کتاب محدوده معاملات نوشته مارک داگلاس ، کتابی مشهور در زمینه روانشناسی معاملات است . نکته ی جالبی که در این کتاب اشاره شده اینست که چهار نوع ترس رایج در انسان وجود دارد :
ترس از ضرر کردن
ترس از دست دادن
ترس از اشتباه کردن
ترس از اینکه یک پیروزی به یک شکست تبدیل شود .
3 اشتباه رایج در معاملات احساسی بازار فارکس | مدیریت احساسات در بازار فارکس
مجله افیکس کار: اینکه تشخیص دهید معاملات احساسی در بازار فارکس چیست و چگونه احساسات را هنگام معامله کنترل کنید، تفاوت بین موفقیت و شکست است. وضعیت روانی شما تأثیر مهمی در تصمیماتی که می گیرید دارد، به ویژه اگر تازه وارد هستید. داشتن یک رفتار آرام برای تداوم معاملات مهم است. در این بخش، ما اهمیت روانشناسی معامله روزانه را برای معامله گران مبتدی و باتجربه بررسی می کنیم.
اهمیت کنترل احساسات هنگام معامله
اهمیت کنترل عاطفی معاملات روزانه را نمی توان انکار کرد.
فرض کنید که پیش از انتشار شاخص حقوق و دستمزد بخش غیرکشاورزی (NFP) معامله ای انجام داده اید. تصور شما افزایش این شاخص بوده و انتظار دارید که در کوتاه مدت کسب سود کنید. طبق تصور شما شاخص بهتر از پیش بینی است اما بنا به دلایلی قیمت پایین می آید. شما به تمام تجزیه و تحلیل هایی که انجام داده اید و همه دلایل افزایش جفت ارز یورو دلار فکر می کنید و هرچه بیشتر فکر کنید، قیمت بیشتر کاهش می یابد.
همانطور که می بینید احساسات شما را تسخیر می کنند. این غلبه احساس می تواند مانعی برای رسیدن ما به اهداف شود و برای معامله گران، این مسئله می تواند بسیار مشکل ساز باشد، منجر به واکنش های ناگهانی و بدون فکر شود.
معامله گران حرفه ای تمایل ندارند که اسیر تصمیمات عجولانه شوند. آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که با یک واکنش تند بدون فکر، تمام حرفه اشان را خراب نمی کنند. یادگیری نحوه به حداقل رساندن معاملات احساسی، ممکن است به تمرینات زیاد و معاملات بسیار نیاز داشته باشد.
سه اشتباه رایج در معاملات احساسی
برخی از رایج ترین احساساتی که معامله گران تجربه می کنند شامل ترس، عصبانیت، هیجان، حرص و اعتماد به نفس بیش از حد است.
ترس و استرس
دلیل عمده ترس، انجام معاملات بسیار بزرگ است. معاملات با سرمایه نامناسب، با افزایش بی ثباتی شما را تحت فشار قرار می دهد و بیشتر مرتکب اشتباه می شوید.
مقصر دیگر ترس و استرس این است که شما حس می کنید که در معامله اشتباهی حضوردارید و این ترید متناسب با برنامه معاملاتی شما نیست.
شور و هیجان
شور و هیجان احساساتی کلیدی هستند که باید در هر معامله ای بتوانید لمسش کنید. هیجان، قطعه نهایی هر معامله مناسب است و اگر در یک معامله شور و هیجان ندارید، به احتمال زیاد شما در در ترید مناسبی قرار ندارید
شما ممکن است در یک معامله خوب، بازنده باشید یا در یک معامله بد، برنده باشید. چه برنده و چه بازنده، مسئله این است که فقط باید در معاملات مناسب شرایط خودتان قرار داشته باشید.
طمع / اعتماد به نفس بیش از حد
اگر شما فقط به معاملاتی وارد می شوید که در آن “برنده بزرگ احتمالی “هستید ممکن است دچار طمع و اعتماد به نفس بیش از حد شده باشید. حرص و طمع شما ممکن است در نتیجه عملکرد خوب شما باشد اما اگر مواظب نباشید ممکن است بلغزید و در نهایت سقوط کنید.
همیشه بررسی کنید که از اصول معامله مناسب استفاده می کنید (به عنوان مثال پایبند به تعیین حد سودها، حد ضرر و مدیریت باشید). معامله بدون در نظر گرفتن این اصول در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد است و ممکن است نتایج عکس بدهد.
نیک کاولی با بیش از 20 سال تجربه معاملاتی در بازار میگوید بدترین معاملات من زمانی بوده که بهترین برنامه های من در اثر از دست دادن نظم و دیسیپلین، از پنجره به بیرون پرتاب شده اند. من از تنظیمات و استاپ های صحیح استفاده نکردم و فکر می کردم از بازار بهترم. وقتی ضرر کردم پول بیشتری به حساب معاملاتی خود ریختم تا ضررهایم را دنبال کنم. من کنترل احساساتم را از دست دادم و معامله کردم درست در زمانی که باید بدون هیچ احساسی به پوزیشن نگاه می کردم . گفتن کنترل احساسات آسان است و انجام آن دشوار است اما برای هر تاجری که به دنبال موفقیت طولانی مدت است، کنترل احساسات ضروری است.
نکات مهم برای کنترل احساسات در زمان معامله
اگر می خواهید احساسات منفی را از تجارت خود دور نگه دارید ، یک برنامه ریزی عملکردی؛ الزامیست. ضرب المثل قدیمی میگوید “برنامه ریزی نکردن، یک برنامه ریزی برای شکست است.” در مورد بازارهای مالی کاملا صدق میکند.
از نظر تاجران ، تنها یک راه برای سودآوری وجود ندارد. استراتژی ها و رویکردهای زیادی وجود دارد که می تواند به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کند. اما هر روشی که برای آنها مناسب باشد ، قطعا” یک رویکرد شفاف و منظم است نه ظن و گمان بی اساس.
پنج روش برای کنترل احساسات در زمان معامله
1. قوانین شخصی ایجاد کنید
تنظیم قوانین مخصوص خودتان در هنگام ترید می تواند به شما مدیریت احساساتِ تریدر در کنترل احساسات کمک کند. قوانین شما ممکن است شامل تعیین سطح تحمل ریسک / پاداش tolerance levels برای ورود و خروج از معاملات ، از طریق اهداف سود profit targets. و یا توقف ضرر stop losses باشد.
2. شرایط مناسب بازار را رصد کنید
دوری از بازاری که در شرایط ایده آل نیست، شرط احتیاط است. معامله نکردن زمانی که احساسات خوبی ندارید، ایده خوبی است. برای بهتر شدن اوضاع مدام بازار نگاه نکنید ؛ اگر قصد تجارت ندارید ، راه حل ساده این است که عقب بکشید.
3. سایز تجارت خود را کوچک کنید
یکی از ساده ترین راه ها برای کاهش تأثیر احساسات در معاملات ، کاهش اندازه معاملات است. کاهش اهرم می تواند تا حد زیادی به کاهش خطر در آینده کمک کند.
4- برنامه تجاری بسازید و مجلات خبری فارکس را دنبال کنید
از نظر عوامل بنیادی ، برنامه ریزی برای نتایج مختلف بعد از وقایع مهم خبری نیز ممکن است یک استراتژی باشد که باید برای معاملات بازار فارکس در ذهن داشته باشید. تفاوت نتایج بین معامله گرانی که با استفاده از یک طرح معاملاتی حرکت میکنند و و کسانی که این کار را نمی کنند، قابل توجه است. تدوین یک برنامه معاملاتی اولین قدم برای کنترل احساسات در معاملات است . دنبال کردن مجلات معاملاتی در بازار فارکس نیز می تواند مفید باشد.
5. آرام باشید!
اگر آرام باشید و از معاملات خود لذت ببرید ، در هر شرایطی از بازار، برای پاسخگویی و عکس العمل منطقی آماده خواهید بود. / اینوستوپدیا
بازار ، بورس ، شرکت
همه ما شنیده ایم که روانشناسی اصل بسیار مهمی از ترید است. بعضی مثل دکتر الدر آنرا یکی از ارکان سه گانه سه پایه ترید میدانند. بعضی از دوستان هم آنرا درصد مهمی از استراتژی یک تریدر می شناسند. خلاصه کسی نیست که بخواهد ییا بتواند نقش روانشناسی را در ترید انکار کند .
در میان فاکتورهای روانی، احساسات (emotions) نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت یک تریدر بازی میکنند . اگر روانشاسی را یکی از سه عامل موفقیت بدانیم و برای تقریب ذهن این عامل را 30 % فرض کنیم، باید از خود بپرسیم که ما چقدر روی تحلیل و بررسی چارت وقت میگذاریم؟ چقدر سیستمهای مختلف را مرور، بک تست و فوروارد تست میکنیم؟ آیا نباید حداقل به همان میزان روی خودمان وقت بگذاریم؟ نباید خود را بشناسیم و سعی کنیم که سر از کار خود در بیاوریم؟
یکی از مهمترین واحدهای هر کارخانه تولیدی، واحد نگهداری است. نگهداری باعث طول عمر و افزایش کارایی هر ماشین میشود. اگر به خود بعنوان ماشینی که محصولی را تولید میکند بنگریم، به اهمیت نگهداری پی میبریم. یکی از مهمرین وظایف یک واحد نگهداری، شناخت سازوکار درونی دستگاه و ظرفیتهای آن است. برای نگهداری روح و جسم خود باید سر از کار خالق هستی درآوریم .
با این مقدمه وارد سوال اصلی میشویم :
بهترین راه برای موفقیت در ترید چیست؟
احساسات و نقش ان در ترید قسمت دوم
اگر مانند اکثر تریدرها این راه را کنترل احساسات میدانید، حا باید به این سه سوال پاسخ بدهید که :
- آیا امکان کنترل احساست هست؟
- آیا میتوان بدون احساسات ترید کرد؟
- آیا برای موفقیت در ترید باید احساساتمان را کنترل کنیم؟
- چگونه باید احساساتمان را کنترل کنیم؟ .
تا پیش از بررسی مطالعات انجام شده روانشناسی در بازارهای مالی مثل اکثریت فکر میکردم. اینکه برای موفقیت باید ترید احساسی را کنار گذاشت. تا اینکه به این جمله از راب برخوردم که "کسانی که میگویند ما در هنگام ترید بدون احساس عمل میکنیم، دروغگویان بزرگی هستند". این جمله من را بر آن داشت که تحقیقاتی درباره احساسات (emotions) ، ادراک (feelings) ، رفتار منطقی (rational) و نقش آنها در ترید را شروع کنم. یکی از اولین اسمهایی که به آن برخوردم خانم Denise Shull بود. نکته مهمی که این خانم را از بقیه روانشناسان جدا میکرد، مدرک فوق لیسانس عصب شناسی (neuropsychology) و سابقه ترید ایشان بود. نظری که ایشان داشتند و بعداً دیدم که توسط تعداد دیگری از عصب شناسان و روان شناسان هم تایید شده است، این است که کنترل احساسات به دلایل آناتومی اعصاب غیر ممکن است .
در شکل زیر، مشاهده میفرمایید که رفتار منطقی (rational) و احساسی (emotional) ما به دو دسته خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم میشوند. نکته مهم وجود ارتباط میان رفتار منطقی خود آگاه و ناخود آگاه با رفتار احساسی خودآگاه و ناخود آگاه ماست. به عبارتی شما نمیتوانید احساسات را از رفتار منطقی مجزا کنید زیرا سیم کشی عصبی ما مانع این کار میشود .
به قول خانم shull ، احساسات مانند شرایط آب و هوایی هستند. فرض کنید شما امروز، آماده میشوید که برای قدم زدن بیرون بروید. تا از خانه بیرون می آیید، میبینید که به شدت باران می آید. شما نمیتوانید وضع هوا را عوض کنید، اما میتوانید چتری برداشته و با آن بیرون بروید یا در خانه بمانید. با برداشتن چتر یا کنسل کردن قدم زدن، شما وضع هوا را کنترل نکرده اید اما آنرا مدیریت نموده اید. یا به قول کنفسیوس حکیم: به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی افروخته ایم. پس از این به بعد به جای استفاده از واژه کنترل احساسات، مدیریت احساسات را به کار میبریم .
در قسمت بعد نحوه مدیریت احساسات را بررسی میکنیم .
احساسات و نقش ان در ترید قسمت سوم
همانطور که عرض شد بین عقلانیت (rationality) و احساسات (emotions) ارتباط وجود دارد و نمیتوان رفتار عاقلانه خالی از احساسات بروز داد. از طرف دیگر هم، بر خلاف عقیده موجود این دو عامل متضاد هم کار نمیکنند، بلکه در کنار هم و تکمیل کننده هم هستند .
اکثر دوستان واقفند که ترس یکی از دو پدیده ایست که بیشترین ضرر را به تریدرها وارد میکند. اما چرا؟ روانشناسان معتقدند که انسانها در هنگام ترس درست فکر نمیکنند و رفتارهای عجیبی از آنها سر میزند. برای اثبات این موضوع، یکی از روانشناسان تستی را انجام داد. در این آزمایش، شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم شدند. به همه شرکت کنندگان، کیسه های حاوی 10 مهره سیاه و ده مهره سفید داده شد (احتمال 0.5). بیرون کشیدن هر مهره سفید یک دلار برای شرکت کننده سود داشت و بیرون آمدن هر مهره سیاه یک دلار ضرر. گروه اول شرکت کنندگان میدانستند که در کیسه مقابلشان نسبت مهره های سیاه و سفید چقدر است اما گروه دوم اطلاعی از این موضوع نداشتند و تنها میدانستند که در کیسه های مقابلشان ترکیبی از دو نوع مهره موجود است. گروه دوم چون با موضوعی پیچیده و ناشناخته روبرو بودند، دچار ترس شده ، بدون فکر رفتار میکردند .
Denise Shull در جایی میگوید: "روانشناسی در ترید، اهمیتی برابر با استراتژی و مدیریت سرمایه دارد. اکثر تریدرها به اشتباه فکر میکنند که تمام سیگنالهایی را که سیستمشان صادر میکند، باید بگیرند. احتمال واقعی هر ترید، برابر احتمال سود یا زیان آن ترید (و بازار) به همراه احتمال دنباله روی تریدر از سیستم است. زمانی که انرژی فیزیکی، ذهنی یا روحی تریدر ته میکشد یا تریدر در شرایط عصبی قرار دارد، احتمال دنباله روی از سیستم و دقت در ترید، کاهش می یابد و لذا احتمال سوددهی ترید طبق برنامه در مجموع کم میشود ."
یکی از شعارهایی که اکثر تریدرها با آن آشنایی دارند این است که باید یک ترید را طراحی کرد و طرح را ترید کرد (plan a trade and trade a plan). باید پرسید که در بین این دو موضوع، کدام سختتر است؟ طراحی یک ترید یا عمل به آن طراحی؟ اکثراً معتقدند که عمل به طرح سختتر از طراحی یک ترید است، چنان که گفته اند: دوصد گفته چون نیم کردار نیست. اما چرا؟ دلایل مختلفی را برای سختی انجام یک طرح و پایبندی به آن وجود دارد: از دلایل روانشناسانه تا عوامل فیزیولوژیک. خانم Shull یکی از دلایل را عدم آمادگی روحی میدانند. به قولی در هنگامی که سیگنال صادر میشود، ترس، اضطراب و شک باعث از دست رفتن فرصت میشود. تریدری که فرصت را از دست داده دچار ناامیدی شده و برای جبران مافات در اولین فرصت، در تریدهای بعدی بی دقتی میکند. این بی دقتی به دلایلی که در بالا آمده است (پایین بودن آمادگی ذهنی تریدر) به احتمال زیاد به ضرر منجر میشود . حال تریدر ضرر کرده که دچار پشیمانی و افسوس شده، به ترید بیش از اندازه (overtrade) یا ترید کمتر از اندازه (undertrade) روی می آورد و این سیکل ادامه دارد .
احساسات و نقش آن در ترید قسمت چهارم
احساسات ما به صورت انرژی الکتروشیمیایی در شبکه عصبی منتقل میشوند. همه به خاطر داریم که طبق قوانین فیزیک، انرژی تمایل به تبدیل به کار دارد تا ماده به مینیمم انرژی (انتالپی) برسد. پس زمانی که ما دچار احساسات (مثلاً ترس) هستیم، انرژی انباشته ای در بدن خود داریم که این انرژی انباشته تمایل به ظهور و کار دارد. این تعریف میتواند دلیلی بر پرتاب اشیاء توسط فرد عصبی، گریستن فرد ترسیده، بالا پریدن انسان خوشحال، . و فشردن دکمه خرید یا فروش توسط تریدر احساساتی باشد. تریدری که دچار احساسات است، به دلیل انرژی درونی، تمایل به انجام کارهای بدون فکر دارد. حال اگر ما با کنترل احساسات، این انرژی نهفته را کنترل کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ انفجار.
برای مقابله با این انفجار باید انرژی درونی را تخلیه نمود. برای تخلیه انرژی درونی باید در ابتدا، تظاهرات و نشانه های فیزیکی احساسات مختلف را مدیریت احساساتِ تریدر شناسایی و یادداشت نمود. با انجام اینکار، شما میدانید که مثلاً زمانی که عصبی هستید، چه رفتاری از شما سر میزند و با مشاهده سر زدن این رفتار، فوراً میتوانید به احساسی که در آن لحظه دارید(مثلاً ترس)، پی ببرید. قدم بعدی، اعتراف به وجود احساسات است. برای مثال بگویید:" الان سر خبر است و من عصبی هستم. ". و در نهایت راهی برای تخلیه این احساستان پیدا کنید. مثلاً اگر از یک ترید خیلی خوب، خوشحالید، میتوانید به دوستتان ایمیل بزنید یا خوشحالی خود را با مثلاً بالا و پایین پریدن ابراز کنید و اگر از طرف دیگر ناراحت هستید، با مثلاً گریه کردن خود را خالی کرده و آماده پیمودن ادامه مسیر موفقیت شوید.
اکثر تریدرها به نقش مهم احساسات و عواطف بر ترید معترف هستند. به همین دلیل نیز برخی از گروه های تحقیقاتی شروع به مطالعه نقش هورمونها بر ترید کردند.
در اینجا به نقش سه هورمون Testosterone ، Cortisol و Dopamine می پردازیم.
احساسات و نقش آن در ترید قسمت پنجم
Testosterone یا هورمون مردانه، هورمونی است که باعث رشد اندام در جنس نر میشود. دکتر James Coates استاد دانشکده اقتصاد کمبریج که در حال گذراندن دوره فرصت مطالعاتی در دانشکده فیزیولوژی است، اثر این هورمون را روی تریدرها بررسی کرده است. ایشان در اواخر دهه 90 (زمانی که قیمت شرکتهای اینترنتی به شدت افت کرد و به دوره dot com bubble مشهور شد ) ، بعنوان floor trader در بورس نیویورک کار میکرد. یکی از مطالبی که از آن روزها میگوید، شور و هیجان زاید الوصف تریدرهای جوان و ثبات روحی تریدرهای مسن تر و خانمها بود. جیمز از همانجا احتمال میدهد که هورمونها میتوانند نقش مهمی در این تفاوت رفتاری داشته باشند و در چنین شرایطی انگشت اتهام به سمت هورمون مردانه نشانه میرود .
در اواخر سال 2007 جیمز که دیگر استاد دانشگاه است، با گروه تحقیقاتیش به یکی از تالارهای بورس لندن رفته و از تعدادی داوطلب هر روز پیش از شروع کار و پس از تعطیلی بازار نمونه خون تهیه میکند. با مقایسه مدیریت احساساتِ تریدر میزان هورمون Testosterone در خون این تریدرها با میزان سود و زیان هر تریدر به نتیجه جالبی میرسد: هرگاه میزان Testosterone خون یک تریدر بالاتر از متوسط باشد، سود این تریدر بیشتر است (و البته با انحراف معیار کمتر). پس با زیاد شدن این هورمون، ترید سودهای بیشتر و بیشتری میکند. اما این همه ماجرا نبود . میزان این هورمون یک نقطه ماکزیمم دارد و زیاد شدن بیش ازاندازه این هورمون باعث کم شدن سوددهی میشود .
استفاده ای که ما میتوانیم بکنیم :
تظاهرات ظاهری Testosterone را در خود بیابیم و آنها را دنبال کنیم . مهمترین این تظاهرات عبارتند از اعتماد به نفس بیش از اندازه (دیده اید وقتی کسی چند ترید سودده پیاپی دارد، فکر میکند که بازار را شناخته و یا اینکه خدای ترید است؟)، خطر کردن و پذیرش ریسکهای غیر معمول، تند مزاجی، و گاهی افسردگی و گوشه گیری. هر تریدر لازم است که در یک سیکل خودشناسی، این تظاهرات را دنبال کرده و با آزمون و خطا، نقطه ماکزیمم خود را بیابید و بعد از آن زمانی که Testosterone از آن حد گذشت دست به عصا تر راه برود. البته همانطور که استحضار دارید، این روش مانند همه روشهای روانشناسانه، فاقد روح ریاضی است و نمیتوان عدد Testosterone دقیقی برای نقطه بیشینه تعریف نمود و بیشتر از آن میتوان بعنوان یک راهنما استفاده کرد .
Cortisol یا هورمون ریسک، همان هورمونی است که باعث میشود در شرایط بحرانی همه ما کارهای خالق العاده انجام بدهیم و نسبت به خطر واکنش سریع نشان دهیم . Cortisol همان هورمونی است که بعد از استرس آزاد میشود. دکتر coates در روزهایی که خبر اعلام میشد، Cortisol خون تریدرها را اندازه گیری میکرد که خوب طبیعتاً از روزهای عادی بالاتر بود. اما ارتباط جالبی که این گروه پیدا کردند این بود که با افزایش متوسط Cortisol خون هر تریدر، انحراف معیار در سود یا زیان حاصله افزایش می یابد. به عبارتی زمانی که تریدرها تحت استرس قرار میگیرند (Cortisol خونشان بالا میرود)، پراکندگی نتایج تریدشان بیشتر میشود .
استفاده ای که ما میتوانیم بکنیم :
بعد از دوره استرس، که قاعدتاً زمانی است که Cortisol در خونمان ترشح شده است، مدتی ترید نکنیم یا به استراحت بپردازیم تا سطح Cortisol به حالت عادی برگشته و بتوانیم ریسک را کنترل کنیم. حضور زیاد Cortisol در خون، تمایل به ریسک پذیری را کاهش میدهد و باعث میشود که تریدر نتواند درست فکر کند و یکنواختی در ترید را از بین می برد .
آموزش مدیریت احساسات تحلیلگران
مهم نیست چه شغلی دارید، چه سنی هستید و در کجا زندگی میکنید . این دو کلمه شاید همه ی زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد . جالب است بدانید مدیریت احساسات بخش مهمی از آموزشهای لازم برای تریدرهاست . اما تریدرها بیشتر به اصول فنی و استراتژی توجه می کنند . عدم توجه به دانش و آموزش مدیریت احساسات تریدرها را در دریایی مواج یادگیری و افزایش مهارت فنی غرق می کند. اما نمی دانند که مدیریت ذهن در میزان یادگیری، درک مطلب و بایگانی دانش که نیاز به تبدیل شدن به تصمیم دارد تاثیر زیادی دارد . دوره مدیریت احساسات پس از شناسایی تیپ شخصیتی برای هر تریدری مورد نیاز است.برای اینکه این دیوار کج بالا نرود لازم است ابتدا در مورد تیپ شخصیتی خود بیشتر بدانیم . ( اینجا کلیک کنید.) پس خود را برای سوار شدن در قایق مغزی آماده کنیم که نیاز به یک ملوان دارد و میل به ناخدا شدن در آن موج میزند.
مدیریت احساسات همه چیز است یعنی چی؟
ما در درک بازار ، فهم خود ، چگونگی کنترل و تغییر افکار ، رشد بافتها و نوارهای مغزی ، تصمیم گیری ، لایف استایل و هزار مورد دیگر به مدیریت احساسات نیازمندیم . بدون آگاهی از دانش مدیریت احساسات شناگری هستیم که در دریای طوفانی ترید و در بازارهای مالی یا شناگر خسته شده ی کنار ساحلیم و یا پس از مدتی غرق می شویم .
مغز انسان یک عضو بسیار پیچیده است . 90 درصد فعالیت ها ی مغز در سطح نا آگاه و ناهوشیار شکل میگیرد . یعنی با این وجود که فکر می کنیم روی احساسات ، عواطف و شخصیت رفتاری خود کنترل داریم اینگونه نیست . مفهوم نور پلاستیتیسی یک شاخه تازه و جالب علمی است . این مفهوم به این موضوع اشاره می کند که مغزها درطول زندگیمان متناسب با شرایط ، روابط، احساسات،اشتغال و… دائم در حال تغییر شکل است. تجربیات و افکار بسیار در این زمینه نقش دارند. موضوعات مورد توجه ما تعیین می کنند که کدام مدار مغزی قویتر شود . کدام مدار ضعیف تر شود و کدام یک از بین برود . وقتی ما رفتارهایی مثل کج خلقی و استرس داریم در واقع مدارهای مغزی این قسمت فعالتر شده اند. پس نگرانی باعث افزایش تعداد مدارهای مغزی می شود؛ تمرینهای مختلفی برای افزایش مدارهای مغزی مثبت وجود دارد . قسمت جلویی پیشانی ما مدیریت هیجانات را انجام می دهد . این قسمت حتی به ما کمک می کند تا با احساسات دیگران همراه شویم و با وی همدلی و بصیرت کنیم . وقتی در ترید به هدف با نتیجه دلخواه نمیرسیم عملکرد مغز به شدت تحت تسلط قسمت قدیمی ( پشت مغز) قرار می گیرد . به این قسمت از مغز آمیگدال می گویند . آمیگدال بخش هدایت کنند جنگ و گریز است . وقتی احساس نگرانی و استرس می کنیم فعال تر می شود . هورمون ها و مواد شیمایی مثل کورتیزول و آدرنالین با این احساسات در این قسمت آزاد می شوند . ذهن آگاهی تکنیکی است که در مدیریت ترید می تواند به ما کمک کند .ذهن آگاهی در واقع دانستن اتفاقاتی است که در مغز پس از هر اتفاق روی می دهد . قدم اول کنترل میزان آزاد سازی مواد است . اگر شما ندانید در مغز پس از هر اتفاق چه واکنش هایی در حال رخ دادن است.برای مدیریت قدم های بعدی را که نمی توانید بردارید هیچ،در واقع مغز کنترل شما را به دست می گیرد.به جای اینکه شما مغز را کنترل کنید. مدیریت احساسات مرکز فرماندهی شماست. با یادگیری مباحث این بخش فرایندهای ترشح هورمونی ، افکار ، رفتار و تصمیمات را کنترل کنید .
با به وجود آوردن مهارتهای درست ، توجه و تمرکز با ایجاد ظرفیت برای هدایت هوشیاری در مسیر خاص آمیگدال کمتر تحت تاثیر احساسات و اتفاقات قرار میگیرد. انسان می تواند احساسات و افکارش را آگاهانه انتخاب کند . یکی از عجیب ترین و شگفت انگیزترین قابلیت های مغز انسان کنترل آن توسط فرد است .همه چیز در قالب کنترل و مدیریتی که هر شخص روی مغز خود دارد نتایج و پیشرفت ها را شامل می شود. به همان شکل که در باشگاههای بدن سازی سعی در تغییر شکل عضلات داریم تمرین هایی برای فعال کردن و افزایش تعداد نوارهای مغزی وجود دارد . ما نوارهای مغزی موجود در قسمت های مورد نیاز را قوی می کنیم. تا اولین قدم برای مدیریت افکار و کنترل شخصیت خود را در مقابل احساسات برداریم .
مدیتیشن یکی از این ورزش هاست . حرکتهایی که ما برای مدیتیشن در نظر گرفته ایم برای بازارهای مالی و تریدرها بهینه شده است .تریدرها زیر فشار استرس ، نگرانی ، ترس و آنالیز داده ها بیشتر از سایرین نیاز به تمرکز و آرامش دارند. دانشجویان ما تا 80درصد عملکرد بهتری پس از انجام آموزش های روانشناسی در ترید داشته اند . افزایش تنظیم ذهنی باعث بهبود روند دریافت مدیریت احساساتِ تریدر و پردازش افکار ( اطلاعات ) می شود. با تنظیم مغز در کنار بهبود عملکرد مغز در فرآیند ترید می توانیم به استعدادهایی در زمینه خلاقیت ، انعطاف پذیری و تفکر جانبی برسیم. تنظیم ذهنی با ورزش و آگاهی در مورد فرآیندهای هر قسمت از مغز به ما در مدیریت ماهرانه موقعیتهای چالش برانگیز کمک می کند . ذآشفتگی،استرس،تردیدوترس،قبل،حین و پس از ترید در کنار کاهش توانایی ذهن،شما را ضعیف ترمی کند.جالب است بدانید در کنارورزش هایی که برای افزایش توانایی مغز می کنیم ده ها دستورالعمل دیگر نیز وجود دارد که یک تریدر باید به آنها توجه کند .
تریدر با آگاهی از چه مواردی می تواند مدیریت بهتری داشته باشد ؟
- شناخت قسمت های مختلف مغز و آگاهی از فعالیت هر قسمت در هر بخش از زندگی
- مدیتیشن و تمرکز ( ارسال و دریافت انرژی )
- ورزش های ذهنی برای بهبود عملکرد نوارهای مغزی
- لایف استایل زندگی
- ویرایش و تغییر در ارتباطات و روابط روزمره
- توجه به باید ها و نباید های زندگی تریدری
- تکنیک های مقابله با ضررها و مواجه با تفکراتی که سراغ تریدرها می آید
- جمع بندی اطلاعات و تبدیل فرصت به تصمیم
- شناخت ذهنیت موجود در تفکرات نهنگ های بازار ( سرمایه گذاران)
- شناسایی فرصت ها و دام های نموداری و فاندامنتالی
- مدیریت شخصیت ، ذهنیت و رفتار در مقابله با اخبار ( هک کردن چیزهای منفی در ذهن ممنوع )
حتی پس از تمرینات فوق و آموزشهای ارائه شده احساسات منفی را تجربه می کنیم . احساساتی مثل نا امیدی ، دلسردی ، ترس و رنج .اما تحقیقات نشان می دهد این شرایط بسیار زود بهبود می یابد . اگر 30سال بدون داشتن دانش فوق در زمینه ی ذهن و اتصال آموخته ها به بازارهای مالی در ترید زندگی کرده اید ، انتظار وقوع نتایج سریع را نداشته باشید.هر چه بیشتر موارد را درک ، تحلیل و عمل کنید سریع تر به روند صعودی خود می رسید .
ذهن آگاهی به فرایندآموزشی گفته میشود که به دو بخش مهم تقسیم میشود :
- مغز میفهمد که ما می دانیم درون آن چه روی می دهد
- ما میفهیم که می توانیم فعالیت های مغز را کنترل کنیم و سپس خودمان را مدیریت کنیم .
ذهن آگاهی به مرور زمان با افزایش نکات و آموزشهای ارائه شده در دوره های روانشناسی ترید با کاهش سایز آمیگدال و هورمونهای استرس زا همراه خواهد شد . مژده ی دیگری برای شما داریم این دوره های آموزشی نه تنها در ترید ، بلکه در شغل ، روابط زندگی و آینده ی شما نیز بسیار تاثیر گذار است . اگر یاد نگیریم از این لحظه خرسند و سپاسگزار باشیم ، با هیچ وضعیت مالی ، جسمی و اجتماعی نیز شاد نخواهیم شد.دیروزبه تاریخ پیوسته ، فردا معماست و امروز هدیه ای است که بهتر است کادوی آن را با ذوق باز کنیم وهر چیزی که داخلش بود را دوست بداریم .
به ذکر است که آموزش مدیریت احساسات به همراه سایر مطالب رایگان و مورد نیاز در اپلیکیشن ماهان دیانیان موجود است . از اینجا اپلیکیشن را دانلود کنید. امیدوارم امروزتان بهتر از دیروز باشد.
چگونه هنگام معامله در بازار های مالی احساسات خود را کنترل کنیم
کنترل احساسات هنگام معامله در بازار فارکس می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست را رقم بزند ، به ویژه اگر در بازار معامله تازه وارد هستید وضعیت ذهنی و طرز فکر شما تاثیر بسیار مهمی در تصمیماتی که می گیرید دارد . داشتن رفتار متعادل و ذهنی آرام برای معاملات به صورت مداوم نکته بسیار مهمی می باشد .
در این مقاله ما اهمیت چگونگی کنترل احساسات در هنگام معامله در فارکس برای معامله گران مبتدی و همچنین معامله گران با تجربه بررسی می کنیم .
اگر به عنوان یک معامله گر فکر می کنید که فقط استراتژی های مدیریت ریسک برای معاملات در فارکس کافی است ، باید گفت این طرز فکر صحیح نمیباشد . یکی از رمز های موفقیت در معاملات فارکس ، دارا بودن هوش هیجانی است . هوش هیجانی به توانایی فرد برای درک و مدیریت احساسات خود گفته می شود . اما این قابلیت نیز گاهی مواقع می تواند تاثیر مخربی در نحوه تصمیم گیری فرد داشته باشد . ما در این مطلب به شما کمک می کنیم که تصمیمات منطقی بگیرید و در معاملات فارکس به یک معامله گر متخصص تبدیل شوید .
روانشناسی فارکس و هوش هیجانی
با وجود این نکته که ما می دانیم تجربیات احساسی منجر به طیف وسیعی از تغییرات رفتاری و شناختی می شود ، بازهم روانشناسی معاملات در هنگام معامله و آموزش فارکس نادیده گرفته می شود . برای جلوگیری از معاملات بی فکر و هیجانی ، شخصیت یک معامله گر نیز به اندازه دانش و تخصص او ضروری است . برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای و متخصص در معاملات فارکس ، فرد باید دارای نظم و انضباط ، آگاه و بلند پرواز باشد که تمامی این خصوصیات نشانه های مثبت هوش هیجانی بالا است .
احساسات و معاملات فارکس
سوال اینجاست که برای یک معامله موفق باید به تصمیم قلب خود گوش دهیم یا تصمیمی که مغزمان میگیرد را انجام دهیم ؟ حقیقت این است که پاسخ های احساسی ، جزوی از حالت های طبیعی و با اهمیت تکامل انسان است و طبق این موضوع تعجبی ندارد که معامله گران فارکس نیز از این نوع احساسات در امان نیستند .
زمانی که فرد معامله گر یاد بگیرد پاسخ های ذهنی خود را به طور کامل بشناسد و بر آنها مدیریت داشته باشد ، در آن زمان فرد می تواند از احساساتش استفاده کند و با کمک آنها هنگام معاملات در فارکس به موفقیت دست یابد .
1 . کنترل کردن استراتژی های مقابله ای منفی
طبق مطالعات مشخص شده که ریشه تصمیم گیری های فرد به دوران کودکی اش بر می گردد ، در شرایطی که اتفاق خاصی رخ دهد ، فرد با استفاده از تجربیاتی که در گذشته کسب کرده است به آن اتفاق عکس العمل نشان می دهد . طبق این نظریه معامله گران فارکس نیز از این قاعده مستثنی نیستند و عده ای از معامله گران بدون اینکه از استراتژی مقابله ای خود مطلع باشند و برای آن استراتژی برنامه ای داشته باشند ، معاملاتشان را آغاز می کنند .
به این مثال در رابطه با این نظریه توجه کنید ، فردی که هرگز در دوران کودکی اش مورد ستایش قرار نگرفته می تواند ضرر و زیانی که در معاملات خود را متضرر می شود را یک شکست شخصی بداند و بابت آنها احساس شرمساری کند . در حالی که حقیقت این است که معاملات فارکس مانند یک میدان مین ، پر از نتایج تصادفی است و هیچ چیزی به طور قطع مورد اطمینان و به طور کامل امکان پذیر نمی باشد (یعنی حتی بهترین معامله گران هم ضرر میکنند و آن بخشی از این شغل میباشد ولی همیشه سود بسیار بیشتر از ضرر بوده )
2 . ترس و معاملات فارکس زوج خوبی نیستند
ریسک کردن و یادگیری رها کردن دو مرحله اساسی برای تبدیل شدن به یک معامله گر واقعی در دنیای معاملات فارکس می باشد . این قابل درک است که از دست دادن یک معامله می تواند ترس و احساس نا خوشایندی ایجاد کند اما اقدامات هیجانی در این مواقع به هیچ وجه توصیه نمی شود .
کتاب محدوده معاملات نوشته مارک داگلاس ، کتابی مشهور در زمینه روانشناسی معاملات است . نکته ی جالبی که در این کتاب اشاره شده اینست که چهار نوع ترس رایج در انسان وجود دارد :
ترس از ضرر کردن
ترس از دست دادن
ترس از اشتباه کردن
ترس از اینکه یک پیروزی به یک شکست تبدیل شود .
در حالی که ترس یک احساس مهم برای بقا در طبیعت و مختص تمامی موجودات است ، اما این رفتار در دنیای اقتصاد و حس انزجار از ضرر گاهی می تواند عواقب نا خوشایندی برای شما داشته باشد . برای مثال زمانی فرد شانس خوبی برای موفقیت در یک معامله دارد ترس باعث می شود فرد در استراتژی معاملاتی اش دچار شبهه شود و نتواند معامله خودش را انجام دهد .
3 . نقش طمع در معاملات
نقطه مقابل ترس ، اعتماد به نفس است . در حالی که اعتماد به نفس برای دستیابی به موفقیت حیاتی می باشد ، اما اعتماد به نفس بیش از حد در معاملات می تواند یک شیوه ی اشتباه برای استراتژی معاملاتی فرد در فارکس باشد . معامله گران حریص در بازار فارکس اغلب مقادیر زیادی را به خطر می اندازند و یا به صورت طولانی مدت در یک معامله می مانند ، که این شیوه می تواند ضرر و احساسات منفی بسیاری را برای شخص معامله گر به ارمغان بیاورد .
فرد معامله گر باید توجه داشته باشد که گاهی معامله به صورت پله پله باعث می شود که فرد طمع خود را کنترل کند و حد ضررش را کاهش دهد . بدین صورت با توجه به این شیوه باعث می شود که معامله گران در فارکس تشویق شوند که اندازه معاملات خود را در هنگام معامله کنترل کنند و آن را ثابت نگه دارند .
4 . تعصب و سرخوشی
طمع می تواند منجر به احساس برتری و سرخوشی غیر واقعی شود ، با بالا رفتن بیش از حد اعتماد به نفس ، برخی از معامله گران فارکس تمایل دارند که معاملات خود را بدون برنامه ریزی انجام دهند و اینگونه افراد استراتژی معاملاتی که قرار بود به آن پایبند باشند را فراموش می کنند . همچنین تعصب ، گونه ای از یک نقص رواشناختی بین انسان ها و همچنین معامله گران فارکس است . تعصب در معاملات به عنوان یک تمایل ذهنی گفته می شود که صرفاً برای تمرکز کردن فرد معامله گر به آخرین معاملات موفقی که داشته است گفته می شود .
یکی دیگر از اشتباهات رایجی که در معاملات ، فرد معامله گر انجام می دهد سوگیری اشتباه است . سوگیری اشتباه به تمایل فرد معامله گر نسبت به استراتژی هایی که مدنظر دارد می گویند . به عنوان مثال ، یک معامله گر فارکس که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد ممکن است اطلاعات و نمودار هایی که با ایده های غیر واقعی روبرو است را نادیده بگیرد و مسیر خود را پیش برود .
5 . ناخوشی و معاملات فارکس
هر چند فقط سرخوشی نیست که می تواند تصمیمات شما در معاملات فارکس تحت تاثیر خود قرار دهد بلکه هر احساس قوی و عمیقی می تواند همان تاثیر منفی را در روال معاملات شما داشته باشد . به عنوان مثال یکی از بدترین لحظاتی که فرد معامله گر می تواند در معاملات بازار فارکس تجربه کند اینست که فرد احساس خوبی نداشته باشد و بخواهد برای کارش احساسات و مشکلات درونی خود را سرکوب کند . در همان زمان فرد ممکن است دچار شکست هایی شود که این شکست ها ، منجر به افسردگی فرد معامله گر می شود . این امر همچنین باعث تعصب اشتباه فرد به استراتژی هایی که در گذشته استفاده کرده می شود اما این نکته را نباید از یاد برد که شرایط بازار فارکس دائم در حال تغییر است و فرد نباید مدام از ضرر هایی که در گذشته به دلیل استراتژی های اشتباه دچار شده گلایه کند .
6 . سرزنش و معاملات فارکس
وقتی استراتژی های فرد معامله گر در معاملات فارکس دچار شکست می شود ، احساس نا امیدی و ناراحتی فرد کاملا طبیعی است . با این حال ، هنگامی که فرد در توانایی اش برای موفقیت در زندگی دچار شبهه می شود ، همان وقت شروع به سرزنش خود در عواملی که قادر به کنترل کردن آنها نیست می کند . پس طبق این موضوع فرد قادر به کنترل احساساتش در این شرایط نیست . سرزنش خود در قبال ضرر ها فقط می تواند منجر به احساس گناه شود که بسیار برای فرد نا خوشایند است . از این گذشته ، بازار معاملات فارکس مملو از نتایج احتمالی می باشد بنابراین تعجب آور نیست که معامله گران حرفه ای بازار فارکس کسانی هستند که از نظر ذهنی برای بدترین شرایط نیز آماده هستند .
چگونه بر احساسات خود هنگام معامله کردن در فارکس کنترل داشته باشیم ؟
اگرچه تجربه ، دانش و مدیریت ریسک مهمترین عواملی است که فرد معامله گر باید در معاملات فارکس در نظر بگیرد ، گزینه دیگری که باعث می شود که فرد معامله گر در فارکس به موفقیت برسد اصول روانشناسی فارکس می باشد . همانطور که در مطالب بالا اشاره شد ، تجربیات عاطفی عمیق می تواند در تصمیم گیری ما تاثیر فراوانی داشته باشد پس یادگیری کنترل احساسات یکی از نکات پایه در معاملات فارکس است . برای گریز از مشکلاتی که در ذهن فرد قرار دارد ، فرد معامله گر باید نگاه واقع بینانه ای مدیریت احساساتِ تریدر به وضعیت کلی بازار داشته باشد . در این مطلب چند نکته برای کمک به فرد معامله گر برای مدیریت احساسات و بهبود استراتژی های تصمیم گیری که در معاملات فارکس الزامی می باشد اشاره شده است :
به خودتان زمان استراحت بدهید
وقتی احساس غرق شدن در احساسات و تردید را دارید بهتر است به خودتان زمان استراحت بدهید . این شیوه باعث آرامش ذهنی شما می شود و به شما برای طی کردن ادامه مسیر خود در معاملات کمک می کند . از نمونه کار هایی که در زمان استراحت می توانید انجام دهید این است که بعد از پایان زمان معاملات خود اندکی قدم بزنید و پیاده روی کنید .
از روی حرص و طمع و احساسات عمیق معامله نکنید
معاملات فارکس یک زمینه پیچیده است پس فراموش نکنید که معامله بر اساس احساسات می تواند ضرر های هنگفتی را برای معامله گر به همراه داشته باشد . با توجه به این موضوع ، این نکته را باید مدنظر داشته باشید که بازار معاملات فارکس مملو از امکانات و عواملی است که دائماً در حال تغییر است ، پس این نکته را بدانید که برای ادامه در این بازار معاملاتی به استراتژی هایی برای مدیریت ریسک نیاز دارید زیرا که بازار معاملات فارکس یک بازی قمار و یک روش آسان برای به دست آوردن پول سریع نمی باشد .
از نحوه احساسات و نقص هایتان آگاهی داشته باشید
تنها زمانی که فرد کاملا از نقص ها و احساساتش آگاه باشد می تواند در بازار معاملات فارکس تبدیل به یک معامله گر حرفه ای شود . صبر ، انضباط و استدلال عینی سه ویژگی مهمی هستند که در بازار معاملات فارکس به شما به شدت کمک می کنند . اگر چه ارزیابی برای پیدا کردن استراتژی مناسب برای معاملات زمان بر است . در این هنگام ، شناخت فردی و کنترل شخص بر احساساتش کاملا در معاملات آینده فرد تاثیر مثبت می گذارند .
برنامه ای واقع گرایانه و منطقی برای معاملات خود درست کنید
در حالی که معاملات در فارکس می تواند باعث بالا رفتن هیجان و آدرنالین در فرد معامله گر مدیریت احساساتِ تریدر شود ، فرد باید در چنین مواقعی واقع بین و منطقی باشد . تهیه کردن یک برنامه کاری دقیق و همچنین حفظ نگرش واقع بینانه ، می تواند باعث بالا رفتن مهارت و تسلط فرد در معاملات بازار فارکس شود . با توجه به این نکته که بازار دائما در حال تغییر است نمی توان انتظار داشت که همیشه هزاران دلار برای معامله در حساب خود داشته باشیم پس انتظارات واقع بینانه رمز موفقیت در معاملات فارکس می باشد .
گذر کردن را بیاموزید
وسواس در معاملات می تواند فرد معامله گر را دچار مشکل کند . فراموش نکنید که تصمیم گیری و داشتن یک استراتژی مشخص برای حد ضرر و سطح سود بسیار ضروری است . گاهی لازم است نگاه کردن به نمودار ها را متوقف کنید و این نکته را بپذیرید که در بازار معاملات هم باخت وجود دارد و هم برد و این نکته را درک کنید که شرایط بازار معاملات فارکس با تغییر شرایط و گذر زمان مشخص می شود .
به طور کلی معاملات فارکس چیزی فراتر از دانش مالی و یا شانس خالص است . معاملات در بازار فارکس یک موضوع پیچیده است و احساسات شخص معامله گر بازیگر اصلی این معاملات است . در واقع معاملات فارکس و روانشناسی دو روی سکه می باشند .
تحلیل طلا و ارز جهانی
همه ما شنیده ایم که روانشناسی اصل بسیار مهمی از ترید است. بعضی مثل دکتر الدر آنرا یکی از ارکان سه گانه سه پایه ترید میدانند. بعضی از دوستان هم آنرا درصد مهمی از استراتژی یک تریدر می شناسند. خلاصه کسی نیست که بخواهد ییا بتواند نقش روانشناسی را در ترید انکار کند.
در میان فاکتورهای روانی، احساسات (emotions) نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت یک تریدر بازی میکنند. اگر روانشاسی را یکی از سه عامل موفقیت بدانیم و برای تقریب ذهن این عامل را 30% فرض کنیم، باید از خود بپرسیم که ما چقدر روی تحلیل و بررسی چارت وقت میگذاریم؟ چقدر سیستمهای مختلف را مرور، بک تست و فوروارد تست میکنیم؟ آیا نباید حداقل به همان میزان روی خودمان وقت بگذاریم؟ نباید خود را بشناسیم و سعی کنیم که سر از کار خود در بیاوریم؟
یکی از مهمترین واحدهای هر کارخانه تولیدی، واحد نگهداری است. نگهداری باعث طول عمر و افزایش کارایی هر ماشین میشود. اگر به خود بعنوان ماشینی که محصولی را تولید میکند بنگریم، به اهمیت نگهداری پی میبریم. یکی از مهمرین وظایف یک واحد نگهداری، شناخت سازوکار درونی دستگاه و ظرفیتهای آن است. برای نگهداری روح و جسم خود باید سر از کار خالق هستی درآوریم.
با این مقدمه وارد سوال اصلی میشویم:
بهترین راه برای موفقیت در ترید چیست؟
اگر مانند اکثر تریدرها این راه را کنترل احساسات میدانید، حا باید به این سه سوال پاسخ بدهید که:
- - آیا امکان کنترل احساست هست؟
- - آیا میتوان بدون احساسات ترید کرد؟
- - آیا برای موفقیت در ترید باید احساساتمان را کنترل کنیم؟
- - چگونه باید احساساتمان را کنترل کنیم؟
تا پیش از بررسی مطالعات انجام شده روانشناسی در بازارهای مالی مثل اکثریت فکر میکردم. اینکه برای موفقیت باید ترید احساسی را کنار گذاشت. تا اینکه به این جمله از راب برخوردم که "کسانی که میگویند ما در هنگام ترید بدون احساس عمل میکنیم، دروغگویان بزرگی هستند". این جمله من را بر آن داشت که تحقیقاتی درباره احساسات (emotions)، ادراک (feelings)، رفتار منطقی (rational) و نقش آنها در ترید را شروع کنم. یکی از اولین اسمهایی که به آن برخوردم خانم Denise Shull بود. نکته مهمی که این خانم را از بقیه روانشناسان جدا میکرد، مدرک فوق لیسانس عصب شناسی (neuropsychology) و سابقه ترید ایشان بود. نظری که مدیریت احساساتِ تریدر ایشان داشتند و بعداً دیدم که توسط تعداد دیگری از عصب شناسان و روان شناسان هم تایید شده است، این است که کنترل احساسات به دلایل آناتومی اعصاب غیر ممکن است.
در شکل زیر، مشاهده میفرمایید که رفتار منطقی (rational) و احساسی (emotional) ما به دو دسته خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم میشوند. نکته مهم وجود ارتباط میان رفتار منطقی خود آگاه و ناخود آگاه با رفتار احساسی خودآگاه و ناخود آگاه ماست. به عبارتی شما نمیتوانید احساسات را از رفتار منطقی مجزا کنید زیرا سیم کشی عصبی ما مانع این کار میشود.
به قول خانم shull، احساسات مانند شرایط آب و هوایی هستند. فرض کنید شما امروز، آماده میشوید که برای قدم زدن بیرون بروید. تا از خانه بیرون می آیید، میبینید که به شدت باران می آید. شما نمیتوانید وضع هوا را عوض کنید، اما میتوانید چتری برداشته و با آن بیرون بروید یا در خانه بمانید. با برداشتن چتر یا کنسل کردن قدم زدن، شما وضع هوا را کنترل نکرده اید اما آنرا مدیریت نموده اید. یا به قول کنفسیوس حکیم: به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی افروخته ایم. پس از این به بعد به جای استفاده از واژه کنترل احساسات، مدیریت احساسات را به کار میبریم.
در قسمت بعد نحوه مدیریت احساسات را بررسی میکنیم.
همانطور که عرض شد بین عقلانیت (rationality) و احساسات (emotions) ارتباط وجود دارد و نمیتوان رفتار عاقلانه خالی از احساسات بروز داد. از طرف دیگر هم، بر خلاف عقیده موجود این دو عامل متضاد هم کار نمیکنند، بلکه در کنار هم و تکمیل کننده هم هستند.
اکثر دوستان واقفند که ترس یکی از دو پدیده ایست که بیشترین ضرر را به تریدرها وارد میکند. اما چرا؟ روانشناسان معتقدند که انسانها در هنگام ترس درست فکر نمیکنند و رفتارهای عجیبی از آنها سر میزند. برای اثبات این موضوع، یکی از روانشناسان تستی را انجام داد. در این آزمایش، شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم شدند. به همه شرکت کنندگان، کیسه های حاوی 10 مهره سیاه و ده مهره سفید داده شد (احتمال 0.5). بیرون مدیریت احساساتِ تریدر کشیدن هر مهره سفید یک دلار برای شرکت کننده سود داشت و بیرون آمدن هر مهره سیاه یک دلار ضرر. گروه اول شرکت کنندگان میدانستند که در کیسه مقابلشان نسبت مهره های سیاه و سفید چقدر است اما گروه دوم اطلاعی از این موضوع نداشتند و تنها میدانستند که در کیسه های مقابلشان ترکیبی از دو نوع مهره موجود است. گروه دوم چون با موضوعی پیچیده و ناشناخته روبرو بودند، دچار ترس شده ، بدون فکر رفتار میکردند. (و چه شباهتی است میان این رفتار و آنانی که بک تست نکرده یک سیستم را لایو ترید میکنند).
Denise Shull در جایی میگوید: "روانشناسی در ترید، اهمیتی برابر با استراتژی و مدیریت سرمایه دارد. اکثر تریدرها به اشتباه فکر میکنند که تمام سیگنالهایی را که سیستمشان صادر میکند، باید بگیرند. احتمال واقعی هر ترید، برابر احتمال سود یا زیان آن ترید (و بازار) به همراه احتمال دنباله روی تریدر از سیستم است. زمانی که انرژی فیزیکی، ذهنی یا روحی تریدر ته میکشد یا تریدر در شرایط عصبی قرار دارد، احتمال دنباله روی از سیستم و دقت در ترید، کاهش می یابد و لذا احتمال سوددهی ترید طبق برنامه در مجموع کم میشود."
یکی از شعارهایی که اکثر تریدرها با آن آشنایی دارند این است که باید یک ترید را طراحی کرد و طرح را ترید کرد(plan a trade and trade a plan). باید پرسید که در بین این دو موضوع، کدام سختتر است؟ طراحی یک ترید یا عمل به آن طراحی؟ اکثراً معتقدند که عمل به طرح سختتر از طراحی یک ترید است، چنان که گفته اند: دوصد گفته چون نیم کردار نیست. اما چرا؟ دلایل مختلفی را برای سختی انجام یک طرح و پایبندی به آن وجود دارد: از دلایل روانشناسانه تا عوامل فیزیولوژیک. خانم Shull یکی از دلایل را عدم آمادگی روحی میدانند. به قولی در هنگامی که سیگنال صادر میشود، ترس، اضطراب و شک باعث از دست رفتن فرصت میشود. تریدری که فرصت را از دست داده دچار ناامیدی شده و برای جبران مافات در اولین فرصت، در تریدهای بعدی بی دقتی میکند. این بی دقتی به دلایلی که در بالا آمده است (پایین بودن آمادگی ذهنی تریدر) به احتمال زیاد به ضرر منجر میشود. حال تریدر ضرر کرده که دچار پشیمانی و افسوس شده، به ترید بیش از اندازه (overtrade) یا ترید کمتر از اندازه (undertrade) روی می آورد و این سیکل ادامه دارد.
احساسات ما به صورت انرژی الکتروشیمیایی در شبکه عصبی منتقل میشوند. همه به خاطر داریم که طبق قوانین فیزیک، انرژی تمایل به تبدیل به کار دارد تا ماده به مینیمم انرژی (انتالپی) برسد. پس زمانی که ما دچار احساسات (مثلاً ترس) هستیم، انرژی انباشته ای در بدن خود داریم که این انرژی انباشته تمایل به ظهور و کار دارد. این تعریف میتواند دلیلی بر پرتاب اشیاء توسط فرد عصبی، گریستن فرد ترسیده، بالا پریدن انسان خوشحال، . و فشردن دکمه خرید یا فروش توسط تریدر احساساتی باشد. تریدری که دچار احساسات است، به دلیل انرژی درونی، تمایل به انجام کارهای بدون فکر دارد. حال اگر ما با کنترل احساسات، این انرژی نهفته را کنترل کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ انفجار.
برای مقابله با این انفجار باید انرژی درونی را تخلیه نمود. برای تخلیه انرژی درونی باید در ابتدا، تظاهرات و نشانه های فیزیکی احساسات مختلف را شناسایی و یادداشت نمود. با انجام اینکار، شما میدانید که مثلاً زمانی که عصبی هستید، چه رفتاری از شما سر میزند و با مشاهده سر زدن این رفتار، فوراً میتوانید به احساسی که در آن لحظه دارید(مثلاً ترس)، پی ببرید. قدم بعدی، اعتراف به وجود احساسات است. برای مثال بگویید:" الان سر خبر است و من عصبی هستم. ". و در نهایت راهی برای تخلیه این احساستان پیدا کنید. مثلاً اگر از یک ترید خیلی خوب، خوشحالید، میتوانید به دوستتان ایمیل بزنید یا خوشحالی خود را با مثلاً بالا و پایین پریدن ابراز کنید و اگر از طرف دیگر ناراحت هستید، با مثلاً گریه کردن خود را خالی کرده و آماده پیمودن ادامه مسیر موفقیت شوید.
اکثر تریدرها به نقش مهم احساسات و عواطف بر ترید معترف هستند. به همین دلیل نیز برخی از گروه های تحقیقاتی شروع به مطالعه نقش هورمونها بر ترید کردند.
در اینجا به نقش سه هورمون Testosterone، Cortisol و Dopamine می پردازیم.
Testosterone یا هورمون مردانه، هورمونی است که باعث رشد اندام در جنس نر میشود. دکتر James Coates استاد دانشکده اقتصاد کمبریج که در حال گذراندن دوره فرصت مطالعاتی در دانشکده فیزیولوژی است، اثر این هورمون را روی تریدرها بررسی کرده است. ایشان در اواخر دهه 90 (زمانی که قیمت شرکتهای اینترنتی به شدت افت کرد و به دوره dot com bubble مشهور شد)، بعنوان floor trader در بورس نیویورک کار میکرد. یکی از مطالبی که از آن روزها میگوید، شور و هیجان زاید الوصف تریدرهای جوان و ثبات روحی تریدرهای مسن تر و خانمها بود. جیمز از همانجا احتمال میدهد که هورمونها میتوانند نقش مهمی در این تفاوت رفتاری داشته باشند و در چنین شرایطی انگشت اتهام به سمت هورمون مردانه نشانه میرود.
در اواخر سال 2007 جیمز که دیگر استاد دانشگاه است، با گروه تحقیقاتیش به یکی از تالارهای بورس لندن رفته و از تعدادی داوطلب هر روز پیش از شروع کار و پس از تعطیلی بازار نمونه خون تهیه میکند. با مقایسه میزان هورمون Testosterone در خون این تریدرها با میزان سود و زیان هر تریدر به نتیجه جالبی میرسد: هرگاه میزان Testosterone خون یک تریدر بالاتر از متوسط باشد، سود این تریدر بیشتر است (و البته با انحراف معیار کمتر). پس با زیاد شدن این هورمون، ترید سودهای بیشتر و بیشتری میکند. اما این همه ماجرا نبود. میزان این هورمون یک نقطه ماکزیمم دارد و زیاد شدن بیش ازاندازه این هورمون باعث کم شدن سوددهی میشود.
استفاده ای که ما میتوانیم بکنیم:
تظاهرات ظاهری Testosterone را در خود بیابیم و آنها را دنبال کنیم. مهمترین این تظاهرات عبارتند از اعتماد به نفس بیش از اندازه (دیده اید وقتی کسی چند ترید سودده پیاپی دارد، فکر میکند که بازار را شناخته و یا اینکه خدای ترید است؟)، خطر کردن و پذیرش ریسکهای غیر معمول، تند مزاجی، و گاهی افسردگی و گوشه گیری. هر تریدر لازم است که در یک سیکل خودشناسی، این تظاهرات را دنبال کرده و با آزمون و خطا، نقطه ماکزیمم خود را بیابید و بعد از آن زمانی که Testosterone از آن حد گذشت دست به عصا تر راه برود. البته همانطور که استحضار دارید، این روش مانند همه روشهای روانشناسانه، فاقد روح ریاضی است و نمیتوان عدد Testosterone دقیقی برای نقطه بیشینه تعریف نمود و بیشتر از آن میتوان بعنوان یک راهنما استفاده کرد.
Cortisol یا هورمون ریسک، همان هورمونی است که باعث میشود در شرایط بحرانی همه ما کارهای خالق العاده انجام بدهیم و نسبت به خطر واکنش سریع نشان دهیم. Cortisol همان هورمونی است که بعد از استرس آزاد میشود.
دکتر coates در روزهایی که خبر اعلام میشد، Cortisol خون تریدرها را اندازه گیری میکرد که خوب طبیعتاً از روزهای عادی بالاتر بود. اما ارتباط جالبی که این گروه پیدا کردند این بود که با افزایش متوسط Cortisol خون هر تریدر، انحراف معیار در سود یا زیان حاصله افزایش می یابد. به عبارتی زمانی که تریدرها تحت استرس قرار میگیرند (Cortisol خونشان بالا میرود)، پراکندگی نتایج تریدشان بیشتر میشود.
استفاده ای که ما میتوانیم بکنیم:
بعد از دوره استرس، که قاعدتاً زمانی است که Cortisol در خونمان ترشح شده است، مدتی ترید نکنیم یا به استراحت بپردازیم تا سطح Cortisol به حالت عادی برگشته و بتوانیم ریسک را کنترل کنیم. حضور زیاد Cortisol در خون، تمایل به ریسک پذیری را کاهش میدهد و باعث میشود که تریدر نتواند درست فکر کند و یکنواختی در ترید را از بین می برد.
دیدگاه شما