) در انتظار ما نیست. در واقع اگر پیش بینی ما صحیح بوده باشد؛ در نقطه احتمالی پایان روند بر اساس استراتژی معاملاتی، سهام را به فروش میرسانیم و در صورت اشتباه بودن دیدگاه ما نسبت به روند آتی سهم، در ناحیهای که دیگر امیدی برای بازگشت قیمتها وجود ندارد؛ با پذیرش زیان از معامله خود خارج میشویم. عموماً در بازار مالی، معاملهگران نقاط خروج معاملات روند چیست؟ خود را بر اساس روشهای نموداری یا سایر روشهای مبتنی بر تابلوی قیمت و متناسب با افق سرمایهگذاری خود تعیین میکنند که در مقالات بعدی بلاگ آسان بورس به شرح این اصول و ابزار تحلیلی میپردازیم. فلسفه اصلی تعیین نقاط خروج این است که در مواقع حرکات موافق بازار بتوانیم در ناحیه مناسبی از بازار خارج شده تا سود حاصل از معاملات از دست نرود و زمانی که بازار در جهت مخالف ما در حال پیشروی است؛ در بهترین نقاط ممکن دارایی خود را به فروش رسانده و از زیان بیشتر جلوگیری کنیم.
نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و حد زیان تقسیم میشوند؛ که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
حد سود چیست؟
ناحیه بهینه خروج از بازار حین حرکت قیمت در جهت موافق موقعیت معاملاتی و صحت پیش بینی را، اصطلاحاً حد سود مینامند. در درجه اول هدف از تعیین حد سود این است که بتوانیم بازدهی مورد انتظار از معاملات خود را محاسبه کنیم و همچنین برنامه از پیش تعیین شدهای برای فروش دارایی خود داشته باشیم تا، هنگام تصمیم برای خروج از معامله دچار طمع یا استرس نشده و در مواقع رسیدن به سود مد نظر، بدون هیچگونه اتلاف وقتی از معامله خارج شویم. تعیین حد سود پیش از ورود به معامله الزامی است زیرا، همگان میدانند روندهای بازار مالی پایدار نیستند و باید رویکردهای تدافعی حفاظت از سود داشته باشیم تا بازدهی مناسبی کسب کنیم.
حد سود به ما توانایی قیاس بین موقعیتهای معاملاتی مختلف را میدهد؛ تا از ورود به معاملاتی که پتانسیل سوددهی مناسبی ندارند، اجتناب نموده و در صورت وجود چندین موقعیت مناسب همزمان، بتوانیم از لحاظ بازده مورد انتظار، بهترین آنها را برگزینیم. گاهاً مشاهده میشود؛ معاملهگران تمرکز اصلی خود را بر نقطه ورود و حد ضرر گذاشته و توجه خاصی به تعیین حد سود ندارند. این رویکرد کاملاً اشتباه است زیرا، در این صورت شما برنامه خاصی برای خروج نداشته و تابع شرایط جاری بازار هستید. در چنین وضعیتی، اگر معاملهگر از تجربه و مهارت بالایی برخوردار نباشد؛ امکان از دست رفتن سودها و تبدیل معاملات موفق به موقعیتهای بازنده بسیار محتمل است. .
حد ضرر چیست؟
حد زیان در نقطه مقابل حد سود قرار دارد. نقطه خروج از بازار به هنگام پیشروی قیمت بر خلاف موقعیت معاملاتی، سطح توقف زیان یا حد ضرر نام دارد. به محض رسیدن قیمت به این ناحیه، معاملهگران باید سهام خود را به فروش برسانند زیرا، حد زیان نیز همانند حد سود یک رویکرد تدافعی در مقابل نوسانات بازار محسوب شده و هدف آن پیشگیری از وقوع زیان بیشتر است. تعیین و پایبندی به حدود زیان، یکی از نکات کلیدی سرمایهگذاری موفق در بازار مالی است. فردی که هیچگونه محدودیتی برای زیان خود قائل نباشد، قطعاً نمیتواند معاملات موفقی را تجربه کند!
در واقع معاملهگری بدون حد ضرر را میتوان به رانندگی عمدی با خودروی بدون ترمز تشبیه نمود که به احتمال خیلی زیاد منجر به مرگ سرنشینان آن خواهد شد. فایده اصلی حد ضرر این است که پیش از وقوع زیانهای سنگین و شرایط بحرانی به معاملهگر یادآوری میشود؛ در صورت شکست این ناحیه ممکن است هیچ نقطه توقفی برای بازار وجود نداشته باشد!
در مبحث تعیین ریسک معاملات نیز، حد ضرر نقش اساسی ایفا میکند. در صورتی که ما پیش از ورود به معامله، سطح توقف زیانی مشخص نکنیم، قادر به تعیین حجم بر اساس حداکثر ریسک، نخواهیم بود. ذکر این نکته الزامی است که هنگام تعیین و اعمال نقاط خروج از معامله در بورس سهام تهران، شرایط خاص این بازار نظیر محدودیت درصد نوسان مجاز روزانه و صفوف خرید و فروش را نیز در نظر بگیرید تا، با موقعیتهای غیر منتظرهای مواجه نشده و در تمام مواقع امکان اعمال تصمیمات معاملاتی خود را داشته باشید.
نقاط خروج ثابت یا متحرک
یکی از پندهای سرمایهگذاری رایج در بازار مالی این است که؛ ” ضررهایتان را محدود کرده و به سودهایتان اجازه پیشروی دهید “.
تأکید این جمله بر داشتن حد ضرر معقول و حد سود حداکثری اما قابل دسترس میباشد؛ تا در مواقع درست بودن تحلیلها، به بهترین نحو ممکن از شرایط بازار بهرهمند شوید. برخی معاملهگران مجرب و حرفهای، در عوض مقادیر ثابت حد سود و زیان، از نقاط خروج متحرک استفاده میکنند تا، بازدهی حداکثری و ریسک حداقلی داشته باشند. زمانی که بازار در مراحل ابتدایی طبق پیش بینی آنها عمل کند؛ با جابجایی حد ضرر خود در مسیر سوددهی، ریسک معاملات را تا نزدیکی صفر تقلیل داده و در ادامه بخشی از سود خود را نیز اصطلاحاً قفل می نمایند که در صورت حرکات بازگشتی احتمالی تمام سود آنها از بین نرفته باشد. همچنین زمانی که معاملاتشان در آستانه حد سود باشد؛ با تحلیل دقیق قدرت روند و شرایط حاکم بر بازار، اهداف سوددهی خود را در سطوح بالاتر قرار داده تا، از تمام پتانسیل موقعیت معاملاتی خود استفاده کرده باشند.
تعیین حد سود و زیان و اعمال آنها در جریان معاملهگری، روشهای مختلفی دارد که هر سرمایهگذار باید بر اساس مهارت کاری خود بهترین روش را برگزیند.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) به عنوان یکی از روش های تحلیل تکنیکال در دست یک چارتیست ماهر که می تواند در تایم فریم های متفاوتی به کار گرفته شود. و از آن جایی که بسیاری ازمعامله گران علاقه مند به معاملات کوتاه مدت (اسکالپ) هستند، می توانند از روش پرایس اکشن استفاده کنند.
پرایس اکشن یکی از کاربردی ترین استراتژی های معاملاتی می باشد که برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت روش مناسبی است به اعتقاد پرایس اکشن هر آنچه نیاز است در نمودار قیمتی قابل مشاهده می باشد و همچنین استفاده از اندیکاتور در این روش الزامی نیست.
در واقع پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال است و جنبه های بنیادی Asset (دارایی) را نادیده می گیرد و بیشتر اولویت خود را به تاریخچه ی قیمتی می دهد.
بنابراین یک چارتیست که ایده های پرایس اکشن را به عنوان روش خود برگزیده مدعی است که همه چیز در چارت خلاصه می شود و چیزی بیرون از آن، از جمله داده های بنیادی وجود ندارد.
تاریخچه ی قیمت
شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح مقاومتی و حمایتی می گردد.
ما در روش پرایس اکشن چگونگی تغییر قیمت را میبینیم و یک تحلیل گر پرایس اکشن : اندازه، شکل و موقعیت نمودارهای میله ای یا شمعی را مورد مشاهده قرار می دهد و در برخی موارد از میانگین متحرک (Moving Average) و خطوط روند نیز استفاده می کند.
پرایس اکشنیست های بزرگی همچون ال بروکز تنها از خطوط استاتیک و داینامیک و یک میانگین متحرک 21 دوره ای در چارت استفاده می کنند و معتقدند نمودار باید کاملا تمیز باشد.
در روش پرایس اکشن ما باید به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود هستیم و ابزار اصلی ما زمان یا محور طولی t ،قیمت یا محور عرضی p وگاهی هم عمق و حجم بازار است.
نکته جالب در پرایش اکشن این است که باور داریم : تنها منبع اطلاعاتی مادر باره ی نمودار قیمت – زمان تنها خود تغییرات قیمت است.
چگونگی تشخیص روند بازار
یکی از اولین مراحل یادگیری معامله با پرایس اکشن تشخیص روند بازار است در واقع اینکه بازار روند دار است یا رنج، یکی از مهمترین مراحل یادگیری در پرایس اکشن محسوب می شود.
بازار رنج
بازاری است که روند خاصی ندارد و قیمت در یک محدوده ی خاص نوسان می کند.
بازار صعودی
بازاری است که در نمودار قیمت، سقف ها و کف های بالاتر تشکیل شود.
روند نزولی
روندی است که کف ها و سقف ها پایین تر از آن تشکیل شود.
برای اینکه بتوانیم بازار صعودی یا نزولی را تشخیص معاملات روند چیست؟ بدهیم باید خط روند را درست ترسیم کرده باشیم.
همانطور که در تعریف هندسی خط آمده است هر خط حداقل از دو نقطه تشکیل می شود.
بنابراین برای کشیدن خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم :
یادآوری می شود که در ترسیم خط روند صعودی دو نقطه ی کف و در ترسیم خط روند نزولی معاملات روند چیست؟ دو نقطه ی سقف را باید به هم متصل کنیم.
بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال درست کشیدن خط روند و انجام معامات بر اساس نمودارها است و در صورت استفاده صحیح از خط روند یا ترند، این ابزار وسیله ی مناسبی برای یک معامله گر است اما در صورت استفاده نادرست از این ابزار نیز دچار مشکل خواهیم شد.
خط روند صعودی
در یک روند صعودی برای رسم کردن خط روند کف های قیت به کف های بالاتر وصل می شود این اتصال شامل پایین ترین نقطه در حرکات قیمت می شود. وقتی قیمت افزایش یابد خط روند نیز به سمت بالا حرکت می کند و شیب مثبت می یابد.
اتصال این کف ها به یکدیگر یک خط روند صعودی را نشان می دهد و حرکت قیمت به سمت بالا است. همچنین خط روند صعودی مانند یک خط حمایت عمل می کند.
زمانی که این خط روند شکسته شود به احتمال زیاد تغییر روند را در پیش داریم.
یک خط روند همچنین می تواند در امتداد نوسانات رو به بالا کشیده شود و این خط روند نشان دهنده ی صعودی یا نزولی بودن قیمت و قدرت حرکت قیمت است.
ممکن است در یک نمودار بیش از یک خط روند داشته باشیم که همگی نشان دهنده حرکت قیمت در زمان های مختلف خواهند بود.
خط روند نزولی
خط روند نزولی خطی ست با شیب منفی، ودر این صورت هر سقف پایین تر از سقف قبلی است.
این خط از اتصال نقاط ماکزیمم Max بدست می آید. همچنین خط روند نزولی مانند یک مقاومت در مقابل حرکت قیمت به سمت بالا عمل می کند.
زمانی که این خط روند (نزولی) شکسته شود به احتمال زیاد تغییر روند را در پیش داریم. در یک روند نزولی بهترین کار فروش دارایی است (در معاملات اسپات) و باید منتظر بود تا روند نزولی پایان یابد و سپس اقدام به خرید سهام کرد.
محدوده های مقاومت و حمایت استاتیک
حمایت استاتیک سطحی از قیمت است به صورت افقی، که در آن تقاضا آنقدر قوی است که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری می کند. در سطح حمایت خریداران تمایل به خرید بیشتر و فروشندگان تمایل کمتری به فروش دارند ،زمانی که قیمت به سطح حمایت رسید تقاضا بیشتر از عرضه می شود و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری می کند. البته باید این را هم در نظر گرفت که سطح حمایتی همیشگی نیست و ممکن است شکسته شود.
خط حمایت (یا مقاومت) استاتیک از اتصال نقاط حمایت (یا مقاومت) در یک راستا ایجاد می شود.
در مقایسه با حمایت و مقاومت داینامیک، خطوط استاتیک همگی کاملا افقی و داری زاویه صفر هستند اما خطوط استاتیک همیشه با خط افقی زاویه ای مثبت (صعودی) یا منفی (نزولی) ایجاد می کنند.
اسکالپ تریدینگ چیست ؟
اسکالپینگ به معاملاتی گفته می شود که نوسانات به صورت لحظه ای و در تایم فریم های چند دقیقه ای بررسی و انجام می شود. با توجه به این مسئله یک تریدر در یک روز تعداد زیادی معامله با سود کم انجام می دهد، تا با جمع سود هر معامله در یک روز به سود کلی مد نظر خود برسد.
به صورت کلی، بیشتر هدف یک اسکالپر (معامله گری که به روش اسکالپینگ معامله می کند) کسب سودهای کوچک در بازار، ضمن رعایت نسبت سود به زیان است.
هدف آنها این نیست که از هر معامله مقدار زیادی سود دریافت کنند، بلکه میخواهند سودهای کم را بارها و بارها از بازار بگیرند. اگر این کار را خوب انجام دهند، حسابشان در طول زمان رشد میکند.
معامله گران اسکالپی معمولا از اهرم استفاده کرده و حد ضررهای بسیار کوچکی دارند.
تغییر روند یا Reversal چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، Reversal به معنی تغییر روند است. زمانی که روند قیمتی یک دارایی تغییر میکند، پدیده ریورسال یا Reversal اتفاق میافتد. بعد از روند صعودی، تغییر روند به نزولی خواهد بود. بعد از پایان روند نزولی هم تغییر روند به صعودی خواهد بود. بایستی توجه داشت که تغییر روند بر پایه حرکات قیمتی بازار در یک دوره روی میدهد و تنها بر پایه تغییر چند کندل نمیتوان گفت که تغییر روند شکل گرفته است. برخی از اندیکاتورهای تکنیکال مثل میانگین متحرک، اسیلاتور ها و حتی کانالها میتوانند برای تشخیص Reversal مفید باشند، اما معمولاً بهترین روش برای تشخیص پدیده تغییر روند، استفاده از اصول پرایس اکشن و حرکات قیمتی خود بازار است.
پدیده تغییر روند معمولاً در تایم فریمهای پایینتر خیلی سریع اتفاق میافتد، اما در حالت کلی، تغییر روندهای اصلی به چند روز، هفته یا سال زمان نیاز دارند. در تایم فریمهای مختلف میتوان به دنبال این پدیده بود. اما بایستی توجه داشت که تغییر روند در تایم فریم پنج دقیقه (۵M) برای معامله بلندمدت اهمیتی ندارد. توصیه میشود که در نمودارهای روزانه یا حداقل چهارساعته به دنبال پدیده تغییر روند بگردید.
در روند صعودی، اوجهای جدید بالاتر از اوجهای قبلی تشکیل میشوند. کفهای قیمتی تشکیل شده هم بالاتر از کفهای قیمتی قبلی خواهند بود. در چنین شرایطی اگر اوج قیمتی جدید بازار پایینتر از اوجهای قبلی تشکیل شود و کف قیمتی پایینتری نسبت به کفهای قبلی تشکیل شود، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است.
آموزش فارکس – به موقعیت اوج و کف های قیمتی و تغییر آن ها نسبت به گذشته توجه کنید. در روند صعودی با تشکیل اوج قیمتی پایین تر یا تشکیل کف قیمتی پایین تر، می توان گفت که روند رو به پایان است و شاید به زودی تغییر روند رخ دهد.
در روند نزولی، همیشه کفهای قیمتی جدید، پایینتر از کفهای قیمتی قبلی تشکیل میشوند. همچنین اوجهای قیمتی جدید هم پایینتر از اوجهای قبلی هستند. یعنی بازار به طور پلهای پایین میآید. در روند نزولی، تغییر روند زمانی اتفاق میافتد که کف قیمتی جدید، بالاتر از کف قیمتی قبلی تشکیل شود. همچنین اوج قیمتی جدید هم بالاتر از آخرین اوج قیمتی بازار تشکیل شود.
آموزش فارکس – در روند های نزولی، تشکیل اوج یا کف قیمتی جدید و بالاتر اولین نشانه از تغییر روند است. می توان از خطوط روند و کانال هم برای تشخیص زودهنگام تغییر روند استفاده کرد.
به غیر از اصول پرایس اکشن و مقایسه موقعیتهای اوج و کف بازار، میتوان از اندیکاتور میانگین متحرک یا MA هم برای تشخیص تغییر روند استفاده کرد. وقتیکه قیمت بالای میانگین متحرک قرار دارد، روند بازار صعودی است. پس اگر قیمت به زیر میانگین متحرک عبور کند، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. همچنین میتوان از خطوط روند و کانال هم برای تغییر روند استفاده کرد. خطوط روند و کانال تنها نمایش گرافیکی اصول پرایس اکشن هستند و مفهوم تغییر روند در هر دو یکی است.
تفاوت تغییر روند و پولبک (بازگشت)
تغییر روند، تغییر در جهت روند کلی بازار است. اما پولبک یا بازگشت تنها یک حرکت اصلاحی در داخل خود روند است. وقتی بازار وارد اصلاح میشود، به معنی پایان روند نیست. اما Reversal یا پدیده تغییر روند به معنی پایان روند است. پولبک و تغییر روند پدیدههای اصلی و معمول بازارهای مالی مثل سهام و فارکس هستند. معامله گران و تحلیلگران نمیتوانند به این دو پدیده رایج و ضروری بازار بیتوجهی کنند. هیچ روندی تا ابد ادامه نخواهد یافت. اگر معاملهگری به این دو پدیده بازار بیتوجهی کند، ریسک جدی را به حساب معاملاتی خود تحمیل کرده است.
حجم معاملات در بورس چیست؟
یکی از سوالات رایج در تابلوخوانی و تحلیل حجم معاملات در بورس چیست؟ می باشد.
حجم معاملات عبارت است از تعداد سهام یک اوراق بهادار معامله شده در یک بازه زمانی معین.
بهطورکلی اوراق بهادار با حجم روزانه بیشتر، نسبت به دیگر اوراق بهادار نقدشوندگی بیشتری دارند.
حجم معاملات یک شاخص مهم در تجزیهوتحلیل تکنیکال است که نهتنها در بورس و بازار سهام بلکه در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد. به همین خاطر در این مقاله سعی شده است همه چیز درباره حجم معاملات را شرح دهیم و علاوه بر توضیح مفهوم حجم معاملات در بورس، نحوه محاسبه حجم معاملات را هم توضیح دهیم.
حجم معاملات چیست؟
حجم معاملات، مقدار دارایی یا اوراق بهاداری است که در مدتزمان معینی، اغلب در طول یک روز تغییر میکند.
حجم یک شاخص است که به معنی تعداد کل سهامی است که در طول روز یا در یک بازه زمانی خاص معامله (خواه خریداری یا فروخته) انجام شده است.
بنابراین، اگر معاملات روند چیست؟ سهام به طور فعال در بازار سهام معامله میشود، حجم آن سهم زیاد است و اگر سهام کمتر معامله شوند، حجم کم است.
حجم معاملات را میتوان برای انواع مختلفی از ابزارهای مالی مانند سهام، مشتقات، اوراق قرضه و انواع کالاها تعیین کرد.
حجم معاملات توسط بورس برای هر جلسه معاملاتی در بازار سهام و روی معاملات روند چیست؟ تابلو منتشر میشود و به سرمایهگذاران کمک میکند تا روندها و الگوهای بازار سهام را تجزیهوتحلیل کنند.
حجم معاملات را از کجا پیدا کنیم؟
همه بورسهای اوراق بهادار، حجم معاملات تمام سهام موجود در بازار را منتشر میکنند؛ بنابراین، بهراحتی در بازار قابلدسترسی است. سرمایهگذار میتواند بهراحتی اطلاعات مربوط به حجم یک سهم خاص در بازار سهام را بدست آورد.
چندین روش دیگر برای یافتن حجم معاملات وجود دارد و بهراحتی میتوانید آنها را در اخبار سایت سازمان بورس یا دیگر سایتهایی که اطلاعات مربوط به بازار سهام را منتشر میکنند، مشاهده کنید.
سرمایهگذاران همچنین میتوانند اطلاعات حجم معاملات را از طریق بسترهای سرمایهگذاری (پلت فرم معاملاتی) خود بررسی کنند.
حجم معاملات سهام طبق کادر مشخص شده در تصویر، بهصورت روزانه در سایت tsetmc.com قابلمشاهده است. برای مشاهده حجم معاملات در روز و بازههای معاملاتی قبل، از نمودار سهم استفاده کنید.
بسیاری از پلتفرمهای سرمایهگذاری از نمودارهای شمعی برای نشاندادن حجم سهام خاص برای یک بازه زمانی خاص استفاده میکنند. در این نمودار، رنگ سبز حجم خرید را نشان میدهد و رنگ قرمز حجم فروش را نشان میدهد. یا رنگ سفید جایگزین رنگ سبز و رنگ مشکی جایگزین رنگ قرمز می تواند باشد.
نحوه محاسبه حجم معاملات باتوجه به اندیکاتورهای حجم ((volume امکان پذیر است. در کنار استفاده از اندیکاتور، استفاده از الگوهای معاملاتی چون سقف یا کف دو قلو، پرچم، مثلث، سرو شانه نیز می توانند برای تائید روند سهم مورد استفاده قرار گیرد.
در بازار فارکس نیز نحوه محاسبه حجم معاملات طبق فرمول زیر محاسبه می شود:
Lots = ( Equity*Risk(%) ) / ( Stop Loss (pip)*P.V )
چندین نمودار حجمی دیگر نیز وجود دارد که به دوره زمانی بستگی دارد. به این معنی که نمودارهای ساعتی، روزانه، ماهانه نیز حجم را نشان میدهند.
حجم سهام چه چیزی را نشان میدهد؟
اگر حجم عظیمی از یک سهم خاص وجود داشته باشد، به این معنی است که چندین فعالیت در اطراف آن سهم اتفاق میافتد (چه خرید و چه فروش). این فعالیت میتواند منجر به مثبت و منفی شدن سهم شود.
حجم معاملات برای معامله گران کوتاهمدتی یا نوسان گیر، در روز مفید تلقی میشود و حجم زیاد تعداد سهام معامله شده در بازار سهام میتواند سیگنالی را به سرمایهگذاران دهد.
نقدینگی به این معناست که سرمایهگذار میتواند بهراحتی پول خود را با فروش سهم برگرداند. وقتی حجم بالایی در بازار وجود دارد، به این معنی است که فروشندگان و خریداران بیشتری در بازار وجود دارند.
وقتی سرمایهگذاران نسبت به جهت حرکت بازار سهام دچار تردید میشوند، حجم معاملات افزایش مییابد که اغلب باعث میشود اوراق بهادار بیشتری معامله شوند.
افزایش حجم معاملات به معنای افزایش ریسک و افزایش بازدهی نیز هست. زیرا همانطور که با داشتن تعداد بیشتری دارایی، ریسک سرمایهگذاریمان هم بالاتر میرود، با افزایش حجم معاملات، ریسک بازار نیز افزایش مییابد.
حجم و قیمت چگونه مرتبط یا غیرمرتبط هستند؟
اگر افزایش ناگهانی حجم معاملات در یک سهم خاص به حدی کافی زیاد باشد، تأثیر زیادی بر قیمت سهام دارد. حجم بالا همیشه دلیل اصلی صعود سهام نیست بلکه چندین دلیل دیگر هست که بر قیمت سهام تأثیر میگذارد.
البته گاهی افزایش ناگهانی معاملات روند چیست؟ حجم معاملات میتواند نشانه ورود پول هوشمند باشد، به همین خاطر توجه به تابلو سهام نیز مهم است.
حجم معاملات به سرمایهگذاران کمک میکند تا وجود یکروند واحد را تأیید کنند و هنگامی که افزایش حجم با افزایش قیمت با هم دیده میشود، بهعنوان یک شاخص مفید عمل میکند.
در شرایط مختلف بین شرایط بازار و قیمت سهام حالتهای مختلفی وجود دارد. بهطورکلی زمانی که حجم تقاضا در بازار یا در سهمی مشخص کاهش مییابد به طور مقطعی میتواند منجر به افت قیمت هم شود. کاهش حجم معاملات، نوسانات قیمتی را زیاد میکند.
مثلاً:
- اگر قیمت یک سهم خاص همراه با حجم سهام کاهش یابد، به این معنی است که روند نزولی در حجم سهام وجود دارد.
- اگر حجم سهام در حال افزایش است و بازارهای سهام نیز در حال افزایش هستند، این بدان معناست که یکروند صعودی در حجم سهام وجود دارد.
- همیشه افزایش و کاهش قیمت در کنار افزایش و کاهش حجم معاملات بهعنوان سیگنال تشخیص داده نمیشود بلکه گاهی بهعنوان فریب سرمایهگذاران خواهد بود.
چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
بر هیچکس پوشیده نیست که تغییر قیمت بستگی به تغییر نسبت عرضه و تقاضا دارد. اگر خریداران بر بازار مسلط شوند، قیمت بالا میرود و برعکس.
معمولاً تحلیلگران سیگنال را از ابزارهای تحلیلی کسب میکنند اما حجم معاملات نیز از جمله عواملی است که میتواند بهعنوان سیگنال معاملات روند چیست؟ استفاده شود.
- زمانی که روند سهم صعودی است، افزایش حجم معاملات به معنای ورود سهامداران است که سیگنالی برای ورود به بازار یا سهم محسوب میشود.
- درصورتیکه روند سهم نزولی است، حجم بالای معاملات به معنای ادامه ریزش خواهد بود
در نتیجه توجه به خطوط روند در کنار حجم معاملات، از اصول مهم است که بهعنوان سیگنال ورود به سهم یا ادامه سرمایهگذاری یا خروج از آن به سرمایهگذاران کمک خواهد کرد.
سیگنال گرفتن از بازار یعنی بررسی شاخصها و فرصتهای سرمایهگذاری چه برای خرید یا فروش.
افزایش سهام زمانی که با افزایش قیمت همراه باشد میتواند نشانه روند صعودی باشد.
حجم معاملات در تجزیهوتحلیل تکنیکال
برخی از سرمایهگذاران برای تصمیمگیری در مورد زمان خرید سهام، در تجزیهوتحلیل تکنیکال از استراتژی مبتنی بر قیمت سهام استفاده میکنند. تحلیلگران تکنیکال در درجه اول به دنبال نقاط قیمت ورود و خروج هستند. سطوح حجم مهم هستند زیرا سرنخهایی را در مورد بهترین نقاط ورود و خروج ارائه میدهند.
حجم معاملات یک شاخص مهم در تجزیهوتحلیل تکنیکال است زیرا از آن برای اندازهگیری اهمیت نسبی هر حرکت بازار استفاده میشود.
حجم یکی از مهمترین معیارهای امنیت برای معامله گران و تحلیلگران تکنیکال است. وقتی فعالیت خریداران و فروشندگان در بازار زیاد میشود، به این معنی است که در بازار حجم بالایی وجود دارد.
تحلیلگران از نمودارهای میلهای برای تعیین سطوح حجم استفاده میکنند. نمودارهای میلهای نیز تشخیص روندهای حجم را آسانتر میکند. وقتی میلههای نمودار میلهای بالاتر از حد متوسط هستند، نشانه حجم یا قدرت بالا در قیمت خاص بازار است.
با بررسی نمودارهای میلهای، تحلیلگران میتوانند از حجم بهعنوان راهی برای تأیید حرکت قیمت استفاده کنند. اگر حجم با افزایش یا کاهش قیمت افزایش یابد، حرکت قیمتی باقدرت محسوب میشود.
- اگر معامله گران بخواهند برگشت را در سطح حمایت (یا کف) تأیید کنند، به دنبال حجم خرید بالا هستند. برعکس، اگر معامله گران به دنبال تأیید شکست سطح حمایت هستند، به دنبال حجم کم خریداران هستند.
- اگر معامله گران میخواهند وارسی را در سطح مقاومت (یا سقف) تأیید کنند، به دنبال حجم فروش بالا هستند. برعکس، اگر معامله گران به دنبال تأیید شکست سطح مقاومت هستند، به دنبال حجم بالایی از خریداران هستند.
نتیجهگیری
در این محتوا به طور کامل به سوال حجم معاملات در بورس چیست؟ پاسخ دادیم و اینگونه حجم معاملات را تعریف کردیم که: به معنای تعداد کل سهامی است که خریدوفروش میشوند. بااینحال، میتوان آن را بر اساس نوع اوراق بهادار معامله شده در یک روز معاملاتی تعیین کرد. حجم معامله بر اساس قراردادهای آتی، اوراق قرضه، سهام و چند کالای دیگر اندازهگیری میشود.
هرگاه با افزایش حجم معاملات، تقاضا برای خرید زیاد شد نشان دهنده تمایل به صعود است و بالعکش هرگاه افزایش حجم معاملات با تقاضای بیشتر برا فروش همراه شد، نشانه روند نزولی است.
حجم سهام نشان میدهد که فعالیت موقعیت خود را در بازار سهام به دست آورید؛ بنابراین، چه یک سرمایهگذار سهم بخرد یا بفروشد، تمام فعالیتها در حجم معاملات ثبت میشود.
آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز
آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) و کاربردهای آن
یکی از موضوعات اصلی برای سرمایهگذاری در معاملات روند چیست؟ بازارهای مالی جهان، بحث تحلیل قیمت ها است که از آن با عنوان تحلیل تکنیکال نیز یاد میشود. این نوع از تحلیل به بررسی چارت قیمتی هر ارز یا سهام و غیره میپردازد و از روی کندل های تشکیل دهنده این چارت، برای آیندهی قیمتی آن ارز یا سهام، پیشبینی هایی را عنوان میکند. از این جهت برای بررسی و تحلیل بهتر، برخی از تحلیلگران از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها استفاده میکنند. در این مقاله ما قصد داریم تا اندیکاتور حجم معاملات (Volume) را بررسی کنیم.
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چیست؟
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) معیاری برای اندازهگیری میزان دارایی مالی معین در یک بازه زمانی است. برای بازار سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازهگیری میشود و برای معاملات آتی و اختیارات، بر اساس تعداد قراردادهایی است که بین افراد دست به دست شده اند. اعداد و سایر شاخص هایی که از داده های حجم استفاده میکنند، اغلب با نمودارهای آنلاین ارائه میشوند.
نگاهی به الگوهای حجم در طول زمان میتواند به درک قدرت، افت و رشد در سهام خاص و بازارهای کل کمک کند. در واقع حجم، نقش مهمی در تجزیه و تحلیل فنی دارد. از این رو جایگاه برجسته ای در میان برخی از شاخص های اصلی فنی پیدا کرده است.
Volume تعداد سهم معامله شده در یک سهام یا قراردادهای معامله شده آتی و لحظه ای را معاملات روند چیست؟ اندازهگیری میکند. حجم میتواند شاخصی از قدرت بازار باشد، زیرا افزایش رشد بازار با افزایش حجم به طور معمول رابطه مستقیم دارد. وقتی قیمت ها با افزایش حجم کاهش مییابند، این روند کاهش پیدا میکند. وقتی با کاهش حجم قیمت ها به بالاترین سطح (یا پایین ترین سطح) میرسند، بسیار مراقب باشید، چراکه ممکن است یک برگشت قیمتی شکل بگیرد.
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چه کاربردی دارد؟
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً از دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت استفاده میشود. ما به عنوان معاملهگر تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت های قوی داریم و در حرکاتی که ضعف نشان میدهند مشارکت نمیکنیم؛ یا حتی ممکن است به دنبال ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه شرایط کارآمد نیستند، اما راهنمایی های کلی برای تصمیمات معاملاتی را ارائه میدهند. در این بخش برخی از کاربردهای اندیکاتور حجم معاملات را تشریح میکنیم.
1- تأیید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد معاملات نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه خریداران باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی قیمت است. این نکته ممکن است ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم معاملات، سیگنالی قوی نیست، بلعکس کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد معاملات سیگنالی قوی به حساب میآید. این افزایش حجم ممکن است از عوامل مختلفی مانند اخبار مربوط به آن سهم شکل گرفته باشد.
2- خستگی حرکات و میزان حجم
در یک بازار صعودی یا نزولی، میتوان حرکت هایی را مشاهده کرد که اصطلاحا به آن ها حرکت خسته یا فرسوده گفته میشود. این نوع از حرکات، به طور کلی حرکات شدیدی در قیمت همراه با افزایش شدید حجم میباشند که از پایان احتمالی روند حکایت دارد. معاملهگرانی که منتظر ماندند و میترسند که حرکت بیشتری از قیمت را از دست بدهند، در بالای بازار انباشته شده و کم کم تعداد خریداران خسته از این روند افزایش مییابد. ثبات قیمت یا حتی کاهش اندکی در قیمت، سرانجام تعداد زیادی از معاملهگران را مجبور میکند که از آن خارج شوند، در نتیجه باعث نوسان و افزایش حجم میشود. در این شرایط و پس از حرکات لحظه ای و شدید قیمت، معمولا ما شاهد کاهش حجم معاملات هستیم. اما چگونگی ادامه تغییر حجم معاملات در روزها، هفته ها و ماه های بعدی با استفاده از سایر دستورالعمل های حجم قابل بررسی است.
3- علائم صعودی
حجم میتواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت کمی افزایش مییابد و به دنبال آن یک کاهش مجدد قیمت رخ میدهد. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت کف جدید نزند (از پایین ترین سطح قبلی پایین تر نیاید)، و اگر حجم در کاهش مرحله دوم کاهش یابد، معمولاً این اتفاق به عنوان یک نشانه حرکت صعودی و افزایش نرخ تعبیر میشود.
4- حجم و معکوس قیمت
پس از حرکت طولانی در یک جهت، اگر قیمت با کمی تغییر ولی حجم سنگین شروع به نوسان کند، این موضوع ممکن است نشان دهد که یک روند معکوس در حال شکلگیری است و قیمت ها به زودی تغییر جهت خواهند داد.
5- حجم و Breakout در مقابل False Breakout
در شکست اولیه از محدوده یا الگوی های شکل گرفته در نمودار، افزایش حجم نشان دهنده قدرت حرکت و روند است. تغییری اندک یا کاهش حجم در شکست، نشان دهنده عدم علاقه، قدرت کم حرکتی و احتمال بالاتر، برای شکست کاذب است. یعنی احتمالا این شکست رخ نخواهد داد.
چگونه میتوان با استفاده از اندیکاتور Volume در ارز دیجیتال اقدام به معامله کرد؟
در بالا توصیه هایی برای استفاده و درک بهتر از اندیکاتور حجم معاملات عنوان شد. مباحث پیرامون آموزش این اندیکاتور زیاد است. در نظر داشته باشید که Volume با بسیاری از اندیکاتورها تفاوت کلی دارد چرا که هیچ گونه محاسباتی در اجرای این اندیکاتور انجام نگرفته و صرفا برای نمایش اطلاعات حجم معادلات در لحظه، از آن استفاده میشود. اما در کل، معاملهگران برای تشخیص قدرت روند از این شاخص استفاده میکنند. همچنین کاربرد دیگر آن میتواند تشخیص تغییر جهت در روند قیمتی باشد. به شکل خلاصه میتوان گفت که اگر نوسانات بازار با حجم بالای معاملات همراه شوند، میتوان این نتیجه گیری را داشت که روند قدرتمند است اما بلعکس اگر حجم معاملات در حرکات قیمت کم باشد، یعنی نه تنها روند قدرت ندارد که ممکن است تغییری در جهت حرکت این روند ایجاد شود. همچنین در نظر داشته باشید که استفاده از این شاخص در فاصله زمانی نزدیک به حال حاضر معتبرتر است و مثلا استفاده از این شاخص در فاصله چند ماه قبل، کارایی ندارد. یک نکته دیگر این است که به شکل تجربی عنوان میشود که یکی از کاربردهای بسیار کارآمد از Volume در نقاط برگشتی است. با این عنوان که پس از شکلگیری یک روند و رخ دادن یک حرکت شدید قیمت در آن (در جهت حرکت اولیه)، اگر حجم معاملات نیز با آن حرکت شدید همراه شود و افزایش یابد، احتمال بازگشت قیمت و معکوس شدن روند آن زیاد میشود. پس میتوان گفت زمانی که در یک روند در جهت حرکت اولیه ناگهان پامپ (افزایش لحظه ای و شدید در جهت بالا رفتن قیمت) و یا دامپ (معکوس پامپ) رخ میدهد، میتوان منتظر بازگشت قیمت بود و روی آن ریسک کرد.
نحوه تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات چگونه است؟
افراد زیادی میزان ورود و خروج پول به یک سهم را تحت نظر گرفته و با نیم نگاهی به آن، معاملات آتی خود را برنامه ریزی میکنند. حال با استفاده از اندیکاتور Volume و بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال، میتوان به این نکته دست یافت که در مواقعی که هم نرخ ارز صعودی باشد و هم میانگین حجم معاملات آن نسبت به بازهی مشخص شده توسط معاملهگر در ادوار گذشته، افزایش یافته باشد، میزان علاقهی کاربران به آن ارز دیجیتال افزایش یافته و پول بیشتری نسبت به قبل به آن تزریق شده است. این مهم به عنوان یک سیگنال مثبت ترقی میشود.
نحوه تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات به چه صورت است؟
شاخص حجم معاملات تنها برای ورود پول به یک ارز کارایی ندارد بلکه خروج سرمایه از آن را نیز نمایش میدهد. یعنی در مواقعی که قیمت یک ارز دیجیتال در وضعیت نزول قرار دارد و این ریزش با افزایش حجم معاملات نسبت به میانگین بازه زمانی مشخص شده (مثلا ماه گذشته) همراه میشود، میتوان این را فهمید که علاقه معاملهگران به این سهم کاهش یافته و این معاملهگرها در حال فروش ارزهای خود هستند و میزان خروج پول از این ارز، زیاد شده است. این واقعه نیز نمایشگر یک پالس منفی است و باید آماده خروج از آن ارز دیجیتال باشیم.
جمع بندی
Volume ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که مشاهده میکنید روش های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. از شاخص اندیکاتور حجم معاملات میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار استفاده کرد. همچنین برای بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک روند معکوس وجود داشته باشد، میتوان به این اندیکاتور رجوع کرد. برای کمک به روند تصمیم گیری گاهی از اندیکاتورهای مبتنی بر حجم استفاده میشود. در حالی که ولوم ابزاری دقیق نیست (و در بالا عنوان شد که هیچگونه محاسباتی در آن اتفاق نمیافتد)، اما میتوان سیگنال های ورود و خروج را با نگاهی به عملکرد قیمت و میزان حجم شناسایی کرد.
دیدگاه شما