تکنیک تبدیل سطوح در بازار چیست؟ و روش کاربرد آن چگونه است؟
آیا شما معامله گری هستید که در افق بازار منتظر می مانید تا با نزدیک شدن یک موقعیت خوب و یک استراتژی برنده حرکت خودتان را انجام دهید ؟ یا نه . شما معامله گری هستید که در تمام اوقات در بازار معامله می کنید چون فقط باید در با زار باشید؟ طیف گسترده ای از معامله گران از دسته دوم هستند چون آنها نمی توانند به خودشان کمک کنند اینها معامله گ رانی هستند که روی نمودارهای 15 دقیقه 5 معامله را در همان زمان معامله انجام می دهند ، آنها هیچ طرح و برنامه ای ندارند و برایشان هم مهم نیست فقط می خواهند در بازار باشند ، سفارش بگذارند و با شتاب زده در بازار حضور داشته باشند .
به زبان خیلی ساده : منطقه "شکار قیمت" منطقه ای است که با احتمال قریب به یقین معامله گران آن را با قاطعیت به دام میاندازند – این منطقه سه ویژگی دارد :
منطقه قیمتی که از یک حمایت قدیم به یک مقاومت جدید یا از یک مقاومت قبلی به یک حمایت جدید برخورد می کند (flip) تبدیل سطح نامیده می شود .این قیمت می تواند به عنوان یک عامل کلیدی با اطمینان بسیار بالا در موقع معامله به کار گرفته شود چرا که ما می دانیم سطوح مهم حمایت و مقاوت بارها مورد آزمایش قرار گرفته و مورد عمل واقع شده است . یک مثال ازقیمت (flip) تبدیل سطح درشکل زیر توضیح داده شده است ، در این مثال قیمت از یک حمایت قدیمی به یک مقاومت جدید نوسان کرده است
در یک مثال مخالف دیگر می توانید ببینید که مقاومت قبلی شکسته شده و سپس قیمت (flip) تبدیل سطح در سطح حمایتی جدید برای آنکه جهش بعدی را آماده کند نگهداری شدهاست .
این الگو یکی از قدرتمندترین و عمومی ترین الگو ها در بازار مالی می باشد و مورد توجه معامله گران متعددی می باشد و به طور نزدیک مورد توجه قرار میگیرد و به صورت های مختلف مورد یادگیری قرارمی گیرد . معامله گران وقتی اولین سطح شکسته شد، شکار را آغاز می کنند . به عبارت دیگر وقتی که اولین حمایت یا مقاومت شکسته شد و قیمت حول آن حمایت و مقاوت شروع به (flip) تبدیل سطح نمود معامله گران اماده می شوند و سطح جدید را به عنوان یک حمایت یا مقاومت جدید نگه می دارند . معامله گران می توانند به راحتی و در تمام تایم فریم ها این الگو را ببیند و مشاهده کنند که بارها و بار ها تکرار شده است . قیمت های (flip) تبدیل سطح در تمام تایم فریم ها از حمایت قدیم به مقاومت جدید مشاهده می شود و این " پشتک و وارو" کلید اصلی بازار مالی می باشد و برای تقاضا و عرضه کار می کند. در شکل زیر نشان داده شده است که قیمت های (flip) تبدیل سطح چگونه کار می کند و بارها و بارها در تایم های زمانی مختلف در بازار کار می کند
چطور منطقه شکار را پیدا کنیم ؟
# استفاده از " نمودار روزانه " برای پیدا کردن " منطقه شکار " معنایش این است که شما همه مناطق کلیدی را در چارت روزانه علامت خواهید زد ، این به معنای آن نیست که شما همه معاملات خود را در نمودار روزانه انجام خواهید داد . اگر یک منطقه شکار در نمودار روزانه شناسایی شد سایر تایم فریم ها از جمله 12,8,4,2,1 ساعته هم می تواند در معاملات اقدام شود .
# بهترین و مهم ترین سطح ها در نمودار روزانه مشخص می شوند البته هیچ تفاوتی برای انتخاب تایم فریم نیست ولی ما "منطقه شکار" را در نمودار روزانه مشخص خواهیم کرد و سپس پله پله به پایین حرکت می کنیم تا عملکرد قیمت را برای معامله پیدا کنیم .
# ابتدا باید روند را پیدا کنیم ، بدون وجود یک روند شفاف و قابل ملاحظه هیچ منطقه شکاری نخواهیم داشت ، احتمالا می توان معاملاتی بر اساس سطوح حمایت و مقاومت انجام داد اما بدون " روند " منطقه شکاری نخواهیم داشت.
یک اشتباه مشترک که توسط معامله گران اتفاق می افتد . ؟
وقتی که روند را شناسایی کردید ،حالا باید به دنبال مناطق ویژه ای باشید که معاملات شما بااحتمال بالا با این روند به انجام برساند و این همان منطقه شکار است .مهمترین مطلب درباره عملکرد قیمت این نیست که آخرین کندل کجا بسته شده است یا کندل حجم معامله صحیح چیست؟ وارد منطقه شده است یا نه ، این داستان قیمت است که معامله از کجا وارد می شود . شما می توانید یک سیگنال خوب داشته باشید اما اگر در منطقه اشتباه روی نمودار باشد احتمالا معامله خوبی نخواهد بود . در نمودار روزانه زیر به وضوح یک روند نزولی در آن مشاهده می شود و همینطور منطقه (flip) تبدیل سطح در آن مشخص شده است ، حالا با یک احتمال زیاد معامله گران می توانند در تمام تایم فریم ها یک معامله کوتاه را بگیرند .این منطقه شکار در نمودار روزانه مشخص شده است بنابراین معامله گران می توانند به تایم فریم های پایین تر نگاهی بیاندازند چون در این منطقه می توان با احتمال زیاد معاملات کوتاه مدت را به انجام رساند.
بهترین معامله گران تصادفی وارد معامله نمی شوند ، آنها برای معامله اشان کمین می گذارند همانطور که یک ببر از لای بوته زار به دنبال شکار می نشیند .تفاوت بین بهترین معامله گران و آماتورها این است که معامله گران حرفه ای می دانند دقیقا به دنبال چه هستند ؟ و اجازه می دهند که بازار در خدمت آنها باشد این معامله گران هیچ فشاری به بازار نمی آورند ، آنها با آرامش منتظرمی مانند تا بازار به آنها نزدیک شود . اما تازه کارها در طرف مقابل با استرس وارد بازار می شوند و بدون هیچ ایده ای که واقعا به دنبال چه می گردند ؟
این خیلی مهم است که معامله گران سفارشات خود را در مناطق ترجیحی صحیح بگذارند . تعداد زیادی از معامله گران ابتدا به دنبال سیگنال می گردند و سپس خط روند را جستجو می کنند و اینکه آیا یک مقاومت از آن پشتیبانی می کند یا نه برای مثال یک معامله گر به دنبال یک دوجی ( pin bar) می گردد بعد به دنبال آن است که آیا خط حمایتی با آن جفت می شود ؟و آیا خط روندی وجود دارد ؟با این روش ده ها سیگنال با احتمال بسیار پایین وجود خواهد داشت و این کار را برای معامله گر سخت می کند که آیا سیگنال واقعا از یک سطح خوب آمده است یا نه ؟
معامله گران باید ابتدا منطقه شکار خود را علامت گذاری کنند و برای معامله اشان کمین بگذا رندخیلی قبل تر از آنکه یک سیگنال به آن منطقه برسد به جای آنکه به دنبال سیگنال بگردند و بعد تلاش کنند که آیا سیگنال با خط روند کار می کند یا نه ؟ حرفه ای ها به طور پنهانی در بازار کمین می گذارند و وقتی یک معامله خودش به آنها نزدیک می شود با یک حرکت سریع آن را تصاحب می کنند . شما از کدام دسته هستید ؟ آیا قبل از آنکه موعد معامله اتان برسد در نمودار هایتان مناطق (flip) تبدیل سطح را مشخص کرده اید ؟ و کمین هایتان را گذاشته اید ؟ اجازه می دهید که معامله به شما نزدیک شود ؟
جائی که شما قصد دارید وارد یک معامله شوید بسیار بحرانی می باشد اگر شما به طور اشتباه وارد قسمتی از روند شوید شما وقتی وارد شده اید که حرفه ای ها قبلا وارد شده و پول خود را از روند برداشته اند و سود کرده اند و شما نباید وارد شوید وقتی که بزرگان در حال خروج هستند والبته این اتفاق اغلب واقع می شود وقتی که یک روند در حال برگشت می باشد یا حتی خواهید دید که قیمت ها سقوط می کنند بنابراین شما نمی خواهید همچین پوزیشنی را بگیرید به این دلیل است که نقطه ورود برای معامله شما بسیار بحرانی است . اگرچه "منطقه شکار" فقط درتایم فریم روزانه طراحی و تنظیم می شود اما می تواند در تایم فریم های پایین تر مورد استفاده قرارگیرد . بعد ازتنظیم نمودارروزانه بر روی حمایت ها ومقاومت های کلیدی در رابطه به قیمت های (flip) تبدیل سطح کار کنید ، بررسی کنید که کدام بازار دارای روند می باشد و درچه تایم فریمی، کمین ها را بگذارید در یک موقعیت زمانی مشخص بالاخره زمان شکار فرا خواهد رسید که این راحت ترین قسمت ماجراست . همه معامله گران به دنبال این هستند تا با احتمال زیاد یک سیگنال معاملاتی در قیمت ها به دست آورند تا به انان تایید دهد آنچه را که انها فکر می کنند درست بوده است . قیمت های منطقه (flip) تبدیل سطح که درحول محدوده حمایت یا مقاومت نوسان می کنند و آماده اند که برای یک صعود یا سقوط حرکت کنند بهترین تایید این موضوع برای معامله گران است .یک مثال ازاین سیگنال ها ، الگوی شمعی Engulfing می باشد که در اینجا توضیح داده میشود.
درمثال زیرمشاهده می شود که در یک روند نزولی آشکار منطقه شکارشناسائی شده است ،درون این منطقه یک کندل نزولی Engulfing تایید می کند که با احتمال زیاد یک معامله کوتاه انجام می شود ، این برای یک معامله گر کافی است تا با احتمال زیاد در یک قیمت معاملاتی اقدام کند .
مثال دوم یک نمونه صعودی است . دراین چارت ما می توانیم یک روند صعودی آشکار را مشاهده کنیم به طوری که قیمت های پایانی بالاتر از یکدیگر بسته شده اند ( higher high – higher low ) قیمت ها در حول و حوش یک مقاومت قبلی یک سرو شانه ساخته اند و با یک بازگشت به سطح حمایت به طور آشکار یک منطقه (flip) تبدیل سطح را شکل داده اند این منطقه حالا یک منطقه شکار است ، قبل از آنکه یک انفجار را شاهد باشیم ، یک کندل صعودی Engulfing معامله را به پرواز در می آورد ، این به طور وضوح یک سیگنال قیمتی و یک مثال از احتمال بالای وقوع قیمتی است تا معامله گران معاملات خود را اینچنین در آینده شروع کنند این ها نمونه هایی از انواع معاملاتی است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند .
روکش کردن (استاندارد سازی)
عملکرد های معاملاتی که موفق می شوند و سود های بلند مدت می سازند برای معامله گرانی است که معاملاتشان را انتخاب می کنند و می دانند دقیقا چه زمانی باید یورش ببرند وقتی که یک فرصت آشکار می شود.
وقتی که بقیه معامله گران پول هایشان را وارد معامله می کنند ، معامله گران موفق آنها را نظاره می کنند و آماده اند تا شلیک کنند آن وقت هرچه در سر راهشان هست را می زنند . به عبارت دیگر معامله گران سود ده ، نشسته ، منتظر و پنهان آماده لحظه اشان هستند وقتی که لبه کار را دیدند با یک یورش استراتژیک کار را تمام می کنند .
در حال حاضر وقتی که این طرح بزرگ باعث سود آوری معامله گران می شود و برایشان سودهای خوبی می سازد ، بقیه معامله گران بسته های پولشان را از دست می دهند چرا که آنها به دلیل عدم نظم در معاملتشان ، موفق نیسنتد .
درحالیکه معامله گران موفق درسود هستند بقیه هنوزبا فاصله ای زیاد عقب ایستاده اند حتی اگر معاملات بیشتری انجام دهند و یا هنوز بیشتر به مانیتورها نگاه کنند.
امیدوارم شما هردو درس را گرفته باشید که چطور با یک احتمال بالا معامله کنید و همچنین برنامه معاملاتتان را چگونه تنظیم کنید ؟ اگر شما فقط یک درس را فراگرفته باشد موارد زیر را دارید :
آموزش گام به گام معامله انس طلا در MT5
امروزه بسیاری از افراد به شغل ترید نگاه متفاوت تری دارند و از طرفی برخی از نمادها در بازار جهانی به دلیل نوسانات و هیجانات بازار، منبع درآمد شگفت انگیزی برای تریدرها شده اند. انس طلای جهانی از جمله نمادهای پرطرفدار است که به دلیل نوسانات و التهابات در بازار، قیمت آن نسبت به جفت ارزها و یا حتی کریپتوکارنسی ها درصدقابل توجهی افزایش و یا کاهش قیمت دارد. به همین دلیل تبدیل به یک نماد پرسود برای تریدرهای موفق شده است و خیلی از افراد به دنبال آموزش و یادگیری معامله این نماد جذاب در جدیدترین پلت فرم معاملاتی یعنی متاتریدر 5 هستند. برای آموزش معالمه نماد XAUUSD در متاتریدر 5 تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
آموزش گام به گام معامله انس طلا در برابر دلار آمریکا (XAUUSD) در MT5
مرحله اول، افتتاح حساب اصلی
در مرحله اول بروکر مطمئن و مورد نظر خود را انتخاب کنید، پس از ثبت نام و احراز هویت اقدام به افتتاح حساب اصلی یا دمو نمایید. برای افتتاح حساب اصلی به روش زیر عمل کنید:
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی بروکر amarkets کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
بعد از ثبتنام و احراز هویت طبق فایل راهنمای لینک بالا ، وارد پنل کاربری بروکر شوید، در قسمت «پلتفرم معاملاتی» ، متاتریدر مورد نیاز موبایل یا لپتاپ را دانلود نمایید. در قسمت «معامله کردن» حساب واقعی جدید باز کنید. در قسمت «واریز برداشت» مبلغ پول مدنظرتان را واریز نمایید.
نکته: بعد از واریز وجه باید از قسمت «واریز برداشت» گزینه انتقال داخلی ، وجهی که در کیف پول خود دارید را به میزان مورد نیاز به حساب معاملاتی ریل خود انتقال دهید تا اکانت متاتریدر شما شارژ شود.
وارد متاتریدر شوید، گزینه + را انتخاب کنید، نام بروکر خود را جستجو و انتخاب کنید. در این صفحه یوزرنیم و پسووردی که به ایمیل شما ارسال شده و سرور بروکر خود را وارد کنید، در پایان گزینه login را بزنید. اکنون شما یک حساب اصلی دارید.
مرحله دوم، انتخاب نماد XAUUSD
در مرحله دوم وارد نرم افزار متاتریدر 5 می شوید، در نوار بالا روی گزینه View کلیک کنید، گزینه Market watch را انتخاب کنید. برای دسترسی سریع تر به گزینه مارکت واچ از کلیدهای میانبر Ctrl+M استفاده کنید. پس از کلیک روی گزینه مارکت واچ وارد صفحه جدیدی می شوید که می توانید نماد اونس جهانی طلا را انتخاب کنید و بعد از تحلیل و نتایجی که کسب کردید، انس طلا را بر اساس روند وحرکت بازار بخرید و یا بفروشید. در قسمت پایین صفحه در کادر click to add نماد XAUUSD را تایپ کنید. لازم به ذکر است که نماد اونس طلا در تریدینگ ویو نیز XAUUSD میباشد. در ادامه نماد انس طلا به طور کامل برای شما نمایش داده می حجم معامله صحیح چیست؟ شود، نماد را انتخاب کنید تا به لیست شما اضافه شود.
مرحله سوم، نمایش چارت XAUUSD
روی نماد انس طلا در لیست خود راست کلیک کنید. پنجره ای نمایش داده می شود، در این پنجره گزینه CHART WINDOW را انتخاب کنید. اکنون شما در صفحه متاتریدر خود چارت انس طلا را می توانید مشاهده کنید. برای اینکه چارت را دقیق تر و واضحتر مشاهده کنید، می توانید رنگ پس زمینه چارت را تغییر دهید.
برای تغییر پس زمینه چارت، روی صفحه راست کلیک کنید، در پنجره نمایش داده شده، گزینه PROPERTISE را انتخاب نمایید، روی گزینه COLORE ، رنگ مورد نظرتان را انتخاب کنید.در قسمت SHOW تیک SHOE GRID را بردارید و دکمه OK را بزنید تا یک چارت واضح برای شما نمایش داده شود.
مرحله چهارم، معامله انس طلا
در مرحله چهارم شما می توانید به دو روش معامله انس در فارکس را انجام دهید. در قسمت ابزارها روی گزینه new order کلیک کنید. پنجره ای برای شما نمایان می شود که در قسمت SYMBOL نماد انس طلا را می توانید مشاهده کنید. در قسمت بعدی از طریق TYPE می توانید نوع معامله خود را مشخص کنید. دو روش معامله MARKET EXCUTION و PENDING ORDER در دسترس شما قرار دارد.
معامله به روش MARKET EXCUTIONیا معاملات با اجرای بازار
در مبحث آموزش فارکس MARKET EXCUTION دستوری در اجرای معاملات است که به معنای سفارش خرید یا فروش در بهترین قیمت موجود است. بروکر در این دستور معاملاتی اختیار این را دارد تا در نزدیکترین قیمت به قیمت فعلی بازار اقدام به بستن یا باز کردن معامله شما کند. در این روش معامله، شما فقط حجم معامله خود را در قسمت VOLUME مشخص کرده و با توجه به حجمی که در نظر گرفتید حد ضرر (STOP LOSS) و حد سود (TAKE PROFITE) خود را تعیین می کنید، سپس در صورت خرید گزینه (BUY BY MARKET) و در صورت فروش انس طلا گزینه (SELL BY MARKET) را کلیک نمایید تا فرایند خرید و یا فروش شما تکمیل شود.
نکته: وقتی در بازارهای جهانی خرید و فروش اونس در فارکس را انجام میدهید، معمولا می گوییم یک انس طلا خریداری کردیم اما در بازارهای جهانی این واحد درست نیست. حجم معاملات طلا بر حسب لات است. یک لات طلا برابر با 100 انس است. وقتی شما یک دهم لات طلا خریداری می کنید در واقع 10 انس طلا خریده اید. مقدار تغییرات اونس جهانی طلا با مقیاس پیپ در اونس طلا محاسبه میشود.
معامله به روش PENDING ORDER یا دستور شرطی
معاملات شرطی یا PENDING ORDER نوعی معامله است که به شما اجازه می دهد در قیمت هایی که تحلیل می کنید، معامله هم انجام دهید.
برای معامله انس طلا یا هر نماد دیگری در روش PENDING ORDER چهار شرط وجود دارد که ما انتظار داریم قیمت ها پایین تر و یا بالاتر بروند و به همین دلیل شما سفارش خود را می توانید با اعداد مشخص کنید و زمانی که قیمت ها به خرید تعیین شده ما رسید، خرید یا فروش انجام می شود.
شرط اول BUY LIMIT : دستور سفارش خرید پایین تر از قیمت فعلی
در این گزینه دستور شرطی ما بعنوان معامله گر انتظار داریم قیمت کمی پایین بیاید و سپس قیمت به سمت بالا حرکت کند به همین خاطر در گزینه PRICE قیمتی که برای خرید تعیین می کنید باید پایین تر از قیمت فعلی انس باشد. یعنی باید صبر کنیم و خرید خود را روی حمایت انجام دهیم.
شرط دوم SELL LIMIT : دستور سفارش فروش بالاتر از قیمت فعلی
در این گزینه دستور شرطی ما بعنوان معامله گر انتظار داریم قیمت کمی بالاتر از قیمت فعلی حرکت کند، یعنی قیمت فعلی نماد انس برای پوزیشن فروش پایین می باشد و باید صبر کنیم زمانی که قیمت بالاتر حرکت کند تا به عدد مقاومتی برسد. در گزینه PRICE قیمتی که لحاظ می کنیم باید بالاتر از قیمت فعلی باشد.
شرط سوم BUY STOP: دستور سفارش خرید بالاتر از قیمت فعلی
در این گزینه از دستور شرطی باید صبر کنیم تا مقاومت شکسته شود و بعد خرید انجام دهیم. ما انتظار داریم قیمت بالاتر برود و زمانی که به بالاتر از قیمت فعلی رسید، باز افزایش قیمت داشته باشیم. قیمتی که در گزینه PRICE وارد می کنیم باید بالاتر از قیمت فعلی ما برای خرید باشد.
شرط چهارم SELL STOP: دستور سفارش پایین تر از قیمت فعلی
در این گزینه از دستور شرطی باید برای فروش انس طلا صبر کنیم تا حمایت شکسته شود و بعد سفارش فروش را اجرا کنیم درواقع ما انتظار داریم قیمت پایین تر از قیمت فعلی باشد و زمانی که به قیمت فعلی ما رسید باز هم مجدد کاهش قیمت در فروش داشته باشیم. بعد از انتخاب یکی از چهار دستور شرطی که درمتن فوق ارائه کردیم، شما حجم معامله و قیمت مورد نظر را با توجه به تحلیل هایی که از قبل انجام دادید مشخص کنید و سپس گزینه PLEASE را کلیک می کنید. معامله شما ثبت می شود و هر زمانی که قیمت انس در حجم معامله صحیح چیست؟ بازار به قیمت تعیین شده شما برسد، معامله شما با موفقیت انجام خواهد شد.
نحوه محاسبه سود و زیان سرمایه گذاری در انس طلا
زمانی که سفارش خرید دارید ( منظور قیمت انس طلا میباشد)
100*حجم خرید *( قیمت خرید – قیمت فروش )
0.1لات انس را در قیمت 1900.08 خریداری کرده ایم و در قیمت 1905.08 سفارش رو می بندید میزان سود وزیان به صورت زیر است
میزان سود برابر است با 50 دلار
زمانی که سفارش فروش دارید
100*حجم فروش *( قیمت فروش – قیمت خرید )
مثال 0.1 لات انس رو در قیمت 1905.08 سفارش فروش میگیرد ودر قیمت 1900.08 سفارش رو می بندید میزان سود وزیان شما به صورت زیر است
50=100*حجم فروش*( 1905.08-1900.08)
میزان سود شما از سفارش فروش یا همان Sell برابر 50 دلار است
آموزش معامله اونس طلا برای هر تریدر ضروری است . شما می توانید علاوه بر انس طلا تمامی نمادها اعم از جفت ارزها، کریپتوکارنسی ها، سهام جهانی را نیز به همین روش در متاتریدر 5 معامله کنید.
بازار فارکس یا ارز دیجیتال کدام یک برای کسب درآمد بهتر است؟
هدف از گردآوری این مقاله، پرداختن به معایب و مزایای بازار فارکس و ارز دیجیتال است؛ تا در نهایت با بررسی این دو بستر اقتصادی، انتخابی آگاهانه در این عرصه داشته باشیم.
بازار فارکس در ایران
در ابتدای امر لازم به ذکر است که بازار فارکس یکی از رو به رشدترین بازارهای مالی جهان است و پتانسیل ارتقای اقتصادی بالایی دارد. اکنون ارزش آن حدود 280 تریلیون دلار تخمین زده میشود. این میزان حدود 10 برابر ارزش نمادهای لیست شده در شاخص 500 S & P ( اس اند پی ) بورس وال استریت است. بزرگترین معاملهگر در این عرصه فردی نیویورکی بود که در اکتبر 1987 پی برد که دلار نیوزلندی ارزشی فراتر از ارزش ذاتی خود دارد سپس اندی با قرار دادن اهرم مالی معاملاتی روی 400 موفق به سود دهی 300 میلیون دلاری شد.
در حال حاضر حدود 170 جفت ارز قابل معامله در این بازار وجود دارد. در واقع حدود 43.1 درصد کل معاملات فارکس در کشور انگلیس انجام میشود و در ردهی بعدی پس از این کشور، آمریکا با 16.5 درصد، هنگ کنگ و سنگاپور هر دو با 7.6 درصد، ژاپن با 4.5 درصد و سوییس با 3.3 درصد در ردههای بعدی بزرگترین بازارهای فارکس جهان قرار دارند و حجم بالایی از معاملات در این بستر اقتصادی را دارا هستند.
از مزایای بازار فارکس میتوان به چند مورد به اختصار اشاره کرد:
- امکان معامله در هر ساعتی از شبانه روز در این بازار فراهم است.
- باتوجه به اهرم مالی و این امکان معامله گران به سودهای مطلوبی در این بازار دست مییابند.
- در بستر اقتصادی فوقالذکر قدرت و پتانسیل نقدشوندگی بسیار بالاست به گونهای که در یک آمار کلی روزانه 6.6 تریلیون دلار معامله در این بازار صورت میگیرد.
- در یک مقایسه و نگاهی سطحی میتوان دریافت که میزان هزینه تراکنش در این بازار نسبت به بازار سهام بسیار کم یاحتی ناچیز است.
در رابطه با ریسک این بستر اقتصادی شایان ذکر است که علیرغم وجود تمامی مزایا و سوددهیها، فارکس از پرریسکترین بازارها است و به نقل از گزارشی معتبر در سال 2019 حدود 70 درصد از معاملهگران در این بازار دستخوش ضرر شدند.
در ایران نیز بسیاری از افراد در این بازار بزرگ تبادل ارز سرمایهگذاری میکنند. سوال اصلی که شاید ذهن شما را هم مشغول کند این است که آیا فارکس در ایران قانونی است؟ پاسخ این سوال خیر است. در مورخ 1390/01/16 فارکس در ایران غیرقانونی و جرم اعلام شد.
چرا فارکس در ایران غیرقانونی است؟
معاملات بازار فارکس از نظر دین و شرع نامشروع بوده و فقها این کار را معادل با رباخواری اعلام نمودند. علت دیگر این که، در ایران تنها صرافیها مجاز به انجام تبادلات ارزی هستند. ضررهای سنگین سرمایهگذاران در این بازار و خروج سرمایه از کشور سایر علل غیرقانونی بودن این بازار در ایران به شمار میروند.
ارز دیجیتال در ایران
تمایل به کسب سود و معاملاتی با سود دهی بالا در میان انسانها امری طبیعی است، به همین دلیل هم اقدام به معامله و مشارکت در بازارهای اقتصادی میکنیم. ارز دیجیتال هم از این قائله مستثنا نیست. قطع به یقین افراد با توجه به نیازهای اقتصادی خود به سمت این گونه بازارها حرکت میکنند. همان گونه که در سال2های اخیر شاهد موجی از خرید رمز ارزهای دیجیتالی حضور افراد در این عرصه هستیم. باید گفت با توجه به صعود و سود دهی بالا در این بستر ریزشهایی هم وجود دارد و معاملهگر و خریدار باید این نکته ی مهم را در نظر داشته باشد و اطلاعات لازم در این زمینه را کسب کند؛ در غیر این صورت حضور در این بستر توصیه نمیشود.
نکات مهم بازار ارز دیجیتال
حالا به ذکر نکاتی اساسی در رابطه با این عرصه می پردازیم:
مهم ترین نکته، موضوع نگهداری رمز ارزهای دیجیتالی است؛ برای هر فرد حفاظت از داراییهای اندوخته امری بسیار حیاتی است. این حفاظت اصول خاص خود را دارد که باید در دورهای تخصصی آنها را فرا گیرید. در غیر این صورت پس از مدتی تلاشهای شما از بین رفته و دچار ضرر خواهید شد.
ارزهای دیجیتال کیف پولهای مختص خود دارند و این کیف پولها انواع متفاوتی دارند؛ بعضی از آنها کیف پولهای سخت افزاری هستند که از امنیت بسیار بالاتری برخوردار هستند. برخی دیگر بر روی تلفن همراه نصب میشوند و در واقع افراد باید با توجه به میزان سرمایهگذاری خود هریک را تمایل دارند، انتخاب کنند و به شیوه صحیح از آن بهرهمند شوند.
افراد هرگز نباید رمزها و کلید شخصی کیف پول خود را در اختیار دیگران قرار دهند زیرا خطراتی مانند هک و سرقت اینترنتی سرمایهی آنهارا تهدید میکند. بیشتر توصیه میشود برای نگهداری مبالغ بالا از کیف پولهای سخت افزاری استفاده نمایند و یا از کیف پول دیجیتال خود پشتیبانگیری کنند. البته شایان ذکر است که ماهیت وجودی ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاری بر روی کیف پولهای آفلاین یا سخت افزاری در اکثر کشورهای دنیا به صورت قانونی پذیرفته شده است، اما برخی از دولتها برای مبادلات ارزهای دیجیتال محدودیتهایی را قائل هستند. این محدودیتها با توجه به برخی شرایط موجود بر جامعه قابل تغییر است.
یکی از مهمترین ریسکهای حضور در این بازار خصوصا برای ایرانیان، بهرهبرداری از صرافیها است؛ زیرا بعضی از صرافیهای ایرانی سایتهایی برای معاملات رمز های ارزها ایجاد کرده اند؛ این موضوع شرایط را برای بیشتر ایرانیها فراهم کرده که از طریق این سایتها اقدام به معاملعه کنند، نکتهی مهم و قابل توجه این است که، این سایتها مجوزهای لازم ازطرف بانک مرکزی و نهادهای اصلی دولت را ندارند و امکان مسدود شدن درگاههای پرداخت وجود دارد نکتهی مهم دیگر این است که هیچگاه با تمام سرمایه خود اقدام به حضور در این بازار نکنید و فقط با پول مازاد خود سرمایهگذاری را شروع کنید. زیرا در صورت ریزش و یا ضرر شما به اندازهی پول خود ضرر میکنید و اگر میزان ضرر بیشتر باشد معامله بسته و مسدود میشود و در اصطلاح شما لیکویید میشوید.
در این متن به هیچ عنوان توصیهای به ورود یا خروج از این بازار نشده است؛ این بازار مالی مانند سایر بازارها ریسکهای مربوط به خودش را دارد؛ همانطور که روندهای صعودی قوی دارد روندهای اصلاحی قوی نیز دارد، اگر هر شخصی تمایلی به ورود به این بازار دارد باید دورههای آموزشی مختلف را بگذراند و سپس ریسک حضور را نیز بپذیرد و مسئولیت تمامی معاملات بر عهده شخص سرمایهگذار است.
فارکس بهتر است یا ارز دیجیتال؟
برای مقایسه و فهمیدن این موضوع که کدام یکی از این دو بازار برای سرمایهگذاری مناسبتر است به بررسی تفاوتها وشباهتهای این دو خواهیم پرداخت. این دو عرصه تفاوتهایی با هم در زمینههای : نوع افتتاح حساب کاربری- سپرده گذاری و برداشت- بنگاههای مالی- نقش امنیت و . دارند که به اختصار به هریک میپردازیم:
افتتاح حساب کاربری:
روند افتتاح حساب در صرافی همانند ایجاد اکانت در دیگر وبسایتها میباشد. فرآیند کار همان روند معمول ثبت ایمیل، انتخاب رمز عبور و تایید آدرس ایمیل است. پس از اتمام ثبت نام، برای این که امکان سپردهگذاری و برداشت از حساب خود را داشته باشید، لازم است مراحل تایید هویت را بگذرانید.
جهت ثبت نام در کارگزار فارکس یا همان بروکر نیز مراحل کار دشواری لازم نیست و همان روند افتتاح حساب در صرافی را دارد. همانند مورد فوق برای انجام فعالیت سپردهگذاری و یا انجام معامله، تایید هویت کاربر اجباری است. ممکن است اسکن از مدرکی که اثبات شناسایی و آدرس شما باشد، لازم گردد.
تفاوت در سپرده گذاری و برداشت:
برای سپردهگذاری در برخی صرافیهای ارز دیجیتال مثل بایننس امکان ذخیره دلار و یا یورو نیست و حتما باید از رمز ارز استفاده شود. بنابراین باید بتوانید ابتدا مقداری رمز ارز خریداری کرده وسپس ان را سپرده کنید.
در کارگزاریها و بروکرها سپرده در حساب و یا برداشت از آن، به شکل دلار یا یورو امکان پذیر است. بنابراین برعکس صرافیها انجام فعالیتهای واریز و برداشت با ارز دیجیتال نیست. شاید با پیگیری و جستجو بروکرهایی که از ارز دیجیتال استفاده میکنند پیدا کنید.
تفاوت در بنگاه مالی:
یکی از تفاوتهای دیگر فارکس و ارز دیجیتال در بنگاههای مالی عرضه کننده آنهاست. یعنی وظایف کارگزار بورس و صرافی ارز دیجیتال متفاوت است.
صرافی ارز دیجیتال میتواند در خرید ارز یا تبدیل به ارز دیگری به شما کمک نماید. کارگزار یا بروکر، در بازارهای مالی از جمله بورس سهام یا بازار فارکس فعالیت دارند وظیفه اصلی آنها خرید و فروش مواردی از جمله سهام، فلزات قیمتی، کالاهای اساسی، سهام انرژی نفت و گاز، و حتی ارزهای دیجیتال میباشد. به این صورت که افراد به طور مستقیم امکان خرید و فروش سهام را ندارند و باید در خواست خود را به بروکر یا کاگزار انتقال دهند و معامله را بروکر انجام دهد خواه با سود باشد یا زیان. البته گاهی بروکرها به معاملهگران خود اهرم پاداش میدهد تا بتوانند چند برابر سرمایه خود خرید کنند.
شباهت های بازار فارکس و ارز دیجیتال
این بازارها علیرغم تفاوتها، شباهتهایی هم دارند. در هر دوی آنها سود و زیان وجود دارد و خطرات و ریسکهایی هم معاملهگران و سرمایهی آنها را تهدید میکند. بنابراین سرمایهگذاری و کسب سود در هریک از آنها نیازمند فراگیری مهارتهای لازم است. هردوی این بازارها دارای سایت و پلتفرمهای خاص خود هستند که معامله و خرید و فروش به صورت دیجیتال با سهولت بیشتری صورت میگیرد.
در پایان باید بگوییم با توجه به نکاتی که ذکر شد و تمامی مزایا و معایب موجود، با بررسی و کسب مهارت و مشورت با افراد حاذق در این زمینه میتوان انتخابی درست و آگاهانه داشت. این شما هستید که باید با کنار هم گذاشتن مزایا و معایب هرکدام از این بازارها و اهداف خود از سرمایهگذاری، درست به انتخاب بزنید.
جفت ارزهای اصلی برای معامله در بازار فارکس
بازاری که در آن معاملات جفت ارزها انجام می شود را بازار معاملات جفت ارز می نامند. این بازار جز بزرگترین بازارهای در دنیای مالی به حساب می آید. خرید و فروش و مبادله ارزها و همچنین تبدیل ارزها به یکدیگر در فارکس فراهم شده است.حجم معاملات در بازار فارکس بسیار زیاده بوده و زمان معاملات در این بازار ۲۴ ساعته و ۵ روز در هفته می باشد. بر خلاف بازار سهام و کالا که شما با پول نقد خود یک کالا خریداری می کنید، در بازار ارزها، به ازای خرید یک ارز، اقدام به فروش ارز دیگر میکنید.
در بازار فارکس همواره معامله ارزها به صورت جفت ارز انجام می شود.برای نمونه می توان جفت ارز یورو با دلار آمریکا (EUR/USD) نام برد. در جفت ارزها، ارز اول (سمت چپ) را ارز پایه و ارز دوم( سمت راست) را ارز متقابل می نامند. معامله خرید یک جفت ارز به معنی خرید ارز پایه و فروش ارز متقابل و معامله فروش یک جفت ارز به معنی فروش ارز پایه و خرید ارز متقابل می باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ارز دیجیتال کلیک کنید.
جفت ارزها در بازار فارکس نرخ یکسانی دارند که معمولا با ۵ رقم اعشار مشخص می شود. این نرخ نمایش دهنده این است که در معامله خرید و فروش چه میزان هزینه باید پرداخت شود. به عنوان مثال، در معامله خرید EUR/USD به ازای هر یورو چه میزان دلار نیاز است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بازار فارکس بر روی گزینه کلیک کنید.
انواع جفت ارزها
جفت ارزهای موجود در بازار فاراکس، به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:
- جفت ارزهای اصلی
- جفت ارزهای فرعی
- جفت ارز های غیر معمول
قبل از توضیح هربخش ابتدا به معرفی ۷ ارز که دارای حجم معامله بالا می باشند می پردازیم.
- USD (دلار آمریکا) : معروف به Greenback به دلیل رنگ سبزی.
- EURO (یورو) : معروف به Fiber به دلیل فیبر پلیمری استفاده شده در اسکناس های یورو
- GBP(پوند انگلیس) : معروف به Sterling ترکیبی از نقره.
- CHF(فرانک سوئیس) : معروف به Swissy است.
- CAD(دلار کانادا) : معروف به Loonie به دلیل وجود عکس پرنده بر روی اسکناس.
- AUD(دلار استرالیا) : معروف به “Aussie” است.
- NZD(دلار نیوزیلند) : معروف به “Kiwi” نام پرنده نیوزلندی.
این ارزها جز ارزهای محبوب در بازار فارکس هستند که به صورت جفت ارزی معامله می شوند.
جفت ارزهای اصلی(Major)
عمده ترین معاملات خرید و فروش روزانه در این دسته انجام می شود. در تمام جفت ارزهای اصلی(major ) دلار آمریکا وجود دارد. زیرا این ارز جز برترین ذخیره های جهانی می باشد. از نمونه جفت ارزهای اصلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- EUR / USD – یورو / دلار آمریکا
- USD / JPY – یورو / ین ژاپن
- GBP / USD – پوند انگلیس / دلار آمریکا
- USD / CHF – دلار آمریکا / فرانک سوئیس
- USD / CAD – دلار آمریکا / دلار کانادا
- AUD / USD – دلار استرالیا / دلار آمریکا
- NZD / USD – دلار نیوزیلند / دلار آمریکا
جفت ارزهای فرعی(Crosse)
جفت ارزهای هستند که در آن ها دلار آمریکا وجود ندارد. از مهم ترین این جفت ارزها می توان به پوند انگلیس، یورو و ین اشاره کرد. از نمونه جفت ارزهای فرعی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- EUR / GBP – یورو / پوند انگلیس
- EUR / JPY – یورو / ین ژاپن
- GBP / JPY – پوند انگلیس / ین ژاپن
- GBP / CAD – پوند انگلیس / دلار کانادا
- CHF / JPY – فرانک سوئیس / ین ژاپن
- EUR / AUD – یورو / دلار استرالیا
- NZD / JPY – دلار نیوزیلند / ین ژاپن
جفت ارزهای غیر معمول(Exotic)
جفت ارزهای غیر معمول از یک ارز اصلی با واحد پول در حال توسعه تشکیل شده است. جفت ارزهای غیر معمول به اندازه جفت ارزهای اصلی و فرعی معامله نمی شوند. از نمونه های معروف این ارزها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- EUR / TRY – یورو / لیر ترکیه
- USD / HKD – دلار آمریکا / دلار هنگ کنگ
- JPY / NOK – ین ژاپن / کرون نروژ
- NZD / SGD – دلار نیوزیلند / دلار سنگاپور
- GBP / ZAR – پوند انگلیس / رند آفریقای جنوبی
- AUD / MXN – دلار استرالیا / پزوی مکزیک
برای کسب اطلاعات بیشتر و قیمت روز همه جفت ارزها می توانید به سایت forexfactory.com مراجعه کنید.
برترین های جفت ارزها در بازار فارکس
بیشترین حجم تجارت جهانی در بازار فارکس انجام می شود. روزانه افراد زیادی از همه کشورهای مختلف جهان اقدام به معامله در این بازار می کنند. بازار فارکس از ساعت ۲۲:۰۰ به وقت گرینویج از روز یکشنبه تا ساعت ۲۲:۰۰ روز جمعه بصورت ۲۴ ساعته در حال انجام فعالیت می باشد.
اینکه بگویم بهترین جفت ارز برای انجام تجارت کدام است کار ساده ای نمی باشد. زیرا هر معامله گر با توجه به سرمایه و الگویی که دارند اقدام به انتخاب و خرید جفت ارزها می کنند. افراد برای انتخاب جفت ارزهای مورد نظر خود باید ارزهای مختلف را با تجزیه و تحلیل های خود مورد بررسی قرار دهند و بعد اقدام به سفارش کنند. بهترین جفت ارزها، جفت ارزهای اصلی می باشد. زیرا به صورت روزانه حجم زیادی در آن معامله می شود. برای کسانی که تازه وارد این بازار شدند خرید ارزهای اصلی بهترین گزینه می باشد.
بهترین جفت ارزها برای اسکالپ
forex scalping یک استراتژی تجارت کوتاه مدت است که از نوسانات اندک در بازار فارکس سود کسب می کنند. روش کار اسکاپ ها به این صورت است که، یک جفت ارز خریداری کرده و می فروشند تا موقعیت خود را برای کوتاه مدت حفظ کنند.سپس این فرآیند را در طول روز چندین بار تکرار می کنند تا با استفاده از نوسانات، سود مورد نظر خود را به دست می آورند.
بهترین راهکار اسکالپ فارکس معاملات اهرمی می باشد. استفاده از این روش این امکان را به معامله گران می دهد تا بیشتر در معرض بازار قرار بگیرند و فقط درصد کمی از ارزش دارایی را به عنوان سپرده استفاده می کنند. این روش باعث تقویت سود می شود. اما اگر بازار در جهت درست حرکت نکند باعث ضرر می شود.
معامله گران برای انتخاب ارزها، بهتر است هم از ارزهای اصلی نظیر، AUD / USD، GBP / USD و. و هم از جفت ارزهای فرعی مانند، AUD / GBP استفاده کنند. زیرا این ارزها دارای نوسان زیادی در بازار هستند.
هر چه حجم معاملات بیشتر باشد تعداد پیپ ها که باعث سودآوری می شود، کمتر است. در نتیجه بیشتر معامله گران ارزهای فرعی و غیر معمول را برای معامله انتخاب می کنند. زیرا این ارزها دارای نوسانات بالایی هستند اما به همان اندازه دارای ریسک بالایی هستند.
همبستگی جفت ارزها در فارکس
معمولا ارزها به صورت جفتی بیان می شوند. هر جفت ارز با جفت ارز دیگر دارای همبستگی می باشد.همبستگی معمولا به صورت یک جدول ارائه می شود که در آن تقاطع هر جفت ارز، همبستگی را نمایش می دهد. جدول زیر نمونه ای از جدول همبستگی بین جفت ارزها می باشد.
همبستگی ارزی چیست؟
قدرت ارز یک کشور به اقتصاد آن کشور بستگی دارد. هر چه اقتصاد کشور قوی تر قدرت ارز نیز بیشتر می شود. درنتیجه اقتصاد کشورها به هم وابسته بوده و این امر باعث وابسته شدن ارزهای کشورها نیز می شود.
ضریب همبستگی
ضریب همبستگی یا کورولیشن فرمول ریاضی است که ارتباط و نحوه تغییر دو عدد نسبت به هم را نمایش می دهد. این فرمول به صورتی می باشد که نتیجه آن عددی بیین -۱تا+۱ می باشد.
ضریب همبستگی مثبت(۰تا +۱) به این معنی است که هر دو در یک جهت می باشد. به عنوان مثال اگر بخواهیم صادرات یک کشور را با دلار مقایسه کنیم. در این صورت اگر ارزش یک ارز در برابر دلار کاهش پیدا کند، در نتیجه میزان صادرات نیز کاهش پیدا می کند. هر چه ضریب همبستگی به +۱ نزدیک باشد همبستگی در جهت هم بیشتر می شود.
ضریب همبستگی منفی(۰تا-۱) به این معنی است که این دو متغییر در جهت مخالف هم عمل می کنند. برای مثال هرچه ارزش ارز یک کشور بیشتر باشد، میزان صادرات آن کشور کمتر خواهد بود. هر چه ضریب همبستگی به -۱ نزدیک تر باشد، همبستگی در جهت مخالف بیشتر خواهد بود. به عبارتی همبستگی -۱ به معنی همبستگی معکوس کامل است.
ضریب همبستگی صفر به این معنی است که دو متغییر هیچ رابطه ای با هم ندارند. و هر کدام به صورت مستقل عمل ی کنند. برای مثال ممکن است افزایش یا کاهش ارزش ارز یک کشور در صادرات آن تاثیری نداشته باشد.
کاربردهای استفاده از همبستگی
همانطور که در جدول ۱ بالا مشاهده کردید، همبستگی به صورت درصد نمایش داده شده است. این همبستگی می تواند +۱۰۰یا -۱۰۰ باشد. از کاربردهای استفاده ازهمبستگی می توان به موارد زیر اشاره کرد.
افزایش سود آوری
در بازار ارز، جفت ارزهای فراوانی برای معامله وجود دارد. بررسی تک تک این ارزها کار ساده ای نیست اما با داشتن جدول همبستگی به راحتی می توانید به بررسی این جفت ارزها بپردازید. با توجه به این بررسی ها شما می توانید چند جفت ارز را با هم هندل کرده و کسب سود داشته باشید.
معاملات همزمانی
معامله گران تحلیل تکنیکال برای ایجاد موقعیت معاملاتی نیازمند بررسی نمودارها هستند. حالا اگر این نمودارها را قبل از سفارش گیری بررسی کنند، تعداد محدودی موقعیت معاملاتی می توانید داشته باشند. در نتیجه وجود جدول همبستگی باعث می شود که موقعیت های معاملاتی بیشتری در زمان کمتری در صورت نیاز ایجاد کنید.
پوشش ریسک
گاهی اوقات با توجه به تحلیل های اشتباه، ضرر ایجاد می شود. برای مثال شما یک موقعیت معاملاتی باز می کنید. بعد از گذشت چند دقیقه متوجه می شوید که اشتباه کردید. برای پوشش دهی ضرر ایجاد شده شما می توانید یک موقعیت معاملاتی با همبستگی منفی باز میکنید. این کار باعث می شود که ضرر ایجاد شده تا حد زیادی جبران شود.
کلام آخر
در بازار فارکس دارایی های زیادی معامله می شود. اما مهم ترین آن ها جفت ارزها می باشد. خرید و فروش این ارزها با توجه به اینکه سود زیادی دارد ریسک بالایی نیز دارد. در نتیجه اقدام برای معامله در این بازار نیازمند دانش بالا در این زمینه می باشد. در این مقاله سعی شده با توضیحات در خصوص جفت ارزها، و نحوه خرید و فروش، بهترین انتخاب را داشته باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
دیدگاه شما