بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
برای این که بتوانیددر بازار فارکس معامله کنید نه قمار باید از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. این سبک از تحلیل شامل الگوها و روش های متعددی است که در این قسمت از امیرتریدر قصد داریم به معرفی الگوی کنج بپردازیم تا پایان با ما همراه باشید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به معنای تمرکز بر روی داده های گذشته بازار است تا به کمک آن روند و الگوهایی که در بازار وجود دارد را شناسایی کنیم. منطق پشت تحلیل تکنیکال این است که گذشته تکرار خواهد شد.
این که شما بدون تحلیل وارد بازار شوید مانند انداخت تاس است. این سبک از ترید در واقع نوعی قمار است که ریسک زیادی دارد و ممکن است سرمایه شما را تا مرز نابودی پیش ببرد.
با Technical analysis میتوانید تغییرات قیمت یک دارایی را بررسی و پس از آنالیز دقیقا در نقطه درست از معامله خارج شوید. تاریخچه تحلیل تکنیکال به صد سال پیش در ژاپن بر میگردد. پدر علم تکنیکال نوین چارلز داو است.
الگوهای نموداری چه هستند؟
اگر بخواهیم بازارفارکس را به جنگل تشبیه کنیم😁 الگوهای نموداری مسیرهایی هستند که سرمایه گذاران را به سمت فرصتهای معاملاتی سوق میدهد. پترن های متفاوتی وجود دارند که عبارتند از الگوی کنج، پرچم، مثلث و … . سود و زیانی که ما در بازار فارکس به دست میآوریم ناشی از تغییرات قیمت است.
تغییرات قیمت به کمک کندلها نشان داده میشود پس از گذشت یک دوره زمانی، الگوهای کندل استیک شکل میگیرند که به کمک آنها میتوانیم عملکرد قیمت را در آینده پیشبینی کنیم.
این پترن ها ابزار قدرتمندی هستند زیرا قیمت خام را نشان میدهند و به کمک آنها می توان روحیات و احساسات پشت کندل ها را درک کرد.
الگوی کنج (Wedge) چیست؟
این الگو از نظر ظاهری شبیه به مثلث متقارن است. الگوی کنج با دو خط همگرا که از ناحیه راس به هم رسیده اند شناخته میشود. تفاوت این پترن با الگوی مثلث در این است که دارای شیب قابل توجه در یکی از جهات بالا یا پایین است. شیب الگوی کنج مانند پرچم در جهت عکس حرکت روند اصلی است. پس هر گاه شیب این الگو رو به پایین باشد انتظار صعود و زمانی که شیب رو به بالا باشد انتظار نزول خواهیم داشت. به طور کلی این الگو دارا سه ویژگی مشترک است:
- مشاهده خطوط همگرا
- مشاهده کاهش حجم در بازار
- شکست یکی از خطوط روند
انواع الگوی کنج
الگوهای کنج معمولا نشان دهنده تغییر روند فعلی هستند. زمانی که این الگو را در بازار مشاهده کردید به این معنی است که خریداران و فروشندگان در مورد این که روند به کدام سمت برود دچار شک و تردید هستند.
این الگوها بسته به جهت شیب آن ها به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند و سابقه خوبی در تشخیص تغییر روند بازار دارند و به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
- الگوی کنج صعودی
- الگوی کنج نزولی
الگوی کنج صعودی
این Wedge الگوها و پترن های تکنیکال زمانی شکل میگیرد که قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیب دار به سمت بالا تثبیت شود. در این الگو شیب خط حمایت از خط مقاومت بیشتر است که نشانگر این است که کف های بالاتر سریع تراز سقف های بالاتر شکل میگیرند و باعث ایجاد یک الگوی کنج میشود.
با مشاهده این الگوی کنج متوجه میشویم که نوسان بزرگی در راه است و تغییری ناگهانی در جهت بالا یا پایین خواهیم داشت.
اگر الگوی کنج صعودی در یک روند صعودی مشاهده شود یک الگوی برگشتی است که به این معنی است که نزول قیمت را در ادامه خواهیم داشت و اگر در یک الگوی نزولی مشاهده شود نشان دهنده یک الگوی ادامه دهنده است و ممکن است روند نزولی ادامه دار باشد.
خب اجازه بدهید یک بار دیگر این موضوع را به زبان ساده تر بیان کنیم، اگر کنج صعودی در یک روند صعودی اتفاق بیفتد به این معنی است که در ادامه ممکن استجهت روند تغییر کند و ما شاهد یک روند نزولی شویم. زمانی که Wedge صعودی در روند نزولی اتفاق بیفتد به این معنی است که احتمال این روند همچنان پابرجا باشد وجود دارد.
الگوی کنج نزولی
کنج نزولی تنیز مانند کنج صعودی دو حالت دارد ممکن اسست جز الگوها ادامه دهنده باشد یا برگشتی. این موضوع به این بستگی دارد که ما در چه روندی این پترن را مشاهده کنیم.
اگر در یک روند نزولی شاهد این الگو باشیم به این معنی است که روند رو پایین احتمالا تغییر خواهد کرد و ممکن است در ادامه به سمت بالا حرکت کند.
اگر Wedge نزولی را در روند صعودی مشاهده کنیم به معنای یک الگوی ادامه دهنده است و روند صعودی ادامه دار خواهد شد.
دقت داشته باشید که در این الگو شیب خط حمایتی کمتر از شیب خط مقاومتی است. در شکست رو به بالا حرکات قیمت ممکن است به اندازه ارتفاع الگو ادامه خواهد داشت.
زمانی که این پترن یک الگوی ادامه دهنده باشد به این معنی است که خریداران کمی استراحت میکنند و قیمت کمی استراحت میکند تا در ادامه با افزایش تعداد متقاضیان روند صعودی ادامه دار باشد.
سخن پایانی
یکی از الگوهای مهمی که در بازار مشاهده میشود الگوی کنج است. این پترن به دو دسته کلی تقسیم میشود کنج صعودی و کنج نزولی. این که پس از این که این قیمت را مشاهده کردیم روند ادامه دار باشد یا تغییر کند بستگی به نوع الگو و روند دارد که در بالا به طور کامل آن را بررسی کردیم.
زیر شاخه ها و مباحث اصلی تحلیل تکنیکال
دوره تحلیل تکنیکال از مباحث گوناگونی تشکیل شده که به تدریج و به مرور زمان توسط تحلیلگران و نظریه پردازان این عرصه ابداع گشته اند و امروزه به عنوان ابزارهایی متنوع و کارآمد در اختیار ما قرار دارند. همه این فنون در کنار یکدیگر می توانند یک تحلیل تکنیکال دقیق و بی نقص را تشکیل دهند که از زوایای گوناگون به بررسی یک موقعیت معاملاتی می پردازد.
برخی از مهمترین مباحث دوره تحلیل تکنیکال که در آموزش های مختلف بطور مفصل به آن ها خواهیم پرداخت عبارتند از:
جامع ترین دوره ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
الگوهای کندل استیک یا شمع های ژاپنی
این مبحث علی رغم سادگی، یکی از کارآمدترین روش ها برای انجام معاملاتی دقیق و پر بازده است. معتقد هستیم برخی از کندل ها بر مبنای شکل ظاهریشان می توانند به معامله گر کمک کنند حرکت بعدی بازار را با تقریب بسیار خوبی پیش بینی کند.
مسلما برایتان شگفت آور خواهد بود اگر بتوانید صرفا بر مبنای رفتار امروز بازار، حرکت فردای آن را پیش بینی نمایید و به شما مژده می دهیم که مبحث الگوهای کندل استیک اولین روشی است که این مهارت را در اختیار شما قرار خواهد داد!
از جمله الگوهای شمعی که در دوره تحلیل تکنیکال با آن ها آشنا خواهید شد، می توان به الگوهای چکش (Hammer) و مردآویخته (Hanging Man)، الگوی قدرتمند مارابوزو (Marubozo)، الگوهای پوشای صعودی و نزولی (Bullish Engulfing and Bearish Engulfing)، ستاره های صبحگاهی و شامگاهی (Morning Star and Evening Star)، نفوذگر و ابر سیاه پوشاننده (Piercing and Dark Cloud Cover)، سه سرباز سفید (Three white Soldiers) و سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)، شهاب سنگ (Shooting Star)، انواع الگوهای دوجی (Doji)، هارامی (Harami) و غیره اشاره کرد.
الگوها و پترن های تکنیکال
در این روش به الگوها و پترن های تکنیکال جستجوی برخی اشکال هندسی آشنا بر روی نمودار می گردیم که هر یک از آن ها می توانند موقعیت هایی بسیار سودآور را در اختیار معاملهگر قراردهند.
برخی از مهمترین الگوها و پترن های کلاسیک که در دوره تحلیل تکنیکال آنها را خواهید آموخت عبارتند از خطوط افقی (سطوح حمایت و مقاومت – Supports and Resistances)، خصوص مورب (خطوط روند و کانال های صعودی و نزولی – Trend Lines and Channels)، الگوهای سقف و کف دوقلو (Double Top and Double Bottom)، الگوهای سر و شانه مستقیم و معکوس (Head and Shoulders)، انواع مثلث مانند مثلث متقارن (Symmetrical Triangles)، کنج های صعودی و نزولی (Rising and Falling Wedges)، مثلث بازشونده (Expanding Triangles)، مثلث های صعودی و نزولی (Ascending and Descending Triangles)، الگوهای پرچم (Flag) و غیره.
اندیکاتورها و سیستم های معاملاتی اندیکاتوری
اندیکاتور ها مجموعه ای از فرمول های ریاضی هستند که بصورت یک ابزار قدرتمند در اختیار شما قرار می گیرند تا روندجاری را بهتر تشخیص دهید و بهترین نقاط را برای ورود و خروج بهینه و به موقع پیدا کنید.
اندیکاتورها علی رغم آنکه هیچ گونه ادعایی مبنی بر دارا بودن قابلیت پیش بینی آینده ندارند، اما در عوض بر مبنای خاصیت ریاضی گونه و روباتیکشان، می توانند شما را از دام بزرگترین آفت معامله گری، که همانا شک و تردید و دودلی است، نجات دهند!
در واقع اندیکاتورها می توانند نقش بهترین مشاور مالی را برای شما ایفا کنند. آن ها را در کنار خودتان به خدمت بگیرید، سپس خواهید دید که چگونه با رصد نمودن روزانه و مداوم بازار، بر مبنای توصیه های صریح این مشاور و بی احساس، بهترین تصمیم را جهت ورود و خروج به بازار اتخاذ خواهید نمود.
بدون تعارف به شما می گوییم که در پایان دوره های آموزشی ترید و تحلیل تکنیکال، پس از آنکه به قدر کافی بر روی تمامی مباحث تکنیکال تمرین کرده اید، بی شک به این نتیجه خواهید رسید که بهترین و کم خطاترین روش برای کسب درآمد مستمر از بازار، استفاده از سیستم های معاملاتی اندیکاتوری است!
اندیکاتورها در کمال سادگی و فروتنی می توانند بالاترین بازدهی مالی را برایتان رقم بزنند و اگر هدفتان از مشاهده این دوره صرفا کسب پول و ثروت از بازارهای مالی است و اگر علاقه و اشتیاق خاصی به یادگیری علم تکنیکال ندارید، به شما توصیه می کنیم سایر دوره های آموزشی را کنار گذاشته و یکراست به سراغ مبحث اندیکاتورها در دوره متوسط بروید!
تعداد اندیکاتورهای ابداعی در طول سال ها توسط تحلیلگران حقیقتا بی شمار است و حتی صرفا معرفی اجمالی تمامی آن ها نیز به نگارش دایره المعارف ویژه ای ختم خواهد شد!
اما سعی شده است که در طول دوره های آموزشی با تعدادی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها آشنا شویم که از جمله می توان به اندیکاتورهای میانگین متحرک (Moving Average(MA))، باندبولینگر (Bollinger Bands(BB))، استوکاستیک (Stochastic)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI))، اندیکاتور مکدی (MACD)، اندیکاتورهای زیگزاگ (Zigzag) و فراکتال (Fractal)، پارابولیک سار (Parabolic SAR)، ایچیموکو (Ichimoku Kinko Hyo)، اندیکاتورهای ADX،ATR،CCI، اندیکاتورهای حجمی مانند شاخص جریان پول ( Money Flow Index(MFI) ) و OBV و غیره اشاره نمود.
اندیکاتورها را می توان به سه رده اصلی تحت عنوان اندیکاتورهای روندنما (Trend Follower)، نوسان نما (Oscillator) و اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators) طبقه بندی نمود.
بعنوان مثال اندیکاتور میانگین متحرک در گروه اندیکاتورهای روندنما قرار می گیرد و مهمترین وظیفه آن مشخص نمودن جهت روند بازار می باشد، در حالی که بعنوان نمونه اندیکاتور استوکاستیک با هدف پیدا کردن نقاط مناسب برای ورود و خروج به بازار طراحی شده است و نهایتا برخی اندیکاتورهای دیگر مانند MFI و OBV به منظور تشخیص جریان نقدینگی و آشکار سازی تحوه ورود و خروج پول هوشمند (Smart Money) به بازار ساخته شده اند که این پول هوشمند، بدون شک مهمترین عامل جهت به حرکت درآوردن روندهاست.
ابزار فیبوناچی در دوره تحلیل تکنیکال
در این مبحث با ابزار فیبوناچی و نسبت های آشنای آن مانند درصدهای 26.4 و 38.2 و 61.85 و غیره آشنا خواهید شد. معتقد هستیم بازار به طرز مرموزی به این ارقام واکنش نشان می دهد! در این دوره روش کار با ابزار فیبوناچی را خواهید آموخت که شامل انواع ابزارهای فیبوناچی اصلاحی (ریترسمنت – Retracement)، بسط یافته (اکستنشن – Extension ) و اکسپنشن (Expansion) است.
همچنین روش های متنوعی را جهت معامله گری بر روی سطوح فیبوناچی فرا خواهید گرفت و قادر خواهید بود که نقاط به مراتب بهتری را برای ورود و خروج به سهام دلخواهتان پیدا کنید و نیز، خواهید دانست که چگونه با استفاده از ابزار فیبوناچی می توان حرکت بعدی بازار را بر مبنای حرکات قبلی آن، با تقریب شگفت آوری پیش بینی نمود!
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نیز زیر شاخه ای از همین مبحث هستند و برخی الگوهای تکرارشونده را شامل می شوند که همواره از نسبت های خاص و هماهنگ فیبوناچی در بین امواج درونیشان تبعیت می کنند و دقیقا به همین دلیل است که آن ها را الگوهای هارمونیک به معنی الگوهای هماهنگ می نامند. در مبحث الگوهای هارمونیک به معرفی الگوهایی مانند گارتلی (Gartly)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، کوسه (Shark) و خرچنگ (Crab) و غیره خواهیم پرداخت.
تئوری امواج الیوت
نظریه امواج الیوت یکی از اعجاب انگیزترین مباحث نوین تحلیل تکنیکال است و جزو معدود زیرشاخه های تحلیل تکنیکال به شمار می رود که طرفداران آن مدعی پیش بینی آینده بازار هستند! و البته در عمل نیز شاهد پیشگویی های شگفت آوری توسط مبدعین این نظریه بوده ایم.
نظریه امواج الیوت سعی می کند به نمودار قیمت به عنوان مجموعه ای از امواج نگاه کند و تلاش می کند بر مبنای نحوه چیدمان این امواج در کنار یکدیگر بتواند روند آتی بازار را حدس بزند.
در تئوری الیوت، تمامی امواج در یکی از دو گروه اصلی امواج ایمپالسیو (Impulsive) و اصلاحی (Corrective) طبقه بندی می شوند: امواج ایمپالسیو آن هایی هستند که قیمت را به جلو پیش می برند و امواج اصلاحی در مواقعی رخ می دهند که قیمت مجبور به توقف، تنفس و تجدیدقوا می شود.
هریک از امواج ایمپالسیو و اصلاحی از قواعد و قوانین خاص و ویژه ای برخوردارند و همچنین هرکدام به زیر گروه های ریزتر و متنوع تری تقسیم می شوند که شاید همه دشواری نظریه امواج الیوت نیز در پیدا کردن همین حالت های خاص و تطبیق آن ها با شرایط جاری بازار است.
در مباحث مربوط به امواج الیوت با اصطلاحاتی از قبیل امواج ایمپالسیو، انواع اصلاح های ساده (Simple) و پیچیده (Complex)، امواج بسط یافته (Extended waves)، اصلاح های زیگزاگ (Zigzag) و مسطح (Flat) و مثلثی، سیکل های الیوتی بازار، نسبت ها و روابط زمانی بین امواج، ریزموج ها و ابرموج ها، ساختار فراکتالی بازار، زیر ساخت های درونی امواج الیوت، تضاد و تناوب، ارتباط بین امواج الیوت با پترن های کلاسیک و غیره آشنا خواهید.
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا الگوها و پترن های تکنیکال محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه الگوها و پترن های تکنیکال ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
الگوی مثلث چیست؟ (5 الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال) Triangle pattern
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال دارای مدل های مختلفی است، که هر کدام از آنها می توانند به نوبه خود در تعیین زمان مناسب برای خرید و فروش سهام، به سهامداران اطلاعات لازم را ارائه کنند. از میان این الگوها باید به الگوی مثلث اشاره کنیم، که خود به نمونه های مختلفی تقسیم می شود. انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بسیار کاربرد دارند و می توان از هر کدام از آنها برای تحلیل بازار استفاده کرد.
انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
از جمله الگوهایی الگوها و پترن های تکنیکال که می توانید از آنها برای تحلیل بازار بورس استفاده کنید، باید به موارد زیر اشاره کنیم:
- الگوی مثلث افزایشی یا الگوی مثلث صعودی
- الگوی مثلث کاهشی یا الگوی مثلث نزولی
- الگوی مثلث پهن شونده یا انبساطی
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث کنج
الگوی مثلث (متقارن) چیست ؟
مثلث متقارن یک الگوی نمودار است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که یک سری قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط الگوها و پترن های تکنیکال روند باید در یک شیب تقریباً یکسان جمع شوند. خطوط ترندی که در شیب های نابرابر همگرا هستند ، به عنوان یک گوه در حال افزایش ، گوه سقوط ، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند. investopedia
الگو های مثلث را باید از جمله الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، که می توانند در برخی مواقع نیز عملکردی همچون الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال داشته باشند. زمانی که این الگو در تحلیل تکنیکال دیده می شود، که فعالیت های قیمت یک سهام، در روند های خنثی، تنها یک توقف مقطعی داشته باشد. پس از آن روند قیمت در همان جهت قبلی خود اقدام به حرکت نماید.
هر یک از الگوهای مثلثی که بر روی نمودار تحلیل تکنیکال مشاهده می کنید، بیانگر یک حالت خاص از قیمت سهام در بازار بورس است. مثلث ها اصولا نشان دهنده کاهش نوسان هستند، اما در نهایت این الگوها می توانند مجددا روند افزایشی خود را در پیش بگیرند. افرادی که درگیر یافتن زمان مناسب برای خرید و فروش سهام در بازارهای مالی از جمله بازار بورس هستند، معمولا به تحلیل بازار با الگوها می پردازند.
بهتر است پیش از آنکه با عملکرد الگوهای مثلث آشنا شویم، بدانیم انواع الگوی مثلث کدامند و هر یک چه کاربردی در بازار بورس دارند.
انوع الگوی مثلث
الگوی مثلث افزایشی یا صعودی
الگوی مثلث یا افزایشی(صعودی) چیست ؟
این نمونه که به الگوی مثلث صعودی نیز شهرت دارد، زمانی بر روی نمودار تشکیل می شود که یک خط مقاومت، در بالا و خط حمایت در پایین نمودار به صورت افقی شکل گیرد. در اصل باید بگوییم این الگو زمانی بر روی نمودار ایجاد می شود، که خریداران دیگر قدرت کافی ندارند که از سطح مقاومت بازار عبور کنند.
از سوی دیگر خریداران دیگر قادر نیستند که از سطح مشخصی، اقدام به سفارش گذاری نموده و به همین دلیل قیمت به سمت بالا صعود می کند. اگر بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال انواع الگوی مثلث افزایشی را مورد بررسی قرار دهید، متوجه می شوید که خریداران قادر نیستند از خط مقاومت عبور کنند. اما با این حال کف های ایجاد شده بر روی این الگو نیز، کوتاه تر از کف های قبلی خواهند بود.
در نهایت خریداران موفق خواهند شد که خط مقاومت را درهم شکسته، و مجددا مسیر حرکت صعودی قبلی را در پیش گیرند.
الگوهای مثلث بازار بورس
الگوی مثلث کاهشی یا نزولی
الگوی مثلث یا کاهشی (نزولی) چیست ؟
یکی دیگر از انواع الگوی مثلث که می توانید در نمودارهای تحلیل تکنیکال با ان مواجه شوید، الگوهای کاهشی یا نزولی هستند. در این دسته از الگوها، خط افقی حمایت در پایین و خط مقاومت در بالا قرار می گیرد. اگر بر روی نمودار شاهد الگوهای نزولی باشید، متوجه این نکته می شوید که قیمت سهام در بازار به آهستگی حالت نزولی خود را در پیش گرفته است.
در چنین حالتی بیشتر فروشندگان قدرت بازار را در دست می گیرند، و در بیشتر مواقع با شکستن خط حمایت، منجر می شوند که بازار حالت نزولی در پیش گیرد. البته بهتر است این نکته را که این الگوها نیز همچون دیگر الگوها و اندیکاتورهای بازار بورس، 100 درصدی نیستند. از این رو ممکن است در برخی مواقع خط مقاومت آنها به قدری قوی شود که قیمت با اصابت به آن روند بازگشتی را در پیش گیرد و منجر به آغاز روند صعودی شود.
انواع الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن:
این نمونه زمانی اتفاق می افتد، که حرکت های نزولی و صعودی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیه ای کوچک تبدیل شود. معمولا در الگوهای متقارن حرکت به سمت پایین و بالا نسبت به قبل محدود تر بوده، و نسبت به آخرین حرکت، چندان روبه بالا یا پایین نیست. در واقع باید بگوییم بر روی الگوهای مثلث متقارن، نوسانات در نقطه ای پایین تر رو به بالا شکل می گیرند.
در حالی که در نقطه های پایین، این نوسانات در نقطه ای بالاتر شکل خواهند گرفت. بر روی انواع الگوی متقارن می توان دو ضلع با شیب برعکس اما متقارن را مشاهده کنید. پس باید بگوییم که این الگوها در اصل دارای ضلع افقی نیستند. الگوهای مثلث متقارن را نیز باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم.
اما باید به این نکته اشاره نماییم، که در این الگوها نیز همچون الگوهای کاهشی یا افزایشی، انتظار می رود که ضلع در مسیری حرکت خود را ادامه دهد، که جهت روند شکسته شده در آن مسیر قرار دارد.
الگوهای صعودی و نزولی مثلث
الگوی مثلث انبساطی یا پهن شونده:
از دیگر نمونه های الگوی مثلث باید به الگوی انبساطی اشاره کنیم. این الگو در اصل یکی از انواع الگو های کمیاب و غیر معمول در مثلث ها به شمار می رود. می توانید بر روی نمودار با الگویی روبه رو شوید که به شکل یک مثلث واژگون یا عکس یک الگوی مثلث است. به طور کلی که انواع الگوی مثلث به آنها اشاره کردیم، همگی از دو خط همگرا یا به هم نزدیک شونده برخوردار بودند.
اما الگوی پهن شونده یا انبساطی، کاملا روندی مغایر با الگوهای دیگر دارد. در این الگوها معمولا خطوط روند از هم دور شده و شبیه به مثلثی می شوند که در حالت انبساط باشد. از الگوی پهن شده با نام الگوی بلندگوی دستی نیز یاد می شود.
الگوی مثلث کنج
الگوی مثلث کنج چیست ؟
این الگو در اصل خود به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود، و از آن برای تحلیل تکنیکال بازار بورس استفاده می شود. الگوهای کنج را باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، اما از سوی دیگر نیز می توان آنها را جزو الگوهای بازگشتی نیز یاد کرد.
از این رو قاعده کلی ای برای این نوع الگوهای مثلثی وجود ندارد. برای یافتن آنها در نمودار نیز باید همچون دیگر الگوها، به دنبال دو خط روند صعودی هکرا باشید. زاویه حرکتی خطوط انواع الگوی مثلث کنج به گونه ای است، که اگر آنها را بر روی نمودار ادامه دهید، در نهایت بر روی یک نقطه یکدیگر را قطع می کنند.
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .الگوها و پترن های تکنیکال
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج الگوها و پترن های تکنیکال اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند الگوها و پترن های تکنیکال و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه الگوها و پترن های تکنیکال نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
دیدگاه شما