ظرفیت بازارهای تامین مالی نوین در توسعه صنعت نفت و گاز
امروزه ظرفیتهای مالی بسیاری در بازار سرمایه ایجاد شده و مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته سهم این بازار در تامین مالی کل کشور به صورت روزانه و فزاینده در حال افزایش است. توسعه کمی و کیفی انواع روش ها و نهادهای مالی در بازار سرمایه و همچنین آمارهای منتشره توسط نهادهای ناظر گواه این مدعاست که پولهای هوشمندی که به دنبال کسب سود از بخش تولید و سرمایه گذاری هستند.
به گزارش بیدار بورس، صنایع پیشتاز و ارزآور کشور همچون صنعت نفت و گاز جهت حفظ ظرفیت موجود و خلق ظرفیتهای جدید همواره نیازمند سرمایهگذاری و توسعه کمی و کیفی زیرساختهای فنی و تکنولوژی هستند. به طور مشخص چالش امروز صنعت در دو بخش عمده صنایع بالادستی و حفظ و افزایش ظرفیت تولید و صنایع پایین دستی خصوصا بخشهای دانش بنیان و فناورانه بیشتر جلو میکند که قطعا بازار سرمایه و ابزارهای نوین مالی میتوانند زمینه برداشتن گامی رو به جلو در این عرصه را فراهم کنند.
در سالهای گذشته سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بخش میانی صنعت نفت و گاز انجام شده است که به علت مشکلات تامین خوراک که ریشه در صنایع بالادستی دارد و همچنین برخی چالشهای فنی و تکنولوژیکی در زمینه انواع کاتالیست ها، تکنولوژی های فرآوری و . متاسفانه با ظرفیت اسمی تولید فاصله قابل توجهی دارند. بازار سرمایه در چند بخش میتواند به کمک این موضوع آمده و بخشی از نقدینگی سرگردان موجود در کشور را که اکنون بیشتر در بازارهای ثانویه و بازارهای سفته بازانه در حال گردش است به این سمت سوق داده و مایه ایجاد رشد و پیشرفت شود.
در حوزه صنایع پایین دستی و خصوصا شرکتهای دانش بنیان و فناورانه استفاده از ظرفیت صندوق های سرمایه گذاری جسورانه(Venture Capital Fund) بسیار می تواند رهگشا باشد و به علت جذابیت این صنعت و بازده های اقتصادی خوبی که در این بخش می توان تولید کرد قطعا مورد اقبال سرمایه گذاران قرار خواهد گرفت. امری که متاسفانه به علت فاصله بین صنعت و فضای مالی نوین کشور آنچنان که باید و شاید مورد استفاده قرار نگرفته و با وجود طرح ها و شرکتهای متعدد پرپتانسیل در بخش صنعت نفت و گاز و پتروشیمی، موضوع فعالیت و اولویت سرمایه گذاری عمده صندوق های فعال در کشور به سمت موضوعات فناوری اطلاعات جهت گیری کرده است و این بخش به اندازهای که پتانسیل دارد مورد توجه قرار نگرفته است. همچنین صندوق های سرمایه گذاری خصوصی (Private Equity Fund) هم دیگر ابزاری است که برای شرکتهایی که دارای پیشرفت و بلوغ مناسب هستند و برای افزایش ظرفیت و طرح توسعههای متوسط نیاز به منابع دارند می توانند مورد استفاده قرار گیرند و این بخش نیز در کشور ما در ابتدای راه بوده و بسیار جای کار وجود دارد.
در زمینه صنایع بالادستی نیاز به سرمایهگذاریهای کلان بوده که به طور سنتی از اندازه صندوقهای فوق خارج بوده و در اینجا استفاده از ظرفیت بازار بدهی و انتشار انواع اوراق بهادار اسلامی (صکوک) میتوان بهره برد که اقداماتی خصوصاً از سوی شرکت ملی نفت صورت پذیرفته ولی با توجه به ظرفیتهای بی نهایت این بخش خیلی بیش تر از اینها می توان از ظرفیت بازار بهره جست حتی با کاهش محدودیت های ظالمانه بین المللی به سمت انتشار اوراق ارزی بین المللی گام برداریم که ظرفیت و پتانسیل آن هم در بخش صنعت و هم در بخش مالی کاملا وجود دارد.
عرضه و پذیرش شرکتها در بورس و فرابورس و همچنین محصولات تولیدی در بورس کالا و انرژی دیگر قابلیتی است که از طریق ابزارهای متعدد می تواند باعث جذب منابع به سمت صنعت شود که کارهای خوبی در این حوزه صورت پذیرفته و در مقایسه با ظرفیتهای بیشمار این بخش نمیتوان نمره قابل قبولی به آن داد.
شرکتهای سهامی عام پروژه محور هم ابزاری بسیار کارآمد است که با مشارکت هلدینگهای نفتی، گازی و پتروشیمی کشور، خصوصا اگر با رویکرد و تکنیک های تامین مالی پروژه ای (Project Finance) ترکیب شود گامی بسیار بلند در حوزه تامین مالی صنعت نفت و گاز و پتروشیمی کشور خواهد بود و می توان خیل عظیمی از نقدینگی موجود در کشور را جذب کرده و صرف تولید و اشتغال و افزایش ظرفیتهای تولیدی کشور کند و زمینه بهرهبرداری از نعمتهای خدادادی کشور و خلق ارزش افزوده مضاعف برای سرمایهگذاران و کشور را فراهم کند. در این چارچوب حتی می توان مشارکت منابع فراملی و فرامنطقه ای را نیز داشته باشیم و با جذب منابع بینالمللی تحقق اهداف سرمایه گذاری در صنعت را تسریع کرده و منافع آن نیز نصیب کشور شود.
کسب سود در بازار ثانویه
بازار ثانویه (seco da y ma ke s) مکانیزمی کاربردی را به وجود میآورد تا بعد از اینکه در مرحله پذیره نویسی، اوراق بهادار در بازار اولیه به فروش رسیدند، سرمایه گذاران بتوانند آنها را دوباره خرید و فروش کنند. بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمیتوانند به خوبی فعالیت کنند. اگر یک سرمایه گذار پس از آنکه اوراق بهاداری را خریداری کرد، تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری کند باید بتواند به راحتی و با کمترین هزینه اوراق خود را بفروشد. وجود بازارهای ثانویه فعال این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار فراهم میسازند تا آنها بتوانند در هر زمانی که بخواهند اوراق بهادار خود را در این بازارها بفروشند. البته چنین فروشی میتواند با زیان نیز همراه باشد. اما گاهی زیان بهتر از آن است که سرمایه گذار اصلا نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
فهرست این مقاله
ساختار بازار ثانویه به چه شکلی است؟
ﺑﻮﺭﺱ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻧﻬﺎﺩ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺑﺮﺍی ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ سهام و ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ. بازار ثانویه مکانی است که در کسب سود در بازار ثانویه آن ابزارهای مالی که قبلا منتشر شدهاند، مانند اوراق قرضه و سهام، مورد خرید و فروش قرار میگیرند. مثلا اگر فردی سهام یک شرکت را در مرحله پذیره نویسی خریداری کرده است و اکنون قصد فروش آن سهم به سایر سرمایه گذاران بازار را دارد باید برای فروش سهم خود به بازار ثانویه مراجعه کند. در واقع این بازار، محلی است که سرمایه گذاران، اوراق بهادار را به جای شرکت صادر کننده از دیگر سرمایه گذاران خریداری میکنند. حجم معاملات در بازار ثانویه، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است. این بازار با هدف امکان سازی معامله اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها ایجاد شده است. بازار ثانویه برای شرکتها نقطهای استراتژیک به شمار میرود که از مسیر آن میتوانند روی معاملهها نظارت و کنترل داشته باشند و به تصمیمهای مدیریتی خود جهت دهند.
برای درک بهتر ساختار بازار اولیه و ثانویه تصویر بالا را ملاحظه کنید. در ابتدا، شرکتها سهام و اوراق بهادار خود را اولین بار برای سرمایه گذاران منتشر میکنند که در اصطلاح مالی، آن را IPO (عرضه عمومی اولیه) مینامند. پس از ورود این شرکتها در لیست بورس اوراق بهادار یعنی پس از پذیرش در بورس، سرمایه گذاران به بازار ثانویه میروند و سهام خود را به سرمایه گذاران دیگر میفروشند. سرمایه گذاران در بازار ثانویه میتوانند سهام خود را بخرند یا بفروشند، سود کسب کنند یا از ضرر بیشتر در آینده جلوگیری نمایند. بازارهای جهانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک NYSE و نزدک (NASDAQ) نمونههایی از بازارهای ثانویه هستند.
بازار ثانویه چه ویژگیهایی دارد؟
هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معاملهها
برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه میآورد. هر فروشندهای که نیاز به پول نقد داشته باشد، میتواند به دلیل حضور تعداد زیادی از خریداران در این بازار، کسب سود در بازار ثانویه اوراق بهادار خود را به راحتی به فروش برساند.
در بازار ثانویه، هرگونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس میشود.
عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک میکند.
جایگزینی برای پس انداز است.
بازارهای ثانویه با مقررات سنگینی از جانب دولت روبرو هستند. چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکتها و سرمایه گذاران به حساب میآیند و این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین میکند.
قیمت گذاری در بازار ثانویه چگونه صورت میگیرد؟
در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و براساس قیمت اسمی تعیین میشود. اما در بازار ثانویه قیمت اوراق براساس میزان عرضه و تقاضای آن مشخص میشود. به عنوان مثال، اگر بیشتر سرمایه گذاران معتقد باشند که سهامی در آینده روند خوبی دارد، تقاضا برای آن افزایش مییابد و به همین ترتیب، قیمت آن بالا میرود. به دنبال آن اگر سرمایه گذاران احساس کنند که سهامی ارزش خود را از دست خواهد داد، برای فروش آن اقدام میکنند و در نتیجه قیمت سهام افت پیدا خواهد کرد.
اهمیت بازار ثانویه در چیست؟
این بازار، شاخصی خوب برای تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور است که افزایش یا افت بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است.
نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین میکند چون آنها میتوانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را خرید و فروش کنند.
این بازار به سرمایه گذاران فرصتی را ارائه میدهد تا از پول ساکن خود برای کسب بازده و سرمایه گذاری استفاده کنند.
کمک میکند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.
بازار اولیه و بازار ثانویه چه تفاوتی با هم دارند؟
شرکتها پس از پذیره نویسی در بازار اولیه میتوانند سهام خود را به فروش بگذارند اما پس از آن دیگر سهامشان در بازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت.
در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق میگیرد. اما در بازار ثانویه، این درآمدها متعلق به سرمایه گذاری است که اوراق را میفروشد.
معمولا سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را خریداری نمیکنند. چون شرکت صادرکننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش میگذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی است. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران میتوانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند.
در بازار اولیه فروش اوراق از طریق بانک سرمایه گذاری انجام می شود اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزار، معاملات خود را انجام می دهند.
در بازار اولیه، سرمایه گذاران سهام را به طور مستقیم از خود شرکت خریداری میکنند. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری میکنند.
در بازار اولیه، شرکتها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی میفروشند. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری میکنند.
در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش میرسد و معمولا دچار نوسان نمیشود. اما در بازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.
چرا بازار ثانویه مهم است؟
مسیر خروج عالی برای سرمایه گذاران IPO
به دلیل بالا بودن نقدینگی در بازار ثانویه، صرف ریسک آن به مراتب کمتر است. شما به عنوان یک سرمایه گذار میتوانید سهام خود را با بیشترین سرعت ممکن در بازار بورس اوراق بهادار بفروشید و چون این کار را به قیمت فعلی بازار انجام میدهید، ریسک درک شدهتان بسیار کمتر خواهد بود. چنین بازاری صرف ریسک را از طریق نقدینگیاش کاهش میدهد؛ یعنی ارزش داراییهای مالی معامله شده افزایش مییابند. در نتیجه، بازار ثانویه برای سرمایه گذاران IPO بهترین استراتژی خروج است.
آزادی جهت خرید و فروش
بازار ثانویه مکانی سازمان یافته است که در آن خریداران و فروشندگان میتوانند در کنار هم به خرید و فروش سهام بپردازند و دیگر نیازی به نگرانی در خصوص هرگونه کلاه برداری وجود ندارد.
امکان خرید و فروش بیشتر
اگر چنین بازاری وجود نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مثلا تصور کنید افرادی که میخواهند از بازار اولیه خانه بخرند، این کار را از ترس اینکه فرصتی برای فروش خانههای جدید شان در بازار پیدا نکنند، انجام ندهند. این استدلال در مورد سهام نیز صادق است. از آنجایی که در خصوص سهام و اوراق قراضه، بازاری به نام بازار ثانویه وجود دارد (بورس اوراق بهادار)، مردم دیگر نگران فروش سهامشان در آینده و نگهداری دائم آن نیستند. بنابراین سهام خود را بدون هیچ گونه نگرانی از بازار اولیه خریداری میکنند. در واقع بدون وجود این بازار، فرصت خرید یا فروش بیشتر نیز وجود ندارد.
بازارهای خصوصی
برای شرکتهای نوپا و کوچک، همیشه عرضه عمومی جهت تامین منابع مالی امکان پذیر نیست و وجود چنین بازاری شرایط را برای آنها آسانتر کرده است. علاوه بر این، در حال حاضر شرایط بسیاری برای کسب مجوز IPO وجود دارد. اینگونه شرکتها دیگر نگران تامین منابع مالیشان نیستند، زیرا با وجود بازار ثانویه میتوانند سهام خود را در فرابورس و از طریق شبکه معامله گران بفروشند. این در حالی است که همه چیز کاملا خصوصی باقی میماند. بدون وجود بازار ثانویه، بازار خصوصی نیز وجود نخواهد داشت.
کمک به رشد اقتصادی
در بازار اولیه، آزادی محدود است. اما در بازار ثانویه اینگونه نیست و میتوانید انتخاب کنید که در کدام سهام سرمایه گذاری و کدام سهام را رها کنید. چون در چنین وضعیتی، رشد اقتصادی بیشتری برای سرمایه گذار ایجاد میشود که در نهایت به رشد کلی اقتصاد نیز کمک خواهد شد. بنابراین بازار ثانویه به عنوان یک کل، به ایجاد پیشنهادهای سرمایه گذاری هرچه پربازدهتر و رونق و رشد اقتصادی کمک میکند.
مکانی عالی برای نظارت و کنترل شرکتها
بازار ثانویه، به شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته نشدهاند اجازه معامله نمیدهد و برای شرکتهایی که پذیرفته شدهاند نیز فرصتی را فراهم میکند تا از این بازار سود کسب کنند. این بازار به عنوان واسطهای عمل میکند که به شرکتها در رابطه با تقاضای سهامشان در بازار و همچنین هر حرکت نزولی یا صعودی، اطلاعات ارائه میدهد. در نتیجه، وجود بازار ثانویه به شرکتها این امکان را میدهد تا به سرعت اقدام کنند و اگر مشکلی پیش بیاید میتوانند بدون تأخیر در جمع آوری اطلاعات، کارهای لازم را برای بهبود وضعیتشان انجام دهند.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
سلام کسی که در دو کارگزاری عضو هست ایا عرضه اولیه از هر دو کارگزاری به او تعلق میگیرد یا خیر
باسلام دوست عزیز خیر از یک کارگزاری خرید انجام می شود
سلام من از طریق اپ دارایکم خریدم به مبلغ دو میلیون تومان الان به من ۲۰۰ سهم تعلق گرفته مگر هر سهم را چقدر حساب کرده اند متاسفانه فقط تعداد سهم در سبد بان ذکر شده
باسلام دوست عزیز به هر کدملی حداکثر بمیزان ۲۰۰واحد سرمایه گذاری اختصاص یافته است
ببخشید متوجه منظورتان نشدم یعنی کسی که دو میلیون گذاشته با انکه یک میلیون گذاشته هر کدام ۲۰۰ سهم تعلق میگیرد بعد منظورم قیمت هر سهم میباشد
باسلام دوست عزیز حداکثر تقاضا ۲۰۰ واحد بوده است.صندوق واسطه گری مالی یکم-سهام (دارا یکم) در پایان معاملات امروز ارزش خالص دارایی (NAV) هر واحد دارا یکم ۳۰ هزار و ۱۰۸ تومان محاسبه شده.
خواهشمند است به پرداخت سود توسط شرکتهای دارویی هم عنایت کنید وضع پرداخت سودشان با تاخیر زیاد و غیر قابل قبول است بهمین جهت سهامداران رغبتی به سهام دارویی نشان نمیدهند
سلام وقت بخیر من برای ورود به بازار بورس از خارج از ایران می توانم اقدام کنم؟ یا باید ختما در ایران باشم؟
سلام وقت بخیر. شما از خارج از ایران هم به راحتی می توانید از طریق اینترنت و پنل معاملاتیتان خرید و فروش داشته باشید.در دوره های نوین تعدادی از دانشپذیران، ایرانیان مقیم در خارج ایران هستند. موفق و پرسود باشید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δdocume .ge Eleme ById( ak_js_1 ).se A ibu e( value, ( ew Da e() ).ge Time() );
ترتیبی که برای خواندن مقالات مربوطه به شما پیشنهاد میکنیم:
Δdocume .ge Eleme ById( ak_js_2 ).se A ibu e( value, ( ew Da e() ).ge Time() );
Δdocume .ge Eleme ById( ak_js_3 ).se A ibu e( value, ( ew Da e() ).ge Time() );
منظور از بازار اولیه و بازار ثانویه چیست؟
در معمول ترین تقسیم بندی، بازار سرمایه به دو بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم میشود. در این مقاله با هر یک از این دو بازار بیشتر آشنا میشویم.
بازار اولیه
بازار اولیه (p ima y ma ke ) زمانی شکل میگیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار میگیرد. بهعبارتدیگر بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد. در این بازار شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی صورت میگیرد. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
بازار ثانویه
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفته است(مرحله پذیرهنویسی)، برای معاملههای بعدی و مجدد، نیاز به بازار ثانویه(seco da y ma ke ) دارد. مثلاً اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیرهنویسی خریداری کرده و حال قصد فروش این سهم به سایر سرمایهگذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه کرده و اقدام به فروش سهم خود کند. پس میتوان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزء معاملات بازار ثانویه هستند و در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایهگذاران معامله میشود و شرکت در آن نقشی ندارد.
وجود این بازار بسیار ضروری است. زیرا که قابلیت نقد شوندگی و معامله مستمر اوراق را پدید میآورد و شرکتهای بورسی ترسی از سررسید قرارداد ندارند که فرضا سرمایهگذار در سرسید کل پولش را تقاضا کرده و به شرکت فشار وارد کند و به موهبت وجود بازار ثانویه، میتواند بهطور نامحدود با پول سرمایهگذاران فعالیت کند و حتی افزایش سرمایه و جذب سرمایه جدید انجام دهد. بهعبارتدیگر، در بازار سرمایه اگر سهامداری بخواهد از بازار خارج شود و اصل سرمایهاش را بگیرد، باید سهامش را به سرمایهگذاران دیگر بازار بفروشد و نمیتواند مستقیماً به شرکت مراجعه کرده و آنها را تحت فشار قرار دهد.
سوالات متداول
بازار اولیه (p ima y ma ke ) زمانی شکل میگیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار میگیرد. بهعبارتدیگر بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد. در این بازار شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه معامله شده است، برای معاملههای بعدی، نیاز به بازار ثانویه(seco da y ma ke ) دارد. مثلاً اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیرهنویسی خریداری کرده و حال قصد فروش این سهم به سایر سرمایهگذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه کرده و اقدام به فروش سهم خود کند. در واقع تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزء معاملات بازار ثانویه هستند. در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایهگذاران معامله میشود و شرکت در آن نقشی ندارد.
رشد ۷۲ درصدی سود خالص شرکتها در نیمه نخست سال
سود کسب سود در بازار ثانویه خالص شرکتها در شش ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۰ افزایش ۷۲ درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه کرده است. همچنین، دولت از ابتدای مهر تا الان هیچ گونه اوراقی را نفروخته است و صرفاً این آمار عملیات بازار باز است.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، مدیرعامل شرکت فرابورس ایران با حضور در بخش خبری ۲۱ دوشنبه شب شبکه یک سیما اظهار داشت: بازار سرمایه طی این مدت شاهد نوساناتی بوده است؛ افرادی که بهمن ۹۹ در بازار سرمایه سرمایه گذاری کردند تا الآن بازدهی خوبی را میتوانستند کسب کنند، حتی تا این جا که شاخص فرابورس ایران پیک تاریخی خودش را لمس کرد و این خبر خوبی برای عموم سرمایه گذاران است .
امیر هامونی ادامه داد: به لحاظ متغیرهای بنیادی بازار، فروش شرکتها در شش ماهه اول سال ۱۴۰۰ نسبت به شش ماهه ابتدایی سال ۹۹ رشد ۸۲ درصدی را داشته است و سود خالص شرکتها در شش ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۰ افزایش ۷۲ درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه کرده که نشان دهنده این است که رفتاری که در بازار شاهد آن هستیم، رفتار ناشی از هیجان است .
وی خاطرنشان کرد: یک شبههای که در این روزها ایجاد شده؛ موضوع فروش صکوک به ویژه از سمت دولت است که این تحلیل، اشتباه است .
وی تصریح کرد: دولت از ابتدای مهر ماه تا الآن هیچ گونه اوراقی را نفروخته است و صرفاً این آمار نشان میدهد که آمار عملیات بازار باز است که یک مفهوم جدیدی است که سال گذشته به بازار ارائه شد و بانک مرکزی با بانکها در تابلوی فرابورس خرید و فروش اوراق را انجام میدهند و در نرخهای سیاستی که بانک مرکزی دارد سعی در کنترل نرخ آن در بازار ثانویه دارد؛ بانک مرکزی طرف حساب دولت در بازار اولیه نشده است .
مدیرعامل فرابورس گفت: در بازار اولیه صرفاً دولت فروشنده است و بانکها و صندوقها خریداری میکنند و صرفاً معاملات ثانویه که بین بانکها و بانک مرکزی و صندوقها انجام میشود که آمار امروز ۳۷ هزار میلیارد تومان معامله بوده که ۳۰ هزار میلیارد تومان آن؛ آمار بانک مرکزی بوده و مابقی را بانکها انجام داده اند؛ بنابراین تحلیلهایی که در بازار مطرح میشود ناصحیح است و از سرمایه گذاران و مردم خواهش میکنم به آمار جزئیتر که در سایت مدیریت فناوری بورس و سایت فرابورس، روزانه مراجعه کنند و آمار دقیق فروش اوراق دولت را بررسی کنند .
هامونی افزود: نرخ در بازار هم آن چنان تحت تأثیر قرار نگرفته که با فروش کسب سود در بازار ثانویه اوراق؛ نرخ جا به جا شده باشد، اما نرخ بازده اوراق با درآمد ثابت حدود ۲۲ درصد است .
وی گفت: به لحاظ تحلیلهای بنیادی که در بازار ازجمله فروش، سود شرکت ها، شاخصهای عملکردی و متغیرهای کلان کالایی میباشد افزایشی بوده است که در تحلیلهای بنیادی نقش مهمی دارد .
هامونی درباره بازارگردانها هم افزود: یک دستورالعمل جدید بازارگردانی مصوب سازمان شد که در نوع خود به نقد شوندگی کمک میکند و دست بازارگردان و فعالان بازار در این دستورالعمل بازتر است که به کشف قیمت و نقد شوندگی بهتر کمک کند .
وی خاطرنشان کرد: تحلیلگران؛ صکوک و فروش اوراق توسط دولت را از عملیات بازار باز در بازار سرمایه جدا کنند و این تحلیل مهمی است .
شیخی:مجلس اجازه بورس بازی به بانکها ندهد
استاد اقتصاد گفت: هر مدیر و کارشناس دلسوزی که نگران آینده اقتصاد و معیشت مردم ایران است راضی به پول بازی بانک ها در بازار سرمایه نمی شود و خط قرمز بر این رویه می کشد.
گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ، شورای عالی بورس حضور بانک ها را با این توجیه که موجب عدم ریزش بازار و رشد بورس می شود مصوب کرده است. از هفته گذشته که این خبر از سوی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار رسانه ای شده واکنش کارشناسان اقتصادی به این موضوع تامل برانگیزاست و نشان می دهد در بحران ها تصمیمات عقلانی گرفته نمی شود که در میان مدت اقتصاد را وارد فاز آرامش و ثبات کند، بلکه برای آرامش بخشی کاذب در کوتاه مدت اما اقتصاد را در بلند مدت به آتش می کشد.
عبدالمجید شیخی؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد چرایی رد حضور بانک ها در بورس را از دیدگاه خود به ما توضیح داده است.
آیا نظام بانکی می تواند در بورس فعالیت کند با توجه به اینکه بنگاه داری بانک ها به شدت منع شده و رهبر معظم انقلاب هم با صراحت این موضوع را مطرح کرده اند؟
سال هاست بانک ها از فلسفه اصلی و وجودی تشکیل خود دور شده اند و به یکی از معضلات اقتصادی کشور تبدیل شده اند که نه تنها کمکی به رفع مسائل و مشکلات اقتصادی نمی کنند، بلکه با سیاست گذاری های غلط و تصدی گری اقتصاد کشور را بسیار تحت الشعاع فعالیتهای نادرست خود قرار داده اند. یکی از مهمترین فلسفه تشکیل بانک ها در تمام دنیا جمع آوری سرمایه های خرد و خرده نقدینگی های مردم است، اگر نقدینگی و سرمایه ای که در دست مردم تجمیع شده از آنها گرفته شود و به سمت اهداف مطلوب اقتصادی هدایت شود یعنی نظام بانکی سرمایه های خرد و کلان را به تولید کشور تزریق کند و بدنه تولید را تقویت و سرپا نگاه دارد آن زمان می توان گفت که بانک ها در راستای فلسفه وجودی خود فعالیت کرده و قدم برداشته اند. بانکداری اسلامی هم روش فعلی بانکداری کشور را که در مسیر بانکداری غربی حرکت می کند به شدت طرد می کند اما روش بانکداری ما به مراتب متفاوت تر از همه ی دنیا شده است. در هیچ جای دنیا بانک ها حق تصدی گری و بنگاه داری در اقتصاد و سود آوری به نفع خود و خراب کردن سایر بخش های اقتصاد را ندارند اما در ایران به جای اینکه بانک به یک موسسه سرمایه گذاری برای پیشبرد اهداف اقتصاد مولد تبدیل شود به یک موسسه برای بنگاه داری برای سود آوری خود تبدیل شده است. قطعا سرمایه گذاری برای نظام بانکی هم جایز نیست چه برسد به تصدی گری و بنگاه داری و دست بردن در فعالیت های مختلف اقتصادی و با سرمایه های مردم برای خود کسب سود کردن.
اما شورای عالی بورس به نظام بانکی اجازه حضور مستقیم و سرمایه گذاری در بورس را داده است چرا ورود نظام بانکی به بورس غیر قابل پذیرش است؟
ورود نظام بانکی به بورس یعنی تداوم سفته بازی که به تعبیر بعضی اقتصاددانان اسلامی هر گونه فعالیتی در بازار ثانویه یک تلاش بی معنا و کاغذ بازی است که هیچ منفعتی به اقتصاد و تولید نمی رساند و در واقع نوعی سفته بازی و انداختن اقتصاد بحران زده کشور در گرداب پولی دیگری است. در صورتی که بانک وارد بازار سرمایه شود به این معناست که پول با پول معامله می شود و چون بازار ثانویه از منظر اقتصاد اسلامی هیچ اعتباری ندارد ورود بانکها به بازار سرمایه تا اینجای کار محکوم و غیر قابل پذیرش است.
در چه صورتی بانک ها می توانند در بورس حضور مستقیم داشته باشند؟
در صورتی که به دور از هر گونه سفته بازی و دلالی و پول بازی با یکدیگر وارد بازار اولیه شوند و به اصطلاح سرمایه های مردم را برای تزریق به شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به عنوان سهام خود وارد بورس کنند. اگر بانک دراین رویه قدم گذاشت و به فکر حمایت از بنگاه های تولیدی در بورس بود خوب است در غیر این صورت اگر به دنبال شراکت با تولیدی ها نباشد و سود سهام را به مردم یعنی صاحبان سپرده ها ندهد و مردم را به نوعی با تولید راه نیاندازد و به شکل کنونی خرید و فروش سهام در بازار ثانویه کار کند ورود بانک ها به بازار سرمایه از این منظر اعتبار اقتصادی ندارد، چه بسا اعتبار شرعی هم نداشته باشد.
به نظر شما برای این مساله به حکم شرعی فقها و علمای دین نیاز است؟
بله چون مساله حضور بانک ها در بازار سرمایه با سرمایه های مردم موضوعی جدی است که حتی می تواند ما را نیازمند به این موضوع کند که فقهای اسلامی متخصص در این امر وارد مساله شوند و موضوع را به درستی شناسایی کنند و اجازه ندهند این مدل بورس بازی ها آن هم با حضور نظام بانکی به یک رویه خطرناک در اقتصاد تبدیل شود. اگر از همین امروز مانع ورود بانک ها به بازار سرمایه نشویم منافذ متعددی برای رانت و سوء استفاده های بانکی ها از سرمایه های مردم چه سپرده های بانکی و چه سرمایه های خرد سهامداران باز می شود و ورود بانکها به بورس بازار ثانویه که بخش اقتصاد مجازی را تشکیل داده تقویت می کند. قطعا در صورت ورود نظام بانکی به بورس آنها به سراغ بازار اولیه نمی روند بلکه به صورت مستقیم به سراغ بازارهای ثانویه می روند که بخش اقتصاد مجازی را تشکیل می دهد. از این زمان به بعد باید بنشینیم و نظاره گر خرید و فروش سهام و فعالیت های غیر مولد بیشتری از نظام بانکی باشیم که هیچ ارزش اقتصادی ندارد و سرمایه گذاری یا مشارکت به نفع تولید نیست. پر واضح است هر مدیر و کارشناس دلسوزی که نگران آینده اقتصاد و معیشت مردم ایران است راضی به پول بازی بانک ها در بازار سرمایه نمی شود و خط قرمز بر این رویه می کشد. وقتی به اصطلاح بازاری طرفین معامله در بازار بیشتر باشند آن هم از نوع متشارکتی که عمدتا می توانند معاملات هنگفتی را در بازار رقم بزنند به دلیل اینکه قدرت چانه زنی بالایی دارند قطعا وارد هر بازاری شوند در آن بازار انحصار ایجاد می کنند و باعث تحریف قیمت ها به نفع خود می شوند، بنابراین این موضوع به حبابی تر شدن بازار ثانویه بیش از پیش دامن می زند.
با توجه به بحران تحریمی کشور، بانک ها در مسیر پیش روی اقتصاد چگونه می توانند کمک کننده اقتصاد کشور باشند؟
مسلما بانک ها در اقتصاد بنا به اهم آنچه اقتصاد برای بانک ها تعریف کرده و تاکید دائمی مقام معظم رهبری بر فاصله گرفتن نظام بانکی از بنگاه داری، نباید به امر خرید و فروش در بورس روی بیاورند چون اصلا در شان نظام بانکی کشور اسلامی نیست. بانک ها حق ندارند از حقوق عمومی مجوزی که برای کمک به فعالیت های اقتصاد مولد برای نفع رساندن به کل جامعه به آنها داده شده به عنوان حق خصوصی استفاده کنند، یعنی بانک حق ندارد دست به فعالیت هایی بزند که خلاف مصالح عمومی و خلاف منافع جامعه است. سیاست های کمی و کیفی کلان اقتصاد کشورحکم می کند نقدینگی و سرمایه های خرد و کلان به سمت تولید هدایت شود تا بنا به آنچه شعار سال نامیده شده جهش تولید صورت بگیرد و تحریم ها دور زده شود، در این مسیر شبکه بانکی کشور باید با تمام وجود، عیار خود را در حمایت از نظام و مردم در این شرایط سخت تحریمی با رفتارها و فعالیت های درست نشان بدهد، قطعا ورود بانک ها به بورس هیچ ارزش اقتصادی ندارد و در راستای تقویت سیاست های کلان کشوربه شمار نمی رود، لذا انتظار می رود نمایندگان مجلس شورای اسلامی هر چه زودتر مانع انجام این کار و توقف این موضوع شوند.
منحنی بازدهی اوراق دولتی ۱۰ شهریور 99 + نمودار
نرخ سود اوراق دولتی در بازار ثانویه با بازگشت از کف وارد کانال جدید شد.در اولین روز کاری هفته جاری نرخ های سود در سررسید بالای سه ماه به دلیل فضای ابهام در روند سایر بازار ها از جمله بورس یکسان شد.
به گزارش «دنیای بورس»، اقتصاد نیوز نوشت: اولین روز آغاز به کار بازار ثانویه اوراق دولتی با یک پدیده جدید روبرو بود؛ منحنی نرخ سود اوراق دولتی در سررسید های بالای سه ماه برای و در بازه زمانی میان مدت شکل صاف پیدا کرد.
به بیان ساده تر این وضعیت به معنای آن است که بازیگران این بازار تصور روشنی از چشم انداز بازدهی در سایر بازار ها به خصوص بازار سهام ندارند. به همین دلیل نرخ سود در سررسیدهای مختلف یکسان شده است. این در حالی است که در شرایط عادی نرخ سود بسته به سررسید زمانی در اعداد متفاوتی کشف می شود، اما در بازار امروز نرخ سود برای سررسیدهای بالا سه ماه تا یک سال در محدوده 19 درصد کشف شد.
برگشت نرخ سود از کف
در هفته قبل نرخ بازدهی میان مدت در بازار ثانویه اوراق دولتی از سطح 19.5 درصد به عدد18.5 درصد نزول کرد اما با سبز شدن شاخص بورس و برگشت بخشی از پول ها به بازار سهام نرخ سود اوراق هم صعود شد.افزایش مجدد نرخ سود به کانال 19 درصد به معنای بازگشت نرخ از کف است.
دلیل افزایش نرخ سود در بازار اوراق
ریزش بورس از قله دو میلیونی موجب شد برخی از سرمایه گذارانی که از بازار سهام خارج شده بودند به بازار اوراق دولتی کوچ کنند.با افزایش تقاضا برای خرید اوراق دولتی قیمت آن افزایش یافت.به دلیل آنکه قیمت این اوراق با نرخ آن رابطه معکوس دارد افزایش قیمت اوراق به معنای کاهش نرخ سود است.
اشکان رسولیان کارشناس اقتصادی در این رابطه توضیح می دهد:در بازار ثانویه اوراق دولتی اسناد فروخته شده یک قیمت اسمی دارد و خریداران بر اساس تنزیل این اوراق کسب سود می کنند.برای مثال وقتی اوراق 100 تومانی 80 تومان تنزیل می شود نرخ سود اوراق 20 درصد می شود اما اگر همین اسناد با نرخ 90 تومان تنزیل شود نرخ سود به 10 درصد کاهش پیدا کرده است.
او با اشاره به اینکه در بازار اوراق مثل سایر بازارها هم وقتی خریدار بیش از فروشنده باشد قیمت بالا می رود گفت:در این حالت نرخ سود اوراق کم می شود و این کاهش علاوه بر آنکه هزینه تامین مالی را کم می کند انتظارات از بازدهی آینده را هم تعدیل می کند.چون پول این اوراق در سررسید به دارنده آن پرداخت می شود.
به گفته او پس از ریزش بورس سرمایه گذاران بزرگ حقوقی و حقیقی به این بازار آمدند و با درخواست خرید آنها قیمت اوراق بالا رفت اما پس از آنکه دولتی برای حمایت از بورس به حقیقی ها فشار آورد بخشی از اوراق خریداری شده در بازار مجددا فروخته شد تا با منابع آن سهم خریداری شود.رسولیان می گوید:عرضه اوراق موجب شد قیمت مجددا پایین آید و در مقابل نرخ سود اوراق بالا رود.
اهمیت منحنی نرخ بازدهی اوراق دولتی
بازار ثانویه اوراق دولتی یک بازار بدون ریسک به حساب می آید زیرا ناشر اوراق و متعهد آن دولت است و ریسک معوق شدن یا سوخت پول خریداران تقریبا صفر است.زیرا دولت حق انحصاری نشر ریال را در اختیار دارد و به هر شکلی می تواند از پس تعهدات خود بر آید.
نرخ سود کشف شده در این بازار مبنایی برای تشخیص انتظارات آینده است.وقتی نرخ سود در این بازار صعودی می شود طبیعتا خبر از آینده خوشی نمی دهد.در مقابل کاهش بازدهی در این بازارها حکایت از یک چشم انداز مناسب برای اقتصاد دارد.
دلیل یکسان شدن نرخ سود در بازار اوراق
پدیده یکسان شدن نرخ بازدهی سررسیدهای میان مدت در بازار ثانویه اوراق به گفته تحلیل گران واکنشی به اتفاقات بورس است. هر چه قدر انتظار بازدهی از بازار سهام بالا برود یا دولت با هدف حمایت از این بازار حقوقی ها را به سوی بورس کوچ کسب سود در بازار ثانویه دهد قیمت اوراق پایین تر خواهد آمد و در مقابل نرخ سود آن بالاتر می رود.
فضای غبار آلود تالار شیشه ای به بازار اوراق ثانویه نیز سرایت کرده است بازیگران در بازار اوراق دولتی به نظر می رسد در صورت تعدیل روند بورس، حاضر به خرید اوراق با نرخ هایی زیر 19 درصد نیز باشند.شاهد آن کسب سود در بازار ثانویه کاهش نرخ سود در بازار اوراق پس از ریزش از قله دو میلیونی است.
خرید اوراق با سررسید های یکساله در نرخ سود 18 درصد در مقایسه با نرخ سود 18 درصدی برای سپرده گذاری دو ساله در بانکها شاهد دیگری بر جذابیت نرخ در کانال زیر 19 درصد است.
اما اگر بازدهی بورس به روال قبل کسب سود در بازار ثانویه بازگردد طبیعتا هیچ بازاری از جمله بازار اوراق توان رقابت با آن را ندارد.با این تفاوت که افزایش نرخ در بازار اوراق علاوه بر اینکه هزینه تامین مالی دولت را بالا می ببرد برای سایر آحاد اقتصاد که از این کانال آینده را رصد می کنند اتفاق خوشایندی نخواهد بود و نماد انتظارات منفی قلمداد می شود.
دیدگاه شما