درک تحلیل SWOT


swot چیست ؟

SWOT یا مدل خط و مشی، ابزار تحلیلی بسیار کارآمدی است که برای شناسایی محیط بیرونی و درونی سازمان به کار برده می شود. از آن در مدیریت استراتژیک و همین طور بازاریابی به منظور شناخت محیط سازمان استفاده می شود.

SWOT از حروف ابتدای مفاهیم قوت (Strength)، ضعف (Weakness)، فرصت (Opportunity) و تهدید (Threat) تشکیل شده است. راه‌اندازی کسب‌و‌کار چندان آسان نیست. به مسائل زیادی باید توجه کنید. یکی از راه‌هایی که مطمئن شوید مسیر درستی را می‌روید این است که هر از گاهی بایستید و به چشم‌انداز پیش رویتان نگاه کنید. با آنالیز SWOT می‌توانید هم وضعیت فعلی کسب‌وکار و هم وضعیتی که در آینده خواهد داشت را بررسی کنید.در SWOT مفاهیم قوت و ضعف به محیط درون سازمان و فرصت و تهدید به محیط بیرون سازمان مربوط می شود.

S – (قوت Strength)

strength یا قوت مربوط به وضعیت داخلی سازمان است و نقاط مثبت (توان و نقاط قوت) آن را ارزیابی می‌کند و می‌تواند یک حالت هم‌افزایی در سازمان ایجاد کند. هر شرکتی مایل است در این موقعیت قرار داشته باشد تا بتواند با بهره‌گیری از توانمندی‌ها، استفاده از فرصت‌ها را به حداکثر برساند.

از خود بپرسید :
  • ما در چه چیزی خوب هستیم؟
  • چه کاری را بهتر از هرکس دیگری انجام می‌دهیم؟
  • مزیت رقابتی ما چیست؟
  • چه کاری را انجام می‌دهیم که هیچ‌کس دیگری انجام نمی‌دهد؟
  • چه منابعی را در اختیار داریم؟
  • در بخش تجارت الکترونیک چه مزایایی داریم؟
  • کارمندان ما چه مزیت‌هایی دارند؟
  • شرکت ما چه دارایی ارزشمندی دارد؟
  • مشتریان چه چیزی را درباره‌ی کار ما دوست دارند؟

W – (ضعف Weakness)

weakness یا ضعف مربوط به وضعیت داخلی سازمان است و نقاط منفی (ضعفهای) آن را ارزیابی می‌کند.هدف آن ، کاهش نقاط ضعف و افزایش فرصت‌هاست. گاه شرکت‌ها به دلیل برخورداری از ضعف‌های اساسی، امکان استفاده از فرصت‌های به دست آمده را ندارند، لذا طراحی دوره‌های آموزشی به منظور از بین بردن نقاط ضعف می‌تواند شرکت را در استفاده از فرصت‌ها توانمند کند.

ازخود بپرسید :
  • ما در چه کاری بد هستیم؟
  • رقبای ما چه کاری را بهتر از ما انجام می‌دهند؟
  • مشتریان ما از چه مسائلی به ما شکایت می‌کنند؟
  • تیم ما چه معایبی دارد؟
  • چه عاملی ما را عقب نگه می‌دارد؟
  • کمبود چه منابعی در کار وجود دارد؟
  • چه چیزهایی را می‌توانیم بهبود دهیم؟

O – (اهداف Objectives)

Objectives یا اهداف مربوط به وضعیت خارجی سازمان است و نقاط مثبت (فرصتهای) آن را در ارتباط با بیرون ارزیابی می‌کند.این مورد براساس توانمندی شرکت در مقابل تهدیدات بنا شده‌است و هدف آن افزایش توانمندی‌های موجود و کاهش تهدیدات با طراحی دوره‌های آموزشی است.

از خود بپرسید :
  • چه تغییراتی به مرور می‌تواند کسب و کار شما را بهبود بخشد؟
  • آیا بازار به شیوه‌ی مناسبی تغییر می‌کند؟
  • آیا وضعیت اقتصادی فعلی، شغل ما را به سمت مثبتی هدایت می‌کند؟
  • به سراغ چه فرصت‌هایی هنوز نرفته‌ایم؟
  • چه فرصت‌هایی برایمان مهیا خواهد بود؟
  • آیا هزینه‌ی مواد اولیه‌ی ما کاهش خواهد یافت؟
  • آیا راهی برایمان هست که منابعی را که تابه‌حال نداشته‌ایم به دست آوریم؟

T – (تهدید Threat)

Threat یا تهدید مربوط به وضعیت درک تحلیل SWOT خارجی سازمان است و نقاط منفی (تهدیدات پیش روی) آن را در ارتباط با بیرون ارزیابی می‌کند. هدف آن ، کاهش تهدیدات تا حد امکان است. شرکتی که در معرض ورشکستگی قرار دارد می‌تواند با برگزاری دوره‌هایی مانند مدیریت راهبردی و … از راهبردهای گوناگونی مانند انحلال، ادغام و تلاش برای بقا استفاده کند.

از خود بپرسید :
  • رقبای فعلی ما چه کسانی هستند؟
  • چه محصولات جدیدی با ورود به بازار ممکن است تجارت الکترونیک ما را تهدید کند؟
  • آیا اندازه‌ی بازار ما کاهش خواهد یافت؟
  • آیا صنعت به گونه‌ای منفی تغییر خواهد کرد که بر کسب و کار ما تاثیر بگذارد؟
  • آیا هزینه‌ی مواد اولیه‌ی ما زیاد خواهد شد؟
  • آیا تقاضایی که موجب عرضه‌ی محصولاتمان شده کمتر خواهد شد؟
  • آیا مقررات به نحوی تغییر خواهند کرد که کسب و کار ما را تهدید کنند؟
  • آیا سازنده و تولیدکننده‌ی ما غیرقابل اعتماد خواهد بود؟

بررسی عناصر SWOT

تحلیل SWOT بر چهار موردی که در اسمش مشخص شده، تمرکز می‌کند و شرکت‌ها را قادر می‌سازد نیروها، اقدامات یا نوآوری‌هایی که بر استراتژی تأثیر می‌گذارند را شناسایی کنند. شناخت این عوامل مثبت و منفی به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا ارتباط مؤثرتری با بخش‌هایی از برنامه که نیازمند بررسی هستند داشته باشند.

افراد معمولا زمانی که تحلیل SWOT انجام می‌دهند، جدولی با چهار ستون رسم می‌کنند تا عوامل مؤثر را نوشته و با هم مقایسه کنند. معمولا نقاط قوت و ضعف با لیستی که از فرصت‌ها و تهدید‌ها تشکیل شده هماهنگی ندارند، گرچه باید به طریقی با هم ارتباط پیدا کنند چون به هر حال به نوعی به هم گره خورده‌اند. پیدا کردن ارتباطی بین تهدیدات بیرونی و نقاط ضعف داخلی، جدی‌ترین مشکلاتی که شرکت با آنها رو‌به‌رو است را برای مدیران مشخص می‌کند.

بعد از اینکه خطرات را مشخص کردید، می‌توانید تصمیم بگیرید آیا بهترین کار حذف نقاط ضعف داخلی، از طریق افزایش منابع شرکت برای اصلاح مشکل است یا کاهش تهدیدات خارجی با کنار گذاشتن مناطق تهدیدآمیز برای فعالیت تجاری.

۱- عوامل درونی

دو حرف اولی که در این نام اختصاری دیده می‌شوند نقاط قوت (S) و نقاط ضعف (W) هستند که به عوامل درونی مربوط می‌شوند و به معنی منابع و تجربیاتی هستند که در دسترس شما قرار دارند. مثال‌هایی از حوزه‌هایی که معمولا این دو مورد درک تحلیل SWOT را در برمی‌گیرند شامل موارد زیر هستند:

  • منابع مالی، مثل بودجه، منبع درآمد و فرصت‌های سرمایه‌گذاری
  • منابع فیزیکی، مثل مکان شرکت، امکانات و تجهیزات
  • منابع انسانی، مثل کارکنان، داوطلبان و مخاطبان هدف
  • دسترسی به منابع طبیعی، علائم تجاری، گواهی‌نامه‌ها و حق‌تألیف‌ها
  • فرآیندهای جاری، مانند برنامه‌های مربوط به کارمندان، سلسله‌مراتب بخش‌ها و سیستم‌های نرم‌افزاری

فراموش نکنید : تا زمانی که عوامل داخلی به خوبی ارزیابی نشده باشند، شرکت‌ها نمی‌توانند از منابع خارجی نهایت استفاده را ببرند.

۲- عوامل بیرونی

نیروهای بیرونی بر تمامی شرکت‌، افراد و بخش‌ها تأثیر می‌گذارند. این عوامل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر فرصت‌ها و تهدید‌ها تأثیر دارند و باید به صورت کامل نوشته و بررسی شوند. عوامل بیرونی، معمولا چیزهایی هستند که از کنترل شما و شرکت‌تان خارج هستند، مانند:

  • گرایشات بازار، مثل محصولات و تکنولوژی‌های جدید یا تغییر نیاز مخاطبان
  • گرایشات اقتصادی، مثل گرایشات مالیِ محلی، ملی یا بین‌المللی
  • بودجه‌هایی که از موقوفات، مجلس و منابع دیگر می‌آیند
  • عوامل جمعیتی، مثل سن، نژاد، جنسیت و فرهنگ مخاطبان هدف
  • رابطه با شرکا و تأمین‌کنندگان
  • قوانین سیاسی، محیطی و اقتصادی

بعد از اینکه ستون‌های مربوط به ۴ عامل را پر کردید، باید بر اساس نتیجه، به استراتژی‌های جدید فکر کنید. این استراتژی‌ها باید از نقاط قوت و فرصت‌ها به عنوان اهرمی برای غلبه بر نقاط ضعف و تهدیدها استفاده کنند. «این در اصل حوزه‌ای از توسعه‌ی استراتژیک است، جایی که سازمان‌ها این فرصت را دارند تا بیشترین خلاقیت را داشته باشند و همین‌‌جا است که ایده‌های جدید ظهور پیدا می‌کنند. اما برای رسیدن به این مرحله، تحلیل باید با دقت آماده شده باشد.»

مزایا و محدودیتها استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT

در استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT برای برنامه‌ریزی راهبردی مزایا و محدودیتهایی وجود دارد که دعبارتند از :

مزایا:

  • داده‌های واقعی به منظور درک محیط خارجی و توانمندی‌های داخلی قابل دسترس هستند.
  • این امکان وجود دارد تا تهدیدات و فرصتهای خارجی ارزیابی شوند.
  • یک ارزیابی واقعی از نقاط قوت و نقاط ضعف در مقایسه با رقبا پدید می‌آید.
  • ابعاد جدیدی از موقعیت رقابتی به وجود می‌آید.

محدودیت‌ها:

  • یکی از محدودیتها صرف زمان است.
  • داده‌های جمع‌آوری شده ممکن است بهنگام نباشند.
  • اختلاف نظر در درک فرایند SWOT ممکن است وجود داشته باشد.
  • اعمال سلیقه و نظر شخصی به جای استفاده از اطلاعات واقعی نیز ممکن است به وجود بیآید.

جایگزین‌های تحلیل SWOT

تحلیل SWOT ، یک استراتژی ساده و قابل فهم برای شناسایی نقاط ضعف و تهدیدها در کنار نقاط قوت و فرصت‌ها است. ولی تحلیل SWOT فقط یکی از ابزار مورد استفاده در جعبه‌ی ابزار استراتژی است. وقتی SWOT در کنار مدل‌های تحلیلی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد، مطمئن درک تحلیل SWOT باشید که ارزش وقتی که بر آن می‌گذارید را دارد و می‌تواند روند تصمیم‌گیری شما را هدایت کند.

ابزارهای تحلیلی دیگری که می‌توانید استفاده کنید، شامل موارد زیر است :

۱- PEST (عوامل سیاسی (political)، اقتصادی (economic)، اجتماعی (social)، و تکنولوژیک (technological))

۲- تحلیل MOST (ماموریت (mission) هدف (objective)، استراتژی‌ها (strategies) و تدابیر (tactics))

۳- تحلیل SCRS (استراتژی، وضعیت کنونی (current state)، نیازها (requirements) و راه حل (solution)) .

همچنین تحلیل SWOT می‌تواند باعث شود کسب‌و‌کار ما به روش متعادل‌تر و عمیق‌تری استراتژی‌ها را بررسی و اجرا کند. تحلیل SWOT در حل مشکلاتی که در حین توسعه‌ی طرح کسب‌و‌کار با آنها مواجه می‌شویم مفید است، اما فراتر از این نمی‌رود. استفاده از تحلیل SWOT به تنهایی ارزش‌هایی اصلی کسب‌و‌کار شما را مشخص نمی‌کند، برنامه‌ریزی بدون شناخت هدف و بدون معیارهایی که پیشرفت شما را در راه رسیدن به آن اهداف اندازه‌گیری کنند، بی‌فایده و ناکارآمد خواهد بود.

برترین مثال برای مدل SWOT از یک شرکت واقعی

اگر به دنبال گسترش بازارهای خود هستید یا فقط قصد توسعه استراتژی خود را دارید، احتمالاً تجزیه و تحلیل مدل SWOT یکی از اولین اقداماتی است که می‌توانید برای..

برترین مثال برای مدل SWOT از یک شرکت واقعی

برترین مثال برای مدل SWOT از یک شرکت واقعی

منتشر کننده رایا مارکتینگ

رویایتان را در تولید محتوا به واقعیت می رسانیم. رایا مارکتینگ با بکارگیری بیش از 7000 نویسنده متخصص در تمامی زمینه های کسب و کار، برگزاری آزمون تخصصی نویسنده سئوکار، دیتاماینینگ و مدیریتی ویژه توانسته است علاوه بر حفظ و کنترل کیفیت، هزینه تولید محتوا را برای بازاریابی محتوایی سایتتان به طرز قابل ملاحظه ایی کاهش دهد. تولید محتوا در تمامی زمینه های کسب و کار به بیش از 7 زبان زنده دنیا تولید و ترجمه میگردد.

اگر می‌خواهید شرایط فعلی کسب و کار خود را بررسی کنید یا به دنبال گسترش بازارهای خود هستید یا فقط قصد توسعه استراتژی خود را درک تحلیل SWOT دارید، احتمالاً تجزیه و تحلیل مدل SWOT یکی از اولین اقداماتی است که می‌توانید برای رسیدن به اهداف انجام دهید. امروزه، تعدادی مثال برای مدل SWOT وجود دارد که جز بهترین نمونه های کاربرد مدل SWOT محسوب می‌شوند و می‌توانند الهام بخش شما برای درک و استفاده بهینه از نتایج این مدل باشند.

مثال برای مدل SWOT

ما در این مقاله یک مثال برای مدل SWOT از موفق‌ترین شرکت‌های جهان برای کمک به شما برای بهره گیری درست از این مدل ارائه کرده ایم؛ اما قبل از این مثال اجازه دهید به ابعاد مدل SWOT بپردازیم. در واقع نام این مدل مخفف این ابعاد است.

نقاط قوت (داخلی)

هنگام بررسی نقاط قوت خود در مدل SWOT باید به این سؤال پاسخ دهید: آیا شرکت من مزیت رقابتی خاصی نسبت به مهم‌ترین رقبای من دارد؟ این مزیت رقابتی می‌تواند مربوط به وجود یک فناوری خاص، سهولت دسترسی به منابع، شخصی سازی اکثر محصولات و غیره باشد.
با ارزیابی نقاط قوت خود می‌توانید مشاهده کنید موقعیت فعلی شما در بازار چگونه است و از مزیت‌هایی که به بازار ارائه کرده اید، اطلاعات بیشتری کسب ‌کنید.

گسترش بازار

نقاط ضعف (داخلی)

نقاط ضعف، دقیقاً نقطه مقابل نقاط قوت سازمان شما است. در واقع هنگام بررسی نقاط ضعف کسب و کار خود باید به این سؤالات پاسخ ‌دهید: رقبای شما در چه زمینه ای بهتر از شما عمل می‌کنند؟ آن‌ها چه مزیت آشکاری نسبت به شما دارند؟ آیا محصول یا خدمتی را که ارائه می‌دهید می‌تواند بهبود یابد یا این امر ممکن نیست؟
فرصت‌ها (خارجی)

بُعد دیگر مدل SWOT بررسی روندهای مثبت است که می‌توانند نشان دهنده فرصتی جدید برای کسب و کار شما باشند. این فرصت‌ها معمولاً خارج از محیط داخلی سازمان شما وجود دارند. به طور مثال این فرصت‌ها می‌توانند شامل تغییرات در صنعت، تغییر در چشم انداز رقبای اصلی شما و یا حتی تغییر در قوانین صنعت شما باشند.
به عنوان نمونه، در دوران همه‌گیری ویروس کرونا شرکت‌هایی مانند نایک و آدیداس در بخشی از سبد محصولات خود، ماسک‌ها را در وب‌سایت‌های خود عرضه کردند. در واقع این شرکت‏ها از طریق تغییرات جدید، فرصت‌هایی را شناسایی کردند که منجر به افزایش سودآوری آن‌ها شد.

تهدیدها (خارجی)

تهدیدها بٌعد دیگر مدل SWOT است که خارج از محیط داخلی کسب و کار شما وجود دارند. اگر شما این تهدیدها را نادیده بگیرید، روی رشد و موفقیت کسب و کار شما تأثیر منفی خواهد داشت. نمونه هایی از این تهدیدها عبارتند از مسائل مرتبط با زنجیره تأمین، تغییر شرایط بازار، تغییر در قوانین و مقررات جاری.


البته همیشه تشخیص این تهدیدها به آسانی امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین شما باید به طور فعال تهدیدهای احتمالی را پیگیری کنید تا به موقع اقدامات مناسب را برای جلوگیری از تأثیر آن‌ها بر کسب و کار خود انجام دهید. آیا اخیراً رفتار مشتریان شما در مورد استفاده از یک محصول خاص تغییر کرده است؟ با پاسخگویی به چنین سؤالاتی می‌توانید بهتر بازار و تهدیدهایی را که در انتظار کسب و کار شما هستند درک کنید.

تا این بخش از مقاله با ابعاد مختلف مدل SWOT آشنا شده اید. در ادامه، یک مثال برای مدل SWOT را از موفق‌ترین شرکت‏های جهان یعنی شرکت کوکاکولا، برای درک بهتر شما از این مدل ارائه کرده ایم.

نقاط قوت شرکت کوکاکولا (یک مثال برای مدل SWOT)

تنوع محصولات – یکی از برجسته ترین نقاط قوت شرکت کوکاکولا، تنوع زیاد محصولات آن در گروه‌های مختلف است؛ به عبارت دیگر، بیش از 500 برند در 200 شرکت، به شرکت کوکاکولا تعلق دارد. این نقطه قوت به تنهایی موجب تسلط بالای این شرکت در بازار شده است. علاوه بر این، تنوع تخصصی محصولات این شرکت روی کاهش فضای رقابتی بازار آن تأثیر زیادی داشته است.

توسعه کسب و کار

سهم بازار

شرکت کوکاکولا با سهم بازار 43 درصد در صنعت نوشابه، نسبت به اکثر رقبای مهم خود موقعیت بسیار خوبی دارد؛ بنابراین رقابت با کوکاکولا بسیار دشوار است.

شناخت از برند

کوکاکولا یکی از شناخته شده ترین برندهای جهان است و این مزیت از مهم‌ترین مزیت‌های این شرکت در مقایسه با رقبای آن به شمار می‌رود. علاوه بر این، این معروفیت گسترده برند موجب شده است که هر محصول یا برند جدیدی که روی این شرکت سرمایه گذاری می‌کند پس از مدت کوتاهی دیده می‌شود.

دستورالعمل‌های سرّی

به عنوان آخرین مزیت، این شرکت با داشتن یک دستورالعمل سرّی برای ساخت مهم‌ترین محصول خود یعنی نوشابه، بسیار متمایز از رقبای خود شده است؛ بنابراین رقبای این شرکت به سختی می‌توانند محصولی مشابه آن تولید کنند.

ترندهای سلامتی

یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف این شرکت عدم توانایی آن در انطباق با ترندهای سلامت است. به دنبال افزایش آگاهی مردم در مورد مضرات مواد غذایی ناسالم و قند، محصولات مشابه سالم‌تر باید جایگزین نوشیدنی‌های گازدار و شیرین شوند.

جایگزین کردن قند

یکی دیگر از نقاط ضعف این شرکت مرتبط با سلامتی است، زیرا این شرکت برای بهبود کیفیت محصول و حفظ طعم محصول خود نتوانسته است جایگزینی برای قند پیدا کند. شرکت کوکاکولا سالیان سال است که تلاش می‌کند یک جایگزین مناسب و سالم برای قند پیدا کند و اما تاکنون موفق نشده است.
تثبیت موقعیت فعلی – تثبیت موقعیت فعلی کوکاکولا و نوشابه های آن هم یک نقطه قوت است و هم یک نقطه ضعف؛ زیرا همه افراد جهان برند و محصولات آن را می‌شناسند و همه شرکت‌ها آرزو دارند به چنین معروفیتی برسند.

با این حال، این امر به این دلیل ضعف محسوب می‌شود که این شهرت خاص جهانی، تغییر را برای این شرکت دشوار کرده است؛ زیرا قطعاً در بین نوشیدنی‌های شیرین با یک دستورالعمل سرّی، یک از بهترین‌ها نیست.

ترندهای فعلی

اگر شرکت کوکاکولا بتواند به ترندهای فعلی سلامت توجه کند و به خوبی به آن‌ها واکنش نشان دهد، فرصت بزرگی خواهد داشت تا سهم بازار خود را افزایش دهد؛ و بخش عمده صنعت نوشابه را متعلق به خود سازد. به ویژه اگر بتواند در زمینه یافتن یک جایگزین سالم برای شکر موفق شود.

کم بودن رقبای مهم

به دلیل تسلط این برند در صنعت نوشابه و کم بودن رقبای مهم برای محصولات این شرکت، کوکاکولا می‌تواند محصولات جدیدی را با کمک استراتژی‌های بازاریابی مناسب به سرعت در بازار عرضه کند.

استراتژی بازاریابی


وجود محصولات جایگزین سالم‌تر

اگرچه این شرکت در زمینه نوشابه‌ها بر بازار تسلط دارد، اما بسیاری از محصولات سالم‌تر جایگزین‌، در بازار وجود دارند. به عنوان مثال آب‌های طعم‌دار، اسموتی‌ها، نوشیدنی‌های ارگانیک، آب‌میوه‌های طبیعی جایگزین‌هایی برای نوشابه های قند دار هستند و با آگاهی بیشتر مردم نسبت به مضرات مواد قندی، آن‏ها این نوع نوشیدنی‌ها را ترجیح می‌دهند.

انتشار اطلاعات منفی در مطبوعات و رسانه ها

با اینکه شرکت کوکاکولا به دلیل استفاده از استراتژی‌های بازاریابی منحصر به فرد و آگاهی گسترده از برند خود شناخته شده است، اما به دلیل ناسالم بودن محصولاتش در مطبوعات و رسانه ها مورد هجوم قرار گرفته است. با انجام بررسی‌های جدی‌تر، ساخت ویدیوهای یوتیوب و حتی انتشار مقالات از منابع معتبر ممکن است این شرکت در بلندمدت دچار ضرر و زیان‌های جدی شود.

هدیه رایا مارکتینگ به شما

از آنجاییکه ارائه محتوای با کیفیت (از نظر کپی نبودن، قدرت انتقال مفاهیم، سئو و تخصصی بودن) بزرگترین دغدغه رایا مارکتینگ می باشد، همواره خودمان را در معرض تست شما کارفرمایان گرانقدر قرار می دهیم. از این رو می توانید درخواست نمونه محتوای رایگان با کلمه کلیدی یا عنوان مد نظرتان را بدهید تا پس از دریافت یک تا دو نمونه محتوا به راحتی بتوانید تصمیم گیری بفرمایید.

فرم درخواست محتوای هدیه

توصیه رایا مارکتینگ به شما:

تولید محتوا را جدی بگیرید، تمامی سایتهای برتر مثل دیجی کالا، زومیت، بامیلو، تبیان، ورزش 3 و غیره با تولید محتوای یونیک و فراوان به موفقیت رسیدند، شما نیز با تعیین استراتژی درست و تولید محتوای منظم و مداوم می توانید موقعیت بازاریابی اینترنتی خود را ارتقا دهید.

رویایتان را در تولید محتوا به واقعیت می رسانیم. رایا مارکتینگ با بکارگیری بیش از 7000 نویسنده متخصص در تمامی زمینه های کسب و کار، برگزاری آزمون تخصصی نویسنده سئوکار، دیتاماینینگ و مدیریتی ویژه توانسته است علاوه بر حفظ و کنترل کیفیت، هزینه تولید محتوا را برای بازاریابی محتوایی سایتتان به طرز قابل ملاحظه ایی کاهش دهد. تولید محتوا در تمامی زمینه های کسب و کار به بیش از 7 زبان زنده دنیا تولید و ترجمه میگردد.

به کارگیری مدل swot در ارزیابی کسب و کار

قطعاً برای شما هم پیش آمده که برای کاری خیلی خوب برنامه ریزی کرده اید اما در نهایت، آن نتیجه ی مطلبوب بدست نیامده است. این امر باعث ایجاد دلسردی در شما شده و احساس کرده اید نمی توانید موفق شوید!

به کارگیری مدل swot در ارزیابی کسب و کار

به گزارش جی پلاس، قطعاً برای شما هم پیش آمده که برای کاری خیلی خوب برنامه ریزی کرده اید اما در نهایت، آن نتیجه ی مطلبوب بدست نیامده است. این امر باعث ایجاد دلسردی در شما شده و احساس کرده اید نمی توانید موفق شوید!
اما به راستی به نظرتان چاره ی کار چیست؟ با ما همراه باشید تا در مدل “SWOT “دلیل این دلسردی را متوجه شوید.

SWOT مخفف چهار واژه ی

Strengths (نقاط قوت)،

Weaknesses (نقاط ضعف)،

Opportunities (فرصت‌ها) و

Threats (تهدیدات) است.

این ابزار در دهه ی شصت میلادی توسط “آلبرت هافمری” ساخته شده و هنوز هم کارایی دارد.


آنالیز “سوات”به شما کمک می کند تا به یک توازن پایدار در بازار برسید. از این تحلیل می توان برای توسعه ی استعدادها، توانایی ها و فرصت های شغلی حرفه ای خودتان هم استفاده کنید.


هدف SWOT در کسب و کار چیست؟


برای اینکه بتوان یک استراتژی اصولی و درست در زمینه ی کسب و کار راه اندازی کرد، در درجه ی اول باید آن را به صورت همه جانبه بررسی نمود. تجزیه و تحلیل SWOT به شما کمک می کند تا ضمن بررسی نقاط سازنده و مخرب کسب و کار خود، یک برنامه ریزی درست انجام دهید.
هر استراتژی دارای عوامل متعدد و گوناگون است. در سوات هم عوامل به دو دسته ی بیرونی و درونی تقسیم می شوند.

عوامل درونی درک تحلیل SWOT شامل نقاط قوت و ضعف است، فرصت و تهدید هم به عوامل بیرونی کسب و کار اشاره می کند. بخشی از عوامل درونی کسب و کار (SW) عبارتند از:

• ثبت اختراع
• نام تجاری مناسب
• وضعیت برندینگ قوی/ضعیف در میان مشتریان
• داشتن دانش اختصاصی بالا/پایین
• انگیزه تیمی قوی/ضعیف
• تبلیغات مناسب و حرفه ای
• نقدینگی بالا/پایین
• کیفیت بالا/پایین محصول
• میزان هزینه بالا/پایین
• دسترسی به شبکه توزیع قوی/ضعیف


همان طور که قبلاً گفته شد فرصت ها و تهدیدها به عوامل بیرونی (OT) برمی گردند. عواملی که توسط شما کنترل نمی گردد. مانند:


• ترندهای بازار (محصولات و تکنولوژی‌های جدید، تغییر نیازهای مخاطبین)
• ترندهای اقتصادی (اتفاقات اقتصادی محلی، ملی و بین المللی)
• سرمایه‌گذاری (ترند حمایت مالی، کمک‌های مالی)
• تغییرات دموگرافیک و نوع مصرف و نیاز جامعه
• ارتباط بین تامین‌کنندگان و کسب‌وکار های همکار دیگر
• مسائل سیاسی، محیط زیست و ارتباطات اقتصادی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی

چگونه برای کسب و کار خود تحلیل SWOT را انجام دهیم؟


همان طور که قبلا هم اشاره شد، یکی از مزایای سوات این است که نه تنها در حوزه ی کسب و کار می توان از آن استفاده کرد، بلکه در زمینه ی تصمیم گیری های شخصی نیز بسیار کارآمد و موثر است. برای اینکه بتوان به شناخت بهتر و کامل تر از اجزای این استراتژی برسیم، باید هرکدام از آن ها را به صورت جداگانه در حرفه ی خود بررسی کنیم:


S : نقاط قوت شما کجاست؟


برای پاسخ به این سوال از خود بپرسید

  • کسب و کارتان چه مزیتی برای مشتریان دارد؟
  • چه کاری را بهتر از رقبا انجام می دهید؟
  • نظر مردم در مورد این ویژگی مثبت شما چیست؟


همواره به یاد داشته باشید در بررسی نقاط قوت خود، رقبای خود را در نظر بگیرید. به طور مثال اگر رقبای شما هم محصول باکیفیت به بازار ارائه می دهند، کیفیت خوب محصولات شما مزیت نیست، بلکه ضروریت است.


W : نقاط ضعف شما چیست؟


پس از بررسی نقاط قوتتان، نوبت مشخص کردن نقاط ضعفتان است. از خود بپرسید در کدام بخش باید کار بیشتری انجام دهید؟ مشتریان نقاط ضعف شما را چه می دانند؟ محصولتان در کدام قسمت ضعف داشته و باید تقویت گردد؟ کسب و کار شما از بیرون چگونه است؟


O: فرصت های پیش رو را دریابید!


فرصت ها اتفاقاتی است که معمولا در اطراف همه رخ می دهند، فقط باید حواستان را حسابی جمع کنید و آن ها را درست تشخیص دهید. به طور مثال برای روزهای خاص که در تقویم هم بسیار زیاد هستند، شما چه برنامه ریزی کرده اید؟ شناسایی فرصت ها کمک می کند تا از آن ها به نفع خودتان بهره برداری کنید.
این نکته را به یاد داشته باشید، فرصت ها به ندرت دوبار در خانه را می زنند، پس حواستان را حسابی جمع کرده و به راحتی آن ها را از دست ندهید!


T: از تهدیدها نترسید و آن ها را به فرصت تبدیل کنید!


یک تهدید می تواند موقعیت نامطلبوبی باشد که از بیرون بر کسب و کارتان تحمیل شده است مانند مشکلات اقتصادی کنونی و کاهش قدرت خریداران!
در این شرایط شما هستید که باید این تهدیدها را درک کرده اما بدون ترس، آن ها را تبدیل به فرصت کنید. باید از خود بپرسید که رقبایتان در این شرایط چه کار می کنند؟ چه موانعی سر راه شماست؟ تغییرات دنیای تکنولوژی و شیوه ی زندگی مردم آیا کسب و کارتان را تهدید می کند؟ نقطه ی ضعف شما در این شرایط چیست؟


فواید تحلیل SWOT


سوات یک تجزیه تحلیل قوی است که می توان به عنوان یک راهنما از آن استفاده کرد نه به عنوان یک نسخه!
به یاد داشته باشید این ابزار یک شیوه برای نظم بخشیدن بهتر به ذهن شماست. مخصوصاً زمانی که کار را به صورت تیمی انجام می دهید، می توان از SWOT به عنوان زبان مشترک برای بحث و گفتگو استراتژیک استفاده کرد تا نقاط قوت کسب و کار و مهارت های اصلی شرکت را ترسیم و شناسایی کرد، نقاط ضعف را مشخص نموده و در جهت تقویت آن ها قدم برداشت، واکنش خود را به فرصت ها بیشتر کرده و بر تهدید ها بدون ترس غلبه نمود.
همواره به یاد داشته باشید، تجارت های موفق بر روی نقاط قوت خود تأکید دارند و نقاط ضعفشان را رفع کرده و در برابر تهدیدهای درونی و بیرون از کسب و کارشان محافظت می کنند. این شرکت ها، فرصت ها را بهتر و سریع تر از رقبای خود شناخته و از آن ها بهره بردای مناسب می کنند.

چگونه به کمک تجزیه و تحلیلSWOT کلیدواژه ها، فرصت های محتوایی بیابیم؟

در این مقاله قصد داریم به موضوع تجزیه و تحلیل SWOT کلید واژه ها بپردازیم. در ادامه به شما نشان خواهیم داد چگونه ارزیابی منظم رتبه بندی کلیدواژه ها و محتوای مرتبط با آن می تواند یک شیوه عالی برای قرار گرفتن در صدر نتایج گوگل و به دست اوردن فرصت های محتوایی باشد. پس همراه وب ایده باشید.

اگر شما نیز همانند سایر وبسمتران با سایت خود به صورت طولانی مدت کار کرده باشید، حتما به خوبی می دانید که داشتن محتوای تازه از لحاظ ایده و جذابیت کار بسیار دشواری است. با این همه، شکی نیست که یکی از دلایل رایج دوست داشتن این صنعت، تغییرات ثابتی است که در آن رخ می دهد. نتایج موتورهای جستجو تغییر پیدا می کند و استراتژی های جدیدی ظهور می یابد اما در انتهای روز چیزی که در نتایج جستجو مشاهده می کنید محتوای در دسترس، مفید و مهم برای مشتریان است. مقالات زیادی در مورد اهمیت کلیدواژه نوشته شده است. ما نیز در وبلاگ وب ایده بارها و بارها در مورد این موضوع مهم صحبت کرده ایم. شاید از خودتان بپرسید دلیل اهمیت کلیدواژه ها در حوزه سئو چیست؟ خوب پاسخ به این سوال بسیار ساده است. کلیدواژه بنیان و اساس هر برنامه سئویی است. این کلیدواژه ها به ما کمک می کنند بفهمیم مشتریان به دنبال چه چیزی هستند و ما را مطمئن می سازد که به مشتریان خود اطلاعاتی را ارائه می کنیم که واقعا به آن نیاز دارند. فرض کنید یک سایت جدید راه اندازی کرده اید. سایتی که طراحی ، محتوا و آدرس های جدیدی دارد. با اینکه طراحی سایت جدید کمی دشوار است و باعث می شود افراد خود را برای یک تغییر آماده سازند اما چنین موضوعی می تواند فرصت بسیار عالی در اختیار شما قرار دهد تا ببینید چه چیزی به درستی کار می کند،چه چیزهایی فعلا در سایت وجود دارد و فرصت های پیش رو چیست. در چنین شرایطی می توان به یک مفهوم جدید فکر کرد که به آن تجزیه و تحلیل SWOT کلیدواژه محور می گویند. کلمه SWOT از چهار حرف تشکیل شده است که هر کدام یک کلمه مجزا هستند. S مخفف نقاط قوت کلمات کلیدی،W مخفف نقاط ضعف کلمات کلیدی، O مخفف فرصت های موجود در کلمات کلیدی و T نشان دهنده خطرات و تهدیداتی است که در این حوزه وجود دارد. این نوع تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند جایی که سایت به خوبی کار می کند، مواردی که نیاز به تطبیق دارد و جایی که باید در ماه های آینده بر روی آن تمرکز داشته باشید را تشخیص دهید و بر اساس آن محتوای سایت را بهتر کنید. خوب حالا که با تجزیه و تحلیل SWOT اشنا شدید بهتر است آن را به چند مورد اصلی تقسیم کنیم.

  1. داده های مرتبط با عملکرد کلیدواژه ها:

خوب همانطور که می دانید هر سایتی مجموعه ای از کلیدواژه ها را خواهد داشت. در این مجموعه، مجموعه ای از عبارات کلیدی وجود دارد که با مخاطبان ما بیشتر همتراز هستند. برای شروع کار بهتر است کلیدواژه های اصلی خود را در SEMrush وارد کنید.

این کار به شما اجازه می دهد موقعیت کلیدواژه و صفحاتی که فعلا در نتایج جستجو رتبه ای دارند را مشاهده کنید. بعد از اینکه موقعیت فعلی خود را درک کردید و نوع محتوایی که در نتایج موتورهای جستجو، رتبه ‌ای دارند را شناسایی نمودید می توانید ایده ای برای صفحات برتر، نوع محتوایی که ترافیک بیشتری به سمت سایت هدایت می کند و خلاء موجود در محتوا را تشخیص دهید. همین امر موجب می شود نقاط قوت و ضعف محتوای خود را بهتر درک کنید و به رفع مشکلات موجود بپردازید.

  1. عملکرد صفحات فرود:

با کمک داده های مرتبط با کلیدواژه که در مرحله قبل به دست آوردیم، می توانیم هر صفحه را بر اساس شرایط مربوطه خود و موقعیت مرتبط با هر واژه تجزیه و تحلیل کنیم. با وجود چنین دیدگاهی، قادر خواهیم بود صفحاتی که فعلا کار خود را برای واژه های اصلی به درستی انجام می دهند و در عین حال با نیت جستجوی کاربران منطبق هستند را شناسایی نماییم. البته بهتر است پا را فراتر از بررسی ساده رتبه بندی کلیدواژه ها بگذاریم و نگاهی به داده های آنالیتیکی صفحات بیندازیم:

  • ترافیک طبیعی برای هر صفحه چگونه است؟
  • ایا صفحات سایت می توانند بازدید کننده را به مشتری تبدیل کنند؟
  • ایا این کلیدواژه ها می توانند افراد را به جاهای مختلف سایت هدایت کنند؟
  • بونس ریت صفحات چگونه است؟

اگر صفحه ای از سایت شما برای برخی کلیدواژه های اصلی رتبه ای دارد اما نمی تواند بازدید کننده را به مشتری تبدیل کند و قادر نیست مخاطب را به انتهای قیف فروش هدایت نماید، بهتر است در مورد هدف گیری و رویکرد موجود تجدید نظر کنید.

  1. چشم انداز نتایج موتورهای جستجو:

یکی از کارهای جذابی که در این حوزه وجود دارد نگاه کردن به نتایج موتورهای جستو و درک نوع محتوایی است که گوگل به هر کلیدواژه اختصاص می دهد. با درک نتایج موجود( نقشه ها، تصاویر، جعبه های پاسخ و غیره) و نیز محتوای قرار گرفته در نتایج جستجو( همچون صفحه محصولات، پست های وبلاگی، پژوهش ها و غیره) قادر خواهیم بود تصویر بهتری از نیت کاربران و نوع محتوایی که باید تولید شود داشته باشیم. به عنوان بخشی از این تجزیه و تحلیل، بهتر است زمانی را برای ارزیابی نتایج جستجوی مرتبط با هر کلیدواژه اختصاص دهید. فاکتورهایی که باید در این مورد مدنظر داشته باشید عبارتند از:

  • نوع نتایج( به عنوان مثال نمودار دانش، جعبه پاسخ، نتایج محلی، نتایج تصویری)
  • نوع سایت( به عنوان مثال سایت خبری، سایت تجاری، وبلاگ ها)
  • قدرت و قوت سایت ها( به عنوان مثال ارزش ویژه برند، قدرت دامنه، پروفایل بک لینک ها)
  • نوع محتوا( به عنوان مثال صفحه محصولات، پست های وبلاگی، مقالات خبری)

اگر بتوانیم نوع محتوایی که به کلیدواژه خاصی مرتبط است را درک کنیم، قادر خواهیم بود مناسب بودن محتوای فعلی سایت را نیز ارزیابی کنیم و ببینیم آیا محتوای درستی در سایت قرار گرفته است، به محتوای جدیدی در سایت نیاز داریم یا اینکه می توانیم محتوای موجود را بهبود ببخشیم. به عنوان مثال اگر نتایج به دست آمده برای کلیدواژه هدف نشان دهد تنها محتوای وبلاگی پرسش محور مدنظر کاربران است، تلاش برای بهینه سازی صفحه محصولات برای چنین واژه ای بی معنی خواهد بود. با اینحال شاید ما در سایت خود پست وبلاگی داشته باشیم که در حال حاضر این کوئری ها را هدف قرار می دهد اما باید بهبود یابد. پس این موضوع را نیز مدنظر داشته باشید.

همانند هر تجزیه و تحلیل دیگری، استفاده موثر از داده های به دست آمده منوط به قرار دادن آن ها در کنار یکدیگر و به دست اوردن استراتژی مناسب و کارساز است. به کمک تمامی داده ها و اطلاعاتی که در بخش بالا به دست اوردیم، باید برخی از سوالات مهمی که مرتبط با تجزیه و تحلیل SWOT است را پاسخ دهیم:

چه کارهایی را بهتر از دیگران انجام می دهیم؟

در این مورد باید بدانید چه اهدافی را بهتر از دیگران انجام داده ایم؟ چه صفحاتی از سایت عملکرد خوبی داشته اند؟ نقاط قوت سایت ما چیست؟

چه مواردی را می توان بهبود بخشید؟

ممکن است واژه هایی را داشته باشید که سایت شما رتبه ای برای آن ها ندارد. در برخی از موارد نیز ممکن است صفحات شما رتبه ای داشته باشند اما این رتبه برای کلیدواژه های مناسب و درست به دست نیامده است. ممکن است سایت شما در نتایج موتورهای جستجو دیده شود اما وقتی مشتری وارد سایت می شود بلافاصله آن را ترک می کند. چنین مواردی نیاز به بهبود خواهد داشت.

چه فرصت های خوبی را می توان هدف قرار داد؟

وقتی می بینید یک پست قدیمی در وبلاگ برای کلیدواژه مهمی رتبه دارد بهتر است به دنبال روش های مختلف به روزرسانی آن باشید. ایا این محتوا حاوی اطلاعات قدیمی است؟ ایا این محتوا ساختار مناسبی دارد؟ ایا Call to action دارید؟ بعد از بررسی این موارد می توانید به پیروزی های سریعی دست یابید.

ایا گرایشی برای شناسایی وجود دارد؟

ممکن است بعد از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده بتوانید گرایش های خوبی به دست اورید. واژه های گسترده ای که قبلا در اواسط قیف فروش قرار داشت در حال حاضر در جعبه های پاسخ نشان داده می شود. این موضوع نشان می دهد که ما برای رقابت کردن با سایر افراد به محتوای بالای قیف بیشتری نیاز داریم.

با چه خطرات و تهدیداتی روبرو خواهیم بود؟

در انتقال سایت، این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای صفحات برتر، باید اطمینان حاصل کنیم که ریدایرکت ها در موقعیت مناسب به کار رفته اند و محتوای تولید شده هم جهت با رویکرد موجود است. باید خود را برای موتورهای جستجو آماده کنیم.

  1. همه این موارد را کنار یکدیگر قرار دهید!

خوب خبر خوبی برایتان داریم. در حال حاضر شما داده های ارزشمندی دارید که می توانید از طریق آن جایگاه خود را در نتایج موتورهای جستجو بهبود ببخشید. به کمک داده های به دست آمده دارایی های مورد نیاز، دارایی هایی که باید بهبود یابد، دارایی هایی که می توان دوباره از ان استفاده کرد و مواردی که باید دوباره بر روی آن تمرکز نمود را شناسایی کنید. بعد از اینکه چنین لیستی را آماده کردید، هر کدام از ایتم ها را اولویت بندی کنید و یک برنامه واقعی ایجاد نمایید.

سخن نهایی:

اینکه شما به مدت یک روز، یک ماه، یک سال یا چندین سال بر روی سایت خود کار کرده باشید زیاد مهم نیست. به خاطر داشته باشید که در این حوزه همیشه موارد تازه ای وجود دارد که می توانید یاد بگیرید. زمانی را برای ارزیابی سایت خود در مورد کلیدواژه ها و سطح صفحات اختصاص دهید.

۸ تکنیک محبوب در تجزیه و تحلیل کسب‌وکار

تحلیلگر کسب‌وکار شخصی است که سیستم را تحلیل و درک می‌کند و الزامات و رشد کسب‌وکار را با سیاست‌ها، فرآیند‌های داخلی و سیستم اطلاعاتی به طور کامل تضمین می‌کند. تحلیلگر کسب‌وکار با درک مشکلات کسب‌وکار تغییرات مثبتی ایجاد می‌کند، راه حل مناسب را پیشنهاد می‌دهد و بازده سود‌دهی را برای پروژه ها افزایش می‌دهد. تحلیلگر‌ها در راستای دستیابی به اهداف شرکت به اصلاح فرآیندها، محصولات، خدمات و نرم افزارها کمک می‌کنند.

تجزیه و تحلیل کسب‌وکار وظیفه‌ای پر از ایده‌ها، دانش و اطلاعات مورد نیاز برای شناخت نیازها و راه حل‌های کسب‌وکار است. راه‌حل‌های تجاری مستقیماً با الزامات کسب‌وکار مانند نیازهای کاربر، ویژگی‌ها، ابزار و منابع نیازمندی‌ها و … مرتبط هستند. برای همه این مشکلات تجاری، تکنیک‌های مختلف کسب‌وکار وجود دارد.

تکنیک‌های تحلیل کسب‌وکار

برای تجزیه و تحلیل نیازها و اهداف کسب‌وکار، استفاده از تکنیک مناسب نقش حیاتی دارد. بسیاری از تکنیک‌های تجزیه و تحلیل کسب‌وکار توسط تحلیلگران کسب‌وکار استفاده می‌شوند. ما هشت تکنیک محبوب را در زیر شرح داده ایم.

۱-تجزیه و تحلیل SWOT

S.W.O.T. مخفف عبارت Strength، Weakness، Opportunities و Threats است. این مهم‌ترین تکنیک مورد استفاده در تجزیه و تحلیل کسب‌وکار است. این کار توسط گروهی از افراد با طرز فکر و دیدگاه‌های مختلف در شرکت انجام می‌شود تا به یک محیط در حال تغییر دسترسی داشته باشند و بر اساس آن واکنش نشان دهند.

این تحلیل نوعی چارچوب کسب‌وکار (business framework) است که در آن نقاط قوت و ضعف عوامل داخلی هستند در حالی که فرصت ها و تهدیدها عوامل خارجی هستند.

نقاط قوت شرکت را می‌توان به عنوان اقداماتی دسته‌بندی کرد که برای حل مشکلات مختلف به خوبی عمل می‌کند و مزایای کلیدی را به شرکت می‌بخشد. چند نمونه از نقاط قوت عبارتند از: نام شرکت، محل شرکت، کارکنان مورد اعتماد، شهرت زیاد، پشتیبانی مشتریان، نام تجاری، محصولات و …نقطه ضعف شرکت، فعالیت ها یا معایب متفاوتی است که برای رشد و سیاست های شرکت مشکل ایجاد می‌کند.

نمونه‌هایی از نقاط ضعف عبارتند از شهرت کم، محصول ناقص، کارکنان تنبل، رقابت ناسالم در بخش‌های شرکت، منفی گرایی مداوم، سیاست بد اداری و ….

فرصت‌ها حقایق بیرونی هستند که پتانسیل ایجاد مزیت یا برتری بیشتری نسبت به رقبا را دارند. هر نوع مزیتی که به علت واقعیات بیرونی باشد یک فرصت محسوب می‌شود.

تهدیدها نیز یک واقعیت یا اطلاعات خارجی هستند که می‌توانند برای شرکت ضرر ایجاد کنند. برخی از نمونه‌های تهدید عبارتند از: تغییرات در تحقیقات بازار و روندها، مقررات جدید، فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی و پیاده‌سازی اینترنت اشیا در تلفن‌های همراه با صفحه نمایش لمسی که شاید تهدیدی برای گوشی‌های صفحه‌کلیدی باشند، نمونه‌‌هایی از تهدیدات هستند.

۲-تجزیه و تحلیل MOST

مخفف Mission، Objective، Strategy و Tactics است. تجزیه و تحلیل MOST نیز یک تکنیک قدرتمند برای انجام تجزیه و تحلیل تجاری است. تجزیه و تحلیل MOST همیشه از بالا کار می‌کند. تحلیلگر کسب‌وکار باید اطمینان داشته باشد که تمرکز خود را بر روی اهدافی که برای سازمان مهم هستند حفظ می‌کند.

این روش تجزیه و تحلیل، درک بهتری از قابلیت‌ها و چشم‌انداز (هدف) سازمان می‌دهد و ارائه پاسخ‌ به پرسش‌هایی مانند آن چه که سازمان می‌خواهد از نظر مأموریت و اهداف به دست آورد و چگونه می‌توان این اقدامات را در استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها اجرا کرد مورد بررسی قرار می‌دهد.

ماموریت باید فرآیند پایدار و مداوم یک سازمان باشد. هر بخش از سازمان به طور مساوی در ماموریت شرکت مشارکت دارد. دلیل کلی برای حضور در کسب‌وکار و نتایجی که باید به دست آورید را روشن می‌کند. هر چه کسب‌وکار در ماموریت خود واضح تر عمل کند، احتمال موفقیت آن بیش‌تر می‌شود.

اهداف یک پله پایین‌تر و بعد از ماموریت قرار می‌گیرند. آن‌هابه عنوان اهداف خاص برای هر بخش از سازمان در راستای دستیابی به مأموریت خود تعریف می‌شوند. اهداف باید هوشمندانه و مشخص برای تصمیم گیری باشند. آن‌ها همچنین باید قابل اندازه‌گیری و واقع بینانه باشند.

استراتژی‌ها اقداماتی هستند که باید برای دستیابی به اهداف سازمان انجام شود. آن‌ها رویکرد بلند مدت برای دستیابی به اهداف هستند. رویکرد‌های بسیار زیادی از اقدامات برای دستیابی به حداقل یک هدف از اهداف این ماموریت وجود دارد. این رویکرد بلند مدت برای دستیابی به اهداف سازمان است. استراتژی‌ها همچنین به عنوان امن‌ترین راه برای پیشبرد سازمان در نظر گرفته می‌شوند.

تاکتیک‌ها برای انجام استراتژی‌ها در سازمان طراحی شده‌اند. آن‌ها به روشی ساده مطرح می‌شوند تا بتوانند توسط هر شخصی در سازمان که دانش و دیدگاهی کلی از تجزیه و تحلیل را ندارد، قابل درک باشد.آن‌ها رویکرد کوتاه مدت برای درک تحلیل SWOT کامل کردن استراتژی هستند.

۳-تجزیه و تحلیل PESTLE

در سازمان‌ها ، بسیاری از عوامل محیطی خارجی به صورت کلان وجود دارد که می‌توانند بر عملکرد سازمان تاثیر بگذارد. تجزیه و تحلیل PESTLE گاهی اوقات به عنوان تجزیه و تحلیل PEST نیز گفته می‌شود و در برنامه‌های مختلف تجاری استفاده شده است. PESTLE مخفف سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فناوری ، حقوقی و زیست محیطی است. این نیروها یا عوامل ذکر شده، می‌توانند برای هر سازمانی فرصت یا تهدید ایجاد کنند، بنابراین این مورد یک ابزار یا تکنیک بسیار قدرتمند تجزیه و تحلیل کسب‌و‌کار است.

عوامل سیاسی تعیین می‌کنند که چگونه سیاست‌ها و قوانین دولتی بر یک سازمان تاثیر می‌گذارد. همچنین بر مداخله دولت در اقتصاد نیز ارتباط مستقیم دارد. تمامی‌عواملی که بر کسب‌وکار توسط دولت تاثیر می‌گذارد، می‌تواند در این دسته بندی‌ها طبقه بندی شود: سیاست‌های مالیاتی، تعرفه‌ها، قانون، کنترل تجارت، محدودیت واردات و غیره.

عوامل اقتصادی تاثیر بسزایی در اینکه سازمان‌ها چگونه کسب‌وکار خود را توسعه می‌دهند و تجارت آن‌ها چقدر سودآور است، دارد.عوامل اقتصادی شامل رشد اقتصادی، نرخ ارز، نرخ تورم و نرخ بهره است. این عوامل به بازاریابان کمک می‌کند تا نیازهای مشتری خود را درک کنند.

عوامل فناوری شامل میزان پیشرفت فناوری، نوآوری، اتوماسیون و تحقیق و توسعه است که ممکن است بر رشد تجارت و کسب‌وکار تأثیر بگذارد.

عوامل حقوقی شامل قوانین تبعیض آمیز، قوانین حق چاپ (copyright)/حق ثبت اختراع، قوانین حفظ حریم خصوصی داده‌ها، قوانین بهداشت و بیمه و … است. سازمان باید در مرزهای قانونی خود اداره شود.

عوامل محیطی شامل آب و هوا، تغییرات آب و هوا، آلودگی هوا و آب و … است. این عوامل بسیاری از صنایع مانند گردشگری، کشاورزی، بیمه و غیره را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

۴- تحلیل سیستم

تجزیه و تحلیل سیستم یک روش حل مسئله سیستماتیک برای جمع‌آوری و تفسیر حقایق، به دنبال پیدا کردن نقاط ضعف سیستم، شناسایی مشکلات کسب‌وکار یا تجزیه سیستم برای تقسیم کردن آن به قسمت های کوچک‌تر است.این یک رویکرد برای به حداقل رساندن خطای متعدد در زمینه‌های مختلف است.

تجزیه و تحلیل سیستم شامل مراحل مطالعه چشم انداز شرکت، شناسایی اهداف آن و ایجاد یک فرایند در کنار هم برای ساخت یک سیستم کارآمد است. به عنوان مثال، یک مشکل بدون تجزیه و تحلیل سیستم در چند ساعت قابل حل است اما گاهی اوقات مشکلات بسیاری در حوزه‌های مختلف را ایجاد می‌کند. بنابراین، هرچه سیستم را بهتر درک کنید، احتمال بروز هرگونه مشکل کم‌تر است.

۵-تجزیه و تحلیل مدل کسب‌وکار

تجزیه و تحلیل مدل کسب‌وکار به ما کمک می‌کند تا کسب‌و‌کار شرکت را درک کنیم و سیاست ها، رویکردهای بازار و تکنیک ها را پاک کنیم. تجزیه و تحلیل درک بهتری نسبت به موارد زیادی از جمله مدل درآمد، کیفیت ارائه محصول به مشتری، هزینه‌های ارزش‌های ارائه شده به مشتریان، در صورت تغییر مدل کسب‌وکار چه تاثیراتی بر روی شرکت گذاشته می‌شود و … را می‌دهد.

در تجزیه و تحلیل مدل کسب‌وکار، ما همچنین سعی می‌کنیم بینش را در مورد عوامل مهم مانند هزینه تولید، بازاریابی و مدیریت درک کنیم. یک تحلیلگر کسب‌وکار با مطالعه کامل طراحی، هزینه تولید، استراتژی بازاریابی و تأثیر بر تغییرات احتمالی آینده، رشد وضعیت و درآمد شرکت را تضمین می‌کند.

۶-طوفان فکری (brainstorming)

طوفان مغزی یک تکنیک مفید برای تولید ایده‌های متنوع، برطرف کردن یا یافتن راه حلی برای مشکلات پیچیده و تجزیه و تحلیل درست کسب‌وکار است. این تعریف به عنوان “یک تکنیک حل مسئله گروهی است که شامل همکاری و به اشتراک‌گذاری خود به خودی ایده‌ها از همه اعضای گروه است.”.

در طوفان فکری، هر ایده از یک فرد، حتی اگر خارج از موضوع باشد، تشویق می‌شود.

طوفان فکری انجام شده توسط یک نفر به تنهایی می‌تواند به عنوان طوفان فکری مستقل در نظر گرفته شود، برخی از تحلیلگران تجاری ممکن است از این نوع طوفان فکری حمایت کنند زیرا زمان کمتری برای رسیدن به نتیجه نیاز دارد، اما در سازمان‌های بزرگ، طوفان فکری به صورت گروهی انجام می‌شود.

هدف طوفان فکری ایجاد تفکر خلاق در مورد یک مشکل است تا بتواند مجموعه جدیدی از ایده‌ها، رویکردها و گزینه ها را ارائه دهد. این یک فعالیت گروهی است که هدف کاملاً متفاوتی از ایجاد راه حل برای مشکلات دارد.

۷- نگاشت ذهنی (mind mapping)

Mind mapping یک تکنیک بسیار مفید و موثر تجزیه و تحلیل کسب‌وکار است که به ما درک واضح و بصری از مشکلات، ایده‌ها، افکار و موارد مختلف دیگری را می‌دهد.

ساختار Mind mapping شباهت زیادی به ساختار نورون‌های مغز دارد (یکی از دلایل برجسته این نام گذاری) زیرا با افزودن ایده‌ها و منابع جدید همچنان در حال گسترش است.

نقش یک تحلیلگر کسب‌وکار بررسی و ارزیابی مشکلات ایجاد شده توسط مشتریان یا ذینفعان است که می‌تواند با استفاده از نقشه‌های ذهنی برای به دست آوردن جزئیات ساختار یافته از هر ایده، افکار و اطلاعات حل شود.

Mind mapping تضمین می‌کند که تمام عواملی که برای تجزیه و تحلیل مورد نیاز است در نظر گرفته شده‌اند یا خیر؟ ابزارهای مختلفی برای استفاده از این تکنیک به صورت آنلاین وجود دارد مانند Freemind، Xmind، Mindmap، Lucidchart، Canva و غیره.

۸-طراحی فرآیند

این بخش مهمی‌از تجزیه و تحلیل کسب‌وکار است زیرا در آن تحلیلگر کسب‌وکار طراحی‌های فرآیند سازمان و ویژگی های مفید و مضر آن‌ها را شناسایی می‌کند.

طراحی فرآیند برای حل مشکلات و بهره‌‌برداری از فرصت‌ها به منظور نظارت و اندازه‌گیری اثربخشی کسب‌وکار برای اطمینان از تحویل ارزش ثابت به مصرف‌کنندگان ضروری است.

طراحی فرآیند را می‌توان به عنوان وضعیت آینده هر سازمان و عملیات تجاری آن نیز توصیف کرد. یک تحلیلگر فرآیند کسب‌وکار طراحی فرآیند موجود را تجزیه و تحلیل می‌کند و در صورت نیاز تغییراتی در آن ایجاد میکند. تحلیلگر کسب‌وکار مسئول درک بهبود گسترده فرآیند کسب‌وکار و همچنین حفظ آن‌ها است.

جمع‌ بندی

تکنیک‌های زیادی برای تحلیل کسب‌وکار وجود دارد. در این مقاله به اهمیت تحلیل کسب‌وکار به همراه تکنیک‌های مختلف پرداخته شد. نقش تحلیلگر کسب‌وکار نه تنها به تجزیه و تحلیل داده‌های موجود محدود نمی‌شود، بلکه برای ارتقای کسب‌وکار تا سطوح بالاتر نیز در نظر گرفته می‌شود. تحلیلگر با توجه به مشکلات کسب‌وکار، تکنیک مناسب را انتخاب می‌کند و اقدامات لازم را برای بهبود آنها انجام می‌دهد.

تجزیه و تحلیل کسب‌وکار راهی عالی برای درک هر کسب‌وکاری است زیرا می‌تواند درک روشن و واضحی از فرآیند کسب‌وکار، مشتری هدفمند، بازار، ارزش سیستم، وضعیت کسب‌وکار در آینده، سیاست‌ها، قابلیت‌ها و رقبا به شما بدهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.