معاملات مارجین (Margin Trading)
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایه ای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم می شود، بهره می گیرد. در مقایسه با انواع روش های معمولی معامله، حساب های مارجین به معامله گران با استفاده از اهرم ها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را می دهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیق تری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایه گذاران نترسی که احساس می کنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال به اندازه کافی هیجان انگیز نیست، می توانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافی ها آن را ارائه می دهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، می تواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایه ای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافی ها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سخت گیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین می کنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمده ای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتی تر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش می دهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان می شود.
برای مثال، سپرده گذاری 5 دلاری به وسیله اهرمی با نسبت 5:1 (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان 25 دلار شرط می بندید. اما نکته ای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود به دست آمده باید به گونه ای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفته شده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین می تواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشان دهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معامله گر سود می کند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معامله گر به سود می رسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی می کند که قیمت بیت کوین از 3,000 دلار به 5,000 دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم 5 انتخاب می کند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا 5 بیت کوین دارد و اگر قیمت به 5,000 دلار برسد سودش 5 برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایه گذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم می کند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در این گونه از معاملات، مبالغ قرض گرفته شده باید به محض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافی ها و از طریق سیستم وام دهی همتا به همتا انجام می پذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفته شده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداخت ها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
این مسئله به نوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معامله کننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وام دهنده می تواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم می شود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معامله گران را از ایجاد موقعیت های نامعقول بازمی دارد و حد مارجین پایین تر که در صورت نزول معامله گر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی می کند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایه ای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شده اند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامی که تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام می دهد، خود دارایی اصلی دست نخورده باقی مانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب می شوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضرر ده هستند مصون نگه دارد. صرافی های مختلف، مکانیزم های متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانب داری می کنند در حالی که سایر صرافی ها، بدهی های حاصله را از منابع بیمه خود تأمین می کنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
به کارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیش فرض معامله این است که ارزش دارایی ها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم می توانند در اهرم به کار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر می ماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان می کند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر می رسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را می فروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در این گونه معاملات هدف این است که دارایی های فروخته شده را هنگامی که قیمتشان به طور قابل توجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معامله کننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناک تر و پرریسک تر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم می شود. با توجه تامین سرمایه مارجین به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفته شده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفاده شده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجی های بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفته شده، به همراه کارمزدهایش را به راحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ می دهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایه گذاری تامین سرمایه مارجین اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین به موقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، می تواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایه گذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روش های مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیه تان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند به عنوان دامنه ای از پول های قرض داده شده با ربا شناخته می شود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرط بندی با خطر بالا، گرفته می شود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و تامین سرمایه مارجین درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت این گونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلم های کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافی های بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شده اند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ می دهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامی که سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمت ها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمت ها بالاتر و بالاتر رفته و جهش های قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافی ها در ایجاد این طعمه های استاپ-لاس (stop-loss) برای جمع آوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت می کنند. با این حال، نهنگ ها یا همان تریدرهایی که موقعیت های ویژه ای در بازار ایجاد می کنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که به اندازه کافی بزرگ باشد تا با به کارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیت های استقراضی خود را به تدریج و با برنامه ای مشخص در بازار وارد می کند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای به دست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام می کند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواری هایی که در ایجاد یک معامله حساب شده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معامله ها که توسط صرافی ها یا معامله گران ایجاد می شود، تعداد محدودی از صرافی ها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه می دهند. این صرافی ها اغلب از معامله گران مارجین درخواست می کنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالی شان ارائه دهند. برای صرافی ها مناسب به نظر می رسد که این حوزه از دنیای وسیع بی قانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانون گذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانون گذاری نشده اند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات می تواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفه ای است که مخاطرات و ریسک های آن نیز حرفه ای می باشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرف نظر از توانایی های تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینی های شما حرکت کند. جهش های مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی به محض اتمام معاملات کاذب، به سرعت فروکش خواهند کرد.
اهرم معاملاتی چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کنید؟
برای همه ما بدست آوردن یک فرصت معاملاتی که در آن سود بزرگی وجود داشته باشد، فرصت جذابی است. قضیه وقتی جذابتر میشود که بدانیم پای هیچگونه بهرهای در میان نیست! اهرم معاملاتی (Trading Leverage) در واقع نوعی فرصت معاملاتی است که در آن میتوانید سود بیشتر از توان مالیتان داشته باشید. بدون اینکه بخواهید بهرهای بپردازید. در این مقاله قصد داریم درباره جزئیات اهرم معاملاتی صحبت کنیم. تا پایان با مدرسه تحلیل همراه باشید.
اهرم چیست؟
اهرم مکانیکی، در جابجایی اجسام سنگین به فرد کمک میکند. با استفاده از این ابزار، فرد با توانی بسیار کمتر از توان مورد نیاز برای بلندکردن مستقیم جسم، به سادگی آن را جابجا میکند. در دنیای بازارهای مالی، بعضی از معاملات نیازمند توان مالی زیادی هستند. و ممکن است فرد در آن لحظه قادر به تأمین آن نباشد. در اینگونه مواقع، اهرم معاملاتی توان مالی فرد را افزایش میدهد و جلوی از دسترفتن فرصت معاملاتی را میگیرد.
مفهوم اهرم معاملاتی
در واقع مفهوم اهرم در معامله یعنی استفاده از قرض (سرمایه قرضی) برای انجام یک سرمایهگذاری یا پروژه است. نتیجه استفاده از آن، چندبرابر شدن بازدهیهای احتمالی در آن پروژه است. در عین حال، اهرم ریسک معامله و ضرر ناشی از آن را نیز در صورت عدم بازدهی سرمایهگذاری چندبرابر میکند. هنگامی که فردی میگوید یک شرکت، ملک یا سرمایهگذاری به شدت اهرمگذاریشده است، به این معنی است که در مورد آن سیستم بیشتر از اصل دارایی فرد، قرض وجود دارد.
پایه مفهوم اهرم توسط سرمایهگذاران و شرکتها استفاده میشود. سرمایهگذاران برای افزایش چشمگیر بازدهی سرمایهگذاری خود از اهرم استفاده میکنند. اهرم مورد استفاده این افراد میتواند توسط ابزارهای مالی متفاوتی همچون اوراق اختیار معامله، معاملات آتی و حسابهای مارجین ایجاد شود. شرکتها میتوانند برای کنترل وضعیت مالی داراییهای خود از اهرم استفاده کنند. به زبان دیگر، به جای عرضه سهام برای افزایش سرمایه، شرکتها میتوانند از تأمین مالی با استفاده از بدهی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای مرتبط با کسب و کار خود به منظور افزایش ارزش سهام خود استفاده کنند.
نکته: همان گونه که یک اهرم فیزیکی قدرت فرد را برای جابجایی یک جسم سنگین افزایش میدهد، اهرمهای مالی هم می توانند بازدهیهای معاملاتی را تقویت کنند.
اهرم در برابر مارجین
مارجین یک مدل خاص از اهرم معاملاتی است که شامل استفاده از پول قرضی کارگزاری برای افزایش توان معاملاتی فرد در بازارهای مالی میشود. مارجین به فرد این امکان را میدهد تا از یک کارگزاری با نرخ بهره ثابت پول قرض کند. تا با استفاده از آن بتواند به منظور دستیابی به بازدهیهای بزرگ سهام، اوراق اختیار و اوراق آتی را معامله کند.
در نتیجه، میتوان از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده کرد تا توان خرید را به صورت حاشیهای افزایش داد. برای مثال، اگر سرمایه فرد برای خرید سهام به ارزش 300 میلیون تومان تنها 30 میلیون تومان باشد، اهرم مورد نیاز برای انجام معامله ۱۰ است (x۱۰). توجه داشته باشید که در این مثال، کل سرمایه 300 میلیون تومانی فرد، تحت عنوان وثیقه (Margin) معامله در حساب کارگزاری بلوکه میشود. این مبلغ تا زمان بستن معامله و بازپرداخت قرض گرفتهشده، پیش کارگزاری میماند.
معایب استفاده از اهرم
اهرم یک ابزار چندوجهی و پیچیده است. از نظر تئوری استفاده از آن بسیار فوقالعاده و جذاب است. و در واقعیت، استفاده از اهرم میتواند بسیار سودده باشد، ولی برعکس آن نیز میتواند صادق باشد. اهرم همزمان سود و ضرر را چندبرابر میکند. اگر یک معامله گر یا سرمایهگذار با استفاده از اهرم اقدام به معامله کند و معامله او خلاف انتظار پیش رود، ضرر فرد بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم استفاده نکرده بود. به همین دلیل، استفاده از اهرم به افراد تازهکار به هیچ وجه توصیه نمیشود تا زمانی که تجربه بیشتری کسب کنند.
اهرم معاملاتی در معاملات تکنیکال
در بازارهایی نظیر بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، اهرم معاملاتی از اصلیترین ابزارهای مورد استفاده کاربران است. دنیای رمزارزها، این ابزار را در بازارهای مارجین و آتی (Futures) همانند موارد گفته شده، مورد استفاده قرار میدهد. در بازار فارکس نیز، استفاده از اهرم در مقیاسهای بسیار بزرگتر از رمزارزها و به طور پیشفرض برای تمام معاملات این بازار فعال است. در این دو بازار، نمودار قیمتی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال، بسیار بیشتر از اطلاعات بنیادی تحلیلگران فاندامنتال کارایی دارد. بنابراین فرد به سادگی میتواند با بررسی درست نمودار قیمتی اقدام به تصمیمگیری معاملاتی کند.
تنها نکتهای که در زمان استفاده از اهرم در معاملات تکنیکال، فارغ از نوع بازار یا نوع اهرم باید در نظر داشت، توجه به مدیریت ریسک و سرمایه، به خصوص میزان ریسک وارده به کل سرمایه فرد با استفاده از اهرم مورد استفاده است.دقت کنید که نوع اهرم برای فرد معاملهگر تأثیر خاصی نخواهد داشت و تنها توجه فرد به نقاط حد سود و حد ضرر معامله خواهد بود. برای مثال، برای معاملهگری که قادر به تحمل بیش از ۵ درصد ضرر در کل سرمایه خود نیست، در معاملهای با حد ضرر ۰.۵ درصد، مجاز به انتخاب اهرم بالای ۱۰ نخواهد بود (۵ = ۱۰ * ۰.۵).
نکته: استفاده از اهرم معاملاتی، با توجه به نرخ بهره استفاده از این ابزار، تنها برای معاملاتی با حد ضرر زیر ۱ درصد توصیه میشود. برای حد ضررهای بزرگتر با تغییر حجم معاملات به تنظیم ریسک و سرمایه میپردازیم.
اهرم معاملاتی در Margin یا Futures
در بازارهای مالی، به خصوص فضای ارز دیجیتال، دو بازار تحت عنوان Margin و Futures وجود دارند که در مقاله انواع بازارهای معاملاتی در ارزهای دیجیتال مفصلاً به آنها پرداختیم. با توجه به اهرمدار بودن هر دو بازار Margin و Futures، ممکن است این سوال مطرح شود که کدام بازار برای ورود و سرمایهگذاری اهرمدار مناسبتر است؟
در بازار Margin سرمایه مضاعف از صرافی طرف قرارداد کاربر قرض گرفته میشود. و در مدت زمانی که معامله در حال انجام است، فرد به صرافی بابت قرض دریافتی سود بهره پرداخت میکند. جدا از سیستم پشت این بازار، میزان اهرم مورد استفاده در آن معمولاً محدود به ۱۰ تا ۲۰ است. و به ندرت اهرمی بیش از این مقدار در بازار Margin وجود دارد.
در بازار Futures، مورد معامله در اصل قراردادهایی برمبنای نوسانات رو به بالا یا رو به پایین از یک رمزارز خاص با ضریب اهرم مشخص هستند. در این بازار هیچ رمزارزی مورد تبادل قرار نمیگیرد. به همین منظور، اهرمهای مورد استفاده در این بازار نسبت به بازار Margin اعداد بزرگتری تا ضریب ۱۲۵ تا ۱۵۰ را تجربه میکنند.
یک نکته خاص در رابطه با برتری بازار Margin نسبت به Futures این است که بازار Margin در هسته معاملاتی یکسان نسبت به بازار Spot معامله میشود و به همین دلیل، نوسانات قیمت رمزارز مدنظر دقیقاً مشابه با نمودار قیمتی مورد تحلیل فرد است. ولی در بازار Futures امکان بروز نوسانات قیمتی اضافه نسبت به بازار Spot وجود دارد. اگرچه با استفاده از مکانیزم فاندینگ ریت، این نوسان در صرافیهای بزرگ تا حد زیادی کنترل میشود، ولی در نهایت امکان بروز آن مخصوصاً در تایمفریمهای کوچکتر وجود دارد.
معامله اهرمدار بدون استفاده از اهرم مستقیم
علاوه بر بازارهای معاملاتی ذکرشده، برای افرادی که با استفاده از اهرم معاملاتی مشکل دارند، مکانیزمی طراحی شدهاست که داراییهای مشخص با ضریب پیشفرض مورد معامله قرار گیرد. در دنیای ارزهای دیجیتال، به این داراییها توکنهای اهرمدار (Leveraged Tokens) میگوییم.
برای مثال، توکن ETHBULL ارزشی معادل سه برابر اتریوم دارد، نوسانات قیمتی سه برابر نسبت به اتریوم تجربه میکند و از طرفی ضررهای معاملاتی موجود در این توکن نیز نسبت به اتریوم سه برابر خواهد بود.
اعمال تامین سرمایه مارجین اهرم در بازار بورس تهران
اهرم معاملاتی به طور مستقیم در مکانیزم معاملاتی کارگزاریهای بازار بورس تهران وجود ندارد. البته، دو راهکار به منظور ایجاد اهرم در معاملات وجود دارد که در ادامه به بررسی هریک از این دو راهکار میپردازیم:
- اعتبار کارگزاری: برخی از کارگزاریهای بورس تهران، به ازای سرمایه موجود در حساب کاربری مشتریهای خود، اقدام به پرداخت اعتبار مضاعف بسته به میزان سرمایه کاربر میکنند. هر کارگزاری، شرایط متفاوتی برای اعطای اعتبار به مشتریان خود مشخص میکند که با حداقلهای اعلامی از طرف سازمان بورس هماهنگی لازم را دارد.
- دریافت وام بانکی: روشی دیگر برای افزایش قدرت خرید فرد در بازار بورس، دریافت وام بانکی است. بانکها نیز بسته به میزان موجودی حساب فرد در بانک مدنظر، پس از اعتبارسنجی و اطمینان از قابلیت بازپسدهی وام توسط فرد، اقدام به پرداخت وام بانکی میکنند.
اگرچه در دو روش موجود، افزایش سرمایه فرد اتفاق میافتد، ولی در عمل این افزایش هیچگاه به ۱۰۰ درصد نمیرسد و در برخی مواقع، نهایتاً ۶۰ درصد به سرمایه کاربر به طور موقت اضافه میکند. البته در رابطه با وامهای بانکی، راههای مختلفی برای دریافت اعتبار و وام بیشتر از دارایی فرد وجود دارد.
نکته مهم: موردی که در معاملات بازار بورس باید به آن توجه داشت، عمق کم بازار و سرعت حرکت پائین آن در کنار کارمزدهای نسبتاً زیاد در کنار بازار ارزهای دیجیتال و فارکس است. اگرچه معاملهگران میانمدت و بلندمدت در نهایت در این بازار با توجه به یکطرفه بودن مسیر آن به سوددهی میرسند، ولی معاملهگران کوتاهمدت، مخصوصاً آن دسته از افراد که معاملات با حد ضرر زیر ۱ درصد انجام میدهند، به دلیل پرداخت کارمزدهای کلان، در نهایت سود مدنظر خود را بدست نمیآورند.
جمعبندی
مفهوم اهرم معاملاتی، انواع آن، نحوه شناسائی آن در محاسبات مالی و از همه مهمتر، نحوه انتخاب مقدار آن در معاملات اهرمدار در این مقاله مورد بحث قرار گرفت. تأکید بر این موضوع بسیار ضروری است که اهرم معاملاتی به طور همزمان سود و ضرر کاربر را چندبرابر میکند. به همین دلیل، بدون تسلط کافی بر مدیریت ریسک و سرمایه، استفاده از این ابزار برای معاملات حکم خودکشی معاملاتی را خواهد داشت.
سوالات متداول
اهرم مکانیکی، در جابجائی اجسام سنگین به فرد کمک میکند. با استفاده از این ابزار، فرد با توانی بسیار کمتر از توان مورد نیاز برای بلندکردن مستقیم جسم، به سادگی آن را جابجا میکند. در دنیای بازارهای مالی، بعضی از معاملات نیازمند توان مالی زیادی هستند. و ممکن است فرد در آن لحظه قادر به تأمین آن نباشد. در اینگونه مواقع، اهرم معاملاتی توان مالی فرد را افزایش میدهد و جلوی از دسترفتن فرصت معاملاتی را میگیرد.
اهرم یک ابزار چندوجهی و پیچیده است. از نظر تئوری استفاده از آن بسیار فوقالعاده و جذاب است. و در واقعیت، استفاده از اهرم میتواند بسیار سودده باشد، ولی برعکس آن نیز میتواند صادق باشد. اهرم همزمان سود و ضرر را چندبرابر میکند. اگر یک معامله گر یا سرمایهگذار با استفاده از اهرم اقدام به معامله کند و معامله او خلاف انتظار پیش رود، ضرر فرد بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم استفاده نکرده بود. به همین دلیل، استفاده از اهرم به افراد تازهکار به هیچ وجه توصیه نمیشود تا زمانی که تجربه بیشتری کسب کنند.
اهرم معاملاتی چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کنید؟
برای همه ما بدست آوردن یک فرصت معاملاتی که در آن سود بزرگی وجود داشته باشد، فرصت جذابی است. قضیه وقتی جذابتر میشود که بدانیم پای هیچگونه بهرهای در میان نیست! اهرم معاملاتی (Trading Leverage) در واقع نوعی فرصت معاملاتی است که در آن میتوانید سود بیشتر از توان مالیتان داشته باشید. بدون اینکه بخواهید بهرهای بپردازید. در این مقاله قصد داریم درباره جزئیات اهرم معاملاتی صحبت کنیم. تا پایان با مدرسه تحلیل همراه باشید.
اهرم چیست؟
اهرم مکانیکی، در جابجایی اجسام سنگین به فرد کمک میکند. با استفاده از این ابزار، فرد با توانی بسیار کمتر از توان مورد نیاز برای بلندکردن مستقیم جسم، به سادگی آن را جابجا میکند. در دنیای بازارهای مالی، بعضی از معاملات نیازمند توان مالی زیادی هستند. و ممکن است فرد در آن لحظه قادر به تأمین آن نباشد. در اینگونه مواقع، اهرم معاملاتی توان مالی فرد را افزایش میدهد و جلوی از دسترفتن فرصت معاملاتی را میگیرد.
مفهوم اهرم معاملاتی
در واقع مفهوم اهرم در معامله یعنی استفاده از قرض (سرمایه قرضی) برای انجام یک سرمایهگذاری یا پروژه است. نتیجه استفاده از آن، چندبرابر شدن بازدهیهای احتمالی در آن پروژه است. در عین حال، اهرم ریسک معامله و ضرر ناشی از آن را نیز در صورت عدم بازدهی سرمایهگذاری چندبرابر میکند. هنگامی که فردی میگوید یک شرکت، ملک یا سرمایهگذاری به شدت اهرمگذاریشده است، به این معنی است که در مورد آن سیستم بیشتر از اصل دارایی فرد، قرض وجود دارد.
پایه مفهوم اهرم توسط سرمایهگذاران و شرکتها استفاده میشود. سرمایهگذاران برای افزایش چشمگیر بازدهی سرمایهگذاری خود از اهرم استفاده میکنند. اهرم مورد استفاده این افراد میتواند توسط ابزارهای مالی متفاوتی همچون اوراق اختیار معامله، معاملات آتی و حسابهای مارجین ایجاد شود. شرکتها میتوانند برای کنترل وضعیت مالی داراییهای خود از اهرم استفاده کنند. به زبان دیگر، به جای عرضه سهام برای افزایش سرمایه، شرکتها میتوانند از تأمین مالی با استفاده از بدهی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای مرتبط با کسب و کار خود به منظور افزایش ارزش سهام خود استفاده کنند.
نکته: همان گونه که یک اهرم فیزیکی قدرت فرد را برای جابجایی یک جسم سنگین افزایش میدهد، اهرمهای مالی هم می توانند بازدهیهای معاملاتی را تقویت کنند.
اهرم در برابر مارجین
مارجین یک مدل خاص از اهرم معاملاتی است که شامل استفاده از پول قرضی کارگزاری برای افزایش توان معاملاتی فرد در بازارهای مالی میشود. مارجین به فرد این امکان را میدهد تا از یک کارگزاری با نرخ بهره ثابت پول قرض کند. تا با استفاده از آن بتواند به منظور دستیابی به بازدهیهای بزرگ سهام، اوراق اختیار و اوراق آتی را معامله کند.
در نتیجه، میتوان از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده کرد تا توان خرید را به صورت حاشیهای افزایش داد. برای مثال، اگر سرمایه فرد برای خرید سهام به ارزش 300 میلیون تومان تنها 30 میلیون تومان باشد، اهرم مورد نیاز برای انجام معامله ۱۰ است (x۱۰). توجه داشته باشید که در این مثال، کل سرمایه 300 میلیون تومانی فرد، تحت عنوان وثیقه (Margin) معامله در حساب کارگزاری بلوکه میشود. این مبلغ تا زمان بستن معامله و بازپرداخت قرض گرفتهشده، پیش کارگزاری میماند.
معایب استفاده از اهرم
اهرم یک ابزار چندوجهی و پیچیده است. از نظر تئوری استفاده از آن بسیار فوقالعاده و جذاب است. و در واقعیت، استفاده از اهرم میتواند بسیار سودده باشد، ولی برعکس آن نیز میتواند صادق باشد. اهرم همزمان سود و ضرر را چندبرابر میکند. اگر یک معامله گر یا سرمایهگذار با استفاده از اهرم اقدام به معامله کند و معامله او خلاف انتظار پیش رود، ضرر فرد بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم استفاده نکرده بود. به همین دلیل، استفاده از اهرم به افراد تازهکار به هیچ وجه توصیه نمیشود تا زمانی که تجربه بیشتری کسب کنند.
اهرم معاملاتی در معاملات تکنیکال
در بازارهایی نظیر بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، اهرم معاملاتی از اصلیترین ابزارهای مورد استفاده کاربران است. دنیای رمزارزها، این ابزار را در بازارهای مارجین و آتی (Futures) همانند موارد گفته شده، مورد استفاده قرار میدهد. در بازار فارکس نیز، استفاده از اهرم در مقیاسهای بسیار بزرگتر از رمزارزها و به طور پیشفرض برای تمام معاملات این بازار فعال است. در این دو بازار، نمودار قیمتی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال، بسیار بیشتر از اطلاعات بنیادی تحلیلگران فاندامنتال کارایی دارد. بنابراین فرد به سادگی میتواند با بررسی درست نمودار قیمتی اقدام به تصمیمگیری معاملاتی کند.
تنها نکتهای که در زمان استفاده از اهرم در معاملات تکنیکال، فارغ از نوع بازار یا نوع اهرم باید در نظر داشت، توجه به مدیریت ریسک و سرمایه، به خصوص میزان ریسک وارده به کل سرمایه فرد با استفاده از اهرم مورد استفاده است.دقت کنید که نوع اهرم برای فرد معاملهگر تأثیر خاصی نخواهد داشت و تنها توجه فرد به نقاط حد سود و حد ضرر معامله خواهد بود. برای مثال، برای معاملهگری که قادر به تحمل بیش از ۵ درصد ضرر در کل سرمایه خود نیست، در معاملهای با حد ضرر ۰.۵ درصد، مجاز به انتخاب اهرم بالای ۱۰ نخواهد بود (۵ = ۱۰ * ۰.۵).
نکته: استفاده از اهرم معاملاتی، با توجه تامین سرمایه مارجین به نرخ بهره استفاده از این ابزار، تنها برای معاملاتی با حد ضرر زیر ۱ درصد توصیه میشود. برای حد ضررهای بزرگتر با تغییر حجم معاملات به تنظیم ریسک و سرمایه میپردازیم.
اهرم معاملاتی در Margin یا Futures
در بازارهای مالی، به خصوص فضای ارز دیجیتال، دو بازار تحت عنوان Margin و Futures وجود دارند که در مقاله انواع بازارهای معاملاتی در ارزهای دیجیتال مفصلاً به آنها پرداختیم. با توجه به اهرمدار بودن هر دو بازار Margin و Futures، ممکن است این سوال مطرح شود که کدام بازار برای ورود و سرمایهگذاری اهرمدار مناسبتر است؟
در بازار Margin سرمایه مضاعف از صرافی طرف قرارداد کاربر قرض گرفته میشود. و در مدت زمانی که معامله در حال انجام است، فرد به صرافی بابت قرض دریافتی سود بهره پرداخت میکند. جدا از سیستم پشت این بازار، میزان اهرم مورد استفاده در آن معمولاً محدود به ۱۰ تا ۲۰ است. و به ندرت اهرمی بیش از این مقدار در بازار Margin وجود دارد.
در بازار Futures، مورد معامله در اصل قراردادهایی برمبنای نوسانات رو به بالا یا رو به پایین از یک رمزارز تامین سرمایه مارجین خاص با ضریب اهرم مشخص هستند. در این بازار هیچ رمزارزی مورد تبادل قرار نمیگیرد. به همین منظور، اهرمهای مورد استفاده در این بازار نسبت به بازار Margin اعداد بزرگتری تا ضریب ۱۲۵ تا ۱۵۰ را تجربه میکنند.
یک نکته خاص در رابطه با برتری بازار Margin نسبت به Futures این است که بازار Margin در هسته معاملاتی یکسان نسبت به بازار Spot معامله میشود و به همین دلیل، نوسانات قیمت رمزارز مدنظر دقیقاً مشابه با نمودار قیمتی مورد تحلیل فرد است. ولی در بازار Futures امکان بروز نوسانات قیمتی اضافه نسبت به بازار Spot وجود دارد. اگرچه با استفاده از مکانیزم فاندینگ ریت، این نوسان در صرافیهای بزرگ تا حد زیادی کنترل میشود، ولی در نهایت امکان بروز آن مخصوصاً در تایمفریمهای کوچکتر وجود دارد.
معامله اهرمدار بدون استفاده از اهرم مستقیم
علاوه بر بازارهای معاملاتی ذکرشده، برای افرادی که با استفاده از اهرم معاملاتی مشکل دارند، مکانیزمی طراحی شدهاست که داراییهای مشخص با ضریب پیشفرض مورد معامله قرار گیرد. در دنیای ارزهای دیجیتال، به این داراییها توکنهای اهرمدار (Leveraged Tokens) میگوییم.
برای مثال، توکن ETHBULL ارزشی معادل سه برابر اتریوم دارد، نوسانات قیمتی سه برابر نسبت به اتریوم تجربه میکند و از طرفی ضررهای معاملاتی موجود در این توکن نیز نسبت به اتریوم سه برابر خواهد بود.
اعمال اهرم در بازار بورس تهران
اهرم معاملاتی به طور مستقیم در مکانیزم معاملاتی کارگزاریهای بازار بورس تهران وجود ندارد. البته، دو راهکار به منظور ایجاد اهرم در معاملات وجود دارد که در ادامه به بررسی هریک از این دو راهکار میپردازیم:
- اعتبار کارگزاری: برخی از کارگزاریهای بورس تهران، به ازای سرمایه موجود در حساب کاربری مشتریهای خود، اقدام به پرداخت اعتبار مضاعف بسته به میزان سرمایه کاربر میکنند. هر کارگزاری، شرایط متفاوتی برای اعطای اعتبار به مشتریان خود مشخص میکند که با حداقلهای اعلامی از طرف سازمان بورس هماهنگی لازم را دارد.
- دریافت وام بانکی: روشی دیگر برای افزایش قدرت خرید فرد در بازار بورس، دریافت وام بانکی است. بانکها نیز بسته به میزان موجودی حساب فرد در بانک مدنظر، پس از اعتبارسنجی و اطمینان از قابلیت بازپسدهی وام توسط فرد، اقدام به پرداخت وام بانکی میکنند.
اگرچه در دو روش موجود، افزایش سرمایه فرد اتفاق میافتد، ولی در عمل این افزایش هیچگاه به ۱۰۰ درصد نمیرسد و در برخی مواقع، نهایتاً ۶۰ درصد به سرمایه کاربر به طور موقت اضافه میکند. البته در رابطه با وامهای بانکی، راههای مختلفی برای دریافت اعتبار و وام بیشتر از دارایی فرد وجود دارد.
نکته مهم: موردی که در معاملات بازار بورس باید به آن توجه داشت، عمق کم بازار و سرعت حرکت پائین آن در کنار کارمزدهای نسبتاً زیاد در کنار بازار ارزهای دیجیتال و فارکس است. اگرچه معاملهگران میانمدت و بلندمدت در نهایت در این بازار با توجه به یکطرفه بودن مسیر آن به سوددهی میرسند، ولی معاملهگران کوتاهمدت، مخصوصاً آن دسته از افراد که معاملات با حد ضرر زیر ۱ درصد انجام میدهند، به دلیل پرداخت کارمزدهای کلان، در نهایت سود مدنظر خود را بدست نمیآورند.
جمعبندی
مفهوم اهرم معاملاتی، انواع آن، نحوه شناسائی آن در محاسبات مالی و از همه مهمتر، نحوه انتخاب مقدار آن در معاملات اهرمدار در این مقاله مورد بحث قرار گرفت. تأکید بر این موضوع بسیار ضروری است که اهرم معاملاتی به طور همزمان سود و ضرر کاربر را چندبرابر میکند. به همین دلیل، بدون تسلط کافی بر مدیریت ریسک و سرمایه، استفاده از این ابزار برای معاملات حکم خودکشی معاملاتی را خواهد داشت.
سوالات متداول
اهرم مکانیکی، در جابجائی اجسام سنگین به فرد کمک میکند. با استفاده از این ابزار، فرد با توانی بسیار کمتر از توان مورد نیاز برای بلندکردن مستقیم جسم، به سادگی آن را جابجا میکند. در دنیای بازارهای مالی، بعضی از معاملات نیازمند توان مالی زیادی هستند. و ممکن است فرد در آن لحظه قادر به تأمین آن نباشد. در اینگونه مواقع، اهرم معاملاتی توان مالی فرد را افزایش میدهد و جلوی از دسترفتن فرصت معاملاتی را میگیرد.
اهرم یک ابزار چندوجهی و پیچیده است. از نظر تئوری استفاده از آن بسیار فوقالعاده و جذاب است. و در واقعیت، استفاده از اهرم میتواند بسیار سودده باشد، ولی برعکس آن نیز میتواند صادق باشد. اهرم همزمان سود و ضرر را چندبرابر میکند. اگر یک معامله گر یا سرمایهگذار با استفاده از اهرم اقدام به معامله کند و معامله او خلاف انتظار پیش رود، ضرر فرد بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم استفاده نکرده بود. به همین دلیل، استفاده از اهرم به افراد تازهکار به هیچ وجه توصیه نمیشود تا زمانی که تجربه بیشتری کسب کنند.
مایکرواستراتژی برای دریافت مارجین کال اگر بیت کوین به 21000 دلار برسد اقدام میکند
یکی از بزرگترین دارندگان بیت کوین در جهان از ضرر و زیان و قیمت مارجین احتمالی آن گزارش می دهد.
بر اساس رونوشت آخرین فراخوان درآمدی MicroStrategy، این شرکت از ضرر گسترده در موقعیت بیت کوین خود خبر داد و اضافه کرد که پس از سقوط اولین ارز دیجیتال به 21000 دلار، با اولین مارجین کال روبرو خواهد شد ، اما این چیزی نیست که شما فکر می کنید.
Phong Le، مدیر مالی جدید شرکت، قبل از دریافت مارجین فراخوان در موقعیتهای بیتکوین خود، سؤالی از شیریش جاجودیا درباره مارجین شرکت پرسید. به گفته Le، MicroStrategy نیازی به سرمایه گذاری بیشتر در موقعیت های خود ندارد.
برای دریافت اولین مارجین کال در موقعیت خود، بیت کوین باید از میانگین ورودی خود که 42000 دلار است، به نصف کاهش یابد. اساساً، حرکت بیت کوین به 21000 دلار باعث ایجاد یک مارجین فراخوانی میشود که شرکت را ملزم میکند تا موقعیت فعلی خود را نیز تأمین مالی کند.
چرا MicroStrategy مارجین کال دریافت نمی کند؟
علیرغم داشتن شانس دریافت تماس 21000 دلاری، مدیر مالی MicroStrategy به دلیل نقدینگی هنگفتی که در اختیار شرکت است، نگران آن نیست. قبل از بیت کوین که به 21000 دلار کاهش پیدا می کند، MicroStrategy به احتمال زیاد برای موقعیت آنها بودجه تامین می کند و میانگین موقعیت آنها را کاهش می دهد و محدودیت مارجین را به میزان قابل توجهی پایین می آورد.
برخی از مفسران حدس می زنند که ممکن است شرکت تنها زمانی با لیکویید مواجه شود که بیت کوین به ارزش های بحرانی مانند 3000 دلار برسد، اما حتی با وجود آشفتگی گسترده در بازار ارزهای دیجیتال که می تواند باعث سقوط بیت کوین به سطوح 2018 شود، MicroStrategy به احتمال زیاد نقدینگی کافی برای مشارکت خواهد داشت.
طبق بیانیههای درآمد GAAP، به دلیل وضعیت فعلی بازار ارزهای دیجیتال، مایکرواستراتژی 1.1 دلار از سرمایهگذاری بیتکوین خود را از دست میدهد.
دانشنامه
منظور از آستانه حجم در بورس یا دامنه مجاز حجم چیست؟ ما در این مطلب به مفاهیم آستانه حجم، آستانه حجم .
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه .
سهم یا سهام به چه معناست؟ انواع سهام کدامند و هر یک دارای چه ویژگیهایی هستند؟ در این مطلب از سایت s .
دامنه نوسان قیمت سهام ابزاری است که حد بالا و پایین معامله یک سهم را مشخص و نوسانات قیمت آن را کنترل .
اولین مکان بورس در جهان کجاست؟ سیر تکاملی بورس در ایران و جهان ؟ معتبرترین بورسهای حال حاضر ایران و .
نقشه بازار بورس نمایی از وضعیت کلی بازار برای مقایسه و تصمیمگیری در سرمایهگذاری فراهم میکند. در ا .
کال مارجین وضعیتی است که در آن زیان معامالت به بیشازحد مجاز و مارجین حساب به زیر حداقل سطح مورد نیا .
سهام بی نام نوعی از سهام است که نام مالک در آن ذکر نشده و به راحتی قابل انتقال به غیر است. تفاوت سها .
پذیرهنویسی فرایندی حقوقی است که طی آن اشخاص برای تامین بخشی از سرمایه شرکتهای سهامی عام در آن مشار .
بازار فرعی بورس شامل اموال غیرمنقول مانند املاک و مستقلات و کالاهایی میشود که شرایط عرضه در بازار ف .
اختیار معامله قراردادی است که به خریدار حق خریدوفروش دارایی اساسی با قیمت و در تاریخ سررسید مشخص می .
بورس جهانی یا بینالملل شامل بازارهای سهام، بورس کالا، بازار تبادالت عرضی و اوراق بهادار میشود. انو .
دیدگاه شما