منظور از حد ضرر یا stop loss چیست؟
بطور کلی می توان گفت حد ضرر یا استاپ لاس Stop loss یعنی بازه ای از قیمت که شما انتخاب می کنید تا معاملات ضررده بسته شوند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس می تواند در سود نیز عمل کند یا حتی در نقطه صفر به صفر.
اما بطور کلی باید اذعان کرد که حد ضرر یا استاپ لاس در معاملات بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی می باشد. بطور کلی در تمام استراتژی های معاملاتی سوده در بازار های مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را به راحتی باید بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک گام اصلی از سیستم معاملاتی ناقص خواهد ماند. در تمام مراحل معاملات مارجینی و غیر مارجینی شما صد در صد نیازمند به دانستن حداکثر ضرر احتمالی هستید و لازم هست که به صورت دستی یا اتوماتیک آنرا اعمال کنید.
با توجه به این که نوسان های بازار می تواند بسیار زیاد باشد و بستن بصورت دستی ممکن است مقدور نباشد پیشنهاد می کنیم که حتما در معاملات خود در دستورات تنظیم شده در کارگزار فارکس یا هر کارگزاری دیگر حتما حد ضرر یا استاپ لاس را قرار دهید تا خود کار اعمال شود.
در بروکرهای فارکس معمولا دستور ضرر در اولیت قیمت قابل دسترس در بازار اجرا می شود و همینطور برای سایر دستور ها مثل حد سود. و گاها ممکن است شما ببینید که دستور بستن معاملات شما با کمی اختلاف یا بشتر انجام شده باشد و این به معنی این است که قیمت لازم برای اجرای دستورات در بازار موجود نبوده است.اما فرموش نکنید بطور کلی اجرا دستورات معاملاتی در تمامی کارگزارن بازار فارکس و سایر بازارهای مالی امری نسبی است و بسته به شرایط می تواند متغییر باشد.
مواردی که برای گذاشتن و تنظیم استاپ لاس ( حد ضرر ) اصولی باید به آنها توجه کنیم:
مقدار پول مشخص در ریسک: تا زمانی که شما درصد پول درگیر شده به معامله را ندانید نمی توانید مقدار صحیح استاپ لاس را حساب کنید. شما باید بدانید در سیستم معاملاتی و مدیریت سرمایه شما چه مقدار ضرر برای هر معامله تعریف شده است، ۰٫۱ درصد ، ۱ درصد یا ۳ درصد یا بیشتر.
پیوت های قیمت: پیوت های قیمت یا Pivot Point ها قیمت هایی هستند که بیشترین پتانسیل چرخش قیمت در آنها وجود دارد و معمولا در گذشته قیمت ها روی این قیمت ها تغییر مسیر داده اند. این قیمت ها نقاط حمایت و مقاومت بازار support و resistance را می توانند تعیین کنند و تریدر ها به انها توجه خاصی دارند تا به کمک این قیمت ها حد ضرر خود را تعیین کنند.
سقف و کف روزانه: قیمت های بالا و پایین گذشته مانند یک خط کش ابعاد احتمالی بازار را نشان می دهند و می توان نقاط عرضه و تقاضا را به کمک آنها حدس زد. بدون دانستن این قیمت ها در استاپ لاس شما موفق نخواهید بود.
سقف و کف قیمت های هفتگی: قیمت های اوج بازار در هفته های گذشته و یا کف های قیمتی در هفته های قبل نقاط خوبی برای چرخش مجدد قیمت ها هستند و در تعیین استاپ لاس ( حد ضرر ) و تیک پروفیت ( حد سود ) بسیار تاثیر گذارند.
ترند های تایم های بالاتر: ترندهای قیمتی در بازه های زمانی بالاتر هم برای ورود به معاملات راهنمای خوبی هستند و هم برای تعیین حد ضرر احتمالی و خروج از بازار.
سطوح فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.
میانگین های قیمت: میانگین قیمت های گذشته و اختلاف قیمت جاری بازار از آنها ابزار و معیار خوبی برای پیش بینی ترند احتمالی است اما مسلما به تنهایی کافی نیست. اما دانستن میانگین روزها و ساعت های گذشته بازار برای انجام معاملات و تعیین استاپ لاس اصولی ( حد ضرر اصولی ) بسیار مهم خواهد بود.
محاسبه حدضرر برای معاملات
2020-12-18 - 06:27:27 گام صفر - محاسبه حجم معامله meysam
گام 6
محاسبه حجم معامله CFD
با عرض سلام و خسته نباشید. من یه تحلیل فرضی رو در نظر گرفتم برای تمرین حجم معامله. ممنون میشم راهنمایی کنید
کل سرمایه: 3000 $ - ( نقطه ورود و حد ضرر و حد سود در تصویر مشخص کردم)
10/stop loss/(کل سرمایه *0.01)= lot فرمول محاسبه
حد ضرر = ۱۲ پیپ و حد سود == ۵۳ پیپ
نسبت ریسک به سود = ۴/۴ = ۵۳/۱۲
۱ ٪ سرمایه = ۳۰$ =۳۰۰۰/۱۰۰
۲.۵= ۳۰/۱۲ ( یک درصد سرمایه تقسیم بر حدضرر) = ارزش هر پیپ
برای گذاشتن حجم به لات تقسیم بر ده میکنیم. ۲.۵/۱۰= 0.25 حجم معامله
و این که آیا این ضریب درسته؟
تا حجم معامله درست است . یعنی 0.25 لات
من نمیدون این فرمول تکپرافیت و استاپلاس از کجا پیدا کردید و درست یا غلط بودنشو تایید نمیکنم ولی چیزی که خودم یاد گرفتم به این صورت:
قیمت حال حاضر اون جفت ارز (مثلا : 1.08620 )+ مقدار پیپی که تعیین کردید (53)
1.08620+53 که میشه 1.09150
قیمت حال حاضر اون جفت ارز (مثلا : 1.08620 ) - مقدار پیپی که تعیین کردید (12)
1.08620-12 که میشود 1.08500
ممنون از یونس جان
درود. ممنونم بابت راهنمایی خیلی خوبتون.
در مورد حدسود که به طور محاسبه حدضرر برای معاملات مثال در تصویر به اندازه کف تا خط گردن شده ۵۳ پیپ و من فعلا اون رو حساب کردم و نقطه ورود رو زمان شکست خط گردن حساب کردم و حد ضرر رو گذاشتم ۱۲ پیپ پایین تر از خط گردن. البته تحلیل کامل و دقیق و درست نیست فقط به طور مثال میخواستم حجم رو پیدا کنم . باز هم ممنون
بازم ممنون نکته خیلی مهمی رو گفتید من دوباره روی نمودار چک کردم و اشتباهم رو پیدا کردم چون از نقطه ورود تا استاپ من ۱۷ پیپ میشه اما از خط گردن ۱۲ پیپ گذاشتم و حد سود رو هم از نقطه ورود حساب نکرده بودم.
آموزش محاسبه صحیح Position Size
همانطور که همه می دانیم بازار ارز دیجیتال با احساسات و هیجانات آنی گره خورده است که تعیین معامله سود ده را کمی دشوار ساخته، ممکن است گاهی ترید شما هیچ مشکلی نداشته باشد اما تحت تاثیر اخبار و احساسات بازار قرار بگیرید و معامله خود را تغییر دهید. به همین دلیل هر معامله ای باید از یک سیستم معاملاتی برخوردار باشد که به کنترل ریسک، تعیین استراتژی و در نهایت رسیدن به موفقیت بپردازد. Position Size یک نوع استراتژی است که معامله گران با محاسبه دقیق می توانند نسبت سود، ضرر و مقدار سرمایه ای که باید به ترید خود وارد کنند را به دست بیاورند و یک معامله بی نقص بسازند. برای این کار یک فرمول پایه و چند فاکتور مهم وجود دارد که در ادامه به طور کامل توضیح داده ایم.
پوزیشین سایز چیست؟
تاریخ پر از نمونه های معامله گران معروف و بزرگی است که با اجرای استراتژی پوزیشین سایز، ثروت خود را به دست آوردند. کسانی که از استراتژی پوزیشین سایز استفاده می کنند را می توان مشابه هلدر ها دانست، زیرا زمان این نوع معاملات طولانی بوده و به همین نسبت پتانسیل سود نیز بیشتر است. معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند ممکن است در طی سال تنها 10 معامله انجام دهند و مانند سایر تریدر ها همه روزه به ترید نمی پردازند. در واقع با استفاده از این روش سرمایه گذاران همه فاکتور های لازم برای تعیین معامله ای بی نقص را می سنجند و با اعتماد به نفس کامل یک موقعیت بلند مدت برای آن تعیین می کنند، در معاملات پوزیشین سایز ممکن است زمان طولانی نیاز باشد تا معامله گر به هدف اصلی و سودش برسد اما بسیار بی خطر و سنجیده تر از سایر ترید ها. برای استفاده از این استراتژی ابتدا باید پیش زمینه های زیر را به خوبی فراهم کرده و سپس در فرمولی که در ادامه توضیح خواهیم داد جایگزین کنید.
• محاسبه دقیق کل سرمایه
• هدف سرمایه گذاری
• مقدار ریسکی که می توانید جبرانش کنید ( تعین ریسک معامله)
• چه مقداری از سرمایه را می خواهید به خطر بیندازید ( تعیین ریسک کل سرمایه)
فاکتور های مهم در پوزیشین سایز
یکی از مهم ترین فاکتور هایی که در هر معامله ای باید در نظر گرفته شود تعیین ریسک آن است، بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل محاسبه نکردن مقدار ریسک معاملات نمی توانند خسارت وارده را جبران کنند و معامله جدیدی تعیین کنند. از همین روی بهتر است در معاملات ارز دیجیتال قانون 1 درصد لحاظ شود، حتی اگر تمام جنبه های معامله خود را سنجیده بودید و استراتژی عالی ای انتخاب کرده بودید نیز باید از قانون 1 درصد استفاده کنید، زیرا کریپتو یک بازار پر نوسان است و هیچ روند دقیق و مشخصی ندارد. بهترین روشی که می توان برای حل این مشکل در نظر گرفت این است که تنها یک درصد از کل مقدار سرمایه تان را به خطر بیندازید. به همین ترتیب در صورت بروز مشکل، حجم بیشتر سرمایه حفظ می شود.
برای مثال اگر شما 500 دلار سرمایه دارید و می خواهید 300 دلار از آن را در معاملات ارزی استفاده کنید، باید مقدار ریسک این معامله را به طوری تنظیم کنید که 1 درصد از 300 دلار را شامل شود. در نتیجه حتی اگر متضرر هم شوید به راحتی می توانید خسارت وارده را جبران کرده و معامله جدیدی تعیین کنید، به این روش تعیین ریسک کل سرمایه می گویند.
فاکتور دومی که حتما باید برای انجام یک معامله صحیح اعمال شود تعیین ریسک معامله است. بدیهی است که تریدر ها توسط کندل ها، چارت قیمتی و ابزار های تحیلیلی بازار را می سنجند و استراتژی معامله خود را تعیین می کنند، حال ممکن است این استراتژی دقیقا آنطور که انتظار می رفت پیش نرود و روند بازار تغییر کند. در این شرایط نقطه ابطال یکی از مهم ترین تحلیل هایی است که تریدر پیش از ورود به معامله باید تعیین کرده باشد، در واقع نقطه ابطال همان جایگاهی است که معامله به سمت ضرر رفته و خسارت به بار می آورد.
به همین دلیل زمانی که یک معامله به نقطه ابطال رسید تریدر معامله را بسته و از ضرر بیشتر جلوگیری می کند. به دلیل اهمیت بالایی که این مفهوم دارد، ابزار های جلوگیری از ضرر خودکار مانند استاپ لاس یا حد ضرر ( Stop Loss ) به وجود آمده اند که معامله گر تعیین می کند چه زمان معامله بسته شود. برای مثال تصور کنید 10 دلار بیت کوین معامله کرده و طبق تحلیل هایی که محاسبه حدضرر برای معاملات انجام داده اید نقطه ابطال معامله را بر روی 5 دلار گذاشته اید و از استاپ لاس استفاده کرده اید، در این حالت اگر قیمت بیت کوین تا 5 دلار کاهش یابد معامله به طور خودکار بسته می شود تا از متضرر شدن بیشتر جلوگیری کند.
چگونه پوزیشین سایز را محاسبه کنیم؟
پس از در نظر گرفتن فاکتور های بالا و انجام دادنشان، نوبت به تعیین پوزیشین سایز صحیح است. برای آنکه بتوانیم یک معامله طولانی مدت داشته و در این بین دچار احساسات بازار نشویم باید همه چیز آنقدری دقیق و حساب شده باشد که اگر روند بازار دچار تغییر و تحول شد با اعتماد به نفس معامله خود را بهم نزنیم. برای این کار از فرمول محاسبه پوزیشین سایز استفاده می شود که در زیر شرح داده شده:
« کل سرمایه x ریسک کل سرمایه یا نقطه ابطال»
با توجه به فرمول بالا شما می توانید اندازه دقیق پوزیشین معامله خود را محاسبه کرده و جزئیات مهمی را در معامله خود رعایت کنید. این محاسبه به شما امکان چیدن یک استراتژی محکم را می دهد که حتی در نوسانات بازار نیز محتاطانه عمل کرده و ترید خوبی داشته باشید.
نحوه محاسبه حد ضرر در بورس
بانک اول- شیوههای مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روشها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین میشود.
به اشتراک بگذارید:
تعیین حد ضرر ثابت
به گزارش بانک اول حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین میشود. در روش اول معاملهگر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد. مثلا معاملهگر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر میگیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.
در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. در این حالت معاملهگر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر میگیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معاملهگر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ درصد پایینتر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.
نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ۱۵ درصد در نظر گرفته میشود.
تعیین حد ضرر به کمک میانگینهای متحرک
بعضی از معاملهگران برای اینکه انعطافپذیری بیشتری در معاملاتشان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده میکنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده میشود. یکی از متداولترین اندیکاتورها برای این کار، میانگینهای متحرک هستند.
در این روش، معاملهگر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر میگیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت میشود، اقدام به فروش سهم میکند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان میدهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی
یکی از مهمترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح میشود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معاملهگر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین میکند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر میگیرد. برای نمونه، اگر معاملهگر به این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر میگیرد.
معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس
مهمترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان میماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.
مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روانتان آرام میماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.
رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معاملهگر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفقتان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد.
مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدودههای حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان بهراحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایهتان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب میبود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار میدادید، در این معامله به سود مناسبی میرسیدید.
نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیانمان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کردهایم نباشد.
مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر
یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:
تعیین محدوده حمایت تکنیکال
اقدام به خرید نزدیک به حمایت
قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از حمایت
فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کردهایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده قرار دادهایم. در تصویر زیر این حالت را میبینید.
همانطور که در این تصویر میبینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را میدهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.
اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شدهایم و خودمان را درگیر درجا زدنهای فرساینده سهم نکردهایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایهمان آزاد شده است و این امکان را یافتهایم که بدون از دست دادن زمان خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.
مفهوم حد ضرر در سرمایهگذاری و نحوه تعیین حد ضرر
هیچ سرمایه گذاری نیست که در طول عمر معاملاتی خود نوسانات قیمتی یا حتی زیان در معامله را تجربه نکرده باشد. این نوسانات و تصمیم گیری صحیح و به موقع برای خروج از موقعیت سرمایه گذاری یا ادامه آن, همواره یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران بوده است. در این مطلب قصد داریم درخصوص مفهوم حد ضرر, ضرورت تعیین آن در معاملات و سرمایهگذاریهای خود و همچنین نحوه محاسبه آن اطلاعاتی ارائه دهیم.
اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است. در این بحث تفاوتی که میان معاملهگران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام دادهاند، نیست بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است. هنگامیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر بهموقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کردهایم و سرمایه خود را حفظ نمودهایم. بسیاری از معاملهگران تازهکار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیمگیری میکنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند. درنهایت زیانهای بالاتری را تجربه میکنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی میشوند.
حال این سوال پیش میآید؛ اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم.
مفهوم حد ضرر
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای محاسبه حدضرر برای معاملات حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کردهایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شدهایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که میتواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقیتر به نظر میرسد؛
یک سرمایهگذار حرفهای با بررسی کامل سهمی را میخرد و حد سود و زیان را تعیین میکند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج میشود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد زیان در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج میشویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظارهگر میمانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایهگذاری میکنند بهطور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کردهاند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایهگذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان زیانی که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.
عدم تعیین حد ضرر به معنی نگهداری سهم تا زمان نامعلومی است. این فرآیند میتواند حتی تا جایی که نیمی از سرمایه خود را از دست بدهیم، ادامه داشته باشد. نکتهای که وجود دارد این است که امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم. زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایهگذاری و عدممدیریت سرمایه و ریسک است. برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کرده و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچگونه تردیدی بسته شود. سرمایهگذاری موفق است که بتواند زیان خود را حداقل نماید.
تفاوت معاملهگر حرفهای با دیگران در مواجهه با زیان در معاملات
یکی از بارزترین تفاوتهای معاملهگران موفق نسبت به سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر بهموقع از بازارخارج شویم، از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میگردد.
یکی دیگر از تفاوتهای معاملهگر حرفهای و غیرحرفهای در این است که معاملهگر غیرحرفهای پس از رسیدن به حد ضرر و خروج از معامله چنانچه قیمت سهام افزایش یابد، از تعیین حد ضرر پشیمان میشود و حتی امکان خرید اما معاملهگر حرفه ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود میگردد.
مزیت تعیین حد ضرر چیست؟
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کردهاید و قیمت آن رو به کاهش میرود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی زیانی متحمل نشدهاید. اما از نظر سرمایهگذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایهگذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصتهای سرمایهگذاری را در موقعیتهای سودآور دیگر از دست دادهاید. با این توضیح یکی از مزیتهای اصلی حد ضرر را علاوهبر جلوگیری از افزایش زیان، میتوانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
محاسبه حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه میشود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را بهعنوان حد ضرر تعیین میکند. بهعنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانیکه قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. بهعنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، بهندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- از معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفتهشده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن میگویند) این میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت بههمراه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. در اینجا نگاهی مختصر به روشهای مورداستفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کاملتر، میتوانید به منابع تخصصیتر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه نمایید.
۱- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
۲- میانگین متحرک (Moving Average)
در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود.پ
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید بهصورت همزمان برقرار شود.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر
از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را میتوان موارد زیر در نظر گرفت:
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
جابهجایی حد ضرر
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. بهعنوان مثال زمانیکه یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار میدهیم. به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکات اصولی در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
۲- کم شدن سود هم نوعی زیان است، بنابراین زمانیکه قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
۳- یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف میکنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا بهطورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاهمدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف میشود، متفاوت است.
۸-حد ضرر را در معاملات کوتاهمدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
۹- حد ضرر را در خریدهای میانمدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا بهعنوان حمایت محاسبه حدضرر برای معاملات عمل میکند، قرار دهید.
نتیجهگیری
تا به اینجا سعی کردیم نکاتی را درخصوص مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیوههای محاسبه آن و نکاتی که در این زمینه باید مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد، بیان کنیم.
همانطور که گفته شد تعیین حدضرر در سهام با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایهگذار و ریسکپذیری او متفاوت است و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد. اما نکاتی وجود دارد که به سرمایهگذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفهای کمک خواهد کرد. به برخی از این موارد در بالا اشاره شد. در اینجا بهعنوان سخن پایانی نکاتی را بیان میکنیم.
دیدگاه شما